-
۱۳۸۸/۰۵/۲۶, ۰۸:۴۳ #1
- تاریخ عضویت
مرداد ۱۳۸۸
- نوشته
- 1,289
- مورد تشکر
- 3,163 پست
- حضور
- نامشخص
- دریافت
- 0
- آپلود
- 0
- گالری
- 0
علل دروغ در کودکان
دروغ واقعيتي است که بي ترديد همه از آن بيزارند . بله دروغ يک واقعيت است زيرا با آنکه حقيقتي در درون آن نيست متأسفانه موجود است . حتماً شما هم با افرادي روبرو شده ايد که اين واقعيت ناخوشايند را در ميان ساير وقايع اخلاقي خود جاي داده اند . جالب آنکه هر کس دليل خاصي براي اين عمل دارد و به گونه اي آن را توجيه مي نمايد . آنچه مسلم است علل دروغگويي در بزرگسالان و کودکان متفاوت است.
کودک زمانيکه مرتکب تخلف يا نافرماني مي شود به دلائل مختلف به دروغ متوسل مي شود و اين ، يک پاسخ طبيعي است . مهم ترين دليل اين عکس العمل اين است که او آنقدر قوي نيست که واقعيت را بيان کند و در حقيقت قادر به پذيرش مسئوليت خطائي که مرتکب شده و اقرار بدان نيست . در لحظه ارتکاب اشتباه ، نفس خردسالانه وي تصوير ناخوشايندي از او ترسيم مي نمايد و کودک خود را گناهکار مي پندارد ، اما مايل نيست اين تصوير در برابر چشم ديگران نيز ظاهر شود . او نمي خواهد اطرافيان گناهکارش بخوانند و تصور بدي از وي داشته باشند . لذا به اين دليل کاملاً طبيعي و از طرفي به لحاظ آنکه موقعيت دروغ گفتن را فراهم مي بيند و راستگويي را باعث به دردسر افتادن خويش مي يابد ، دروغ مي گويد .
راه کارها
۱- صبور باشيد .
۲ - از خشم و عصبانيت بپرهيزيد .
۳ - از کنايه و نگاه تحقيرآميز اجتناب کنيد .
۴- او را از راستگويي نهراسانيد .
۵- علت را جستجو کنيد .
۶ - از تهديد بپرهيزيد .
۷ - موقعيتي را براي دروغگويي ايجاد نکنيد . ( وضع قوانين سخت )
با گفتن جملاتي مانند « بله مي دانم منظورت اين نبود » ، « مطمئنم چنين قصدي نداشتي » و عباراتي از اين قبيل ، به او اطمينان دهيد که حتي اگر حقيقت تلخي را براي شما آشکار کند ، باز هم از اعتماد و حمايت شما برخوردار است و اينگونه احترام به نفس را در او ايجاد کنيد . اشتباه نکنيد منظور اين نيست که بر اشتباه او صحه گذاريد و نسبت به آن بي تفاوت باشيد ،اما اگر مي خواهيد از اين اشتباه عبرت بگيرد مطمئن باشيد راهش توسل به خشم و سرزش نيست .
تا خدا بنده نواز است به خلقش چه نياز؟
مي کشم ناز يکي تا به همه ناز کنم..
***
-
-
۱۳۸۸/۰۵/۲۶, ۰۹:۳۲ #2
- تاریخ عضویت
مرداد ۱۳۸۸
- نوشته
- 806
- مورد تشکر
- 4,229 پست
- حضور
- 20 ساعت 35 دقیقه
- دریافت
- 73
- آپلود
- 0
- گالری
-
1
ضمن تشکر از نیلای عزیز بنده هم به نظرم می رسد چند نکته را بیان کنم:
برای اینکه فرزندانمان هیچ وقت دروغ نگویند ، باید والدین اونها الگوی کامل صداقت و راستگویی باشند.
چرا که والدین الگوهای رفتاری کودک می باشند. پس اگر دروغ می گوئی از فرزندانتان توقع راستگویی را نداشته باشید.
اگر می خواهید این صفت زشت را در کودکتان اصلاح کنید ، ابتدا به اصلاح رفتار خود بپردازید.
دوستان نیز نقش مهمی در شکل گیری شخصیت کودک دارند، در انتخاب دوست به فرزندانمان کمک کنیم.
روزي حداقل يکبار به ان نگاه کن
"هيچ کس دوبار زندگي نمي کند."
جايي روي ديوار بنويس
-
-
۱۳۸۸/۰۵/۲۶, ۱۰:۵۱ #3
- تاریخ عضویت
آبان ۱۳۸۸
- نوشته
- 11,936
- مورد تشکر
- 35,179 پست
- حضور
- 33 روز 7 ساعت 39 دقیقه
- دریافت
- 406
- آپلود
- 94
- گالری
-
278
چرا برخی کودکان دروغ می گویند ؟
بچه ها طبیعتا اهل دروغ و کلک نیستند . وقتی کودکی دائما دروغ می گوید نشان می دهد تحت فشار شدیدی قرار گرفته است .البته والدین نباید وانمود کنند که دروغش را باور کرده اند بلکه با لحن ملایمی به کودک بگویند :
لازم نیست به من دروغ بگویی به من بگو مشکلت چیست
تا با هم راهی براش پیدا کنیم .
البته او فورا نمی تواند جواب ما را بدهد .چ.ن خودش هم علت را نمی داند و نمی تواند همه را یکباره بیان کند .این کار مستلزم زمان و تفاهم است .
از کودک نخواهید جزئیات ماجرا را دقیق بگوید .چون بیشتر کودکان جزئیات را به یاد نمی سپارند و برای فرار از این فشار ممکن است دروغ بگویند
ماهی ها از تلاطم دریا به خدا شکایت بردند
و
چون دریا آرام شد خود را اسیر تور صیادان یافتند.
تلاطم های زندگی حکمتی از جهان هستی است...
پس از خدا بخواهیم دلمان آرام باشد نه اطرافمان
-
-
۱۳۸۸/۰۹/۱۰, ۰۱:۲۲ #4
- تاریخ عضویت
آبان ۱۳۸۸
- نوشته
- 11,936
- مورد تشکر
- 35,179 پست
- حضور
- 33 روز 7 ساعت 39 دقیقه
- دریافت
- 406
- آپلود
- 94
- گالری
-
278
چرا بچه ها دروغ می گویند؟
1 –اعمال خشونت نسبت به کودکان، خصوصا کتک زدن آنها باعث می شود که بچه ها از پدر و مادر خود بترسند و ازروی ترس به آنها دروغ بگویند. بزرگترین علت دروغ گفتن بچه ها ، همین ترس از بدرفتاری و خشونت بزرگترهاست.
2 –تقلید کودکان از بزرگسالان، علت دیگر دروغگویی آنهاست. پدر و مادری که خود دروغ می گویند، چگونه انتظار دارند فرزندشان راستگو باشد؟ بچه ها بیشتر از آنکه حرف بزرگترها را گوش کنند ، از کارهای آنها تقلید می کنند . پس بکوشیم الگوی شایسته ای برای آنها باشیم.
3 –اگرتوقع ما از کودکان ماناز حد سنی و توانایی آنها بیشتر باشد ، چون نمی توانند انتظار ما را برآورده سازند، متوسل به دروغ می شوند.
4 – یکی دیگر از علتهای دروغگویی ، کمبود محبت و بی توجهی به کودکان است. وقتی به حد کافی به فرزندانمان محبت و توجه نکنیم ، آنها برای جلب نظر ما دروغ می گویند.
5 –ملامت و سرزنش زیاد و مقایسه دائم بچه با کودکان دیگر، نیز سبب می شود او خود را کمتر از دیگران بداند و احساس تقصیر، گناه وحقارت کند و برای سرپوش گذاشتن بر روی این احساسات ، دروغ بگوید.
6 – مخالفت با کودک ، امر و نهی زیاد ، و جلوگیری مدام از کارهایی که می خواهد انجام دهد، باعث لجبازی او می شود و لجبازی ، دروغگویی کودک را به دنبال دارد.
7 –خیالپردازی زیاد کودکان به خصوص در سنین پائین ، موجب می شود که بچه ها به قول برخی از افراد " دروغهای عجیب و غریب " بگویند. چون کودکان در این دوران هنوز تفاوت بین واقعیت و خیال را به خوبی درک نمی کنند و گاهی آرزوها، نگرانی ها و خیالپردازی های خود را به صورت پیشامدهای واقعی تعریف می کنند.
ویرایش توسط ╫❀نیایش❀╫ : ۱۳۸۸/۰۹/۱۰ در ساعت ۰۱:۲۳
ماهی ها از تلاطم دریا به خدا شکایت بردند
و
چون دریا آرام شد خود را اسیر تور صیادان یافتند.
تلاطم های زندگی حکمتی از جهان هستی است...
پس از خدا بخواهیم دلمان آرام باشد نه اطرافمان
-
۱۳۸۸/۰۹/۱۰, ۰۱:۲۵ #5
- تاریخ عضویت
آبان ۱۳۸۸
- نوشته
- 11,936
- مورد تشکر
- 35,179 پست
- حضور
- 33 روز 7 ساعت 39 دقیقه
- دریافت
- 406
- آپلود
- 94
- گالری
-
278
چه کنیم که بچه ها دروغ نگویند؟
اگر کودکی دروغ می گوید ، به جای اینکه عصبانی و ناراحت شویم ، بهتر است که آرامش خود را حفظ کرده و سعی کنیم بفهمیم چرا دروغ می گوید و کدامیک از علت های فوق باعث دروغگویی او شده است؟ پیدا کردن علت هرکار، شرط اصلی و مهم در درمان و پیشگیری است. بنابراین بهتر است به نکات زیر توجه کنیم:
1 –با کودکان ، خشن رفتار نکنیم و رابطه خود را با آنها براساس ترس قرار ندهیم. زیرا طبیعت کودکان با خشونت و اجبار سازگاری ندارد.
2 – از آنها بیشتر از حد توانشان انتظار نداشته باشیم.
3 – به اندازه کافی به آنها محبت و توجه کنیم.
4 – آنها را سرزنش و ملامت نکنیم و از مقایسه آنها با دیگران خودداری کنیم.
5 – در راستگویی برای آنها الگو باشیم ، به خصوص اینکه به آنها و در حضورشان دروغ نگوییم.
6 – با امر و نهی دائم خود، کاری نکنیم که آنها با ما لجبازی کنند.
7 – با استفاده از قصه، نمایش، نقاشی و بازی ، خیال پردازی را در آنها پرورش دهیم و آن را در جهت مثبت هدایت کنیم. اگر نکات بالا را به دقت مورد توجه قرار دهیم و تا حد امکان آنها را اجرا کنیم و در صورت لزوم رفتار خود را تغییر دهیم، مسلماً نه فقط دروغگویی فرزندانمان را برطرف می کنیم، بلکه به موقع و قبل از آن که به دروغ گفتن عادت کنند، می توانیم از آن پیشگیری نماییم.
ماهی ها از تلاطم دریا به خدا شکایت بردند
و
چون دریا آرام شد خود را اسیر تور صیادان یافتند.
تلاطم های زندگی حکمتی از جهان هستی است...
پس از خدا بخواهیم دلمان آرام باشد نه اطرافمان
-
۱۳۸۸/۰۹/۱۰, ۰۴:۱۹ #6
- تاریخ عضویت
مرداد ۱۳۸۸
- نوشته
- 806
- مورد تشکر
- 4,229 پست
- حضور
- 20 ساعت 35 دقیقه
- دریافت
- 73
- آپلود
- 0
- گالری
-
1
بچه ها به دلایل مختلفی دروغ می گویند، آنها دروغ می گویند تا والدینشان را ازخود راضی نگه دارند، گاهی برای اینکه مشکلی برایشان پیش نیاید و گاهی هم دروغ می گویند چون واقعیت را از خیال تشخیص نمی دهند.
آموزش ارزش راستگویی به بچه ها نیازمند صرف وقت، پشتکار و تمرین است.
در اینجا به ذکر راه حلهایی می پردازیم :
1.از فرزندتان سوالاتی نپرسید که مجبورشود دروغ بگوید، وقتی صورت فرزندتان شکلاتی است و شکلات سر جایش نیست، نپرسید:" آیا بسته شکلات داخل کابینت را تو خورده ای؟" در این شرایط واقعیت را بگوئید: "ناراحت شدم که بدون اجازه شکلات را برداشتی"
2.فکرتان را به جای سرزنش کردن بر راه حل متمرکز کنید.
3.علت دروغ گویی در کودک را پیدا کنید. شاید شما به خاطر سخت گیریهایی که داشتید، دوستان کودک ، اطرافیان و ...
اگر فرزند شما برای گفتن حقیقت نزد شما آمد به هیچ عنوان او را دعوا نکنید ، بلکه از این که راست گفته از او تشکر کنید و در فرصت مناسب در مورد راه حل یا تنبیه لازم ، اما بدون عصبانیت فکر کنید.
4.الگوی صداقت و راستگویی باشید. وقتی فرزندتان می بیند که دروغهای کوچک و یا مصلحتی می گوئید ، درواقعا درسی نامناسب در مورد صداقت به او می دهید.
توجه کنید:
اگر فرزندتان الگویی از دروغ گفتن پیدا کرده و یا در مورد مسائل مهمی دروغ می گوید و حتی پس از کشف حقیقت بر دروغ خود اصرار می ورزد، عاقلانه است که با کارشناس متخصص مشورت کنید.
ویرایش توسط مونس : ۱۳۸۸/۰۹/۱۰ در ساعت ۰۴:۲۱
روزي حداقل يکبار به ان نگاه کن
"هيچ کس دوبار زندگي نمي کند."
جايي روي ديوار بنويس
-
۱۳۸۸/۰۹/۱۰, ۰۴:۴۷ #7
یا لطیف
سلام
ممنون از توضیحات خوب همه
تمام اعمال ورفتار کودک بر میگرده به پدر ومادر متاسفانه برخی از خانواده ها کم توجه به این قضیه هستند
کودکان مثل گلبرگ میمونن باید خیلی محتاط باهاشون رفتار کرد
مثل اب روان پاک
مثل ایینه شفاف وانعکاس رفتار خود ما
الهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم
یاحق
-
۱۳۸۹/۰۱/۰۲, ۱۵:۱۹ #8
- تاریخ عضویت
اسفند ۱۳۸۸
- نوشته
- 4,648
- مورد تشکر
- 1,961 پست
- حضور
- 7 دقیقه
- دریافت
- 19
- آپلود
- 0
- گالری
-
38
*^~^*راه و روش رفع دروغگویی در مسیر تربیت فرزند صالح*^~^*
هوالمحبوب
ريشههاي رواني دروغگويي در سنين كودكي
دروغگويي كودكان، نوعي ناسازگاري و نابهنجاري است. گام نخست در راه اصلاح و بازسازي اين رفتار كودك، شناخت علت و عامل كارهاي اوست؛ يعني بايد دريافت كودك چرا دروغ ميگويد و انگيزه او در اين كار چيست؟ علل دروغگويي در كودكان ميتواند موارد زير باشد:
يك ـ تخيل
كودكان مسائل بسياري را به زبان ميآورند و آنها را حقيقت ميدانند، در حالي كه خيالي بيش نيست. قدرت خيالپردازي كودكان بسيار بالا است. آنان تصاويري را در ذهن خويش ميپرورانند و بعدها به صورت تصوري نيرومند در ميآورند، چنانكه گويي صحنه موجود در خيالشان را در برابر چشم خود ميبينند. بر اين اساس، آنچه كودك ميگويد، اگرچه در ظاهر دروغ است، از نظر كودك درست و حتي عين واقع است. او اين نارسايي را دارد كه ميان عالم حقيقت و پندار تفاوتي نميگذارد و به همان گونه كه مسائل را در ذهن ميپندارد، به زبان ميآورد.
دو ـ آرزو و رؤيا
گاهي كودك آرزوي داشتن چيزي را در دل ميپروراند، از شدت ميل و علاقه در رسيدن به آن، خود را دستيافته بدان و در آن عالم گمان ميكند. اين امر در روزها و لحظههاي نخست، براي كودك صورت واقعي ندارد، ولي بعدها شدت آرزو و تلقين، او را وا ميدارد كه مسائل خود را واقعي بپندارد و آن را بيان كند؛ امري كه گاه ما دروغش ميپنداريم.
گاهي نيز بيان مسئله گرچه دروغ است، ولي گوينده آن را ارضا ميكند. او آن قدر مسئله مورد آرزو را بر زبان ميآورد تا بدان برسد يا از گفتن آن سير شود. بر اين اساس، گفتن چنين دروغي، آرزومندي كودك را نشان ميدهد.
سه ـ بياعتمادي
گاهي كودك به والدين بياعتماد است و گاه با مربيان خود ارتباط خوبي ندارد. به عنوان نمونه گمان ميكند آنها رازهاي او را برملا ميسازند و آبروي او را ميبرند يا فكر ميكند اگر حقيقت را بگويد، به نتيجه دلخواهش نميرسد يا نزد ديگران خوار و حقير ميشود. پس تصميم ميگيرد دروغ بگويد.
مادري كه راز كودك را از روي مصلحتي به پدر ميگويد و پدر هم ناشيانه آن را به رخش ميكشد، اعتماد كودك را از خود سلب ميكند. بدين ترتيب، كودك از اين پس خود را ناگزير ميبيند كه حقيقت را به مادر نگويد و به دروغ متوسل شود.
چهار ـ ترس
گاهي كودك دروغ ميگويد؛ زيرا از راست گفتن و پيآمدهاي آن ميهراسد. او ميترسد اگر راست بگويد، كتك بخورد يا مورد سرزنش و اهانت قرار گيرد. براي نمونه، از برادر يا خواهر كوچكش بيزار است، يا از غذايي بدش ميآيد، ولي از اينكه آن را به زبان آورد، وحشت دارد. ميترسد پدر و مادرش او را از خود برانند يا محبتشان را از او بگيرند. زماني كه خطايي از كودك سر ميزند، از آن جا كه ميداند پدر و مادر از او نميگذرند و تنبيهش ميكنند، او نيز براي فرار از تنبيه، خطايش را انكار ميكند يا به دروغ، اشتباهش را به اطرافيانش نسبت ميدهد.
پنج ـ آزمايش والدين
گاهي دروغگويي كودك، براي آزمايش والدين يا مربيان است. او ميخواهد ببيند آنها در برابر دروغ او چه واكنشي نشان ميدهند. بدين ترتيب، كاري را كه انجام نداده، به دروغ ميگويد انجام دادهام. در اينجا اگر پدر و مادر حرفي نزنند، او به مراد خود رسيده و كاري را كه تا پيش از آن انجام نميداده، انجام ميدهد. حال اگر والدين از شنيدن آن خشمگين شوند، او با لبخند خواهد گفت، شوخي كرده و اين كار را انجام نداده است و از تنبيه خواهد گريخت.
شش ـ جلب توجه
گاهي در ميان جمعي از مهمانان، معمولاً كودك فراموش ميشود، همه سرگرم كار و تلاش يا صحبت هستند، بدون اينكه به ياد بياورند دل كوچكي هم در كنارشان ميتپد و انتظار شركت در بحثشان را دارد.
در اين هنگام كودك براي اينكه جلب نظر كند و به گونهاي وارد صحنه شود، به دروغپردازي متوسل ميشود؛ آن هم دروغي بزرگ و اغراقآميز. يكباره خبر تلخي را ميدهد. سخني ميگويد كه همه با ديده تعجب به او نگاه و حرف و كار خود را رها ميكنند.
هفت ـ بدآموزي
كودك دروغ بلد نيست و آن را از اطرافيانش ميآموزد. در اين ميان، بيش از هر كس، والدين و دوستان كودك در يادگيري دروغ او مؤثرند. آنها با عمل نادرست خود زمينه دروغ را در كودك فراهم ميكنند و به آن وا ميدارند. براي مثال، گاهي طفل به اسباب بازي يا غذايي معيّن نياز دارد و آن را از والدين خود ميخواهد. والدين نيز در اين هنگام شرط برآورده شدن آن را در گرو اين امر قرار ميدهند كه طفل بگويد من خواهر كوچكم را دوست دارم، درحالي كه براي ايجاد زمينه براي دوست داشتن خواهر كوچك، راه ديگري وجود دارد.
-
تشکر
-
۱۳۸۹/۰۱/۰۲, ۱۵:۵۱ #9
- تاریخ عضویت
اسفند ۱۳۸۸
- نوشته
- 4,648
- مورد تشکر
- 1,961 پست
- حضور
- 7 دقیقه
- دریافت
- 19
- آپلود
- 0
- گالری
-
38
راههاي درمان دروغگویی در كودكان
راههاي درمان دروغگویی در كودكان
براي اصلاح و باز داشتن كودكان از دروغگويي، راههايي وجود دارد كه هر كدام را بنا به شرايط مناسب خود بايد به كار بست. برخي از اين راهها عبارتند از:
يك ـ نشان دادن ارزش راستي
كودك بايد بفهمد كه راستگويي ارزشمند و دروغگويي كاري خطا و بيارزش است. او بايد پيآمدهاي زشت دروغ را با زبان كودكانه از راه داستانها و سخنان آموزنده بداند. حتي لازم است گاهي به او فرصت دهند نتيجه تلخ دروغگويي را خود، از نزديك لمس و درك كند و ببيند كه دروغگويي چه رسواييهايي به دنبال دارد.
دو ـ پند و اندرز
ارشاد و موعظه به ويژه اگر پنهاني انجام گيرد و با مهر و صفا همراه باشد، در بسياري موارد كارساز است. به كودك بايد فهماند كه دروغگويي نفرت والدين، دوستان و مهمتر از همه نارضايتي خداوند را در پي دارد، و فرجامش رسوايي او و خانواده است كه همه از آن گريزانند.
سه ـ اجازه بيان احساس
كودك بايد اجازه داشته باشد كه احساس خود را آشكارا بيان كند. و چنانچه آن احساس ناپسند بود، بايد به او كمك كرد تا كم كم آن را ترك كند. اينكه براي كودك چارهاي نگذاريم جز آنكه امر دلخواه ما را بر زبان براند، خطاست. او بايد بيهيچ هراسي بتواند بگويد كه از فلان شخص بيزار است، از فلان غذا خوشش نميآيد، از انجام فلان كار ناتوان است يا از رفتن به فلان مجلس ناراحت است. بديهي است در بسياري موارد، پس از آنكه احساس و نظر او فهميده ميشود، ميتوان او را قانع و به سوي هدف مناسب هدايت كرد.
چهار ـ بخشيدن كودك
در زمانهايي كه كودك به اشتباه خود ادامه ميدهد، والدين وظيفه دارند از او مراقبت كنند تا آن اشتباه را تكرار نكند؛ ولي وقتي خطايي كوچك از او سر زد، ناگزير بايد آن را بخشيد و به او فهماند كه نيازي نيست كه براي سرپوشگذاشتن بر خطاي نخست، دروغ بگويد. كودك را به خاطر اشتباهش يا به سبب حرف راستش هرگز نبايد تنبيه كرد. مؤثرترين تصميم در اين زمينه، هشدار و پرهيز دادن از تكرار خطاست. همچنين نبايد طفل را غافلگير كرد كه او نيز بياختيار به دروغ متوسل شود.
پنج ـ درك كودك و همدردي با او
كودكي كه سرگرم بازي بوده و بر اثر آن لباسش پاره يا كثيف شده است، نبايد بازخواست شود، مگر آنگاه كه از قبل، سفارشهاي لازم را به او كرده باشيم، حتي در اين صورت، نيز كودك نبايد تنبيه بدني شود. مناسبترين تنبيه براي او سرزنش، هشدار يا محروم كردن او از بازي براي يكي دو روز است. حتي گاه لازم است با كودك همدردي كنيم و به او بفهمانيم كه چارهاي ندارد، جز اينكه همين لباس پاره را به تن داشته باشد. با اين كار، ناراحتي و سختي پيش آمده از خطايش را خود نيز درك ميكند.
شش ـ سكوت
سكوتهاي معنيدار و هدفمند، در بسياري موارد سودمندتر و مؤثرتر است. با سكوت و با نگاه سرزنشآميز و چهره غمآلود و جدي ميتوان به كودك نشان داد كه دروغ او را فهميدهايم.
بهترين راه اصلاح كودك در اين وضع، اين است كه به دروغ او نخنديم يا ابراز تعجب نكنيم، بلكه با پرسيدن چند پرسش از او به او ثابت كنيم حرفهايش بياساس و بيارزش است.
هفت ـ هشدار
در صورت پافشاري كودك بر دروغگويي، ميتوان از هشدار و تهديد بهره گرفت. بدين صورت كه اگر از اين كار دست برنداري، ناگزيريم اين ويژگي تو را به دوستان و بستگان بگوييم و به آنها تأكيد ميكنيم كه حرفهاي تو بياساس است تا آنها فريب تو را نخورند.
البته بايد كوشيد كه كار به اين مرحله نرسد و مشكلات، دوستانه حل شود و كودك به راستي و درستي مشتاق شود.
هشت ـ رعايت نكات تربيتي
در اصلاح دروغگويي كودكان، بايد به چند نكته توجه كرد:
منبع: http://www.golbargeshabane.blogfa.com/88032.aspx
ادامه دارد
-
تشکر
-
۱۳۸۹/۰۱/۰۲, ۱۵:۵۲ #10
- تاریخ عضویت
اسفند ۱۳۸۸
- نوشته
- 4,648
- مورد تشکر
- 1,961 پست
- حضور
- 7 دقیقه
- دریافت
- 19
- آپلود
- 0
- گالری
-
38
بر عهده والدين و مربيان است كه ميان واقعيت و پندار كودك فرق بگذارند و هر سخن طفل را بر دروغ حمل نكنند؛ زيرا حتي ممكن است كودكي صحنهاي را در خواب بيند و آن را قاطعانه به عنوان واقعيت مطرح كند.
والدين نبايد نقش يك كاراگاه را براي كودك بازي كنند و پرسشهاي آنان از كودك نبايد شكل بازجويي داشته باشد تا به اعتراف دروغين منجر نشود. به محض اينكه روشن شد سخن كودك دروغ است، بايد پرسشها را تمام كرد و به جستوجوي علت پرداخت.
نوع پرسشها نبايد به گونهاي باشد كه طفل گمان كند، در حال شمردن خطاي او يا به دام انداختن او هستيم؛ چون در آن صورت، براي فرار از مسئله ناگزير به دروغ گفتن رو خواهد آورد.
دروغ گفتنهاي بسيار و پي در پي نشاندهنده اضطراب در كودك است كه بايد كوشيد تا ريشه آن را پيدا كرد.
كودك را نبايد مجبور كرد از ميان دو مسئله كه هر دو دروغ است، يكي را انتخاب كند.
بعضي رفتارها و تصميمهاي ناشيانه و شتابزده والدين زمينهساز دروغگويي كودك است كه بايد از آنها دوري كرد.
براي اصلاح دروغ، هميشه با تنبيه نميتوان پيش رفت. گاهي وقتها پند و موعظه تأثيري بهتر دارد.
رفتار و كردار و سخن خود را همانند و هماهنگ كنيد. از شما در جايگاه مربي، سزاوار نيست كه دروغي شنيده شود.
http://www.golbargeshabane.blogfa.com/post-58.aspx
-
تشکر
اطلاعات موضوع
کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
اشتراک گذاری