جهت مشاهده مطالب کارشناسان و کاربران در این موضوع کلیک کنید   

موضوع: فلسفه سیاسی انتخابات ایران

  1. #1
    شروع کننده موضوع

    تاریخ عضویت
    جنسیت خرداد ۱۳۸۷
    نوشته
    87
    مورد تشکر
    58 پست
    حضور
    نامشخص
    دریافت
    0
    آپلود
    0
    گالری
    0

    فلسفه سیاسی انتخابات ایران





    غرض از برپایی این تاپبک به چالش کشیدن مصادیق موجود در نص جامعه نیست . ( که دفعتا" و موکدا" بر روی وب به صورت کثیری یافت میشود ) .
    بلکه غرض مباحثه با زبان فلسفه سیاسیست که احیانا" اگر عزیزان بر روی این مهم کار کرده باشند میتوانند نظرات خود را ارائه دهند ولو در چند مطلب کوتاه .
    هدف ما این است که تفاوتها و تناقضای گفته شده ای را که نظریه پردازهای سیاسی در جامعه کنونی ما مطرح میکنند را با اصول فلسفه سیاسی تطبیق بدهیم و انشاءالله نقض یا عدم نقض حقوق افراد جامعه را به بررسی نماییم .


    فلسفه سیاسی از علومیست که اخیرا" در جامعه بازار داغی برای خود دست و پا کرده و ملجأی برای به حقانیت رساندن مباحث مدنی گردیده است و البته خوب است که فلسفه سیاسی را که از زمان ابن سینا و ابن خلدون مورد توجه بوده و اکنون خاک میخورد را با ادبیات جدیدی بررسی نماییم و به دور از های و هوی سبز و قرمز, این ابزار را که همانا مهره ای ست در دست عقل , به کار گیریم و بهتر به وقایع بنگریم و در خود فرو رویم و به اقناع درونی دست بیابیم .

    در فلسفه سیاسی فاعلات میتوانند با نیات گره خوردند و حسن و قبح اعمال در پی آنها شکل میگیرند و البته سوال اینجاست که فاعلات سیاسی , مقبول اصول کلی فلسفه سیاسی و جمع عقول هستند ؟

    اهمیت جمع عقول در اسلام :
    اگر از اصول کلی فلسفه سیاسی که کمی فنی و خسته کننده است بگذریم باید به اجماع عقلی رسیم که رابطه دو سویه ای با فقه و فلسفه دارد .
    در فقه اسلامی و احکام و ثانوی , امری که موکدا" بعد از قرآن و حدیث بر آن تکیه شده امر اجماع عقلیست که دلالت بر اهمیت جمع عقول دارد چرا که جمع عاقلان ارتباط مستقیمی با فلسفه سیاسی دارند .
    جمع عقول حجت نیست ولی اعتبار است :
    سوای حیطه بندی های رسمی و خطی و قانونی که چیزی را برای طرفین دعوی روشن نمیسازد , امری که کاملا" مشهود میبوده و هست , اجماع عقلی است که امروز در اصناف مختلف جامعه ی مااعم از جامعه دانشجویان , جامعه علما , جامعه پزشکان , جامعه مدرسان , جامعه روحانیان , جامعه هنرمندان , جامعه سینماگران , جامعه موسیقیدانان , جامعه ورزشکاران و غیره موجود شده است .امروز اجماع عقلی در باب موضوعی متحد در جامعه ما شکل گرفته که نفی آن به مانند نفی عدم بی معنا و پوچ است
    معنای واقعی انتخابات سیاسی و فعال کردن خرد جمعی مردم :
    بر مبنای نظریه پوپر معنای واقعی انتخابات این نیست که عده ای دور هم جمع شوند و فردی را نصب کنند . بلکه معنای واقعی آن است که آحاد مردم عزم بر عزل فردی کنند . و در جامعه ما جمهور مردم عزم خود را جزم کردند تا فردی را عزل کنند که به ظن شان سعی در کور کردن خرد جمعی مردم دارد . و این امر بود که باعث حضور گسترده مردم در انتخابات شد .


    انتخابات یک موضوع کاملا" مدنی و برون دینیست که معنای مقبولیت دارد نه حقانیت :
    برای روشن شدن بحث از دو مثال معقول به محسوس استفاده میکنم تا روشن شود .
    بنی صدر حقانیت نداشت اما در نزد مردم مقبولیت داشت و در برابر مقبولیت ایشان حتی شخص حضرت امام هم به انتخاب مردم علیرغم اینکه میدانستند حقانیت ندارد گردن نهادند .
    و در مقابل گالیله حق بود و اکثریتی از عوام در برابر اقلیت میچربیدند ولی واقعیتدر آینده بر همگان روشن شد .واضح تر آنکه اکثریت حقانیت نمیآورد ولی مقبولیت میآورد و انتخابات, رای به مقبولیت است نه حقانیت . مقبولیت در انتخابات یک امر برون دینیست که ناشی از تراوش نظرات شخصی آحاد مردم است . و مهملاتی که مشروعیت دادن دولت را ناشی مباحث متافیزیکی و شرعی و دینی گفته میشود حاکی از عدم وجود آگاهی به مبانی کلی فلسفه سیاسیست .


    تمام حقوق مقاله فوق مربوط به اینجانب میباشد و ارسال آن با ذکر منبع مجاز است .
    ویرایش توسط Lavson : ۱۳۸۸/۰۵/۳۱ در ساعت ۲۲:۴۳
    قل هاتوا برهانکم ،ان کنتم صادقین .

    بگو برهانتان را بیاورید اگر راستگو هستید .

  2. تشکر


  3. #2
    شروع کننده موضوع

    تاریخ عضویت
    جنسیت خرداد ۱۳۸۷
    نوشته
    87
    مورد تشکر
    58 پست
    حضور
    نامشخص
    دریافت
    0
    آپلود
    0
    گالری
    0



    در بحث فلسفه سیاسی از شاخص ترین فلاسفه ای که میتوان نام برد افلاطون است که به حق مطالب ایشان بسیار نافذ است .

    افلاطون در ترسیم یک جامعه ایده آل , مدینه فاضله ای را ترسیم میکند که متشکل از اجزاییست که در بردارنده قوانین مدنی در جهت جلوگیری از بروز ظلم به افراد جامعه است . مهمترین اصلی که افلاطون در مدینه فاضله خود به آن تأکید میکند تخصص گراییست .
    افلاطون میگوید : اگر در جامعه ای تخصص (به معنای امروزی ) به کار گرفته نشود در حقیقت در آن جامعه ظلمی روا داشته شده و این از باب اهمیت موضوع تخصص است .
    بنده در تحقیقی که یکی از استاتید در باب عدالت از دیدگاه علی و افلاطون تهیه کرده بودند اتفاق نظر علی (ع) را با این مهم یافتم که انشاء الله با منبع خواهم آورد .
    و اما غرض از بیان این مطلب :
    چیزی که در چند سال گذشته اتفاق افتاده نقض این قانون مهم مدنیست که البته اگر بخواهیم شبهه را پر رنگ تر بگیریم به ظلم خواهیم رسید . و از آنجا که در حال حاضر در جامعه ما بحث ظلم به صورت غیر نسبی قابل تفهیم نیست امر فوق بروز ظلمی صد در صد را احراز میکند که بر مبنای دین و عقل قابل تأیید است .


    انشاء الله بنده سعی میکنم در پستهای بعدی به همین مثابه و بر مبنای فلسفه سیاسی که صد در صد بحثی عقلیست , نشانه های یک مدینه فاضله را بیاورم تا دوستان تند رو و کند رو بر همین اساس, خلاف مطالب را اثبات کنند .
    ویرایش توسط Lavson : ۱۳۸۸/۰۵/۳۱ در ساعت ۲۲:۴۳
    قل هاتوا برهانکم ،ان کنتم صادقین .

    بگو برهانتان را بیاورید اگر راستگو هستید .

  4. تشکر


  5. #3
    شروع کننده موضوع

    تاریخ عضویت
    جنسیت خرداد ۱۳۸۷
    نوشته
    87
    مورد تشکر
    58 پست
    حضور
    نامشخص
    دریافت
    0
    آپلود
    0
    گالری
    0



    در بحث مشروعیت و حقانیت اضافه کنم که :

    همیشه مشروعیت مکملی برای اقتدار بوده . . جمهور فلاسفه سیاسی که افلاطون , ارسطو , آگوستین , آکویناس ,هابز,لاک , هیوم , هگل, میل, سیسرو, مارسیلیوس اهل پادوا, ماکیاولی,گرتیوس ,روسو,بنتام , فیشته و مارکس از اهم آنها هستند و کم و بیش و با ادبیات مختلف, وزنی همسو دارند , بر این عقیده اند که دولتهای مستبد در پس ادعای اقتدار نوعی حقانیت را هم برای خودلحاظ میکنند که همیشه این حقانیت با حقانیت ادعایی همراه است و حقانیت ادعایی مزاحمی برای عملکرد و شناخت حقانیت واقعیست .

    حقانیت و مشروعیت هم نوعا" به یک مقوله اطلاق میشوند . در این میان افلاطون بر این عقیده است که عقاید , رویه ها , رسوم نمیتوانند مبانی اعطای مقبولیت یا مشروعیت باشند و چند عقیده قابل تصور که به نسبت , مورد قبول مردم باشد میتواند مانع از این امر گردد که حقانیتی یا مشروعیتی به آنها ببخشد .
    نگرش های مردم شناختی در تبیین حقانیت و مشروعیت و دیدگاه انتقادی که متفکران , نخبگان در اصناف مختلف یک جامعه که به موجب آن میکوشند شرایط مختلف سیاسی را بررسی کنند در حقانیت دولتها بسیار موثر است .

    ---------------------------------------------------------------------------------------------
    در نتیجه با نگاهی گذرا به جامعه کنونی خودمان , اولین نکته ای که به چشم میخورد حقانیت ادعایی و اقتدار نظامیست که با اقتدار سیاسی خلط شده است . ضمن اینکه بر مبنای نظر افلاطون استفاده از رویه ها و رسومهای دینی که در بطن دولت دیده میشود اصرار بر حقانیت داشتن را در ذهن مردم جبری میکند نه اختیاری . گو اینکه در همین راستا (نظرات افلاطون) چند عقیده قابل تصور که مورد قبول مردم باشد زیر آب حقانیت آنها را میزند . همچنین بحث اجماع عقلی یا به تعبیر افلاطون اجماع متفکران , نخبگان در اصناف مختلف یک جامعه بر نظر مردم انگشت تأیید میگذارد .

    قل هاتوا برهانکم ،ان کنتم صادقین .

    بگو برهانتان را بیاورید اگر راستگو هستید .

  6. تشکر


  7. #4
    شروع کننده موضوع

    تاریخ عضویت
    جنسیت خرداد ۱۳۸۷
    نوشته
    87
    مورد تشکر
    58 پست
    حضور
    نامشخص
    دریافت
    0
    آپلود
    0
    گالری
    0



    و اما ینکه واژه مشروع چیست ؟
    واژه مشروع تقریبا" همان "موافقت" است .
    در برداشت کلی تر , امر مشروع "موجه" به همه حیثیات است .
    یعنی با نگاه درست مشروع یه امری گویند که چیزی بر ضد آن , که با آن در تعامل نباشد وجود ندارد .
    البته برداشتهای دیگری هم از مشروع وجود دارد که تقربا" به آن معنا است که اگر عمل مورد نظر باعث تجاوز به حقوق کسی نشود , عمل مورد نظر معتبر است .
    لذا بنابر گفته های فوق مشروعیت بر طبق تعریف فلسفه سیاسی مستلزم توجه کلی به حقوق شهر وندی و تعهدات دولتی و قانونیست ( البته قانونی که وضع شده همان جامعه باشد .)
    حال باید دید در جامعه کنونی ما , مدعیان مشروعیت , حقوق شهروندی و تعهدات دولتی و قانونی را رعایت کردند که خود را مشورع میدانند ؟ یا اینکه به واقع چیزی بر ضد آنها وجود ندارد که با آنها در تعامل نباشد ؟ و یا باعث تجاوز به حقوق کسی نشدند ؟
    قل هاتوا برهانکم ،ان کنتم صادقین .

    بگو برهانتان را بیاورید اگر راستگو هستید .

  8. تشکرها 2


  9. #5
    شروع کننده موضوع

    تاریخ عضویت
    جنسیت خرداد ۱۳۸۷
    نوشته
    87
    مورد تشکر
    58 پست
    حضور
    نامشخص
    دریافت
    0
    آپلود
    0
    گالری
    0



    چیزی که امرور ما در نص جامعه خود میبینیم "نافرمانی مدنی" است نه اغتشاش یا انقلاب مخملی یا کوتا و غیره :

    نافرمانی مدنی و انقلاب , دو مورد از اعمال سیاسی مهم است که به طور کلی "اعمال مقاوتی" نامیده میشود .
    از جمله شکلهای دیگر مقاوت هم عبارتند از : کودتا - آشوب - شورش وجنگهای داخلی .

    ولی ویژگی که معمولا" به نا فرمانی مدنی نسبت میدهند از یک سو آن را از نقص عادی قانون و از سوی دیگر از شکلهای دیگر مقاومتی متمایز مینماید. و البته باید توجه داشت که مرز بین نا فرمانی مدنی و تخلف از قانون , از زاویه تخلف از قانون بررسی نخواهد شد . یعنی در این میان مردم متخلف نیستند بلکه معترضند و اعتراضشان در این غالب است.

    معمولا" برای اینکه تخلف از قانون نافرمانی مدنی به شمار آید شرایطی وضع میشود که عبارتند از :
    1- باید علنی و در سطح جامعه و وسیع باشد و نباید هیچ تلاشی برای فرار از شناسایی وجود داشته باشد .بنابراین نافرمانی مدنی با رفتار ساده خلاف قانون فرق دارد .و این تمایز موید آن است که نافرمانی مدنی در واقع "مدنی" است . در اینجا هم مدنی به معنای مودبانه مطیع و مطمئن است .
    2-هیچ مقاومتی در برابر توقیف با مجازات , به گونه ای که معمولا" در یک جرم عادی مشاهده میشود وجود نداشته باشد و عدم مقاومت در برابر توقیف مجازات بار دیگر موید "مدنی" بودن "نافرمانی مدنی" در هر مفهوم است .
    3 چه بسا محدودیت هایی باید بر شیوه نافرمانی مدنی وجود داشته باشد که باعث تقویت "مدنیت" آن در مفهوم نخست شود . (مثل سکوت در یک راهپیمایی میلیونی )

    و اما انگیزه یا انگیزه های به وجود آمدن نافرمانی مدنی :
    1- اولین دلایل شکل گیری نافرمانی مدنی, نقض قانون است .
    2- در انجام آنچه فرد احساس میکند باید انجام دهد و عدم انجام کاری که احساس میکند نباید انجام دهد .(عمل بر اساس وجدان صورت میگیرد )
    3- توجیه آنچه فرد معتقد است حق قانونی و احتمالا" حق سیاسی یا اخلاقی او بوده که از وی سلب یا ربوده شده است (مثل اینکه میگوید رأی م را دزدیده اند و حق قانونی من است که از رأی خود را صیانت کنم و تا توجیه نشوم , به نافرمانی مدنی خود ادامه میدهم که همانا اعتراض به شیوه کنونی ست )

    ---------------------------------------------------------------------------------------------
    امروز در جامعه شرایطی که حاکم است با این مدل فلسفی سیاسی هم خوانی دارد و البته این روش اعتراض از بهترین و مدنی ترین روشهای اعتراضیست که معترضان به انتخابات به کار گرفتند و البته به بی رحمانه ترین شکل, سعی در سرکوب آن بود که به نظر من سرکوب همه جانبه با موفقت همراه نبود .

    قل هاتوا برهانکم ،ان کنتم صادقین .

    بگو برهانتان را بیاورید اگر راستگو هستید .

  10. تشکر


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

اشتراک گذاری

اشتراک گذاری

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
^

ورود

ورود