بالاخره ما شيعيان كه عقيده داريم قرآن عديل اهل بيت ـ عليهم السّلام ـ و اهل بيت عديل قرآن اند، و بين قرآن موجودى ربوبى و از عالم نور استآن ها جدايى وجود ندارد، آيا نمى توانيم از نظر به قرآن و به اهل بيت ـ عليهم السّلام ـ استفاده هاى معنوى و جسمانى بكنيم؟!
آيا هيچ مى دانيم كه قرآن نظير ساير مكتوبات نيست! گويى قرآن موجودى ربوبى از عالم نور و روحانى است كه در عالم اجسام و اعراض ظهور كرده است. به دليل اين كه چيزهايى از آن بر مى آيد، يا ديده مى شود، كه از اجسام و اعراض ديده نمى شود. بنابراين، بايد به طور يقين بفهميم كه نگاه كردن به قرآن مثل نگاه كردن به ساير كتب نيست.

نعمت هايى به اين بزرگى در اختيار ما است! به هيچ امّت و ملّتى چنين قرآنى داده نشده كه اين همه خواصّ و آثار داشته باشد! نعمت به اين بزرگى به ما داده شده، ولى مثل اين است كه اصلاً نداده اند، و مثل اين كه اين كتاب مكمِّل انسان نيست، لذا مى گوييم: برويم در خانقاه تكميل شويم!
امّتى كه اين قرآن را دارد، كارش به جايى رسيده كه از زمان نزول قرآن تقريبا تا به حال از عديل و شريك قرآن، يعنى عترت محروم است! همان عترتى كه بنابر روايات فراوان، حضرت رسول اكرم ـ صلّى اللّه عليه وآله وسلّم ـ درباره ى آن فرمود: «إِنِّى سَأَلْتُ رَبِّى أَنْ لايُفَرِّقَ بَيْنَهُمَا، فَفَعَلَ.»(1)
من از پروردگارم خواستم كه ميان قرآن و عترت جدايى نيفكند، و خداوند دعاى مرا مستجاب كرد.
و نيز اين را فرمود:
«إِنَّهُما لَنْ يَفْتَرِقا حَتّى يَرِدا عَلَىَّ الْحَوْضَ»(2)
قرآن و عترت از هم جدا نمى شوند، تا اين كه در كنار حوض [كوثر] بر من وارد شوند. بله، در فهم و شرح و عمل به قرآن، هر كجا كه قرآن باشد، عترت هم موجود است.
1. ر.ك: ينابيع المودة، ج 1، ص 116؛ الغدير، ج 3، ص 80؛ شواهد التنزيل، ج 1، ص 191؛ الميزان، ج 3، ص 378؛ ج 4، ص 411؛ اصول كافى، ج 1، ص 209 و 287 و...
2. همان.

http://bahjat.org/fa/index.php?optio...1198&Itemid=51