عشق رقتن کربلا

[Mostafa]

کربلا رو با عشق عیمیق می رویم.....

[عاشقی]

من خیلی دلم میخواد برم کربلا

[طلوع1]

عقل مي گويد بمان و عشق مي گويد برو.... و اين هردو، عقل و عشق را،‏خداوند آفريده است تا در حيرت ميان عشق و عقل معنا شود.
...
صبح شد،‏ بانگ الرحيل برخاست و قافله ي عشق عازم سفر تاريخ شد...راهي که آن قافله ي عشق پاي در آن نهاد راه تاريخ است و آن بانگ الرّحيل هر صبح در همه جا بر مي خيزد، وگرنه، اين راحلان قافله ي عشق،‏ بعد از هزار و سيصد و چهل و چند سال به کدام دعوت است که لبيک گفته اند؟
الرّحيل! الرّحيل!
اکنون بنگر حيرت ميان عقل و عشق را!
اکنون بنگر حيرت عقل را و جرأت عشق را! بگذار عاقلان ما را به ماندن بخوانند ... راحلان طريق عشق مي دانند که ماندن نيز در رفتن است، ‏جاودانه ماندن در جوار رفيق اعلي، و اين اوست که ما را کشکشانه به خويش مي خواند.

[╫❀نیایش❀╫]

[نیلا.]

کربلا کوتاهترین راهست تادرگاه دوست ... با که گویم این ره کوتاه را گم کرده ام..؟!!

توبدین همه لطافت که زحور دل ربودی
زچه برمن سیه رو دردوستی گشودی
ز ازل مرا ارادت به توبود ازسعادت
چوسرشته شدگل من تودل مراربودی
به کسی اسیر بودم که ورا ندیده بودم
چودوچشم خودگشودم به خداقسم توبودی
چه غم ارتمام عالم نکننداعتنایم
به همین بوددلم خوش که توروبه من نمودی