جهت مشاهده مطالب کارشناسان و کاربران در این موضوع کلیک کنید







موضوع: چرا یک مسلمان نمی تواند مسیحی شود ؟
-
۱۳۸۸/۰۶/۱۲, ۱۱:۲۲ #1
- تاریخ عضویت
شهريور ۱۳۸۸
- نوشته
- 58
- مورد تشکر
- 149 پست
- حضور
- نامشخص
- دریافت
- 0
- آپلود
- 0
- گالری
- 0
چرا یک مسلمان نمی تواند مسیحی شود ؟
به نام خدایی که در همین نزدیکی است !
با سلام !
می خواهم دلایل این را که چرا یک مسلمان نمی تواند مسیحی شود
را در این تایپیک قرار دهیم !
تا اگر کسی چنین خیالی دارد ...
توجیه شود !
از کارشناسان گرامی و کاربران خواستارم دلایل منطقی خود را در این تایپیک قرار دهند !
و از کلی گویی و پاسخ های پراکنده خودداری کنند !
یا علی !
مشکی رنگ عشقه ...
-
تشکرها 10
-
۱۳۸۸/۰۶/۱۲, ۱۲:۰۴ #2
در جامعه اسلامى که اسلام و احکام و قوانین آن پایه براى رفتارهاى فردى و اجتماعى و روابط خانوادگى و تعیین کننده رفتار انسانها با یکدیگر و ارزشهاى اخلاقى جامعه است، هر گونه اختلالى در ایمان و اعتقاد انسانها با توجه به همسنگ نبودن آگاهىها، در رفتارها تأثیر گذاشته و التزام به احکام و قوانین دینى واجتماعى را سست مى کند و ارکان جامعه را مورد تهدید جدّى قرار مى دهد.
با توجه به موارد فوق کاملاً مشخّص مى شود که حکم ارتداد، یک حکم اجتماعى و سیاسى است، هم چنین آنچه در روایات در مورد حکم ارتداد بیان شده، در زمانى است که انکار دین اسلام جاحدانه باشد، یعنى شخصى به رغم حقانیّت دین اسلام به جهت انگیزههاى نادرست از دین اسلام خارج شده و در مقابل آن موضعگیرى نماید؛ بنابراین اگر کسى دین دیگرى غیر از اسلام را (آن هم پس از بررّسى و به دور از هر گونه حُبّ و بُغض و مشکلات دیگر) انتخاب نماید، این عقیده براى او محترم است، تا زمانى که به صورت موضعگیرى در مقابل اسلام و تهدید آن در نیاید. به همین خاطر، ارتداد تضادى با آزادى عقیده (که در اسلام محترم شمرده شده است) ندارد. البته احترام به آن به معناى حقانیّت و درستى هر عقیدهاى نمى باشد.
حکم ارتداد در ادیان آسمانى دیگر نیز بیان شده و طبیعى است که هر دینى براى محافظت از کیان خود، راهکارهایى را براى وحدت پیروان اندیشیده باشد.
در مورد ادیان دیگر و از جمله مسیحیت باید توجه داشت که اوّلاً این دین دقیقاً آن نیست که حضرت مسیح آورده باشد. آنچه به نام انجیل امروزه در دست مسیحیان قرار دارد، کتاب آسمانى حضرت مسیح نیست. این مطلب را مسیحیان نیز اذعان دارد. ثانیاً در انجیل موجود، جملاتى وجود دارد که به آمدن پیامبرى پس از مسیح بشارت داده و به پیروى از او فرمان داده است. اگر کسى پس از تحقیق و بررسى به این نتیجه برسد که پیامبر پس از مسیح، حضرت محمد(ص) است و به او ایمان آورد، به پیام انجیل و حضرت مسیح گوش فرا داده است و حتى از جهت دین آنها نباید مرتد محسوب شود.
ثالثاً اگر به فرض بپذیریم که هیچ گونه تحریفى در این دین صورت نگرفته باشد، اما از آن جا که دین اسلام خود را تکمیل کننده دین مسیحیت مى شناسد و به آن به عنوان دینى که در زمان خود صحیح بوده اما اکنون نسخ شده است، نگرسته مى شود، هم چنین چون دین اسلام آخرین پیام الهى است شخص مؤمن به خداوند باید به آخرین پیام الهى گوش فرا دهد. مسیحى اگر به خدا ایمان داشته باشد، کاملاً معقول و منطقى است که به دین اسلام و کاملترین پیام آسمانى اعتقاد داشته باشد. با وجود پیام کامل الهى، تبعیت از پیامى که زمان آن سپرى شده و نسبت به آخرین پیام، کامل نیست، غیر منطقى است.
در موردحکم ارتداد و آزادی عقیده اضافه می کنیم که دین اسلام فطرى است. اگر فردى به اصول و فروع اسلام آشنا باشد و حالت انکار نداشته باشد، به صورت طبیعى و معمولى به آن ایمان مىآورد. قرآن مىگوید: «لا اکراه فى الدین؛ در پذیرش عقیده اکراه نیست». اصولاً عقیده با اکراه سازگار نیست. این سخن درستى است اما قرآن به دنبال سخن مذکور مىگوید: «قد تبیین الرشد من الغى؛ راه راست از راههاى انحرافى و نادرست روشن است».(3) یعنى وقتى راه رشد و حقیقت آشکار است، دلیلى براى اکراه و اجبار وجود ندارد، زیرا عقل سلیم بدون داشتن انکار و عناد آن را پذیرا است.
اما انسان حق ندارد از آزادى سوءاستفاده کند و به بهانه آزادى، اعتقادات جامعه را به باد مسخره بگیرد و امنیت فکرى و فرهنگى اجتماع را متزلزل و مختل نماید.و حکم ارتداد نیز برای چنین موردی است.
این سخن نیز مورد پذیرش عقل و عرف است.
حال اگر فردى در خانواده مسلمان تشخیص داد که دین اسلام بر حق نیست، مىتواند دین دیگر را انتخاب کند، اما در جامعهاى که براساس اعتقادات و باورهاى دینى، قوانین، رفتارهاى اجتماعى و فردى، امیال و آرزوهاى انسانها ارزشهاى اخلاقى شکل گرفته که هر یک از این موارد کارکردهاى بسیارى در زندگى فردى و اجتماعى دارد، حق ندارد در برابر دین و اعتقادات موضعگیرى نموده و درصدد تخریب آنها باشد، زیرا آثار نامطلوب در زندگى فردى و ا جتماعى ایجاد خواهد کرد و باعث تزلزل ارکان اجتماعى خواهد شد، بنابراین ارتداد از این جهت که افکار عمومى و ایمان مردم را متزلزل مىکند، اظهار آن روا و شایسته نیست، و با وجود یک سرى شرایط اسلام با مرتد برخورد مىکند. اما اگر باور خود را رواج نداد و به امنیت فکرى و فرهنگى جامعه آسیبى وارد نکرد، به او کارى ندارند و حکم ارتداد نداشته و عقیدهاش نزد خودش محترم است.
این که خدا با او چگونه برخورد مىکند، تنها خدا مىداند که وى صداقت دارد یا از روى عناد و لجاجت به این عقیده روى آورده است. خداوند فرداى قیامت بر پایه عدل و حکمت، با او رفتار خواهد کرد. همو فرموده است: «اگر حجت بر کسى تمام نشده باشد، مؤاخذهاش نمىکند. مىگوید: هر قدر که عقلش خوبىها را که درک کرده، به آن عمل کرده است، ثواب و پاداش دریافت مىکند و به هر اندازه، در عمل، کوتاهى و یا ضد باورش را انجام داده است، جزا و کیفر مىبیند.
تا خدا بنده نواز است به خلقش چه نياز؟
مي کشم ناز يکي تا به همه ناز کنم..
***
-
تشکرها 12
-
۱۳۸۸/۰۶/۱۲, ۱۲:۳۷ #3
- تاریخ عضویت
ارديبهشت ۱۳۸۸
- نوشته
- 1,017
- مورد تشکر
- 2,509 پست
- حضور
- نامشخص
- دریافت
- 29
- آپلود
- 0
- گالری
-
3
در هر عصري، تنها يك شريعت بر حق است و ساير شرايع، به دليل تفاوت شرايط قبلي يا وقوع تحريف، نسخ ميشود.(1) احترام اسلام براي شريعتهاي پيش، مانند يهوديت و مسيحيت، صرفاً به دليل تحمل و بردباري و تسامح عملي و تأييد همزيستي مسالمتآميز است نه پذيرش حقانيت و اصالت كنوني آنها.(2) بنابراين، چنان كه علامه مطهري ميفرمايد:
«كافي نيست كه انسان يك ديني داشته باشد و حداكثر اين باشد كه آن دين، منتسب به يكي از پيامبران آسماني باشد، با اين استدلال كه همه اديان آسماني از لحاظ اعتبار، در همه وقت يكسان هستند، بلكه دين حق در هر زماني يكي بيش نيست و بر همه كس لازم است كه در هر زمان، پيغمبر صاحب شريعت از سوي خدا در آن عصر را اطاعت كنند تا آن كه نوبت به حضرت خاتم الانبيا(صلی الله علیه و آله) رسيده است. در اين زمان، اگر كسي بخواهد به سوي خدا راهي را بجويد، بايد از دستورهاي دين او راهنمايي بجويد و به حكم صريح قرآن، ديني جز اسلام پذيرفته نيست.(3) و حتي اگر مراد از اسلام، خصوص دين ما نباشد بلكه منظور(معناي لغوي آن يعني) تسليم خدا شدن باشد، بايد دانست كه حقيقت تسليم در هر زماني شكلي داشته و در اين زمان، شكل آن همان شريعت محمدي(صلی الله علیه وآله) است و قهراً كلمه اسلام بر آن منطبق ميگردد و بس؛ چه اين كه اين شريعت، آخرين دستور الاهي است و همواره بايد از آخرين دستورها تبعيت كرد.
1. تفسير المنار، محمد رشيدرضا، ج6، ص 416-417.
2. پرسشها و پاسخها(آزادي و پلوراليسم)، آيت الله مصباح يزدي، ج4. ص 38و62-78.
3.(آل عمران(3):85.
-
تشکرها 8
-
۱۳۸۸/۰۶/۱۲, ۱۴:۴۱ #4
- تاریخ عضویت
ارديبهشت ۱۳۸۸
- نوشته
- 1,487
- مورد تشکر
- 3,851 پست
- حضور
- 4 روز 13 ساعت 28 دقیقه
- دریافت
- 1164
- آپلود
- 119
- گالری
-
2
سلام من اصلا به خدا و اسلام و غیره اعتقادی نداشتم.از دین زردتشت شروع کردم و تا آخرین که بهاییت بود و خودشون فکر میکردن دین دارند رفتم جلو.فهمیدم اسلام کامل تره و از همه بهتر.پس چرا ما با پوششی که روی این دین گذاشتیم که البته مقصر هم خودمون هستیم باعث میشیم جوانانمون از این دین آسمانی فرار کنند.این را به مسئولان نظام و البته به خودم هم میگم.پس خواهش میکنم ربای اسلامی یا مابقی چیزهایی که به اسم اسلام درست کردید را بردارید.من به مشهد و قم و یزد و بیشتر نقاط ایران سفر کردم تا جواب سوالات اساسی که در زمینه اثبات خدا و دین داشتم برسم.پس هر چیزی را همین طوری قبول نکنیم و در موردش تحقیق کنیم.وقتی اذان و اقامه را توی گوشتون خوندند نگید مسلمانیم باید تحقیق کنید که چرا مسلمانید
آفت دين سه چيز است، داناى بد كار و پيشواى ستم كار و مجتهد نادانحرکت کشتی نجات آدمیان احتیاجی به دریا ندارد.این کشتی روی قطره اشکی مقدس که برای حسین بن علی ریخته می شود می گذرد.علامه جعفری
-
تشکرها 5
-
۱۳۸۸/۰۶/۱۲, ۱۴:۵۰ #5
- تاریخ عضویت
ارديبهشت ۱۳۸۸
- نوشته
- 1,487
- مورد تشکر
- 3,851 پست
- حضور
- 4 روز 13 ساعت 28 دقیقه
- دریافت
- 1164
- آپلود
- 119
- گالری
-
2
سلام من خیلی نوشته بودم ولی اینترنتم قطع شد و همه پرید.فقط میخاستم اینا بگم که وقتی توی گوش شما اذان و اقامه را خوندند نگید تموم شد و مسلمون شدم.بپرسید چرا مسلمون شدید.من خودم به خدا و اینا اعتقاد نداشتم.خیلی به شهرهای ایران سفر کردم و از زردتشتی تا بهایی را باهاشون صحبت کردم و فهمیدم رسالت بر ما تموم شده پس چرا خودمون را بدبخت کنیم.البته اسلام ما باید ناب باشه نه اسلامی که الان با پوشش بعضی ها باعث گریز بعضی جوانان شده.پس باید تحقیق کنیم و بعد بگیم که چرا مسلمانیم
آفت دين سه چيز است، داناى بد كار و پيشواى ستم كار و مجتهد نادانحرکت کشتی نجات آدمیان احتیاجی به دریا ندارد.این کشتی روی قطره اشکی مقدس که برای حسین بن علی ریخته می شود می گذرد.علامه جعفری
-
-
۱۳۸۸/۰۶/۱۲, ۲۲:۰۰ #6
- تاریخ عضویت
تير ۱۳۸۸
- نوشته
- 960
- مورد تشکر
- 652 پست
- حضور
- 5 روز 1 ساعت 25 دقیقه
- دریافت
- 3
- آپلود
- 0
- گالری
- 0
مسلمان حقیقی کسی است که تمام محتوای قران را یاد بگیرد
مثلا یک راننده وقتی راننده است که تمام فنون را یاد بگیرو وقبول شود
فقط بوسیدن قران و نمازخوندن کمتر از یک درصد اسلام است اگر همه قران را مطالعه کردیم مسلمان واقعی هستیم
به نظر من کسی که در کشور مسلمان بدنیا امده هیچ دینی نداره اگر مسیحی شد از اسلام به مسیحیت نرفته بلکه اولین دین او مسیحیت است
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
وَمَا عَلَّمْنَاهُ الشِّعْرَ وَمَا يَنْبَغِي لَهُ إِنْ هُوَ إِلَّا ذِكْرٌ وَقُرْآنٌ مُبِينٌ
ما به او شعر نیاموخته ایم او سزاوار شعر گویی نیست بلکه او (پیامبر) ذکر و قران است
-
تشکرها 8
-
۱۳۸۸/۰۶/۱۲, ۲۲:۲۶ #7
- تاریخ عضویت
فروردين ۱۳۸۶
- نوشته
- 1,957
- مورد تشکر
- 3,494 پست
- حضور
- نامشخص
- دریافت
- 28
- آپلود
- 0
- گالری
- 0
با سلام به شما دوست خوب..
مسلمان شدن اجباري نيست.. چرا كه قرآن ميفرمايد: لا اكراه في الدين. (سوره بقره آيه 256)
اما اين آيه به اين معنا نيست كه انسان درمقام عمل هر ديني را دوست داشته باشد بپذيرد... بلكه بايد با استفاده از عقل خدادادي تحقيق كند دين كامل را بپزيرد.. ما معتقديم از نظر عقل و نقل كاملترين دين وجامع ترين دين وسالم ترين دين يا بهتره بگيم شريعت ؛ شريعت اسلام است...
قرآن هم ميفرمايد : ان الدين عندالله الاسلام (سوره آل عمران آيه 19) تحقيقا دين مورد قبول خدا اسلام است.
وباز مي فرمايد : ومن يبتغ غير الاسلام دينا فلن يقبل منه وهو في الاخره من الخاسرين..(سوره آل عمران آيه 85) هركس غير از اسلام ديني را انتخاب نمايد -اعمالش - از او پذيرفته نيست ودرآخرت نيز زيانكاراست.
بنابراين. .. اگر يك مسلمان بخواهد مسيحي شود آزاد است و ميتواند... اما اعماش مورد قبول خداوند نيست ودر آخرت نيز مسئول است.
موفق باشيد
الهمّ صلّ علی محمّد وآل محمّد
-
تشکرها 8
-
۱۳۸۸/۰۶/۱۳, ۰۴:۱۵ #8
خداوند از شما نمی پرسد که ایا سانسکریت,لاتین,یونانی,یا عربی امو خته اید,خداوند می پرسد ایا این کلمه سه حرفی <<ع ش ق>> را فرا گرفته اید؟
یا تعمق در خداوند,زیبایی و عشق را در خود پرورش دادهاید؟
روشنایی الهی مرا احاطه کرده است
عشق الهی مرا در بر گرفته است
نیروی خدا مرا حمایت میکند
حضور خدا مراقب من است
هر جا که هستم,خداوند انجاست
ویرایش توسط moderntalking : ۱۳۸۸/۰۶/۱۳ در ساعت ۰۴:۲۲
هرکس محبت نميکند خدا را نمي شناسد زيرا خدا محبت است.عيسي مسيح
-
تشکرها 8
-
۱۳۸۸/۰۶/۲۴, ۱۱:۳۳ #9
- تاریخ عضویت
اسفند ۱۳۸۵
- نوشته
- 1,799
- مورد تشکر
- 3,021 پست
- حضور
- نامشخص
- دریافت
- 0
- آپلود
- 0
- گالری
-
18
برای هیچ کس اجباری در پذیرش اسلام وجود ندارد.زيرا دين با صداي رسا فرياد زده است: «لا اکراه في الدين»، حال اگر مسلماني از روى تحقيق (نه هوا و هوس و فرار از تكاليف) به اين نتيجه رسيد كه دين ديگرى حق است، امكان خارج شدن از دين براي او وجود دارد ، اما اگر بخواهد در مقابل اسلام موضع گيري و مقابله نمايد، مرتد محسوب شده و جامعه اسلامي با وجود شرايطي با او برخورد خواهد نمود.
مرتد از نظر اسلام كسي است كه به مبارزه با عقيده و ايمان و باور مردم در جامعه روي آورده و به اين جهت يك مجرم اجتماعي شناخته مي شود، نه مجرم اعتقادي. زيرا اعتقاد، جرم نيست و اين كه آيا در باور خود صداقت دارد يا نه و از روي تحقيق از دين خارج شده، يا از روي هوا و هوس و با انگيزه هاي ديگر، تنها خداوند مي داند و پاداش و جزاي او نيز در آخرت خواهد بود، اما از اين جهت كه قصد تخريب و تزلزل باور انسان ها را در جامعه داشته باشد و به مقابله با آن برخيزد، مربوط به جنبه اجتماعي مي شود و حكومت ديني با آن برخورد خواهد كرد.
-
تشکرها 7
-
۱۳۸۸/۰۶/۲۴, ۱۱:۳۵ #10
- تاریخ عضویت
اسفند ۱۳۸۵
- نوشته
- 1,799
- مورد تشکر
- 3,021 پست
- حضور
- نامشخص
- دریافت
- 0
- آپلود
- 0
- گالری
-
18
یکی از مواردی که دشمنان اسلام در مورد تغییر دین در اسلام مطرح می کنند بحث امنیت جانی شخص می باشد.غافل از اینکه امنيت جانى در قرآن بسيار مورد توجه قرار گرفته است.
برخى از احكام جزايى قرآن با هدف تأمين امنيت جانى فرود آمده است. براى نمونه بعضى آيات از خودكشى و ديگر كشى و صدمه رساندن به ديگران منع مىكند.
اين آيات براى آنان كه ديگران را مصدوم مىسازند و به قتل مىرسانند، مجازات سنگين قرار مىدهد و اين مجازاتها را عامل مهم تأمين امنيت ديگران مىخواند.(1)
امنيت شناسان، امنيت جانى را بسيار درخور اهميت مىدانند و ناامنى جانى و احساس ناامنى را زمينه آسيب پذيرى اجتماعى مىدانند. در قرآن امنيت جانى بسيار اهميت دارد و كشتن يك فرد مانند كشتن تمام انسانها دانسته شده است. (2)
هر چند امنيت جانى در قرآن بسيار پر اهميت گفته شده است اما اين امنيت مطلق نيست.
امنيت جانى تا زمانى حق هر شهروند است كه امنيت ديگران را محترم شمارد و از تجاوز به حقوق ديگران خوددارى كند.
**************
1: نساء، آيه 29 و بقره، آيه 195
2:مائده، آيه 32
-
تشکرها 5
اطلاعات موضوع
کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
اشتراک گذاری