-
۱۳۸۸/۰۶/۱۲, ۱۸:۰۶ #1
- تاریخ عضویت
فروردين ۱۳۸۶
- نوشته
- 1,957
- مورد تشکر
- 3,494 پست
- حضور
- نامشخص
- دریافت
- 28
- آپلود
- 0
- گالری
- 0
پرسش وپاسخ قرآني
با سلام به دوستان گرامي
دراين تاپيك به قوه الهي به پرسش وپاسخهاي قرآني مي پردازيم...
اميد است دوستان با رعايت ذكر سند دقيق و مختصر نويسي درترويج فرهنگ قرآني سهيم باشند.
1- برترين سوره قرآن كدام است؟
سوره مباركه حمد كه فاتحه كتاب و سرآغاز كلام خداي سبحان است، در مقال الهي به گونهاي تكريمآميز، همتاي قرآن عظيم قرار گرفته است: ولقد اتيناك سبعاً من المثاني والقران العظيم (1) ما به تو سوره حمد و قرآن بزرگ داديم!
و در اخبار نبوي و سخنان عترت طاهرين (عليهمالسلام) نيز با نامها و اوصافي چون: جامعترين حكمت، گنج عرشي، شريفترين ذخيره در گنجينههاي عرش الهي، سوره شفابخش، نعمت بزرگ و سنگين و برترين سوره قرآن از آن ياد شده است:
ازپيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) : إن فاتحة الكتاب اشرف ما فى كنوز العرش (2) فاتحه الكتاب شريفترين چيز در گنج عرض الهي است.
از امام رضا (عليه السلام) ليس شىء من القرآن والكلام جمع فيه من جوامع الخير والحكمة، ما جمع في سورة الحمد(3) آنچه از جوامع خير كه درسوره حمد جمع شده در هيچ سوره اي جمع نشده.
از پيامبر اكرم : فاتحة الكتاب شفاء من كل داء (4) فاتحه الكتاب شفاي هر درد است.
پيامبر اكرم(صلي الله عليه و آله و سلم) هنگام پيشنهاد آموزش اين سوره به جابربن عبدالله انصاري، آن را برترين سوره كتاب خدا معرّفي كرد: ألا أعلّمك أفضل سورة أنزلها الله فى كتابه؟قال: فقال له جابر: بلي بأبى أنت و أمّى يا رسول الله عَلِّمنيها. فعلّمه الحمد، أمّ الكتاب(5)اي جابر آيا با فضيلت ترين سوره نازل شده را به تو معرفي نكنم ؟ جابر گفت بلي پدر ومادرم فدايت يا رسول الله يادم بده .حضرت فمود:سوره الحمد ريشه قرآن است.
از پيامبر اكرم(صلي الله عليه و آله و سلم) :لو أنّ فاتحة الكتاب وضعت فى كفة الميزان ووضع القرآن في كفةٍ لرجحت فاتحة الكتاب سبع مرّات(6) اگر سوره حمد دريك كفه وبقيه قرآن دركفه ديگر قرراگيرند ؛ سوره حمد رجحان دارد.
وباز ازپيامبر اكرم(صلي الله عليه و آله و سلم): والذى نفسى بيده ما أنزل الله فى التوراة ولا فى الإنجيل ولا فى الزبور ولا فى القرآن مثلها هى أمّ الكتاب(7) قسم به كسي كه جانم در دست اوست هيچ سوره اي درتورات وانجيل وزبور وقرآن بمثل سوره حمد نازل نشد.
خداي سبحان در اين سوره، ادب تحميد، شيوه اظهار بندگي و راه سخن گفتن عبد سالك با ربّ مالك را به سالكان كويش آموخته است و آن را پايه عمود دين قرار داده
از پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم): لا صلاة إلاّ بفاتحة الكتاب(8) نمازي صحيح نيست مگر با سوره حمد.
ده بار تلاوت آن را در هر شبانهروز، بر متقرِّبان به فرايض، فرض و چندين برابرِ آن را به شائقان قرب نوافل سفارش كرده است.
اگر سوره مباركه حمد، مشتمل بر عصاره معرفتهاي قرآني، كه همان اسرار مبدأ و معاد و دانش سلوك انسان به سوي پروردگار است، نميبود، اين گونه در كتاب خدا همتاي قرآن عظيم قرار نميگرفت و در كلام اسوههاي سلوك إلي الله (اهلبيت عليهمالسلام) با عظمت از آن ياد نميشد.
از مجموع اين روايت بر مي آيد كه سوره حمد برترين سوره قرآن است.
پي نوشت:
1 ـ سوره حجر، آيه 87
2 ـ وسائل ج6 ص 233
3 ـ الفقيه ج 1 ص 310
4 ـ تفسير برهان، ج1، ص41؛ نورالثقلين،ج1، ص6
5 ـ تفسير برهان، ج1، ص42
6 ـ مستدرك ج4 330
7 ـ بحار الانوار ج 59 ص 259
8 ـ عوالى اللئالى، ج1، ص196
الهمّ صلّ علی محمّد وآل محمّد
-
-
۱۳۸۸/۰۶/۱۳, ۰۸:۵۹ #2
- تاریخ عضویت
فروردين ۱۳۸۶
- نوشته
- 850
- مورد تشکر
- 3,450 پست
- حضور
- 35 دقیقه
- دریافت
- 1
- آپلود
- 0
- گالری
-
9
با سلام وتشکر از جناب حسین تبار به خاطر راه اندازی این تاپیکپرسش2- چرا در قرآن داستان پیامبران در جای جای آن تکرار شده مثلا داستان نوح ؛ موسی و...که هرکدام چند با در قرآن آمده ؟
پاسخ: بی تردید قرآن کتاب داستان و قصه نیست، بلکه کتاب هدایت و تعلیم و تربیت است.(1)
بنابراین آنچه در تأمین سعادت دنیا و آخرت انسان ها نقش دارد، در قرآن بیان شده است.(2)
قرآن برای ارائه برنامه ها و آموزه های دینی از شیوه های مختلف استفاده کرده است.
یکی از شیوه های بسیار موفق، بیان معارف قرآن در قالب سرگذشت پیامبران و اقوام آنها ظهور کرده است. در آیات متعدد به علل بازگویی سرگذشت پیامبران وسایل مربوط به آنان اشاره شده(3) و از آن به عنوان «احسن قصص» تعبیر شده است. تأکید قرآن به بیان سرگذشت پیامبران در راستای آثار و فواید آن است. در یکی از آیات می خوانیم: «ما هر یک از سرگذشت های انبیا را برای تو (پیامبر(ص)) بازگو کردیم تا قلبت آرام (و اراده ات قوی) گردد و در این (اخبار و سرگذشت ها) حق و موعظه و تذکر برای مؤمنان آمده است».(4)
از این آیه و آیات دیگر استفاده می شود که یکی از علل مهم بیان سرگذشت پیامبران و اقوام آنان عبرت آموزی است: «لقد کان فی قصصهم عبرة لأولی الألباب» (یوسف، آیة 111)
قرآن با بیان سرگذشت پیامبران و اقوام بر آن است که داستان های عبرت آموز را تشریح و تحلیل کند تا برای دیگران عبرت باشد. در بیان اخبار گذشتگان حقایقی وجود دارد که عبرت آموزی از آن ها در شکست وموفقیت زندگی تأثیر گزار است، زیرا جوامع بشر در بیشتر امور اشتراک داشته و تاریخ قابل تکرار است.
از سوی دیگر بیان سرگذشت دیگران اثبات می کند که سنت های الهی قابل تغییر نیست.(5) و سرنوشت انسان ها و جوامع به دست خود آن ها تعیین می شود. (6)
تکرار داستان زندگی پیامبران و اقوام آن ها بدان جهت است که عبرت آموزی از سرنوشت آنان بسیار اهمیت دارد. بازگو کردن سرنوشت پیامبران در جای جای قرآن هشداری است برای دیگران که باید با دقت زندگی آنان را خوانده و از عوامل موفقیت و شکست گذشتگان بهره گیرند؛
مضافاً بر این که در قرآن یک موضوع خاصی از سرگذشت پیامبران در چند جای قرآن تکرار نشده است؛ بلکه زندگی آنان دارای ابعاد گسترده بوده و این ابعاد در جاهای متعدد قرآن آمده است؛ مثلاً یکی از ابعاد زندگی پیامبران در یک سوره آمده است و یکی دیگر در سورة دیگر مطرح شده است. بیان ابعاد زندگی پیامبران در جاهای متعدد قرآن تکرار محسوب نمی گردد.
1. اسرا (17) آیة 9.
2. انعام (6) آیة 59.
3. تفسیر نمونه، ج 15، ص 88 و ج 21، ص 150 و ج 12، ص 477.
4. هود (11) آیة 120؛ تفسیر نمونه، ج 9، ص 283 به بعد.
5. فاطر (35) آیة 43؛ منشور جاوید، ج 1، ص 355.
6. رعد (13) آیة 11.
7. منشور جاوید، ج 1، ص 374.
-
تشکرها 5
قیامت, مجیب, مدافع, نیلا., درگاه محبوب
-
۱۳۸۸/۰۶/۱۳, ۱۳:۰۳ #3
3- منظور از ایات محکم و متشابه چیست ؟
خداوند متعال میفرماید: "او کسی است که این کتاب آسمانی را بر تو نازل کرد که قسمتی از آن، آیات "محکم" صریح و روشن است که اساس این کتاب میباشد و قسمتی از آن "متشابه" است; امّا آنها که در قلوبشان انحراف است، به دنبال متشابهاتند تا فتنهانگیزی کنند و تفسیر نادرستی برای آن میطلبند; در حالی که تفسیر آنها را کسی جز خدا و راسخان در علم نمیداند...".(آلعمران، 7)
از این آیه، استفاده میشود که آیات قرآن کریم دو دستهاند:
الف) محکمات; ب) متشابهات.
"محکمات" آیاتِ روشنی هستند که جای هیچگونه انکار و توجیه و سوءاستفاده در آن نیست; امّا "متشابهات" به دلیل بالا بودن سطح مطلب یا گفتگو درباره عوالمی که از دسترس ما بیرون است; مانند علم غیب، جهان رستاخیز و صفات خداوند متعال و... که فهم معنای نهایی و اسرار و پیبردن به کنه حقیقت آنها، به سرمایة خاص علمی نیاز دارد و خداوند متعال میفرماید: فقط خداوند و راسخان در علم، اسرار این آیات را میدانند و برای مردم تشریح میکنند. راسخان در علم عبارتند از: پیامبر و امامان: که از همه اسرار این آیات آگاهند و علما و دانشمندان راستین ـ که به موازین، احکام، عقاید شرعی و به روش تأویل متشابهات آشنایی کافی دارند ـ و هر یک، به اندازه دانش خود از این آیات چیزی میفهمند و برای مردم تشریح میکنند و همین حقیقت است که مردم را برای درک اسرار قرآن به دنبال معلمان الهی و علمای دینی میکشاند; بنابراین، در برخورد با متشابهات، باید به احادیث و تفاسیر علمای راستین مراجعه کرد.(ر.ک: تفسیر نمونه، ج 2، ص 442 و 443 / التمهید، آیةالله معرفت، ج 3، انتشارات اسلامی، وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیّه قم.)
تا خدا بنده نواز است به خلقش چه نياز؟
مي کشم ناز يکي تا به همه ناز کنم..
***
-
-
۱۳۸۸/۰۶/۱۳, ۱۳:۱۶ #4
4- آیا اعتقاد به اینکه قرآن ، کتاب وحیانی است جزء واجبات یا ضروریات می باشد وآیا وحی ، تکوینی است یا تشریعی ؟ و منظور از آن چیست ؟
اعتقاد به وحیانى بودن قرآن مجید، از ضروریات دین است و «وحى» نیز از نوع «وحى تشریعى» مى باشد، زیرا وحى تشریعى، همان است كه بر پیامبران خدا ـ كه درود خدا بر آنان باد ـ فرستاده مى شد، و رابطه مخصوصى میان آن ها و خدا بود كه فرمان هاى الهى و حقایق را از آن راه دریافت مى كردند.
امّا «وحى تكوینى» در حقیقت همان غرایز و استعدادها و شرایط و قوانین تكوینى مخصوصى است كه خداوند دردرون موجودات گوناگون جهان قرار داده كه خداوند متعال در قرآن كریم از این گونه ارتباط ها به وحى تعبیر فرموده است،• مانند آن كه غریزه موجود در زنبور عسل، در كندو و عسل سازى، به «وحى» تعبیر مى فرماید: «وَ أَوْحَى رَبُّكَ إِلَى النَّحْلِ أَنِ اتَّخِذِى مِنَ الْجِبَالِ بُیُوتًا وَ مِنَ الشَّجَرِ وَ مِمَّا یَعْرِشُونَ * ثُمَّ كُلِى مِن كُلِّ الثَّمَرَ تِ فَاسْلُكِى سُبُلَ رَبِّكِ ذُلُلاً یَخْرُجُ مِنم بُطُونِهَا شَرَابٌ مُّخْتَلِفٌ أَلْوَ نُهُو فِیهِ شِفَآءٌ لِّلنَّاس;(نحل،68ـ69) و پروردگار تو به زنبورعسل «وحى» ]و الهام غریزى [نمود كه از كوه ها و درختان و داربست هایى كه ]مردم [مى سازند، خانه هایى برگزین، سپس از تمام ثمرات ]و شیره گل ها[ بخور و راه هایى را كه پروردگارت براى تو تعیین كرد است، به راحتى بپیما. از درون شكم آن ها، نوشیدنى با رنگ هاى مختلف خارج مى شود كه در آن، شفا براى مردم است.»
رك: تفسیر نمونه، آیت الله مكارم شیرازى و دیگران، ج 20، ص 491، نشر دارالكتب الاسلام
تا خدا بنده نواز است به خلقش چه نياز؟
مي کشم ناز يکي تا به همه ناز کنم..
***
-
اطلاعات موضوع
کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
اشتراک گذاری