صفحه 1 از 2 12 آخرین
جهت مشاهده مطالب کارشناسان و کاربران در این موضوع کلیک کنید   

موضوع: شیعه شناسی و مذهب شیعه

  1. #1
    شروع کننده موضوع

    تاریخ عضویت
    جنسیت شهريور ۱۳۸۷
    نوشته
    125
    مورد تشکر
    251 پست
    حضور
    نامشخص
    دریافت
    7
    آپلود
    0
    گالری
    1

    اشاره شیعه شناسی و مذهب شیعه




    قسمت اول

    مفهوم شيعه
    ـ معناي لغوي
    فرهنگ‌هاي لغت، اين معاني را براي واژة «شيعه» از ريشة «شيع»، ياد كرده‌اند:
    1ـ فرقه، حزب و گروه، 2ـ پيروان، ياران و هواداران، 3ـ امت، 4ـ دوستان، همراهان و همكاران، 5ـ تقويت كنندگان و اشاعه دهندگان.
    اين واژه و برخي مشتقات آن در قرآن كريم آمده و به ظاهر همه در معناي لغوي به كار رفته‌اند.
    پس به لحاظ لغوي، شيعه بر جماعتي اطلاق مي‌شود كه از فرد ديگري پيروي كند يا او را همراهي، يا با او همكاري كند، يا اسباب نيرومندي او را فراهم سازند يا كيش و آئين او را رواج دهند.
    ـ معناي اصطلاحي
    در تعريف اصطلاحي شيعه، دو گونه تعريف وجود دارد، عام و خاص.
    در تعريف عام، شيعه را به گونه‌اي تعريف مي‌كنند كه شامل همة فرقه‌هاي شيعه اعم از زيديه، كسانيه و ... مي‌شود. ولي در تعريف خاص شيعه را به گونه‌اي تعريف مي‌كنند كه فقط شيعة 12 امامي (اثنا عشريه) را كه ما پيروان آن هستيم را در برمي‌گيرد و ما در اينجا تعريف خاص را مي‌آوريم، در اين مورد شيخ مفيد(ره) مي‌فرمايد:
    «امامي مذهب كسي است كه: 1ـ به وجوب امامت و وجود آن در هر زماني باور داشته باشد؛ 2ـ نص جلّي بر امام و عصمت و كمال را براي او واجب بداند؛ 3ـ به تداوم و انحصار امامت در فرزندان امام حسين (ع) معتقد و سلسلة امامت را به امام رضا (ع) پيوند زند.»
    و علت پيوند امامت به امامت امام رضا(ع) اين مي‌باشد كه همه شيعياني كه استمرار سلسلة امامت شيعي را تا امام رضا باور دارند، پس از او به تداوم آن تا امام دوازدهم، يعني امام مهدي(ع) نيز معتقدند.
    پيدايش تشيع
    در مورد پيدايش تشيع نظريات مختلفي وجود دارد، نظريات غلط و درست، كه ما در اينجا ابتدا چند تا از نظريات غلط را مطرح كرده و در ادامه با نقد آنها نظر درست كه اعتقاد شيعيان هم مي‌باشد را بيان مي‌كنيم. اما نظريات نادرست:
    1ـ تشيع محصول حسن انتقام جويي ايرانيان است كه در برابر اعراب بدوي و نو مسلمان، دچار شكست شده و امپراتوري آنها از بين رفت، لذا براي تفرقة در ميان مسلمين و انتقام از آنها به جعل تشيع پرداختند.
    2ـ يكي از رايج‌ترين ديدگاه‌ها اين است كه شيعه را يك فرد يهودي به نام عبدا... بن سباء با اقتباس از يك سري آموزه‌ها و افكار يهودي و التقاط آنها با اسلام پايه گذاري كرده است.
    3ـ مذهب تشيع حاصل كوشش امامان شيعه به ويژه امام باقر و امام صادق(ع) است كه از اين طريق در پي به دست آوردن مقامات روحاني در جامعه بودند. و سعي در تنقيص صحابه داشته‌اند. و يك سري نظريات ديگر كه به خاطر اختصار آورده نشد.
    نقد نظريات
    پيش فرض ديدگاه‌هاي ياد شده آن است كه مذهب تشيع، از آنجا كه پس از دوران حيات پيامبر(ص) پديد آمده جرياني است كه در اسلام از هويتي اصيل برخوردار نيست و از بيخ و بن بر پاية مطالبات قومي و سياسي است.
    ولي ما معتقديم، همانطور كه علامه طباطبائي مي‌گويد:
    «در يك نگاه كلي و فرافرقه‌ايي، نبايد تاريخي براي پيددايش شيعه، به مثابة تفسيري خاص از اسلام، جدا از تاريخ اسلام قائل شد، بلكه بايد آنرا همزاد اسلام دانست.»
    بلكه آنهايي كه از بدنة اسلام جدا شدند و باعث تفرقه شدند، عامه (اهل سنت) بودند نه شيعيان، چون آنان بودند كه با مخالفت با دستور رسول خدا (ص) كه علي(ع) بعد از من خليفة بلافصل است، از بدنه اسلام جدا شدند.
    خيرالبريه ...!
    براي اثبات مدعاي خود، در ادامه به احاديثي در اين مورد اشاره مي‌كنيم و خواهيم گفت كه اولين كسي كه بذر شيعه را در اسلام پاشيد خود رسول خدا(ص) بود، و اين احاديثي كه آورده مي‌شود مورد اتفاق شيعه و عامه (سني) مي‌باشد.
    سيوطي در الدر المنثور نقل مي‌كند كه جابر بن عبدا... انصاري مي‌گويد در نزد رسول خدا(ص) بوديم كه علي(ع) آمد و رسول خدا(ص) فرمود:
    «قسم به كسي كه جانم در دست اوست، اين مرد و شيعيان او فائزين روز قيامت هستند و در اين هنگام بود كه آية « إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ أُوْلَئِكَ هُمْ خَيْرُ الْبَرِيَّةِ» (بينه/7) نازل شد»
    يا اينكه ابن حجر در كتاب صواعق نقل مي‌كند كه ام سلمه گفت: پيامبر(ص) فرمود:
    «اي علي! تو و يارانت در بهشت هستيد.»
    يا اينكه ابن اثير در كتاب «النهايه» در مادة «قمع» مي‌آورد:
    بيايد بالا در مورد علي(ع) است كه رسول خدا(ص) در مورد او فرمود:
    «تو و شيعيانت بر خداوند متعال وارد مي‌شويد در حاليكه راضي هستيد و مورد رضايت خداوند مي‌باشيد و دشمنانت بر خداوند وارد مي‌شوند در حاليكه عصباني و اندوهگينند.»
    http://hojjate-khoda.blogfa.com/


    روزی تو خواهی امد

    از کوچه های باران

    تا از دلم بشویی غم های روزگاران ....

  2. تشکرها 4


  3. #2
    شروع کننده موضوع

    تاریخ عضویت
    جنسیت شهريور ۱۳۸۷
    نوشته
    125
    مورد تشکر
    251 پست
    حضور
    نامشخص
    دریافت
    7
    آپلود
    0
    گالری
    1

    قسمت دوم شیعه شناسی و مذهب شیعه




    پس در پايان بايد گفت كه در واقع پرسش از «زمان پيدايش شيعه» طرح نادرست صورت مسأله است. بلكه سؤال درست اين است كه تمايز تشيع و تسنن در كدام برهه از تايخ صدر اسلام آشكار شد؟
    كه در جواب بايد گفت بعد از قضية سقيفه بود كه گروهي خود را از علي(ع) و شيعيان او كه رهپويان حقيقي راه رسول خدا و همزاد اسلام بودند جدا كردند و مكتب خلفا و اهل سنت را بنا نهادند.
    و در وماقع هر كه رسول خدا را قبول داشته علي(ع) را هم بايد قبول مي‌داشت و الا در جهنم مي‌بود چون او فرمود من اطاع علياً فقد اطاعني و من ابغض علياً فقد ابغضني پس تشيع همزاد اسلام است. و كساني مانند سلمان و مقداد و ابوذر و محبين علي(ع) در زمان حيات رسول خدا(ص) ارادت به علي(ع) داشته و او را به عنوان ولي قبول داشته‌اند و اين اعتقاد هم مورد امضاء و تأئيد رسول خدا هم بوده است.
    عبدا... بن سباء
    در مورد عبدا... بن سباء هم بايد گفت كه، پيدايش شيعه به وسيلة او تهمتي است كه به وسيلة اهل سنت در طول تاريخ به شيعيان زده شده است.
    و در اين مورد علامة عسگري(ره)، كتابي نگاشته‌اند و معتقدند و اثبات كرده‌اند كه فردي به نام «عبدا... بن سباء» در تاريخ وجود نداشته‌اند و اين شخص ساخته و پرداختة يك راوي دروغگو و كذاب كه همة كتب رجال معتقد به خائن بودن او هستند، به نام «سيف بن عمر» مي‌باشد و سيف بن عمر دروغهاي خود بر عليه شيعه را تحت عنوان شخصي به نام «عبدا... بن سباء» كه ساختگي است به شيعه نسبت داده كه از جملة آن دروغها، تشكيل فرقة شيعه مي‌باشد.
    براي مطالعة بيشتر به كتاب «عبدا... بن سباء» علامة عسگري(ره) مراجعه فرمائيد.
    شيعة جعفري!
    در توضيح اينكه چرا شيعه را شيعة جعفري مي‌نامند، بايد يك نگاهي به عصر امام صادق(ع) انداخت تا به دليل اين نامگذاري رسيد و اين نام «شيعة جعفري» اصلاً و ابداً به اين معنا نيست كه پايه‌گذار شيعه، و مبتكر آن امام صادق(ع) بوده است.
    در ميان امامان، عصر امام صادق(ع) منحصر به فرد مي‌باشد و شرائط اجتماعي و فرهنگي آن زمان در زمان هيچ يك از امامان وجود نداشت.
    زيرا آن دوره از نظر سياسي، دورة ضعف و تزلزل حكومت بني اميه و فزوني قدرت بني عباس بود و اين گروه مدتي در كشمكش و مبارزه بودند و چون بني اميه دچار مشكلات بود كاري با امام نداشت.
    عباسيان نيز چون پيش از دستيابي به قدرت در پوشش شعار طرفداري از خاندان پيامبر و انتقام گرفتن خون آنان عمل مي‌كردند، تا مدتي فشاري از طرف آنها مطرح نبود.
    و از طرف ديگر عصر حضرت، زمان جنبش فكري و فرهنگي بود و يك شور و شوق بي سابقه‌اي در جهان اسلام به وجود آمده بود، لذا حضرت از اين ايام استفاده كرده و به تبيين تفكرات شيعي پرداختند، لذا شعية اثنا عشريه و اماميه به خاطر زحمات بسيار ايشان به «شيعة جعفري» معروف گرديد.
    نقش امام صادق(ع)
    به اجمال مي‌توان نقش آن امام گرامي را در تكامل و حفظ تشيع از جهات زير مورد توجه قرار داد:
    1ـ گرچه نظرية امامت توسط امامان قبلي تبيين شده بود، ولي ايشان در شرح ماهيت و اوصاف امامت سخناني دارد كه اصول امامت شيعي به شمار مي‌آيند:
    ـ امامت عهد و پيماني است ميان خدا و انسان و شاخت امام بر هر مؤمني واجب است و آنكه بميرد و امام زمان خود را نشناسد كافر است.
    ـ امامان حجت خدا بر روي زمين‌اند. سخنان آنان سخن خدا و فرمان آنان فرمان خدا و ملهم به الهام الهي‌اند.
    ـ امام زمان شاهد بر اعمال مردم، باب ا...، راه به سوي خداوند، حجت خدا، مخزن علم او و مفسر وحي او است.
    ـ امام ركن توحيد است. مصون و معصوم از خطا و گمراهي است و خداوند همة پليدي‌ها را از او دور ساخته است.
    ـ آنان داراي قدرت معجزه و دلائل محكم‌اند. مثل آنان چونان كشتي نوح است كه هركس بدان باريابد، به ساحل نجات و رستگاري رهنمون، و هركس از آن دوري گزيند شقاوت خواهد ديد.
    2ـ وجه ديگر نقش امام تفسير آيات متشابه قرآن بود كه محل بحث‌ها ومشاجرات كلامي فراواني بود.
    3ـ امام صادق(ع) به اصل تقيه كه از زمان امام باقر(ع) بيشتر مورد توجه و تأكيد قرا گرفته بود، شكل نهايي بخشيد و آن را شرط مطلق ايمان حقيقي دانست. و اين اصل ابزاري بسيار اساسي در حفظ تشيع در طول تاريخ بوده است.
    4ـ مبارزه با غاليان كه ائمه را نادرست به مردم معرفي مي‌كردند، آن امام غاليان را طرد و شديداً آنان را لعن مي‌كرد.
    5ـ و يكي از مهمترين ابعاد نقش آن امام همام، در كمال بخشي شيعه، تبيين مذهب فقهي شيعه است كه در پرتو آن مذهب فقه جعفري يا فقه اثنا عشري از ديگر مذاهب فقهي ممتاز شد.
    خداوند ما را از شيعيان آن امام قرار دهد.
    منابع:
    ـ شيعه، مجموعه مذاكرات با پرفسور هانري كربن، علامه طباطبايي.
    ـ آشنايي با فرق تشيع، مركز مديريت حوزة علمية قم.
    ـ اصل الشيعه و اصولها، الامام الشيخ محمد حسين كاشف الغطاء.
    ـ سيرة پيشوايان، مهدي پيشوايي.
    ویرایش توسط bahrani : ۱۳۸۸/۰۷/۲۳ در ساعت ۱۷:۱۴ دلیل: ویرایش
    http://hojjate-khoda.blogfa.com/


    روزی تو خواهی امد

    از کوچه های باران

    تا از دلم بشویی غم های روزگاران ....

  4. تشکرها 3


  5. #3

    تاریخ عضویت
    جنسیت دي ۱۳۸۷
    نوشته
    10,035
    مورد تشکر
    25,834 پست
    حضور
    17 روز 15 ساعت 28 دقیقه
    دریافت
    6
    آپلود
    0
    گالری
    2



    امامام جعفرصادق(ع) در مسیرتکاملی حرکت شیعه گام دوم را برداشته اند. یعنی پس از آنکه مردم بر اثر مجاهدت های امامان پیشین به ناصحیح بودن مذهب رسمی و دیگر اندیشه های منبعث از آن و نیزحرکت های سیاسی مبتنی برآن در سالهای گذشته پی بردند آماده بودند تا طرح جایگزین مکتب اهل بیت را دریافت کنند و امام صادق(ع) همان بزرگواری است که با توجه به یک موقعیت استثنایی تاریخی طرح جایگزین شیعه را به هنگام ارائه کرد و امامان دیگربه شرح و بسط بعضی از ابعاد آن پرداختند. دوره امامت حضرت که از سال 114 هجری آغاز شده تا سال 148 هجری ادامه یافت. (1) یکی از شرایط بحرانی تاریخی در اسلام بود زیراکه بنیان حکومتی یکصدساله فرو ریخته بود و بنیان حکومت پانصدساله ای پی ریزی می شد و همت اصلی سران حکومت تازه، کوبیدن مخالفان بود. مثلا توجه کنید که از سال 132 که رسما حکومت عباسیان آغاز شد تا سال 137 هجری سردمداران آن از هیبت و عظمت یکی از بزرگترین سرداران خود یعنی ابومسلم خراسانی هراس داشتندو تا او را با حیله و فریب نکشتند (2) احساس آرامش نکردند وامام صادق(ع) با توجه به این فضا، پایه های فکری نظام تشیع یاطرح جایگزین را بنانهاد. سالها پیش از امامت حضرت صادق(ع) تقریبا یکصدو سیزده سال پیش،جدایشان پیامبر اکرم(ع) در روزی گرم و سوزان و به هنگام بازگشت از آخرین حج خود در غدیر خم جانشینی خویش را به فرمان خدای به امام علی(ع) واگذار کرد و بر اساس منابع شیعی و بعضی از منابع اهل سنت از مردم دراین باره بیعت گرفت. (3) اما صلاحدید پیامبر اکرم(ع) به دلایلی مورد پذیرش بعضی از صحابه قرار نگرفت و با رحلت حضرت، خلافت در سقیفه بنی ساعده مسیری تازه یافت. چندتن از صحابیان مهاجر در برابر انصار که خود دچار دو دستگی شده بودند با استناد به حق خویشاوندی باپیامبر(ع) خلافت را حق خود دانستند (4) نه حق انصار. و با آن که امام علی(ع) خویشاوندی روشنتری با پیامبر(ع) داشت به این بهانه که عرب نمی تواند امتیازات بیش از اندازه ای را برای بنی هاشم بپذیرد و قبلا نبوت به بنی هاشم رسیده بود و اینک خلافت باید به دیگر تیره های قریش برسد خود را شایسته خلافت دیدند. (5) از پس این تدبیر، مسیر قدرت سیاسی درامت اسلامی دگرگون شد و به تدریج هرچه بر سالها افزوده می شد این دگر گونی نیز بیشتر خودرانشان می داد به گونه ای که در سال 35 قمری که اندکی ازانحرافات خود را نشان داده بود و امت اسلامی به چشم خویش بعضی از آن را می دید شورشی رخ داد که خلیفه سوم در طی آن کشته شد. (6)

    (ادامه دارد)
    ویرایش توسط رحیل : ۱۳۹۳/۱۱/۲۷ در ساعت ۰۷:۰۷ دلیل: اشتباه تایپی


    یَا إِلَهِی وَ سَیِّدِی وَ مَوْلاَیَ وَ رَبِّی صَبَرْتُ عَلَى عَذَابِکَ فَکَیْفَ أَصْبِرُ عَلَى فِرَاقِکَ



    اگه مي خواي اهل آسمون بهت رحم كنن به اهل زمين رحم كن


  6. #4

    تاریخ عضویت
    جنسیت دي ۱۳۸۷
    نوشته
    10,035
    مورد تشکر
    25,834 پست
    حضور
    17 روز 15 ساعت 28 دقیقه
    دریافت
    6
    آپلود
    0
    گالری
    2



    به گواهی جنگهای سه گانه ای که امام علی(ع) با ناکثین، قاسطین ومارقین انجام داد (7) ، می توان پذیرفت که جامعه اسلامی دچاربحرانی عمیق شده بود; بحرانی که در تبدیل خلافت به ملوکیت خودرانشان داد و خاندان بنی امیه که بیش از این در میان مسلمانان جایگاهی نداشتند و طلقای(آزادشدگان) پیامبر(ع) در فتح مکه بودند، (8) با موقعیت سنجی سیاسی به اقتدار رسیدند و حکومتی 90ساله را بنیان نهادند. سیاست عرب گرایی امویان موجب شد تامخالفت هایی با آنان در جهان اسلام رخ دهد و تحلیل گران یکی ازعلل سقوط این سلسله را همین سیاست می دانند. (9) امویان با توجه به سابقه ناشایست خود در میان امت اسلامی جدی ترین رقیب خویش را بنی هاشم و علویان می دانستند و برای بی مقدار نشان دادن رقیب به هر حربه ای متوسل می شدند. از جمله به ساختن احادیث و روایاتی دست یازیدند تا حسن سابقه بنی هاشم وعلویان را که بویژه در سایه فداکاری های حضرت علی(ع) به اعتباری فوق تصور دست یافته بودند بیالایند. جاعلان حدیث نخست به جعل روایاتی در مذمت حضرت علی(ع)پرداختند. (10) و در مرحله دوم از اختلاف میان خلفا و امام علی(ع) هر آنچه نیکی و سجایای اخلاقی بود به رقیبان آن حضرت نسبت دادند و در برابر هر فضیلتی که برای امام وجود داشت احادیثی را درباره فضیلتی مشابه برای رقیبان نیز جعل کردند (11) تا آنچه امام علی(ع) بدان ها ممتاز بود عادی جلوه کند و درنهایت همانند یکی از اصحاب پیامبر(ع) تلقی شود نه بالاتر و درمقام خلافت هم خلیفه ای چونان دیگران معرفی شود که حتی به سیاست های زیرکانه روزگار نیز که عبارت از حیله و مکر و فریب باشد آگاه نیست. (12) امویان به این نیز اکتفا نکردند و فرمان سب امام علی(ع) را برمنابر و در خطبه ها و پس از هر نماز اعلام کردند (13) که تا پایان حکومت آنها به جز مقطع کوتاه خلافت عمربن عبدالعزیز (14) (99 تا101 هجری) باقی بود. شایان توجه است که پرداختن به موضوعاتی چون ایمان ابوطالب، پدرحضرت علی(ع) در هنگام مرگ که همواره یکی از نقاط اختلاف میان شیعه و سنی بوده است و طرفین در این باره کتابهایی نوشته اند. (15) باتوجه به کفر ابوسفیان که تا حمله مسلمانان به مکه و ایمان اجباری او، حمله به ابوطالب و طرح ایمان او باهمین انگیزه بود و به گفته یکی از محققان، اگر ابوطالب، پدرحضرت علی(ع) نبود هرگز مورد تهاجم قرار نمی گرفت. (16) علاوه براین در عرصه اجتماعی بسیاری از صلح اجباری امام حسن(ع) (18) علویان را ظاهرا از صحنه سیاسی جامعه حذف کرد. هرچند امام بازیرکی موادی را در صلحنامه گنجانده بودکه فقط از آن طریق می شد ماهیت بسیار متظاهر معاویه را به جامعه نشان دهد. موادی چون عدم اذیت و آزار شیعیان علی و عدم تعیین جانشین از سوی معاویه دوماده مهم این قطعنامه بودند که با زیرپاگذاشته شدن از سوی معاویه چهره واقعی او را نشان دادند.


    یَا إِلَهِی وَ سَیِّدِی وَ مَوْلاَیَ وَ رَبِّی صَبَرْتُ عَلَى عَذَابِکَ فَکَیْفَ أَصْبِرُ عَلَى فِرَاقِکَ



    اگه مي خواي اهل آسمون بهت رحم كنن به اهل زمين رحم كن


  7. #5

    تاریخ عضویت
    جنسیت دي ۱۳۸۷
    نوشته
    10,035
    مورد تشکر
    25,834 پست
    حضور
    17 روز 15 ساعت 28 دقیقه
    دریافت
    6
    آپلود
    0
    گالری
    2



    هنگامی که حجربن عدی یکی از شیعیان امام علی(ع) توسط ماموران معاویه به شهادت رسید موجی از مخالفت با سیاست های معاویه به وجود آمد که از آن میان می توان پاسخ تند امام حسین(ع) به نامه معاویه اشاره کرد. (19) همچنین انتصاب یزید به جانشینی نیز پیامدهای جدی به همراه داشت و معاویه فقط با زور و شمشیر و تهدید وانست بیعت برای یزیدبگیرد. (20) باوجود شخصیت های مطرحی چون امام حسین(ع) در میان امت اسلامی معاویه پسرش یزید را به مدارا با ایشان ترغیب کرد. (21) تا این زمان که سال 60 هجری بود به نظر می رسید اندیشه امامت شیعی در محاق قرار گرفته بود اینک امام حسین(ع) در شرایطی متفاوت قرار داشت که از یک سو همراه پیروزی های مسلمانان درخارج از شبه جزیره عربستان و آوازه داخلی آن بود (22) و از سوی دیگر یزید بن معاویه خلیفه تازه، شخصیت اجتماعی مورد قبولی نداشت و بسیاری از مسلمانان و صحابه و تابعین او را به دیانت نمی پذیرفتند. کسی چون ابوایوب انصاری که خود را موظف به شرکت درهمه نبردهای مسلمانان با کفار می دانست یکبار با شنیدن امارت و فرماندهی یزید از شرکت در نبرد سرباز زده بود. (23) امام حسین(ع) با درک صحیح این موقعیت در شرایطی که به نظرمی رسید خلافت در دست امویان به سلطنت تبدیل شده و آنان از هروسیله ای از جمله دین برای نشان دادن مشروعیت خود سودی بردندامام با مشروعیت ذاتی خود به عنوان نواده بنیان گذار دین اسلام می توانست رویاروی مشروعیت خود ساخته امویان بایستد و با سخن ونهضت خود به اصلاح امت بپرازد. همان که هدف امام(ع) بود. (24) ایشان می توانست نسب خویش به پیامبر(ع) را به مردم یادآور سازدو بدان استناد جوید چنان که در هنگام رخواست بیعت یزید فرمود: «مثلی لایبایع مثله » همچو منی (با این شرافت نسبی) با چون اویی بیعت نخواهد کرد. (25) مهمترین بازتاب قیام و شهادت امام حسین(ع) ازبین بردن باقی مانده آبروی اجتماعی و جایگاه دینی امویان درمیان مردم بود. امام نشان داد که امویان چگونه پسر دختر پیامبر(ع) را که آن همه حدیث از رسول خدا(ع) در فضیلت او رسیده بود به قتل رسانند. (26) امام نه ی بزرگ را گفت و ماهیت نفاق بنیاد امویان را برملا کرد که چگونه به تنها چیزی که نمی اندیشند دین الهی است. و حاضرنداحکام مسلم اسلامی را به خاطر حفظ قدرت زیر پا بگذارند. شرح رفتاری که سپاهیان اموی با خاندان امام حسین(ع) کردند این مهم را به نمایش گذاشت. (27) و این چهره پنهان شده در سرکوب خونین وهتک حرمت از مردم فضاحت با تخریب خانه خدا تکمیل گردید. (29) تاثیر قیام امام حسین(ع) بدون تردید آن قدر سریع بود که با مرگ زودهنگام یزیددر سال 64 هجری پسرش معاویه دوم تنها چهل روز حکومت کرد ودرخطبه ای اعلام نمود که پدر و جد او غاصب خلافت بودند و خوداستعفا کرد. (30) اما این تازه آغاز کار بود. جامعه اسلامی به تدریج متوجه ظلم وستم بنی امیه می شد و شورش ها دوباره به راه افتادند. شورش های توابین در سال 6665 هجری به خونخواهی امام حسین(ع) (31) ،مختار ثقفی در67 هجری و پیروزی او و قصاص قاتلان امام حسین(ع)و یارانش (32) و نیز شورش های دوباند خوارج در نقاط گوناگون جهان اسلام معادله (33) را به نفع بنی هاشم تغییر داد.

    (ادامه دارد)


    یَا إِلَهِی وَ سَیِّدِی وَ مَوْلاَیَ وَ رَبِّی صَبَرْتُ عَلَى عَذَابِکَ فَکَیْفَ أَصْبِرُ عَلَى فِرَاقِکَ



    اگه مي خواي اهل آسمون بهت رحم كنن به اهل زمين رحم كن

  8. تشکرها 2


  9. #6

    تاریخ عضویت
    جنسیت دي ۱۳۸۷
    نوشته
    10,035
    مورد تشکر
    25,834 پست
    حضور
    17 روز 15 ساعت 28 دقیقه
    دریافت
    6
    آپلود
    0
    گالری
    2



    درواپسین سال نخستین سده اسلامی خلیفه نجیب اموی عمربن عبدالعزیز برای نخستین بار دستور داد تا سب امام علی(ع)برمنابر و در خطبه ها حذف شود و فدک دوباره به بنی هاشم و علویان بازگردانده شود. (34) اما به نظر می رسید نهالی که امام حسین(ع) با خون خود آبیاری کرده بود اینک به ثمر نشسته و زمان بهره برداری از آن فرامی رسید. اینک به اختصار وضعیت بنی هاشم را پس از شهادت امام حسین(ع) پی می گیریم: نخستین جرقه های اختلاف در میان بنی هاشم احتمالا پس از شهادت امام حسین(ع) رخ داد. آن هنگام که گروهی مشهور به کیسانیه معتقد به امامت محمدحنفیه شدند که از نظر سنی از امام سجاد(ع) بزرگتربود و به عنوان عالمی علوی مورد احترام مردم (35) مختار در شورش خود معتقد بود که به اجازه او قیام کرده است. محمد (36) حنفیه در سال 81 هجری درگذشت. (37) و گروهی به سراغ پسرش ابوهاشم رفتندو امامت او را معتقد شدند که تا سال 99 هجری زنده بود و در این سال به هنگام مرگ بنابر روایت جعلی بعدی توسط بنی عباس ابوهاشم که فرزندی نداشت امامت را به محمدبن علی بن عبدالله بن عباس واگذار کرد. (38) و امامت این گونه از علویان به عباسیان منتقل شد. همزمان با گسترش دعوت عباسیان که شعار خود را «الرضاء من آل محمد» قرار داده و به دستور ابراهیم امام از افشای نام واقعی امام و رهبر پرهیز می کردند. (39) واژه آل محمد که عنوان ویژه تیره علوی بود به کار عباسیان آمد. تقسیم بندی ابراهیم امام ازوضعیت شهرها نشان از آمادگی ایرانیان برای قیام دارد و نیزعلاقه آنان به اهل بیت علیهم السلام (40) یک حرکت موازی از سوی بنی عباس مردم را فریفته بود چنان که بعضی از بزرگان همراه این نهضت مانند ابوسلمه خلال که به این فریب پی برده بود به جرم هواداری از خلافت علویان اعلام شد. (41) شاید یکی از علل واقعی مخالفت امام صادق(ع) با قیام زید بن علی بن الحسین(ع) براساس روایاتی که مخالفت حضرت را نشان می دهد، (42) پیش از هرچیزی فضای نامناسب آن بود که اتفاقا بسیارمورد سوء استفاده عباسیان قرار گرفت، به گونه ای که مزار پسرش یحیی در خراسان که قبلا از سوی ابراهیم امام به عنوان منطقه نفوذ تبلیغاتی مطرح شده بود و احتمالا تشویق او به قیام وخونخواهی پدر از سوی داعیان عباسی احتمالی است که نمی توان به سادگی از آن گذشت. زیرا شهادت یحیی در خراسان به سال 126 هجری درشورش عباسیان و سقوط امویان در خراسان مهم ارزیابی شده است. (43) روی کار آمدن عباسیان امت اسلامی را در تحولی تازه قرار داد و بنیان حکومتی 90 ساله را فرو ریخت و حکومتی پانصد ساله را به قدرت رساند. اما آنچه مهم است نقش موازی عباسیان بود که درشرایط ویژه تاریخی بایک سوء استفاده بزرگ به قدرت رسیدند. بسیار طبیعی بود که منتظر یک حرکت نسنجیده در عرصه سیاسی ازسوی نماینده مهم و بزرگ علویان باشند. چنان که در ماجرای قیام محمد نفس زکیه در سال 145 رخ داد و منصور بهره برداری بزرگ ازآن به نفع عباسیان انجام داد. (44)

    (ادامه دارد)



    یَا إِلَهِی وَ سَیِّدِی وَ مَوْلاَیَ وَ رَبِّی صَبَرْتُ عَلَى عَذَابِکَ فَکَیْفَ أَصْبِرُ عَلَى فِرَاقِکَ



    اگه مي خواي اهل آسمون بهت رحم كنن به اهل زمين رحم كن


  10. #7

    تاریخ عضویت
    جنسیت دي ۱۳۸۷
    نوشته
    10,035
    مورد تشکر
    25,834 پست
    حضور
    17 روز 15 ساعت 28 دقیقه
    دریافت
    6
    آپلود
    0
    گالری
    2



    امام صادق(ع) که به دقت همه این تحولات اجتماعی را زیر نظر داشت فضای سیاست را هرگز آماده یک قیام علنی سیاسی ندید. آنچه که جامعه اسلامی از آن رنج می برد زیر ساخت فکری بود و الا ایشان به هیچ وجه کمتر از شخصیتی چون ابومسلم نبود این را از نامه تاریخی ابومسلم به امام که ایشان بدون خواندن آن را به آتش سپرده بودند. می توان فهمید. پرسش بزرگ مطرح این بود: چه بایدکرد؟ جد او امام حسین(ع) با قیام خونین خود دلهای بسیاری ازمسلمانان را درگوشه و کنار جهان اسلام متوجه اهل بیت پیامبر(ع)کرده بود و در زمان امام صادق(ع) حکومتی روی کار آمده بود که از شعار «الرضا من آل محمد(ص ») استفاده و سپس آل محمد واقعی را کنار زده بود و مردم نیز پذیرفته بودند. این همه دگرگونی وتلون در جامعه اسلامی معلول چه عواملی می توانست باشد؟ دراین فضای تیره که مذاهب اهل سنت در حال شکل گیری بودند چه چیزی می توانست شیعه را پایدار سازد؟ آنچه که به درون فرهنگ مردم راه یابد و تفسیر آنها را از رابطه خود با خدا و جامعه اسلامی دگرگون سازد. پس در حقیقت گام دوم در بنیانگذاری یک مکتب را حضرت صادق(ع)برداشت. گویا مردمی که از پس قیام امام حسین(ع) دلداده این خاندان شده بودند به سراغ آنها آمده و می پرسیدند که اگر نه امویان و نه عباسیان شما چه می گویید؟ و چه تفسیری از اسلام دارید؟ و به عبارت روشن تر طرح جایگزین شما چیست؟ نشان دادن یک تفسیر جامع ازخدا، رابطه مردم با او و انسان موردنظر اسلام در آن زمان مهمترین دغدغه های حضرت امام جفعر صادق(ع)بوده است اعتقادات عقلانی، اخلاق بایسته و دستورالعمل های فردی واجتماعی (فقه) مهمترین حوزه هایی بود که امام صادق(ع) در آن هابه طرح و اندیشه دینی پرداختند و چون چنین شد، تشیع دارای شناسنامه رسمی گردید و مذهب ما به نام ایشان مزین شد.


    یَا إِلَهِی وَ سَیِّدِی وَ مَوْلاَیَ وَ رَبِّی صَبَرْتُ عَلَى عَذَابِکَ فَکَیْفَ أَصْبِرُ عَلَى فِرَاقِکَ



    اگه مي خواي اهل آسمون بهت رحم كنن به اهل زمين رحم كن

  11. تشکرها 2


  12. #8

    تاریخ عضویت
    جنسیت دي ۱۳۸۷
    نوشته
    10,035
    مورد تشکر
    25,834 پست
    حضور
    17 روز 15 ساعت 28 دقیقه
    دریافت
    6
    آپلود
    0
    گالری
    2



    پی نوشتها: 1- بحارالانوار،ج 47، ص 6.
    2- تاریخ طبری، ج 6، ص 123;منشورات مکتبه اورمیه.
    3- الغدیر،امینی، ج 1، ص 152تا 158، چاپ دارالکتب العربی لبنان.
    4- تاریخ طبری، ج 2، ص 455.
    5- تاریخ خلفا، رسول جعفریان،ص 30.
    6- تاریخ طبری، ج 3، ص 399.
    7- همان، ج 3، ص.
    8- همان، ج 2، ص 520; ج 3، ص1 تا 10.
    9- تاریخ تحلیلی اسلام، شهیدی،چاپ نشر دانشگاهی سال 1374، ص 200.
    10-تاریخ سیاسیاسلام، رسول جعفریان، ص 90 و89.
    11-همان، ص 92و 91.
    12-نهج البلاغه، خطبه 118.
    13-بحارالانوار،ج 44، ص 125.
    14-شرح نهجالبلاغه، ابن ابی الحدید، ج 4، ص 56.
    15-مانند کتابایمان ابوطالب شیخ مفید که علامه امینی درمقدمه الغدیر، ج 1، ص 23 و 24 در اینباره سخنانی دارد.
    16-همان، ج 1تا 10 در صفحه 48 فهرست موضوعی الغدیر، آدرس مفصل همه موارد آمده است.
    17-الاغانی،اصفهانی، ج 16، ص 2667.
    18 تاریخ طبری، ج 4، ص 30،حوادث سال 40 هجری; ارشاد شیخ مفید، ص 170.
    19-انساب الاشراف، بلاذری، ج 2، ص 744، حدیث 303.
    20 الامامه و السیاسه، ابنقتیبه، ج 1، ص 175; ابن اعثم،الفتوح، ج 4، ص 226225.
    21-تاریخ سیاسی اسلام، ص 127.
    22-تاریخ طبری،ج 4، حوادث سالهای 50 تا 60 هجری.
    23-طبقات، ابنسعد، ج 3، ص 485، چاپ دارصادر بیروت.
    24-حماسه حسینی، شهید مطهری، ج 3، ص 380، انتشارات صدرا.
    25-تاریخ سیاسیاسلام، ج 2، ص
    26- تاریخ طبری، ج 4، ص 257301
    .
    27-همان، ص36870.
    28-همان، ص 383.
    29-همان، ص 426.
    30-همان، ص 487.
    31-همان، ص 579.
    32-کامل ابناثیر، ج 2، ص 225; تاریخ یعقوبی، ج 2، ص 305.
    33-تاریخ سیاسی اسلام، ص 260.
    34-الفتوح، ج6، ص 95; انساب الاشراف، ج 5، ص 221.
    35-تاریخ سیاسی اسلام، ص 266265.
    36-تاریخ یعقوبی، ج 2، ص 250 248; انساب الاشراف، ج 4، ص 18.
    37-تاریخ سیاسیو اجتماعی خراسان در زمان حکومت عباسیان،التون، ل، دنیل، ترجمه مسعود رجب نیا، ص28.
    38-همان، ص 46.
    39-همان، ص 115و 114.
    40-شخصیت وقیام زید بن علی، رضوی اردکانی، ص 489504،انتشارات علمی فرهنگی.
    41-تاریخ سیاسی و اجتماعی خراسان در زمان حکومت عباسیان، ص 38.
    42-تاریخ طبری،ج 4، حوادث سال 145.
    43-بحارالانوار،ج 47، ص 200.
    44-تحف العقول،ابن شعبه حرانی،ص 25660.
    ویرایش توسط مجیب : ۱۳۹۱/۰۶/۲۱ در ساعت ۲۰:۵۶


    یَا إِلَهِی وَ سَیِّدِی وَ مَوْلاَیَ وَ رَبِّی صَبَرْتُ عَلَى عَذَابِکَ فَکَیْفَ أَصْبِرُ عَلَى فِرَاقِکَ



    اگه مي خواي اهل آسمون بهت رحم كنن به اهل زمين رحم كن


  13. #9

    تاریخ عضویت
    جنسیت بهمن ۱۳۹۱
    نوشته
    62
    مورد تشکر
    65 پست
    حضور
    2 روز 8 ساعت 4 دقیقه
    دریافت
    9
    آپلود
    0
    گالری
    0



    نقل قول نوشته اصلی توسط مجیب نمایش پست
    42-تاریخ طبری،ج 4، حوادث سال 145.
    سلام و عرض ادب

    من تصور میکردم شیعه به تاریخ طبری استناد نمیکند و آن را معتبر نمیداند. آیا همین طور است؟ اگر بله به چه دلیل؟
    با تشکر
    قسم به قلم و آنچه می نویسد.

  14. #10
    معین آنلاین نیست. همکار مدیر ارجاع سوالات

    تاریخ عضویت
    جنسیت آذر ۱۳۹۰
    نوشته
    5,295
    مورد تشکر
    10,863 پست
    حضور
    173 روز 2 ساعت 56 دقیقه
    دریافت
    12
    آپلود
    1
    گالری
    18



    با نام و یاد دوست






    شیعه شناسی و مذهب شیعه







    کارشناس بحث: استاد عماد

    سعدی اگر عاشقی کنی و جوانی

    عشق محمد بس است و آل محمد



    شیعه شناسی و مذهب شیعه

  15. تشکرها 2


صفحه 1 از 2 12 آخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

اشتراک گذاری

اشتراک گذاری

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
^

ورود

ورود