-
۱۳۸۶/۱۱/۰۴, ۱۵:۴۹ #1
- تاریخ عضویت
دي ۱۳۸۶
- نوشته
- 8
- مورد تشکر
- 1 پست
- حضور
- نامشخص
- دریافت
- 0
- آپلود
- 0
- گالری
- 0
اعاده بدن جسمانی درقیامت؟!!
با سلام خدمت دوستان
به چه دلیل یا دلائلی بدنی که کاملا از لحاظ علمی ازبین میره دوباره ممکنه حیات پیداکنه؟؟؟
-
۱۳۸۶/۱۱/۰۷, ۱۵:۳۸ #2
سوال
لطفادرمودردجهان بعدازمرگ توضیح بفرمادیذ. سپاسگزارم
-
۱۳۸۷/۰۱/۱۲, ۲۳:۱۲ #3
به نام خدا
با عرض سلام
دوست عزیز جناب اقای آسمانی بنده جدیدا مدیر این بخش شده ام در بررسی بحثهای قبلی متوجه سوال شما شدم که متاسفانه بی پاسخ مانده است لذا پاسخ رو خدمتتون عرض می کنم
دوست عزیز با کمی دقت متوجه میشویم نه اعاده معدوم به آن صورت كه در معاد است محال مي باشد، و نه معاد از قبيل اعاده معدوم است.
توضيح اينكه فلاسفه دلائل متعددي بر محال بودن اعاده معدوم آورده اند، حتي معتقدند بازگشت چيزي كه معدوم شده به عالم وجود، از اموري است كه محال بودنش جزء بديهيات است، زيرا بازگشت يك شيء بايد با تمام مشخصاتش باشد، و مسلّماً چيزي كه ديروز وجود داشته محال است امروز با تمام خصوصيات بازگردد، چرا كه يكي از خصوصياتش «وجود آن در روز گذشته» است، چطور ممكن است "ديروز" و "امروز" يكجا جمع مي شود؟ اين تناقض است.
ولي اگر از اين خصوصيت صرفظر كنيم، هيچ مانعي ندارد وجودي كه در تمام جهات عين وجود اوّل است و فقط در زمان با آن متفاوت مي باشد، ايجاد گردد. بديهي است اين موجود دقيقاً همان نيست، بلكه مثل آن است و به اين ترتبب نزاع معروف محال بودن يا نبودن اعاده معدوم بازگشت به يك نزاع لفظي مي كند، منكران مي گويند با تمام خصوصيات باز نمي گردد، و طرفداران مي گويند با تمام خصوصيات "منهاي زمان" باز مي گردد.
و بدون شك هيچ يك از معتقدان معاد جسماني نمي گويد جسمي كه در دنيا بود با همان قيد زمان گذشته در قيامت باز مي گردد، بلكه منظور بازگشت آن در زمان ديگر است كه از جهتي عين وجود گذشته است و از جهتي مثل آن است.
علاوه بر مطلب فوق معاد به هيچ وجه اعاده معدوم نيست، چون روح كه معدوم نمي شود، و عيناً باقي است، جسم نيز متلاشي و پراكنده و مبدّل به خاك مي گردد، ولي هرگز نابود نمي شود، تنها چيزي از دست مي رود صورت ظاهري اوست، و در قيامت ذرّات خاك بار ديگر به صورت قبلي در مي آيد، اگر سخن از اعاده معدوم باشد تنها در مورد صورت است كه مثل آن در قيامت باز مي گردد، ولي وجود روح از يك طرف و وحدت مادّه جسماني از طرف ديگر، سبب حفظ شخصيّت آن انسان است، لذا ميگوئيم اين همان فرد از انسان مي باشد، چرا كه روحش همان روح، و مادّه جسماني همان، و صورت جسماني شبيه به آن است، شايد تعبير به "مثل" در آيه 81 سوره يس "اَوَلَيْسَ الَّذي خَلَقَ السََّماواتِ وَالاَرض بِقادِرٍ عَلَي اَنْ يَخْلُقَ مِثلَهُمْ"(آيا كسي كه آسمانها و زمين را آفريد قادر نيست مثل آن انسانها را بيافريند؟!)نيز ناظر به همين معني باشد.
جالب اينكه در حديثي از امام صادق (ع) در تفسير آيه "كَلَّما نََضِجَتْ جُلُودُهُمْ بَدِّلْنا هُمْ جُلُوْداً غَيْرُها لَيَذُوقُوا الْعَذابَ" (هر زمان پوستهاي تن آنها (دوزخيان) بسوزد، پوستهاي ديگري به جاي آن قرار مي دهيم تا عذاب را بچشد.) (سوره نسا ء آیه 56)در پاسخ سؤال "ابن ابي العوجاء" كه سؤال كرد "ما ذَنْبُ الغَير؟" (گناه آن پوستهاي ديگر چييست كه ... بايد بسوزند؟!)
امام در پاسخ فرمود "هِيَ هِيَ وَهِيَ غَيْرُها" (پوستهاي نو همان پوستهاي سابق است و در عين حال غير آن است]
ابن ابي العوجاء تقاضاي توضيح بيشتر كرد و عرض نمود مثالي از امور دنيا در اين زمينه براي من بزنيد! امام فرمود "اَرَأَيْتَ لَو اَنَّ رَجُلاً اَخَذَ لَبِنَةً فَكَسَّرَها ثَمَّ رَدَّها في مَلْبَنِها، فَهِيَ هِيَ وَهِيَ غَيْرُها!" اين همانند آن است كه كسي خشتي را بشكند و خرد كند، دو مرتبه آن را در قالب بريزد و به صورت خشت تازه اي درآورد، اين خشت همان خشت اول است، و در عين حال غير آن است! (ماده اصلي آن همان است، ولي صورت آن شبيه صورت سابق است) (بحار الانوار 7/38 حديث 6)
یا حق
-
تشکرها 3
-
۱۳۸۷/۰۱/۱۲, ۲۳:۳۶ #4
به نام خدا
با عرض سلام
دوست عزیز از شما هم بابت تاخیر در پاسخ به همان علتی که در پست قبلی عرض کردم عذر خواهی می کنم خداوند متعال مى فرمايد: "و مِن ورآئِهم برزخٌ إلى يوم يبعثون " (سوره مؤمنون ، آیه 100) و پشت سر آنان برزخى است تا روزى كه برانگيخته شوند
از آيات و روايات اسلامى بر مى آيد كه انسان بعد از مرگ و قبل از قيامت در عالمى به نام "عالم برزخ " زندگى مى كند( تفسير نمونه ، آيت الله مكارم شيرازى و ديگران ، ج 14 ، ص 321 )
بعد از برانگيخته شدن و زنده شدن انسان ها و برپايى قيامت جهت رسيدگى به اعمال و رفتار مردم ، دادگاه عدل الهى تشكيل و به تمام پرونده هاى اعمال انسان ها رسيدگى مى شود . خداوند در اين باره مى فرمايد: "ما مردگان را زنده مى كنيم ، و آنچه را از پيش فرستاده اند و تمام آثار آنها را مى نويسيم ، و همه چيز را در «كتاب آشكار كننده اى » بر شمرده ايم " (سوره يس ، آیه 12)
بعد از رسيدگى به پرونده هاى مردم ، آنان كه پرونده اى درخشان و نورانى دارند ، مورد عنايت و لطف خداوند قرار مى گيرند و با احترام به سوى بهشت جاودان مى روند و براى هميشه از بهشت خداوند و نعمت ها و لذت هاى فراوان آن بهره مى برند و زندگى مى كنند; اما آنان كه پرونده اعمالشان را به دست چپ گرفته اند ، با شرمندگى و عذاب شديد روحى ، وحشت زده و حيران ، به وسيله مأموران جهنم ، جهت عذاب و شكنجه ، به سوى جايگاه خود يعنى «جهنم » كشانده مى شوند; البته در اين ميان ، عده اى از جهنميان هستند كه حضور آنان در جهنم هميشگى و به طور دايم نيست بلكه مدتى را بايد در جهنم جهت چشيدن برخى عذابها بمانند اما بعد به بهشت انتقال داده مى شوند (رجوع شود به سوره هاى حاقّه ، 19 و 25 و 26 و انشقاق آیات 7 ـ 12و سوره واقعه آیات 8 و 9 و 27)
ضمنا در زمینه سوالتان می توانید به کتاب " منازل الاخره " ، مرحوم شيخ عباس قمي و " سياحت غرب " مرحوم نجفي قوچاني مراجعه نماييد
یا حق
-
تشکر
-
۱۳۸۷/۰۱/۱۳, ۰۴:۰۴ #5
- تاریخ عضویت
اسفند ۱۳۸۵
- نوشته
- 1,799
- مورد تشکر
- 3,021 پست
- حضور
- نامشخص
- دریافت
- 0
- آپلود
- 0
- گالری
-
18
لطفادرمورد جهان بعدازمرگ توضیح بفرماید. سپاسگزارم
خداوند متعال مى فرمايد: "و مِن ورآئِهم برزخٌ إلى يوم يبعثون " (سوره مؤمنون ، آیه 100) و پشت سر آنان برزخى است تا روزى كه برانگيخته شوند
از آيات و روايات اسلامى بر مى آيد كه انسان بعد از مرگ و قبل از قيامت در عالمى به نام "عالم برزخ " زندگى مى كند( تفسير نمونه ، آيت الله مكارم شيرازى و ديگران ، ج 14 ، ص 321 )
بعد از برانگيخته شدن و زنده شدن انسان ها و برپايى قيامت جهت رسيدگى به اعمال و رفتار مردم ، دادگاه عدل الهى تشكيل و به تمام پرونده هاى اعمال انسان ها رسيدگى مى شود . خداوند در اين باره مى فرمايد: "ما مردگان را زنده مى كنيم ، و آنچه را از پيش فرستاده اند و تمام آثار آنها را مى نويسيم ، و همه چيز را در «كتاب آشكار كننده اى » بر شمرده ايم " (سوره يس ، آیه 12)
سلام دوست گرامی
با تشکر از سخن آشنای بزرگوار توصیه می کنم به اینجا نیز سر بزنید .
-
۱۳۸۷/۰۱/۱۳, ۲۰:۱۳ #6
چگونه ذرات خاك برميگردند؟
[quote=سخن اَشنا;12497]به نام خدا
...ولي اگر از اين خصوصيت صرفظر كنيم، هيچ مانعي ندارد وجودي كه در تمام جهات عين وجود اوّل است و فقط در زمان با آن متفاوت مي باشد، ايجاد گردد. بديهي است اين موجود دقيقاً همان نيست، بلكه مثل آن است و به اين ترتبب نزاع معروف محال بودن يا نبودن اعاده معدوم بازگشت به يك نزاع لفظي مي كند، منكران مي گويند با تمام خصوصيات باز نمي گردد، و طرفداران مي گويند با تمام خصوصيات "منهاي زمان" باز مي گردد.
با درود به شما سخن آشنا
1- بفرماييد چرا شما زمان را استثنا كرديد؟ درحالي كه امور عقلي استثنا پذير نيستند.!وخود شما به بديهي بودن محاليت اعاده معدوم تصريح كرديد!!
2- بازگشت وجود اخروي كه ازجهتي عين وجود گذشته (دنيوي)هست منظور عين يا مثل كدوم سن از سنين دنيوي؟!!!
3- ذرات خاكي كه بصورت قبلي در مي آيد مربوط به كدوم سن از سنين دنيوي است.؟!!!!
علاوه بر مطلب فوق معاد به هيچ وجه اعاده معدوم نيست، چون روح كه معدوم نمي شود، و عيناً باقي است، جسم نيز متلاشي و پراكنده و مبدّل به خاك مي گردد، ولي هرگز نابود نمي شود، تنها چيزي از دست مي رود صورت ظاهري اوست، و در قيامت ذرّات خاك بار ديگر به صورت قبلي در مي آيد،...
اولا "بحث سر روح نيست.
وبازهم پرسش باقي ميماند كه چگونه اين ذرات خاك دوباره بصورت قبلي برميگردد؟!!
-
۱۳۸۷/۰۱/۱۳, ۲۳:۲۹ #7
با درود به شما سخن آشنا
1- بفرماييد چرا شما زمان را استثنا كرديد؟ درحالي كه امور عقلي استثنا پذير نيستند.!وخود شما به بديهي بودن محاليت اعاده معدوم تصريح كرديد!!
2- بازگشت وجود اخروي كه ازجهتي عين وجود گذشته (دنيوي)هست منظور عين يا مثل كدوم سن از سنين دنيوي؟!!!
3- ذرات خاكي كه بصورت قبلي در مي آيد مربوط به كدوم سن از سنين دنيوي است.؟!!!!
وبازهم پرسش باقي ميماند كه چگونه اين ذرات خاك دوباره بصورت قبلي برميگردد؟!!
با عرض سلام
دوست عزیز
1) بنده کدام مساله عقلی رو استثنا کردم اگر بنده میگفتم در معاد مساله اعاده معدم با تمام شرایط استثنا است و اعاده معدوم در معاد ممکن است حرف شما منطقی بود چرا که امور عقلی استثنا بردار نیستند اما بنده اگر خوب توجه کنید به هیچ وجه این حرف را نزده ام
2و 3 و .. دوست عزیز مثل اینکه منظور از معاد جسمانی رو متوجه نشده اید لذا سوالات بعدیتون به این مساله
بر میگرده توجه کنید تصو ر اینکه بدن انسان در قيامت بايد دقيقا از همين اجزاي موجود ساخته شود پندار باطلي است و هيچ مانعي ندارد كه از اجزاي ديگري ساخته شود واين باعث ظلم بر اجزا هم نيست . زيرا ادراك كننده لذت و الم نفس انساني است و ساختار بدني از ابزارها و معدات ادراك براي نفس مي باشند. بنابراين فرقي نمي كند كه بدن شخص همين بدن دنيايي باشد يا بدني ديگر. شاهد قضيه اين است كه در همين دنيا هم هر هفت يا نه سال يك بار اكثرسلول هاي بدن عوض مي شوند . اما كسي كه سي سال پیش مرتکب خلافی شده و امروز ثابت شده مجازات می کنند زيرا انتساب فعل به فاعل و كيفر دادن به لحاظ شخص است و شخص غير ازبدن اوست . بلكه بدن از متعلقات وي مي باشد و اصالت از آن نفس است و گرنه اگر لازم باشد همين بدن با اجزاي موجودش در قيامت با انسان باشندسوال مي شود كدامين بدن ؟ با آن كه يك نفر ممكن است در طول عمر خود
ده ها بدن عوض كرده باشد .آياتي نيز كه بر زنده شدن مردگان و ساخته شدن مجدد بدن سخن گفته اند هيچ يك تصريح نكرده اند كه حتما بدن از همين اجزا ساخته خواهد شد .بلكه همگي براين دلالت دارند كه مانند همين را خداوند مي تواند بارديگر بسازد
اگر باز هم سوالی بود بفرمایید در خدمتتون هستم
یاحق
-
تشکر
-
۱۳۸۷/۰۱/۱۴, ۰۹:۲۱ #8
جدا نمودن زمان
[quote=سخن اَشنا;12497]به نام خدا
توضيح اينكه فلاسفه دلائل متعددي بر محال بودن اعاده معدوم آورده اند، حتي معتقدند بازگشت چيزي كه معدوم شده به عالم وجود، از اموري است كه محال بودنش جزء بديهيات است، زيرا بازگشت يك شيء بايد با تمام مشخصاتش باشد، و مسلّماً چيزي كه ديروز وجود داشته محال است امروز با تمام خصوصيات بازگردد، چرا كه يكي از خصوصياتش «وجود آن در روز گذشته» است، چطور ممكن است "ديروز" و "امروز" يكجا جمع مي شود؟ اين تناقض است.
ولي اگر از اين خصوصيت صرفظر كنيم، هيچ مانعي ندارد وجودي كه در تمام جهات عين وجود اوّل است و فقط در زمان با آن متفاوت مي باشد، ايجاد گردد. بديهي است اين موجود دقيقاً همان نيست، بلكه مثل آن است و به اين ترتبب نزاع معروف محال بودن يا نبودن اعاده معدوم بازگشت به يك نزاع لفظي مي كند، منكران مي گويند با تمام خصوصيات باز نمي گردد، و طرفداران مي گويند با تمام خصوصيات "منهاي زمان" باز مي گردد.
برادر گرامي يه سوال برام هست؟ دربخش اول اعاده معدوم را محال دونستيد بدليل اينكه حد اقل در زمان نميتونند جمع شن . ولي در بخش دوم زمان زا منها كرديد! اگر اين مساله عقلي است چگونه زمان جدا شد ؟
و بدون شك هيچ يك از معتقدان معاد جسماني نمي گويد جسمي كه در دنيا بود با همان قيد زمان گذشته در قيامت باز مي گردد، بلكه منظور بازگشت آن در زمان ديگر است كه از جهتي عين وجود گذشته است و از جهتي مثل آن است.
درپست 11 فرموديد: فرقي نميكند كه بدن شخص همين بدن دنيايي باشد يا بدن ديگر!
درصورت اول با همين خصوصيات دنيايي باز مشكل زمان پيش مياد پس فرق كرد
وسوالم هنوز باقي مونده
به هرحال متشكرم.
-
۱۳۸۷/۰۱/۱۴, ۱۱:۴۰ #9
دقت
به نام خدا
با عرض سلام
دوست عزیز اعاده معدوم با در نظر گرفتن تمام خصوصیات محال است و این یک مساله عقلی است اما اینکه معنی و مفهوم معاد چه باشد مساله ای جداست و به محال بودن اعاده معدوم هیچ ربطی ندارد تا اشکال تخصیص قاعده عقلی پیش بیاید
همانگونه که قبلا هم گفتم بديهي است اين موجود که در معاد موجود می گردد دقيقاً همان نيست که قبلا وجود داشته است ، بلكه مثل آن است و به اين ترتیب نزاع محال بودن يا نبودن اعاده معدوم يك نزاع لفظي است نه واقعی
در مورد اشکال دومتون گویا منظور بنده رو خوب متوجه نشده اید بنده در مقام پاسخ گویی به سوال دوستمون در مورد اینکه جسم چه سنی اعاده خواهد شد بودم و گفتم " تصو ر اینکه بدن انسان در قيامت بايد دقيقا از همين اجزاي موجود ساخته شود پندار باطلي است و هيچ مانعي ندارد كه از اجزاي ديگري ساخته شود" یعنی بدنی مثل این بدن و در ادامه گفتم : " واين باعث ظلم بر اجزا هم نيست . زيرا ادراك كننده لذت و الم نفس انساني است و ساختار بدني از ابزارها و معدات ادراك براي نفس مي باشند. بنابراين فرقي نمي كند كه بدن شخص همين بدن دنيايي باشد يا بدني ديگر " در این عبارت اگر دقت کنید منظور این است که عین این بدن نبودن در معاد باعث ظلم به اجزا هم نیست و در ادامه مثالی هم جهت اثبات ظلم نبودن در آن پست خدمتتان عرض کرده ام
اگر جسارت نباشه یک سوال از محضرتون داشتم ایا شما همان اقا یا خانم آسمانی ایجاد کننده این بحث هستید چون با ایشون هم اسم هستید اما ایشون 9 ارسال دارند اما شما 1 ارسال ؟؟
یا حق
-
اطلاعات موضوع
کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
اشتراک گذاری