-
۱۳۸۷/۰۶/۲۱, ۱۱:۰۲ #11
رمضان بهترین ماه خداشب قدر بهترین شب خداومن مشتاق نیایش بهترین بهترین ها در بهترین بهترین زمان ها هستم
در طوفان زندگی با خدا بودن بهتر از ناخدا بودت است
-
تشکر
-
۱۳۸۷/۰۶/۲۱, ۱۱:۱۰ #12
- تاریخ عضویت
فروردين ۱۳۸۶
- نوشته
- 1,251
- مورد تشکر
- 2,255 پست
- حضور
- نامشخص
- دریافت
- 0
- آپلود
- 0
- گالری
-
10
با سلام به شما
معلومه به متن رنگی نوشته من دقت نفرمودید.
بنده عرض کردم .ارتداد، ثمرهى نداشتن معرفت و محبّت نسبت به دين و خداست.
وبعد هم عرض کردم که منظور از ارتدادخروج ار اسلام به کفراست.
ارتداد در دين برگشتن مسلمان است از اسلام بكفر . (یعنی مسلمان کافر شود نه آنکه دینش را عوض کند.چون درهر صورت کسانی که دینی دارند که کافر محسوب نمی شوند)
آنچه که شما می فرمایید که شخصی ار دینش خارج شود وبه دین دیگری درآید اصلا مصداق ارتداد اصطلاحی نیست.چون این شخص که کافر وبی دین که نشده بلکه دین دیگری را اختیار کرده است.
زخون هر شهيدي لاله اي رست** مبادا روي لاله پا گذاريم
-
تشکرها 3
-
۱۳۸۷/۰۶/۲۱, ۱۱:۲۶ #13
حكم به ارتداد كسي به همين سادگي نيست; بلكه بايد ارتدادش در دادگاه اسلامي به ثبوت برسد وبا توجه به يك سري شرايط و ارزيابي مصلحت ها و مفسده ها جاري مي گردد.
هنگامي كه حكومت اسلامي نيست ارتداد وي پيش مجتهد جامع الشرايط ثابت ميشود و او حكم به ارتداد ميدهد.
اجراي حكم قتل نيز در حكومت اسلامي به عهده حاكم شرع است و در غير اين صورت چنانچه مرجع تقليد اجازه عمومي به كشتن فردي داد ـ مانند سلمان رشدي ـ بر هر مسلماني واجب كفايي است به آن اقدام كند.
-
تشکرها 5
-
۱۳۸۷/۰۶/۲۱, ۱۳:۱۹ #14
- تاریخ عضویت
فروردين ۱۳۸۶
- نوشته
- 1,251
- مورد تشکر
- 2,255 پست
- حضور
- نامشخص
- دریافت
- 0
- آپلود
- 0
- گالری
-
10
لطفا هر بحثی را درجای مناسبش مطرح کنید.
باتشکر
ویرایش توسط askari110 : ۱۳۸۷/۰۶/۲۳ در ساعت ۱۳:۴۵
زخون هر شهيدي لاله اي رست** مبادا روي لاله پا گذاريم
-
تشکرها 4
-
۱۳۸۷/۰۶/۲۱, ۱۴:۴۵ #15
«ارتداد» که از واژه «رد» گرفته شده، در لغت به معناى بازگشت است. در فرهنگ دینى، بازگشت به کفر ارتداد و ردّه نامیده مىشود، (راغب اصفهانى، المفردات فى غریب القرآن، ص 192و193).
البته مسأله ارتداد و احکام جزایى مترتب بر آن به اسلام اختصاص ندارد. در برخى دیگر از ادیان و مذاهب بزرگ نیز هر گاه کسى از دین برگزیده و منتخب روى گرداند ،کافر به شمار مىآید و بدان سبب که از دین سابق برگشته، مرتد خوانده و مجازات مىشود.( عهد قدیم، سفر توریه مثنى، فصل 13؛ عهد جدید، نامهاى به مسیحیان یهودى نژاد عبرائیان، بند10، جمله26-32).
عوامل ارتداد
امورى که سبب کفر مىشود، هر گاه از سوى یک مسلمان صورت پذیرد، عوامل تحقق ارتداد نیز به شمار مىآید. این امور عبارت است از:
1. انکار اصل دین: مانند انکار وجود خدا، وحدانیت وى، رسالت حضرت ختمى مرتبت(ص) یا معاد و حیات پس از مرگ. با انکار یکى از این امور فرد کافر مىشود؛ مثلاً اگر به خدا ایمان داشته باشد، ولى به شریعت حضرت محمد(ص) ایمان نیاورد، کافر شمرده مىشود؛ «الکافر هو من انتحل غیر الاسلام» . ( کتب فقهى باب نجاسات )
2. انکار یکى از احکام ضرورى و بدیهى دین اسلام؛ مانند انکار وجوب نماز یا روزه. هر مسلمانى مىداند در دین اسلام نماز و روزه واجب است. ممکن است کسى منکر اصل دین اسلام و شریعت محمدى(ص) نشود؛ ولى به دلیل انکار یکى از احکام ضرورى اسلام کافر گشته، حکم ارتداد بر وى جارى گردد؛ البته فقها در این مسأله که آیا صرف انکار یکى از ضروریات دین موجب کفر و ارتداد مىشود - مانند افرادى که پیامبر را تکذیب نمىکنند ولى مىگویند شما معانى کلمات پیامبر(ص) را نمىفهمید ... مثلاً انکار وجوب نماز و روزه، به این معنا باشد که من قبول ندارم در اسلام چنین حکمى وضع شده، نه اینکه (نعوذ الله) پیامبر دروغ گفته است، اختلاف نظر دارند. اگر منکر، جدید الاسلام به شمار آید یا دور از کشورهاى اسلامى زندگى کند، به گونهاى که روشن نبودن بداهت این حکم نزد وى ممکن باشد، به کفر وى حکم نمىشود.
3. انکار یکى از احکام قطعى ولى غیر ضرورى اسلام: هر گاه کسى به طور مشخص بداند مثلاً روزه در عید فطر حرام است یا روزه مسافر(جز در موارد خاص) باطل است و یا پوشش اسلامى بانوان واجب است، ولى با وجود این، منکر آن گردد، مرتد مىشود؛ چون این امر به انکار رسول خدا(ص) یا تکذیب آن حضرت مىانجامد.
رمضان بهترین ماه خداشب قدر بهترین شب خداومن مشتاق نیایش بهترین بهترین ها در بهترین بهترین زمان ها هستم
در طوفان زندگی با خدا بودن بهتر از ناخدا بودت است
-
تشکرها 2
-
۱۳۸۷/۰۶/۲۱, ۱۵:۴۵ #16
روايات دربارهء مرتد، چه مىگويند؟http://rss.nahad.ir/NQAForm.aspx?ID=11480
مرتد در روايات:
در روايات، مركز بحث را فقط بر حكم جزايى مرتد از ديدگاه روايات شيعى قرار مىدهيم. محمد بن مسلم مىگويد از امام صادق(ع) درباره مرتد پرسيدم آن حضرت فرمود: «او كسى است كه پساز اسلام آوردن از اسلام روگردانده و به آنچه بر محمد(ص) نازل شده كافر شده است. چنين كسى توبهاى ندارد و قتلش واجب است و همسرش از او جدا مىشود و ما تركش نيز بر اولادش تقسيم مىشود، (وسائل الشيعه، ج 18، ابواب حد المرتد، باب 1، حديث 2)
عمار ساباطى نيز مانند همين روايت را از امام صادق(ع) نقل مىكند و اضافه مىكند كه:
«و بر امام است كه او را به قتل برساند و براى او توبهاى نيست)، (همان، حديث 3)
على بن جعفر مىگويد از برادرم امام موسى كاظم(ع) درباره مسلمانى كه نصرانىشده است سؤال كردم فرمود: «كشته مىشود و دعوت به توبه نمىشود» سپس از نصرانىاى كه مسلمان شده و بعد مرتد شده سؤال كردم فرمود: دعوت به توبه مىشود اگر پذيرفت آزاد مىشود و الاّ كشته مىشود، (همان، حديث 5).
از امام على(ع): اگر زنى از اسلام بازگشت كشته نمىشود ولى تا ابد زندانى مىشود، (همان، باب 4، حديث 2 و نيز مطالعه كنيد 5 روايت ديگر اين باب را
؟!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!! !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!! !!!!!!
رمضان بهترین ماه خداشب قدر بهترین شب خداومن مشتاق نیایش بهترین بهترین ها در بهترین بهترین زمان ها هستم
در طوفان زندگی با خدا بودن بهتر از ناخدا بودت است
-
تشکرها 2
-
۱۳۸۷/۰۶/۲۱, ۱۶:۳۲ #17
- تاریخ عضویت
شهريور ۱۳۸۷
- نوشته
- 641
- مورد تشکر
- 3,862 پست
- حضور
- 14 ساعت 4 دقیقه
- دریافت
- 84
- آپلود
- 9
- گالری
-
66
تقرير چند نكته
بسم الله الر حمن الر حيم
سلام عليكم و رحمه الله و انواره
جناب نيايش و دوستان گرامي در باب ارتداد و اشكالي كه راجع بع آن مطرح كرديد چند نكته اي به نظرم رسيد كه شايد خالي از فايده نباشد و البته بنده با حضور اساتيد و دوستان عالم قصد ورود مستمر و بحث دائمي در اين باب را ندارم و فعلاصرفا به تقرير چند نكته اي كه به نظرم مفيد آمده مي پردازم مگر اينكه در آينده وظيفه چيز ديگري ايجاب كند.
اوّل آنكه به نظر مي رسد بحث شما مربوط به فقه است. يعني مي فرماييد خوب اين فردي كه مسلمان شده و بعد از اسلام برگشته كه در لغت به اين كار تجديد كفر يا ارتداد گويند چرا در فقه كه مسئول كشف قوانين مربوط به جنبه هاي عملي زندگي است در حد توان مطابق با نظر الهي ، چرا اينجا و در باره ي ارتداد حكم به اعدام فرد مرتد كرده و به نظر عقلاني و صحيح نيست.
1.همانطور كه در اولين پاسخ به سوال جناب معصومي نتيجه گرفته بودند و اوايل ماه مبارك هم آقاي مكارم طرح مبحث كردند و گفتند و همانطور كه در كتب فقهي مطرح شده اين حكم اعدام بنا به موضوع مورد ارتداد واقع شده و شرايط فرد و آگاهي هاي وي و ... طبق قوانيني و در شرايط بسيار خاص اعمال مي شود.
2.نكته ي دوم اينكه به طور مامول كه حتما هم شنيده ايد در فقه(غير استدلالي) و در احكام فقه در مواجهه با عوام ما بحث تعبد داريم و مي گوييم چون كه در بسياري از موارد عوام و در بعضي از موارد تمام انسان ها در برهه اي توان فهم علت و دليل يك حكم فقهي را ندارند و صرفا با اعتماد به صحت سند احاديث و روايات آن موضوع و استفاده از فرمول ها و قواعد منطقي و عقلاني علم اصول تعبدا اين حكم را مي پذيريم و عمل مي كنيم. و اين قاعده نيست كه اسلام و مسئولين محافظت از اسلام مخصوصا در اين برهه يعني شرايط ويژه ي غيبت كه امام معصوم هم حضور ندارند بيايد دليل همه ي احكام اسلام را آن هم به همه توضيح دهد.
3.البته اين مطلبي كه در شماره ي قبل عرض كردم به اين معني نيست كه شما نبايد اين سوال را مي پرسيديد و الان هم برويد و تعبدا در اعمال اين حكم اعتراض نكنيد و سوال و اشكال هم از آن نداشته باشيد.
چرا كه مي توان از اين بحث در فقه استدلالي و در اين فضا كه مخصوص اين بحث ها تهيه شده صحبت كرد و فقط براي آن بود كه در خودمان اين انتظار و توقع را از دين نداشته باشيم كه تمام احكام را دليلش را به ما توضيح دهند. مثل اينكه پزشكي نسخه و دستور دهد كه كودك بي سوادي اين كار را كند تا خوب شود بعد كودك بچسبد كه نه من انجام نمي دم تا دكتر دقيق توضيح بده چرا اين دستور رو داده و من بايد انجام بدم.كه اين براي دكتر خيلي يخته.
4.حالا صحبت سر اين هست كه چرا اسلام حكم كرده كه كسي كه عقايد كافرانه نسبت به اسلام را مطرح و بيان كند و نوعي تبليغ براي آن مطلب محسوب شود و امنيت عقيدتي جامعه ي به حق اسلامي به خطر بيفتد را بايد اعدام كرد؟
راستش اين مطلب را عده اي به شكلي ديگر در قالب آزادي بيان و عقيده مطرح مي كنند و مي گويند اصلا وجود وزارتي بنام وزارت فرهنگ و ارشاد هم حتي در جامعه ي اسلامي بيخود است.( بنده منظورم اصل اين وزارت خانه است نه عملكرد افراد. ) و بعد هم استناد مي كنند به آن آيه ي معروف كه الذين يستمعون القول و يتبعون احسنه) و مي گويند قرآن انسان را اينطور معرفي مي كند كه بايد تمام اقوال و انديشه ها را بشنود و بهترينشان را انتخاب كند و كار هايي مثل حكم ارتداد بي دينان و افراد معتقد به غير اديان الهي و محدود كردن ديگر انديشه ها و همين وزارت فرهنگ و ارشاد و ... روندي كه آيه مطرح كرده را مختل مي كنند.و فقط عقايد و مطالب خاصي را در اختيار مردم قرار مي دهند.
كه البته اين بيان يك مغالطه است.
5.يك مطلب اين است كه حق يك امري است و باقي باطل هستند و مثلا ما شيعيان معتقديم كه اگر انساني با عقل مجهز به منطق و با تكيه بر برهان به جست و جوي حقيقت بپردازد به اسلام شيعي دوازده امامي با اصول و فروع مشخصش مي رسد. و در اين مرحله فرد مي فهمد كه خواست خداوند هم بر اين است كه تمام انسان ها در حال حاضر معتقد به اسلام شيعي دوازده امامي با شرايطش باشند و اگر نباشند به راه خطار فته اند.
حالا با اين مقدمه فرض كنيد اكثر مردمان مسلمان و حتي شيعه با دليل و منطق و تحقيق به اين دين نگرويده اند كه اين اصلا خوب نيست و مورد تاييد نيست. ولي بحث اين است كه در ديد عقلاني و منطقي انسان ميان بد و بد تر بد را بر مي گزيند. حالا بهتر اين است كه همين دين غير استدلالي افراد باقي بماند يا همين را هم در معرض گزند قرار دهيم. بيان آيه ي مورد مغالطه اين است كه افراد ي كه مي توانند بهترين را تشخيص دهند. بايد ديد اين يتبعون احسنه چگونه انجام مي شود و طي چه فرآيندي و با تكيه بر كدام ابزار صورت مي گيرد آنوقت مي بينيم كه اين افراد كه قرآن مي گويد همه ي مردم نيستند. همه ي مردم كه توان تميز بين حق و باطل را ندارند و به شدت نظراتشان تحت تاثير تبليغات و شبهات و .. است و حتي وقتي زماني گفته ي مغالطان عملي شد و به قول آنها آزادي بيان و عقيده صورت گرفت هر فرد كه حق مي گفت را مردم استقبال نمي كردند بلكه هر بهتر تبليغ مي كرد و با مزاج افراد سازگار تر بود را مي پذيرفتند.
و اين هم هست كه در طول تاريخ نبوده و هيچ گاه هم نمي شود جامعه اي را فرض كرد كه همه در آن قدرت تشخيص حق و باطل داشته باشند و مثلا همه علامه طباطبايي باشند كه بطلان ماديون و ماترياليست ها را تشخيص دهد و بنيان و ريشه ي آنان را با عقل محض و برهان در هم كوبد. و اگر هم چنين مدينه ي فاضله اي در خارج به فعليت رسيد آن مثلا در عصر ظهور معصوم است كه آنگاه احكام و قوانين به اذن خدا و بنا به شرايط تغيير مي كند آن هم به دست امام معصوم و مثلا حكم اعدام مرتد را در شرايطش بر مي دارند.
حال مي خواهيم نتيجه بگيريم:1. حق يكي است و آن اسلام شيعي دوازده امامي و با قي در حال حاضر باطل اند و سعادت فرد در گرو گرايش به همين عقيده است و اگر به آن سو رود در دنيا و آخرت به تباهي مي كشد.(با برهان و دليل عقلي و منطقي)
2.انسان به حكم عقل و منطق ميان بد و بدتر ؛ بد را انتخاب مي كند.
3.در جوامع امروزي غالب افراد عالم نيستند و قدرت تشخيص حق از باطل را ندارند.
4.اگر فرد مرتد عقايد مرتدانه اش را در جامعه ابراز كند و غير معتقدين به هرچه از اسلام شيعي است انديشه ها و شبها هايشان را آزادانه و بدون ترس مطرح كنند و تبليغ كنند اكثريت دين غير استدلالي شان را هم حتي از دست مي دهند و اينگونه بين دين و اسلام غير استدلالي فرد(دليل براي عقايدش ندارد.) كه بد است و كافر و غير معتقد بودن همان فرد باز هم بدون دليل و از روي تبليغ و تاثير پذيري از كفار كه بد تر است بد تر را انتخاب كرده ايم.
5. انتخاب بدتر از ميان بد و بدتر كاري غير عقلاني است و از ساحت ربوبي خدا و دينش يعني اسلام و حججش يعني حضرت رسول و ائمه و احكام دين خدا كار غير عقلاني به دور است.
6.حكم اعدام براي مرتد و كافري كه قصد تبليغ و ترويج عقايد باطلش را دارد به حكم يك عامل باز دارنده و ترساننده است كه هر روز يكي از يك جا با يك عقيده ي جديد و چند شبهه ظاهر نشود و دين مردم را به خطر بيندازد و اينگونه جامعه پر از هزاران اعتقاد و نظر و عقيده و دين شود. و اين حكم در جامعه و شرايط حاضر عقلاني است.
7. حال اگر نعوذ بالله خداوند پزشكي باشد و ملت مسلمان بيماري باشند و افراد و عقايد باطب و مرتدانه مانند بيماري باشد و اين حكم اعدام مانند دارو باشد ؛ بهتر است پزشك دستور به مصرف آن دارو به بيمار بدهد چه بيمار بخواهد و چه بيمار نپذيرد تا خوب شود و اين دارو براي سلامت خود اوست.
(البته تمثيل ، استلال حجت آور نيست و براي تقريب ذهن عرض كردم.)
به هر حال مي بخشيد كه وقت جنابان گرامي را گرفتم و به خصوص سائل محترم.
الحمد لله الّذي جَعَلَنا من المتمسّكين بولاية امير المومنين
زياده عرضي نيست.
التماس دعا
طارق
اي حيوان ناطق بدان:برباد فنا تا ندهي گرد خودي راهرگز نتوان ديد جمال احدي راو بدان فرودگاه شيطان خودبيني و تكبر است براي همين است كه شيطان به عزّت خدا قسم خورد همه را اغوا كند جز مخلَصين را و ويژگي انسان با اخلاص آن است كه آنقدر محو جمال و جلال خداست كه نه در فكر و نه در عمل هيچ توجهي به خويش ندارد.رابطه ي عكس ميان توجّه به خدا و تكبر بسيار مهم است در مسير سعادت انسان.
[SIGPIC][/SIGPIC]
-
تشکرها 2
-
۱۳۸۷/۰۶/۲۲, ۱۰:۰۳ #18
با تشکر از فرمایشات جناب طارق
یکی از اشتباهاتی که من کردم این بود که قبل از مطرح کردن سوالم دلیل بیان اون رو نگفتم
تا حدود یک سال و نیم پیش من فردی بودم که وقتی ازم میپرسیدن دینت چیه میگفتم :فکر میکنم اسلام میگفتم اسلام چون از بدو تولد و به واسطه والدین مسلمان و تولد در یک کشور اسلامی من رو یک نوزاد مسلمان می نامیدن،تا وقتی به سن تکلیف رسیدم،از اون موقع بود که ازم میخواستن کارهایی انجام بدم که به نظرم مسخره بود،مادرم بهم میگفت چادر سرت کن رو به قبله وایسا و خم راست شو و یه سری کلمات به زبان عربی بگو که من اصلا نمیدونستم چی هست ،وقتی هم سوال میکردم میگفت:دخترم خدا گفته،یه مسلمون باید این کارها رو بکنه وگرنه مسلمون نیست،بهم میگفتن دختر باید حجاب داشته باشه،وقتی میگفتم دلم نمیخواد این همه خودمو پارچه پیچ کنم میگفتن عیبه دختر خدا ناراحت میشه تازه اونوقت دیگه مسلمون نیستی،روزه گرفتن شروع شد،چرا ما باید این همه گرسنگی بکشیم؟...خدا گفته ،اسلام گفته و یه مسلمون باید اطاعت کنه،....وقتی به سن جوونی رسیدم دیگه سوال نمیکردم ،چون جوابش رو میدونستم،خدا گفته پیامبر گفته و من باید اطاعت کنم بدون اینکه بدونم چرا،از دینم بدم می اومد چون جواب همه سوالام یکی بود،شده بودم یه مسلمون شناسنامه ای،دیگه نه دوست داشتم نماز بخونم نه روزه بگیرم و نه خیلی چیزای دیگه(من مسلمون نبودم)،..اما یکتا پرست بودم،تا یک سال و نیم پیش خدا کسی رو سر راهم قرار داد که اون فرد بهم فهموند باید کی باشم،جواب خیلی از سوالهام رو میداد،کم کم منو به جایی رسوند که بر عکس بچگی و نوجونی نمازمو با عشق بخونم چون من میدونستم چرا باید یه مسلمون نماز بخونه، روزمو با عشق میگرفتم چون من میدونستم چرا یه مسلمون باید روزه بگیره،با عشق حتی چادر به سر میکردم چون میدونستم چرا باید یه دختر مسلمون چادر سر بکنه،و حالا...اینجا رو دوست دارم چون به قول جناب طارق جاییه که میتونی سوالاتو بپرسی در مورد خیلی چیزا تحقیق کنی،من تصمیم دارم مسلمون باشم اما یه مسلمون واقعی ،من دلم نمیخواد خیلی چیزا رو به نام اسلام و دین به خوردم بدن،من دلم میخواد دلیل انجام خیلی از کارهای مسلمونا رو بدونم ،من دلم نمیخواد اسلام رو از بَر کنم دلم میخواد اونو یاد بگیرم ،دلم میخواد اگه یه غیر مسلمون اومد و گفت چرا نماز میخونی چرا فلان کارو میکنی بتونم جوابشو بدم،بتونم با عشق جوابشو بدم،من نمیخوام جوابی رو که یه زمانی بهم میدادن بهش بگم...اینکه اسلام گفته و خدا میگه و تو چون مسلمونی باید رعایت کنی برای من جواب قانع کننده ای نیست،نیست چون علامت سوال به وجود اومده تو ذهنم با این جواب کلیشه ای همچنان باقی خواهد موند
اینارو نگفتم که سرگذشتمو گفته باشم،نه...اینارو گفتم چون من قراره تو این سایت بمونم و باید بگم خیلی سوالها دارم و از دینم انتظار دارم بهم جواب بده
من جواب سوالهامو میخوام و این انتظار اصلا زیاد نیست،این حق منه،روزی من باید سوالهای متعدد فرزندان خودم رو در مورد اسلام جواب بدم،و من اصلا دلم نمیخواد در جواب همه سوالاشون بگم خدا گفته و اسلام گفته و تو باید اطاعت کنی،من نمیخوام کسانی که پرورش میدم مسلمان شناسنامه ای باشن و دلیل هیچ یک از کارهاشون رو ندونن،من میخوام بعد از من ها مسلمونایی بیان که اگه یه فرد غیر مسلمون ازشون مثلا پرسید حکم ارتداد چیه سریع و با دلیل و منطق بهش جواب بدن
من سوالهای زیادی دارم که دین من وظیفه داره پاسخ بده...اگر میخواد مسلمون واقعی پرورش بده
من کاملا بی غرض سوالهامو مطرح میکنم و خواهم کرد
و واقعا از دوستانی که لطف دارن و صبورانه جوابمو میدن تا قیامت سپاسگذارم و دعاگوی همشون خواهم بود
ویرایش توسط نیایش : ۱۳۸۷/۰۶/۲۲ در ساعت ۱۳:۲۵
رمضان بهترین ماه خداشب قدر بهترین شب خداومن مشتاق نیایش بهترین بهترین ها در بهترین بهترین زمان ها هستم
در طوفان زندگی با خدا بودن بهتر از ناخدا بودت است
-
تشکرها 5
-
۱۳۸۷/۰۶/۲۳, ۰۲:۰۲ #19
- تاریخ عضویت
مرداد ۱۳۸۷
- نوشته
- 1,002
- مورد تشکر
- 1,397 پست
- حضور
- 12 ساعت 25 دقیقه
- دریافت
- 0
- آپلود
- 1
- گالری
- 0
اسلام دین زحمت
حکم ارتداد نیز حکمی است که در طول تاریخ بارها و بارها مورد سواستفاده قرار گرفته است دانشمندان فرق مختلف اسلامی با این حکم مواجه شده اند نیز فرقه های دینی . فردوسی طوسی از این جمله است . شیعیان بارها با این حکم مواجه شده و قتل عام شده اند
اما انچه بطور خلاصه میتوان گفت اینست که : هیچ اشکالی ندارد که مسلمانی به این نتیجه برسد که دین (مادی - الهی) دیگری انتخاب کند او میتواند از اسلام خارح شود اما اگر بخواهد از ان پس به مقابله سر سختانه و دشمنانه با اسلام و مسلمان و موضع گیری علیه ان بپردازد مرتد محسوب میشود و جامعه اسلامی با و جود شرایطی با ان برخورد میکند که مسلما این برخورد الزما اعدام نیست در واقع مرتد ازنظر اسلام کسی است که پس از کنار گذاردن بیرون شدن از اسلام به مبارزه با عقاید و ایمان و باورهای مردم جامعه اسلامی روی اورده و به این جهت یک مجرم اجتماعی شناخته میشود نه یک مجرم اعتقادی ، زیرا اعتقاد جرم نیست.
ویرایش توسط mmj : ۱۳۸۷/۰۶/۲۳ در ساعت ۰۲:۰۳
-
تشکرها 2
-
۱۳۸۷/۰۷/۰۱, ۲۳:۲۳ #20
ارتداد در قرآن
مقدمه
<ارتداد» در لغتبه معنى بازگشت و رجوع چيزى به غير خود است و گاهى به معنى صيرورت يعنى شدن است. در اصطلاح ارتداد يعنى حالت جديد اعتقادى كه در مسلمانى با انكار يكى از اصول سه گانه دين يا نفى اصلى از اصول ضرورى دين رخ دهد به طورى كه موجب انكار اصول سه گانه دين شود. رخ مىدهد در مفهوم قرآنى، ارتداد در صورتهايى همچون بازگشت از ايمان به كفر، برگشت از دين به كفر و نيز بازگشتبه گذشته به كار رفته است.
در مورد شرطهاى لازم براى تحقق ارتداد، در آيات ويژه ارتداد به شرط اختيار اشاره شده است. همچنين در قرآن آثار سويى براى ارتداد بيان شده است، از جمله حبط اعمال و زيان در آخرت; غضب و خشم و عذاب خداوند; زينتيافتن اعمال زشت فرد مرتد به دستشيطان; عدم نصرت خداوند در هدايت مرتد; و نيز توجه لعنتخدا و ملائكه و همه مردم به مرتد. براى هر يك از اين آثار سوء نمونههايى در قرآن به چشم مىخورد. از جمله مواردى كه قرآن كريم در خصوص مرتد از آن سخن به ميان آورده، مساله توبه مرتد است. به موجب برخى از آيات مربوط به اين موضوع، توبه مرتد به طور مطلق پذيرفته مىشود چه مرتد ملى و چه مرتد فطرى، چه زن و چه مرد. به موجب برخى از اين آيات توبه مرتد در صورت تكرار پذيرفته نمىشود. در مقابل، رواياتى پذيرش توبه مرد مرتد فطرى را رد مىكنند كه بايد بين اين آيات و آن روايات را به شكلى جمع نمود.
در مورد حكم فقهى ارتداد، از ميان مجازاتهاى بيان شده براى مرتد، در قرآن به مساله پذيرش يا عدم پذيرش توبه مرتد و مجازات از بين رفتن پيوند زناشويى و ممنوعيت ازدواج اشاره شده است. در فقه اهل سنت و بنا به راى برخى فقهاى شيعه، منافق و زنديق حكم مرتد را دارد. در قرآن آياتى در خصوص ارتداد وجود دارد كه در آنها از منافقان سخن به ميان آمده و اختلاف نظرى كه در تعابير مربوط به منافق وجود دارد موجب اختلاف نظر در حكم فقهى منافق و زنديق شده است. از سويى مشركان و اهل كتاب براى سوق دادن مسلمانان به سوى ارتداد تلاشهايى كردهاند و مسلمانان به واسطه ثبات در ايمان در برابر آنها پايدارى كرده و نقشه آنها را نقش بر آب نمودهاند
اطلاعات موضوع
کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
اشتراک گذاری