صفحه 1 از 12 12311 ... آخرین
جهت مشاهده مطالب کارشناسان و کاربران در این موضوع کلیک کنید   

موضوع: سئوالاتي پيرامون مرتد و ارتداد

  1. #1

    تاریخ عضویت
    جنسیت بهمن ۱۳۸۶
    نوشته
    25
    مورد تشکر
    25 پست
    حضور
    نامشخص
    دریافت
    0
    آپلود
    0
    گالری
    0

    پرسش سئوالاتي پيرامون مرتد و ارتداد




    به نام خدا
    یکی از اساتید اخلاق در باب ارتداد می فرمودند اگر شخصی دستورات دین را بپذیرد الا یکی (با آنکه می داند دستور خداست) مرتد به حساب می آید.من باب مثال قضیه ی ابلیس را میگفتند که فقط در یک موضوع از فرمان خدا سر پیچید اما برای همیشه مرتد درگاه الهی شد .
    اما سوال من:آیا شخصی که برفرض حجابش را رعایت نمی کند یا نماز نمی خواند طبق این قضیه مرتد به حساب می آید ؟ اگر پاسخ مثبت است یعنی حکم مرتد را دارد وباید به قتل برسد؟
    ویرایش توسط جان بركف : ۱۳۹۲/۱۰/۰۵ در ساعت ۱۱:۲۴
    فلئن اخرتنی الدهوروعاقنی عن نصرک المقدور ولم اکن لمن حاربک محاربا ولمن نصب لک العداوه مناصبافلاندبنک صباحا ومساء...حتی اموت بلوعه المصاب

  2. تشکر


  3. #2

    تاریخ عضویت
    جنسیت اسفند ۱۳۸۵
    نوشته
    1,032
    مورد تشکر
    2,937 پست
    حضور
    نامشخص
    دریافت
    1
    آپلود
    0
    گالری
    0



    با سلام
    باران گرامی ، در تعریف مرتد آمده است :
    مسلمانی که منکر خدا یا پیغمبر شود یا حکم ضروری دین ، یعنی حکمی را که مسلمانان جزء دین اسلام میدانند مثل واجب بودن نماز و روزه انکار کند در صورتی که منکر شدن ان حکم به انکار خدا یا پیغمبر برگردد مرتد است .
    در مورد قتل مرتد نیز شرایطی وجود دارد که تا آن شروط محرز نشود حکم اعدام جاری نمیشود .
    در ارتداد بلوغ ، عقل ، اختیار و قصد اعتبار می شود .همچنین ارتداد با شهادت دو مرد عادل و یا اقرار ثابت می شود .
    ضمن اینکه باید دانست مرتد اگر زن باشد اعدام نمی شود .بلکه زندانی میشود ( برای اطلاع از احکام مرتد به توضیح المسائل مراجعه کنید )
    در خصوص سوال شما با ید گفت خانمی که حجاب خود را رعایت نمی کند اولا باید اثبات شود که او در این عمل انکار ضروری دین را قصد کرده است و علاوه بر بلوغ و عقل و اختیار و قصد ، آگاهی کامل از حجاب و حدود شرعی آن نیز دارد ، همچنین باید دید آیا انکارش به انکار خدا و پیغمبر بر میگردد یا خیر تنها از روی سهل انگاری و بی تقیدی حجاب را رعایت نمی کند . حتی در صورتی که شروط ارتداد را نیز دارا باشد اعدام نمی شود طبق مطلبی که در بالا ذکر شد .
    در مورد ترک نماز نیز وضع به همین شکل است باید دید آیا ترک نماز از روی سهل انگاری و عدم آگاهی صورت گرفته است یا از روی انکار ضروری دین و انکار خدا و پیغمبر ، آنهم با اقرار و یا شهادت دو عادل نزد حاکم شرع تا حکم اعدام را داشته باشد .
    عموم گناهانی که بدین شکل انجام می شوند از سر جهل و یا سهل انگاری است و قصد انکار در میان نیست .


  4. #3

    تاریخ عضویت
    جنسیت بهمن ۱۳۸۶
    نوشته
    25
    مورد تشکر
    25 پست
    حضور
    نامشخص
    دریافت
    0
    آپلود
    0
    گالری
    0

    *




    به نام خدا
    با تشکر آنچه برای من ایجاد سوال کرد این بود که در اطراف خود خیلی ها را دیده ایم که برفرض برای توجیه خمس ندادن خودشان می گویند ما مالیات می دهیم به جای آن به موسسه های خیریه کمک می کنیم واصلا حکم خدا در مغزشان فرو نمی رود خب این ناشی ازغفلت نیست .عناد محض است.از طرفی فرمایش ایشان هم متین بود .بالاخره تکلیف چیست؟

    فلئن اخرتنی الدهوروعاقنی عن نصرک المقدور ولم اکن لمن حاربک محاربا ولمن نصب لک العداوه مناصبافلاندبنک صباحا ومساء...حتی اموت بلوعه المصاب

  5. تشکر


  6. #4

    تاریخ عضویت
    جنسیت اسفند ۱۳۸۵
    نوشته
    1,032
    مورد تشکر
    2,937 پست
    حضور
    نامشخص
    دریافت
    1
    آپلود
    0
    گالری
    0



    سلام
    همونطور که در پست قبلی هم عرض شد تا شروط مذکور محرز نشه نه حکم ارتداد رو داره و نه اعدام و اما مطلبی که فرمودید :
    بنده هم با این اشخاص زیاد برخورد کردم ببینید بعضیا از اینکه برای مسائل مختلف هزینه کنند ناراحت میشن اما این به انکار ضروری دین بر نمی گرده مثلا همین مثالی که شما زدید ببینید طرف به حکومت اسلامی مالیات میده یا میگه به موسسات خیریه کمک میکنه خوب اینها نشونه قبول اصل دین و خدا است یا انکار اون ؟ میگه خمس نمی دم چون مالیات می دم و به موسسات خیریه کمک میکنم نمی گه اصل انفاق رو قبول ندارم ( اتفاقا این مساله رو قبول داره )
    نمی گه هزینه نمی کنم چون خمس دروغه چون نعوذ بالله خدا دروغه یا ... میگه میخوام اونطور که صلاح میدونم هزینه کنم و این به انکار ضروری دین برنمیگرده .

  7. تشکر


  8. #5

    تاریخ عضویت
    جنسیت شهريور ۱۳۸۷
    نوشته
    31
    مورد تشکر
    66 پست
    حضور
    نامشخص
    دریافت
    0
    آپلود
    0
    گالری
    0

    اگر مسلمونی دین دیگه ای انتخاب کنه مرتد نامیده میشه و حکمش اعدامه؟!




    مرتد=اعدام؟ مرتد=اعدام؟

    خدایا این سوال رو از خیلیا پرسیدم چرا هیشکی نمیتونه جواب بده؟!
    مگه ما مسلمون نیستیم؟! پس چرا به این سوال که راجع به دینمونه نمیتونیم جواب بدیم؟!
    چرا وقتی این سوالو از هر کی میپرسم لبشو گاز میگیره و میگه زشته دختر؟!
    چرا وقتی داشتن تو گوشم اذان میگفتن جواب این سوال رو بهم نگفته بودن؟!
    چون بچه بودم؟!
    حالا که بزرگ شدم...
    چرا کسی اینو بهم نمیگه؟!
    چرا هر کی یه چیزی میگه؟!

    این سوال سختیه؟!

    اگر مسلمونی بخواد دین دیگه ای انتخاب کنه مرتد نامیده میشه و حکمش اعدامه؟!!!!!!!!!!

    میشه لطفا یه جواب قانع کننده بهم بدین؟!

    ویرایش توسط فاطمه ایمانی : ۱۳۸۸/۰۹/۲۰ در ساعت ۱۷:۴۶ دلیل: تغییر عنوان

    رمضان بهترین ماه خدا
    شب قدر بهترین شب خدا
    ومن مشتاق نیایش بهترین بهترین ها در بهترین بهترین زمان ها هستم


    در طوفان زندگی با خدا بودن بهتر از ناخدا بودت است


  9. #6

    تاریخ عضویت
    جنسیت خرداد ۱۳۸۷
    نوشته
    73
    مورد تشکر
    275 پست
    حضور
    نامشخص
    دریافت
    0
    آپلود
    0
    گالری
    0



    براي پي بردن به فلسفه اين حكم الهي بايد خاستگاه وضع اين حكم از ديدگاه قرآن بررسي شود. قرآن نقل مي نمايد:
    "جمعي از اهل كتاب (يهود) گفتند (برويد ظاهراً) به آنچه بر مؤمنان نازل شده در آغاز روز ايمان بياوريد، و در پايان روز كافر شويد و (باز گرديد) شايد آن‏ها (از دين خود) باز گردند".(1)
    دوازده نفر از دانشمندان يهود خيبر و نقاط ديگر، نقشه‏اي ماهرانه براي متزلزل ساختن باور و ايمان بعضي از مؤمنان طرح نموده و با يكديگر تباني كردند كه صبحگاهان خدمت پيامبر اسلام(ص) برسند و ظاهراً ايمان بياورند، ولي در آخر روز از آيين برگردند. هنگامي كه از علت كارشان سؤال شد بگويند: ما صفات محمّد(ص) را از نزديك مشاهده كرديم و هنگامي كه به كتب ديني خود مراجعه نموده يا با دانشمندان ديني خود مشورت كرديم، ديديم صفات و روش او با آنچه در كتب ما است، تطبيق نمي كند و از اين رو برگشتيم. اين موضوع سبب مي شود كه عده‏اي بگويند اين‏ها كه به كتب آسماني از ما آگاه ترند، لابد آنچه را گفته‏اند راست مي گويند و به اين وسيله ايمان مسلمانان متزلزل مي گردد.(2)
    مكر و نيرنگ كفار به وسيله خداوند آشكار گرديد و خدا حدّ ارتداد را وضع نمود. بايد توجه داشت كه اين ترفند مختص زمان رسول خدا(ص) نمي باشد، بلكه در همه زمان‏ها امكان اجراي آن وجود دارد.
    اسلام با وضع چنين حكمي جلوي مفاسد احتمالي (كه برخي نيز به وقوع پيوسته) را گرفته است كه در ذيل به نمونه هايي از اين مفاسد اشاره مي كنيم:
    1- همه مسلمانان از نظر اعتقاد و ايمان دروني در سطح بالا نيستند، بلكه برخي افراد در ايمانشان سست هستند. اين گونه تبليغات افراد سست ايمان را تحت تأثير قرار مي دهد و آن‏ها را از مسير حق باز مي دارد. حدّ و حكم شرعي ارتداد مي تواند افراد را از انحراف باز دارد.
    2- اگر اسلام جلوي اين روند را نمي گرفت، نوعي جنگ رواني عليه دين صورت مي گرفت و كفار با تبليغات شديد عليه اسلام، علاوه بر اين كه مسلمانان را دلسرد مي كردند، باعث دلسرد شدن افرادي كه گرايش به اسلام داشتند مي شدند.
    3- مهم‏ترين مسئله ارتداد، پيامدهاي سياسي، اجتماعي و فرهنگي آن است.
    در جامعه اسلامي كه اسلام و احكام و قوانين آن پايه براي رفتارهاي فردي و اجتماعي و روابط خانوادگي و تعيين كننده رفتار انسان‏ها با يكديگر و ارزش‏هاي اخلاقي جامعه است، هر گونه اختلالي در ايمان و اعتقاد انسان‏ها با توجه به همسنگ نبودن آگاهي‏ها، در رفتارها تأثير گذاشته و التزام به احكام و قوانين ديني واجتماعي را سست مي كند و اركان جامعه را مورد تهديد جدّي قرار مي دهد.
    همچنين گسترش افكار انحرافي در جامعه كه از طرف افراد مرتد ايجاد مي شود، نيروي مسلمانان را از جهت كمّي و كيفي مورد تهديد قرار مي دهد، از اين جهت هر گونه برنامه ريزي بر اساس نيروهاي اسلامي در جامعه، غير ممكن خواهد بود.
    با توجه به موارد فوق كاملاً مشخّص مي شود كه حكم ارتداد، يك حكم اجتماعي و سياسي است، هم چنين آنچه در روايات در مورد حكم ارتداد بيان شده، در زماني است كه انكار دين اسلام جاحدانه باشد، يعني شخصي به رغم حقانيّت دين اسلام به جهت انگيزه‏هاي نادرست از دين اسلام خارج شده و در مقابل آن موضع‏گيري نمايد؛ بنابراين اگر كسي دين ديگري غير از اسلام را (آن هم پس از بررّسي و به دور از هر گونه حُبّ و بُغض و مشكلات ديگر) انتخاب نمايد، اين عقيده براي او محترم است، تا زماني كه به صورت موضع‏گيري در مقابل اسلام در نيايد. به همين خاطر، ارتداد تضادي با آزادي عقيده (كه در اسلام محترم شمرده شده است) ندارد. البته احترام به آن به معناي حقانيّت و درستي هر عقيده‏اي نمي باشد.
    حكم ارتداد در اديان آسماني ديگر نيز بيان شده و طبيعي است كه هر ديني براي محافظت از كيان خود، راهكارهايي را براي وحدت پيروان انديشيده باشد.
    در مورد اديان ديگر و از جمله مسيحيت بايد توجه داشت كه اوّلاً اين دين دقيقاً آن نيست كه حضرت مسيح آورده باشد. آنچه به نام انجيل امروزه در دست مسيحيان قرار دارد، كتاب آسماني حضرت مسيح نيست. اين مطلب را مسيحيان نيز اذعان دارد. ثانياً در انجيل موجود، جملاتي وجود دارد كه به آمدن پيامبري پس از مسيح بشارت داده و به پيروي از او فرمان داده است. اگر كسي پس از تحقيق و بررسي به اين نتيجه برسد كه پيامبر پس از مسيح، حضرت محمد(ص) است و به او ايمان آورد، به پيام انجيل و حضرت مسيح گوش فرا داده است و حتي از جهت دين آن‏ها نبايد مرتد محسوب شود.
    ثالثاً اگر به فرض بپذيريم كه هيچ گونه تحريفي در اين دين صورت نگرفته باشد، اما از آن جا كه دين اسلام خود را تكميل كننده دين مسيحيت مي شناسد و به آن به عنوان ديني كه در زمان خود صحيح بوده اما اكنون نسخ شده است، نگرسته مي شود، هم چنين چون دين اسلام آخرين پيام الهي است شخص مؤمن به خداوند بايد به آخرين پيام الهي گوش فرا دهد. مسيحي اگر به خدا ايمان داشته باشد، كاملاً معقول و منطقي است كه به دين اسلام و كامل‏ترين پيام آسماني اعتقاد داشته باشد. با وجود پيام كامل الهي، تبعيت از پيامي كه زمان آن سپري شده و نسبت به آخرين پيام، كامل نيست، غير منطقي است.
    در موردحكم ارتداد و آزادي عقيده اضافه مي كنيم كه دين اسلام فطري است. اگر فردي به اصول و فروع اسلام آشنا باشد و حالت انكار نداشته باشد، به صورت طبيعي و معمولي به آن ايمان مي‏آورد. قرآن مي‏گويد: "لا اكراه في الدين؛ در پذيرش عقيده اكراه نيست". اصولاً عقيده با اكراه سازگار نيست. اين سخن درستي است اما قرآن به دنبال سخن مذكور مي‏گويد: "قد تبيين الرشد من الغي؛ راه راست از راه‏هاي انحرافي و نادرست روشن است".(3) يعني وقتي راه رشد و حقيقت آشكار است، دليلي براي اكراه و اجبار وجود ندارد، زيرا عقل سليم بدون داشتن انكار و عناد آن را پذيرا است.
    اما انسان حق ندارد از آزادي سوءاستفاده كند و به بهانه آزادي، اعتقادات جامعه را به باد مسخره بگيرد و امنيت فكري و فرهنگي اجتماع را متزلزل و مختل نمايد.و حكم ارتداد نيز براي چنين موردي است.
    اين سخن نيز مورد پذيرش عقل و عرف است.
    حال اگر فردي در خانواده مسلمان تشخيص داد كه دين اسلام بر حق نيست، مي‏تواند دين ديگر را انتخاب كند، اما در جامعه‏اي كه براساس اعتقادات و باورهاي ديني، قوانين، رفتارهاي اجتماعي و فردي، اميال و آرزوهاي انسان‏ها ارزش‏هاي اخلاقي شكل گرفته كه هر يك از اين موارد كاركردهاي بسياري در زندگي فردي و اجتماعي دارد، حق ندارد در برابر دين و اعتقادات موضع‏گيري نموده و درصدد تخريب آنها باشد، زيرا آثار نامطلوب در زندگي فردي و ا جتماعي ايجاد خواهد كرد و باعث تزلزل اركان اجتماعي خواهد شد، بنابراين ارتداد از اين جهت كه افكار عمومي و ايمان مردم را متزلزل مي‏كند، اظهار آن روا و شايسته نيست، و با وجود يك سري شرايط اسلام با مرتد برخورد مي‏كند. اما اگر باور خود را رواج نداد و به امنيت فكري و فرهنگي جامعه آسيبي وارد نكرد، به او كاري ندارند و حكم ارتداد نداشته و عقيده‏اش نزد خودش محترم است.
    اين كه خدا با او چگونه برخورد مي‏كند، تنها خدا مي‏داند كه وي صداقت دارد يا از روي عناد و لجاجت به اين عقيده روي آورده است. خداوند فرداي قيامت بر پايه عدل و حكمت، با او رفتار خواهد كرد. همو فرموده است: "اگر حجت بر كسي تمام نشده باشد، مؤاخذه‏اش نمي‏كند.(4) مي‏گويد: هر قدر كه عقلش خوبي‏ها را كه درك كرده، به آن عمل كرده است، ثواب و پاداش دريافت مي‏كند و به هر اندازه، در عمل، كوتاهي و يا ضد باورش را انجام داده است، جزا و كيفر مي‏بيند.
    نتيجه:صرف خارج شدن از اسلام ، موجب اجرای حكم اعدام نمی شود ، بلكه این حكم با شرایط و ضوابط خاص در صورتی كه امنیت عقیدتی و ایمانی جامعه را مختل كند و به مقابله با آن برخیزد و امنیت اعتقادی افراد جامعه را مورد هجوم یا تمسخر و استهزاء قرار دهد ، جاری می شود
    پي نوشت‏ها:
    1. آل عمران (3) آيه 73.
    2. تفسير نمونه، ج 2، ص 466.
    3 . بقره (2) آيه 256.
    4 . اسراء (17) آيه 15.


  10. #7

    تاریخ عضویت
    جنسیت فروردين ۱۳۸۶
    نوشته
    1,251
    مورد تشکر
    2,255 پست
    حضور
    نامشخص
    دریافت
    0
    آپلود
    0
    گالری
    10



    نقل قول نوشته اصلی توسط نیایش نمایش پست
    مرتد=اعدام؟ مرتد=اعدام؟

    خدایا این سوال رو از خیلیا پرسیدم چرا هیشکی نمیتونه جواب بده؟!
    مگه ما مسلمون نیستیم؟! پس چرا به این سوال که راجع به دینمونه نمیتونیم جواب بدیم؟!
    چرا وقتی این سوالو از هر کی میپرسم لبشو گاز میگیره و میگه زشته دختر؟!
    چرا وقتی داشتن تو گوشم اذان میگفتن جواب این سوال رو بهم نگفته بودن؟!
    چون بچه بودم؟!
    حالا که بزرگ شدم...
    چرا کسی اینو بهم نمیگه؟!
    چرا هر کی یه چیزی میگه؟!

    این سوال سختیه؟!

    اگر مسلمونی بخواد دین دیگه ای انتخاب کنه مرتد نامیده میشه و حکمش اعدامه؟!!!!!!!!!!


    میشه لطفا یه جواب قانع کننده بهم بدین؟!
    باسلام
    پاسخ به این سوال شما اصلا هم سخت نیست.وحتی درباره آن کتابها هم نوشته شده است.من فقط در یک جمله یک جواب کلی مید هم وانشاءالله سرفرصت به تفصیل به آن می پردازیم.
    انتخاب دین واختیار کردن آن ؛مثل انتخاب اجناس از داخل یک مغازه نیست که اگر به دلت نچسنید آن را یا پس دهی یا بیاندازی دور ویک جنس دیگری اختیار کنی.در مبانی اسلام آمده است که برای انتخاب دینت برو تحقیق کن واصلا تقلید هم جایز نیست.بعد از آنکه تحقیق کردی وبر اساس معیارهای صحیح به درستی دین مورد نظرت رسیدی ودین حق را دریافتی .دیگر به این سادگی ها نیست که بتوانی به راحتی این دین را کنار بگذاری.
    آن هم به دلایلی که بیشتر به جهل افرادبرمی گردد.ارتداد، ثمره‏ى نداشتن معرفت و محبّت نسبت به دين و خداست‏.
    . ارتداد در دين برگشتن مسلمان است از اسلام بكفر . (یعنی مسلمان کافر شود نه آنکه دینش را عوض کند.چون درهر صورت کسانی که دینی دارند که کافر محسوب نمی شوند) و اين ارتداد(خروج از اسلام به کفر هم) بردو قسم است:
    فطرى و ملى.
    فطرى آنست كه نطفه آن در اسلام منعقد شده سپس كافر شود مثل بسيارى از اين جوانان عصرى رجالا و نساء بالاخص محصلين و محصلات و ارتداد منحصر باين نيست كه يهودى شود يا نصرانى بلكه اگر يكى از ضروريات دين را منكر شد مرتد ميشود مگر آنكه لشبهة باشد كه بايد رفع شبهه آن را كرد و حكم مرتد فطرى اعدام است بيكى از انحاء ثلاثة.
    و ملّى آنست كه نطفه آن در كفر منعقد شده باشد سپس اسلام آورد بعدا بحالت كفر برگردد و حكمش حبس است تا بميرد يا اسلام اختيار كند و از براى مرتد پنج حكم گفتند:
    1- نجاست بدن 2- بطلان ازدواج 3- ممنوعيت از ارث 4- قتل 5- كه محل اختلاف است عدم قبول توبه و تحقيق آنست كه توبه او قبول ميشود و ازدواج او بعقد جديد صحيح است و اگر قبل از ثبوت نزد حاكم توبه کرد قتل هم برداشته ميشود و لكن ارث اگر مورث او در حال ارتداد بميرد باو برنميگردد و اگر پس از توبه بميرد ارث ميبرد.

    امیدوارم به جوابتون در حد اجمال رسیده باشید.
    ویرایش توسط شهيدان : ۱۳۸۷/۰۶/۲۱ در ساعت ۱۰:۲۵
    زخون هر شهيدي لاله اي رست** مبادا روي لاله پا گذاريم


  11. #8

    تاریخ عضویت
    جنسیت مرداد ۱۳۸۷
    نوشته
    211
    مورد تشکر
    337 پست
    حضور
    نامشخص
    دریافت
    0
    آپلود
    0
    گالری
    0



    به نام خدا
    عالی بود جناب معصومی
    دقیقاً دیشب موقع افطار آیت الله مکارم هم داشتند سر همین موضوع صحبت می کردند.

    خانوم نیایش نتیجه ای که جناب معصومی گرفتند بسیار مهم است.به آن دقت کنید.
    موفق باشید


  12. #9

    تاریخ عضویت
    جنسیت ارديبهشت ۱۳۸۷
    نوشته
    494
    مورد تشکر
    732 پست
    حضور
    31 دقیقه
    دریافت
    2
    آپلود
    0
    گالری
    0



    بله كاملا درسته.
    تغيير دين به معني ارتداد نيست و حكم اعدام ندارد.


  13. #10

    تاریخ عضویت
    جنسیت شهريور ۱۳۸۷
    نوشته
    31
    مورد تشکر
    66 پست
    حضور
    نامشخص
    دریافت
    0
    آپلود
    0
    گالری
    0



    نقل قول نوشته اصلی توسط معصومي نمایش پست
    براي پي بردن به فلسفه اين حكم الهي بايد خاستگاه وضع اين حكم از ديدگاه قرآن بررسي شود. قرآن نقل مي نمايد:
    "جمعي از اهل كتاب (يهود) گفتند (برويد ظاهراً) به آنچه بر مؤمنان نازل شده در آغاز روز ايمان بياوريد، و در پايان روز كافر شويد و (باز گرديد) شايد آن‏ها (از دين خود) باز گردند".(1)
    دوازده نفر از دانشمندان يهود خيبر و نقاط ديگر، نقشه‏اي ماهرانه براي متزلزل ساختن باور و ايمان بعضي از مؤمنان طرح نموده و با يكديگر تباني كردند كه صبحگاهان خدمت پيامبر اسلام(ص) برسند و ظاهراً ايمان بياورند، ولي در آخر روز از آيين برگردند. هنگامي كه از علت كارشان سؤال شد بگويند: ما صفات محمّد(ص) را از نزديك مشاهده كرديم و هنگامي كه به كتب ديني خود مراجعه نموده يا با دانشمندان ديني خود مشورت كرديم، ديديم صفات و روش او با آنچه در كتب ما است، تطبيق نمي كند و از اين رو برگشتيم. اين موضوع سبب مي شود كه عده‏اي بگويند اين‏ها كه به كتب آسماني از ما آگاه ترند، لابد آنچه را گفته‏اند راست مي گويند و به اين وسيله ايمان مسلمانان متزلزل مي گردد.(2)
    مكر و نيرنگ كفار به وسيله خداوند آشكار گرديد و خدا حدّ ارتداد را وضع نمود. بايد توجه داشت كه اين ترفند مختص زمان رسول خدا(ص) نمي باشد، بلكه در همه زمان‏ها امكان اجراي آن وجود دارد.
    اسلام با وضع چنين حكمي جلوي مفاسد احتمالي (كه برخي نيز به وقوع پيوسته) را گرفته است كه در ذيل به نمونه هايي از اين مفاسد اشاره مي كنيم:
    1- همه مسلمانان از نظر اعتقاد و ايمان دروني در سطح بالا نيستند، بلكه برخي افراد در ايمانشان سست هستند. اين گونه تبليغات افراد سست ايمان را تحت تأثير قرار مي دهد و آن‏ها را از مسير حق باز مي دارد. حدّ و حكم شرعي ارتداد مي تواند افراد را از انحراف باز دارد.
    2- اگر اسلام جلوي اين روند را نمي گرفت، نوعي جنگ رواني عليه دين صورت مي گرفت و كفار با تبليغات شديد عليه اسلام، علاوه بر اين كه مسلمانان را دلسرد مي كردند، باعث دلسرد شدن افرادي كه گرايش به اسلام داشتند مي شدند.
    3- مهم‏ترين مسئله ارتداد، پيامدهاي سياسي، اجتماعي و فرهنگي آن است.
    در جامعه اسلامي كه اسلام و احكام و قوانين آن پايه براي رفتارهاي فردي و اجتماعي و روابط خانوادگي و تعيين كننده رفتار انسان‏ها با يكديگر و ارزش‏هاي اخلاقي جامعه است، هر گونه اختلالي در ايمان و اعتقاد انسان‏ها با توجه به همسنگ نبودن آگاهي‏ها، در رفتارها تأثير گذاشته و التزام به احكام و قوانين ديني واجتماعي را سست مي كند و اركان جامعه را مورد تهديد جدّي قرار مي دهد.
    همچنين گسترش افكار انحرافي در جامعه كه از طرف افراد مرتد ايجاد مي شود، نيروي مسلمانان را از جهت كمّي و كيفي مورد تهديد قرار مي دهد، از اين جهت هر گونه برنامه ريزي بر اساس نيروهاي اسلامي در جامعه، غير ممكن خواهد بود.
    با توجه به موارد فوق كاملاً مشخّص مي شود كه حكم ارتداد، يك حكم اجتماعي و سياسي است، هم چنين آنچه در روايات در مورد حكم ارتداد بيان شده، در زماني است كه انكار دين اسلام جاحدانه باشد، يعني شخصي به رغم حقانيّت دين اسلام به جهت انگيزه‏هاي نادرست از دين اسلام خارج شده و در مقابل آن موضع‏گيري نمايد؛ بنابراين اگر كسي دين ديگري غير از اسلام را (آن هم پس از بررّسي و به دور از هر گونه حُبّ و بُغض و مشكلات ديگر) انتخاب نمايد، اين عقيده براي او محترم است، تا زماني كه به صورت موضع‏گيري در مقابل اسلام در نيايد. به همين خاطر، ارتداد تضادي با آزادي عقيده (كه در اسلام محترم شمرده شده است) ندارد. البته احترام به آن به معناي حقانيّت و درستي هر عقيده‏اي نمي باشد.
    حكم ارتداد در اديان آسماني ديگر نيز بيان شده و طبيعي است كه هر ديني براي محافظت از كيان خود، راهكارهايي را براي وحدت پيروان انديشيده باشد.
    در مورد اديان ديگر و از جمله مسيحيت بايد توجه داشت كه اوّلاً اين دين دقيقاً آن نيست كه حضرت مسيح آورده باشد. آنچه به نام انجيل امروزه در دست مسيحيان قرار دارد، كتاب آسماني حضرت مسيح نيست. اين مطلب را مسيحيان نيز اذعان دارد. ثانياً در انجيل موجود، جملاتي وجود دارد كه به آمدن پيامبري پس از مسيح بشارت داده و به پيروي از او فرمان داده است. اگر كسي پس از تحقيق و بررسي به اين نتيجه برسد كه پيامبر پس از مسيح، حضرت محمد(ص) است و به او ايمان آورد، به پيام انجيل و حضرت مسيح گوش فرا داده است و حتي از جهت دين آن‏ها نبايد مرتد محسوب شود.
    ثالثاً اگر به فرض بپذيريم كه هيچ گونه تحريفي در اين دين صورت نگرفته باشد، اما از آن جا كه دين اسلام خود را تكميل كننده دين مسيحيت مي شناسد و به آن به عنوان ديني كه در زمان خود صحيح بوده اما اكنون نسخ شده است، نگرسته مي شود، هم چنين چون دين اسلام آخرين پيام الهي است شخص مؤمن به خداوند بايد به آخرين پيام الهي گوش فرا دهد. مسيحي اگر به خدا ايمان داشته باشد، كاملاً معقول و منطقي است كه به دين اسلام و كامل‏ترين پيام آسماني اعتقاد داشته باشد. با وجود پيام كامل الهي، تبعيت از پيامي كه زمان آن سپري شده و نسبت به آخرين پيام، كامل نيست، غير منطقي است.
    در موردحكم ارتداد و آزادي عقيده اضافه مي كنيم كه دين اسلام فطري است. اگر فردي به اصول و فروع اسلام آشنا باشد و حالت انكار نداشته باشد، به صورت طبيعي و معمولي به آن ايمان مي‏آورد. قرآن مي‏گويد: "لا اكراه في الدين؛ در پذيرش عقيده اكراه نيست". اصولاً عقيده با اكراه سازگار نيست. اين سخن درستي است اما قرآن به دنبال سخن مذكور مي‏گويد: "قد تبيين الرشد من الغي؛ راه راست از راه‏هاي انحرافي و نادرست روشن است".(3) يعني وقتي راه رشد و حقيقت آشكار است، دليلي براي اكراه و اجبار وجود ندارد، زيرا عقل سليم بدون داشتن انكار و عناد آن را پذيرا است.
    اما انسان حق ندارد از آزادي سوءاستفاده كند و به بهانه آزادي، اعتقادات جامعه را به باد مسخره بگيرد و امنيت فكري و فرهنگي اجتماع را متزلزل و مختل نمايد.و حكم ارتداد نيز براي چنين موردي است.
    اين سخن نيز مورد پذيرش عقل و عرف است.
    حال اگر فردي در خانواده مسلمان تشخيص داد كه دين اسلام بر حق نيست، مي‏تواند دين ديگر را انتخاب كند، اما در جامعه‏اي كه براساس اعتقادات و باورهاي ديني، قوانين، رفتارهاي اجتماعي و فردي، اميال و آرزوهاي انسان‏ها ارزش‏هاي اخلاقي شكل گرفته كه هر يك از اين موارد كاركردهاي بسياري در زندگي فردي و اجتماعي دارد، حق ندارد در برابر دين و اعتقادات موضع‏گيري نموده و درصدد تخريب آنها باشد، زيرا آثار نامطلوب در زندگي فردي و ا جتماعي ايجاد خواهد كرد و باعث تزلزل اركان اجتماعي خواهد شد، بنابراين ارتداد از اين جهت كه افكار عمومي و ايمان مردم را متزلزل مي‏كند، اظهار آن روا و شايسته نيست، و با وجود يك سري شرايط اسلام با مرتد برخورد مي‏كند. اما اگر باور خود را رواج نداد و به امنيت فكري و فرهنگي جامعه آسيبي وارد نكرد، به او كاري ندارند و حكم ارتداد نداشته و عقيده‏اش نزد خودش محترم است.
    اين كه خدا با او چگونه برخورد مي‏كند، تنها خدا مي‏داند كه وي صداقت دارد يا از روي عناد و لجاجت به اين عقيده روي آورده است. خداوند فرداي قيامت بر پايه عدل و حكمت، با او رفتار خواهد كرد. همو فرموده است: "اگر حجت بر كسي تمام نشده باشد، مؤاخذه‏اش نمي‏كند.(4) مي‏گويد: هر قدر كه عقلش خوبي‏ها را كه درك كرده، به آن عمل كرده است، ثواب و پاداش دريافت مي‏كند و به هر اندازه، در عمل، كوتاهي و يا ضد باورش را انجام داده است، جزا و كيفر مي‏بيند.
    نتيجه:صرف خارج شدن از اسلام ، موجب اجرای حكم اعدام نمی شود ، بلكه این حكم با شرایط و ضوابط خاص در صورتی كه امنیت عقیدتی و ایمانی جامعه را مختل كند و به مقابله با آن برخیزد و امنیت اعتقادی افراد جامعه را مورد هجوم یا تمسخر و استهزاء قرار دهد ، جاری می شود
    پي نوشت‏ها:
    1. آل عمران (3) آيه 73.
    2. تفسير نمونه، ج 2، ص 466.
    3 . بقره (2) آيه 256.
    4 . اسراء (17) آيه 15.

    با تشکر از توضیحات مفید جناب معصومی
    با توجه به فرمایشتون
    >>اگر باور خود را رواج نداد و به امنيت فكري و فرهنگي جامعه آسيبي وارد نكرد، به او كاري ندارند و حكم ارتداد نداشته و عقيدهاش نزد خودش محترم است<<

    اگر درست متوجه شده باشم شما می فرومایید که فرد اگر قصد فتنه نداشت حکم ارتداد صادر نمیشه
    میتونم بپرسم کی و چطور تشخیص میدن که فرد قصد شورش داره یا نه؟!


    رمضان بهترین ماه خدا
    شب قدر بهترین شب خدا
    ومن مشتاق نیایش بهترین بهترین ها در بهترین بهترین زمان ها هستم


    در طوفان زندگی با خدا بودن بهتر از ناخدا بودت است


صفحه 1 از 12 12311 ... آخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

اشتراک گذاری

اشتراک گذاری

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
^

ورود

ورود