جهت مشاهده مطالب کارشناسان و کاربران در این موضوع کلیک کنید







موضوع: دلایل بی بدیل بودن حادثه کربلا و حوادث در پی آن
-
۱۳۸۶/۱۱/۱۳, ۱۱:۴۰ #1
- تاریخ عضویت
دي ۱۳۸۶
- نوشته
- 197
- مورد تشکر
- 145 پست
- حضور
- نامشخص
- دریافت
- 0
- آپلود
- 0
- گالری
- 0
دلایل بی بدیل بودن حادثه کربلا و حوادث در پی آن
با سلام
حادثه کربلا آنقدر وحشیانه بود که تا کنون مانندی نداشته.تمامی پیامبران و امامان ما بر مصیبت عاشورا گریسته اند.
میخوام اگه کمک کنین علت این بی بدیلی رو با هم بررسی و ذکر کنیم
1.همراهی اهل بیت امام با ایشان در کربلا
2.تشنگی
3.کشتار فرزندان جلوی چشم والدین.
حتی در مورد حضرت ابراهیم هم 1.مادر حضرت اسماعیل به همراهشان نبود2.چشمان اسماعیل به خواست شان بسته بود. ....
4.برهنه کردن امام حسین.
اونجور که من خوندم حتی در زمان غسل بسیاری از حضرات فقهای بزرگ فیلم گرفته شده از آنها در قسمتهایی که بدن آنها برهنه بود از بین رفته تا این حرمت هرگز از بین نرود.حال ببینید با نواده پیامبر چه کرده اند.
5.ریختن حریم حرم اهل بیت.آتش زدن چادرها و...
6.کتک زدن زنان و بچه ها
7.گردوندن سر شهدا جلوی اهل بیت آنها
8.شماتت اهل بیت در شام.
از امام سجادپرسیدند کدام قسمت آشورا برای شما دردناک تر بود؟فرمودند شام
9.تنگ گرفتن بر اسرا
آنگونه که آنها گرسنه نگهداسته و بر شترهای برهنه سوار کرده بودند.
10.در طول مسیر سرهای شهدا را در معرض دید اهل بیت آنها قرار دادند.
11.جسارت به سر امام حسین.
....
الباقی رو شما بگین تا شاید با دونستن این مطالب با معرفت تر عزاداری کنیم.
ویرایش توسط ياسين : ۱۳۸۶/۱۱/۱۳ در ساعت ۱۱:۴۳
به ما سر بزنید
بی قیمتم جز تو خریدار ندارمگیرم نخرندم به کسی کار ندارمگیرم نپسندد دو جهانم، تو پسندیمن در دو جهان غیر تو غمخوار ندارم
يــــــــــا علـــــــــــــــــــــــ ــــــی
-
۱۳۸۶/۱۱/۱۳, ۱۵:۳۸ #2
در هیچ کجای تاریخ این حادثه تکرار نشد .
در هیچ کجای تاریخ به این روشنی و واضحی جنایت نکردند که با تیر سه شعبه گلوی علی اصغر (ع) کودک را بشکافند .
پس از شهادت حضرت امام حسین (ع) سی و سه زخم نیزه و سی و چهار ضربه شمشیر (غیر از زخمهای تیر ) بر بدن مبارک ان حضرت بود .در کجای تاریخ این جنایت را با یک معصوم کرده اند .
برادر جان حسین شب آخر رسید
نگاهم کن اخا که هجران سر رسید
شب غمگین حرم شده
شب است بوی غم پیچیده هر جا
میان خیمه اندوهگین دخت زهرا
قیامت می شود این دشت از غم
برای زینب غم دیده فردا
رود خیمه به خیمه بدنبال برادر
به چشم و دیده تر زند بر صورت و سر
تمام دلخوشی من برادر حسین جانم حسین جان
-
۱۳۸۶/۱۱/۱۳, ۲۲:۵۹ #3
- تاریخ عضویت
اسفند ۱۳۸۵
- نوشته
- 5,435
- مورد تشکر
- 4,566 پست
- حضور
- نامشخص
- دریافت
- 0
- آپلود
- 0
- گالری
-
27
یه نکته جالب من شنیدم از یه عالمی انصافا لذت بردم.امیدوارم مورد استفاده شما هم باشه.
می گفت:
((تو دنیا قتل عام مرد و اسارت زن و بچه تو این سبک و حتی شدید تر و اسفناک تر از حتدثه کربلا چند مورده دیگه داریم...ولی عجیب اینه که اصلا از اونا یادی نمی شه...اصلا واسه کسی مهم نیست اون اتفاقات...همه دنباله کربلان..چرا؟!
چون حرکت واسه خدا بوده))
هدفم از گفتن این مطلب این بود که واسه خدا بگیم.
خودمونیش تو این تاپیک قصد داریم روضه بخونیم.
روضه بخونیم واسه امام حسین.
طه اولیش رو اومد.
یاسین هم خیلی کلی و دردناک بیان کرد.
پس دوستان بفرمایید روضه!
دست به دست من بده
پا به پای من بیا
نگو امروز مال ما
بگو فردا رو میخوام
به لطف الهی فردا از آن ماست....
-
تشکر
-
۱۳۸۶/۱۱/۱۳, ۲۳:۳۳ #4
به نام خدا
با تشکر فراوان از یاسین که موضوع مناسبی رو مطرح کردن بنده هم اینو اضافه کنم که یکی از خصوصیات حادثه ی کربلا اوضاع و شرایط شگفت انگیزی است که باعث به وجود آمدن اون شد.
در این باره محقق پرتلاش حوزه جناب آقای رسول جعفریان کتاب خوبی تألیف کردن به نام "تأملی در نهضت عاشورا"
در این کتاب که از منابع اولیه ی تاریخ کربلا استفاده کرده در باره زمینه های قیام امام حسین مینویسه:
"از اواخر دوره ی عثمان، تعبیر اشرافی از دین برای امویان و حتی بسیاری از اصحاب به نظر طبیعی و قابل توجیه درآمد".(ص 41)
بعد از رحلت پیامبر (صلی الله علیه و آله) اوضاع چنان وخیم شد که حضرت علی و سایر اهل بیت علیهم السلام ناچار شدند تمام موقعیت ها و حتی جان خود را فدای حفظ اصل اسلام کنند و تنها گاهی که شرایط را مناسب میافتند به بیان حقایق می پرداختند.
"امیر مؤمنان در خطابه ی شقشقیه فرمود: صبرتُ و فی الحلق شَجی و فی العین قَذی اری تُراثی نهبا (صبر کردم در حالی که استخوان در گلو و خار در چشم بود و میراثم به غارت رفته بود). امام حسین (ع) هم در نامه ای که از مکه به اهل بصره نوشتند، همین مضامین را در باره ی نگرش تاریخی خود مطرح کردند. کلام امام این بود:
فاستأثر علینا قومنا بذالک، فرضینا و کرهنا الفرقه. قوم ما – قریش- در این باره بر ما ستم کردند، ما هم راضی شدیم چون از اختلاف پرهیز داشتیم. (ص 43 - 44)
امام حسین (ع) در برابر اصرار –امویان- بر بیعت با یزید فرمود: ... من به اذن خدا سخن گفتم و خود از جدم شنیدم که فرمود: خلافت بر فرزندان ابوسفیان حرام است. (44)
جالب است بدانیم که ابوسفیان و خانواده ی او در جریان فتح مکه اسیر مسلمانان شدند و اجباراً به خاطر مصلحت روزگار اظهار کردند که اسلام آوردند و پیامبر (ص) آن ها را آزاد کرد و فرمود انتم الطلقاء (شما آزادید). اما با این حال پس از رحلت آن حضرت چنان خود را به حکومت نزدیک کردند تا اینکه عاقبت آن را برای سالیان دراز در اختیار داشتند. با آنکه نبی مکرم (ص) فرموده بود هرگاه معاویه را بر منبر من دیدید شکمش را پاره کنید، ولی مردم مدینه چنان در خمودی وحشت انگیزی فرو رفته بودند که معاویه را بر منبر رسول خدا در حال دشنام به اهل بیت آن حضرت می دیدند و حرکتی نمی کردند!
...
نظر شما در باره این پیشنهاد چیه؟
(جلسات مناظره)
موضوع مهم : کربلایی کاظم ساروقی، حجتی غیر قابل انکار
چگونه؟؟؟ راه های جلوگیری از مرگ تدریجی جامعه
کم گوی و گزیده گوی چون دُرّ :Sokhan: !!! تا از سُخَنت جهان شود پُر !!!
الحذر الحذر! فَوَ الله لَقَد سَتَر، حتّی کأنَّه قد غَفَر
-
تشکر
-
۱۳۸۶/۱۱/۱۳, ۲۳:۴۱ #5
اول خوب اوضاع و شرایطو تصور کن تا بعد روضشو بهتر بگیری و با معرفت گریه کنی.
از موقعیت بنی امیه میگفتم...
عجیب است که با اینهمه دشمنی ابوسفیان و معاویه و سایر بنی امیه با پیامبر و اسلام و مسلمان شدن مصلحتی آنان آن هم در اواخر عمر شریف پیامبر (ص) با احادیث جعلی، معاویه را از کاتبان وحی برشمرده اند!! او را خال المؤمنین !!!! و یکی از عشره ی مبشره (ده نفر که پیامبر مژده ی بهشتشان داده)!!!! دانسته اند!
عجیب تر اینکه مردم بدبخت شام خاندان اموی را از نسل پیغمبر می شناختند! و معاویه هم ادعا می کرد: نحن شجرة رسول الله (ما خاندان رسول خداییم). آن ها خود را وارث خون عثمان می دانستند. پس از مرگ معاویه یزید در اولین سخنرانی خود، با عمامه و شمشیر و انگشتر معاویه در حالیکه پیراهن خونی عثمان را که در آن کشته شده بود برتن کرده بود بر منبر آمد.
یزید به مردم می گفت: نحن اهل الحق و انصار الدین!!!! زمانی که امویان سقوط کردند و عباسیان به قدرت رسیدند، چهل نفر از پیران شام نزد سفاح قسم حوردند که برای پیامبر (ص) خویشانی بجز امویان نمی شناخته اند!!!
معلوم می شود که روشنگری های حضرت زینب و امام سجاد (ع) تا آن زمان در گوش شامیان فرو نرفته بوده یا از گوش دیگر به در کرده بودند. البته با تبلیغات خنثی کننده ی بنی امیه طبیعی بود که آن روشنگری ها به راحتی تأثیر نگذارد.
(با استفاده از کتاب مذکور با اندکی تلخیص که امیدوارم انگیزه ی خوبی برای مطالعه ی این کتاب باشه)
نظر شما در باره این پیشنهاد چیه؟
(جلسات مناظره)
موضوع مهم : کربلایی کاظم ساروقی، حجتی غیر قابل انکار
چگونه؟؟؟ راه های جلوگیری از مرگ تدریجی جامعه
کم گوی و گزیده گوی چون دُرّ :Sokhan: !!! تا از سُخَنت جهان شود پُر !!!
الحذر الحذر! فَوَ الله لَقَد سَتَر، حتّی کأنَّه قد غَفَر
-
تشکر
-
۱۳۸۶/۱۱/۱۴, ۱۴:۴۶ #6
- تاریخ عضویت
فروردين ۱۳۸۶
- نوشته
- 1,251
- مورد تشکر
- 2,255 پست
- حضور
- نامشخص
- دریافت
- 0
- آپلود
- 0
- گالری
-
10
رمز بي بديل بودن حادثه كربلا يكي ودو تا نيست بلكه دلايل فراواني دارد.اگر از هر زاويه اي به اين جريان نگاه كنيم مي بينيم كه در تاريخ نظير نداشته .
شايد يكي از رموز بي بديل بودن جريان كربلا « فداكاري بي نظير اصحاب وهمراهيان آن حضرت » باشد.
آخه خود حضرت فرمودند «نمونه اين اصحاب را در زمان پيغمبر هم نمي تواني ببيني».
الذين بذلوا مهجهم دون الحسين (ع)
زخون هر شهيدي لاله اي رست** مبادا روي لاله پا گذاريم
-
تشکر
-
۱۳۸۶/۱۱/۱۵, ۱۳:۳۸ #7
- تاریخ عضویت
دي ۱۳۸۶
- نوشته
- 197
- مورد تشکر
- 145 پست
- حضور
- نامشخص
- دریافت
- 0
- آپلود
- 0
- گالری
- 0
یکی از دلایل بی بدیل بودن حادثه کربلا این بود که راویانی صدیق بعد از این حادثه هرگز اجازه ندادند این حادثه فراموش بشه.قیام امام از ابتدا تا اربعین تماما جمله به جمله در نسلها تکرار میشه و خیلیها به خاطرش کشته شدن.
حضرت زینب و امام سجاد به بهترین نحو این واقعه رو به رخ یزید کشیدند و از زبان آنهاست که امروز می دانیم بر اهل بیت پیامبر چه گذشته است
به ما سر بزنید
بی قیمتم جز تو خریدار ندارمگیرم نخرندم به کسی کار ندارمگیرم نپسندد دو جهانم، تو پسندیمن در دو جهان غیر تو غمخوار ندارم
يــــــــــا علـــــــــــــــــــــــ ــــــی
-
۱۳۸۶/۱۱/۱۵, ۱۳:۴۷ #8
- تاریخ عضویت
دي ۱۳۸۶
- نوشته
- 197
- مورد تشکر
- 145 پست
- حضور
- نامشخص
- دریافت
- 0
- آپلود
- 0
- گالری
- 0
بعد از گذشتن حضرت زینب و کاروان اسرا از دمشق 100 ها نفر از مردم دمشق قسم یاد میکردند قبل از گذر اسرا هیچ خاندانی جز خاندان معاویه را به عنوان اهل بیت پامبر نمی شناختند.این در حالی بود که میدانیم در زمان فتح مکه معاویه و خانواده اش با سیاسی کاری مسلمان شدند ولی تبلیغات در دمشق به گونه ای بود که معاویه را خاندان پیامبر معرفی می کردند.حال با این جو ببینید بر خاندان پامبر در دمشق چه گذشت.تا آنجا غریب و ناشناخته بودند که به آنها صدقه می دادند.دشنام می دادند طوری که از نظر امام سجاد دمشق سوزناک تر از کربلا بود.
به ما سر بزنید
بی قیمتم جز تو خریدار ندارمگیرم نخرندم به کسی کار ندارمگیرم نپسندد دو جهانم، تو پسندیمن در دو جهان غیر تو غمخوار ندارم
يــــــــــا علـــــــــــــــــــــــ ــــــی
-
۱۳۸۶/۱۱/۱۶, ۲۲:۵۷ #9
- تاریخ عضویت
اسفند ۱۳۸۵
- نوشته
- 5,435
- مورد تشکر
- 4,566 پست
- حضور
- نامشخص
- دریافت
- 0
- آپلود
- 0
- گالری
-
27
یکی دیگه از دلایله ماندگاری حادثه کربلا این بود که خون ریخته شد...خ.نی به ناحق...
یکی دیگش هم اینه که کار و عمل و جنگ واسه خدا بود...
کار واسه خدا بود.
واسه همین کربلا موند.
دست به دست من بده
پا به پای من بیا
نگو امروز مال ما
بگو فردا رو میخوام
به لطف الهی فردا از آن ماست....
-
۱۳۸۶/۱۱/۱۷, ۰۹:۱۸ #10
- تاریخ عضویت
فروردين ۱۳۸۶
- نوشته
- 1,251
- مورد تشکر
- 2,255 پست
- حضور
- نامشخص
- دریافت
- 0
- آپلود
- 0
- گالری
-
10
رمزجاودانگي حادثه كربلا
هيچ حادثهاى به جاودانگى و ماندگارى«كربلا»نمىرسد و در اين حد،در ذهنها وزندگيها زنده نيست و اينگونه فراگير زمانها و مكانها و انسانها نگشته است و موج آن مثلعاشورا هميشه متلاطم نمانده است.رمز آن در چند مساله نهفته است،از جمله:
1-خدايى بودن آن:حركتحسين«ع»،جهاد و شهادتش،انگيزه و محركش همه و همهبراى خدا بود و هر چه كه«لله»باشد،رنگ جاودانه مىگيرد.نور خدا خاموشى ندارد وجهاد براى حق، همواره امتداد مىيابد.
پايان زندگانى هر كس به مرگ اوست جز مرد حق كه مرگ وى،آغاز دفتر است
قيام براى خدا فراموش نمىشود و نورش خاموش نمىگردد،چونكه رنگش خدايى ونورش الهى است.
دشمنت كشت ولى نور تو خاموش نگشت آرى آن نور كه فانى نشود،نور خداست
2-افشاگريهاى اسراى اهل بيت:هر انقلابى،يك بازو مىخواهد و يك زبان،خون و پيام،عمل و تبليغات.خطابههاى زينب و سجاد«عليهما السلام»و سخنان بازماندگان كربلا دردوران اسارت، نقش مهمى در افشاگرى چهره دشمن و خنثى كردن تبليغات دروغينامويان و آگاهى مردم از ماهيت قيام و شخصيتسيد الشهدا و شهيدان عاشورا داشت وسبب شد امويان نتوانند پرده بر جنايات خويش بكشند و آن حادثه را از يادها ببرند.
3-احياگريهاى«ذكر»:در تعليمات ائمه،تاكيد فراوان شده كه براى امام حسين«ع»وشهداى كربلا گريه كنند،نوحه بخوانند،شعر بسرايند،عزادارى كنند.زيارت روند،برتربت امام حسين سجده كنند.اينها همه سبب شده كه مكتب عاشورا و حادثه كربلا ومظلوميت امام حسين«ع»و شهداى كربلا،بصورت زنده و جاويد و فراگير باقى بماند.
نقش«ياد»،«بكاء»،«زيارت »،«شعر»و«مرثيه»در جاودانه ساختن عاشورا مهم است.
كيفيتحادثه:نفس حوادث عاشورا و اوج فداكاريها و اخلاص ياران امام و اوجخشونت و بىرحمى سپاه كوفه نسبت به سيد الشهدا و غربت و مظلوميت و عطش در اوجخود،همه و همه اين حادثه بىنظير را ماندگار ساخته است.
ویرایش توسط شهيدان : ۱۳۸۶/۱۱/۱۷ در ساعت ۰۹:۱۹
زخون هر شهيدي لاله اي رست** مبادا روي لاله پا گذاريم
-
تشکر
اطلاعات موضوع
کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
اشتراک گذاری