-
۱۳۸۶/۱۱/۲۲, ۱۰:۲۴ #1
- تاریخ عضویت
دي ۱۳۸۶
- نوشته
- 209
- مورد تشکر
- 97 پست
- حضور
- نامشخص
- دریافت
- 0
- آپلود
- 0
- گالری
- 0
عفاف وحجاب
حجاب در معناي خاص به مفهوم پوشش و در معناي عام در تمام اديان و مذاهب، داراي جايگاه خاصي است، و قسمتي از احكام اديان به اين مسئله اختصاص يافته است. تمام اديان آسماني، حجاب و پوشش زن را واجب و لازم شمرده اند و جامعه بشري را به سوي آن دعوت كرده اند؛ زيرا لزوم پوشش و حجاب به طور طبيعي در فطرت زنان به وديعت نهاده شده است و احكام و دستورهاي اديان الهي هماهنگ و همسو با فطرت انساني تشريح شده است، پس در همه اديان الهي پوشش و حجاب زن واجب شده است.
بر اساس شواهد در اديان زرتشت، يهوديت، مسيحيت و اسلام، حجاب زنان امري لازم بوده است. كتاب هاي مقدس مذهبي، دستورها و احكام ديني، آداب و مراسم و سيره عملي پيروان اين اديان الهي، بهترين شاهد و گواه اثبات اين مدعا است.
حجاب در آيين زرتشت«آشو زرتشت» با توصيهها و اندرزهاي خود، كوشيده است تا پايه هاي حجابي را كه زنان ايراني به عنوان يك فرهنگ ملي در ظاهر عرف خود رعايت مي كنند، در عمق روح آنان مستحكم نمايد و از اين راه، ضمانت اجراي قانون حجاب را در آينده نيز تامين نمايد و بدين سان، جامعه خويش را در مقابل امكان انحرافهاي اخلاقي پنهان، بيمه كند.
دين زرتشت، بر سه اصل اساسي، «انديشه نيك»، «گفتار نيك» و «كردارنيك» استوار گشته است. موبدان در تفسير انديشه و كردار نيك مي گويند: «يك زرتشتي مؤمن، بايد از نگاه ناپاك به زنان ديگر دوري جويد».
در اندرز «آذرباد مارا سپند» موبد موبدان آمده است: «مرد بد چشم را به معاونت خود قبول مكن»
حجاب در آيين يهوددر تورات (كتاب مقدس يهوديان كه براي مسيحيان نيز مقدس است)، مي خوانيم:
«و چون زن ديد كه آن درخت براي خوراك نيكوست و به نظر، خوش نما و درختي دلپذير و دانش افزا، پس، از ميوه اش گرفته بخورد و به شوهر خود نيز داد و او خورد * آنگاه چشمان هر دوي ايشان باز شد و فهميدند كه عريان اند، پس برگهاي انجير به هم دوخته، سترها براي خويشتنن ساختند...».
بعد ادامه مي دهد:
«و آدم، زن خود را حوا نام نهاد، زيرا كه او مادر جميع زندگان است* و خداوند رخت ها براي آدم و زنش از پوست بساخت و ايشان را پوشانيد».
بر طبق اين متن، آدم و حوا لباسي نداشتند و بعد از خوردن شجره ممنوعه چشمشان باز شد و فهميدند كه عريان اند كه بلافاصله با برگ درختان خود را پوشاندند و بعدا خداوند لباسي از پوست به ايشان ارزاني داشت.
رواج حجاب در بين زنان قوم يهود، مطلبي نيست كه كسي بتواند آن را مورد انكار يا ترديد خود قرار دهد. مورخين، نه تنها از مرسوم بودن حجاب در بين زنان يهود سخن گفته اند، بلكه به افراط ها و سخت گيريهاي بي شمار آنان نيز در اين زمينه تصريح كرده اند. در كتاب «حجاب در اسلام»، آمده است:
«گرچه پوشش در بين عرب مرسوم نبود و اسلام آن را به وجود آورد، ولي در ملل غير عرب، به شديدترين شكل، رواج داشت. در ايران و در بين يهود و مللي كه از فكر يهود پيروي مي كردند، حجاب به مراتب شديدتر از آنچه اسلام مي خواست وجود داشت. در بين اين ملتها وجه و كفين (صورت و كف دستها) هم پوشيده مي شد. حتي در بعضي از ملتها سخن از پوشيدن زن و چهره زن نبود، بلكه سخن از پنهان كردن زن بود و اين فكر را به صورت يك عادت سفت و سخت درآورده بودند.»
ويل دورانت، در اين مورد مي گويد: «در طول قرون وسطا، يهوديان همچنان زنان خويش را با البسه فاخر مي آراستند، لكن به آنها اجازه نمي دادند كه با سر عريان به ميان مردم روند. نپوشاندن موي سر، خلافي بود كه مرتكب را مستوجب طلاق مي ساخت. از جمله تعاليم شرعي يكي آن بود كه مرد يهودي نبايد در حضور زني كه موي سرش هويداست، دست دعا به درگاه خدا بردارد.»
او در توصيف زنان يهودي مي گويد: «زندگي جنسي آنان علي رغم تعدد زوجات، به طرز شايان توجه، منزه از خطايا بود. زنان آنان دوشيزگاني محجوب، همسراني ساعي، مادراني پرزا، و امين بودند و از آنجا كه زود وصلت مي كردند، فحشا به حد اقل، تخفيف پيدا مي كرد»
در كتاب مقدس يهوديان، موارد متعددي يافت مي شود كه به طور صريح و يا ضمني، حجاب و پوشش زن و مسائل مربوط به آن، مورد تاييد قرار گرفته است. در برخي از آنها لفظ «چادر» و «برقع» به كار رفته است كه نشانگر كيفيت پوشش زنان آن عصر است.
حجاب در آيين مسيحيتهمان طور كه اشاره شد، اديان الهي، به خاطر تناسبشان با فطرت و احكام كلي، جهت و شيوه واحدي دارند. در مسيحيت، همانند دين زرتشتت و يهود، حجاب زنان امري واجب به شمار مي آمده است.
«جرجي زيدان»، دانشمند مسيحي در اين باره مي گويد:
«اگر مقصود از حجاب، پوشانيدن تن و بدن است، اين وضع، قبل از اسلام و حتي پيش از ظهور دين مسيح، معمول بوده است و آثار آن هنوز در خود اروپا باقي مانده است».
مسيحيت نه تنها احكام شريعت يهود در مورد حجاب زنان را تغيير نداده و قوانين شديد آن را استمرار بخشيدند، بلكه در برخي موارد، قدم را فراتر نهاده و با تاكيد بيشتري وجوب حجاب را مطرح ساختند زيرا در شريعت يهود، تشكيل خانواده و ازدواج، امري مقدس محسوب مي شد و حتي در كتاب «تاريخ تمدن» آمده است كه: «ازدواج در سن بيست سالگي اجباري بود، اما از ديدگاه مسيحيت كه تجرد، مقدس شمرده شده است جاي هيچ شبهه اي باقي نخواهد ماند كه براي از بين رفتن تحريك و تهييج، اين مكتب، زنان را به رعايت پوشش كامل و دوري از آرايش و تزيين، به صورت شديدتري فراخوانده است.»
در روايات آمده است كه حضرت عيسي فرمود: از نگاه كردن به زنان بپرهيزيد، زيرا شهوت را در قلب مي روياند و همين، براي ايجاد فتنه در شخص نگاه كننده كافي است. حواريون و پس از آنها پاپ ها و كاردينال هاي بزرگ كه دستورهاي ديني آنان از طرف كليسا و مذهب مسيحيت لازم الاجرا شمرده مي شد نيز با شدتي هرچه تمام تر زنان را به پوشش كامل و دوري از آرايش هاي جسمي فرا مي خواندهاند.
دكتر «حكيم الهي» استاد دانشگاه لندن در كتاب«زن و آزادي» پس از تشريح وضعيت زن نزد اروپاييان، در مورد حكم پوشش و حجاب زن نزد مسيحيت، عقايد «كلمنت» و «ترتوليان»، (دو مرجع مسيحيت و دو اسقف بزرگ) را درباره حجاب بازگو مي كند: «زن بايد كاملا در حجاب و پوشيده باشد، الا آن كه در خانه خود باشد، زيرا فقط لباسي كه او را مي پوشاند، مي تواند از خيره شدن چشم ها به سوي او مانع گردد. زن نبايد صورت خود را عريان ارائه دهد تا ديگري را با نگاه كردن به صورتش وادار به گناه نمايد. براي زن مؤمن عيسوي، در نظر خداوند، پسنديده نيست كه نزد بيگانگان به زيور آراسته گردد و حتي زيبايي طبيعي آن نيز بايد مخفي گردد، زيرا براي بينندگان خطرناك است.»
تصويرهايي كه از پوشاك مسيحيان و مردم اروپا انتشار يافته است، به وضوح نشان مي دهد كه حجاب در بين زنان، كاملا رعايت مي شده است. «براون و اشنايدر»، در كتاب «پوشاك اقوام مختلف»، برخي از تصاوير مربوط به زنان مسيحي را آورده اند كه نشان مي دهد همگي آنها داراي لباسي بلند و پوشش سر مي باشند.
حجاب در آيين اسلاماسلام كه آخرين آيين الهي و بالطبع كامل ترين دين است و براي هميشه و همه بشريت، از طرف خداوند عالم، نازل شده است، لباس را «هديه الهي» معرفي نموده و وجوب پوشش زنان را با تعديل و انتظام مناسبي به جامعه بشري ارزاني داشته است. از انحرافات و يا افراط و تفريط هايي كه پيرامون پوشش زنان وجود داشته است، اجتناب نموده و در تشريح قانون، حد و مرزي متناسب با غرايز انساني را در نظر گرفته است.
در حجاب اسلامي، سهل انگاري هاي مضر و سختگيريهاي بي مورد، وجود ندارد. حجاب اسلامي آن گونه كه غرب تبليغ مي كند، به معناي حبس زن در خانه يا پرده نشيني و دوري از شركت در مسائل اجتماعي نيست، بلكه بدين معناست كه زن در معاشرت خود با مردان بيگانه، موي سر و اندام خود را بپوشاند و به جلوه گري و خود نمايي نپردازد.
با توجه به غريزه قدرتمند جنسي، احكام و دستورهاي اسلام، تدابيري است كه خداوند براي تعديل و رام كردن و همچنين ارضاي صحيح اين غريزه، تشريح فرموده است.
در قرآن كريم، آياتي چند به طور صريح، در مورد وجوب حجاب و حد و كيفيت آن نازل شده است. در سوره نور، طي آيه مفصلي آمده است: « ... و به مردان مؤمن بگو كه چشم هاي خود را فرو پوشند و نيز دامان خويش را، كه براي ايشان پاكيزه تراست. همانا خداوند به آنچه انجام مي دهند، آگاه است. و به بانوان با ايمان بگو چشمهاي خود را فرو پوشند و عورتهاي خود را از نگاه ديگران پوشيده نگاه دارند و زينت هاي خود را جز آن مقداري كه ظاهر است، ننمايند و زينت هاي خود را آشكار نسازند، مگر براي شوهرانشان، پدرانشان، پدر شوهرانشان، پسران، همسران، برادران، پسر برادرانشان، زنان هم كيششان، كنيزانشان، مردان سفيهي كه تمايلي به زنان ندارند، و يا كودكاني كه از امور جنسي بي اطلاع اند (غيرمميز). و پاهاي خود را بر زمين نكوبند تا زينتهاي پنهانشان آشكار شود. و همگي به سوي خداوند باز گرديد، اي مؤمنان! باشد كه رستگار شويد»
همچنين در سوره احزاب آمده است:
«اي پيامبر! به همسران و دختران خويش و بانوان با ايمان بگو كه روپوش خود را برگيرند تا به عفاف و حريت شناخته شوند و مورد آزار و تعرض هوسرانان قرار نگيرند و خداوند، آمرزنده و مهربان است»
«اي زنان پيامبر! شما اگر تقوا داشته باشيد، همانند ديگران نيستيد. بنابراين، هرگز نرم و نازك با مردان، سخن مگوييد تا آن كه دلش بيمار است، به طمع افتد. بلكه متين و نيكو سخن بگوييد و خانه را منزلگاه خويش قرار دهيد و هرگز مانند دوره جاهليت نخستين، [براي نامحرمان] آرايش و خود آرايي نكنيد و نماز را برپا داريد زكات را بپردازيد و از خدا و رسولش اطاعت نماييد»
پيامبر گرامي اسلام (صلي الله عليه و آله و سلم) و معصومين (عليهم السلام) علاوه بر تاكيداتي كه بر رعايت حجاب داشته اند، با ارائه دستورالعمل هايي، جامعه اسلامي را به سوي تهذيب و پاكي، رهنمون گشته اند.
حجاب، از ضروريات اسلام است و تمام فرق اسلامي، آن را واجب مي دانند، وهمه در اين كه زنان بايد به هنگام اداي نماز و در حضور مردان بيگانه، موي سر و تمامي اندام خود را به استثناي صورت و دستها (از مچ به پايين) بپوشانند، اتفاق نظر دارند، البته شافعيان و برخي از علماي شيعه پوشاندن صورت را نيز در حضور بيگانگان، لازم شمرده اند.
-
تشکرها 4
-
۱۳۸۶/۱۲/۰۳, ۰۰:۳۲ #2
یه نکته ای رو که خیلی دوست دارم بگم و تو این تاپیک که بحث از حجاب شد ، موقعیت اش رو مساعد می دونم که بگم اینه که ، افراد مذهبی باید حواسشون رو جمع کنند ، کسانی که ظاهرشون بوی اسلام می ده ، کسانی که از نظر ظاهر نماینده یه مسلمون پایند و مومن هستند باید مواظب رفتار اجتماعی شون باشن ، خیلی زیاد ، خیلی زیاد ، چون همانطور که گفتم نمایند هستند ، و مردم رفتار های شخصهای اینچنینی رو تعمیم می دن .
-
۱۳۸۶/۱۲/۰۴, ۱۶:۱۸ #3
- تاریخ عضویت
دي ۱۳۸۶
- نوشته
- 209
- مورد تشکر
- 97 پست
- حضور
- نامشخص
- دریافت
- 0
- آپلود
- 0
- گالری
- 0
علل پيدا شدن حجاب :1 - ريشه فلسفی
2 - ريشه اجتماعی
3 - ريشه اقتصادی
4 - ريشه اخلاقی
5 - ريشه روانی
6 - تدبير غريزی شگفت انگيز زن
علت پيدا شدن حجابعلت و فلسفه پيدا شدن حجاب چيست ؟ چطور شد كه در ميان همه يا بعضی ملل باستانی پديد آمد ؟ اسلام كه دينی است كه در همه دستورهای خويش فلسفه و منظوری دارد چرا و روی چه مصلحتی حجاب را تأييد و يا تأسيس كرد ؟ . مخالفان حجاب سعی كردهاند جريانات ظالمانهای را به عنوان علت پيدا شدن حجاب ذكر كنند ، و در اين جهت ميان حجاب اسلامی و غير اسلامی فرق نمیگذارند ، چنين وانمود میكنند كه حجاب اسلامی نيز از همين جريانات ظالمانه سرچشمه میگيرد
در باب علت پيدا شدن حجاب نظريات گوناگونی ابراز شده است و غالبا اين علتها برای ظالمانه يا جاهلانه جلوه دادن حجاب ذكر شده است . ما مجموع آنها را ذكر میكنيم . نظرياتی كه به دست آوردهايم بعضی فلسفی و بعضی اجتماعی و بعضی اخلاقی و بعضی اقتصادی و بعضی روانی است كه ذيلا ذكر میشود :
1 - ميل به رياضت و رهبانيت ( ريشه فلسفی )
2 - عدم امنيت و عدالت اجتماعی ( ريشه اجتماعی )
3 - پدرشاهی و تسلط مرد بر زن و استثمار نيروی وی در جهت منافع اقتصادی مرد ( ريشه اقتصادی )
4 - حسادت و خودخواهی مرد ( ريشه اخلاقی )
5 - عادت زنانگی زن و احساس او به اينكه در خلقت از مرد چيزی كم دارد ، به علاوه مقررات خشنی كه در زمينه پليدی او و ترك معاشرت با او در ايام عادت وضع شده است ( ريشه روانی )
علل نامبرده يا به هيچ وجه تأثيری در پيدا شدن حجاب در هيچ نقطه از جهان نداشته است و بی جهت آنها را به نام علت حجاب ذكر كردهاند و يا فرضا در پديد آمدن بعضی از سيستمهای غير اسلامی تأثير داشته است در حجاب اسلامی تأثير نداشته است يعنی حكمت و فلسفهای كه در اسلام سبب تشريع حجاب شده نبوده است
همانطور كه ملاحظه میشود مخالفان حجاب گاهی آن را زائيده يك طرز تفكر فلسفی خاص درباره جهان و لذات جهان معرفی میكنند و گاهی ريشه سياسی و اجتماعی برای آن ذكر میكنند و گاهی آنرا معلول علل اقتصادی میدانند و گاهی جنبههای خاص اخلاقی يا روانی را در پديد آمدن آن دخالت میدهند
ما هر يك از اين علل را ذكر و سپس انتقاد میكنيم و ثابت میكنيم كه اسلام در فلسفه اجتماعی خود به هيچيك از اين جهات نظر نداشته است و هيچيك از آنها با مبانی مسلم و شناخته شده اسلام وفق نمیدهد و در خاتمه به يك علت اساسی اشاره میكنيم كه از نظر ما موجهترين آنها به شمار میرود
رياضت و رهبانيتارتباط مسأله پوشش با فلسفه رياضت و رهبانيت از اين جهت است كه چون زن بزرگترين موضوع خوشی و كامرانی بشر است ، اگر زن و مرد معاشر و محشور با يكديگر باشند ، خواه ناخواه دنبال لذتجوئی و كاميابی میروند
پيروان فلسفه رهبانيت و ترك لذت برای اينكه محيط را كاملا با زهد و رياضت سازگار كنند بين زن و مرد حريم قائل شده پوشش را وضع كردهاند ، كما اينكه با چيزهای ديگری هم كه نظير زن محرك لذت و بهجت بوده است مبارزه كردهاند . پديد آمدن پوشش طبق اين نظريه ، دنباله و نتيجه پليد دانستن ازدواج و مقدس شمردن عزوبت است
ايده رياضت و ترك دنيا همانطوری كه در موضوع مال ، فلسفه فقر طلبی و پشت پا زدن به همه وسائل مادی را به وجود آورده است ، در مورد زن فلسفه تجرد طلبی و مخالفت با جمال را ايجاد كرده است . بلند نگهداشتن مو كه در ميان سيكها ، هندوها و بعضیها در اويش معمول است نيز از مظاهر مخالفت با جمال و مبارزه با شهوت و از ثمرات فلسفه طرف لذت و ميل به رياضت است . میگويند كوتاه كردن و ستردن مو ، سبب فزونی رغبت جنسی میگردد و بلند كردن آن موجب تقليل و كاهش آن است
در اينجا بد نيست قسمتی از گفته برتراند راسل را در اين موضوع بياوريم . وی در كتاب " زناشوئی و اخلاق " صفحه 30 میگويد :
" بخصوص در قرون اول مسيحيت اين طرز فكر سن پول ( بولس مقدس ) از طرف كليسا اشاعه تمام يافت و تجرد مفهوم تقدس به خود گرفت و عده بيشماری راه بيابان پيش گرفتند تا شيطان را منكوب سازند ، شيطانی كه هر آن ذهن آنان را از تخيلات شهوانی مملو میساخت . كليسا ضمنا با استحمام به مبارزه پرداخت زيرا خطوط بدن ، انسان را به طرف گناه میراند . كليسا چرك بدن را تحسين كرده رايحه بدن صورت بوی تقدس را به خود گرفت زيرا باز به نظر سن پول نظافت بدن و آرايش آن با نظافت روح منافات دارد
شپش مرواريد خدا شناخته شد . . . "
اينجا اين پرسش پيش میآيد كه اساسا علت تمايل بشر به رياضت و رهبانيت چيست ؟ بشر طبعا بايد كامجو و لذت طلب باشد . پرهيز از لذت و محروم كردن خود بايد دليلی داشته باشد
چنانكه میدانيم رهبانيت و دشمنی با لذت جريانی بوده كه در بسياری از نقاط جهان وجود داشته است . از جمله مراكز آن در مشرق زمين ، هندوستان ، و در مغرب زمين يونان بوده است . نخله " كلبی " كه يكی از نخلههای فلسفی است و در يونان رواج داشته است ، طرفدار " فقر " و مخالف لذت مادی بوده است ( 1 )
پاورقی : 1 - سرسلسله كلبيون يكی از شاگردان سقراط است به نام " انتيس طينس " . او مانند استاد خود غايت وجود را در كسب فضيلت دانست ولی فضيلت را در ترك همه تمتعات جسمانی و روحانی میدانست . گفتهاند : " از اين جهت او و پيروانش را كلبيون میگفتند كه گفتگوهای " انتيس طينس " در محلی از شهر آتن واقع میشد كه به مناسباتی آنجا را " سگ سفيد " میخواندند . و نيز به سبب اينكه پيروان او در شيوه انصراف از دنيا و اعراض از علائق دنيوی چنانكه مبالغه كردند كه از آداب و رسوم معاشرت و لوازم زندگانی متمدن نيز دست برداشته حالت دام و دد اختيار نمودند ، با لباس كهنه و پاره و سر و پای برهنه و موی ژوليده ( مانند هيپیهای عصر ما ) ميان مردم میرفتند و در گفتگو هر چه بر زبان میگذشت بی ملاحظه میگفتند ، بلكه در زخم زبان اصرار داشتند و به فقر و تحمل رنج و درد ، سرفرازی میكردند و همه قيود و حدودی كه مردم در زندگانی اجتماعی بدان مقيد شدهاند ترك كرده حالت طبيعی را پيشه خود ساخته بودند " . ( سير حكمت در اروپا ، جلد اول صفحه 70 )
يكی از علل پديد آمدن اينگونه افكار و عقايد ، تمايل بشر برای وصول به حقيقت است . اين تمايل در بعضی افراد فوق العاده شديد است ، و اگر با اين عقيده ضميمه گردد كه كشف حقيقت از برای روح آنگاه حاصل میشود كه بدن و تمايلات بدنی و جسمانی مقهور گردد ، قهرا منجر به رياضت و رهبانيت میگردد . به عبارت ديگر ، اين انديشه كه وصول به حق جزا از راه فنا و نيستی و مخالفت با هوای نفس ميسر نيست ، علت اصلی پديد آمدن رياضت و رهبانيت است
علت ديگر پديده رياضت آميخته بودن لذات مادی به پارهای از رنجهای معنوی است . بشر ديده است كه همواره در كنار لذتهای مادی يك عده رنجهای روحی وجود دارد . مثلا ديده است كه هر چند داشتن ثروت موجب يك سلسله خوشيها و كامرانيها است اما هزاران ناراحتيها و اضطرابها و تحمل ذلتها در تحصيل و در نگهداری آن وجود دارد .
بشر ديده است كه آزادی و استغناء و علو طبع خود را به واسطه اين لذات مادی از دست میدهد . از اينرو از همه آن لذات چشم پوشيده تجرد و استغناء را پيشه خود ساخته است
شايد در رياضت هندی ، عامل اول ، و در فقر طلبی كلبی يونانی عامل دوم بيشتر مؤثر بوده است
علل ديگری نيز برای پديد آمدن رياضت و گريز از لذت ذكر كردهاند . از آنجمله اينكه محروميت و شكست در موفقيتهای مادی مخصوصا شكست در عشق ، سبب توجه به رياضت میگردد . روح بشر پس از اين نوع شكستها انتقام خود را از لذتهای مادی بدين صورت میگيرد كه آنها را پليد میشناسد و فلسفهای برای پليدی آنها میسازد
افراط در خوشگذرانی و كامجوئی عامل ديگر توجه به رياضت است . ظرفيت جسمانی انسان برای لذت محدود است . افراط در كامجوئی و لذات جسمانی و تحميل بيش از اندازه ظرفيت بر بدن موجب عكس العمل شديد روحی مخصوصا در سنين پيری میگردد . خستگی ، سرخوردگی به وجود میآورد
تأثير اين دو علت را نبايد انكار كرد ولی مسلما اينها علت منحصر نمیباشند . تأثير اين دو علت بدين نحو است كه پس از شكستها و عدم موفقيتها ، و يا خستگيها و فرسودگيها ، انديشه وصول به حقيقت در روح بيدار میگردد . توجه به ماديات و غرق شدن در انديشههای مادی خود مانعی است برای اينكه انسان درباره ازليت و ابديت و حقيقت جاودانی بيانديشد و در اين جهت فكر و تلاش كند كه از كجا آمدهام و در كجا هستم و به كجا میروم ؟ اما همينكه به واسطه شكست و يا خستگی ، حالت گريز و بی رغبتی نسبت به ماديات در روح پديد آمد ، انديشه در مطلقات بلامزاحم مانده جان میگيرد . اين دو عامل هميشه به كمك عامل اول سبب توجه به رياضت میشود . و البته بعضی از افرادی كه به سوی رياضت كشيده میشوند تحت تأثير اين دو عامل میباشند نه همه آنها
بررسیاكنون ببينيم از نظر اسلام و طرز تفكری كه اسلام به جهان عرضه داشته است آيا چنين تعليل و توجيهی برای پوشش صحيح است ؟
اسلام خوشبختانه يك طرز تفكر و جهانبينی روشن دارد ، نظرش درباره انسان و جهان و لذت روشن است و به خوبی میتوان فهميد كه آيا چنين انديشهای در جهانبينی اسلام وجود دارد يا نه ؟
ما منكر نيستيم كه رهبانيت و ترك لذت در نقاطی از جهان وجود داشته است و شايد بتوان پوشش زن را در جاهائی كه چنين فكری حكومت میكرده است از ثمرات آن دانست ، ولی اسلام كه پوشش را تعيين كرد نه در هيچ جا به چنين علتی استناد جسته است و نه چنين فلسفهای با روح اسلام و با ساير دستورهای آن قابل تطبيق است
اصولا اسلام با فكر رياضت و رهبانيت سخت مبارزه كرده است و اين مطلب را مستشرقين اروپائی هم قبول دارند . اسلام به نظافت تشويق كرده ، به جای اينكه شپش را مرواريد خدا بشناسد گفته است : " « النظافة من اعيمان » " . پيغمبر اكرم شخصی را ديد در حالی كه موهايش ژوليده و جامههايش چركين بود و بد حال مینمود . فرمود : " « من الدين المتعة » " ( 1 ) يعنی تمتع و بهره بردن از نعمتهای خدا جزو دين است . و هم آنحضرت فرمود : " « بئس العبد القاذوره » " ( 2 ) يعنی بدترين بنده شخص چركين و كثيف است
اميرالمؤمنين عليه السلام فرمود : " « ان الله جميل يحب الجمال » " ( 3 ) خداوند زيبا است و زيبائی را دوست میدارد . امام صادق فرمود : " خداو ند زيبا است و دوست میدارد كه بندهای خود را بيارايد و زيبا نمايد و بر عكس ، فقر را و تظاهر به فقر را دشمن میدارد . اگر خداوند نعمتی به شما عنايت كرد بايد اثر آن نعمت در زندگی شما نمايان گردد . به آنحضرت گفتند چگونه اثر نعمت خدا نمايان گردد ؟ فرمود به اينكه جامه شخص نظيف باشد ، بوی خوش استعمال كند ، خانه خود را با گچ سفيد كند ، بيرون خانه را جاروب كند ، حتی پيش از غروب چراغها را روشن كند كه بر وسعت رزق میافزايد " ( 4 )
در قديمیترين كتابهائی كه در دست داريم مانند " كافی " كه يادگار هزار سال پيش است ، بحثی تحت عنوان " باب الزی و التجمل " وجود دارد . اسلام به كوتاه كردن و شانه كردن مو و به كار بردن بوی خوش و روغن زدن به سر سفارشهای اكيد كرده است
پاورقی : 1 - وسائل جلد اول صفحه . 277 2 و 3 - وسائل جلد اول صفحه . 277 4 - وسائل جلد اول صفحه . 278
عدهای از اصحاب رسول اكرم به خاطر اينكه بهتر و بيشتر عبادت كنند و از لذات روحانی بهرهمند شوند ترك زن و فرزند كردند ، روزها روزه میگرفتند و شبها عبادت میكردند . همينكه رسول خدا آگاه شد آنها را منع كرد و گفت من كه پيشوای شما هستم چنين نيستم ، بعضی روزها روزه میگيرم ، بعضی روزها افطار میكنم ، بعضی روزها افطار میكنم ، قسمتی از شب را عبادت میكنم و قسمتی ديگر نزد زنهای خود هستم . همين عده از رسول خدا اجازه خواستند كه برای اينكه ريشه تحريكات جنسی را از وجود خود بكنند ، خود را اخته كنند . رسول اكرم اجازه نداد ، فرمود در اسلام اين كارها حرام است
روزی سه زن به حضور رسول اكرم آمده از شوهران خود شكايت كردند . يكی گفت شوهر من گوشت نمیخورد . ديگری گفت شوهر من از بوی خوش اجتناب میكند . سومی گفت شوهر من از زنان دوری میكند . رسول خدا بيدرنگ در حالی كه به علامت خشم ردايش را به زمين میكشيد ، از خانه به مسجد رفت و بر منبر آمد و فرياد كرد : چه میشود گروهی از ياران مرا كه ترك گوشت و بوی خوش و زن كردهاند ؟ ! همانا من خودم هم گوشت میخورم و هم بوی خوش استعمال میكنم و هم از زنان بهره میگيرم . از روش من اعراض كند از من نيست ( 1 )
پاورقی : 1 - " كافی " تأليف محمد بن يعقوب كلينی جلد 5 صفحه 496 ، و وسائل جلد 3 ص . 14 برای روايات نهی از تبتل و اختصا ( رهبانيت و خود را اخته كردن ) رجوع شود به " صحيح بخاری " جلد 7 صفحات 4 و 5 و 40 و " صحيح مسلم " جلد 4 صفحه 129 و " جامع ترمذی " چاپ هند صفحه 173
دستور كوتاه كردن لباس - برخلاف معمول اعراب كه لباسهايشان به قدری بلند بود كه زمين را جاروب میكرد - به خاطر نظافت است كه در اولين آيات نازله بر رسول اكرم بيان شده است : « و ثيابك فطهر »( 1 )
همچنين استحباب پوشيدن جامه سفيد يكی به خاطر زيبائی است و ديگر به خاطر پاكيزگی است ، زيرا لباس سفيد چرك را بهتر نمايان میسازد و به همين موضوع در روايات اشاره شده است : « البسوا البياض فانه اطيب و اطهر » . ( 2 ) رسول اكرم هنگامی كه میخواست نزد اصحابش برود به آئينه نگاه میكرد ، موهای خود را شانه و مرتب میساخت و میگفت خداوند دوست میدارد بندهاش را كه وقتی كه به حضور دوستان خود میرود خود را آماده و زيبا سازد ( 3 ) . ، يعنی لباس سفيد بپوشد كه زيباتر و پاكيزهتر است
قرآن كريم آفرينش وسائل تجمل را از لطفهای خدا نسبت به بندگانش قلمداد كرده است و تحريم زينتهای دنيا بر خود ، سخت مورد انتقاد قرآن قرار گرفته است : " « قل من حرم زينة الله التی اخرج لعباده و الطيبات من الرزق »" ( 4 ) .
پاورقی : 1 - جامههای خويش را پاكيزه گردان . سوره المدثر ، آيه . 4 2 - وسائل ، جلد اول صفحه . 280 3 - وسائل ، جلد اول صفحه . 278 4 - بگو چه كسی زينتهائی كه خدا برای بندگان خود آفريده و روزيهای پاكيزه را حرام كرده است ؟ سوره الاعراف ، آيه . 32
در احاديث اسلامی آمده است كه ائمه اطهار با متصوفه كرارا مباحثه كرده و مرام آنان را با استناد به همين آيه باطل نشان دادهاند
اسلام التذاذ و كامجوئی زن و شوهر از يكديگر را نه تنها تقبيح نكرده است ، ثوابهائی هم برای آن قائل شده است . شايد برای يك نفر فرنگی شگفت انگيز باشد اگر بشنود اسلام مزاح و ملاعبه زن و شوهر ، آرايش كردن زن برای شوهر ، پاكيزه كردن شوهر خود را برای زن مستحب میداند . در قديم كه به پيروی از كليسا همه گونه التذاذات شهوانی را تقبيح میكردند ، اين حرفها را تخطئه كرده حتی مسخره میدانستند
اسلام التذاذات جنسی در غير محدوده ازدواج قانونی را به شدت منع فرموده است و آن خود فلسفه خاصی دارد كه بعد توضيح خواهيم داد ، ولی لذت جنسی در حدود قانون را تحسين كرده است تا جائی كه فرموده دوست داشتن زن از صفات پيغمبران است : « من اخلاق الانبياء حب النساء » (2)
در اسلام زنی كه در آرايش و زينت خود برای شوهر كوتاهی كند ، نكوهش شده است كما اينكه مردانی كه در ارضاء زن خود كوتاهی میكنند نيز نكوهش شدهاند
پاورقی : 1 - رجوع شود به وسائل جلد 1 صفحه . 279 2 - وسائل الشيعه جلد 3 صفحه . 3
حسن بن جهم میگويد : بر حضرت موسی بن جعفر عليه السلام وارد شدم ، ديدم خضاب فرموده است . گفتم رنگ مشكی به كار بردهايد ؟ فرمود : بلی ، خضاب و آرايش در مرد موجب افزايش پاكدامنی در همسر او است . برخی از زنان به اين جهت كه شوهرانشان خود را نمیآرايند ، عفاف را از دست میدهند ( 1 )
حديث ديگری از پيغمبر اكرم صلی الله عليه و آله نقل شده كه : « تنظفوا و لا تشبهوا باليهود »
يعنی نظيف باشيد و خودتان را شبيه به يهود نكنيد . بعد فرمود زنان يهودی كه زناكار شدند بدان جهت بود كه شوهرانشان كثيف بودند و مورد رغبت واقع نمیشدند . خودتان را پاكيزه كنيد تا زنانتان به شما راغب گردند عثمان بن مظعون يكی از اكابر صحابه رسول اكرم است ، خواست به تقليد از راهبان ، به اصطلاح تارك دنيا شود ، ترك زن و زندگی كرد و لذتها را بر خويش تحريم ساخت
همسرش نزد رسول خدا آمده عرض كرد يا رسول الله ! عثمان روزها را روزه میگيرد و شبها به نماز بر میخيزد . پيغمبر اكرم صلی الله عليه و آله خشمگين شده برخاست به نزد وی آمد . عثمان مشغول نماز بود . صبر كرد تا نمازش تمام شد ، فرمود : ای عثمان خدا مرا به رهبانيت دستور نفرموده است . دين من روشی منطبق بر واقعيت و در عين حال ساده و آسان است . " « لم يرسلنی الله تعالی بالرهبانية و لكن بعثنی بالحنيفية السهلة السمحة» " ( 3 ) يعنی خداوند مرا برای رهبانيت و رياضت نفرستاده است ، مرا برای شريعتی فطری و آسان و با گذشت فرستاده است .
من نماز میخوانم و روزه میگيرم و با همسرانم نيز مباشرت دارم . هر كس كه دين مطابق با فطرت مرا دوست میدارد بايد از من پيروی كند . ازدواج يكی از سنتهای من است
عدم امنيتريشه ديگری كه برای به وجود آمدن پوشش ذكر كردهاند ناامنی است . در زمانهای قديم بيعدالتی و ناامنی بسيار بوده است . دست تجاوز زورمندان و قلدران به مال و ناموس مردم بيباكانه دراز بوده است . مردم اگر پول و ثروتی داشتند ناچار بودند به صورت دفينه در زير خاك پنهان كنند . علت مخفی ماندن گنجها اينست كه صاحبان طلا و ثروت جرأت نمیكردند كه حتی بچههای خود را از پنهانگاه ثروت خود آگاه سازند . میترسيدند كه راز آنها به وسيله بچهها فاش شود و مورد تجاوز و گزند قلدران واقع شوند . بدين ترتيب گاهی اتفاق میافتاد كه پدر با مرگ ناگهانی از دنيا میرفت و فرصت نمیكرد اسرار خود را به فرزندش بسپارد . قهرا دارائی او در زير خاكها مدفون میماند . جمله معروف استر ذهبك و ذهابك و مذهبك : پول و مسافرت و عقيده خود را آشكار نكن ، يادگار آن زمانها است
همانطور كه در مورد ثروت امنيت نبود ، راجع به زن هم امنيت وجود نداشت . هر كس زن زيبائی داشت ناچار بود او را از نظر زورمندان مخفی نگهدارد . زيرا اگر آنها اطلاع پيدا میكردند . او ديگر مالك زن خود نبود
ايران دوره ساسانی ناظر جنايتها و فجايع عجيبی در اين زمينه بوده است . شاهزادگان و موبدان و حتی كدخداها و اربابها هرگاه از وجود زن زيبائی در يك خانه مطلع میشدند به آن خانه میريختند و زن را از خانه شوهرش بيرون میكشيدند . در آن موقع سخن از پوشش و حجاب نبود . سخن از به اصطلاح قايم كردن و مخفی داشتن زن بود كه احدی نفهمد . ويل دورانت در كتاب " تاريخ تمدن " قضايای شرمآوری در اين باره از ايران قديم نقل میكند . كنت گوبينو در كتاب " سه سال در ايران " میگويد : حجابی كه هم اكنون در ايران است بيش از آن اندازه كه مستند به اسلام باشد مستند به ايران قبل از اسلام است . و مینويسد كه در ايران قديم مردم هيچ امنيتی در مورد زنها نداشتند
درباره انوشيروان - كه به غلط او را عادل خواندهاند - نقل شده كه وقتی يكی از سرهنگان ارتش او زنی زيبا داشت . انوشيروان به قصد تجاوز به زن او در غياب او به خانهاش رفت . زن جريان را برای شوهر خود نقل كرد
بيچاره شوهر ، ديد زنش را كه از دست داده سهل است جانش نيز در خطر است . فورا زن خويش را طلاق گفت . وقتی انوشيروان مطلع شد كه وی زنش را طلاق داده است به او گفت شنيدم يك بوستان بسيار زيبائی داشتهای و اخيرا آن را رها كردهای ، چرا ؟ گفت جای پای شير در آن بوستان ديدم ترسيدم مرا بدرد . انوشيروان خنديد و گفت ديگر آن شير به آن بوستان نخواهد آمد
اين نا امنیها اختصاص به ايران و به زمانهای قديم نداشته است
داستان اذان نيمه شب كه در " داستان راستان " آوردهايم نشان میدهد كه چگونه مشابه اين جريانها در دوران تسلط مردم ماوراء النهر بر دستگاه خلافت بغداد ، در بغداد هم رواج داشته است . در همين زمانها نزديك خودمان يكی از شاهزادگان در اصفهان از اينگونه تجاوزها زياد داشته است و مردم اصفهان قصههای زيادی از زمان حكومت او نقل میكنند
( مطالب همگي از کتاب حجاب استاد مطهري )
ویرایش توسط .:MONTAZER:. : ۱۳۸۶/۱۲/۰۵ در ساعت ۲۲:۳۳
-
-
۱۳۸۶/۱۲/۰۸, ۱۷:۵۵ #4
حجاب در قرآن
خدا، بخشنده ترین و مهربانترین اصرار دارد که دین خود را آسان، عملی و لذت بخش کند برای مومنان حقیقی. خداوند درضمن به ما گفته کسانیکه او یا کتابهای او را رد کنند خود و همچنان عزیزانشان که در راه آنان پیش میرند زندگی اسفناکی خواهند داشت. در قرآن او به ما یاداوری میکند که هیچ سختی در انجام وضایف دینی برای ما نگذاشتند (قرآن 22:78). خداوند قوانین زیادی در کتاب خود، قرآن، برای مومنان حقیقی بنا کرداند. نتیجه شکستن یا رد کردن هر یک از این قوانین گمراهی، بدبختی و عذاب ابدی است.
در درک کردن مساله حجاب برای زنان مسلمان، احتیاج به بررسی بعضی از قوانینی که خالق ما بنا کرده است، قادر مطلق، که به او جواب گوی اعمال خود هستیم. هر قانون مهم است و هر قانون دلیلی دارد.
1- قرآن کتابی است کامل 6:19،38،114،115،12:111،50:45
به یاد داشته باشید وقتی خدا می فرماید کتابش کامل است، یعنی %100 کامل است.
2- قرآن بی عیب است، بدون اشتباه و بدون غلط. 41:42،12:40،30:30،30:43،98:5
3- قرآن کامل با جزئیات است، و وقتی خدا میفرماید کتابش کامل با جزئیات است یعنی مفصل با جزئیات است. خدا کار را نیمه تمام نمی گزارد.
4- خدا احتیاج ندارد چیزی به کتابش اضافه شود. خدا از طریق قرآن به ما یاد میدهد که کلماتش تمام نمیشود و اگر او میخواست میتوانست به ما صدها، هزاران یا میلیون ها کتاب در کنار قرآن بدهد (قرآن 18:109). از آنجایکه قرآن کامل، بی عیب و با جزیات کامل است، خدا کتابی بیش از این به ما نداده است.
5- خدا کتابش را قرآن نامیده است، بهترین حدیث. او از مومنان حقیقی خواسته است که هیچ حدیث دیگری را به عنوان منبع در این دین کامل استفاده نکنند. قرآن 7:185، 31:6، 39:26،45:6،77:50
6- خدا از مومنان حقیقی اش میخواهد که در تله بت پرستی نیفتند با پیروی از کلام رهبران دینی بجای کلام خدا. قرآن (9:31)
7- خدا کسانی را که چیزهای را حرام میکنند که خدا حرام نکرده است تجاوزکار، دروغگو و بت پرست مینامد. بت پرستی تنها گناهی است که خدا نمی بخشد اگر تا لحظه مرگ ادامه داشته باشد. قرآن5:87،9:37،7:32،6:119،6:140 ،10:59
8- محمد فقط از طرف قرآن معرف شده است. پیغمبر محمد آخرین نبی بود و رسول خدا (قرآن 33:40). او رسول خدا نشد بخاطر شخصیت اش، اما بخاطر اینکه قرآن به او داده شده بود که پیام اش را به تمام دنیا برساند. دین اسلام دین خدا است و نه درباره محمد که به رحمت خدا رساننده پیام قرآن بود. او مأ موریتی از طرف خود نداشت. مأموریت اش رساندن قرآن به دنیا بود. قرآن 42:48،13:40،5:99
محمد چیزی را نمیتواند حرام کند، یا چیزی را حلال کند از طرف خودش. وقتی آن کار را سعی کرد بکند خدا در آشکار به او پند داد. قرآن 66:1
سوره 66:1 به ما یاداوری میکند که فقط خداست که چیزی را حرام میکند. هیچ کس نمی تواند چیزی را حرام کند و نسبت بدهد به محمد در صورتی که خدا در قرآن زکر نکرده باشند. هر کسی قدمی در چنین کاری بردارد نشان میدهد که کلام خدا و احکامی که در قرآن است تکذیب کرده است.
9- مومنان حقیقی می دانند که وقتی خدا چیزی میگویند منظوری دارند و چیزی را هم که نمیگویند به منظوری است، در این صورت هر چیزی که در قرآن ذکر شده به منظوری ذکر شده و هر چیزی در آن نیامده به منظوری نیامده است. خدا چیزی را فرآموش نمیکنند 19:64. ما نباید چیزی به این دین اضافه بکنیم که خداوند به دلیلی آنرا ذکر نکرده اند و ادعا بکنیم که از طرف او یا رسولش آمده است. رسول او فقط یک پیغام دارد و آن قرآن است. خدا به ما گفته اند که کلامشان تمام نشدنی است. قرآن 18:109
10- ما در همه موارد زندگی به خدا احتیاج داریم در صورتیکه خدا احتیاجی ندارند که ما بخواهیم کتابشان را کاملتر و یا بهتر بکنیم. کسانیکه فکر میکنند میتوانند این کار را انجام دهند در حقیقت میخواهند توجه را بیشتر در عوض خدا یکتا به بتهای خود داشته باشند.
11- خدا از مومنان حقیقی میخواهد که در مورد هر اطاعاتی که آنها می بینند یا می شنوند و یا می خوانند تحقیق کنند. قرآن 17:36
سه قانون برای حجاب خانم ها در اسلام
قانون اول: بهترین پوشاک
يبني ءادم قد أنزلنا عليكم لباسا يوري سوءتكم وريشا ولباس التقوى ذلك خير ذلك من ءايت الله لعلهم يذكرون 26-7
اى فرزندان آدم، ما براى شما لباس هايى فراهم كرده ايم كه بدن هايتان را بپوشانيد و نيز مايه تجمل شماست. اما بهترين لباس، لباس پرهيزكارى است. اينها برخى از نشانههاى خداست، باشد كه توجه كنند.
این اصل حجاب در قرآن است و این اولین قانون حجاب زنان در اسلام است.
قانون دوم: سینه های خود را بپوشانید.
وقل للمؤمنت يغضضن من أبصرهن ويحفظن فروجهن ولا يبدين زينتهن إلا ما ظهر منها وليضربن بخمرهن على جيوبهن ولا يبدين زينتهن إلا لبعولتهن أو ءابائهن أو ءاباء بعولتهن أو أبنائهن أو أبناء بعولتهن أو إخونهن أو بني إخونهن أو بني أخوتهن أو نسائهن أو ما ملكت أيمنهن أو التبعين غير أولي الإربة من الرجال أو الطفل الذين لم يظهروا على عورت النساء ولا يضربن بأرجلهن ليعلم ما يخفين من زينتهن وتوبوا إلى الله جميعا أيه المؤمنون لعلكم تفلحون 31-24
و به زنان باايمان بگو که نگاه خود را مهار کنند و نجابت خود را حفظ نمايند و هيچ قسمتی از اندام خود را آشكار نكنند، مگر آنچه لازم است. بايد سينههای خود را بپوشانند و اصول لباس پوشيدن را در حضور ديگران رعايت كنند، غير از شوهرانشان، پدارانشان، پدرشوهرانشان، پسرانشان، پسران شوهرانشان، برادرانشان، پسران برادرشان، پسران خواهرانشان، زنان ديگر و خدمتكاران يا كاركنان مرد كه ديگر تمايل جنسی ندارند، يا بچههايی كه بالغ نشدهاند. و هنگام راه رفتن طوری قدم برندارند تا برخی از اعضای بدنشان را تكان دهند و نمايان سازند. همه شما به خدا توبه كنيد، ای ایمان آورندگان، باشد كه موفق شويد.
اینجا خدا به خانم ها دستور میدهد که هنگام لباس پوشیدن سینه های خود را بپوشانند. قبل از اینکه 24:31 را بخوانیم بهتراست که دوکلمه را که در این مورد همیشه استفاده میشود مرور کنیم. حجاب و خیمار
کلمه حجاب در قرآن:
کلمه حجاب یک اصطلاحی است که وقتی از طرف زنان مسلمان ابراز میشود به این منظور است که باید سر و گاهی صورت و حتی گاهی چشم را هم پوشاند. کلمه حجاب به عربی معنی های زیر را دارد. پرده- روبنده- تقسیم کننده.
آیا می توانیم کلمه حجاب را در قرآن پیدا کنیم؟؟
کلمه حجاب در قرآن هفت بار آمده است، پنچ بار کلمه "حجاب" و دوبار "حجاباً" 19:17، 17:45، 42:51، 41:5، 33:53، 7:46.
هیچکدام از این کلمات حجاب در قرآن معنی آنرا نمی دهد که امروزه مسلمانان سنتی به عنوان پوشاک زنان مسلمان استفاده میشود.
خدا می داند که نسلهای بعد از محمد از کلمه حجاب سوء استفاده می کنند و قوانینی در مورد طرز لباس پوشیدن درست می کنند که مورد تایید خدا نیست. کلمه حجاب و همینطور حدیث در قرآن بکار برده شده بود قبل از آنیکه از آنها به معنی دیگر سوء استفاده شده باشد. حجابی که در قرآن آمده هیچ ارتباطی با قوانین حجابی که مسلمانان سنتی درست کرده اند ندارد، و این حجاب به رسوم هرگروهی مربوط میشود، نه اسلام.
در بعضی از ممالک، مردان این حجاب را دارند و در بعضی خانم ها. مخلوط کردن قوانین خدا با رسومی که انسانها درست کردند یک نوع بت پرستی است، زیرا کسانی که از این قوانین پیروی مکنند منبعی کنار کلام خدا می گذارند در حالیکه مدعی هستند که از طرف خداست. بت پرستی تنها گناهی است که اگر تا دم مرگ ادامه داشته باشد قابل بخشش نیست. سرپیچی از آنچه که خداوند در قرآن دستور داده اند، یا پیروی از قوانین ساخته شده ایی که در قرآن نیست نشانه های واضح رد کردن خدا و پیغامش هستند. وقتی که رسوم به احکام خدا ارجحیت پیدا کنند نشانه آن است که دین حقیقی ما در مقام دوم قرار گرفته است. خدا از کسی قبول نمی کند که در مقام دوم قرار گیرد خدا باید همیشه اول باشد و برای او هیچ دوی وجود ندارد.
قانون سوم: بلندتر کردن لباسها
[33:59] يأيها النبي قل لأزوجك وبناتك ونساء المؤمنين يدنين عليهن من جلبيبهن ذلك أدنى أن يعرفن فلا يؤذين وكان الله غفورا رحيما
ای پيامبر، به همسران و دختران خود و همسران مؤمنان بگو كه لباس های خود را بلند كنند. بدين ترتيب، آنها (به عنوان زنان پرهيزکار) شناخته خواهند شد و مورد اهانت قرار نخواهند گرفت. خداست عفوكننده، مهربان ترين.
اولین قانون حجاب برای زنان مسلمان در 7:26 آمده است، دومین در 24:31 و سومین در 33:59
با در نظر گرفتن آیه های بالا این برای ما واضح میشود که حجاب در قرآن برای زنان پرهیزکاری و محجوبیت است. خدا می داند که محجوب بودن در جوامع مختلف معنی های متفاوت خواهد داشت به همین دلیل تصمیم گیری در مورد آنرا واگذار به هر شخصی می کند. محجوب بودن یک زن در نیویورک ممکن است مورد قبول یک زن در مصر قرار نگیرد همانطور که محجوب بودن یک زن در مصر ممکن است مورد تائید یک زن در عربستان صعودی قرار نگیرد.
خدا کاملاً از اختلافاتی که ما از درک محجوبیت داریم آگاه است، او ما را خلق کرده است و در انجام وضایف دینی برای ما هیچ سختی نخواسته است. او تصمیم گیری در محجوب بودن را به ما واگذار کرده است و هر کسی که بخواهد یک حد خاصی برای محجوب بودن تعین کند درواقع مدعی میشود که از خدا بهتر میداند. خدا تصمیم در این مورد را به اختیار هر شخصی گذاشته و هیچکس اجازه ندارد که آنرا محدود نماید.
پیروی کردن از دستور هر کسی جز خدا شرک است . این جدی بودن مسئله حجاب و خیمار را میرساند. زنانی که حجاب دارند به دلیل رسومشان و یا به دلایل شخصی مرتکب گناه نشده اند تا زمانی که درک کنند که این جزء این دین کامل نیست. کسانی که حجاب دارند به دلیل اینکه فکر می کنند که دستور خداست مرتکب شرک شده اند، از آنجایکه خدا این را دستور نداده بلکه این دستور رهبران دینی است. این زنان برای خود یک خدای دیگری پیدا کرده اند که به آنها دستور داده است که باید سرهای خود را بپوشانند تا مسلمان قبول شوند، به عوض خدای یکتا که قرآن را کامل- بدون نقص و با جزئیات نازل کرده است.
سختی در دین
خدا بخشنده ترین مهربان ترین مقرر کرده است که کسانی که کتاب کامل او را تکذیت می کنند و به دنبال منابع دیگری برای هدایت هستند هم در این دنیا و هم در آخرت برای انتخاب بدشان عذاب خواهند دید. خدا هیچ وقت برای مومنان سختی نخواسته است بلکه این خواسته رهبران دینی است و در نتیجه قوانینی از خود درست کردند با محدودیتهائی مثل اینکه در کدام طرف تخت باید خوابید و یا باکدام پا باید از خانه خارج شد.
کسانی که به خدا ایمان دارند و قبول دارند که کتابش کامل- بدون نقص و با جزئیات است طبق قول خدا همه چیز برایشان راحت خواهد بود 10:62، 16:97 درحالیکه کسانی که به خدا ایمان ندارند و در جستجوی منبعی در کنار قرآن هستند سختی در این دنیا و در آخرت خواهند داشت. در آخرت به خدا شکایت می کنند که "ما مشرک نبودیم"، اما خدا می داند که آنها مشرک بودند. قرآن 6:22
www.efarsi.org
ویرایش توسط taha-2 : ۱۳۸۶/۱۲/۰۸ در ساعت ۱۸:۰۷
-
تشکرها 3
-
۱۳۸۶/۱۲/۲۵, ۰۳:۰۴ #5
باید خدمت دوستان عرض کنم حجاب ایجاد پرده بین انسان با نامحرم اوست چه مرد وچه زن فرقی نداره این که ما حجاب رو همواره مخصوص بانوان مطرح میکنیم عادت بدیه که از بی دقتی حاصل میشه
حجاب برای کل بشره فقط نوعش در زن و مرد تفاوت داره وگرنه انسان از مادر برهنه به دنیا میاد
پوشاندن هر انچه در جنس مخالف ایجاد هیجان میکنه حجاب است
-
تشکر
-
۱۳۸۶/۱۲/۲۸, ۱۲:۲۴ #6
- تاریخ عضویت
اسفند ۱۳۸۵
- نوشته
- 5,435
- مورد تشکر
- 4,566 پست
- حضور
- نامشخص
- دریافت
- 0
- آپلود
- 0
- گالری
-
27
حجاب و نیاز به پوشش میل طبیعی انسان است!
همه انسان ها میل دارن به پوشش!
یعنی دوست دارن خودشون رو بپوشونن!
دست به دست من بده
پا به پای من بیا
نگو امروز مال ما
بگو فردا رو میخوام
به لطف الهی فردا از آن ماست....
-
۱۳۸۶/۱۲/۲۹, ۱۴:۲۳ #7
سلام
با تشکر، البته حجاب اصطلاح جا افتاده و معروفیه، اما اگه بخواهیم از یه معادل خوب و مناسب استفاده کنیم همون عبارت "پوشش" خیلی به جاست.
در قرآن از مصادیق پوشش (جلابیبهن) و کیفیت پوشانیدن و موارد مربوط (یدنین علیهن، یغضوا، یحفظوا) بحث شده اما از خود پوشش و حجاب عبارتی به ذهنم نمیاد.
نظر شما در باره این پیشنهاد چیه؟
(جلسات مناظره)
موضوع مهم : کربلایی کاظم ساروقی، حجتی غیر قابل انکار
چگونه؟؟؟ راه های جلوگیری از مرگ تدریجی جامعه
کم گوی و گزیده گوی چون دُرّ :Sokhan: !!! تا از سُخَنت جهان شود پُر !!!
الحذر الحذر! فَوَ الله لَقَد سَتَر، حتّی کأنَّه قد غَفَر
-
۱۳۸۷/۰۶/۱۱, ۰۸:۱۷ #8
عفاف وحجاب
حجاب،خانواده،فرهنگ اسلامی(قسمت اول)
دشمنان همیشه همتشان را بر این منـوال معطوف کرده اند که بین حجاب واصل دینـــداری پیوندی ناگسستنی ایجـــاد کنند تا اولین نصرتشان شکست دین باشد. در این راستــــا آنها سعی کرده اند تا تمام دین ودین داری را در حجاب داری خلاصه کنند وبا همین دستاویز در کشورهایی مثل ایران ، آغاز تهاجم فرهنگی واسلام زدایی را با مقابله با حجاب آغاز کرده ومتأسفانه دراین راه موفقیتی چشمگیرهم بدست آورده اند . پیامد این حرکت چیزی نبود جز آنکه زمانی که به این مقصود نائل آمدند که حجاب را از پیکر زن مسلمان بربایند گویی همه ی دینش را به یغما بردند ! در چنین شرایطی بود که دیگر زن مسلمان نمازش را، روزه اش را ؛ وسرانجام دینش را همراه حجاب از دست داددرحالی که در کشورهای دیگر ؛زن مسلمان هم بی حجاب بود وهم متمسک به دین گرچه این رویه وشیوه نیز ناپسند است اما بهترازآن چیزی است که برایران وبر زن ایرانی گذشت. خوشبختانه بعداز به بارنشستن نهال حرکت های دینی-مردمی در ایران وتشکیل جمهوری اسلامی با تقویت فرهنگ جمهوریت بعلاوه اسلامیت تحت زعامت رهبر فرزانه حضرت امام خمینی (ره)و سپرده شدن این مسئولیت به ولی امر مدبر وهوشیار واگاه به اصل اسلام ومقتضیات زمان مقام عظمای ولایت در عصر حاضر جای سپاس به درگاه احدیت دارد که مملکت ما در سایه ی "مردم سالاری دینی " .بر پایه ی "کفایت وتدبیر " ایشان نقشه های دشمنان در این راستا خنثی گردیده وتقریبامی توان امید داشت که ازهر گزند وهجمه ای می توانیم مصون ومحفوظ بمانیم "انشاءالله تعالی" وبا آرامش وتکیه بر اصول دین نسبت به امر فروعات دین نیز اهتمامی درخور داشته باشیم.
بهرحال حجاب گرچه از آداب مهم اسلامی است اما شکی نیست که از اصـــول دین به شمار نمی رود واز مرزهای دینداری و کفر هم شمرده نشده هرگز به اندازه ی نماز ،روزه، زکات،حج، و پذیرفتن ولایت فقیه مورد تأکید قرار نگرفته است و بی مبالاتی نسبت به حجاب به بی دینی منجر نشده است. اما صد البته حجاب نقش بزرگی در تکامل جامعه و رسیدن امت اسلامی به هدف آفرینش ، پاکی ،عفت، اصالت وهویت فرهنگی ایفاء میکند واین نقش زمانی تکمیــل می شود که مردان ما نیز به وظیفه ی اخلاقی و فقهی خود عمل کنند و نگاهشان را به افقهای پاکی بدوزند و از ناپاکی چشم بپرهیزند، وهر دو قشر تلاش کنند تا با اخلاق وسنن اسلامی ،کانون خانواده را گرم نگهدارند وبا این گرمی به جامعه که خانواده ی بزرگتر است ، طراوت ببخشند.چراکه اسلام همواره برنامه هایی را ارائه می دهد که منش وشیوه ی زندگی اجتماعی درست را تأمین کند وبر روشهایی تکیه می کند که موجب تحکیم روابط اجتماعی وآرامش روانی افراد در رابطه با یکدیگر می گردد.
سیستم اجتماعی هماهنگی که همگام با جهان بینی الهی جامعه را به اهداف از پیش تعیین شده رهنمون میگردد واهمیت ارائه ی این شیوه زمانی آشکار می شود که جوامع غربی به بن بست ناشی ازبی بند وباری برسند ونتایج زیانبار افسار گسیختگی را در تمام شئون زندگی خود لمس کنند.
بی شک کانون گرم خانواده تنها ماجأ وپناهگاه ویگانه التیام بخش زخم های روزمره ی زندگی است وافراد سرخورده از دردو رنجها ،شکست وناکامی ها ، سختی ها وناملایمات اجتماعی به کانون گرم خانواده پناه می برند ودر فضای آکنده از عشق و محبتش می اسایند و در آرامش روح پرور خانــــواده برای تلاش وتکاپوی مضاعف وستیز ومقابله با مصائب ومشکلات نیرو وتوان می گیرند .البته هر زمان این فضای روح پرور ؛ به محیطی آکنده از تضادها ، کشمکشها، بد بینی ها و نامهربانی ها تبدیل گردد و خانواده ، عرصه ی جنگ ونزاع همسران شود و جلوه های واقعی خود را که عبارت است از صلح وصفا وارامش از دست دهد چه اتفاقی می افتد؟ویا اگر مرد وزن ، فریفته ی جاذبه های بیرونی شوند و تحت تأثیر مناسبات ناشایست وغیر مجاز قرار گیرند ونیازهای طبیعی خود را در خارج از منزل واز طریق روابط نامشروع تأمین کنند چه پدیده ای رخ خواهد داد؟
اَلاِنســانُ حَریصٌ عَلــــی مَا مُنِعَ
این سخن حکیمانه را همه ی ما همواره شنیده ایم.در این باره بیایید از زاویه ی دیگری به این حدیث زیبا نظاره کنیم که اگرمردان وزنان در همه جا در کنار یکدیگر باشند وبدون حدومرز وحجابی بایکدیگر مراوده داشته باشندحرص وولع آنها نسبت به یکدیگر فروکش می کند وبرای هم عادی می شوند آیا پذیرفتن این قول وقبول آزادی بی حد وحصر با فطرت سازگار است ؟ وآیا مصلحت جامعه وبشریت را تأمین می کند؟!
"ویل دورانت " در کتاب لذات فلسفه ص 170 آورده است که :
"زن در می یابد که تو جه مرد به او دیگر زیاد نیست واگر توجهی کند از روی حسابگـری است و اگر تظاهـــر به عشق کند فکرش در جای دیگر است .مرد دیگر با آن تصوری که به زن های دیگر نگـاه می کند یا با آن خیالی که ساعت نُه صبح به زن دیگر می نگـــرد به زن خود نگاه نمی کند.در تصور چنین زن ومردی جدایی و دوری زیبا یی می آورد."
شکی نیست جاذبه ای که میان زن ومرد از بدو خلقت بنیــــان نهاده شده است مهــــم ترین زمینه ی بر آورده شـدن مهــم ترین کارکرد اجتماعی خانواده می باشد و آن تولید نسل و بقاء بشر است تا علی رغم نسل کشی ها،جنگ ها ، خونریزی ها،وبلا یای طبیعی که حیات بشری را همواره تهدید می نماید تضمینی در جهت حفظ جامعه ی بشری وتداوم سیرتکاملی آن باشد که البتــــــه وبا همین کشش و جاذبه عاشق ومعشوقی است که عشق معنایی اصیل می یابد وحائز احترام می شود وبا هر عاملی که منجر به تضعیف مفهوم این عشق اصیل شود باید مبارزه کرد و بی تردید آزادی بی حد وحصر را در رابطه ی زن ومرد ، ازجمله این عوامل است که موجودیت بشر را مورد تهدید قرار می دهد.
هنگامی که اکثرمردان وزنان ما بیشتر وقت خویش را در محل کار می گذرانند در محلی که مکان مراوده ی زن ومرد باشد ؛اگر زنان و مردان آن جایگاه رامحل عرضه ی لطائف وزیبا یی های خود به یکدیگر قرار دهندودراین راه هم ازدست ودلبازی کوتاهی نکنندومحل کارشان مکانی جهت رد وبدل کردن چشم ها وسخنان آلوده ی وسوسه آمیز و دلدادگی های دروغین باشد دیگر محیط خانواده چه جاذبه ای برای مرد وزن خواهد داشت؟و آیا همسر دائمی او تبدیل به امری تکراری و خسته کننده نخواهد گردید؟
در واقع آنچه در گفتار ویل دورانت به چشم می خورد چنین تصوری نتیجه ی مراوده ی افراطی زنان ومردان است که مهر ومحبت را از محیط خانه خارج کرده وارضاء شهوانی را در اداره ومحل کار جلوه گر ساخته است وبه جای کنترل تمایلات سر کش و طغیان آن،آنهارا به صورت خشن و غیر انسانی در آورده است چنانکه آمارها وگزارشات فراوانی از آمریکا موجود است که مبنی بر مزاحمت های جنسی برای خانم ها ی کارمند ی است که به نوع پوشش خود بی توجه بوده اند وحریم عفاف را در محیط کار حفظ ننموده اند ویا هدف باج خواهی وارعاب جنسی مدیران بالا دست و همکاران خود قرار گرفته اند.
بنابراین ؛ارتباط آزاد زنان ومردان نه تنها حرص ولع شهوانی آنها را کاهش نمی دهد بلکه آن را تشدید نیز می نماید و تنها چیزی را که کم می کند یا بطور کلی از بین می برد عاطفه و عشق همسری است که بسیار خطرناک است.
در اینجا لازم به تأکید است که اگر حدود مقرارت اسلامی مراعات گردد نه تنها خدشه ای به شخصیت زن وارد نمی آید بلکه از او موجودی موقّر وسنگین وبه مراتب محبوب تر خواهد ساخت ومطابق آنچه که در تیتر این بحث ذکر شد انسان به چیزی حرص می ورزد که هم از آن منع شود وهم به سوی آن تحریک شود .یعنی تمنای چیزی را در وجود شخص بیدار کنند وسپس اورا از آن منع کنند .پس اگر هر چیزی در جامعه کمتر عرضه شود یا اصلا عرضه نشود حرص وولع هم نسبت به آن چیز کمتر خواهد شد.
ممنون از حوصله اي كه بخرج دادين
ادامه دارد..."وصال"
ویرایش توسط سپیدارسبز : ۱۳۸۷/۰۶/۱۱ در ساعت ۰۸:۲۹
-
-
۱۳۸۷/۰۶/۱۳, ۱۶:۰۱ #9
فرهنگ پوشش واصالت آن در اسلام(قسمت دوم )
اسلام از ظرایفی بهره مند است که موجب استحکام و گرمی خانواده می شود واز پیشرفت فساد وتباهی در جامعه جلو گیری می کند. اسلام معتقد است که میل جنسی نه میلی پلید است که باید به طور کلی با آن مبارزه کرد و نه باید آن را آزاد گذاشت بلکه اعتقاد اسلام هدایت این میل در مسیری صحیح است .
گرچه اسلام همواره بر عفاف وکنترل نفس به عنوان مهم ترین عامل درونی برای پرهیز از انحراف تأکید می کند اما در مقابل تأکید می کند که جامعه نیز باید حتی المقدور از عوامل تحریک تهی شود زیرا نمی توان از یک طرف به خویشتنداری وعفاف توصیه کرد واز طرف دیگر زمینه را برای تحریک شهوت فراهم ساخت .این سفارش زمانی مؤثّر خواهد بود که محیط خارج نیز تا حدی عاری از عوامل تحریک باشد.از طرف دیگر افراد بسیاری وجود دارند که یارای مقاومت در برابر وسوسه ها را ندارند وبا اندک تحریکی از جاده ی عفاف خارج می شوند.روابط ازاد زن ومرد ،پوشش وآرایش تحریک آمیز ،فیلم ها ونشریات وموسیقی های مبتذل و محرک ،آتش غریزه را در درون انسان شعله ور می کند وباعث طغیان میل جنسی می شود.
ضرورت پوشش
با توجه به قدرت میل جنسی و آسیب پذیری انسان در این زمینه ، نمی توان تصور کرد که زنان ومردان در جامعه ، پوشش کافی نداشته باشند و در عین حال جامعه سلامت وعفت داشته باشد .هرچند در تعالیم اسلامی در مورد پوشش زنان بیشتر از مردان تأکید شده است اما توصیه های متعددی نیز وجود دارد که مردان ملزم به مراعات آنها هستند .تأکید اسلام بر "حیـــا"و مراعات آن در تمام شئون زندگی ،از جمله در لباس پوشیدن ،یکی از این موارد بوده است .اهمیت "حیا" در اسلام تا آنجاست که:
< پیامبر اکرم (ص) فرموده است:"اَلحَیـــاءُ هُوَالدّینُ کُلِّهُ" "حیاء تمام دین است".>
<و حضرت امام جعفرصادق(ع) می فرماید :"لا ایمانَ لِمَن لا حیاءَ لَهُ""کسی که حیاندارد ایمان ندارد".>
استفاده از لباس های زننده ف عریان نمودن قسمت هایی از بدن و در حالت کلی استفاده از هر نوع لباس که منافات با عفت عمومی وحیا داشته باشد بر خلاف روح تعالیم اسلامی است.
-
-
۱۳۸۷/۰۶/۱۳, ۱۸:۱۷ #10
- تاریخ عضویت
فروردين ۱۳۸۶
- نوشته
- 1,251
- مورد تشکر
- 2,255 پست
- حضور
- نامشخص
- دریافت
- 0
- آپلود
- 0
- گالری
-
10
باسلام به خانم وصال
مطالب بسیار جالبی را مطرح کردید.فقط یک نکته عرض کنم که خدای ناکرده اشتباه تفهیم نشود.درمتن شماره 1 شما آمده بود
خولستم عرض کنم که در حجاب اگرچه جزء اصول دین نیست ولی جزء ضروریات دین به جساب می آید ودررساله ها آمده است که کسی که یکی از ضروریات دین را انکار کند کافر است. واز طرفی کسی که حجاب را رد کند وبه عنوان دستورات دین قبول نکند در پذیرش دین هم مشکل دارد.وفکر نمی کنم به راحتی بتوان گفت که در مبانی دین حجاب مورد تأکید قرار نگرفته بلکه در قرآن وروایات به کرات نسبت به حجاب وعفاف تأکید شده است.
باتشکر از زحمتی که کشیده اید.موفق باشید
ویرایش توسط شهيدان : ۱۳۸۷/۰۶/۱۳ در ساعت ۱۸:۱۸
زخون هر شهيدي لاله اي رست** مبادا روي لاله پا گذاريم
-
اطلاعات موضوع
کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
اشتراک گذاری