-
۱۳۸۶/۱۲/۰۳, ۱۷:۲۹ #1
- تاریخ عضویت
بهمن ۱۳۸۶
- نوشته
- 157
- مورد تشکر
- 175 پست
- حضور
- 1 ساعت 8 دقیقه
- دریافت
- 2
- آپلود
- 0
- گالری
-
2
در سایه سار قرآن
قال النبی الاکرم(ص): اذا التبست علیکم الفتن کقطع اللیل المظلم فعلیکم بالقرآن
پیامبر اکرم(ص) فرمودند: هنگامی که فتنه ها مانند پاره های شب تاریک بر شما پوشیده شد پس لازم است به قرآن پناه ببرید.
سلام بر شما دوستان عزیز و قرآن دوست:
اگر خداوند متعال توفیقی عطا نماید انشاءالله از این هفته به بعد قصد دارم هر هفته شنبه ها یک سوال قرآنی مطرح کنم و شما عزیزان در طول هفته زمان دارید تا پاسخ را پیدا کرده و آن را ثبت کنید تا بدین نحو قطره ای از این دریای بی کران بهره مند شویم. انشاءالله
و بدان؛کسی که گنجینههای آسمان و زمین در دست اوست تو را فرموده از او خواهی تا به تو دهد، و از او طلبی تا تو را بیامرزد.
-
تشکر
-
۱۳۸۶/۱۲/۰۳, ۱۷:۳۳ #2
- تاریخ عضویت
بهمن ۱۳۸۶
- نوشته
- 157
- مورد تشکر
- 175 پست
- حضور
- 1 ساعت 8 دقیقه
- دریافت
- 2
- آپلود
- 0
- گالری
-
2
سوال هفته ی اول:
خداوند در قرآن چه کسانی را به سگ تشبیه کرده است؟
و بدان؛کسی که گنجینههای آسمان و زمین در دست اوست تو را فرموده از او خواهی تا به تو دهد، و از او طلبی تا تو را بیامرزد.
-
۱۳۸۶/۱۲/۱۱, ۱۹:۵۸ #3
- تاریخ عضویت
بهمن ۱۳۸۶
- نوشته
- 157
- مورد تشکر
- 175 پست
- حضور
- 1 ساعت 8 دقیقه
- دریافت
- 2
- آپلود
- 0
- گالری
-
2
جواب سوال هفته ی اول:
داستان بلعم باعورا
اعراف آیات : 175 تا 177
وَاتْلُ عَلَیْهِمْ نَبَأَ الَّذِى ءَاتَیْنَهُ ءَایَتِنَا فَانسَلَخَ مِنْهَا فَأَتْبَعَهُ الشَّیْطَنُ فَكَانَ مِنَ الْغَاوِینَ (175)
وَلَوْ شِئْنَا لَرَفَعْنَهُ بِهَا وَلكِنَّهُ أَخْلَدَ إِلَى الْأَرْضِ وَاتَّبَعَ هَوَیهُ فَمَثَلُهُ كَمَثَلِ الْكَلْبِ إِن تَحْمِلْ عَلَیْهِ یَلْهَثْ أَوْ تَتْرُكْهُ یَلْهَث ذَّ لِكَ مَثَلُ الْقَوْمِ الَّذِینَ كَذَّبُواْ بَِایَتِنَا فَاقْصُصِ الْقَصَص َ لَعَلَّهُمْ یَتَفَكَّرُونَ (176)
سَآءَ مَثَلاً الْقَوْمُ الَّذِینَ كَذَّبُواْ بَِایتِنَا وَأَنفُسَهُمْ كَانُواْ یَظْلِمُونَ (177)
و بر آنان، داستانِ آن كس (بَلعَم باعورا) را بخوان كه آیات خود (از علم به معارف و اجابت دعا و صدور برخى كرامات) را به او داده بودیم، پس او (ناسپاسانه) خود را از آن آیات جدا ساخت، پس شیطان او را در پىخویش كشید تا از گمراهان شد.
و اگر مىخواستیم، (قدر وارزش) او را به وسیلهى آیات (و علومى كه به او داده بودیم) بالا مىبردیم، ولى او به زمین (و مادّیات) چسبید و از هوس خود پیروى كرد. پس مَثَل او مَثَل سگ است كه اگر به آن حمله كنى دهان باز كرده و پارس مىكند و زبان بیرون مىآورد و ا گر او را واگذارى، باز چنین مىكند (همیشه دهان دنیاپرستان باز است) این، مَثَل كسانى است كه آیات مارا تكذیب كردند. پس این داستان را (برایشان) بازگو، باشد كه بیندیشند.
چه بد مَثَلى دارند كسانى كه آیات ما را تكذیب كردند. و(لى) آنان تنها به خودشان ستم مىكردند.
قصّههاى قرآن بر پایهى حقّ و حقیقت استوار است و براى دلدارى و ثبات قدم پیامبر صلى الله علیه وآله و اهل ایمان، نا امیدى دشمنان و وسیلهى موعظه و تذكّر مؤمنان بوده و مایهى عبرتى براى خردمندان است.
در این آیات، به داستان دانشمندى از بنىاسرائیل، به نام «بَلعَم باعورا» اشاره مىكند كه نخست در صف مؤمنان و حاملان آیات و علوم الهى بود، امّا با وسوسهى شیطان و طاغوت، منحرف شد.
در قرآن كریم، كسی مثل «بلعم باعورا» را كه بر اثر شدت هواپرستی و گرایش به لذات جهان ماده، نه به خاطر نیاز و احتیاج بلكه به شكل بیمارگونهای همچون یك «سگ هار» كه بر اثر بیماری هاری حالت عطش كاذب به او دست میدهد و در هیچ حال سیراب نمیشود، یك حال عطش نامحدود و پایان ناپذیر به خود گرفته كه همواره دنبال دنیاپرستی میرود و تشبیه «بلعم باعورا» به سگ هار بدین علت است كه سگهای معمولی، معمولاً در بیابان خشك و بیآب و علف، یا در صورتی كه در زمینهای معمور و آباد، صدمهای به او برسد، زبان را بیرون میآورد و عو عو و لح لح میكند یعنی حركت زشت حیوان ظاهراً بیدلیل نیست، اما سگ لاهث یعنی سگ هار، بدون علت پیوسته زبانش را از دهان خارج مینماید. همینطور شخص پست فطرت كه دنائت و رذات طبع خصیصه ذاتی اوست، بدون آنكه ضرورت یا احتیاجی ایجاب كند، مانند بلعم باعورا روی هوای نفس حركات زشت از او سر میزند. بلعم با آنكه عالم بود و خدا را میشناخت مطیع هوای نفس شد و شیطان او را پیرو خود گردانید.
این آیات میتواند دربارة هر كس كه باب هدایت بر او باز باشد ولی او از آن روی برتابد، تفسیر شود. اگر دانشمندی نقد دانش و گوهر علم را به دست آورد لیكن از آلودگی و چركی دنیا به دور نباشد و خود را در منجلاب هوی و هوس غوطهور سازد، عاقبت مانند آن سگ باشد كه زبان از كام بیرون آرد.
وانكه باشد غافل از علم و عمل
همچو آن كلب است كامد در مثل
این مثل دارد بر آن قومی فروغ
كاشمرند آیات ما را بر دروغ
آیات مورد بحث نامى از كسى نبرده ، بلكه سخن از عالم و دانشمندى مى گوید كه نخست در مسیر حقّ بود، آن چنان كه هیچ كس فكر نمى كرد روزى منحرف شود، امّا سرانجام دنیا پرستى و پیروى از هواى نفس چنان به سقوطش كشانید كه در صف گمراهان و پیروان شیطان قرار گرفت . از روایات بسیار و كلمات مفسّران استفاده مى شود كه منظور از این شخص ، مردى به نام ((بلعم باعورا)) است كه در عصر حضرت موسى علیه السّلام زندگى مى كرد و از دانشمندان و علماى مشهور بنى اسرائیل محسوب مى شد و حتّى موسى علیه السّلام از وجود او به عنوان یك مبلغ نیرومند استفاده مى كرد و كارش در این راه آن قدر بالا گرفت كه دعایش در پیشگاه خدا به اجابت مى رسید، ولى بر اثر تمایل به ((فرعون )) و وعد و وعیدهاى او، از راه حقّ منحرف شد و همه مقامات خود را از دست داد تا آنجا كه در صف مخالفان موسى علیه السّلام قرار گرفت . از امام باقرعلیه السّلام روایت شده است كه فرمود: ((اصل آیه در باره بلعم است ، سپس خداوند آن را به عنوان یك مثال در باره هر كسى كه هوا پرستى را بر خدا پرستى ترجیح دهد، بیان داشته است )). اصولاً كمتر خطرى در جوامع انسانى به اندازه خطر دانشمندانى است كه علم و دانش خود را در اختیار فراعنه و جبّاران عصر خود قرار مى دهند و در اثر هوا پرستى و تمایل به زرق و برق جهان مادّه همه سرمایه هاى فكرى خود را در اختیار طاغوتها مى گذارند و آنها نیز براى تحمیق مردم عوام از وجود این گونه افراد حدّ اكثر استفاده رامى كنند. این موضوع اختصاص به زمان موسى علیه السّلام یا سایر پیامبران نداشته ، بعد از عصر پیامبر اسلام صلّى اللّه علیه و آله و سلّم و تا به امروز نیز ادامه دارد كه ((بلعم باعوراها)) علم و دانش و نفوذ اجتماعى خود را در برابر درهم و دینار یا مقام و یا به خاطر انگیزه حسد در اختیار گروه هاى منافق و دشمنان حقّ و فراعنه و بنى امیّه ها و بنى عبّاسها و طاغوتها قرار داده و مى دهند
از تعبیر (فَاءَتْبَعَهُ الشَّیْطانُ) چنین استفاده مى شود كه در آغاز شیطان تقریباً از ((بلعم باعورا)) قطع امید كرده بود، چراكه او كاملاً در مسیر حق قرار داشت ، امّا همین كه دید تمایل به هواپرستى پیدا كرده و از راه حقّ منحرف شده است ، به سرعت او را تعقیب كرد و به او رسید و بر سر راهش نشست و به وسوسه گرى پرداخت و سرانجام او را در صف گمراهان قرار داد؛ یعنى سگ درون كه همان هوا پرستى و جاه طلبى است ، با سگ برون دست به دست هم دادند و ((بلعم باعورا)) را به خاك مذلّت نشاندند؛ به عبارت دیگر دشمن داخلى ، یعنى خواهش هاى نفسانى و دشمن خارجى ، یعنى شیطان او را به سیه روزى كشاندند. از شرّ این دو دشمن خطرناك باید به خدا پناه برد.
منابع:
تفسیر نور
تفسیر نمونه
دانش نامه موضوعی قرآن
ویرایش توسط drmgangineh : ۱۳۸۶/۱۲/۱۱ در ساعت ۲۰:۰۶
و بدان؛کسی که گنجینههای آسمان و زمین در دست اوست تو را فرموده از او خواهی تا به تو دهد، و از او طلبی تا تو را بیامرزد.
-
۱۳۸۶/۱۲/۱۱, ۲۰:۰۷ #4
- تاریخ عضویت
بهمن ۱۳۸۶
- نوشته
- 157
- مورد تشکر
- 175 پست
- حضور
- 1 ساعت 8 دقیقه
- دریافت
- 2
- آپلود
- 0
- گالری
-
2
سوال هفته ی دوم:
ویژگی هدایت یافتگان چیست؟
و بدان؛کسی که گنجینههای آسمان و زمین در دست اوست تو را فرموده از او خواهی تا به تو دهد، و از او طلبی تا تو را بیامرزد.
-
تشکر
-
۱۳۸۶/۱۲/۱۸, ۲۱:۵۶ #5
- تاریخ عضویت
بهمن ۱۳۸۶
- نوشته
- 157
- مورد تشکر
- 175 پست
- حضور
- 1 ساعت 8 دقیقه
- دریافت
- 2
- آپلود
- 0
- گالری
-
2
پاسخ سوال هفته ی دوم:
توبه با یك جرقه آغاز می شود. جرقه ای كه در آغاز تنها یك نقطه نورانی و كوچك در قلب است؛ اما به تدریج تمام آسمان تیره و تاریك قلب را فرا می گیرد. این نقطه نورانی سفید، انسان را از گذشته تاریك به آینده روشن می برد. نسبت به گذشته تاریك و سیاه، احساس تلخی ، پشیمانی و ندامت می كند و آسمان ابرگرفته قلب برای آینده ای روشن آماده بارش رحمت الهی می شود.وَأَنَا التَّوَّابُ الرَّحِیمُمن توبه پذیر مهربانم
قرآن، این كتاب نوید بخش رحمت، به همه مؤمنان فرمان توبه می دهد. در سوره تحریم، آیه 8 می فرماید:
ای كسانی كه ایمان آورده اید! با اخلاص كامل توبه كنید، باشد كه پروردگار از گناهان شما در گذرد و به باغ هایی واردتان كند كه در آن جویبارانی جاری است.
حقیقت توبه همان حالت ندامت و پشیمانی از معصیت و تصمیم بر ترك بازگشت به گناه در آینده است. از قرآن كریم چند شرط برای پذیرش توبه استفاده می شود:
1. گناه از روی جهالت انجام گیرد؛ یعنی كسی كه گناه می كند از عواقب شوم و دردناك گناه بی خبر باشد و براثر طغیان غرائز و تسلط هوس های سركش بر نیروی عقل و ایمان، مرتكب گناه شود.
2. به زودی پشیمان شود و توبه كند و توبه را تا آشكار شدن نشانه های مرگ به تأخیر نیاندازد.
قرآن كریم در مورد این روش ها می فرماید: پذیرش توبه از سوی خدا ، تنها برای كسانی است كه كار بدی را از روی جهالت انجام می دهند، سپس زود توبه می كنند. خداوند توبه چنین اشخاصی را می پذیرد...» (نساء/17)
3. كارهای زشت و گناهان پیشین را جبران نماید.
قرآن مجید، پس از بیان مجازات كسانی كه به زنان پاك دامن تهمت ناروا می زنند، می فرماید: مگر كسانی كه بعد از آن [بهتان] توبه كرده و به صلاح آمده باشند كه خدا البته آمرزنده مهربان است.» (نور/5)
حضرت علی(ع) كه خود ترجمان قرآن و قرآن ناطق می باشد دیگر شرایط توبه را چنین بیان می فرماید ؛ استغفار و توبه شش شرط دارد: 1- پشیمانی از گذشته زشت؛ 2- تصمیم بر عدم تكرار گناه برای همیشه؛ 3- برگرداندن حق الناس به صاحبان حق؛ 4- قضا كردن حق الله و واجبات شرعی؛ 5- آب كردن گوشت بدن كه از مال حرام روئیده شده در اثر غصه؛ 6- تحمل رنج انجام دستورات الهی
نهج البلاغه، حكمت .417
شایان ذكر است كه چهار شرط اول پایه های اصلی توبه را تشكیل می دهد و دو شرط اخیر، توبه را به كمال و نهایت آن سوق می دهد؛ بنابراین برای قبولی توبه باید در فراهم آوردن شرایط مقدماتی آن كوشید و پس از فراهم آمدن زمینه آماده تر خواهد شد.
در برخی روایات، پشیمانی از گناه و تصمیم بر عدم تكرار آن برای همیشه، اساسی ترین شرط های توبه دانسته شده است. كه با فرمایش امیرالمؤمنین(ع) قابل جمع می باشد؛ بدین معنا كه خلاصی كامل از اثرات اخروی گناه تنها در سایه رعایت شرایط شش گانه میسور است و چنان چه كسی مثلاً از گناه ترك نماز توبه كند و نمازهای فوت شده را به جا نیاورد، اگرچه توبه او در درگاه خدا پذیرفته شود، ولی جرم ترك نمازها همچنان برعهده او خواهد بود، مگر آن كه خدا از حق خویش بگذارد.
بقره آیه : 160.................................................. ...............
آیاتی نورانی از قرآن كریم در باره پذیرش توبه
ِلاَّ الَّذِینَ تَابُواْ وَأَصْلَحُواْ وَبَیَّنُواْ فَأُوْلَـئِكَ أَتُوبُ عَلَیْهِمْ وَأَنَا التَّوَّابُ الرَّحِیمُ
مگر آنها كه توبه كردند و (اعمال بد خود را با اعمال نیك) اصلاح نمودند و (آنچه را كتمان كرده بودند) آشكارساختند، كه من (لطف خود را) بر آنان بازمىگردانم، زیرا من توبه پذیر مهربانم.
خداوند، امكان توبه و بازگشت را براى خطاكاران، در هر شرایطى فراهم نموده است.
كتمان حقایق دینى، فساد است، زیرا به توبه كننده، فرمان اصلاح و جبران داده شده است.
توبهى هرگناه، متناسب با آن است. توبهى كتمان، بیان حقایق است.
چون در مقام تهدید وتوبیخ، لعنت خداوند شامل حال كتمان كنندگان شد، در مقام مهربانى نیز كلمات «اَنَا» و «توّاب» و «رحیم» بكار رفته تا بگوید: من خودم با مهربانى مخصوصم، به شما باز مىگردم.
تهدید گنهكار و بشارت نیكوكار، دو ركن اساسى براى تربیت فرد و جامعه است.
بازگشت لطف خداوند به توبهكنندگان، دائمى، قطعى و همراه با محبّت است. «اتوب علیهم و انَا التوّاب الرّحیم»
.................................................. ...............
نساء آیه : 17
إِنَّمَا التَّوْبَةُ عَلَى اللّهِ لِلَّذِینَ یَعْمَلُونَ السُّوَءَ بِجَهَالَةٍ ثُمَّ یَتُوبُونَ مِن قَرِیبٍ فَأُوْلَـئِكَ یَتُوبُ اللّهُ عَلَیْهِمْ وَكَانَ اللّهُ عَلِیماً حَكِیماً
بى گمان (پذیرش) توبه بر خدا، براى كسانى است كه از روى جهالت كار بد مىكنند، سپس زود توبه مىكنند. پس خداوند توبهى آنان را مىپذیرد و خداوند، دانا و حكیم است.
این آیه به گوشهاى از شرایط قبولى توبه اشاره مىكند. از جمله آنكه:
الف: گناه، از روى نادانى وبىتوجّهى به عواقب گناه باشد، نه از روى كفر و عناد.
ب: زود توبه كند، پیش از آنكه گناه او را احاطه كند، یا خصلت او شود، یا قهر و عذاب الهى فرا رسد.
امام صادقعلیه السلام فرمود: هر گناهى كه انسان مرتكب شود گرچه آگاهانه باشد در حقیقت جاهل است، زیرا خود را در خطر قهر الهى قرار داده است.
.................................................. ...............
مائده آیه : 39
فَمَن تَابَ مِن بَعْدِ ظُلْمِهِ وَأَصْلَحَ فَإِنَّ اللّهَ یَتُوبُ عَلَیْهِ إِنَّ اللّهَ غَفُورٌ رَّحِیمٌ
پس هركه بعد از ظلمش توبه كند و (كارهای فاسد خویش را) اصلاح نماید، قطعا خداوند توبه او را می پذیرد، همانا خداوند، آمرزنده ی مهربان است .
برای انسان خطاكار، همیشه راه بازگشت و اصلاح ، باز است .
توبه ، تنها یك ندامت درونی نیست ، بلكه باید همراه با جبران مفاسد گذشته باشد.
اگر انسان توبه كند، خداوند هم توبه او را می پذیرد.
.................................................. ...............
نساء آیه : 146
إِلاَّ الَّذِینَ تَابُواْ وَأَصْلَحُواْ وَاعْتَصَمُواْ بِاللّهِ وَأَخْلَصُواْ دِینَهُمْ لِلّهِ فَأُوْلَـئِكَ مَعَ الْمُؤْمِنِینَ وَسَوْفَ یُؤْتِ اللّهُ الْمُؤْمِنِینَ أَجْرًا عَظِیمًا
مگر آنان كه توبه كرده و (گذشتهى خود را) اصلاح نموده و به (دامن لطف) خدا پناه برده و براى خدا از روى اخلاص به دین گرویدهاند، پس اینان در زمرهى مؤمنان هستند وبزودى خداوند به مؤمنان، پاداشى بزرگ خواهد داد.
راه توبه، براى همه حتّى منافقان باز است و آنان را از «درك اسفل» به بهشت اعلا مىرساند. توبه تنها یك اظهار پشیمانى نیست، بلكه بازسازى همه جانبه است.
توبهى هر گناهى، به شكلى است. توبهى نفاق، اصلاح به جاى تخریب، اعتصام به خداوند به جاى وابستگى به این و آن، و اخلاص به جاى ناخالصى است.
.................................................. ...............
آل عمران آیه : 135
وَالَّذِینَ إِذَا فَعَلُواْ فَاحِشَةً أَوْ ظَلَمُواْ أَنْفُسَهُمْ ذَكَرُواْ اللّهَ فَاسْتَغْفَرُواْ لِذُنُوبِهِمْ وَمَن یَغْفِرُ الذُّنُوبَ إِلاَّ اللّهُ وَلَمْ یُصِرُّواْ عَلَى مَا فَعَلُواْ وَهُمْ یَعْلَمُونَ
(افراد با تقوا) كسانى هستند كه هرگاه كار زشتى انجام دهند و یا به خویشتن ستم كنند، خدا را یاد كرده و براى گناهان خود استغفار مىكنند. و جز خدا كیست كه گناهان را ببخشد؟ و (متّقین) چون به زشتى گناه آگاهند بر انجام آنچه كردهاند، پافشارى ندارند.
امام صادقعلیه السلام فرمودند: وقتى این آیه نازل شد، ابلیس همهى یاران خود را جمع كرد و چارهجویى نمود. شیاطین پیشنهاداتى دادند كه پذیرفته نشد، وسواس خنّاس گفت: من چاره مىكنم! گفتند: چگونه؟ گفت: به آنها وعده مىدهم و به آرزوها گرفتارشان مىكنم تا دچار گناه شوند و وقتى گرفتار شدند، استغفار را از یاد آنها مىبرم.
خطرناكتر از انجام گناه، غفلت از گناه و بىتوجّهى به زشتى آن است. متّقین اگر هم گناه كنند، بلافاصله استغفار مىنمایند.
نشانهى تقوا، توبه فورى از گناه است.
یاد خدا، رمز توبه است. «ذكروا اللّه فاستغفروا»
تنها خداوند است كه گناهان را مىبخشد.
متّقى كسى است كه اصرار بر گناه نداشته باشد. زیرا اصرار بر گناه، نشانهى سبك شمردن آن و غفلت از یاد خداست.
اصرار آگاهانه بر گناه، سبب محرومیّت از مغفرت الهى است.
.................................................. ...............
توبه آیه : 102
وَآخَرُونَ اعْتَرَفُواْ بِذُنُوبِهِمْ خَلَطُواْ عَمَلاً صَالِحًا وَآخَرَ سَیِّئًا عَسَى اللّهُ أَن یَتُوبَ عَلَیْهِمْ إِنَّ اللّهَ غَفُورٌ رَّحِیمٌ
و (از اعراب) دیگرانى هستند كه به گناهان خویش اعتراف كردهاند، كار خوب و بد را به هم آمیختهاند. امید است خداوند توبهى آنان را بپذیرد (و لطف خویش را به آنان بازگرداند). همانا خداوند، آمرزنده و مهربان است.
چند نفر از یاران پیامبرصلى الله علیه وآله، از شركت در جنگ تبوك تخلّف ورزیدند، آن هم نه از روى نفاق، بلكه بهخاطر دلبستگى بهزندگى. آیات انتقادآمیز كه نازل شد، پشیمان گشتند وخود را به نشانهى توبه، به ستون مسجد بستند. تا آنكه خداوند توبهى آنان را پذیرفت ورسول خداصلى الله علیه وآله طناب را گشود و آنها آمرزیده شدند.
اعتراف به گناه، انتقاد از خود و داشتن كارهاى خوب و صالح، زمینهساز بخشایش الهى است.
گرچه خداوند وعدهى آمرزش داده، امّا انسان باید میان خوف و رجاء باشد.
خطاكار پشیمان، به امید نیازمند است و آغوش اسلام براى پذیرش او باز است.
.................................................. ...............
توبه آیه : 118
وَعَلَى الثَّلاَثَةِ الَّذِینَ خُلِّفُواْ حَتَّى إِذَا ضَاقَتْ عَلَیْهِمُ الأَرْضُ بِمَا رَحُبَتْ وَضَاقَتْ عَلَیْهِمْ أَنفُسُهُمْ وَظَنُّواْ أَن لاَّ مَلْجَأَ مِنَ اللّهِ إِلاَّ إِلَیْهِ ثُمَّ تَابَ عَلَیْهِمْ لِیَتُوبُواْ إِنَّ اللّهَ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِیمُ
و نیز بر سه نفرى كه (از شركت در جبههى تبوك به خاطر سستى) وامانده بودند، تا آنگاه كه زمین با همهى وسعتش (به سبب قهر ونفرت مردم) بر آنان تنگ شد و از خود به تنگ آمده و فهمیدند كه در برابر خدا، هیچ پناهگاهى جز خود او نیست، پس خداوند لطف خویش را شامل آنان ساخت تا به توبه موفّق شوند. همانا خداوند توبهپذیر و مهربان است.
سه مسلمانى كه در تبوك شركت نكردند، پشیمان شده و براى عذرخواهى نزد پیامبر آمدند. امّا حضرت با آنان سخن نگفت و دستور داد كسى با آنان حرف نزند و همسرانشان هم به آنان نزدیك نشوند. آنان به كوههاى اطراف مدینه رفتند و براى استغفار، جدا از یكدیگر به تضرّع وگریه پرداختند تا پس از پنجاه روز، خداوند توبهى آنان را پذیرفت.
یأس از مردم، زمینهساز توبه و توجّه به خداست.
توفیقِ توبه نیز در سایهى لطف و عنایت الهى است. اوّل خداوند لطف خود را به انسان باز مىگرداند، تا انسان توفیق پشیمانى و عذرخواهى و توبه پیدا كند، و همین كه توبه كرد، باز خداوند توبهى او را مىپذیرد.
.................................................. ...............
احزاب آیه : 24
لِیَجْزِىَ اللَّهُ الصَّادِقِینَ بِصِدْقِهِمْ وَیُعَذِّبَ الْمُنَافِقِینَ إِن شَآءَ أَوْ یَتُوبَ عَلَیْهِمْ إِنَّ اللَّهَ كَانَ غَفُوراً رَّحِیماً
تا خداوند صادقان را به خاطر صداقتشان پاداش دهد، و منافقان را اگر بخواهد عذاب كند یا (اگر توبه كنند) لطف خود را بر آنان باز گرداند زیرا كه خداوند آمرزندهى مهربان است.
لطف خداوند، از منافقان نیز دورنیست، به شرط آنكه خود بخواهد. «او یتوب علیهم»
توبه پذیرى خداوند، با لطف او همراه است. «غفوراً رحیما»
.................................................. ...............
اعراف آیه : 153
وَالَّذِینَ عَمِلُواْ السَّیِّئَاتِ ثُمَّ تَابُواْ مِن بَعْدِهَا وَءَامَنُواْ إِنَّ رَبَّكَ مِن بَعْدِهَا لَغَفُورٌ رَّحِیمٌ
و كسانى كه مرتكب بدىها وگناهان شده وپس از آن توبه كرده و ایمان آورند، پس از آن توبه، بىگمان پروردگارت آمرزنده و مهربان است.
با اینكه تا ایمان نباشد توبه پذیرفته نمىشود، امّا در این آیه ابتدا توبه آمده و پس از آن ایمان، شاید به این دلیل كه گناه، ایمان انسان را متزلزل كرده و فروغ ایمان را بىاثر مىكند و با توبه بار دیگر ایمان تجدید مىشود.
راه توبه همیشه باز است، گرچه پس از مدّتها باشد. «ثمّ تابوا» («ثمّ» براى گذشت زمان طولانى است)
از رحمت خدا مأیوس نشویم، گرچه قصد كشتن انبیا را كرده باشیم.
خداوند نسبت به توبهكنندگان واقعى علاوه بر بخشش، رحمت خود را هم شامل آنان مىسازد. «لَغفور رحیم» آرى، اسما و صفات الهى، جلوههاى حكیمانه دارند.
.................................................. ...............
آل عمران آیه : 89
ِلاَّ الَّذِینَ تَابُواْ مِن بَعْدِ ذَلِكَ وَأَصْلَحُواْ فَإِنَّ الله غَفُورٌ رَّحِیمٌ
مگر كسانى كه پس از آن، (از كفر و ارتداد) توبه نمایند و (كردار و افكار خود را) اصلاح نمایند، كه همانا خداوند آمرزنده و مهربان است.
اگر شخص كافرى مسلمان شود، قانونِ «الاسلامُ یَجُبّ ما قَبْله» تمام گذشتهها را پاك مىكند، ولى اگر مرتدّى توبه كند و بار دیگر مسلمان شود، باید همهى وظایف بجا مانده را جبران كند و افكار و اعمال خود را اصلاح نماید، ونمازها و روزههاى ترك شده را قضا كرده و بجاى آورد.
راه توبه، بر همگان حتّى از دین برگشتگان باز است.
نشانهى توبه واقعى، اصلاح مفاسد است. «تابوا... و اصلحوا»
خداوند نه تنها توبه را مىپذیرد و گناهان را مىبخشد، بلكه توبه كننده را نیز دوست مىدارد و مورد رحمت قرار مىدهد. «غفور رحیم»
.................................................. ...............
انعام آیه : 54
وَإِذَا جَاءكَ الَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِآیَاتِنَا فَقُلْ سَلاَمٌ عَلَیْكُمْ كَتَبَ رَبُّكُمْ عَلَى نَفْسِهِ الرَّحْمَةَ أَنَّهُ مَن عَمِلَ مِنكُمْ سُوءًا بِجَهَالَةٍ ثُمَّ تَابَ مِن بَعْدِهِ وَأَصْلَحَ فَأَنَّهُ غَفُورٌ رَّحِیمٌ
و هرگاه كسانی كه به آیات ما ایمان دارند نزد تو آیند، پس بگو: سلام بر شما! پروردگارتان بر خودش رحمت را مقرّر كرده است كه هر كس از شما از روی نادانی كار بدی انجام دهد و پس از آن توبه كند و خود را اصلاح نماید، پس قطعا خداوند، آمرزنده و مهربان است .
.................................................. ...............
منابع:
تفسیر نور
مركز فرهنگ و معارف قرآن كریم
و بدان؛کسی که گنجینههای آسمان و زمین در دست اوست تو را فرموده از او خواهی تا به تو دهد، و از او طلبی تا تو را بیامرزد.
-
تشکر
-
۱۳۸۶/۱۲/۱۸, ۲۱:۵۷ #6
- تاریخ عضویت
بهمن ۱۳۸۶
- نوشته
- 157
- مورد تشکر
- 175 پست
- حضور
- 1 ساعت 8 دقیقه
- دریافت
- 2
- آپلود
- 0
- گالری
-
2
سوال هفته ی سوم:
ویژگی هدایت یافتگان چیست؟
و بدان؛کسی که گنجینههای آسمان و زمین در دست اوست تو را فرموده از او خواهی تا به تو دهد، و از او طلبی تا تو را بیامرزد.
-
۱۳۸۷/۰۱/۲۰, ۲۰:۴۰ #7
- تاریخ عضویت
بهمن ۱۳۸۶
- نوشته
- 157
- مورد تشکر
- 175 پست
- حضور
- 1 ساعت 8 دقیقه
- دریافت
- 2
- آپلود
- 0
- گالری
-
2
جواب سوال هفته ی سوم:وَأَنَا التَّوَّابُ الرَّحِیمُمن توبه پذیر مهربانمتوبه با یك جرقه آغاز می شود. جرقه ای كه در آغاز تنها یك نقطه نورانی و كوچك در قلب است؛ اما به تدریج تمام آسمان تیره و تاریك قلب را فرا می گیرد. این نقطه نورانی سفید، انسان را از گذشته تاریك به آینده روشن می برد. نسبت به گذشته تاریك و سیاه، احساس تلخی ، پشیمانی و ندامت می كند و آسمان ابرگرفته قلب برای آینده ای روشن آماده بارش رحمت الهی می شود.قرآن، این كتاب نوید بخش رحمت، به همه مؤمنان فرمان توبه می دهد. در سوره تحریم، آیه 8 می فرماید:ای كسانی كه ایمان آورده اید! با اخلاص كامل توبه كنید، باشد كه پروردگار از گناهان شما در گذرد و به باغ هایی واردتان كند كه در آن جویبارانی جاری است.حقیقت توبه همان حالت ندامت و پشیمانی از معصیت و تصمیم بر ترك بازگشت به گناه در آینده است. از قرآن كریم چند شرط برای پذیرش توبه استفاده می شود:1. گناه از روی جهالت انجام گیرد؛ یعنی كسی كه گناه می كند از عواقب شوم و دردناك گناه بی خبر باشد و براثر طغیان غرائز و تسلط هوس های سركش بر نیروی عقل و ایمان، مرتكب گناه شود.2. به زودی پشیمان شود و توبه كند و توبه را تا آشكار شدن نشانه های مرگ به تأخیر نیاندازد.قرآن كریم در مورد این روش ها می فرماید: پذیرش توبه از سوی خدا ، تنها برای كسانی است كه كار بدی را از روی جهالت انجام می دهند، سپس زود توبه می كنند. خداوند توبه چنین اشخاصی را می پذیرد...» (نساء/17)3. كارهای زشت و گناهان پیشین را جبران نماید.قرآن مجید، پس از بیان مجازات كسانی كه به زنان پاك دامن تهمت ناروا می زنند، می فرماید: مگر كسانی كه بعد از آن [بهتان] توبه كرده و به صلاح آمده باشند كه خدا البته آمرزنده مهربان است.» (نور/5)حضرت علی(ع) كه خود ترجمان قرآن و قرآن ناطق می باشد دیگر شرایط توبه را چنین بیان می فرماید ؛ استغفار و توبه شش شرط دارد: 1- پشیمانی از گذشته زشت؛ 2- تصمیم بر عدم تكرار گناه برای همیشه؛ 3- برگرداندن حق الناس به صاحبان حق؛ 4- قضا كردن حق الله و واجبات شرعی؛ 5- آب كردن گوشت بدن كه از مال حرام روئیده شده در اثر غصه؛ 6- تحمل رنج انجام دستورات الهی نهج البلاغه، حكمت .417شایان ذكر است كه چهار شرط اول پایه های اصلی توبه را تشكیل می دهد و دو شرط اخیر، توبه را به كمال و نهایت آن سوق می دهد؛ بنابراین برای قبولی توبه باید در فراهم آوردن شرایط مقدماتی آن كوشید و پس از فراهم آمدن زمینه آماده تر خواهد شد.در برخی روایات، پشیمانی از گناه و تصمیم بر عدم تكرار آن برای همیشه، اساسی ترین شرط های توبه دانسته شده است. كه با فرمایش امیرالمؤمنین(ع) قابل جمع می باشد؛ بدین معنا كه خلاصی كامل از اثرات اخروی گناه تنها در سایه رعایت شرایط شش گانه میسور است و چنان چه كسی مثلاً از گناه ترك نماز توبه كند و نمازهای فوت شده را به جا نیاورد، اگرچه توبه او در درگاه خدا پذیرفته شود، ولی جرم ترك نمازها همچنان برعهده او خواهد بود، مگر آن كه خدا از حق خویش بگذارد...................................... ............. ...............آیاتی نورانی از قرآن كریم در باره پذیرش توبهبقره آیه : 160 ِلاَّ الَّذِینَ تَابُواْ وَأَصْلَحُواْ وَبَیَّنُواْ فَأُوْلَـئِكَ أَتُوبُ عَلَیْهِمْ وَأَنَا التَّوَّابُ الرَّحِیمُ مگر آنها كه توبه كردند و (اعمال بد خود را با اعمال نیك) اصلاح نمودند و (آنچه را كتمان كرده بودند) آشكارساختند، كه من (لطف خود را) بر آنان بازمىگردانم، زیرا من توبه پذیر مهربانم. خداوند، امكان توبه و بازگشت را براى خطاكاران، در هر شرایطى فراهم نموده است. كتمان حقایق دینى، فساد است، زیرا به توبه كننده، فرمان اصلاح و جبران داده شده است. توبهى هرگناه، متناسب با آن است. توبهى كتمان، بیان حقایق است. چون در مقام تهدید وتوبیخ، لعنت خداوند شامل حال كتمان كنندگان شد، در مقام مهربانى نیز كلمات «اَنَا» و «توّاب» و «رحیم» بكار رفته تا بگوید: من خودم با مهربانى مخصوصم، به شما باز مىگردم. تهدید گنهكار و بشارت نیكوكار، دو ركن اساسى براى تربیت فرد و جامعه است. بازگشت لطف خداوند به توبهكنندگان، دائمى، قطعى و همراه با محبّت است. «اتوب علیهم و انَا التوّاب الرّحیم» .................................................. ...............نساء آیه : 17 إِنَّمَا التَّوْبَةُ عَلَى اللّهِ لِلَّذِینَ یَعْمَلُونَ السُّوَءَ بِجَهَالَةٍ ثُمَّ یَتُوبُونَ مِن قَرِیبٍ فَأُوْلَـئِكَ یَتُوبُ اللّهُ عَلَیْهِمْ وَكَانَ اللّهُ عَلِیماً حَكِیماً بى گمان (پذیرش) توبه بر خدا، براى كسانى است كه از روى جهالت كار بد مىكنند، سپس زود توبه مىكنند. پس خداوند توبهى آنان را مىپذیرد و خداوند، دانا و حكیم است. این آیه به گوشهاى از شرایط قبولى توبه اشاره مىكند. از جمله آنكه: الف: گناه، از روى نادانى وبىتوجّهى به عواقب گناه باشد، نه از روى كفر و عناد. ب: زود توبه كند، پیش از آنكه گناه او را احاطه كند، یا خصلت او شود، یا قهر و عذاب الهى فرا رسد. امام صادقعلیه السلام فرمود: هر گناهى كه انسان مرتكب شود گرچه آگاهانه باشد در حقیقت جاهل است، زیرا خود را در خطر قهر الهى قرار داده است. .................................................. ...............مائده آیه : 39 فَمَن تَابَ مِن بَعْدِ ظُلْمِهِ وَأَصْلَحَ فَإِنَّ اللّهَ یَتُوبُ عَلَیْهِ إِنَّ اللّهَ غَفُورٌ رَّحِیمٌ پس هركه بعد از ظلمش توبه كند و (كارهای فاسد خویش را) اصلاح نماید، قطعا خداوند توبه او را می پذیرد، همانا خداوند، آمرزنده ی مهربان است .برای انسان خطاكار، همیشه راه بازگشت و اصلاح ، باز است .توبه ، تنها یك ندامت درونی نیست ، بلكه باید همراه با جبران مفاسد گذشته باشد.اگر انسان توبه كند، خداوند هم توبه او را می پذیرد........................................ ........... ...............نساء آیه : 146 إِلاَّ الَّذِینَ تَابُواْ وَأَصْلَحُواْ وَاعْتَصَمُواْ بِاللّهِ وَأَخْلَصُواْ دِینَهُمْ لِلّهِ فَأُوْلَـئِكَ مَعَ الْمُؤْمِنِینَ وَسَوْفَ یُؤْتِ اللّهُ الْمُؤْمِنِینَ أَجْرًا عَظِیمًا مگر آنان كه توبه كرده و (گذشتهى خود را) اصلاح نموده و به (دامن لطف) خدا پناه برده و براى خدا از روى اخلاص به دین گرویدهاند، پس اینان در زمرهى مؤمنان هستند وبزودى خداوند به مؤمنان، پاداشى بزرگ خواهد داد. راه توبه، براى همه حتّى منافقان باز است و آنان را از «درك اسفل» به بهشت اعلا مىرساند. توبه تنها یك اظهار پشیمانى نیست، بلكه بازسازى همه جانبه است. توبهى هر گناهى، به شكلى است. توبهى نفاق، اصلاح به جاى تخریب، اعتصام به خداوند به جاى وابستگى به این و آن، و اخلاص به جاى ناخالصى است. .................................................. ...............آل عمران آیه : 135 وَالَّذِینَ إِذَا فَعَلُواْ فَاحِشَةً أَوْ ظَلَمُواْ أَنْفُسَهُمْ ذَكَرُواْ اللّهَ فَاسْتَغْفَرُواْ لِذُنُوبِهِمْ وَمَن یَغْفِرُ الذُّنُوبَ إِلاَّ اللّهُ وَلَمْ یُصِرُّواْ عَلَى مَا فَعَلُواْ وَهُمْ یَعْلَمُونَ (افراد با تقوا) كسانى هستند كه هرگاه كار زشتى انجام دهند و یا به خویشتن ستم كنند، خدا را یاد كرده و براى گناهان خود استغفار مىكنند. و جز خدا كیست كه گناهان را ببخشد؟ و (متّقین) چون به زشتى گناه آگاهند بر انجام آنچه كردهاند، پافشارى ندارند. امام صادقعلیه السلام فرمودند: وقتى این آیه نازل شد، ابلیس همهى یاران خود را جمع كرد و چارهجویى نمود. شیاطین پیشنهاداتى دادند كه پذیرفته نشد، وسواس خنّاس گفت: من چاره مىكنم! گفتند: چگونه؟ گفت: به آنها وعده مىدهم و به آرزوها گرفتارشان مىكنم تا دچار گناه شوند و وقتى گرفتار شدند، استغفار را از یاد آنها مىبرم. خطرناكتر از انجام گناه، غفلت از گناه و بىتوجّهى به زشتى آن است. متّقین اگر هم گناه كنند، بلافاصله استغفار مىنمایند. نشانهى تقوا، توبه فورى از گناه است. یاد خدا، رمز توبه است. «ذكروا اللّه فاستغفروا» تنها خداوند است كه گناهان را مىبخشد. متّقى كسى است كه اصرار بر گناه نداشته باشد. زیرا اصرار بر گناه، نشانهى سبك شمردن آن و غفلت از یاد خداست. اصرار آگاهانه بر گناه، سبب محرومیّت از مغفرت الهى است. .................................................. ...............توبه آیه : 102 وَآخَرُونَ اعْتَرَفُواْ بِذُنُوبِهِمْ خَلَطُواْ عَمَلاً صَالِحًا وَآخَرَ سَیِّئًا عَسَى اللّهُ أَن یَتُوبَ عَلَیْهِمْ إِنَّ اللّهَ غَفُورٌ رَّحِیمٌ و (از اعراب) دیگرانى هستند كه به گناهان خویش اعتراف كردهاند، كار خوب و بد را به هم آمیختهاند. امید است خداوند توبهى آنان را بپذیرد (و لطف خویش را به آنان بازگرداند). همانا خداوند، آمرزنده و مهربان است. چند نفر از یاران پیامبرصلى الله علیه وآله، از شركت در جنگ تبوك تخلّف ورزیدند، آن هم نه از روى نفاق، بلكه بهخاطر دلبستگى بهزندگى. آیات انتقادآمیز كه نازل شد، پشیمان گشتند وخود را به نشانهى توبه، به ستون مسجد بستند. تا آنكه خداوند توبهى آنان را پذیرفت ورسول خداصلى الله علیه وآله طناب را گشود و آنها آمرزیده شدند. اعتراف به گناه، انتقاد از خود و داشتن كارهاى خوب و صالح، زمینهساز بخشایش الهى است. گرچه خداوند وعدهى آمرزش داده، امّا انسان باید میان خوف و رجاء باشد. خطاكار پشیمان، به امید نیازمند است و آغوش اسلام براى پذیرش او باز است. .................................................. ...............توبه آیه : 118 وَعَلَى الثَّلاَثَةِ الَّذِینَ خُلِّفُواْ حَتَّى إِذَا ضَاقَتْ عَلَیْهِمُ الأَرْضُ بِمَا رَحُبَتْ وَضَاقَتْ عَلَیْهِمْ أَنفُسُهُمْ وَظَنُّواْ أَن لاَّ مَلْجَأَ مِنَ اللّهِ إِلاَّ إِلَیْهِ ثُمَّ تَابَ عَلَیْهِمْ لِیَتُوبُواْ إِنَّ اللّهَ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِیمُ و نیز بر سه نفرى كه (از شركت در جبههى تبوك به خاطر سستى) وامانده بودند، تا آنگاه كه زمین با همهى وسعتش (به سبب قهر ونفرت مردم) بر آنان تنگ شد و از خود به تنگ آمده و فهمیدند كه در برابر خدا، هیچ پناهگاهى جز خود او نیست، پس خداوند لطف خویش را شامل آنان ساخت تا به توبه موفّق شوند. همانا خداوند توبهپذیر و مهربان است. سه مسلمانى كه در تبوك شركت نكردند، پشیمان شده و براى عذرخواهى نزد پیامبر آمدند. امّا حضرت با آنان سخن نگفت و دستور داد كسى با آنان حرف نزند و همسرانشان هم به آنان نزدیك نشوند. آنان به كوههاى اطراف مدینه رفتند و براى استغفار، جدا از یكدیگر به تضرّع وگریه پرداختند تا پس از پنجاه روز، خداوند توبهى آنان را پذیرفت.یأس از مردم، زمینهساز توبه و توجّه به خداست. توفیقِ توبه نیز در سایهى لطف و عنایت الهى است. اوّل خداوند لطف خود را به انسان باز مىگرداند، تا انسان توفیق پشیمانى و عذرخواهى و توبه پیدا كند، و همین كه توبه كرد، باز خداوند توبهى او را مىپذیرد. .................................................. ...............احزاب آیه : 24 لِیَجْزِىَ اللَّهُ الصَّادِقِینَ بِصِدْقِهِمْ وَیُعَذِّبَ الْمُنَافِقِینَ إِن شَآءَ أَوْ یَتُوبَ عَلَیْهِمْ إِنَّ اللَّهَ كَانَ غَفُوراً رَّحِیماً تا خداوند صادقان را به خاطر صداقتشان پاداش دهد، و منافقان را اگر بخواهد عذاب كند یا (اگر توبه كنند) لطف خود را بر آنان باز گرداند زیرا كه خداوند آمرزندهى مهربان است. لطف خداوند، از منافقان نیز دورنیست، به شرط آنكه خود بخواهد. «او یتوب علیهم»توبه پذیرى خداوند، با لطف او همراه است. «غفوراً رحیما»...................................... ............ ...............اعراف آیه : 153 وَالَّذِینَ عَمِلُواْ السَّیِّئَاتِ ثُمَّ تَابُواْ مِن بَعْدِهَا وَءَامَنُواْ إِنَّ رَبَّكَ مِن بَعْدِهَا لَغَفُورٌ رَّحِیمٌ و كسانى كه مرتكب بدىها وگناهان شده وپس از آن توبه كرده و ایمان آورند، پس از آن توبه، بىگمان پروردگارت آمرزنده و مهربان است. با اینكه تا ایمان نباشد توبه پذیرفته نمىشود، امّا در این آیه ابتدا توبه آمده و پس از آن ایمان، شاید به این دلیل كه گناه، ایمان انسان را متزلزل كرده و فروغ ایمان را بىاثر مىكند و با توبه بار دیگر ایمان تجدید مىشود. راه توبه همیشه باز است، گرچه پس از مدّتها باشد. «ثمّ تابوا» («ثمّ» براى گذشت زمان طولانى است) از رحمت خدا مأیوس نشویم، گرچه قصد كشتن انبیا را كرده باشیم. خداوند نسبت به توبهكنندگان واقعى علاوه بر بخشش، رحمت خود را هم شامل آنان مىسازد. «لَغفور رحیم» آرى، اسما و صفات الهى، جلوههاى حكیمانه دارند. .................................................. ...............آل عمران آیه : 89 ِلاَّ الَّذِینَ تَابُواْ مِن بَعْدِ ذَلِكَ وَأَصْلَحُواْ فَإِنَّ الله غَفُورٌ رَّحِیمٌ مگر كسانى كه پس از آن، (از كفر و ارتداد) توبه نمایند و (كردار و افكار خود را) اصلاح نمایند، كه همانا خداوند آمرزنده و مهربان است. اگر شخص كافرى مسلمان شود، قانونِ «الاسلامُ یَجُبّ ما قَبْله» تمام گذشتهها را پاك مىكند، ولى اگر مرتدّى توبه كند و بار دیگر مسلمان شود، باید همهى وظایف بجا مانده را جبران كند و افكار و اعمال خود را اصلاح نماید، ونمازها و روزههاى ترك شده را قضا كرده و بجاى آورد. راه توبه، بر همگان حتّى از دین برگشتگان باز است. نشانهى توبه واقعى، اصلاح مفاسد است. «تابوا... و اصلحوا» خداوند نه تنها توبه را مىپذیرد و گناهان را مىبخشد، بلكه توبه كننده را نیز دوست مىدارد و مورد رحمت قرار مىدهد. «غفور رحیم» .................................................. ...............انعام آیه : 54 وَإِذَا جَاءكَ الَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِآیَاتِنَا فَقُلْ سَلاَمٌ عَلَیْكُمْ كَتَبَ رَبُّكُمْ عَلَى نَفْسِهِ الرَّحْمَةَ أَنَّهُ مَن عَمِلَ مِنكُمْ سُوءًا بِجَهَالَةٍ ثُمَّ تَابَ مِن بَعْدِهِ وَأَصْلَحَ فَأَنَّهُ غَفُورٌ رَّحِیمٌ و هرگاه كسانی كه به آیات ما ایمان دارند نزد تو آیند، پس بگو: سلام بر شما! پروردگارتان بر خودش رحمت را مقرّر كرده است كه هر كس از شما از روی نادانی كار بدی انجام دهد و پس از آن توبه كند و خود را اصلاح نماید، پس قطعا خداوند، آمرزنده و مهربان است .................................................. . ...............منابع:تفسیر نورمركز فرهنگ و معارف قرآن كریم
و بدان؛کسی که گنجینههای آسمان و زمین در دست اوست تو را فرموده از او خواهی تا به تو دهد، و از او طلبی تا تو را بیامرزد.
-
تشکر
-
۱۳۸۷/۰۱/۲۰, ۲۰:۵۰ #8
- تاریخ عضویت
بهمن ۱۳۸۶
- نوشته
- 157
- مورد تشکر
- 175 پست
- حضور
- 1 ساعت 8 دقیقه
- دریافت
- 2
- آپلود
- 0
- گالری
-
2
سوال هفته ی چهارم:
آیاتی را که درباره تفکر در قرآن آمده است را ذکر کنید؟
ویرایش توسط drmgangineh : ۱۳۸۷/۰۱/۲۴ در ساعت ۲۰:۲۸
و بدان؛کسی که گنجینههای آسمان و زمین در دست اوست تو را فرموده از او خواهی تا به تو دهد، و از او طلبی تا تو را بیامرزد.
-
۱۳۸۷/۰۱/۲۴, ۲۰:۳۴ #9
- تاریخ عضویت
بهمن ۱۳۸۶
- نوشته
- 157
- مورد تشکر
- 175 پست
- حضور
- 1 ساعت 8 دقیقه
- دریافت
- 2
- آپلود
- 0
- گالری
-
2
جواب سوال هفته ی چهارم:
در قرآن کریم تفکر جایگاه ویژه ای دارد به طوری که در اکثر آیات خداوند مومنان را به تفکر دعوت می کند.
1- إِنَّ شَرَّ الدَّوَابَّ عِندَ اللّهِ الصُّمُّ الْبُکْمُ الَّذِينَ لاَ يَعْقِلُونَ
بدترين جنبندگان نزد خدا، افراد کر و لالى هستند که انديشه نمىکنند.( انفال 22)
2- وَسَخَّرَ لَکُمُ اللَّيْلَ وَالْنَّهَارَ وَالشَّمْسَ وَالْقَمَرَ وَالْنُّجُومُ مُسَخَّرَاتٌ بِأَمْرِهِ إِنَّ فِي ذَلِکَ لَآيَاتٍ لِّقَوْمٍ يَعْقِلُونَ
او شب و روز و خورشيد و ماه را مسخّر شما ساخت؛ و ستارگان نيز به فرمان او مسخّر شمايند؛ در اين، نشانههايى است (از عظمت خدا،) براى گروهى که عقل خود را به کار مىگيرند!( نحل 12)
3- أَوَلَمْ يَتَفَکَّرُواْ مَا بِصَاحِبِهِم مِّن جِنَّةٍ إِنْ هُوَ إِلاَّ نَذِيرٌ مُّبِينٌ
آيا فکر نکردند که همنشين آنها [= پيامبر] هيچگونه (اثرى از) جنون ندارد؟! (پس چگونه چنين نسبت ناروايى به او مىدهند؟!) او فقط بيم دهنده آشکارى است (که مردم را متوجه وظايفشان مىسازد).( اعراف 184)
4- أَوَلَمْ يَنظُرُواْ فِي مَلَکُوتِ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَمَا خَلَقَ اللّهُ مِن شَيْءٍ وَأَنْ عَسَى أَن يَکُونَ قَدِ اقْتَرَبَ أَجَلُهُمْ فَبِأَيِّ حَدِيثٍ بَعْدَهُ يُؤْمِنُونَ
آيا در حکومت و نظام آسمانها و زمين، و آنچه خدا آفريده است، (از روى دقت و عبرت) نظر نيفکندند؟! (و آيا در اين نيز انديشه نکردند که) شايد پايان زندگى آنها نزديک شده باشد؟! (اگر به اين کتاب آسمانى روشن ايمان نياورند،) بعد از آن به کدام سخن ايمان خواهند آورد؟!( اعراف 185)
5- وَمَا أُوتِيتُم مِّن شَيْءٍ فَمَتَاعُ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَزِينَتُهَا وَمَا عِندَ اللَّهِ خَيْرٌ وَأَبْقَى أَفَلَا تَعْقِلُونَ
آنچه به شما داده شده، متاع زندگى دنيا و زينت آن است؛ و آنچه نزد خداست بهتر و پايدارتر است؛ آيا انديشه نمىکنيد؟!( قصص 60)
6-وَلَوْ شَاء رَبُّکَ لآمَنَ مَن فِي الأَرْضِ کُلُّهُمْ جَمِيعًا أَفَأَنتَ تُکْرِهُ النَّاسَ حَتَّى يَکُونُواْ مُؤْمِنِينَ
و اگر پروردگار تو مىخواست، تمام کسانى که روى زمين هستند، همگى به (اجبار) ايمان مىآوردند؛ آيا تو مىخواهى مردم را مجبور سازى که ايمان بياورند؟! (ايمان اجبارى چه سودى دارد؟!)
وَمَا کَانَ لِنَفْسٍ أَن تُؤْمِنَ إِلاَّ بِإِذْنِ اللّهِ وَيَجْعَلُ الرِّجْسَ عَلَى الَّذِينَ لاَ يَعْقِلُونَ
(اما) هيچ کس نمىتواند ايمان بياورد، جز به فرمان خدا (و توفيق و يارى و هدايت او)! و پليدى (کفر و گناه) را بر کسانى قرارمىدهد که نمىانديشند.( یونس 99و100)
7- إِنَّا أَنزَلْنَاهُ قُرْآنًا عَرَبِيًّا لَّعَلَّکُمْ تَعْقِلُونَ
ما آن را قرآنى عربى نازل کرديم، شايد شما درک کنيد (و بينديشيد)!( یوسف 2)
8- وَهُوَ الَّذِي مَدَّ الأَرْضَ وَجَعَلَ فِيهَا رَوَاسِيَ وَأَنْهَارًا وَمِن کُلِّ الثَّمَرَاتِ جَعَلَ فِيهَا زَوْجَيْنِ اثْنَيْنِ يُغْشِي اللَّيْلَ النَّهَارَ إِنَّ فِي ذَلِکَ لَآيَاتٍ لِّقَوْمٍ يَتَفَکَّرُونَ
و او کسى است که زمين را گسترد؛ و در آن کوهها و نهرهايى قرار داد؛ و در آن از تمام ميوهها دو جفت آفريد؛ (پرده سياه) شب را بر روز مىپوشاند؛ در اينها آياتى است براى گروهى که تفکر مىکنند!( رعد 3)
9- وَفِي الأَرْضِ قِطَعٌ مُّتَجَاوِرَاتٌ وَجَنَّاتٌ مِّنْ أَعْنَابٍ وَزَرْعٌ وَنَخِيلٌ صِنْوَانٌ وَغَيْرُ صِنْوَانٍ يُسْقَى بِمَاءٍ وَاحِدٍ وَنُفَضِّلُ بَعْضَهَا عَلَى بَعْضٍ فِي الأُکُلِ إِنَّ فِي ذَلِکَ لَآيَاتٍ لِّقَوْمٍ يَعْقِلُونَ
و در روى زمين، قطعاتى در کنار هم قرار دارد که با هم متفاوتند؛ و (نيز) باغهايى از انگور و زراعت و نخلها، (و درختان ميوه گوناگون) که گاه بر يک پايه مىرويند و گاه بر دو پايه؛ (و عجيبتر آنکه) همه آنها از يک آب سيراب مىشوند! و با اين حال، بعضى از آنها را از جهت ميوه بر ديگرى برترى مىدهيم؛ در اينها نشانههايى است براى گروهى که عقل خويش را به کار مىگيرند!( رعد 4)
10- بِالْبَيِّنَاتِ وَالزُّبُرِ وَأَنزَلْنَا إِلَيْکَ الذِّکْرَ لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَيْهِمْ وَلَعَلَّهُمْ يَتَفَکَّرُونَ
(از آنها بپرسيد که) از دلايل روشن و کتب (پيامبران پيشين آگاهند!) و ما اين ذکر [= قرآن] را بر تو نازل کرديم، تا آنچه به سوى مردم نازل شده است براى آنها روشن سازى؛ و شايد انديشه کنند!( نحل 44)
11- وَأَوْحَى رَبُّکَ إِلَى النَّحْلِ أَنِ اتَّخِذِي مِنَ الْجِبَالِ بُيُوتًا وَمِنَ الشَّجَرِ وَمِمَّا يَعْرِشُونَ
و پروردگار تو به زنبور عسل «وحى» (و الهام غريزى) نمود که: «از کوهها و درختان و داربستهايى که مردم مىسازند، خانههايى برگزين!( نحل 68)
12- ثُمَّ کُلِي مِن کُلِّ الثَّمَرَاتِ فَاسْلُکِي سُبُلَ رَبِّکِ ذُلُلاً يَخْرُجُ مِن بُطُونِهَا شَرَابٌ مُّخْتَلِفٌ أَلْوَانُهُ فِيهِ شِفَاءٌ لِلنَّاسِ إِنَّ فِي ذَلِکَ لآيَةً لِّقَوْمٍ يَتَفَکَّرُونَ
سپس از تمام ثمرات (و شيره گلها) بخور و راههايى را که پروردگارت براى تو تعيين کرده است، براحتى بپيما! «از درون شکم آنها، نوشيدنى با رنگهاى مختلف خارج مىشود که در آن، شفا براى مردم است؛ به يقين در اين امر، نشانه روشنى است براى جمعيّتى که مىانديشند.( نحل 69)
13- أَوَ لَمْ يَسِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَيَنظُرُوا کَيْفَ کَانَ عَاقِبَةُ الَّذِينَ کَانُوا مِن قَبْلِهِمْ کَانُوا هُمْ أَشَدَّ مِنْهُمْ قُوَّةً وَآثَارًا فِي الْأَرْضِ فَأَخَذَهُمُ اللَّهُ بِذُنُوبِهِمْ وَمَا کَانَ لَهُم مِّنَ اللَّهِ مِن وَاقٍ
آيا آنها روى زمين سير نکردند تا ببينند عاقبت کسانى که پيش از آنان بودند چگونه بود؟! آنها در قدرت و ايجاد آثار مهمّ در زمين از اينها برتر بودند؛ ولى خداوند ايشان را به گناهانشان گرفت، و در برابر عذاب او مدافعى نداشتند!( غافر 21)
14- أَوَلَمْ يَتَفَکَّرُوا فِي أَنفُسِهِمْ مَا خَلَقَ اللَّهُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَمَا بَيْنَهُمَا إِلَّا بِالْحَقِّ وَأَجَلٍ مُّسَمًّى وَإِنَّ کَثِيرًا مِّنَ النَّاسِ بِلِقَاءِ رَبِّهِمْ لَکَافِرُونَ
آيا آنان با خود نينديشيدند که خداوند، آسمانها و زمين و آنچه را ميان آن دو است جز بحق و براى زمان معيّنى نيافريده است؟! ولى بسيارى از مردم (رستاخيز و) لقاى پروردگارشان را منکرند!( روم 8)
15- أَوَلَمْ يَسِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَيَنظُرُوا کَيْفَ کَانَ عَاقِبَةُ الَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ کَانُوا أَشَدَّ مِنْهُمْ قُوَّةً وَأَثَارُوا الْأَرْضَ وَعَمَرُوهَا أَکْثَرَ مِمَّا عَمَرُوهَا وَجَاءَتْهُمْ رُسُلُهُم بِالْبَيِّنَاتِ فَمَا کَانَ اللَّهُ لِيَظْلِمَهُمْ وَلَکِن کَانُوا أَنفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ
آيا در زمين گردش نکردند تا ببينند عاقبت کسانى که قبل از آنان بودند چگونه بود؟! آنها نيرومندتر از اينان بودند، و زمين را (براى زراعت و آبادى)بيش از اينان دگرگون ساختند و آباد کردند، و پيامبرانشان با دلايل روشن به سراغشان آمدند (امّا آنها انکار کردند و کيفر خود را ديدند)؛ خداوند هرگز به آنان ستم نکرد، آنها به خودشان ستم مىکردند!( روم 9)
16- کِتَابٌ أَنزَلْنَاهُ إِلَيْکَ مُبَارَکٌ لِّيَدَّبَّرُوا آيَاتِهِ وَلِيَتَذَکَّرَ أُوْلُوا الْأَلْبَابِ
اين کتابى است پربرکت که بر تو نازل کردهايم تا در آيات آن تدبّر کنند و خردمندان متذکّر شوند!( ص 29)
17- اللَّهُ يَتَوَفَّى الْأَنفُسَ حِينَ مَوْتِهَا وَالَّتِي لَمْ تَمُتْ فِي مَنَامِهَا فَيُمْسِکُ الَّتِي قَضَى عَلَيْهَا الْمَوْتَ وَيُرْسِلُ الْأُخْرَى إِلَى أَجَلٍ مُسَمًّى إِنَّ فِي ذَلِکَ لَآيَاتٍ لِّقَوْمٍ يَتَفَکَّرُونَ
خداوند ارواح را به هنگام مرگ قبض مىکند، و ارواحى را که نمردهاند نيز به هنگام خواب مىگيرد؛ سپس ارواح کسانى که فرمان مرگشان را صادر کرده نگه مىدارد و ارواح ديگرى را (که بايد زنده بمانند) بازمىگرداند تا سرآمدى معيّن؛در اين امر نشانههاى روشنى است براى کسانى که انديشه مىکنند!( زمر 42)
18- أَمِ اتَّخَذُوا مِن دُونِ اللَّهِ شُفَعَاء قُلْ أَوَلَوْ کَانُوا لَا يَمْلِکُونَ شَيْئًا وَلَا يَعْقِلُونَ
آيا آنان غير از خدا شفيعانى گرفتهاند؟! به آنان بگو: «آيا (از آنها شفاعت مىطلبيد) هر چند مالک چيزى نباشند و درک و شعورى براى آنها نباشد؟!»( زمر 43)
و بدان؛کسی که گنجینههای آسمان و زمین در دست اوست تو را فرموده از او خواهی تا به تو دهد، و از او طلبی تا تو را بیامرزد.
-
۱۳۸۷/۰۱/۲۴, ۲۰:۳۸ #10
- تاریخ عضویت
بهمن ۱۳۸۶
- نوشته
- 157
- مورد تشکر
- 175 پست
- حضور
- 1 ساعت 8 دقیقه
- دریافت
- 2
- آپلود
- 0
- گالری
-
2
سوال هفته ی پنجم:
صفات رحیمیه خداوند که در ريالران آمده است را بیان کنید؟
و بدان؛کسی که گنجینههای آسمان و زمین در دست اوست تو را فرموده از او خواهی تا به تو دهد، و از او طلبی تا تو را بیامرزد.
اطلاعات موضوع
کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
اشتراک گذاری