جهت مشاهده مطالب کارشناسان و کاربران در این موضوع کلیک کنید   

موضوع: معناي انزال چيست؟

  1. #1
    شروع کننده موضوع

    تاریخ عضویت
    جنسیت فروردين ۱۳۸۶
    نوشته
    152
    مورد تشکر
    222 پست
    حضور
    نامشخص
    دریافت
    0
    آپلود
    0
    گالری
    0

    معناي انزال چيست؟




    معناي انزال چيست؟
    تفسير قرآن مقام معظم رهبري: نكته‌اي در معناي انزال

    در معناي انزال يك نكته‌ي كوتاهي را عرض مي‌كنم: انزال يعني (نازل شدن) از بالا به پائين فرو فرستادن در زبان عربي كه مي‌گويند نزول باران، چون باران از بالا مي‌آيد پائين، ( در بالا و پائين مادي و محسوس ) در يك مواردي پائين آمدن محسوس نيست و بالا و پائيني، بالا و پائيني‌ي مادي نيست. در اعتبارت عربي گفته مي‌شود كه مثلاً: پيام فلان شخص امير را از محل او نازل كردند (فرو فرستادن) ممكن است آن جايي كه امير در آن ساكن هست يك زيرزميني باشد، اما نمي‌گويند پيام امير از زير زمين بالا آمد اينجا پائين و بالائي مادي مورد نظر نيست، بلكه چون مقام امير را مقام والايي فرض كرده، مي‌گويد: پيام او بر رعيتش كه از او پائين‌تر بود نازل شد. (اين تعبير، عربي است) پس نزول قرآن ونزول وحي الهي به اين خاطر تعبير به نزول مي‌شود كه از ساحت‌الوهيت و از پيشگاه خداوند متعال كه يك ساحت والا و بالايي است،‌به سمت انسان كه در مرتبه‌ي پائين و نازلي است فرود مي‌آيد. اين يك اعتبار است و به يك اعتبار ديگر كه دقيق‌تر است، از اعتبار اول: مفاهيم كلي در كليت خودشان در حالي كه به شكل حقيقت خودشان هستند در يك سطح دست نيافتني‌اند و اگر بخواهند به مغزهاي انسانها منتقل بشوند بايستي به سطح كلمات تنزل كنند سطح حقيقت از سطح كلمات والاتر و بالاتر است. مثلاً: مسئله‌ي وجود خدا، يا وحدانيت خدا كه در قرآن مكرر ذكر شده يك حقيقت والايي است، اگر اين حقيقت بخواهد به ذهن انسانها منتقل بشوند، محتاج اين است كه در غالب كلمات قرار بگيرد، يعني تنزل كند به شكل كلمات و به شكل امواج صوتي كه متكي بر دهان و زبان و حنجره‌ي انسانهاست در بيابيد و اين را مي‌گويند نزول.

    معارف الهي از سطح الوهيت و ربوبيت خود كه در حد نفس معارف و اصل معارف است، تنزل مي‌كند به شكل الفاظ و كلمات در مي‌آيد و از دل پيغمبر بر زبان پيغمبر جاري مي‌شود و از زبان پيغمبر در فضا پخش مي‌شود و مستمعين آنرا مي‌شنوند و قبل از آنكه به ذهن پيغمبر (ص) بيايد، چون پيغمبر(ص) در مرحله‌ي مادي است و يك بشر است براي اينكه به سطح پيغمبر برسد، باز از سطح ربوبي تنزل پيدامي‌كند (اين هم خودش يك تنزل است) و از ساحت پروردگار اين معرفت قرآني فرود مي‌آيد تا مي‌رسد به قلب پيغمبر، يعني بر پيغمبر نازل مي‌شود. پس وقتي معرفت قرآني به شكل انسان فهم در‌مي‌آيد اين تنزلي است كه آن معرفت از جايگاه خود پيدا كرده تا رسيده به سطح قابل دسترسي انسان، و به فرض محال اگر فرض مي‌كرديم: بنابود اين معرفت را به شكلي در بياورند كه حيوانات هم بفهمند، باز يك تنزل بيشتري لازم داشت، كه البته چنين فرضي واقعيت خارجي ندارد، اما چون مرتبه‌ي حيوان پائين‌تر از مرتبه‌ي انسان است، اگر قرار بود اين آيات به حيوان هم برسد باز بايد از اين سطحي كه براي انسان قابل فهم و دسترسي هست بيشتر تنزل پيدا مي‌كرد، و اگر فرض كنيم كه به جمادات هم برسد باز تنزل بيشتري لازم داشت كه به اين در قرآن اشاره شده مي‌فرمايد: لوانزلنا هذا لقرآن لرايته خاشعاً متصدعاً من خشيه‌الله (12- حشر)

    اگر ما اين قرآن را بركوهي (كه يك جماد است) نازل مي‌كرديم آنوقت مي‌ديدي كه كوه در مقابل خدا خاضع مي‌‌شد و از خشيت الهي متلاشي مي‌گشت، كه البته اين آيه جزو آن آيات قابل تدبير قرآن است كه خودش هم بلافاصله مي‌فرمايد: وتلك الامثال نضربها للناس لعلهم يتفكرون: اين مثل‌ها را براي انسانها مي‌زنيم تا قدري فكر كنند، كه متأسفانه فكر و تدبر در آيات قرآن بين مردم ما معمول نيست، ولذا خوب است پيرامون همين آياتي كه الان ما معني مي‌كنيم قدري تأمل كنيد و فكر كنيد. پس اينكه آيه شريفه مي‌فرمايد: كساني كه ايمان مي‌آورند به آن وحي كه بر تو فرستاده شده و همچنين به آنچه پيش از تو فرو فرستاده شده است، اين هم يك خصوصيت است.
    دوستان عزيز و همدل مي توانند نظرات اصلاحي، تكميلي يا موضوعات مرتبط با اين موضوع
    را در بخش پاسخ وارد نمايند.


  2. تشکر


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

اشتراک گذاری

اشتراک گذاری

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
^

ورود

ورود