اثبات خدا با قانون..؟!

[haghjo]

سوال 1
آيا با قانون انتروپي ميشه خدا را اثبات كرد؟

[سخن آشنا]

آيا با قانون انتروپي ميشه خدا را اثبات كرد؟

به نام خدا
با سلام
دوست عزیز
از نظم و دقتي كه در عالم مشاهده مي شود، پي مي بريم خدايي حكيم جهان را آفريده ، زيرا نمي توان پذيرفت كرات آسماني و موجودات هستي از ابتدا ازلي و قديم بوده اند، چون قابليت ازلي بودن را ندارند، چرا كه تمام مواد جهان به سوي آنتروپي ( پيرى جهان و كاهش حرارت و اين كه تمام اجسام از گرمى رو به سردى مى گرايند)است و از حرارت به سوي مرگ مي رود. بنابراين موجودي آن ها راآفريده است . همچنین آثار علم و حكمت و اتقان در موجودات كاملاً مشهود است و طبيعت و مادهء بي شعور از ايجاد نظم واتقان عاجز است
یا حق

[hoseintabar]

آيا با قانون انتروپي ميشه خدا را اثبات كرد؟

..........................
با سلام به شما دوست گرامي وسار اخانم محترم
چون سوال فنيه ؛ جواب آن به يك مقدمه نياز داره و آن اينكه:
ترموديناميک ، بخشی از فيزيک است که در آن تبادل کار و گرما بين دستگاه و محيط بررسی می شود .
قوانين ترموديناميك ( thermodynamic) يا دماپويا بر چهار پايه است.
قانون صفر : دو جسم هم دما با جسمي سوم، خود با يكديگر هم دما هستند.

قانون اول : كه به عنوان قانون بقاي كار و انرژي نيز شناخته مي‌شود،
(اصل بقاي انرژي كه درفيزيك بعنوان قانون لاوازيه مسلم شناخته شده است.)
قانون دوم: جهت تبادل حرارت را تعيين مي كند. هنگامي كه دو جسم گرم و سرد در مجاورت هم قرار مي گيرند، حرارت از جسم گرم به جسم سرد منتقل مي شود، نه برعكس.
قانون دوم ترمودینامیکبه ابداع مفهوم مجردی به نام آنتروپی می انجامد .
آنتروپی = بی نظمی یک سیستم . هرقدر نظم ساختاری و عملکردی یک سیستم کمتر باشد گفته می شود آنتروپی آن بیشتر است.

قانون سوم : هيچگاه نمي توان به صفر مطلق دمايي رسيد، يا از آن پايينتر رفت.

قانون دوم ترموديناميك ازاهمیت فلسفی فوق العاده ای برخورداراست و همیشه نظریات و مباحثات گوناگونی پیرامون آن در گرفته است. قانون دوم را عده ای به عنوان دلیلی بر وجود خدا بسیار با ارزش تلقی کرده اند . اما برعکس عده ای هم آنرا به دلیل ناسازگاری باکمال پذیری و تکامل و وضعیت انسان مردود دانسته اند.
طبق قانون دوم ترمودینامیک هر فعالیت طبیعی موجب افزایش آنتروپی می شود و جهت و گرایش طبیعت نیز به سوی بی نظمی است .
افزایش بی نظمی و مرگ حرارتی
یکی از نتايجي که با اعمال قانون دوم ترمودینامیک به دست می آید این است که جهان در آغاز پیدایش, آنتروپی مشخصی داشته است ولی مقدار آن رفته رفته افزایش پیدا کرده است.این افزایش آنتروپی تا جایی ادامه پیدا می کند که جهان به حالت تعادل ترمودینامیکی برسد. آنگاه از فعالیت باز خواهد ماند و هیچ اتفاقی در آن به وقوع نخواهد پیوست و به اصطلاح خواهد مرد. این فرایند به مرگ حرارتی جهان معروف است.
با اين فرض كه جهان در آغاز خلقت در یک حالت کاملاً نامنظم و هرج و مرج کامل و تعادل ترمودینامیکی بوده باشد احتمال اینکه به طور اتفاقی یک جهان منظم ایجاد شده باشد فوق العاده کم است. پس باید خالقی باشد که علاوه بر خلق همان جهان نامنظم آغازین, یکی از میلیاردها میلیارد حالت را برگزیند تا جهانی منظم مانند آنچه ما شاهدش هستیم به وجود آید."
نظریات مخالفی هم وجود دارد که بیان می دارند جهان می توانست در یک مدت طولانی در حالت تعادل ترمودینامیکی باقی بماند. در چنان وضعیتی بالاخره لحظه ای می رسید که در گوشه ای به طور اتفاقی نظم به وجود بیاید.
اما تمام اشكال به اين نظريه اينه كه (با توجه ه قانون عمومي علت و معلول) همان جهان هرج و مرج ونامنظم (انتروپي) قبل از اينكه نظم پيدا كنه چگونه بوجود آمد؟ درحالي كه ممكن الوجوده و هيچ ممكني نميتونه ممكن ديگر را بدون واسطه ايجاد كنه.
اينجاست كه به وجود واجب خالق ممكنات نياز هست كه هم از جنس ممكن نيست و هم علت براي همه ممكنات ذاتي يا زماني.
اما دیدگاههاییکه به پایان جهان در حالت تعادل ترمودینامیکی و بی نظمی حداکثر معتقدند ابراز می دارند که چون جهان به سوی بی نظمی و هرج و مرج می رود و مقدار بی نظمی آن روز به روز افزایش می یابد پس به همین دلیل می توان پیش بینی کرد که جهان هستی روزی به یک مقدار ماکزیمم در بی نظمی رسیده و فرو می پاشد.این تعبیر طرفداران بی شماری دارد زیرا پیش بینی فرجام محتوم جهان خلقت در حالت مرگ و زوال مستلزم این است که جهان هستی, ازلی و بی آغاز نبوده بنابراین آغاز و آفرینشی در کار بوده و بدین ترتیب از این امر, وجود خدا را استنتاج می کنند.
از دید کیهان شناسی سرانجام جهان ازانبساط میایستد ودچارفروپاشی درونی یامنقبض میشود :
چنانکه قرآن می فرمايد: يَوْمَ نَطْوِي السَّمَاء كَطَيِّ السِّجِلِّ لِلْكُتُبِ كَمَا بَدَأْنَا أَوَّلَ خَلْقٍ نُّعِيدُهُ وَعْدًا عَلَيْنَا إِنَّا كُنَّا فَاعِلِينَ. (1) روزی که آسمان را مانند "طومار نوشته ها" در هم میپیچیم و مانند " آفرینش نخست" آنرا باز میگردانیم ، این وعده ایست که بر عهده ی ماست و ما بی تردید انجام دهنده ان خواهیم بود.

در مورد برهان، که در اصل قصد دارد ازلی بودن جهان را نفی کند، که از این موضوع در برهان های جهانشناختی استفاده کند (و مثلا بگوید که چیزی که شروعی در زمان دارد، نیاز به آفریننده دارد) اینگونه بیان می کند :
اگر جهان ازلی باشد، یعنی شروعی در زمان نداشته باشد، همواره در هر نقطه ای از زمان که باشیم، بی نهایت زمان را پشت سر گذارده ایم، و با توجه به اینکه آنتروپی جهان (یعنی کل فرآیندهایی که همواره در حال رخ دادن هستند) در حال افزایش است، مقدار این افزایش در طول این زمان بی انتها باید بی نهایت زیاد شده باشد، و در نتیجه جهان در بی نظمی مطلق به سر برد، طوری که هیچ فرآیندی نتواند انجام شود (زیرا هر فرآیندی باید باعث افزایش آنتروپی شود، و وقتی آنتروپی در نهایت خود باشد جایی برای افزایش ندارد و در نتیجه فرآیندی انجام نمی شود). چون می بینیم که جهان در چنین حالتی نیست و هم در آن فرآیندهایی انجام می شود و هم موجوداتی منظم وجود دارند، پس جهان نمی تواند ازلی باشد و حتما باید شروعی در زمان داشته باشد. وچون موجود زماني يعني ممكن نميتونه خودش خودش يا مثل خودش را اتفاقي بوجود بياره پس نياز به آفريننده داره كه :
اولا واجب الوجود باشه يعني فراتر از زمان
ثانياداراي ناظمي باشعور غير از خود داشته باشه. كه آن را خدا ميناميم.
پاورقي:
1- سوره انبیا آيه 104

[آزادذهن]

هر قانون بشري وفيزيكي تنها چيزي را كه ثابت ميكنه ماديت است.و دستش ازدرك جهان متافيزيك كوتاست .

[haghjo]

باتشكر از دوستان گرامي سوال دوم اينه :
آيافرضيه بيگ بنگ در رد خداست يا در اثبات ؟

[hoseintabar]

بيگ بنگ چيست؟
نكته اول: عده اي از دانشمندان بر اين عقيده اند كه جهان آغازي نداشته است و پايان آن نيز بي نهايت خواهد بود بعبارت ديگر ازلي و هميشگي بود.
برخي نيز عقيده دارند كه جهان مادي آغاز داشته ،وحدود 15 ميليارد سال قبل در انفجاري فوق العاده عظيم انبساط جهان آغازشد . اين انفجار اصطلاحا" به بيگ بنگ Big Bang(انفجاربزرگ) معروف است .
بیگ بنگ بعنوان ابتدای کائنات شناخته میشود، تمام کائنات شامل انرژیها و مواد آن در یک ذره کوچکتر از هسته یک اتم گنجانده شده بوده است به زمانی که کائنات در این حالت بوده است زمان یگانگی میگویند. بیگ بنگ علاوه بر ابتدای کائنات، بعنوان ابتدای زمان و فضا در تعریف فیزیکی آن مطرح است. بعد از یک انفجار بزرگ که باعث تریلیونها درجه حرارت شد موادی که بی نهایت چگال بودند (جرم بالا و حجم کم داشتند) در کسر بسیار کوچکی از یک ثانیه در جهات مختلف به اطراف پاشیده شدند.
3 ثانیه بعد از بیگ بنگ، عناصر اولیه شروع به شکل گیری میکنند. اولین چیزی که پدید می آید هسته هیدروژن است.(1)
حدود صد سال پیش در سال‌های آغازین قرن بیستم، دانشمندان در پی یافتن جوابی برای راز پیدایش جهان بودندواينكه آيا جهان بوجود آمد يا ازلي وهميشگي بود.
صدها سال بود که دانشمندان فکر می‌کردند که جهان ثابت و بدون تغییر است.
اولین پاسخ‌ : به این سوال در سال‌های حدود 1919میلادی توسطآلبرت انیشتین با نظریه‌ نسبیت عام خود (شتاب حركت) داده شد .
یکی از کسانی که به تئوری نسبیت عام انیشتین توجه کرد و آن را در مطالعات کیهان‌شناسی خود به کار برد کیهان‌شناس بلژیکی Georges Lemaître بود. او بر روی این معادله کار کرد و برای زمان نقطه‌ آغازی قائل شد و آن را بیگ بنگ نام نهاد. او فرض کرد که جهان از چیزی به وجود آمده است که او آن را اتم اولیه‌ (2) نامید. این اتم اولیه‌ منفجر می‌شود و به قطعات دیگر تبدیل می‌شود. و آن ذرات به ذرات دیگر تفکیک می‌شوند وهمينطور..
امروزه دانشمندان معتقدند که جهان در ابتدا بسیار ساده بوده و بعداً رشد پیدا کرده و پیچیده شده و توسعه یافته است. وهمواره درحال توسعه وگسترش هست. واين جديدترين نظريه علمي و از مسلمات درفيزيك هست .
قرآن در1400 سال پيش فرمود:
والسماء بنيناها باييد وانالموسعون.(3)وآسمان را با قدرت خود بناكرديم و ما (هرآن) آن را توسعه ميدهيم. امروزه دانشمندان ميگويند فضاي جهان كه از ميلياردها كهكشان تشكيل شده درحال انبساط است واين امر نشان ميدهد كه جهان روزي منقبض بود.!(4)
نكته دوم : در یک انفجار به هر دو عاملشیمیایی و فیزیکی نیاز است . پس به ماده احتیاج داریم . حال ماده ای که باعث بیگبنگ شد از کجا آمده بود؟ در نهایت به یک جایگاه اولیه می رسیم . آیا می توان بادلایل فیزیکی اثبات کرد که از هیچ ، ماده به وجود آید؟ خیر. اینجا است که به وجود یکعامل متا فیزیکی پی می بریم .
نتيجه سخن:
1-بيگ بنگ (انفجاربزرگ دركائنات) از يك اتم اوليه تشكيل شدو توسعه پيدا نمود تا به جهان كنوني انجاميد.
2-نظريه بيگ بنگ با خلقت جهان بوسيله خالق (خدا) هيچ تناقضي باهم ندارند، همان طور که خدا انسان را به وسیله‌ جنین آفرید، خدا جهان را آفریده اما طبق یک قانون و روش که این روش و قانون می‌تواند تئوری بیگ بنگ باشد. بنا براين نظريه بيگ بنگ اثبات خدا را نفي نميكند.
3-بیگ بنگ ابتدای وجود کائنات(عالم ماده) است، نه ابتدای هستی(عالم وجود اعم از وجود مادي ومجردات وعقول)!
4- عامل اوليه پيدايش بيگ بنگ (اتم) امر مادي نبود زيرا اگر ماده بود باز هم سوال پيش مياد كه آن ماده قبل چگونه پيداشد وهمينطور بصورت تسلسلي به بدون مبدا ميرسيم وتسلسل نيز باطله .
5-مبداء اوليه پيدايش اتم كه منجربه بيگ بنگ شده يا ازعدم هست يا ازامرغير مادي
اولي منتفي است زيرا عدم نيستي است و پوچ ، و امكان ندارد از پوچي وجود با شعور پيداشود. تنها گزينه دوم درسته يعني مبدء پيدايش اتم مادي امر غير مادي و متافيزيكي است.
6- امر غير مادي (مجرد) دو قسم است: يكي مجرد ممكن مانند ملائك وعقول . دوم مجرد واجب كه از جميع جهات واجب الوجود هست وهيچ جهت امكان ندارد ازجمله امكان مادي يا زماني بلكه مافوق زمان هست. نام آن را خدا پرستان خداوند يكتا مينامند. ودراين نقطه هست كه ماترياليستها بشدت كم ميارند.
پاورقي:
1- هيدروژن ساده ترين عنصر شناخته شده براي انسان است .وفراوانترين گاز هستي است
انرژي خورشيد از هيدروژن وباعث برقراري حيات در روي زمين است. كه شامل نور و حركت بادها ست.
2- اتمهاخيلي خيلي كوچك هستند . درون هر اتم می‌توان سه ذره ریز پیدا کرد: پروتون، نوترون و الکترون.
پروتونها هسته اتم اند و بار الکتریکی مثبت دارند، در حالی که الکترونها به دور هسته می‌چرخند و بار الکتریکی منفی دارد و از آنجا که بارهای مخالف ، یکدیگر را جذب می‌کنند، پروتون و الکترون هم یکدیگر را جذب می‌کنند و همین نیرو، سبب پایدار ماندن الکترونها در حرکت به دور هسته می‌گردد. در اغلب حالت‌ها تعداد پروتونها و الکترونهای درون اتم یکسان است، بنابراین اتم درحالت عادی و طبیعی خنثی است.
نوترون، بار خنثی دارد و وظیفه اش در هسته، کنار هم نگاه داشتن پروتونهای هم بار است.می دانیم که ذرات با بار یکسان یکدیگر را دفع می‌کنند .در نتیجه وظیفه نوترونها این است که با فراهم آوردن شرایط بهتر، پروتونها را کنار هم نگاه دارند.
3- سوره ذاريات آيه 47
4- اقتباس از تفسير نمونه ج22 ص 371

[Radyab]

[quote]

هر قانون بشري وفيزيكي تنها چيزي را كه ثابت ميكنه ماديت است.و دستش ازدرك جهان متافيزيك كوتاست .

از آنجا که نهایت رصد فیزیک به ماده اولی (مثلا بیگ بنگ یا اتم یا..)برمیگردد. فیزیک فقط میتونه دردائره ماده اموررا با آزمایش ثابت کنه(البته نه اصالت ماده را) ودرکش از جهان متافیزیک بشدت کوتاست. زیرا اساسا موضوع فیزیک شناخت مواد است با آزمایش وبس.پس خیلی بچه تراز آنه که بتونه ماوراءماده رابفهمه.!
هرچند نتیجه دانش فیزیک میتونه راه شناخت حقیقت باشه.

[zareh]

باتشكر از دوستان گرامي سوال دوم اينه :
آيافرضيه بيگ بنگ در رد خداست يا در اثبات ؟

فیزیک و متافیزیک و علم چیست؟ هممممممممه قانون خداوند است وبین آنها جدایی نیست ولی ما بعضی قوانین
را درک کرده و فیزیک مینامیم ولی بعضی قوانین را درک تجربی نکرده و متافیزیک مینامیم مثل تاثیر صدقه در دفع بلا
همه ی عوالم یکی است ولی باقوانین خاص خود مثل یک شهر بزرگ که شهرداری-خانه-باشگاه-مغازه و... دارد ولی
هرکدام قوانین خاص خود رادارد.
منظور این است که این خالق است که ویژگی های مخلوق راتعین میکند

[طه]

بسم الله الرحمن الرحیم
سلام
ببخشید آیا شما می توانید قانون آنتروپی را برای من اثبات کنید؟
آیا شما می توانید بیگ بنگ را اثبات کنید؟
(اگر توانستید بعید نیست که جایزه نوبل بگیرید آخه بیگ بنگ مدت هاست که به دلیل نارسا بودن آن در آنچه که ما امروزه از فضا در یافته ایم رد شده است)

[طه]

اثبات هر قانونی اثبات خداوند است چرا که بر این دلالت می کند که این جهان با نظم و قانون آفریده شده است و این نشانه حضور مدیر و مدبری ... است و...