چاه ويل...؟

[belher2]

بسم الله الرحمن الرحيم .ويل للمصلين ...كلمه ويل بارها در قران تكرار شده.برخي انرا را تعبير به چاهي ميفر مايند كه بسيار عميق است.حتي سقوط در ان ساليان سال طول ميكشد.درعلم فيزيك مشخص است كه سقوط با شتاب ثابت گرانشي است كه تاثير مستقيم بصورت يك معادله درجه دوم با مسافت دارد بنا بر اين زمان نيز تابعي از شتاب است .وهر نقطه گرانش خاص خود را دارد .مثلا وزن(نه جرم) انسان در قطب ودر استوا اندكي تفاوت دارد.حال سقوط در چاه ويل كه ساليان سال طول مي كشد از قوانين خاصي بهره مي گيرد؟

[هدی]

آياتي از قران كريم از قبيل :
يوم تبدل الارض غير الارض 1
تعرج الملايكه والروح اليه في يوم كان مقداره خمسين الف سنه 2
يعرج اليه في يوم كان مقداره الف سنه مما تعدون
بيانگر اين مساله است كه قوانين حاكم بر جهان آخرت با قوانين دنيا متفاوت است .
مثلا روز در تعريف ما به مقداري از زمان گفته مي شود كه با طلوع خورشيد آغاز شده و با غروب آن خاتمه مي يابد اما در قيامت كه بساط خورشيد و ماه و بطور كلي نظام آفرينش دنيايي برچيده شده ، خورشيدي نيست تا روز با تعريف ما مصداق پيدا كند .
نعمتها و عذابها در آخرت از سنخ ديگري است و با قوانين دنيا قابل قياس نمي باشد .
ماكولات و نوشيدنيها و لذتهاي اخروي هيچ يك نه با لذتهاي دنيا برابري ميكند و نه با قوانين آن همچنين است عذابهاي اخروي .
نكاتي را هم نبايد در بحث عذابها و نعم اخروي فراموش كرد و آن اينكه هم اكنون اين عذابها و نعم وجود دارد و اينگونه نيست كه پس از بر قراري قيامت ، تازه بوجود آيند بلكه هستند ، تنها حجاب مادي مانع درك آنهاست :
ان الذين ياكلون اموال اليتامي ظلما انما ياكلون في بطونهم نارا 4 خوردن مال يتيم به تعدي و ظلم ، خود ، آتش است نه اينكه جزايش آتش باشد و فرد متعدي و ظالم هم اكنون با اين گناه ، آتش در شكم دارد تنها به دليل حجاب مادي ، آن را نمي بيند لذا بلافاصله پس از مرگ - كه حجاب مادي برداشته مي شود - خود را در آتش مي يابد نه اينكه او را ببرند و در آتش بيافكنند . لذا در برخورد با عذابها و يا نعم اخروي بايد به اين مساله توجه داشت كه قوانين حاكم بر آن جهان از سنخ ديگري است لذا سوال شما پرسشگر محترم - كه از قوانين سقوط و شتاب آن و ... - پرسش نموده ايد تنها در محدوده دنيا قابل بحث و طرح است و با قوانين اين جهان مطابقت دارد نه جهاني ديگر ، از سنخي ديگر .
_________________
1 - ابراهيم / 48
2- معارج /4
3- سجده/5
4- نساء / 10

[belher2]

بسم الله الرحمن الرحيم .ويل للمصلين ...كلمه ويل بارها در قران تكرار شده.برخي انرا را تعبير به چاهي ميفر مايند كه بسيار عميق است.حتي سقوط در ان ساليان سال طول ميكشد.درعلم فيزيك مشخص است كه سقوط با شتاب ثابت گرانشي است كه تاثير مستقيم بصورت يك معادله درجه دوم با مسافت دارد بنا بر اين زمان نيز تابعي از شتاب است .وهر نقطه گرانش خاص خود را دارد .مثلا وزن(نه جرم) انسان در قطب ودر استوا اندكي تفاوت دارد.حال سقوط در چاه ويل كه ساليان سال طول مي كشد از قوانين خاصي بهره مي گيرد؟

تشكر از ارسال جوابيه.ولي انتظارم اين بود كه پاسخگوي محترم تفاسير توضيحات بيشروروشنتري مرحمت فرمايند.في امان الله.

[صدیقین]

پاسخی که جناب پاسخگوی مباحث زنان نوشته اند، متین و مناسب است. سنخ قوانین دنیا و آخرت با یکدیگر متفاوت است و از آیات فراوانی این معنا بدست می آید که ایشان هم نمونه هایی ذکر کرده اند؛ موضوع جرم و شتاب و مانند آن، ماده است که مربوط به حیات دنیوی است در حالیکه موجودات اخروی از حالت ماده فاصله گرفته و گونه ای از حیات مجرّد به خود می گیرند.

برای اطلاعات بیشتر درباره «ویل»، امیدوارم این نوشته هم مفید باشد:

«ويل» در لغت عرب در مواردى گفته مى ‏شود كه فرد يا افرادى به هلاكت بيفتند و معنى عذاب و بدبختى را مى ‏دهد و به گفته بعضى، مفهومى شديدتر از عذاب دارد.

واژه ‏هاى ويل و ويس و ويح در لغت عرب در مواردى به كار مى ‏رود كه شخصى به حال ديگرى تاسف مى‏ خورد، منتها ويل در موارد كارهاى زشت و قبيح گفته مى ‏شود و ويس در مقام تحقير و ويح در مقام ترحم.

جمعى گفته ‏اند: ويل، چاه يا دره‏ اى است در دوزخ (البته منظورشان اين نيست كه ویل در لغت به اين معنى آمده بلكه در حقيقت یکی از مصادیق ویل را با استناد به برخی روایات، مکانی در دوزخ معرفی نموده اند؛ راغب در مفردات ذیل ماده ویل، به این نکته اشاره دارد).

اين تعبير در قرآن مجيد در موارد زيادى از جمله در باره كفار(ابراهيم/2)، مشركین(فصلت/6)، تحریف کنندگان کتابهای آسمانی(بقره/79)، افراد بسیار دروغگو و بسیار گنهکار(جاثيه/7)، تكذيب ‏كنندگان(مرسلات/15)، گنهكاران، كم ‏فروشان(مطففين/1)، نمازگزاران بی خبر(ماعون/4)، عیبجویان مسخره گر (همزه/1) به كار رفته است ولى بيشترين مورد استعمال آن در قرآن مجيد درباره «تكذيب كنندگان» است، از جمله در سوره مرسلات اين جمله ده بار تكرار شده است:

«وَيْلٌ يَوْمَئِذٍ لِلْمُكَذِّبِينَ»: واى بر تكذيب‏ كنندگان در آن روز

[belher2]

پاسخی که جناب پاسخگوی مباحث زنان نوشته اند، متین و مناسب است. سنخ قوانین دنیا و آخرت با یکدیگر متفاوت است و از آیات فراوانی این معنا بدست می آید که ایشان هم نمونه هایی ذکر کرده اند؛ موضوع جرم و شتاب و مانند آن، ماده است که مربوط به حیات دنیوی است در حالیکه موجودات اخروی از حالت ماده فاصله گرفته و گونه ای از حیات مجرّد به خود می گیرند.

برای اطلاعات بیشتر درباره «ویل»، امیدوارم این نوشته هم مفید باشد:

«ويل» در لغت عرب در مواردى گفته مى ‏شود كه فرد يا افرادى به هلاكت بيفتند و معنى عذاب و بدبختى را مى ‏دهد و به گفته بعضى، مفهومى شديدتر از عذاب دارد.

واژه ‏هاى ويل و ويس و ويح در لغت عرب در مواردى به كار مى ‏رود كه شخصى به حال ديگرى تاسف مى‏ خورد، منتها ويل در موارد كارهاى زشت و قبيح گفته مى ‏شود و ويس در مقام تحقير و ويح در مقام ترحم.

جمعى گفته ‏اند: ويل، چاه يا دره‏ اى است در دوزخ (البته منظورشان اين نيست كه ویل در لغت به اين معنى آمده بلكه در حقيقت یکی از مصادیق ویل را با استناد به برخی روایات، مکانی در دوزخ معرفی نموده اند؛ راغب در مفردات ذیل ماده ویل، به این نکته اشاره دارد).

اين تعبير در قرآن مجيد در موارد زيادى از جمله در باره كفار(ابراهيم/2)، مشركین(فصلت/6)، تحریف کنندگان کتابهای آسمانی(بقره/79)، افراد بسیار دروغگو و بسیار گنهکار(جاثيه/7)، تكذيب ‏كنندگان(مرسلات/15)، گنهكاران، كم ‏فروشان(مطففين/1)، نمازگزاران بی خبر(ماعون/4)، عیبجویان مسخره گر (همزه/1) به كار رفته است ولى بيشترين مورد استعمال آن در قرآن مجيد درباره «تكذيب كنندگان» است، از جمله در سوره مرسلات اين جمله ده بار تكرار شده است:

«وَيْلٌ يَوْمَئِذٍ لِلْمُكَذِّبِينَ»: واى بر تكذيب‏ كنندگان در آن روز

بنام خدا
با سپاس وتشكر فراورن از پاسخگوي گرامي كه پس از مدتها اشاره اي به موضوع ياد شده فرمودند
سوالي كه دارم اين است كه آيا چاه ويل كه اكثرا هم با اين كلمه روبه رو شده ايم آيا ريشه قراني ندارد؟واگر ريشه قراني دارد منظور از ان چيست وچه خصوصياتي دارد؟
ياحق

[صدیقین]

بنام خدا
با سپاس وتشكر فراورن از پاسخگوي گرامي كه پس از مدتها اشاره اي به موضوع ياد شده فرمودند
سوالي كه دارم اين است كه آيا چاه ويل كه اكثرا هم با اين كلمه روبه رو شده ايم آيا ريشه قراني ندارد؟واگر ريشه قراني دارد منظور از ان چيست وچه خصوصياتي دارد؟
ياحق

سلام به شما دوست گر امی،
ظاهرا در هیچ آیه ای چیزی به نام چاه ویل نداریم. آنچه که مشهور شده که می گویند: ویل نام چاه یا مکانی در دوزخ است، برگرفته از برخی روایات است؛ و همانطور که قبلا عرض کردم راغب در المفردات في غريب القرآن/ص888 می گوید:

کسانی گفته اند «ویل نام مکانی در دوزخ است» ولی منظور این افراد این نیست که در لغت عرب، کلمه «ویل» برای نامیدن آن مکان دوزخی وضع شده است بلکه منظورشان اینست که وقتی خداوند این کلمه را در آیه ای بکار برده، معنایش اینست که فلان افراد را در مکانی از دوزخ جای خواهد داد.

نمونه ای از روایات که ویل را مکانی در دوزخ برای کفار معرفی می کند (البته برخی محدثین در اسناد آن تردید نموده اند؛ نقل و نقد روایت، هر دو از اهل سنت است):

روی عن النبي صلى الله عليه و سلم آله أنه قال: «الويل واد في جهنم يهوي فيه الكافر أربعين خريفا قبل أن يبلغ قعره» أخرجه أحمد 3/ 75، و الترمذي (انظر: عارضة الأحوذي 12/ 21 كتاب التفسير، تفسير سورة الأنبياء) و إسناده ضعيف و قال الترمذي: حديث غريب.

[belher2]

سلام به شما دوست گر امی،
ظاهرا در هیچ آیه ای چیزی به نام چاه ویل نداریم. آنچه که مشهور شده که می گویند: ویل نام چاه یا مکانی در دوزخ است، برگرفته از برخی روایات است؛ و همانطور که قبلا عرض کردم راغب در المفردات في غريب القرآن/ص888 می گوید:

کسانی گفته اند «ویل نام مکانی در دوزخ است» ولی منظور این افراد این نیست که در لغت عرب، کلمه «ویل» برای نامیدن آن مکان دوزخی وضع شده است بلکه منظورشان اینست که وقتی خداوند این کلمه را در آیه ای بکار برده، معنایش اینست که فلان افراد را در مکانی از دوزخ جای خواهد داد.

نمونه ای از روایات که ویل را مکانی در دوزخ برای کفار معرفی می کند (البته برخی محدثین در اسناد آن تردید نموده اند؛ نقل و نقد روایت، هر دو از اهل سنت است):

روی عن النبي صلى الله عليه و سلم آله أنه قال: «الويل واد في جهنم يهوي فيه الكافر أربعين خريفا قبل أن يبلغ قعره» أخرجه أحمد 3/ 75، و الترمذي (انظر: عارضة الأحوذي 12/ 21 كتاب التفسير، تفسير سورة الأنبياء) و إسناده ضعيف و قال الترمذي: حديث غريب.

بنام خد
با تشكر از پاسخگوي عزيز
آيا ويل فقط به دوزخ خلاصه ميگردد يا در جهنم هم نامي با اين مكان وجود دارد؟

[صدیقین]

بنام خد
با تشكر از پاسخگوي عزيز
آيا ويل فقط به دوزخ خلاصه ميگردد يا در جهنم هم نامي با اين مكان وجود دارد؟

دوست خوب، پرسش شما تکراریست؛ پاسخش در پست 6 داده شد:

نمونه ای از روایات که ویل را مکانی در دوزخ برای کفار معرفی می کند (البته برخی محدثین در اسناد آن تردید نموده اند؛ نقل و نقد روایت، هر دو از اهل سنت است):
روی عن النبي صلى الله عليه و سلم آله أنه قال: «الويل واد في جهنم يهوي فيه الكافر أربعين خريفا قبل أن يبلغ قعره» أخرجه أحمد 3/ 75، و الترمذي (انظر: عارضة الأحوذي 12/ 21 كتاب التفسير، تفسير سورة الأنبياء) و إسناده ضعيف و قال الترمذي: حديث غريب.