جهت مشاهده مطالب کارشناسان و کاربران در این موضوع کلیک کنید







موضوع: ۩ *♪*۩ ويژه نامه ولادت حضرت زينب (س)و گراميداشت روز پرستار۩ *♪*۩
-
۱۳۸۷/۰۲/۲۱, ۲۲:۴۲ #1
- تاریخ عضویت
اسفند ۱۳۸۵
- نوشته
- 5,435
- مورد تشکر
- 4,563 پست
- حضور
- نامشخص
- دریافت
- 0
- آپلود
- 0
- گالری
-
27
۩ *♪*۩ ويژه نامه ولادت حضرت زينب (س)و گراميداشت روز پرستار۩ *♪*۩
21 اردیبهشت 1387 مصادف با 5 جمادی الاول سالروز ولادت با سعادت اسوه صبر و استقامت بی بی حضرت زینب(سلام الله علیها) را تبریک و تهنیت عرض می نماییم....
کربلا در کربلا می ماند اگر زینب نبود....
دست به دست من بده
پا به پای من بیا
نگو امروز مال ما
بگو فردا رو میخوام
به لطف الهی فردا از آن ماست....
-
تشکرها 3
-
۱۳۸۷/۰۲/۲۱, ۲۳:۰۹ #2
- تاریخ عضویت
اسفند ۱۳۸۶
- نوشته
- 1,045
- مورد تشکر
- 4,260 پست
- حضور
- 2 ساعت 1 دقیقه
- دریافت
- 191
- آپلود
- 52
- گالری
-
45
ميلاد مسعود نور چشم حضرت زهرا (سلام الله عليها) دخت مولا على مرتضى (عليه السلام) ، مجسمه صبر و عفت و استقامت حضرت زينب كبرى(سلام الله عليها) بر تمامى پيروان مكتب امامت و ولايت تهنيت باد.
-
۱۳۸۷/۰۲/۲۱, ۲۳:۱۳ #3
به نام خدا
با عرض سلام و تبریک میلاد با سعادت حضرت زینب کبری ( علیه السلام ) خدمت شما دوستان عزیز
خدا در مکتب صبر علی پرداخت زینب را
برای کربلا با شیر زهرا ساخت زینب را
بسان لیله القدری که مخفی ماند قدر او
کسی جز حسین بن علی نشناخت زینب را
خبر ولادت خواهر
حسین علیه السلام به استقبال پدر شتافت و عرض کرد : ای پدر بزرگوار ! همانا خداوند خواهری به من عطا فرموده است . امیرالمومنین(ع) با شنیدن این خبر بی اختیار اشک از دیدگانش جاری گشت و حسین (ع) با دیدن این حالت افسرده شد ! چون آمد پدر را بشارت دهد بشارت مبدل به مصیبت گردید ..... عرض کرد « بابا فدایت شوم من شما را بشارت آوردم شما گریه می کنید ؟ سبب چیست و این گریه بر کیست ؟ علی (ع) دلبندش را در آغوش گرفت و نوازش نمود : « نور دیده ! زود باشد که سرّاین گریه آشکار و اثرش نمودار شود .» همین بشارت را سلمان به پیامبر (ص) عرض کرد آن حضرت (ص) نیز منقلب شد
( ناسخ التواریخ / حضرت زینب کبری (ع)/ ج 1)
یا حق
ویرایش توسط سخن آشنا : ۱۳۸۷/۰۲/۲۱ در ساعت ۲۳:۱۴
-
۱۳۸۷/۰۲/۲۱, ۲۳:۴۰ #4
- تاریخ عضویت
اسفند ۱۳۸۵
- نوشته
- 5,435
- مورد تشکر
- 4,563 پست
- حضور
- نامشخص
- دریافت
- 0
- آپلود
- 0
- گالری
-
27
زینب علیها السلام الگوى ماندگار
بىتردید یكى از مهمترین عوامل تربیت و پرورش فضیلتهاى اخلاقى و نیز تثبیت و انتقال ارزشهاى فرهنگى و اعتقادى، استفاده از الگوهاى مناسب است؛ چرا كه الگو و سرمشق به لحاظ برخوردارى از ویژگىهاى خاصى مىتواند به روند حفظ و انتقال فضایل و آموزههاى تربیتى سرعت بخشیده و به تعمیق و ماندگار شدن آنها كمك نماید.
در مجموعه تعالیم اسلام، به ویژه در تعالیم مربوط به مسائل تعلیم و تربیت، نه تنها توصیه و تاكید بر استفاده از شیوه الگویى شده بلكه علاوه بر تبیین مشخصات و ویژگىهاى یك الگوى مناسب در موارد ضرورى مصداق نیز ذكر شده است. علاوه بر این، گاهى راههاى بهرهبردارى از الگوها نیز مورد اشاره قرار گرفته؛ از جمله در یك مورد ضمن تشریح جریانات مربوط به جنگ احزاب در قرآن كریم، از شخص پیامبر اكرم صلى الله علیه وآله به عنوان"اسوه حسنه" یاد مىشود. «لقد كان لكم فى رسول الله اسوة حسنة» (احزاب،21)به درستى كه زندگى و عملكرد رسول خدا صلى الله علیه وآله براى شما اسوه و سرمشق نیكویى است، با توجه به مفهوم واژه اسوه، منظور آیه این خواهد بود كه اگر مىخواهید در مسیر صراط مستقیم قرار گیرید، به رسول خدا صلى الله علیه وآله اقتدا كنید و از رفتار و كردار او پیروى و تبعیت كنید. البته، قرآن بلافاصله این هشدار را نیز مطرح مىسازد كه تنها كسانى مىتوانند پیامبر اكرم صلى الله علیه وآله را الگو و سرمشق خود قرار دهند كه به خدا و روز رستاخیز اعتقاد داشته باشند و هرگز در لحظات زندگى خویش از یاد خدا غافل نگردند.
در این راستا، توجه به حفظ سلامت فكرى و اعتقادى بانوان از اهمیت و ضرورت بیشترى برخوردار است؛ چرا كه همواره در طول تاریخ خطرناكترین نقشههاى دشمنان از طریق نفوذ و ایجاد تغییر در نوع تفكر و بینش این قشر از جامعه عملى شده است.
به علاوه، حفظ سلامت بینش و دیدگاههاى ارزشى بانوان هر جامعهاى به لحاظ نقش بسیار مهمى كه در تربیت نسل جدید دارد، تضمین كننده سلامت فكرى و فرهنگى سایر اقشار نیز محسوب مىشود.
یكى از چهرههاى برجسته جهان اسلام،کهبه دلیل برخوردارى از ویژگىهاى منحصر به فرد در تمام زمینهها مىتواندبه عنوانیك الگوی به تمام معنى در همه اعصار مطرح شود، حضرت زینب علیها السلام است. بىشك همه كمالات آن حضرت در كل، علاوه بر بیان ابعاد مختلف شخصیت بىنظیر این بانوى بزرگوار، به درجه بالاى عرفان و خداشناسى او دلالت دارد. اگر مرتبه توحیدش قریب به مرتبه توحید حضرات معصومان نبود، هرگز نمىتوانست سكاندار طوفان كربلا باشد.همانگونه كه این بانوى گرانقدر در یكى از حساسترین برهههاى تاریخ اسلام، از طریق تدبیر و فداكارى و شهامت خطرى را كه متوجه كیان اسلام بود، برطرف نمود امروز نیز بانوان جامعه اسلامى مىتوانند از طریق اقتدا به سیره و عملكرد و فضایل شیرزن كربلا حضرت زینب كبرىعلیها السلام همه دسیسههاى ناجوانمردانه استكبار جهانى را در استیلا بر افکار بانوان مسلمان خنثى نمایند.
این نوشتار، كه با هدف گرامیداشت سال روز میلاد عقیله بنىهاشم به نگارش درآمده، مىكوشد تا پس از مرورى كوتاه به وقایع زندگى آن حضرت، اشارهاى نیز به برخى از كمالات و فضایل والاى ایشانداشته باشد.
سرگذشت زینب علیها السلام
بنا به قول مشهور، حضرت زینبعلیها السلام سومین فرزند فاطمه زهراعلیها السلام در روز پنجم جمادىالاول سال پنجم یا ششم هجرى چشم به جهان گشودند. در این زمان، پیامبر اكرم صلى الله علیه وآله در خارج از مدینه بودند. در لحظات پایانى ظهر عاشورا وقتى بالاى سر پیكر خونین برادر و مقتداى خود امام حسینعلیه السلام آمدند، با این جمله: پروردگارا این هدیه و قربانى را از اهل بیت پیامبرصلى الله علیه وآله قبول فرما، نهایت اخلاص و فداكارى خود را به جهانیان اعلام كرد... امیرالمؤمنینعلیه السلام نامگذارى این كودك را به تاخیر انداختند تا رسول خدا صلى الله علیه وآله به مدینه برگشتند. آن حضرت به فرمان الهى نام این مولود مبارك را زینب گذاشتند و توصیه فرمودند كه این طفل را همواره گرامى بدارید؛ چون او شبیه جدهاش خدیجه كبرىعلیها السلام است.
یعنى همانگونه كه حضرت خدیجه علیها السلام در آغاز بعثت با شجاعت و فداكارى متحمل زحمات زیادى شد تا نهال نورسته اسلام حفظ و بارور شود، حضرت زینبعلیها السلام نیز با صبر و ایثار و تحمل سختترین فشارها از به خطر افتادن اساس اسلام جلوگیرى به عمل مىآورند.
در توصیف آن حضرت مىگویند: حضرت در وقار شخصیت چون جدهاش حضرت خدیجه علیها السلام و در عفاف و عصمت همانند مادرش زهرا علیها السلام بود.
زینب كبرى تا حدود پنج یا شش سالگى، تحت اشراف شخص پیامبراكرم صلى الله علیه وآله و در آغوش مادر بزرگوارش حضرت زهرا علیها السلام پرورش یافت و از این پس، مسؤولیت تربیت و پرورش او به عهده على علیه السلام گذارده شد. تا این كه در سال هفدهم هجرى به همسرى پسرعمویش، عبدالله بن جعفر درآمد.سالها بعد زمانی كه مردم با امیرالمؤمنین على بن ابىطالب علیه السلام بیعت كردند، حضرت براى یارى پدر از مدینه به كوفه رفت و در مدت پنج سال دوران سخت حكومت على علیه السلام، همواره یار و تسكین بخش غمهاى پدر بود و زنان كوفه را آموزش مىداد... چون علىعلیه السلام در محراب عبادت با شمشیر ابن ملجم مرادى ضربت خورد، پرستارى آن حضرت را برعهده گرفت و به دنبال شهادت امیرالمؤمنین علیه السلام و هنگام نوبتامامت برادر بزرگش امام حسنعلیه السلام در كنار برادر قرار گرفت و آنگاه كه امام حسنعلیه السلام از كوفه به مدینه برگشت، به همراه ایشان حضرت زینبعلیها السلام نیز به مدینه آمد. وقتى كه در سال پنجاه هجرى معاویه حضرت امام حسنعلیه السلام را مسموم كرد باز غمخوارى و پرستارى برادر با زینب بود و پس از شهادت امام حسنعلیه السلام در خدمت امام حسینعلیه السلام بود و زمانى كه در سال شصت هجرى امام حسینعلیه السلام عازم مكه شد، به همراه آن حضرت از مدینه خارج شد و از آن لحظه به بعد تا روز عاشورا در خدمت به قیام اباعبداللهعلیه السلام تلاش مىكرد و لحظهاى از آن حضرت جدا نشدند. نقل مىكنند در جریان حركت به سوى عراق ابن عباس به امام حسینعلیه السلام گفت اگر ناگزیر باید به این سفر بروید، حداقل این زنان و بچهها را با خود نبرید. در این لحظه، حضرت زینبعلیها السلام خطاب به ابن عباس فرمود: ... سوگند به خدا از حسین جدا نخواهم شد، همراه او خواهم بود با او زندگى كرده و با او مىمیرم. (1)
در روز عاشورا با ایثار چند برادر و فرزند و برادرزاده و... فداكارى در راه خدا را به حدى رساند كه حتى ملكوتیان را به تعجب واداشت و از عصر عاشوراى سال شصت هجرى به بعد رسالت پیامرسانى خون شهیدان و سرپرستى و رهبرى اسیران نهضت عاشورا را برعهده گرفت و لحظهاى از حمایت امام زینالعابدینعلیه السلام غافل نگشت و بارها در این سفر خوفناك جان آن حضرت را از خطراتى كه او را تهدید مىكرد نجات بخشید. حضرت زینب با ایراد خطبههاى آتشین پایه كاخهاى ستم بنىامیه را به لرزه درآورد و در یك كلام، با این كار همه تبلیغات و نقشههاى دشمنان را خنثى و نفاق منافقان را رسوا و غفلت غافلان را برطرف ساخت. اگر تلاش بىنظیر و فداكارى كامل زینب نبود، به یقین جریان كربلا را بنى امیه یا به فراموشى مىسپردند یا از مسیر حیاتبخش خود منحرف مىكردند و به قول شاعر:
سر نى در نینوا مىماند اگر زینب نبود كربلا در كربلا مىماند اگر زینب نبود
چهره سرخ حقیقتبعد از آن طوفان رنگپشت ابرى از ریا مىماند اگر زینب نبود
در عبور از بستر تاریخ سیل انقلابپشت كوه فتنهها مىماند اگر زینب نبود (2)
آن حضرت سرانجام، پس از انجام كامل این رسالت سنگین یك سال و نیم پس از جریان عاشورا در رجب سال شصت و دو هجرى با كولهبارى از غم و اندوه چشم از جهان فرو بست.
فضایل و اوصاف زینب علیها السلام
حضرت زینبعلیها السلام به اعتراف همه تاریخ نویسان، آراسته به همه فضایل و خصلتهاى والاى اخلاقى و الهى بودند و در سایه این كمالات به مرتبهاى از منزلت انسانى دست یافتند كه شایستگى محرم راز الهى و امین ودایع امامت و ولایت بودن را حداقل در بخشى از عمر شریفشان به خود اختصاص دادند. (3) حضرت این کمالات را به بركت عنایات خاص الهى و پاكى سرشت و نحوه تربیت و پرورش در دامن پیامبرصلى الله علیه وآله و فاطمه علیها السلام و امیرالمؤمنینعلیه السلام و تلاشهایى كه در راستاى كسب سجایاى اخلاقى و به جاى آوردن عبادات و فرامین الهى انجام داده بود به دست آورد. القابى كه براى آن حضرت نقل شده به گوشههایى از عظمت شخصیت این بزرگ بانوى اسلام دلالت دارند. از جمله: عالمه غیر معلمه، نائبه الزهراء، عقیله النساء، الكامله، ولیدة الفصاحة، صدیقة الصغرى، معصومة الصغرى، صابرة محتسبه، بطلة كربلا، سلیلة الزهراء، امینةالله، محدثه، ناموس كبریا، قرة عین مرتضى، عقیلة بنى هاشم، محبوبة المصطفى، زاهده، عابده، نابغة الزهرا، سرّابیها و... برخورد حضرت زینبعلیها السلام در برابر دشمنان بسیار اعجابانگیز است. وى با ستمگران با تمام وجود به مبارزه برخاست در حالى كه آنان در اوج عظمت و اقتدار بودند. خطبه بىنظیرى را در حضور دژخیمان ایراد نمود وشجاعت بىمانندى را از خود به نمایش گذاشت. همانگونه كه بیان شد،هر یک این لقبها به گوشه كوچكى از فضیلتها و اوصاف برجسته آن حضرت دلالت دارند به عنوان نمونه، درباره برخى از این اوصاف و كمالات توضیح مختصرى در این قسمت ارائه مىگردد:
1. خداشناسى و عرفان: بىشك همه كمالات آن حضرت در كل، علاوه بر بیان ابعاد مختلف شخصیت بىنظیر این بانوى بزرگوار، به درجه بالاى عرفان و خداشناسى او دلالت دارد. اگر مرتبه توحیدش قریب به مرتبه توحید حضرات معصومان نبود، هرگز نمىتوانست سكاندار طوفان كربلا باشد.
هنوز كودكى بیش نبود كه از پدر بزرگوارش علىعلیه السلام سؤال كرد: آیا مرا دوست دارى؟ حضرت فرمودند: بله دخترم؛ فرزندان ما پارههاى جگرهاى ما محسوب مىشوند. آنگاه زینبعلیها السلام عرض كرد:"محبت و خدا دوستى با حب فرزندان در قلب مؤمن چگونه جمع مىگردد؟ اگر گریزى از این دو امر نیست، باید گفت: دوستى محض از آن خدا و مهرورزى براى فرزندان است." با این بیان، دختر زهراعلیها السلام كمال معرفت خود را در توحید خالص به نمایش گذاشت.
در همان دوران كودكى حضرت زینبعلیها السلام، پدر بزرگوارشان به او فرمود: دخترم! بگو: یك زینب گفت: یك. آنگاه علىعلیه السلام فرمودند بگو: دو. در این لحظه حضرت زینب سكوت كردند. چون سكوت ایشان طول كشید علىعلیه السلام فرمودند: دخترم! چرا سكوت كردى؟ عرض كرد: پدر جان با زبانى كه گفتهام یك، توان دو گفتن را ندارم. امیرمؤمنان علىعلیه السلام از این پاسخ بسیار عمیق دخترشان خیلى خوشحال شدند و او را كه در این حال طفلى بیش نبودند، مورد تفقد و محبت قرار دادند. (4)
2. علم و دانش: براى شناخت مقام علمى حضرت زینبعلیها السلام مىتوان به امور زیادىتوجه و استناد کردكه از جمله آنهاست:
- خطبههاى بسیار بلند و پرمحتوایى كه از آن بانوى گرامى به جاى مانده است.
- به شهادت همه تاریخ نویسان در كوفه، ایشانكلاسهاى تفسیر و آموزش قرآن داشتند و زنهاى كوفه را با قرآن و احكام اسلامى آشنا مىساختند.
- راویان بزرگى چون عبدالله بن عباس از او روایتهاى زیادى را نقل مىكند كه از جمله این روایات است خطبه تاریخى حضرت زهراعلیها السلام، این در حالى است كه زینب در زمان خوانده شدن این خطبه پنج یا شش سال بیشتر نداشت و ابن عباس با این عبارت از آن حضرت در روایاتى كه از او نقل مىكند، یاد كرده است: «حدثنى عقیلتنا زینب (5)؛بانوى فهیم و اندیشمند ما زینب بر من چنین روایت كردند. و برخى از او با تعبیر حبر و بحر یعنى سرشار از علم و دریاى علم یاد مىكنند. حتى زمانى كه در مجلس یزید آن خطبه آتشین را بیان كردند، یزید دربارهاش گفت: اینان خاندانى هستند كه فصاحت و دانش و معرفت را از پیامبر به ارث بردهاند و آن را با شیر مادر نوشیدهاند. (6) و از شیخ صدوق روایتشده است كه زینب به جهت علم و دانش زیادى كه داشت، از سوى امام حسینعلیه السلام نیابت خاص داشت و مردم در مسائل شرعى (حلال و حرام) به ایشان رجوع مىكردند. در یك مورد نقل شده است روزى امام حسن و امام حسینعلیهما السلام درباره بعضى از سخنان پیامبر اكرم صلى الله علیه وآله با هم گفتوگو مىكردند، حضرت زینب علیها السلام وارد شدند و در بحث ایشان شركت كردند و مساله را با تمام صورى كه داشت با تفصیل تمام تبیین فرمودند. حضرت امام حسنعلیه السلام وقتى این توانایى فوقالعاده خواهر را دیدند، خطاب به او فرمودند: «انك حقا من شجرة النبوة و من معدن الرسالة...» (7) به راستى كه تو از درخت نبوت و معدن رسالت هستى.
3. عبادت و بندگى: گرچه سراسر زندگى حضرت زینب علیها السلام براى حفظ و احیاى معارف اسلامى سپرى شد، كه همه آنها با هدف اطاعت از اوامر الهى انجام مىگرفت اما آن حضرت در عبادت به معنى خاص نیز از موقعیت برجستهاى برخوردار بودند. در سختترین شرایط نیز به طور كامل به انجام وظایف عبادى اهتمام مىورزیدند.
حضرت سجادعلیه السلام مىفرماید:عمهام زینب در جریان حادثه كربلا با آن همه مشكلات حتى در شب عاشورا و شب یازدهم محرم نیز نماز شب را ترك نكردند. (8) امام حسینعلیه السلام به اندازهاى به خلوص و بندگى زینب اعتقاد داشتند كه هنگام وداع خطاب به او فرمودند: یا اختاه لا تنسینى عند نافلة اللیل (9)؛ خواهرم مرا در نماز شب خود فراموش مكن.
باز امام سجادعلیه السلام مىفرماید:"عمهام زینب در طول راه كوفه و شام، همواره نماز شب را به پا مىداشت. در برخى از منازل بین راه مىدیدم كه او از فرط خستگى و رنجورى ناشى از آزار دشمن، نمازهایش را در حال نشسته مىخواند." (10)
همه این وقایع به خوبى از اهتمام كامل حضرت زینب به عبادات خبر مىدهد و درست به دلیل برخوردارى از این ویژگى بوده كه یكى از القاب آن حضرت «عابده آل علىعلیه السلام» انتخاب شده است.
4. شجاعت و شهامت: برخورد حضرت زینبعلیها السلام در برابر دشمنان بسیار اعجابانگیز است. وى با ستمگران با تمام وجود به مبارزه برخاست در حالى كه آنان در اوج عظمت و اقتدار بودند. خطبه بىنظیرى را در حضور دژخیمان ایراد نمود وشجاعت بىمانندى را از خود به نمایش گذاشت.
یكى از نویسندگان دراین باره مىنویسد: برخورد و عكسالعمل زینب در برابر دشمنان بسیار اعجابانگیز است آنان در حالى كه در اوج قدرت بودند، به تندى برخورد كرد. زینب شیرزنى از خاندان بنى هاشم است، آن چنان با صداى بلند ندا سرداد كه كاخ سلطنت امویان ستمگر و غاصب از جاى كنده شد و در مجلس یزید سفاك سخنرانى مهمى انجام داد كه او و اطرافیانش را مفتضح نمود. (11)
5. حجاب و عفاف: زینب كبرىعلیها السلام در رعایت عفاف همانند مادر بزرگوارشان بىبدیلبودند. مرحوم علامه مامقانى مىنویسد: زینب در حجاب و عفاف یگانه است احدى از مردان در زمان پدرش و برادرانش تا روز عاشورا او را ندیده بودند. (12)
فردى به نام یحیى مازنى مىگوید: من در مدینه مدت زیادى در همسایگى حضرت علىعلیه السلام به سر مىبردم، اما در این مدت به خدا قسم هرگز زینب را ندیدم و حتى صداى او را هم نشنیدم. (13)
حضرت سجادعلیه السلام مىفرماید:عمهام زینب در جریان حادثه كربلا با آن همه مشكلات حتى در شب عاشورا و شب یازدهم محرم نیز نماز شب را ترك نكردند. امام حسینعلیه السلام به اندازهاى به خلوص و بندگى زینب اعتقاد داشتند كه هنگام وداع خطاب به او فرمودند: یا اختاه لا تنسینى عند نافلة اللیل؛ خواهرم مرا در نماز شب خود فراموش مكن.آن حضرت نه تنها در حالت عادى بلكه در بحرانىترین لحظات زندگى خود به مساله حجاب و عفاف اهتمام كامل داشتند. فردى روایت مىكند: «وقتى اسراى كربلا را وارد كوفه مىكردند امام سجاد را دیدم كه بر شترى بدون روپوش سوار كردهاند ... در این هنگام بانویى را دیدم كه بر شتر برهنهاى سوار است سؤال كردم كه او كیست؟ جواب دادند: او زینب كبرى است.
این بانو خطاب به مردم كوفه مىگفت: اى مردم چشمهاى خود را از ما بپوشانید آیا از خدا و رسولش شرم نمىكنید به حرم و خاندان پیامبرخدا صلى الله علیه وآله در حالى كه پوشش و حجاب مناسبى ندارند نگاه مىكنید. (14)
نقل كردهاند پس از حادثه كربلا هر وقت كه از شام و كوفه صحبت مىشد، حضرت زینب چون به یادآن ایام، كه بدون پوشش مناسب خاندان پیامبر را از كوچههاى این دو شهر عبور داده بودند، به شدت متاثر مىشدند.
6. گذشت و ایثار: روزى علىعلیه السلام مستمندى را به خانه آوردند تا از او پذیرایى كنند. وقتى از حضرت فاطمه علیها السلام پرسیدند آیا در خانه چیزى هست كه با آن از مهمان عزیزمان پذیرایى كنیم؟ آن حضرت فرمودند: به غیر از مختصر غذایى كه براى زینب كنار گذاشتهام، چیزى وجود ندارد. در این لحظه كه حضرت زینبعلیها السلام چهار سال بیشتر نداشتند، خطاب به مادر فرمودند: مادر جان غذاى مرا به مهمان بدهید. (15)
اوج ایثار و فداكارى و گذشت دختر علىعلیه السلام در روز عاشورا به نمایش گذاشته مىشود. نقل مىكنند: صبح روز عاشورا در حالى كه دو فرزند خود محمد و عون را به همراه داشت، خدمت امام حسینعلیه السلام رسید. عرض كرد: جدم ابراهیم خلیل قربانى خدا را به جاى قربانى شدن اسماعیل از خداوند جلیل پذیرفت. برادر جان تو نیز امروز این دو قربانى مرا بپذیر و اگر دستور جهاد از بانوان برداشته نمىشد، هزار بار جان خود را در راه محبوب فدا مىكردم و هر ساعت خواستار هزار بار شهادت مىشدم. (16)
آنگاه فرمود: دوست دارم فرزندانم جلوتر از برادرزادگانم به میدان بروند. و وقتى كه این دو نوگل زینب، پس از پیكار با دشمن به درجه رفیع شهادت نایل آمدند و پیكرهاى غرق به خون آنان را به كنارخیمهها آوردند، همه زنان از خیمهها بیرون آمدند اما زینب كبرىعلیها السلام براى این كه مبادا اباعبداللهعلیه السلام خجالت زده شوند، از خیمه خود بیرون نیامد. (17)
در لحظات پایانى ظهر عاشورا وقتى بالاى سر پیكر خونین برادر و مقتداى خود امام حسینعلیه السلام آمدند، با این جمله: پروردگارا این هدیه و قربانى را از اهل بیت پیامبرصلى الله علیه وآله قبول فرما، نهایت اخلاص و فداكارى خود را به جهانیان اعلام كرد...
علاوه بر این اوصاف، زینب كبرىعلیها السلام در صبر و بردبارى، زهد و تقوا، اخلاص و مدیریت و تدبیر و فصاحت و بلاغت و... بىنظیر بودند.
بىتدید در شرایط سخت كنونى اگر بانوان جوامع اسلامى سیره عملى و اوصاف اخلاقى شیرزن كربلا را الگو و اسوه خود قرار دهند، روز به روز ارزشها و فضایلآنان شكوفاتر خواهد شد و بىشك در صورت تحقق چنین مهمى زمینه سعادت دنیا و آخرت براى مسلمانان مهیا خواهد شد.
دست به دست من بده
پا به پای من بیا
نگو امروز مال ما
بگو فردا رو میخوام
به لطف الهی فردا از آن ماست....
-
تشکر
-
۱۳۸۷/۰۲/۲۱, ۲۳:۴۳ #5
- تاریخ عضویت
اسفند ۱۳۸۵
- نوشته
- 5,435
- مورد تشکر
- 4,563 پست
- حضور
- نامشخص
- دریافت
- 0
- آپلود
- 0
- گالری
-
27
فضائل و مناقب حضرت زینب(سلام الله علیها)1- زینت پدر
زینب علیهاالسلام دختر على و زهرا علیهماالسلام در روز پنجم جمادى الاولى سال پنجم یا ششم هجرت در مدینه منوره دیده به جهان گشود، در پنج سالگى مادر خود را از دست داد و ازهمان دوران طفولیت با مصیبت آشنا گردید. در دوران عمر با بركت خویش، مشكلات و رنجهاى زیادى را متحمل شد، از شهادت پدر و مادر گرفته تا شهادت برادران و فرزندان، و حوادث تلخى چون اسارت و... را تحمل كرد. این سختىها از او فردى صبور و بردبار ساخته بود. (1)
او را ام كلثوم كبرى، و صدیقه صغرى مىنامیدند. از القاب آن حضرت، محدثه، عالمه و فهیمه بود. او زنى عابده، زاهده، عارفه، خطیبه و عفیفه بود. نسب نبوى، تربیت علوى، و لطف خداوندى از او فردى با خصوصیات و صفات برجسته ساخته بود، طورى كه او را «عقیله بنى هاشم» مىگفتند. با پسرعموى خود«عبدالله بن جعفر» ازدواج كرد و ثمره این ازدواج فرزندانى بود كه دو تن از آنها (محمد و عون) در كربلا، در ركاب ابا عبدالله الحسین علیه السلام شربت شهادت نوشیدند. (2)
آن بانوى بزرگوار سرانجام در پانزدهم رجب سال 62 هجرت، با كوله بارى از اندوه و غم و محنت و رنج دار فانى را وداع گفت. در این مقاله برآنیم كه گوشه هایى از مناقب و فضائل آن حضرت را بررسى و بیان نماییم.
معمولا پدر و مادر نام فرزند را انتخاب مىكنند، ولى در جریان ولادت حضرت زینب علیهاالسلام والدین او این كار را به پیامبراسلام جد بزرگوار آن بانو، واگذار نمودند. پیامبر صلى الله علیه وآله كه در سفر بود، بعد از بازگشت از سفر، به محض شنیدن خبر تولد، سراسیمه به خانه على علیه السلام رفت، نوزاد را در بغل گرفت و بوسید، آن گاه نام زینب (زین + اب) را كه به معناى «زینت پدر» است براى این دختر انتخاب نمود. (3)2- علم الهى
مهمترین امتیاز انسان نسبت به سایر موجودات - حتى ملائكه - دانش و بینش اوست. « وعلم آدم الاسماء كلها ثم عرضهم على الملائكة فقال انبئونى باسماء هؤلاء ان كنتم صادقین. قالوا سبحانك لا علم لنا الا ما علمتنا انك انت العلیم الحكیم.»(4) ؛« سپس علم اسماء[علم اسرار آفرینش و نامگذارى موجودات] را همگى به آدم آموخت. بعد آنها را به فرشتگان عرضه داشت و فرمود: اگر راست مىگویید، اسامى اینها را به من خبر دهید. عرض كردند: تو منزهى. ما چیزى جز آن چه به ما تعلیم دادهاى نمىدانیم؛ تو دانا و حكیمى.»3- عبادت و بندگى
و برترین علمها، علمى است كه مستقیما از ذات الهى به شخصى افاضه شود، یعنى داراى علم «لدنى» باشد. خداوند متعال در مورد حضرت خضرعلیه السلام مىفرماید:« وعلمناه من لدنا علما.» (5) ؛«علم فراوانى از نزد خود به او آموخته بودیم.»
زینب علیهاالسلام به شهادت امام سجاد علیه السلام داراى چنین علمى است، آن جا كه به عمهاش خطاب كرد و فرمود:« انت عالمة غیر معلمة وفهمة غیر مفهمة (6)؛ تو بی آنکه آموزگاری داشته باشی؛ عالم و دانشمند هستی.»
زینب علیهاالسلام به خوبى از قرآن آموخته بود، كه هدف از آفرینش و خلقت انسان رسیدن به قله كمال بندگى است. «ما خلقت الجن والانس الا لیعبدون» (7) ؛ «من جن و انس را نیافریدم جز براى این كه عبادت كنند.»شب خیز كه عاشقان به شب راز كنندگرد در بام دوست پرواز كنند
او عبادتها و نماز شبهاى پدر و مادر را از نزدیك دیده بود. او در كربلا شاهد بود كه برادرش امام حسین علیه السلام در شب عاشورا به عباس فرمود:«ارجع الیهم واستمهلهم هذه المشیة الى غد لقد نصلى لربنا اللیلة وندعوه و نستغفره فهو یعلم انى احب الصلوة له وتلاوة كتابه وكثرة الدعاء والاستغفار (8) ؛ به سوى آنان باز گرد و این شب را تا فردا مهلت بگیر تا بتوانیم امشب را به نماز و دعا و استغفار در پیشگاه خدایمان مشغول شویم. خدا خود مىداند كه من نماز، قرائت قرآن، زیاد دعا كردن و استغفار را دوست دارم .» در این جملات صحبت از اداى تكلیف نیست، بلكه سخن از عشق به عبادت و نماز است.
هر جا كه درى بود به شب در بندند الا در دوست را كه شب باز كنند
حضرت زینب علیهاالسلام نیز ازعاشقان عبادت و شب زنده داران عاشق بود، و هیچ مصیبتى او را از عبادت باز نداشت. امام سجاد علیه السلام فرمود:«ان عمتى زینب كانت تؤدى صلواتها، من قیام الفرائض والنوافل عند مسیرنا من الكوفة الى الشام وفى بعض منازل كانت تصلى من جلوس لشدة الجوع والضعف (9)؛ عمهام زینب در مسیر كوفه تا شام همه نمازهاى واجب و مستحب را اقامه مىنمود و در بعضى منازل از شدت گرسنگى و ضعف، نشسته نماز می گزارد.»
امام حسین علیه السلام كه خود معصوم و واسطه فیض الهى است هنگام وداع به خواهر عابدهاش مىفرماید:« یا اختاه لا تنسینى فى نافلة اللیل (10)؛ خواهر جان! مرا در نماز شب فراموش مكن!» این نشان از آن دارد كه این خواهر، به قله رفیع بندگى و پرستش راه یافته و به حكمت و هدف آفرینش دست یازیده است.4- عفت و پاكدامنى
عفت و پاكدامنى، برازنده ترین زینت زنان، و گران قیمت ترین گوهر براى آنان است. زینب علیهاالسلام درس عفت را به خوبى در مكتب پدر آموخت، آن جا كه فرمود:«ما المجاهد الشهید فى سبیل الله باعظم اجراً ممن قدر فعف یكاد العفیف ان یكون ملكا من الملائكة(11)؛ مجاهد شهید در راه خدا، اجرش بیشتر از كسى نیست كه قدرت دارد اما عفت مىورزد،- یعنی قدرت انجام گناه را دارد ولی از آن دوری می کند- نزدیك است كه انسان عفیف فرشتهاى از فرشتگان باشد.»5- ولایت مدارى
زینب كبرى عفت خویش را حتى در سخت ترین شرایط به نمایش گذاشت. او در دوران اسارت و در حركت از كربلا تا شام سخت بر عفت خویش پاى مىفشرد. مورخین نوشتهاند: « وهى تستر وجهها بكفها، لان قناعها قد اخذ منها (12)؛ او صورت خود را با دستش مىپوشاند چون روسریش از او گرفته شده بود.»
شاعر عرب به همین قضیه اشاره كرده و مىگوید:
ورثت زینب من امها
كل الذى جرى علیها وصار
زادت ابنة على امها
تهدى من دارها الى شر دار
تستر بالیمنى وجهها فان
اعوزها الستر تمد الیسار
«زینب تمامى آن چه را بر مادر گذشت به ارث برد، منتهى دختر سهم اضافهاى برداشت كه از خانهاش به بد ترین خانه حركت كرد (به اسارت رفت).
صورت را[در اسارت] با دست راست مىپوشاند و اگر نیاز می شد،از دست چپ هم بهره مىبرد. »
و آن بانوى بزرگوار بود كه براى پاسدارى از مرزهاى حیا و عفاف بر سر یزید فریاد مىآورد كه « ا من العدل یا ابن الطلقاء تحذیرك حرائرك و امائك و سوقك بنات رسول الله سبایا؟ قد هتكت ستورهن و ابدیت وجوههن (13)؛ اى پسر آزاد شدههاى[جدمان پیامبراسلام] آیا این از عدالت است كه زنان و كنیزكان خویش را پشت پرده نشانى، و دختران رسول خدا صلى الله علیه وآله را به صورت اسیر به این سو و آن سو بكشانى؟ نقاب آنان را دریدى و صورتهاى آنان را آشكار ساختى.»
قرآن بدون هیچ قید و شرطى در كنار اطاعت مطلق از خداوند، دستور به اطاعت از پیامبر صلى الله علیه وآله و صاحبان امر، یعنى، ائمه اطهارعلیهم السلام مىدهد.« اطیعواالله واطیعواالرسول واولى الامرمنكم» (14)؛ «از خداوند و رسول و اولی الامر اطاعت كنید.»
زینب علیهاالسلام كه حضور هفت معصوم (15) را درك كرده، در تمامى ابعاد ولایت مدارى (معرفت امام، تسلیم بى چون و چرا بودن، معرفى و شناساندن ولایت، فداكارى در راه آن و) ... سر آمد است. او با چشمان خود مشاهده كرده بود كه چگونه مادرش خود را سپر بلاى امام خویش قرار داد و خطاب به ولى خود گفت:« روحى لروحك الفداء ونفسى لنفسك الوقاء (16)؛[اى ابالحسن] روحم فداى روح تو و جانم سپر بلاى جان تو باد.» و سرانجام جان خویش را در راه حمایت از على علیه السلام فدا نمود و شهیده راه ولایت گردید. زینب علیهاالسلام به خوبى درس ولایت مدارى را از مادر فرا گرفت و آن را به زیبایى در كربلا به عرصه ظهور رساند.
از یك سو در جهت معرفى و شناساندن ولایت، از طریق نفى اتهامات و یادآورى حقوق فراموش شده اهل بیت تلاش كرد. از جمله در خطبه شهر كوفه فرمود:« وانى ترحضون قتل سلیل خاتم النبوة ومعدن الرسالة وسید شباب اهل الجنة (17)؛ لكه ننگ كشتن فرزند آخرین پیامبر و سرچشمه رسالت و آقاى جوانان بهشت را چگونه خواهید شست؟»
و همچنین در مجلس ابن زیاد (18)، شهر شام، و مجلس یزید، ولایت و امامت را به خوبى معرفى نمود.
از سوى دیگر سر تا پا تسلیم امامت بود؛ چه در دوران امام حسین علیه السلام و چه در دوران امام سجاد علیه السلام حتى در لحظهاى كه خیمه گاه را آتش زدند، یعنى در آغاز امامت امام سجاد علیه السلام نزد آن حضرت آمد و عرض كرد: اى یادگار گذشتگان ... خیمهها را آتش زدند ما چه كنیم؟ فرمود:«علیكن بالفرار؛ فرار كنید.» (19)
از این مهمتر در چند مورد، زینب علیهاالسلام از جان امام سجاد علیه السلام دفاع كرد و تا پاى جان از او حمایت نمود.
الف- در روز عاشورا؛ هنگامى كه امام حسین علیه السلام براى اتمام حجت، درخواست یارى نمود، فرزند بیمارش امام زین العابدین علیه السلام روانه میدان شد. زینب با سرعت حركت كرد تا او را از رفتن به میدان نبرد باز دارد، امام حسین علیه السلام به خواهرش فرمود: او را باز گردان، اگر او كشته شود نسل پیامبر در روى زمین قطع مىگردد. (20)
ب- بعد از عاشورا در لحظه هجوم دشمنان به خیمهها شمر تصمیم گرفت امام سجاد علیه السلام را به شهادت برساند، ولى زینب علیهاالسلام فریاد زد: تا من زنده هستم نمىگذارم جان زین العابدین در خطر افتد. اگر مىخواهید او را بكشید، اول مرا بكشید، دشمن با دیدن این وضع، از قتل امام علیه السلام صرف نظر كرد. (21)
ج- زمانى كه ابن زیاد فرمان قتل امام سجاد علیه السلام را صادر كرد، زینب علیهاالسلام آن حضرت را در آغوش كشید و با خشم فریاد زد: اى پسر زیاد! خون ریزى بس است. دست از كشتن خاندان ما بردار. و ادامه داد:« والله لا افارقه فان قتلته فاقتلنى معه؛ به خدا قسم هرگز او را رها نخواهم كرد؛ اگر مىخواهى او را بكشى مرا نیز با او بكش.»
ابن زیاد به زینب نگریست و گفت: شگفتا از این پیوند خویشاوندى، كه دوست دارد من او را با على بن الحسین بكشم. او را واگذارید.البته ابن زیاد كوچكتر از آن است كه بفهمد این حمایت فقط به خاطر خویشاوندى نیست، بلكه به خاطر دفاع از ولایت و امامت است. اگر فقط مساله فامیلى و خویشاوندى بود، باید زینب علیهاالسلام جان فرزندان خویش را حفظ و آنها را به میدان جنگ اعزام نمىكرد.آنكه قلبش از بلا سرشار بود دخت زهرا زینب غمخوار بود
او ولایت را به دوشش مىكشیدچون امام عصر او بیمار بود
با طنین خطبههاى حیدرىسخت او رسواگر كفار بود
6- روحیه بخشى
در مسافرتها و نیز در حوادث تلخ، آن چه بیش از هر چیز براى انسان لازم است، روحیه و دلگرمى است. اگر انسان براى انجام كارهاى مهم و حساس روحیه نداشته باشد، آن كار با موفقیت انجام نشده و به نتیجه نخواهد رسید و چه بسا با شكست نیز مواجه شود. یكى از بارزترین اوصاف زینب علیهاالسلام روحیه بخشى اوست. او بعد از شهادت مادر، روحیه بخش پدر و برادران بود، در شهادت برادرش امام حسن علیه السلام نقش مهمى را براى تسلاى بازماندگان ایفا كرد. پس از شهادت امام حسین علیه السلام و در طول دوران اسارت، این صفت نیكوى زینب بیشتر ظهور كرد. او پیوسته یاور غمدیدگان و پناه اسیران بود، از گودى قتلگاه تا كوچههاى تنگ و تاریك كوفه، از مجلس ابن زیاد تا ستمكده یزید، در همه جا فرشته نجات اسرا بود.نه تنها زینب از دین یاورى كردبه همت كاروان را رهبرى كرد
به دوران اسارت با یتیمان نوازشها به مهر مادرى كرد
او حتى تسلى بخش دل امام سجاد علیه السلام بود، آن جا كه مىگفت:«لا یجزعنك ما ترى، فوالله ان ذلك لعهد من رسول الله الى جدك وابیك وعمك (22)؛ [اى پسر برادر!] آن چه مىبینى (شهادت پدر) تو را بى تاب نسازد. به خدا سوگند! این عهد رسول خدا با جد، پدر و عمویت است.»7- صبر
یكى از بارزترین اوصاف انسانهاى كامل، صبر و بردبارى در فراز و نشیبهاى روزگار و تلخىهاى دوران است. قرآن كریم در آیات متعددى به صابران بشارت داده (23) و پاداشهاى فراوان آنها را یادآورى نموده است. زینب علیهاالسلام از این جهت در اوج كمال قرار دارد. در زیارتنامه آن حضرت مىخوانیم:« لقد عجبت من صبرك ملائكة السماء؛ ملائكه آسمان از صبر تو به شگفت آمدند.» مخصوصا در ماجراى كربلا آن چنان صبر و رضا و تسلیم از خود نشان داد، كه صبر از روى او خجل است.خدا در مكتب صبر على پرداخت زینب را براى كربلا با شیر زهرا ساخت زینب را
بسان لیلة القدرى كه مخفى ماند قدر اوكسى غیر از حسین بن على نشناخت زینب را ...
سلام بر تو اى كسى كه صبر شد حقیر توندیده بعد فاطمه جهان زنى نظیر تو
در مجلس ابن زیاد؛ آن گاه كه آن ملعون با نیش زبانش نمك به زخم زینب مىپاشد و براى آزردن او مىگوید:«كیف رایت صنع الله باخیك واهل بیتك(24)؛ كار خدا را با برادر و خانوادهات چگونه یافتى؟» او در واقع با تعریض مىخواهد بگوید كه دیدى خدا چه بلایى به سرتان آورد؟ زینب علیهاالسلام در پاسخ درنگ نمىكند، با آرامشى كه از صبر و رضاى قلبى او حكایت داشت فرمود:« ما رایت الا جمیلا(25) جز زیبایى ندیدم.» ابن زیاد از پاسخ یك زن اسیر در شگفت مىماند، و ا ز این همه صبر و استقامت و تسلیم او در مقابل مصیبتها متعجب مىشود و قدرت محاجه را از دست مىدهد.اى زینبى كه محنت عالم كشیدهاىغیر از بلا و درد به عالم چه دیدهاى؟
یارب زنى و این همه استوارى و علو چون زینب صبور مگر آفریدهاى؟
8- ایثار
یكى دیگر از صفات حسنه انسانهاى برتر، مقدم داشتن دیگران بر خود است. امام على علیه السلام فرمود:«الایثار اعلى الایمان(26)؛ ایثار، بالاترین درجه ایمان است.» و فرمود:«الایثار اعلى الاحسان(27)؛ ایثار برترین احسان است.»براى حفظ جان كودكانت در بر دشمنبه پیش تازیانه بازوى خود را سپر كردم
زینب مجلله دراین صفت نیز گوى سبقت را از دیگران ربوده است. او براى حفظ جان دیگران، خطر را به جان مىخرد و در تمام صحنهها، دیگران را بر خود مقدم مىدارد. او در ماجراى كربلا حتى از سهمیه آب خویش استفاده نمىكرد و آن را نیز به كودكان مىداد. در بین راه كوفه و شام، با این كه خود گرسنه و تشنه بود، ایثار را به بند كشیده و آن را شرمنده ساخت. امام زین العابدین علیه السلام مىفرماید:«انها كانت تقسم ما یصیبها من الطعام على الاطفال لان القوم كانوا یدفعون لكل واحد منا رغیفاً من الخبز فى الیوم واللیلة (28)؛ عمهام زینب[در مدت اسارت]، غذایى را كه به عنوان سهمیه و جیره مىدادند، بین بچهها تقسیم مىكرد، چون در هر شبانه روز به هر یك از ما یك قرص نان مىدادند.»
او سختىها و تازیانهها را به جان خود مىخرید و نمىگذاشت بر بازوى كودكان اصابت كند.9- شجاعت و شهامت
از صفات بارز پروا پیشگان این است كه خدا در نظر آنان بزرگ و غیر او در نظرشان كوچك، حقیر و فاقد اثر مىباشد. امام على علیه السلام مىفرماید:«عظم الخالق فى انفسهم فصغر ما دونه فى اعینهم (29)؛ خالق در جان آنان بزرگ است، پس غیر او در چشمشان كوچك مىباشد.»صداى زنده على به صوت دلپذیر تو اسیر شام بودى و یزید شد اسیر تو
سّر شجاعت اولیاى الهى نیز در همین است. زینب كه خود چنین دیدى دارد، و در خانواده شجاع تربیت شده است، از شجاعت حیدرى بهره مند است. او به« لبوة الهاشمیة (30)؛ شیر زن هاشمى» لقب گرفته است و چون مردان بر سر دشمن فریاد مىزند، توبیخشان مىكند، تحقیرشان مىكند، و از كسى هراسى به دل ندارد. او از برق شمشیر خون چكان آدمكشان واهمه ندارد، در آن روز فراموش نشدنى، در میان آن همه شمشیر و آن همه كشته فریاد مىزند كه آیا در میان شما یك مسلمان نیست؟ در مجلس ابن زیاد، بدون توجه به قدرت ظاهرى او گوشهاى مىنشیند و با بى اعتنایى به سؤالات او تحقیرش مىكند، او را «فاسق» و«فاجر» معرفى مىكند و مىگوید:«الحمدلله الذى اكرمنا بنبیه محمد صلى الله علیه وآله وطهرنا من الرجس تطهیراً وانما یفتضح الفاسق ویكذب الفاجر وهو غیرنا (31)؛ سپاس خداى را كه ما را با نبوت حضرت محمد صلى الله علیه وآله گرامى داشت، و از پلیدىها پاك نمود. همانا فقط فاسق رسوا مىشود، و بدكار دروغ مىگوید، و او غیر ما مىباشد.»
و همچنین در مقابل یزید و دهن كجىها و بد زبانىهاى او، شجاعت حیدرى را به نمایش گذارده، چنین مىگوید: «لئن جرت على الدواهى مخاطبتك انى لاستصغر قدرك واستعظم تقریعك واستكبر توبیخك (32)؛ اگر فشارهاى روزگار مرا به سخن گفتن با تو واداشته[بدان كه] قدر و ارزش تو در نزد من ناچیز است، ولیکن سرزنش تو را بزرگ شمرده و توبیخ كردن تو را بزرگ مىدانم.»10- فصاحت و بلاغت
هر خطیبى بخواهد فصیح و بلیغ سخن بگوید، علاوه بر استعداد ذاتى، باید بارها تمرین عملى انجام دهد، همچنین در حین خطابه لازم است از نظر روانى و جسمانى كاملا آماده باشد تا بتواند خطبهاى فصیح و بلیغ ادا كند. و مستمعین باید با او هماهنگ باشند والا یاراى سخن گفتن نخواهد داشت تا چه رسد به این كه فصیح و بلیغ بگوید.
زینب بدون آن كه دوره دیده و یا تمرین خطابه كرده باشد و در حال تشنگى، گرسنگى، خستگى اسارت، و از نظر روانى داغ دار، آواره و تحقیر شده با كسانى سخن مىگوید كه نه تنها با او هماهنگ نیستند بلكه حتى سنگ و خاكروبه بر سر او ریختهاند، با این حال صداى زینب بلند مىشود كه:«اى مردم كوفه! اى نیرنگ بازان و بى وفایان . . .» سخنان زینب علیهاالسلام چنان بود كه وجدان خفته مردم را بیدار كرد و صداى گریه از زن و مرد و پیر و جوان و خردسال بلند شد.
خزیم اسدى مىگوید: متوجه زینب شدم، به خدا سوگند زنى را كه سر تا پا شرم و حیا باشد، سخنران تر از او ندیدم، گویى زینب از زبان على علیه السلام سخن مىگفت.
و همو مىگوید: پیر مردى را در كنار خود دیدم كه بر اثر گریه محاسنش غرق اشك شده بود و مىگفت: پدر و مادرم فداى شما باد، پیرمردان شما بهترین پیرمردها، جوانان شما برترین جوانها و زنان شما نیكوترین زنان هستند. نسل شما بهترین نسلى است كه نه خوار مىگردد و نه شكست مىپذیرد. (33)
دست به دست من بده
پا به پای من بیا
نگو امروز مال ما
بگو فردا رو میخوام
به لطف الهی فردا از آن ماست....
-
تشکر
-
۱۳۸۸/۰۱/۲۸, ۰۹:۱۸ #6
آنشب كه گل از دامن مهتاب مى ريختشبنم به پاى نخل باور اب مى ريختآنشب كه غم اهنگ شادى ساز مى كردقفل اسارت را به گرمى باز مى كردآنشب كه ساقى بوسه بر پيمانه مى زدگيسوى شب را بهر مستان شانه مى زد.آنشب كه بهر باغ دل غم لاله مى كاشتدرنيستان نينوانى ناله مى كاشتآنشب شفق ديوان فتح نور مى خواندبهر فلق شعر شب عاشور مى خواندشهر مدينه طالب ديدار حق بودچشم انتظار مطلع الفجر فلق بودفطرس فراز آسمانها بال مى زدفرياد ازادى و استقلال مى زدكاى اهل عالم در ديار شور و شادىزد خيمه روز پنجم ماه جمادىديوان خلقت را خدا زيب و فرى دادساقى كوثر را ز كوثر كوثرى دادشير خدا را داد خالق ماده شيرىقامت قيامت دختر روشن ضميرىجبريل بر ختم رسل پيغام مى دادپيغام از پيروزى اسلام مى دادمى گفت يا احمد شكوه باور آمدبهر حسينت سينه چاك سنگر آمدبر خلق عالم نعمتى عظمى ست دخترسوم گل و گلواژه زهراست دختردختر مگو چون همتى مردانه دارداز ايه قالوا بلا پيمانه دارددختر مگو كه دختران را رهبر آمدبى پرده گويم صبر را پيغمبر آمد
ميلاد حضرت زينب (س) مبارك
ویرایش توسط fatememeshkat : ۱۳۸۸/۰۱/۲۸ در ساعت ۰۹:۱۹
إِذْ تَلَقَّوْنَهُ بِأَلْسِنَتِكُمْ وَتَقُولُونَ بِأَفْوَاهِكُم مَّالَيْسَ لَكُم بِهِ عِلْمٌ وَتَحْسَبُونَهُ هَيِّنًا وَهُوَ عِندَ اللَّهِعَظِيمٌ
وَلَوْلَا إِذْ سَمِعْتُمُوهُ قُلْتُم مَّا يَكُونُ لَنَا أَن نَّتَكَلَّمَ بِهَذَا سُبْحَانَكَ هَذَا بُهْتَانٌ عَظِيمٌ
آنگاه كه آن [بهتان] را از زبان يكديگر مىگرفتيد و با زبانهاى خود چيزىرا كه بدان علم نداشتيد مىگفتيد و مىپنداشتيد كه كارى سهل و ساده است بااينكه آن [امر] نزد خدا بس بزرگ بود
و [گر نه] چرا وقتى آن را شنيديد نگفتيد براى ما سزاوار نيست كه در اين [موضوع] سخن گوييم [خداوندا] تو منزهى اين بهتانى بزرگ است
سوره نور آيات 16 و 17
حضرت زهرا (س) :
کسی که عبادت های خالصانه خود را به سوی خدا فرستد، پروردگار بزرگ برترین مصلحت را به سویش فرو خواهد فرستاد.:salavat(10):رسول اکرم(ص):الحیاءحسن و لکن فی النساءأحسن؛حیا خوب است ولی برای زنان خوب تر است.
-
-
۱۳۸۸/۰۱/۲۸, ۱۶:۰۲ #7
یازینب
آسمان عشق را یک کوکب است
عشق اگر عشق است عشق زینب است
گوهر رخشان ایمان زینب(ع) است
اختر تابان عرفان زینب(ع) است
قطرهای کوثر ز آب رحمتش
بردباری شرمگین از همتّش
کیست زینب محرم بزم حضور
روی او تفسیری از «الله نور»
چون به دنیا آمد آن فرخنده زن
شد به گیتی نور حق پرتو فکن
خانه زاد وحی حق تارخ گشود
آبروی آفرینش را فزود
زینب آن پرورده دامان عشق
نام او سر لوحه دیوان عشق
جان او از عشق حق افروخته
وز شرار عشق، جانش سوخته
عقل گشته مات از ایثار او
عشق سرگردان شده در کار او
مرد و زن خدمتگزار درگهش
توتیای چشم جان، خاک رهش
زینب آن دردانه آل رسول
دختر والای زهرای بتول
بود از آغاز همگام حسین
نقش بر لوح دلش نام حسین
بسته پیمان با خدا روز الست
تا به راهش بگذرد از هر چه هست
صبر را بخشیده معنایی شگرف
وصف صبر او برون از حدّ حرف
از قیام روز عاشورا حسین
کرد دین را زنده در دنیا حسین
شد قیام او به عالم بی قرین
بود چون زینب در آن نقش آفرین
گر نبودی نقش او در این قیام
بود این نهضت قیامی ناتمام
کیست زینب آن که در کرب بلا
شد خجل از صبر او کرب وبلا
رنج پیش او سپر انداخته
درد و محنت رنگ پیشش باخته
روز عاشورا به او چشم امید
دوختند از پیرو برنا هر شهید
جسم فرزندان او بر روی خاک
اوفتاده قطعه قطعه، چاک چاک
او حسینی بود و پروایی نداشت
جز خدا در خاطرش جایی نداشت
از برادر لحظهای غافل نبود
هیچ مشکل پیش او مشکل نبود
شعلهها از عشق عالم سوز داشت
آتشی در جان، جهان افروز داشت
در حریم قدس، محرم زینب است
معنی عشق مجسّم زینب است
آفرین بر صبر طاقت سوز او
و آن تجلّیهای جان افروز او
داشت بار این رسالت چون به دوش
بیشتر از پیشتر شد سخت کوش
با اسیران صبحدم تا شام رفت
گاه در کوفه گهی در شام رفت
داشت در راه سفر آن پاک جان
از سر پاک شهیدان سایبان
چون به شهر شام زینب گام زد
آتشی از خطبهاش در شام زد
غنچه لب چون که زینب باز کرد
در فصاحت چون علی(ع) اعجاز کرد
از بیان گرم آن شیرین سخن
شد چو شب در شام، روز اهرمن
جاودان ساز مُحرّم با پیام
زینب است آری الی یوم القیام
یا رب از عشقش دل ما زنده کن
همچو خورشید فلک تابنده کن
"غلامرضا قدسی
زینب كبری مهین مشكات نور
عالمی روشن ز نورش همچو طور
دختر زهرا كه ماه آسمان
سجده آرد نزد او بر آستان
ملتمس از جوی فیضش مریم است
عیسی از انفاس وی فرّخ دم است
در عوالم هر چه انوار رب است
بینم از مشكات ذات زینب است
زن، كه دیده صاحب حكم و قضا؟
جز ولیّه حق و دخت مرتضی
گرچه زن گفتن بود از ما خطا
لافتی را زاده آمد لافتی
زینب كبری گرش دانی تو زن
جاهلی جاهل ز دانش دم مزن
بحر را فرزند، درّ و گوهر است
ماه اگر فرزند آرد اختر است
گر در آیینه بتابد مهر و ماه
ماه اگر خوانیش نبود اشتباه
الغرض فرزند، مرآت اَب است
دختر شیر خدا هم زینب است
اوست دنیای من و عقبای من
توشه امروز و هم فردای من
هم حیات و هم ممات من بدوست
هم پناهم از زمانه فتنه جوست
اتكالّم در همه عالم بر اوست
مرمرا خاك در او آبروست
نی مرا اوتادرا، ابدالرا
نی مرا، جبریل را، میكال را
نی مرا شاهان هفت اقلیم را
صاحبان افسر و دیهیم را
مدحت او چون توان تقریر كرد؟
وحی بتواند بشر تقسیر كرد؟
نور وی مصباح بینش آمده
آفتاب آفرینش آمده
درّة البیضای دریای وجود
بلكه خود دریای علم و فیض و جود
الغرض مستغنی از مدح من است
مدح او چون مدح صبح روشن است
هفت كوكب از جمالش خوشه چین
هشت جنّت راست بانوی مهین
خود بهشت اندر جوار كوی اوست
نهر كوثر رشحهای از خوی اوست
لطف او را سایه ناپیداستی
در عبارت سدره و طوبی استی
اوست دین و مذهب و ایمان من
روشن است از پرتو او جان من
غیر درگاهش مرا نبود پناه
هر چه دارم دارم از این بارگاه
عاصیان را ای كه باب رحمتی
بر من از رحمت ولی ّ نعمتی
آن چه از دستم بر آید ای بتول
باشد این خدمت گر افتد در قبول
آورم بر آستانت مور وش
این مقامات حسینی پیشكش
تحفهای بهتر ازین نبود مرا
كاورم بر آن در دولتسرا
هشت جنّت را تو بانو بودهای
از ازل بانوی مینو بودهای
بر جهانی هم تویی فرمانروا
دردمندان را تو میبخشی دوا
"آیةالله آیتی بیرجندی"
-
-
۱۳۸۹/۰۱/۲۲, ۲۲:۵۷ #8
- تاریخ عضویت
تير ۱۳۸۷
- نوشته
- 26,365
- مورد تشکر
- 68,356 پست
- حضور
- 22 روز 14 ساعت 29 دقیقه
- دریافت
- 26
- آپلود
- 0
- گالری
-
8953
۩ *♪*۩ ويژه نامه ولادت حضرت زينب (س)و گراميداشت روز پرستار۩ *♪*۩
سر ني در نينوا مي ماند اگر زينب نبود
كربلا در كربلا مي ماند اگر زينب نبود
چهره سرخ حقيقت بعد از آن طوفان رنگ
پشت ابري از ريا مي ماند اگر زينب نبود
درعبور از بستر تاريخ؛ سيل انقلاب
پشت كوه فتنه ها مي ماند اگر زينب نبود
ميلاد با برکت دخت گرامي زهرا (س) و علي (ع ) حضرت
زينب کبري سلام الله عليها ؛اسوه صبر و استقامت
و گراميداشت روز پرستار بر زنان سرافرازمسلمان
وپرستاران دلسوز و فداکارمبارک باد
ویرایش توسط ║★║فاطمی║★║ : ۱۳۸۹/۰۱/۲۳ در ساعت ۰۰:۲۶
-
تشکرها 59
!Deli, *عرفانی*, :.مهدی.:, aviny, ╫❀نیایش❀╫, habib12, Hamishak, iranproud, jahangardkocholo, khaleghifar78, leilajan, Masoomi, Naser, parsa, parvaz, qalbesalim, rodabeh, sabrconid, sam131461, Selma, فاطمه ایمانی, فاطیما*ع, كبوتر دل, مقاومت, مقداد, مونس, مجنون, مجیب, مدیر اسبق, مدافع, مشکوه, معز الاولیاء, نسیم حیات, همکار مدیر سایت, همدم آسمان, یا ابا صالح المهدی (عج), یا صاحب الزمان (عج), گل نرگس, پاسخگو, پاسخگوی احکام 1, yaser, zomorrod2003, آساره, اکرمی, ابرار, اسرا, توحید صمدی, دلتنگ مهدی (عج), درگاه محبوب, دستهای خالی, ریحانه, زهرایاس, زیباترین, سوگند, شمیم وحی, صالح, غفران
-
۱۳۸۹/۰۱/۲۳, ۰۰:۲۲ #9
- تاریخ عضویت
تير ۱۳۸۷
- نوشته
- 26,365
- مورد تشکر
- 68,356 پست
- حضور
- 22 روز 14 ساعت 29 دقیقه
- دریافت
- 26
- آپلود
- 0
- گالری
-
8953
سلام بر زينب پبام آور عاشورا
سلام بر زينب سبط گرامي حضرت مصطفي"ص"
سلام بر زينب ، دخت بزرگوار حضرت علي مرتضي "ع"
سلام بر زينب، يادگار حضرت زهرا"س"
سلام بر زينب، خواهر حضرت مجتبي و سيدالشهدا "ع"
سلام بر زينبي که فرزندش عون اکبر يکي از قربانيان کوي امام حسين "ع" بود
دسلام بر زينبي که تربيت يافته مکتب وحي بود
سلام بر زينب که علم لدني او را امام زمانش حضرت زين العابدين امضاء کرد
سلام بر بي بي زينب که با سخنانش کاخ بيداد يزيد را ويران کرد
سلام بر زينب که معلمه اولين دانشگاه معارف اسلامي بود و با تدريسخود بسياري از زنان ود ختران را با دانستنيهاي اسلام آشنا کرد
سلام بر زينب که وارث صفات حضرت علي مرتضي "ع" و زهرا"س" بود
سلام بر زينب که فريده حجاب و عفاف بود
سلام بر زينب که پرستار آقا امام سجاد "ع" بود و پرستاران جهان به وجودش مفتخرند
سلام بر زينب که امام حسين"ع" وقت وداع به ايشان فرمود: در نماز شب مرا فراموش نکن
سلام بر زينب که بار اسارت بر شانه او بود
سلام بر زينب بانوي بانوان ،
سلام بر بانوي حريم رسالت، صاحب بلاغت در سخن، داراي فصاحت در سخن،
عابده خاندان علي، ستاره درخشان آسمان بزرگي،
نو رچشم علي مرتضي"ع"، قهرمان کربلا و نشانه اي از نشانه هاي خدا
سلام بر زينب:
يکتا زني که در زنان بلکه در مردان عالم کمتر نظيرش را ميتوان ديد.
توانا بانوئي که عاليترين نمونه اي از شهامت و دليري، دانش و بينش، کفايت و خردمندي، قدرت روحي، و تشخص موقعيت بوده، و هر وظيفه اي از وظايف گوناگون اجتماعي را که بعهده گرفت، بخوبي انجام داد .
و سلام خاص بر حضرتش باد که خردمند ترين زن در ميان زنان و بزرگ بانوي بانوان است
دانشمند بانوئي که بايد جهان از خوان تعليماتش بهره برگيرند، و از خرمن کمالاتش خوشه ها بچينند.
-
تشکرها 31
:.مهدی.:, ╫❀نیایش❀╫, habib12, jahangardkocholo, khaleghifar78, leilajan, Naser, parsa, parvaz, rodabeh, sabrconid, sam131461, Selma, فاطمه ایمانی, كبوتر دل, مقداد, مشکوه, معز الاولیاء, نسیم حیات, همدم آسمان, گل نرگس, پاسخگوی احکام 1, yaser, آساره, اکرمی, اسرا, توحید صمدی, درگاه محبوب, ریحانه, شمیم وحی
-
۱۳۸۹/۰۱/۲۳, ۰۰:۵۳ #10
- تاریخ عضویت
تير ۱۳۸۷
- نوشته
- 26,365
- مورد تشکر
- 68,356 پست
- حضور
- 22 روز 14 ساعت 29 دقیقه
- دریافت
- 26
- آپلود
- 0
- گالری
-
8953
مادر زینب یعنی فاطمه زهرا (علیهاالسلام) نیز الگوی فضایل و در تربیت فرزندانش بسیار كوشا بود. تمام كارهای خانه را خود انجام میداد. گندم آرد میكرد و آرد را خمیر مینمود و نان میپخت و لباس وصله میزد.
شبهای جمعه تا صبح در حالت ركوع و سجده به سر میبرد و جز برای دیگران برای خود هیچ دعا نمیكرد. در اثر كار زیاد بدنش رنجور شد، تا آنجا كه علی(علیهالسلام) فرمود: در پی آب كشیدن از چاه اثر آن بر سینه زهرا باقی ماند و در اثر آرد كردن با آسیاب، دستهایش پینه بست و در اثر نظافت و پخت و پز لباسش پیوسته گردآلود بود.
در سخن گفتن از راستگوترین افراد بود.
این خانواده بهترین الگو برای احترام متقابل نسبت به یكدیگر است، احترام به همسر یكی از اصول زندگی خانه آنهاست، علی(علیهالسلام) میفرماید:
«به خدا قسم من هیچ زمان فاطمه را خشمناك نكردم و او را بر كاری اجبار ننمودم تا این كه از دنیا رحلت كرد و همچنین هیچگاه فاطمه مرا خشمناك نكرد و از من نافرمانی ننمود و هر وقتبه او نگاه میكردم غمها از وجودم رخت برمیبست.»
انفاق این خانواده سرمشق زندگی همگان است، زیرا پناهگاه یتیمان، فقیران و بردگان بوده و از كوچك تا بزرگ ایشان حتی غذای خود را برای خدا از خویش دریغ میداشتند و به نیازمند میدادند. (آیات 7 تا 11 سوره «هل اتی» بیان كننده روحیه جود و بخشش این خانواده است.)
فرزندان این خانواده كه از جمله آنها «زینب» است، از مكارم اخلاق این پدر و مادر بهرهها گرفتهاند؛ در دانش، زهد، صبر، عفت، حضور در صحنههای سیاسی.
از روایات و اخبار استفاده میشود كه بخشی از علوم بانو زینب سلام الله علیها از جانب پروردگار به او افاضه شده بود.
زینب در چنین خانواده و محیطی بزرگ شد. او نزد بهترین آموزگاران بشریت تربیت یافت.
-
تشکرها 31
:.مهدی.:, ••ostad••, ╫❀نیایش❀╫, habib12, iranproud, jahangardkocholo, khaleghifar78, Naser, nurolhoda, parsa, parvaz, sabrconid, sam131461, فاطمه ایمانی, فاطمه جان, كبوتر دل, مشکوه, معز الاولیاء, نسیم حیات, همدم آسمان, گل نرگس, پاسخگوی احکام 1, yaser, zomorrod2003, اکرمی, توحید صمدی, دوست قراني, درگاه محبوب, ریحانه, سـلام
اطلاعات موضوع
کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
اشتراک گذاری