صفحه 1 از 7 123 ... آخرین
جهت مشاهده مطالب کارشناسان و کاربران در این موضوع کلیک کنید   

موضوع: نقض يا نقص؟

  1. #1
    شروع کننده موضوع

    تاریخ عضویت
    جنسیت بهمن ۱۳۸۶
    نوشته
    321
    مورد تشکر
    295 پست
    حضور
    نامشخص
    دریافت
    0
    آپلود
    0
    گالری
    0

    نقض يا نقص؟




    با سلام

    چند سال قبل در يك وبلاگ اشكالي در متن قرآن مطرح شده بود كه براي من خيلي جالب بود. البته بنده عربي خوب نمي دانم اما از مقايسه معاني آيات بنظر مي رسد كه اشكالي در آيه 3 سوره نساء وجود دارد. به نظر جمله و يا جملاتي افتاده است ملاحظه كنيد:

    وَ آتُوا اَلْيَتامى أَمْوالَهُمْ وَ لا تَتَبَدَّلُوا اَلْخَبِيثَ بِالطَّيِّبِ وَ لا تَأْكُلُوا أَمْوالَهُمْ إِلى أَمْوالِكُمْ إِنَّهُ كانَ حُوباً كَبِيراً «2» وَ إِنْ خِفْتُمْ أَلاَّ تُقْسِطُوا فِي اَلْيَتامى فَانْكِحُوا ما طابَ لَكُمْ مِنَ اَلنِّساءِ مَثْنى وَ ثُلاثَ وَ رُباعَ فَإِنْ خِفْتُمْ أَلاَّ تَعْدِلُوا فَواحِدَةً أَوْ ما مَلَكَتْ أَيْمانُكُمْ ذلِكَ أَدْنى أَلاَّ تَعُولُوا «3»
    خرمشاهي
    و به يتيمان اموالشان را برگردانيد و پليد را جانشين پاك مسازيد و اموال ايشان را با اموال خويش مخوريد كه اين گناه بزرگى است‏. «2» و اگر بيمناكيد كه در حق دختران يتيم به عدل و انصاف رفتار نكنيد، در اين صورت از زنانى كه مى‏پسنديد (يك يا) دو و (يا) سه و (يا) چهار تن را به همسرى درآوريد؛ و اگر مى‏ترسيد كه مبادا عادلانه رفتار نكنيد، فقط به يك تن‏، يا ملك يمينتان (كنيز) اكتفا كنيد؛ اين نزديكتر است به اينكه ستم نكنيد. «3»
    مكارم شيرازي
    و اموال يتيمان را [هنگامى كه به حد رشد رسيدند] به آنها بدهيد! و اموال بد [خود] را، با اموال خوب [آنها] عوض نكنيد! و اموال آنان را همراه اموال خودتان [با مخلوط كردن يا تبديل نمودن‏] نخوريد، زيرا اين گناه بزرگى است‏! «2» و اگر مى‏ترسيد كه [بهنگام ازدواج با دختران يتيم‏،] عدالت را رعايت نكنيد، [از ازدواج با آنان‏، چشم‏پوشى كنيد و] با زنان پاك [ديگر] ازدواج نمائيد، دو يا سه يا چهار همسر و اگر مى‏ترسيد عدالت را [درباره همسران متعدد] رعايت نكنيد، تنها يك همسر بگيريد، و يا از زنانى كه مالك آنهائيد استفاده كنيد، اين كار، از ظلم و ستم بهتر جلوگيرى مى‏كند. «3»
    فولادوند
    و اموال يتيمان را به آنان (باز)دهيد، و (مال پاك‏) و (مرغوب آنان ) را با (مال‏) ناپاك (خود) عوض نكنيد؛ و اموال آنان را همراه با اموال خود مخوريد كه اين گناهى بزرگ است‏. «2» و اگر در اجراى عدالت ميان دختران يتيم بيمناكيد، هر چه از زنان (ديگر) كه شما را پسند افتاد، دو دو، سه سه‏، چهار چهار، به زنى گيريد. پس اگر بيم داريد كه به عدالت رفتار نكنيد، به يك (زن آزاد) يا به آنچه (از كنيزان‏) مالك شده‏ايد (اكتفا كنيد). اين (خوددارى‏) نزديكتر است تا به ستم گراييد (و بيهوده عيال‏وار گرديد). «3»
    معزي
    بپردازيد به يتيمان اموال ايشان را و زشت را به جاى زيبا ندهيد و نخوريد اموال آنان را با اموال خويش كه آن است همانا گناهى بزرگ‏«2» و اگر بترسيد كه دادگرى نكنيد در يتيمان پس كابين بنديد بر آنچه خوش آيد شما را [يا پاك باشد براى شما] از زنان دو تا و سه تا و چهار تا و اگر ترسيديد كه دادگرى نكنيد پس يكى را يا آنچه ملك يمين شما باشد اين است نزديكتر بدانكه ستم نكنيد [يا كجروى نكنيد]«3»
    الهي قمشه اي
    و اموال يتيمان را پس از بلوغ به دست آنها بدهيد و مال بد و نامرغوب خود را به خوب و مرغوب آنها تبديل نكنيد و اموال آنان را به ضميمه مال خود نخوريد كه گناهي بس بزرگ است‏«2» و اگر بترسيد كه مبادا درباره يتيمان مراعات عدل و داد نكنيد پس آنكس از زنان را در نكاح خود آريد كه شما را نيكو تر و مناسب با عدالت است: دو يا سه يا چهار و اگر بترسيد كه چون راه عدالت نپيموده و به آنها ستم كنيد يك زن اختيار كرده و يا كنيزي داريد به آن اكتفا كنيد كه اين نزديكتر به عدالت است و ترك ستمكاريست«3»

    همانگونه كه ملاحظه مي شود موضوع از اموال يتيمان به رعايت تعداد زوجين تغيير كرده به گونه اي كه برخي مترجمين ازدواج با دختران يتيم ترجمه كرده اند!

  2. تشکر


  3. #2

    تاریخ عضویت
    جنسیت آذر ۱۳۸۵
    نوشته
    134
    مورد تشکر
    122 پست
    حضور
    نامشخص
    دریافت
    0
    آپلود
    0
    گالری
    0

    عصبانی




    با سلام خدمت جناب ذهن آزاد ترجمه آيات به تنهايي جواب گوي نياز ما براي فهم آيات نمي باشد
    نقل قول نوشته اصلی توسط ذهن آزاد نمایش پست
    البته بنده عربي خوب نمي دانم اما از مقايسه معاني آيات بنظر مي رسد كه اشكالي در آيه 3 سوره نساء وجود دارد!
    لذا در جواب سوال شما نظر شما را به شان نزول و تفسير آيه فوق در تفسير نمونه، ج‏3، ص: 252جلب مي كنم
    شان نزول:
    براى اين آيه شان نزول خاصى نقل شده و آن اينكه قبل از اسلام معمول بود كه بسيارى از مردم حجاز، دختران يتيم را به عنوان تكفل و سرپرستى به خانه خود ميبردند، و بعد با آنها ازدواج كرده و اموال آنها را هم تملك ميكردند، و چون همه كار دست آنها بود حتى مهريه آنها را كمتر از معمول قرار ميدادند، و هنگامى كه كمترين ناراحتى از آنها پيدا ميكردند به آسانى آنها را رها ميساختند و در حقيقت حاضر نبودند حتى به شكل يك همسر معمولى با آنها رفتار نمايند.
    در اين هنگام آيه فوق نازل شد و به سرپرستان ايتام دستور داد در صورتى با دختران يتيم ازدواج كنند كه عدالت را به طور كامل در باره آنها رعايت نمايند و در غير اين صورت از آنها چشم‏پوشى كرده و همسران خود را از زنان ديگر انتخاب نمايند.
    [تفسير]
    وَ إِنْ خِفْتُمْ أَلَّا تُقْسِطُوا فِي الْيَتامى‏ فَانْكِحُوا ...
    به دنبال دستورى كه در آيه سابق براى حفظ اموال يتيمان داده شد در اين آيه اشاره به يكى ديگر از حقوق آنها مى‏شود و آن اينكه:" اگر مى‏ترسيد به- هنگام ازدواج با دختران يتيم رعايت حق و عدالت را در باره حقوق زوجيت و اموال آنان ننمائيد از ازدواج با آنها چشم بپوشيد و به سراغ زنان ديگر برويد".
    با توجه به آنچه گفته شد تفسير آيه كاملا روشن است و پاسخ اين سؤال كه چرا آغاز آيه در باره يتيمان و پايان آن در باره ازدواج است و اين دو ظاهرا با هم سازگار نيست روشن ميگردد، زيرا صدر و ذيل آيه هر دو در باره ازدواج است منتها در آغاز آيه مى‏گويد: اگر نمى‏توانيد ازدواج با يتيمان را با اصول عدالت بياميزيد چه بهتر كه از آن صرف نظر كنيد سپس به سراغ زنان غير يتيم برويد.

    الهم صل علی محمد و آل محمد

  4. #3
    شروع کننده موضوع

    تاریخ عضویت
    جنسیت بهمن ۱۳۸۶
    نوشته
    321
    مورد تشکر
    295 پست
    حضور
    نامشخص
    دریافت
    0
    آپلود
    0
    گالری
    0



    نقل قول نوشته اصلی توسط سيد نمایش پست
    با سلام خدمت جناب ذهن آزاد ترجمه آيات به تنهايي جواب گوي نياز ما براي فهم آيات نمي باشد


    لذا در جواب سوال شما نظر شما را به شان نزول و تفسير آيه فوق در تفسير نمونه، ج‏3، ص: 252جلب مي كنم
    شان نزول:
    براى اين آيه شان نزول خاصى نقل شده و آن اينكه قبل از اسلام معمول بود كه بسيارى از مردم حجاز، دختران يتيم را به عنوان تكفل و سرپرستى به خانه خود ميبردند، و بعد با آنها ازدواج كرده و اموال آنها را هم تملك ميكردند، و چون همه كار دست آنها بود حتى مهريه آنها را كمتر از معمول قرار ميدادند، و هنگامى كه كمترين ناراحتى از آنها پيدا ميكردند به آسانى آنها را رها ميساختند و در حقيقت حاضر نبودند حتى به شكل يك همسر معمولى با آنها رفتار نمايند.
    در اين هنگام آيه فوق نازل شد و به سرپرستان ايتام دستور داد در صورتى با دختران يتيم ازدواج كنند كه عدالت را به طور كامل در باره آنها رعايت نمايند و در غير اين صورت از آنها چشم‏پوشى كرده و همسران خود را از زنان ديگر انتخاب نمايند.
    [تفسير]
    وَ إِنْ خِفْتُمْ أَلَّا تُقْسِطُوا فِي الْيَتامى‏ فَانْكِحُوا ...
    به دنبال دستورى كه در آيه سابق براى حفظ اموال يتيمان داده شد در اين آيه اشاره به يكى ديگر از حقوق آنها مى‏شود و آن اينكه:" اگر مى‏ترسيد به- هنگام ازدواج با دختران يتيم رعايت حق و عدالت را در باره حقوق زوجيت و اموال آنان ننمائيد از ازدواج با آنها چشم بپوشيد و به سراغ زنان ديگر برويد".

    با توجه به آنچه گفته شد تفسير آيه كاملا روشن است و پاسخ اين سؤال كه چرا آغاز آيه در باره يتيمان و پايان آن در باره ازدواج است و اين دو ظاهرا با هم سازگار نيست روشن ميگردد، زيرا صدر و ذيل آيه هر دو در باره ازدواج است منتها در آغاز آيه مى‏گويد: اگر نمى‏توانيد ازدواج با يتيمان را با اصول عدالت بياميزيد چه بهتر كه از آن صرف نظر كنيد سپس به سراغ زنان غير يتيم برويد.
    با سلام خدمت سيد بزرگوار

    ممنون از پاسختان. با توجه به اين تفسير ، محدوديت ازدواج با زنان تا 4 نفر مربوط به دختران بي سرپرست است و درباره زنان ديگر چنين محدوديتي وجود ندارد. شايد اين دليل آن باشد كه خود شخص پيامبر بيش از 4 زن اختيار نمودند!
    شما خودتان چنين تفسيري را قبول داريد؟ آيا اين نوع تفسير نوعي توجيه براي رفع مشكلي كه وجود دارد نيست؟ به معني آيه 4 دقت كنيد.

    مكارم شيرازي
    و مهر زنان را [بطور كامل‏] بعنوان يك بدهى [يا عطيه‏،] به آنان بپردازيد! [ولى‏] اگر آنها چيزى از آن را با رضايت خاطر به شما ببخشند، حلال و گوارا مصرف كنيد! «4»

    آيا اينجا منظور دختران يتيم است؟
    اما در خصوص تعداد زوجين بايد بگويم وقوع جنسيت امري اتفاقي است كه در جامعه آماري بزرگ، احتمال آن به سمت 50 درصد ميل مي كند. بنابراين طبيعت به ما گوشزد مي كند عادلانه ترين انتخاب براي هر نفر يك زوجه است كه سزاوار تر است. البته انسان اختيار دارد و مي تواند زياده خواهي كند اما بدليل رفتار غير طبيعي با مشكلاتي مواجه خواهد شد. حتي خود پيامبر هم از رعايت عدالت عاجز بود و به مدد تهديد و آيات قرآن، اندروني خود را كنترل مي كرد. آيات اوليه سوره تحريم بيانگر اين حقيقت است. ملاحظه كنيد:

    مكارم شيرازي
    اى پيامبر! چرا چيزى را كه خدا بر تو حلال كرده بخاطر جلب رضايت همسرانت بر خود حرام مى‏كنى‏؟! و خداوند آمرزنده و رحيم است‏. «1» خداوند راه گشودن سوگندهايتان را [در اين گونه موارد] روشن ساخته‏؛ و خداوند مولاى شماست و او دانا و حكيم است‏. «2» [به خاطر بياوريد] هنگامى را كه پيامبر يكى از رازهاى خود را به بعضى از همسرانش گفت‏، ولى هنگامى كه وى آن را افشا كرد و خداوند پيامبرش را از آن آگاه ساخت‏، قسمتى از آن را براى او بازگو كرد و از قسمت ديگر خوددارى نمود؛ هنگامى كه پيامبر همسرش را از آن خبر داد، گفت‏: (چه كسى تو را از اين راز آگاه ساخت‏؟) فرمود: (خداوند عالم و آگاه مرا باخبر ساخت‏!) «3»اگر شما [همسران پيامبر] از كار خود توبه كنيد [به نفع شماست‏، زيرا] دلهايتان از حق منحرف گشته‏؛ و اگر بر ضدّ او دست به دست هم دهيد، [كارى از پيش نخواهيد برد] زيرا خداوند ياور اوست و همچنين جبرئيل و مؤمنان صالح‏، و فرشتگان بعد از آنان پشتيبان اويند. «4» اميد است كه اگر او شما را طلاق دهد، پروردگارش به جاى شما همسرانى بهتر براى او قرار دهد، همسرانى مسلمان‏، مؤمن‏، متواضع‏، توبه كار، عابد، هجرت‏كننده ، زنانى غيرباكره و باكره‏! «5»
    ویرایش توسط ذهن آزاد : ۱۳۸۷/۰۱/۲۶ در ساعت ۰۷:۵۰

  5. تشکرها 3


  6. #4

    تاریخ عضویت
    جنسیت فروردين ۱۳۸۷
    نوشته
    1
    مورد تشکر
    0 پست
    حضور
    نامشخص
    دریافت
    0
    آپلود
    0
    گالری
    0



    من هم یه سوال دارم چرا مردهایی که چند زن دارن باید رعایت عدالت بکنن
    و هر چند روز یک بار پیش یک همسر باشند و نوبت را رعایت کنند اما تو قران اومده که خدا به پیامبر گفته تو میتونی نوبت زنهات رو مقدم و موخر کنی؟
    و همچنین طیق معنی گفته(انها را بر خود بپذیری)ایا این موارد برای زنان تحقیر امیز و دور از عدالت نیست؟

  7. #5

    تاریخ عضویت
    جنسیت آذر ۱۳۸۵
    نوشته
    134
    مورد تشکر
    122 پست
    حضور
    نامشخص
    دریافت
    0
    آپلود
    0
    گالری
    0



    با سلام خدمت دوست گراميم ذهن آزاد و ديگر كاربران محترم
    در طي دو روز گذشته كانون با مشكل فني مواجه شد كه متاسفانه قسمتي از ارسال هاي دوستان حذف شده است؛ بنده سعي مي كنم كه ان شاءالله آن ها را (اگر در ايميلم موجود باشند) برگردانم و ادامه بحث را در خدمتتان باشم
    ویرایش توسط seyyed : ۱۳۸۷/۰۱/۲۹ در ساعت ۰۸:۵۹
    الهم صل علی محمد و آل محمد

  8. #6

    تاریخ عضویت
    جنسیت مهر ۱۳۸۵
    نوشته
    742
    مورد تشکر
    1,784 پست
    حضور
    9 روز 5 ساعت 34 دقیقه
    دریافت
    21
    آپلود
    0
    گالری
    119

    پست هاي حذف شده دو روز پيش




    14 April 2008 09:14 Hello,

    ذهن آزاد has just posted in the مباحث اصلی forum of كانون گفتمان قرآن under the title of نقض يا نقص؟.

    This thread is located at http://www.askquran.ir/showthread.php?t=2062

    Here is the message that has just been posted:
    ***************

    ---Quote (Originally by سيد)---
    با سلام خدمت جناب ذهن آزاد ترجمه آيات به تنهايي جواب گوي نياز ما براي فهم آيات نمي باشد

    لذا در جواب سوال شما نظر شما را به شان نزول و تفسير آيه فوق در تفسير نمونه، ج‏3، ص: 252جلب مي كنم
    *شان نزول:*
    براى اين آيه شان نزول خاصى نقل شده و آن اينكه قبل از اسلام معمول بود كه بسيارى از مردم حجاز، دختران يتيم را به عنوان تكفل و سرپرستى به خانه خود ميبردند، و بعد با آنها ازدواج كرده و اموال آنها را هم تملك ميكردند، و چون همه كار دست آنها بود حتى مهريه آنها را كمتر از معمول قرار ميدادند، و هنگامى كه كمترين ناراحتى از آنها پيدا ميكردند به آسانى آنها را رها ميساختند و در حقيقت حاضر نبودند حتى به شكل يك همسر معمولى با آنها رفتار نمايند.
    در اين هنگام آيه فوق نازل شد و به سرپرستان ايتام دستور داد در صورتى با دختران يتيم ازدواج كنند كه عدالت را به طور كامل در باره آنها رعايت نمايند و در غير اين صورت از آنها چشم‏پوشى كرده و همسران خود را از زنان ديگر انتخاب نمايند.
    *[تفسير]*
    وَ إِنْ خِفْتُمْ أَلَّا تُقْسِطُوا فِي الْيَتامى‏ فَانْكِحُوا ...
    به دنبال دستورى كه در آيه سابق براى حفظ اموال يتيمان داده شد در اين آيه اشاره به يكى ديگر از حقوق آنها مى‏شود و آن اينكه:" اگر مى‏ترسيد به- هنگام ازدواج با دختران يتيم رعايت حق و عدالت را در باره حقوق زوجيت و اموال آنان ننمائيد از ازدواج با آنها چشم بپوشيد و به سراغ زنان ديگر برويد".

    با توجه به آنچه گفته شد تفسير آيه كاملا روشن است و پاسخ اين سؤال كه چرا آغاز آيه در باره يتيمان و پايان آن در باره ازدواج است و اين دو ظاهرا با هم سازگار نيست روشن ميگردد، زيرا صدر و ذيل آيه هر دو در باره ازدواج است منتها در آغاز آيه مى‏گويد: اگر نمى‏توانيد ازدواج با يتيمان را با اصول عدالت بياميزيد چه بهتر كه از آن صرف نظر كنيد سپس به سراغ زنان غير يتيم برويد.
    ---End Quote---

    با سلام خدمت سيد بزرگوار

    ممنون از پاسختان. با توجه به اين تفسير محدوديت ازدواج با زنان تا 4 نفر مربوط به دختران بي سرپرست است و درباره زنان ديگر چنين محدوديتي وجود ندارد. شايد اين دليل آن باشد كه خود شخص پيامبر بيش از 4 زن اختيار نمودند!
    شما خودتان چنين تفسيري را قبول داريد؟ آيا اين نوع تفسير نوعي توجيه براي رفع مشكلي كه وجود دارد نيست. به معني آيه 4 دقت كنيد.

    مكارم شيرازي
    و مهر زنان را [بطور كامل‏] بعنوان يك بدهى [يا عطيه‏،] به آنان بپردازيد! [ولى‏] اگر آنها چيزى از آن را با رضايت خاطر به شما ببخشند، حلال و گوارا مصرف كنيد! *_«4»_ (http://java_script:void(0))*

    آيا اينجا منظور دختران يتيم است؟
    اما در خصوص تعداد زوجين بايد بگويم وقوع جنسيت امري اتفاقي است كه در جامعه آماري بزرگ، احتمال آن به سمت 50 درصد ميل مي كند. بنابراين طبيعت به ما گوشزد مي كند عادلانه ترين انتخاب براي هر نفر يك زوجه است كه سزاوار تر است. البته انسان اختيار دارد و مي تواند زياده خواهي كند اما بدليل رفتار غير طبيعي با مشكلاتي مواجه خواهد شد. حتي خود پيامبر هم از رعايت عدالت عاجز بود و به مدد تهديد، اندروني خود را كنترل مي كرد. آيات اوليه سوره تحريم بيانگر اين حقيقت است. ملاحظه كنيد:

    مكارم شيرازي
    اى پيامبر! چرا چيزى را كه خدا بر تو حلال كرده بخاطر جلب رضايت همسرانت بر خود حرام مى‏كنى‏؟! و خداوند آمرزنده و رحيم است‏. *_«1»_ (http://java_script:void(0))* خداوند راه گشودن سوگندهايتان را [در اين گونه موارد] روشن ساخته‏؛ و خداوند مولاى شماست و او دانا و حكيم است‏. *_«2»_ (http://java_script:void(0))* [به خاطر بياوريد] هنگامى را كه پيامبر يكى از رازهاى خود را به بعضى از همسرانش گفت‏، ولى هنگامى كه وى آن را افشا كرد و خداوند پيامبرش را از آن آگاه ساخت‏، قسمتى از آن را براى او بازگو كرد و از قسمت ديگر خوددارى نمود؛ هنگامى كه پيامبر همسرش را از آن خبر داد، گفت‏: (چه كسى تو را از اين راز آگاه ساخت‏؟) فرمود: (خداوند عالم و آگاه مرا باخبر ساخت‏!) *_«3»_ (http://java_script:void(0))* اگر شما [همسران پيامبر] از كار خود توبه كنيد [به نفع شماست‏، زيرا] دلهايتان از حق منحرف گشته‏؛ و اگر بر ضدّ او دست به دست هم دهيد، [كارى از پيش نخواهيد برد] زيرا خداوند ياور اوست و همچنين جبرئيل و مؤمنان صالح‏، و فرشتگان بعد از آنان پشتيبان اويند. *_«4»_ (http://java_script:void(0))* اميد است كه اگر او شما را طلاق دهد، پروردگارش به جاى شما همسرانى بهتر براى او قرار دهد، همسرانى مسلمان‏، مؤمن‏، متواضع‏، توبه كار، عابد، هجرت‏كننده ، زنانى غيرباكره و باكره‏! *_«5»_ (http://java_script:void(0))*



    ***************

    14 April 2008 12:30 Hello,

    سيد has just posted in the مباحث اصلی forum of كانون گفتمان قرآن under the title of نقض يا نقص؟.

    This thread is located at http://www.askquran.ir/showthread.php?t=2062

    Here is the message that has just been posted:
    ***************
    جناب ذهن آزاد گرامي
    با تشكر از اهتمام شما در بحث و گفتگو نظر شما را ملاحضه كردم ولي چون الان مشغول كار ديگري هستم نمي توانم سوال شما را بررسي كنم؛ ان‌شاءالله در اسرع وقت حداكثر تا شب سوال شما را بررسي خواهم كرد.
    ***************

    14 April 2008 18:25 Hello,

    سيد has just posted in the مباحث اصلی forum of كانون گفتمان قرآن under the title of نقض يا نقص؟.

    This thread is located at http://www.askquran.ir/showthread.php?t=2062

    Here is the message that has just been posted:
    ***************
    دوست عزيز و گرامي با سلام و تشكر از اهتمام شما در پيگيري سوالات مطرح شده در اين كانون
    در پست قبلي گفتم كه ترجمه آيات به تنهايي جواب گوي نياز ما براي فهم آيات نمي باشد و براي روشن شدن معناي آيه به شان نزول و تفسير ايه اشاره كردم حال به قسمت دوم سوال شما مبني بر اين كه

    ---Quote (Originally by ذهن آزاد)---
    چند سال قبل در يك وبلاگ اشكالي در متن قرآن مطرح شده بود كه براي من خيلي جالب بود. البته بنده عربي خوب نمي دانم اما از مقايسه معاني آيات بنظر مي رسد كه اشكالي در آيه 3 سوره نساء وجود دارد
    ---End Quote---

    اشاره مي كنم و به ترتيب به سوالات بعدي خواهم پرداخت
    در تفسير نمونه همين شبهه مطرح شده را اين گونه جواب مي دهد كه
    و اما روايتى كه از امير مؤمنان على ع نقل شده كه ميان اول و آخر اين آيه مقدار زيادى از قرآن بوده و حذف شده است به هيچوجه از نظر سند اعتبار ندارد و اينگونه احاديث كه دلالت بر تحريف يا اسقاط قسمتهايى از قرآن ميكند يا از مجعولات دشمنان اسلام و منافقان براى بى اعتبار جلوه دادن قرآن است و يا بعضى از افراد چون نتوانسته‏اند ارتباط آغاز و انجام آيه را درك كنند چنين پنداشته‏اند كه در اينجا حذف يا اسقاطى در كار بوده و تدريجا آن را به شكل روايتى جلوه داده‏اند، در حالى كه دانستيم جمله‏هاى آيه كاملا با يكديگر ارتباط و پيوند دارد.
    تفسير نمونه، ج‏3، ص: 253
    ***************


  9. #7

    تاریخ عضویت
    جنسیت مهر ۱۳۸۵
    نوشته
    742
    مورد تشکر
    1,784 پست
    حضور
    9 روز 5 ساعت 34 دقیقه
    دریافت
    21
    آپلود
    0
    گالری
    119

    پست هاي حذف شده دوروز پيش




    15 April 2008 10:06 Hello,

    ذهن آزاد has just posted in the مباحث اصلی forum of كانون گفتمان قرآن under the title of نقض يا نقص؟.

    This thread is located at http://www.askquran.ir/showthread.php?t=2062

    Here is the message that has just been posted:
    ***************
    سرور گرامي جناب سيد

    اگر ترجمه قرآن كافي نيست پس عوام الناس را نبايد به خواندن قرآن ترغيب كرد چرا كه نه تنها سودي ندارد بلكه گمراه كننده است.
    در تفسير تنها ارتباط ابتدا و انتهاي آيه توجيه شده است. اگر پيشداوري را كنار گذاريم اشكال در نظر ما واضحتر مي شود.
    سير ترجمه ها نشان مي دهد كه در ترجمه سعي در پوشاندن اين عيب بوده. ترجمه آقاي قمشه اي را با آقاي مكارم مقايسه كنيد.
    اساسا" ازدواج با دختر يتيم چه معنايي مي دهد؟ آيا معني اين آيه اشاره فقط به ازدواج با يتيمان دختران يتيم است؟
    از نظر من همين يك نمونه براي انساني بودن قرآن كفايت دارد.



    ***************

    15 April 2008 16:10 [SIZE=-1]Hello,

    سيد has just posted in the مباحث اصلی forum of كانون گفتمان قرآن under the title of نقض يا نقص؟.

    This thread is located at http://www.askquran.ir/showthread.php?t=2062

    Here is the message that has just been posted:
    ***************

    ---Quote (Originally by [/SIZE)---
    ذهن آزاد;14466]

    اگر ترجمه قرآن كافي نيست پس عوام الناس را نبايد به خواندن قرآن ترغيب كرد چرا كه نه تنها سودي ندارد بلكه گمراه كننده است.
    ---End Quote---


    دوست عزيز ذهن آزاد

    اولاً: خواندن قرآن با استناد به ترجه آيات فرق مي كند و در روايات بسياري براي خود قرائت و خواندن قرآن خواصي ذكر شده است؛
    ثانياً:بنده گفتم كه ترجمه قرآن به تنهايي براي فهم كافي نيست نه اينكه اصلاً فايده ندارد
    علت آن اين است كه مراجعه نكردن به منابع دقيق و معتبر واژه شناسى عربى، نه تنها در بازيابى مفاهيم واژه هاى به ظاهر مترادف، مشكل ساز شده، بلكه سبب شده است در ارائه مفهوم واژه هاى هر چند به كلى متفاوت، به اشتباه دچار شويم؛ براى مثال، در ترجمه واژه هايى هم چون فوز و فلاح، به طور معمول معادل فارسىِ رستگارى به كار مى رود، در حالى كه واژه هاى بيان شده، معانى دقيقى دارند كه ترجمه رستگارى، گوياى آن نيست. فوز يعنى كامياب شدن و به مقصود رسيدن؛ نيز فلاح به معناى كنار زدن موانع رشد و شكوفايى و بالندگى است. اگر رستگارى را به معناى رستن و رهاندن از موانع كمال به حساب آوريم؛ در آن صورت، تنها با فلاح، هم آهنگى بيش ترى داشته، با فوز، هيچ ارتباطى پيدا نمى كند.
    در ضمن معارف قرآن، مراتب متعددى دارد كه هر مرتبه آن، بهره گروهى خاص است و به تعبير امام سجاد(عليه السلام) قرآن داراى اشارات و لطايف وحقايقى است غير از عبارات كه براى عوام مردم است.
    و هر كس به ميزان استعداد خود از قرآن بهره مى برد و ظاهر قرآن براى همه افراد قابل فهم است بر خلاف بطون آن.
    در نتيجه فهم و درك مفاهيم واژه هاى قرآن، ترجمه هاى فارسى آن، ملاك نبوده، بلكه بايد به كتاب هاى معتبر لغت عربى يا واژه شناسى قرآن كريم كه به وسيله كارشناسان علوم قرآنى، قرآن شناسان و مفسّران، نگاشته شده مراجعه كرد.
    ***************

    15 April 2008 16:34 Hello,

    سيد has just posted in the مباحث اصلی forum of كانون گفتمان قرآن under the title of نقض يا نقص؟.

    This thread is located at http://www.askquran.ir/showthread.php?t=2062

    Here is the message that has just been posted:
    ***************

    ---Quote (Originally by ذهن آزاد)---

    اگر ترجمه قرآن كافي نيست پس عوام الناس را نبايد به خواندن قرآن ترغيب كرد چرا كه نه تنها سودي ندارد بلكه گمراه كننده است.
    ---End Quote---

    دوست عزيز ذهن آزاد

    اولاً: خواندن قرآن با استناد به ترجه آيات فرق مي كند و در روايات بسياري براي خود قرائت و خواندن قرآن خواصي ذكر شده است؛
    ثانياً:بنده گفتم كه ترجمه قرآن به تنهايي براي فهم كافي نيست نه اينكه اصلاً فايده ندارد
    علت آن اين است كه مراجعه نكردن به منابع دقيق و معتبر واژه شناسى عربى، نه تنها در بازيابى مفاهيم واژه هاى به ظاهر مترادف، مشكل ساز شده، بلكه سبب شده است در ارائه مفهوم واژه هاى هر چند به كلى متفاوت، به اشتباه دچار شويم؛ براى مثال، در ترجمه واژه هايى هم چون فوز و فلاح، به طور معمول معادل فارسىِ رستگارى به كار مى رود، در حالى كه واژه هاى بيان شده، معانى دقيقى دارند كه ترجمه رستگارى، گوياى آن نيست. فوز يعنى كامياب شدن و به مقصود رسيدن؛ نيز فلاح به معناى كنار زدن موانع رشد و شكوفايى و بالندگى است. اگر رستگارى را به معناى رستن و رهاندن از موانع كمال به حساب آوريم؛ در آن صورت، تنها با فلاح، هم آهنگى بيش ترى داشته، با فوز، هيچ ارتباطى پيدا نمى كند.
    در ضمن معارف قرآن، مراتب متعددى دارد كه هر مرتبه آن، بهره گروهى خاص است و به تعبير امام سجاد(عليه السلام) قرآن داراى اشارات و لطايف وحقايقى است غير از عبارات كه براى عوام مردم است.
    و هر كس به ميزان استعداد خود از قرآن بهره مى برد و ظاهر قرآن براى همه افراد قابل فهم است بر خلاف بطون آن.
    در نتيجه فهم و درك مفاهيم واژه هاى قرآن، ترجمه هاى فارسى آن، ملاك نبوده، بلكه بايد به كتاب هاى معتبر لغت عربى يا واژه شناسى قرآن كريم كه به وسيله كارشناسان علوم قرآنى، قرآن شناسان و مفسّران، نگاشته شده مراجعه كرد.

    ---Quote (Originally by ذهن آزاد)---

    در تفسير تنها ارتباط ابتدا و انتهاي آيه توجيه شده است.اگرپيشداوري را كنار گذاريم اشكال در نظر ما واضحتر مي شود.
    ---End Quote---
    اتفاقاً اگر با تفاسير آشنايي داشته باشيم در تفاسير همه موارد كه بيان كردم مشاهده مي شود



    ---Quote (Originally by ذهن آزاد)---

    من فكر مي كنم به دليل آن‌كه بحثمان دقيقتر و مستدل‌تر باشد اگر موافق باشيد به جاي ترجمه ها و...از تفسير ها دليل بياوريم نظر شما چيه؟
    ---End Quote---

    ***************


  10. #8
    شروع کننده موضوع

    تاریخ عضویت
    جنسیت بهمن ۱۳۸۶
    نوشته
    321
    مورد تشکر
    295 پست
    حضور
    نامشخص
    دریافت
    0
    آپلود
    0
    گالری
    0



    باسلام

    ممنون از جناب سعيد كه مطالب حذف شده را مجدد" احيا نموده اند.
    اما در پاسخ سرور گرامي جناب سيد بزرگوار بايد عرض كنم كه براي من داور فقط فهم خودم است و بنابراين اجازه بدهيد بنده در گفتگو تنها متكي به استدلال خودم باشم. البته اطلاعات بنده و دسترسي من به منابع تفسيري زياد نيست و شما لطف مي كنيد كه در اين خصوص مساعدت مي فرماييد.

  11. تشکر


  12. #9

    تاریخ عضویت
    جنسیت مهر ۱۳۸۵
    نوشته
    742
    مورد تشکر
    1,784 پست
    حضور
    9 روز 5 ساعت 34 دقیقه
    دریافت
    21
    آپلود
    0
    گالری
    119

    ترجمه كافي نيست




    نقل قول نوشته اصلی توسط ذهن آزاد نمایش پست
    باسلام

    ممنون از جناب سعيد كه مطالب حذف شده را مجدد" احيا نموده اند.
    اما در پاسخ سرور گرامي جناب سيد بزرگوار بايد عرض كنم كه براي من داور فقط فهم خودم است و بنابراين اجازه بدهيد بنده در گفتگو تنها متكي به استدلال خودم باشم. البته اطلاعات بنده و دسترسي من به منابع تفسيري زياد نيست و شما لطف مي كنيد كه در اين خصوص مساعدت مي فرماييد.
    باسلام و آرزوي موفقيت براي شما كاربر گرامي ذهن آزاد
    از آزاد انديشي شما خيلي لذت مي برم
    به عرض برسانم بنده در جواب سئوال شما از جناب سيد پاسخي داده بودم ولي ظاهرا پاسخ حذف شده است از اين رو دوباره آن را مي نويسم:
    چرا ترجمه كافي نيست؟
    پاسخ:
    1. ترجمه هاي موجود هيچيك پاسخ گوي نياز نيستند و هركدام به صورتي گرايشي به ترجمه آيات پرداخته اند مثلا برخي ادبي، برخي عرفاني ، برخي تفسيري و...
    2. ترجمه برگردان كلامات عربي قرآن به زبان ديگر است و برخي از اصطلاحات قرآن را نمي توان به زبان ديگر برگرداند مگر با تفسير و توضيح
    3. برخي آيات عام هستند و بايستي دنبال مخصص آن در قرآن گشت، برخي آيات مطلقند بايد در قرآن بدنبال مقيدشان گشت، برخي آيات متشابه هستند بايستي سراغ راسخان در علم رفت تا تاويل آن ها را بفهميم.
    4. با توجه به گذشت بيش از هزار سال ازتاريخ نزول قرآن واسطه هاي زيادي افتاده است مثل شان نزول آيات و خبردارشدن از واقعه اي كه در شان آن آيه نازل شده است خيلي به فهم آيه كمك مي كند.
    5. اگرچه قرآن مبين است اما در بخش عمده آيات نياز به مبين دارد چرا كه خود تاكيد مي كند
    وَأَنزَلْنَا إِلَيْكَ الذِّكْرَ لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَيْهِمْ وَلَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُونَ {النحل/44}
    و روايات پيامبر و اهل بيت عليهم السلام مبين قرآن است.
    6. مقوله تدبر در قرآن از مقوله قرائت قرآن امري كاملا جداي از هم هستند آنچه درروايات بر قرائت قرآن تاكيد شده است ثوابي براي خود نفس قرائت هست كه حتي تاكيد شده است اگر كسي حافظ قرآن است نيز موقع خواندن به كلمات نگاه كند معلوم مي شود نفس ديدن كلمات قرآن اثراتي دارد اما چگونه نمي دانيم و هنوز كشف نشده است
    و براي تدبر در قرآن به ترجمه قرآن به تنهايي نمي توان اكتفا كرد به دلايلي كه اشاره شد
    7. اگر نحوه تفسير مرحوم علامه طباطبايي ره در الميزان مروري شود متوجه يك نكته مي شويد و آن اين كه چون علامه حافظ كل قرآن بوده و اشراف به همه آيات داشتند، وقتي به آيه اي مي رسند، آيات ديگر كه مرتبط به اين آيه هستند و در فهم آن نقش دارند را نيز مي آورند اين نشان مي دهد كه ميان آيات رابطه اي تنگاتنگ وجود دارد كه اگر كسي تنها ترجمه يك آيه را بداند نمي تواند درمورد قرآن قضاوت كند چه بسا فهم اين آيه منوط به فهم آيات ديگر است.

  13. تشکر


  14. #10

    تاریخ عضویت
    جنسیت فروردين ۱۳۸۶
    نوشته
    1,251
    مورد تشکر
    2,255 پست
    حضور
    نامشخص
    دریافت
    0
    آپلود
    0
    گالری
    10



    با سلام خدمت دوستان عزيز شركت كننده دراين بحث
    اگر اجازه بدهيد بنده هم در باره بحث مطرح شده مطالبي را به عرض برسانم .اميد وارم مفيد واقع شود.
    1- قرآن چون منحصرا براي زمان خاصي نازل نشده است لذا براي بهره مندي از آن در هر زماني نياز به تفسير روز مي باشد واصلا نمي شود باصرف ترجمه فهم دقيقي از آيات داشت
    2-افراد باتكيه برفهم ودرك شخصي واظهار نظر شخصي پيرامون آيات بدون مراجعه به منابع اصيل ديني سر از تفسير به رآي در مي آورندواين مورد نهي واقع شده است .ونتيجه آن گمراهي است.
    3- اينكه برخي از ايرادهايي كه به ذهن آزاد افراد نسبت به آيات مي رسد نمي تواند دليل بشري بودن ويا انساني بودن قرآن باشد.
    4- اگر همانطور كه توصيه خود قرآن است كه قرآن مبين دارد ومبين آيات هم وجود نازنين معصومين واولياي الهي هستند به اين توصيه عمل كنيم وبا مراجعه به مفسران حقيقي قرآن فهم صحيحي از آيات به دست مي آوريم.
    وبه تفسير به رأي هم مبتلا نمي شويم

    زخون هر شهيدي لاله اي رست** مبادا روي لاله پا گذاريم

  15. تشکرها 2


صفحه 1 از 7 123 ... آخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

اشتراک گذاری

اشتراک گذاری

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
^

ورود

ورود