-
۱۳۸۵/۱۱/۱۸, ۰۸:۱۶ #1
- تاریخ عضویت
اسفند ۱۳۸۵
- نوشته
- 919
- مورد تشکر
- 2,035 پست
- حضور
- نامشخص
- دریافت
- 3
- آپلود
- 0
- گالری
- 0
حج در قرآن
سلام
دوستي سؤال كرده اند :
اين سوالها هميشه براي من هم پيش مياد مثلا مراد از طواف کعبه گردش بر استان خداست
اما ايا تمام کساني که به گرد کعبه ميگردند اين را درک ميکنند که کعبه يک نماد است و اصل خداست؟
چگونه اين مسئله را درک کنيم که خدا در جا و مکان نمي گنجد در حالي که ميگوييم داريم طواف خانه خدا را انجام ميدهيم ؟ من به شدت با اين نظر مخالفم که ميگويند مکه رفتم اونجا به خدا نزديکتربودم خدا رو در چند قدمي خودمون حس مي کرديم
اگرعقيده داريم که خدا هميشه و هر جا هست پس اين گفته از کجا نشئت ميگيرد؟
من فکر ميکنم کساني که اين حرف رو ميزنن مرادشان همان کعبه است
مسجد هم خانه خداست با اين تفاوت که کعبه ندارد، محراب دارد پس اينجا هم ميتوان احساس قرب به خدا کرد
اگر امکان داره پيرامون سوالات من توضيح بيشتري بفرماييد تا رفع شک و شبه بشه
چون بار اول که رفتم مکه برام خيلي سوال برانگيز بود که چرا ما دور کعبه ميچرخيم در صورتي که ايمان داريم خدا در هرجا هست و در هيچ جا نيست شايد بگيد که عقل ناقص ما و ناتواني ما در درک اين معني باعث شده که خدا چنين خانه اي بنا کند يا بگيد دستور خداست که به ابراهيم (ع) وحي کرده اما علت اين امر را نمي فهمم يعني اينطوري بپرسم که :
چه اتفاقي صورت گرفت که خدا دستور ساخت خانه خود را ميدهد؟
مردم در چه رده اي از زمان بودند يا بهتر بپرسم مردم در چه شرايطي بودند که خدا اراده کرد خانه اي به نام خود بنا کند؟ و چنين پيغامي را به ابراهيم (ع) رساند ؟
ايا شرايط سخت مردم باعث اين امر شد؟
ايا نياز مردم به محل عبادت باعث اين امر شد؟
يا نه
ايا گستاخي مردم در بت پرستي باعث اين امر شد؟
پایه و اساس بنای خانه خدا و دستور ساختش توسط ابراهیم(ع) بر روی چه اساسی بود مهر خدا به مردم یا خشم خدا به مردم ؟
ضمن با حرف مريم خانم هم مخالفم كه گفته بعضي مسائل ديني رو نبايد سوال كرد ما ميپرسيم تا اعتقادمان بيشتر شود
من خودم به شخصه در مورد مسائل ديني سوال كردن و تحقيق كردن رو دوست دارم ودنبال ميكنم و لذت ميبرم
یا حق
-
تشکرها 2
-
۱۳۸۵/۱۱/۱۸, ۰۸:۱۸ #2
- تاریخ عضویت
اسفند ۱۳۸۵
- نوشته
- 919
- مورد تشکر
- 2,035 پست
- حضور
- نامشخص
- دریافت
- 3
- آپلود
- 0
- گالری
- 0
نقل قول : حج در قرآن
پاسخ از خوش نظر
به نام خدا
درست است که خدا همه جا هست اما اولاً بعضی اماکن به خاطر اتفاقاتی یا به خاطر سفارش خداوند و اولیای او ویژگی خاص و تقدس پیدا کرده اند. مثلاً همین مکه و مسجد الحرام جایی است که طبق روایات دحو الارض (بیرون آمدن زمین از زیر آب) از آنجا آغاز شده، حضرت آدم و حوا آنجا را عبادتگاه خود قرار دادند و خداوند در آیات بسیاری از حرمت و ارزش آنجا سخن گفته است. مانند: "جعل الله الکعبة البیت الحرام قیاماً للناس" (مائده/97)، "فلنولینک قبلة ترضاها فول وجهک شطر المسجد الحرام" (بقره/144)، "و اذ جعلنا البیت مثابةً للناس و امناً" (بقره/125)، "و هذا البلد الأمین" (قسم به این سرزمین امین، تین/3) و...
ثانیاً انسان روحیه ای دارد که معمولاً در بعضی جاها بیشتر تحت تأثیر قرار می گیرد و منقلب و دگرگون می شود از جمله ی آن جا ها سرزمین مکه و بیت الله الحرام است. در آن جا غالباً هر فرد احساس می کند که بین او و خدا واسطه و فاصله ای نیست و خدا حاضر و ناظر اوست. در این حال اعمال او خالصانه تر، ایمان او قویتر، از معصیت دورتر و دعا های او به استجابت نزدیکتر است. از همه مهمتر همه ی قدرت های غیر خدایی را پوشالی و ناچیز می بیند. و احساس قربی که در کنار کعبه برای عموم مردم حاصل می شود در مساجد دیگر حاصل نمی شود، چون مسجد الحرام منحصر به فرد است و خصوصیاتی دارد که سایر مساجد ندارند و خداوند خود آن مسجد را ممتاز قرار داده است، از جمله اینکه قبله ی تمام مساجد است.
مطمئناً اگر کسی بگوید در خانه ی خدا خود را به خدا نزدیکتر دیدم، منظورش بیان این حالت است نه اینکه خدا را محدود به مسجد الحرام دانسته باشد. یقیناً هیچ مسلمانی چنین اعتقادی ندارد و این قبیل برداشت ها ناشی از درک و فهم گوینده یا شنونده است.
اما اینکه چرا ما دور کعبه ميچرخيم؟ چون طواف جزء اعمال حج است و اگر بنا باشد حج به جا بیاوریم باید اعمال آن را در کنار قبله انجام دهیم نه جاهای متفرقه که موجب تفرقه مسلمین شود. همانطور که نماز را همه به یک سو می گزاریم.
اگر سؤال از علت چرخیدن است، یک پاسخ این است که چون چرخیدن نشانه ی واله و سرگشته بودن عاشق نسبت به معشوق است. مانند گردش شب پره ها به دور منبع نور، سیارات به دور خورشید و ...
انسان با جسمش کعبه را طواف می کند اما روح و قلبش خدا را طواف می کند و تسلیم دستور او است.
اما اینکه مردم در چه رده اي از زمان بودند يا در چه شرايطي بودند که خدا اراده کرد خانه اي به نام خود بنا کند؟ و چنين پيغامي را به ابراهيم (ع) رساند؟ آيا شرايط سخت مردم، نياز مردم به محل عبادت يا گستاخي مردم در بت پرستي باعث اين امر شد و خلاصه پایه و اساس بنای خانه خدا و دستور ساختش توسط ابراهیم(ع) بر روی چه اساسی بود مهر خدا به مردم یا خشم خدا به مردم؟
پاسخ این سؤال نیز برای کسانی که اندکی در آیات قرآن مطالعه داشته باشند روشن است. خداوند متعال، کعبه و خانه خود را نه فقط برای عبادت قرار داده است (قریش/3)، بلکه اولین خانه ای است که برای برکت و هدایت مردم (آل عمران/96)، برای محوریت و مرکزیت اجتماع مسلمین و امنیت آنان و... (بقره/125 تا 129) و محل قیام قرار داده است (مائده/97). و حق خدا بر مردم است که هرکس می تواند حج آن را به جا آورد (آل عمران/97)، مردم از هر سو قصد و آهنگ آن کنند تا شاهد منافع خود باشند و بر آنچه خدا روزیشان کرده نام خدا را یاد کنند و به درماندگان مستمند بخورانند و آلودگی ها را از خود دور کنند و طواف خانه ی عتیق را به جای آورند. به هر حال هر کس مقررات خدا را ارج نهد برای او نزد پروردگارش بهتر است (حج/27 تا 30).
نتیجه اینکه بنای خانه ی خدا بر اساس لطف و رحمت و مهربانی خدا نسبت به مردم است و آثار و برکات فراوانی برای بشریت دارد.
ضمناً سؤال كردن و تحقيق كردن در مورد مسایل دینی اشکال ندارد اما در زمینه ی علل احکام و مقررات چه پاسخ آن ها را بدانیم و چه ندانیم نباید در عمل ما به آن ها خللی وارد کند. یعنی چه علل احکام خدا را بدانیم و چه ندانیم باید اطاعت کنیم. چون بنده از مولی و سرباز از فرمانده هیچگاه علت دستور را نمی پرسد و فقط اطاعت می کند و ما همه بنده ی اوییم و شرط عقل اطاعت از مولی است و خود رأیی در برابر او نشانه ی جهل است و سنت ابلیس (در این باره به جلد اول اصول کافی کتاب عقل و جهل مراجعه کنید).
-
تشکرها 2
-
۱۳۸۶/۰۳/۰۶, ۱۷:۵۴ #3
نقل قول : حج در قرآن
سلام علیکم .
از چند جهت میشود به این سوال پاسخ داد.کلا در مورد فلسفه عبادات ما به جوابهای دقیقی نمیرسیم ونخواهیم رسید تا خود حضرت ظهور کنند وجواب تمام این حکمتها باشند .
اولا از آنجایی که ما خودمان عبد هستیم وبنده ایم باید بندگی داشته باشیم ،عبودیت داشته باشیم .خداوند نیز بعضی مکانها رو وزمینها را مقدس معرفی کرده اند که میفرمایند بهترین سرزمینها مکه است وبهترین مکانها خانه من است .درسته این یک نماد است ولی همین نهاد از زمان حضرت آدم (ع)وجود داشته یعنی بشریت در زمان جاهلیت هم این اعمال رو انجام میدادند حالا بماند طبق آداب مخصوص خودشان بوده وبرهنه بودند .و فقط در زمان حضرت ابراهیم این مکان تجدید پیدا کرده .وآداب اصلی اش بیان شده پس در اصل ایم عمل بوده .ازینجا هم میشود به اهمیتش پی برد
ومسئله دیگر اینکه در همه ادیان این عمل مشترک است دقت ما را بر این موضوع جلب میکند که برترین هدف الهی همان اتحاد وهمبستگی ست که ایجاد میشود ونفوس تمام مردم رو به هم نزدیک میکند .از سراسر مکانها مسلمین درین نقطه جمع میشوند فقط بخاطر اینکه بنده اند وبرترین کارها نیز بندگیست .
پس درسته که کعبه در ظاهر نمادی بیش نیست ولی در باطن همین نهاد اصول اصلی تمام بشریت است .
التماس دعا یاعلی
-
تشکر
-
۱۳۸۶/۰۹/۲۲, ۰۷:۴۲ #4
- تاریخ عضویت
مهر ۱۳۸۵
- نوشته
- 742
- مورد تشکر
- 1,784 پست
- حضور
- 9 روز 5 ساعت 34 دقیقه
- دریافت
- 21
- آپلود
- 0
- گالری
-
119
مقايسه حج با نماز
مراسم عبادي حج و نماز هر دو از مهمترين عبادات الهي هستند كه در اين پست قصد داريم آن ها را با هم مقايسه كنيم
1. حج، احرام دارد و نماز، تكبيرة الاحرام.
2. حج، تلبيه دارد و نماز، اذان و اقامه.
3. در حج، همه به دور كعبه مى گردند، ولى در نماز همه به سمت كعبه مى ايستند.
4. حج، عملى عبادى و قصد قربت مى خواهد و نماز نيز چنين است.
5. حج و نماز هر دو از اركان دينند.
6. حج، ميثاق و عهد مخصوص الهى است و نماز نيز، عهد بندگى است.
7. سراسر حج، شعائر الهى است و اقامه نماز نيز شعار و شعور است.
8. حج، توحيد مجسم است و نماز، تبلور و مظهر توحيد عبادى.
9. روح حج، پذيرش ولايت الهى است و روح نماز، اتصال به ولايت مطلق خداوندى.
10. ماه حج و حريم حرم، پناه گاه بندگان است و نماز، پناه گاه بندگان از شرّ وسوسه هاى شيطان.
11. حج، نيل به كمال نهايى است و نماز، اتصال به كمال نامتناهى.
12. حج، عرفه و معرفت است و نماز، شناخت، خشوع و خشيت.
13. حج، مشعر و منا دارد و نماز، مسجد و محراب.
14. حج، سعى صفا و مروه دارد و نماز، ركوع و سجود.
15. حج، تهذيب نفس دارد و نماز، طهارت جسم و روح است.
16. حج، قربانى دارد و نماز فناء فى الله است.
17. حج، رمى جمرات دارد و نماز، رمى ماسوى الله.
18. حج، زيارت و حضور در بارگاه حق است و نماز سخن گفتن با حضرت حق.
19. حج، اذكار، اوقات مخصوص براى اعمال، اركان، واجبات، مستحبات و... دارد و نماز نيز، چنين است.•
پاورقي:
ر.ك: صهباى حج، آيت اللّه جوادى آملى، فهرست مطالب، ص 5-15، مركز نشر اسراء.
-
-
۱۳۸۶/۰۹/۲۴, ۰۵:۳۹ #5
- تاریخ عضویت
فروردين ۱۳۸۶
- نوشته
- 1,251
- مورد تشکر
- 2,255 پست
- حضور
- نامشخص
- دریافت
- 0
- آپلود
- 0
- گالری
-
10
فلسفه حج
قـرآن
«خداوند ، كعبه ، بيت الحرام را وسيله قيام و استوارى و برپايى براى مردم قرار داد».
«مردم را براى حج فراخوان ، تا از هرجا گرد آمده منافع خويش را شاهد باشند و در روزهايى معيّن ، نام خدا را ياد كنند ، بر آنچه خداوند از چهار پايان روزى شان كرده است ، پس ، از آن ها بخوريد و به بيچارگانِ فقير هم بخورانيد» .
حديـث
ـ پيامبر خدا صلّى الله عليه و آله : به طواف پيرامون خانه خدا و بين صفا و مروه و رمى جمرات فرمان داده شد فقط براى برپايى ياد خدا .
ـ امام على عليه السّلام : و (خداوند) حجِ خانه خويش را بر شما واجب كرده، خانه اى كه آن را قبله گاه مردم قرار داده است . حج گزاران همچون ازدحام چهار پايان ، به اين خانه وارد مى شوند و همچون روى آوردن كبوتران (به آشيانه) مشتاقانه به سوى آن مى شتابند . خداى سبحان ، حج را نشانه تواضع مردم در پيشگاه عظمتش و تسليم و پذيرش آنان نسبت به عزّت و شكوهش قرار داده است و از بندگان خويش ، شنوايانى را برگزيده كه دعوت الهى را لبّيك گفته و سخن او را پذيرفته اند و در جايگاه هاى پيام آوران الهى ايستاده اند و (با طواف خويش) شبيه فرشتگانى شده اند كه بر گردِ عرش خدا در طوافند . كسانى كه در تجارتخانه خداپرستى ، سود فراوان به دست مى آورند و در آن (هنگام) به سوى ميعادگاهِ بخشايشِ الهى مى شتابند . خداوند متعال ، حج را پرچم افراشته اسلام و پناهگاه امنِ پناهجويان قرار داده است
زخون هر شهيدي لاله اي رست** مبادا روي لاله پا گذاريم
-
۱۳۸۶/۰۹/۲۴, ۰۸:۳۲ #6
- تاریخ عضویت
اسفند ۱۳۸۵
- نوشته
- 1,799
- مورد تشکر
- 3,021 پست
- حضور
- نامشخص
- دریافت
- 0
- آپلود
- 0
- گالری
-
18
مهمترين تأثيرات حج از ديدگاه قرآن :
الف ) انگيزه گزاردن حج و عمره ، قرب به خداوند است : «وَأَتِمُّواْ الْحَجَّ وَالْعُمْرَةَ لِلَّهِ» (بقره ، 196)
ب ) فعّاليت هاى اقتصادى در موسم حج : «لَيْسَ عَلَيْكُمْ جُنَاحٌ أَن تَبْتَغُواْ فَضْلاً مِّن رَّبِّكُمْ ; (بقره ، 198) بر شما گناهى نيست كه ]در سفر حج[ فضل پروردگارتان ]=روزى خويش[ را بجوييد .»
ج ) مساوات و عدم تبعيض : «سَوَآءً الْعَـكِفُ فِيهِ وَ الْبَادِ ; (حج ، 25) مسجدالحرام را براى مردم اعم از مقيم در آن جا و باديه نشين ، يكسان قرار داديم .»
د) كنترل شهوات و جدال و گناه در ايام حج : «الْحَجُّ أَشْهُرٌ مَّعْلُومَـتٌ فَمَن فَرَضَ فِيهِنَّ الْحَجَّ فَلاَ رَفَثَ وَلاَ فُسُوقَ وَلاَ جِدَالَ» . (بقره ، 197)
ذ) فوايد مادّى و معنوى حج : «لِّيَشْهَدُواْ مَنَـفِعَ لَهُمْ» (حج ، 28)• مطابق حديث امام رضا(عليه السلام) هم منافع معنوى را شامل مى شود و هم منافع مادّى كه از يك نظر همه معنوى است .•
-
تشکرها 3
-
۱۳۸۶/۰۹/۲۴, ۰۸:۵۷ #7
- تاریخ عضویت
اسفند ۱۳۸۵
- نوشته
- 1,799
- مورد تشکر
- 3,021 پست
- حضور
- نامشخص
- دریافت
- 0
- آپلود
- 0
- گالری
-
18
مناسك بزرگ «حج» داراى ابعاد مختلفى است كه يكى از اين ابعادآن، بعد سياسى و ارتباط مسلمانان از نقاط دور دست جهان با يكديگر و آشنايى با يكديگر و در نتيجه برقرارى وحدت و همدلى ميان آنان است و در حقيقت مراسم حج و خانه خدا و قبله مشترك تمام مسلمانان پيوند دهنده مسلمانان به يكديگر و بهترين وسيله وحدت بين آنان است; روح عبادت، توجّه به خدا، روح سياست، توجّه به خلق خدا، يك رنگى و يكسان بودن پوشش، حركت منظم و دسته جمعى و انجام اعمال و عبادات به سوى يك نقطه (قبله و خانه خدا) و... آن چنان به هم آميخته اند كه گويا مسلمانان اعضاى يك پيكرند و در اين ميان دل هاى مسلمانان بيشتر از هر زمانى به يكديگر نزديكتر بوده و حج عامل بسيار مؤثرى براى وحدت دل هاى مسلمانان از نژادها و طبقات مختلف است. «حج» تعصب هاى ملى، قومى و نژادپرستى را شكسته و محدوديت مرزهاى جغرافيايى را طى كرده و هر ساله مسلمانان در كنار هم در يك محل و با اعمالى مشترك گرد هم مى آيند و با شعارها و انجام مراسم عبادى و سياسى به ريسمان الهى چنگ مى زنند و از اجتماع عظيم «حج» بهره هاى فراوانى را مى برند; چنان كه خداوند متعال مى فرمايد: «وَ أَذِّن فِى النَّاسِ بِالْحَجِّ يَأْتُوكَ رِجَالاً وَ عَلَى كُلِّ ضَامِر يَأْتِينَ مِن كُلِّ فَجّ عَمِيق * لِّيَشْهَدُواْ مَنَـفِعَ لَهُم...;(حج، 27و28) و مردم را دعوت عمومى به حج كن تا پياده و سواره بر مركب هاى لاغر از هر راه دور {به سوى خانه خدا} بيايند، تا شاهد منافع گوناگون خويش {در اين برنامه حيات بخش} باشند...»•:salavat::salavat:
-
تشکر
-
۱۳۸۶/۰۹/۲۴, ۰۹:۰۲ #8
- تاریخ عضویت
اسفند ۱۳۸۵
- نوشته
- 1,799
- مورد تشکر
- 3,021 پست
- حضور
- نامشخص
- دریافت
- 0
- آپلود
- 0
- گالری
-
18
قرباني در حج
تا حالا از خودمان پرسيديم چه دليلي دارد كه حتما بايد در حج عمل قرباني انجام بگيرد؟
قربانى يكى از دستورات الهى در اعمال حج است كه حقيقت آن به طور كامل و قطع براى ما مشخص نيست، اما برخى از مطالبى كه در آيات و روايات، در اين باره آمده است عبارت است از:
1. پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله وسلم) مى فرمايد: «خداوند قربانى را قرار داده است تا مساكين از گوشت سير شوند»• لذا سفارش شده كه حيوان چاق را براى قربانى انتخاب و گوشت آن سه قسمت شود، يك بخش براى خودشان، بخش دوم را به فقرا بدهند، و بخش سوم را هديه نمايند.• قرآن كريم نيز مى فرمايد: «فَكُلُواْ مِنْهَا وَ أَطْعِمُواْ الْقَانِعَ وَ الْمُعْتَرَّ;(حج،36) از گوشت آن ها بخوريد، و مستمندان قانع و فقيران را نيز از آن اطعام كنيد. اين گونه ما آن ها را مسخرتان ساختيم، تا شكر خدا را به جا آوريد».
2. ابوبصير از امام صادق(عليه السلام) علت قربانى را پرسيد، حضرت فرمود: «هنگامى كه اولين قطره خون قربانى به زمين مى ريزد گناهان صاحبش بخشيده مى شود; و به وسيله قربانى معلوم مى شود چه كسى تقواى الهى دارد»• قرآن مجيد نيز مى فرمايد: «نه گوشت ها و نه خون هاى آن ها، هرگز به خدا نمى رسد. آن چه به او مى رسد، تقوا و پرهيزگارى شماست. اين گونه خداوند آن ها را مسخّر شما ساخته، تا او را به خاطر آن كه شما را هدايت كرده است بزرگ بشمريد، و بشارت ده نيكوكاران را»(حج،37)
3. قربانى يكى از شعائر و نشانه هاى الهى و موجب خير و بركت است: «وَ الْبُدْنَ جَعَلْنَـهَا لَكُم مِّن شَعَئرِ اللَّهِ لَكُمْ فِيهَا خَيْرٌ;(حج،36) و شترهاى چاق و فربه را (در مراسم حج) براى شما از شعائر الهى قرار داديم; در آن ها براى شما خير و بركت است.»; قربانى حج، نشانه قربانى حضرت ابراهيم و بزرگداشت و زنده نگه داشتن ياد خليل خداست كه خالصانه و براى انجام فرمان الهى تصميم گرفت فرزندش را قربانى كند.
4. قرباني وسيله تقرب و نزديكى به خداوند است، كه حضرت على(عليه السلام) مى فرمايد: «اگر مردم مى دانستند چه فوايدى در قربانى است، هر آينه قربانى مى كردند و لو با قرض گرفتن باشد»
:salavat:
-
-
۱۳۸۶/۰۹/۲۴, ۲۱:۴۴ #9
- تاریخ عضویت
فروردين ۱۳۸۶
- نوشته
- 1,957
- مورد تشکر
- 3,494 پست
- حضور
- نامشخص
- دریافت
- 28
- آپلود
- 0
- گالری
- 0
فرق علت با حکمت؟
با سلام به جناب فرش عرش کبریاء
مستحضرید که دستورات دینی دوگونه اند
1- علی
2- حکمی
در بخش اول حتما باید برای انجام آن علت معقول داشته باشد تا بدان عمل کنیم و واگر علت معدوم شود آن حکم نیز ازبین میرود. چون موضوع منتفی شد. واین نیاز به ظهور آنحضرت نیست.
اما دربخش دوم که دستورات بر اساس حکمت الهی که در جای خود بیان شد و معتقدیم که کار خلاف حکمت و مصلحت از مولای حکیم سر نمی زند. بنا براین باید آن دستور اعمال گردد اگر چه ما به فلسفه آن واقف نباشیم مانند نماز خواندن. و حتما میدانید بقول عرفا حضرت حاظر است مانند نور خورشید
لیک چشمها غشاء از نظر دارند. لذا چشمان مسلح قادر به دیدن هستند در خواب یا بیداری!!
ارادتمند حسین تبار:salavat:
-
۱۳۸۶/۰۹/۲۵, ۱۵:۴۳ #10
به نام خدا
با عرض سلام
اسلام داراي مباني و اركاني است كه بر انها بنا شده و بدانها قوام گرفته و بدون وجود انها فرو مي ريزد و از انها جز اسمي بي مسما بر جاي نمي ماند . يكي از اين اركان حج است انسان كه امام باقر (عليه السلام ) فرمود : اسلام بر پنج پايه بنيان نهاده شده است : نماز ، روزه ، زكات ، حج و ولايت( كافي ج 2 ص 18) پس هر كس گه عمدا با وجود شرايط حج را بجا نياورد ركني از اركان دين الهي خويش را نابود نموده و در نتيجه اسلام كامل را از بين برده است از همين رو خداوند درباره ترك عمدي حج فرمود: ( و من كفر فان الله غني عن العالمين ) (سوره ال عمران ايه 97)در اين ايه از ترك عمدي حج به كفر تعبير شده است پس كسي كه با وجود شرايط عمدا به حج نرود عملا كافر است گرچه در ايمان و اعتقاد كافر نباشد
يا حق
-
تشکر
اطلاعات موضوع
کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
اشتراک گذاری