صفحه 1 از 2 12 آخرین
جهت مشاهده مطالب کارشناسان و کاربران در این موضوع کلیک کنید   

موضوع: سنت پیامبر در لباس پوشیدن(1)

  1. #1
    شروع کننده موضوع

    تاریخ عضویت
    جنسیت فروردين ۱۳۸۷
    نوشته
    5
    مورد تشکر
    8 پست
    حضور
    4 دقیقه
    دریافت
    0
    آپلود
    0
    گالری
    0

    سنت پیامبر در لباس پوشیدن(1)




    در فضيلت تجمل و زينت كردن


    بدان كه موافق احاديث معتبره بسيار زينت كردن و جامه هاى پاكيزه و فاخر پوشيدن هرگاه از حلال بهم رسد و مناسب حال او باشد سنّت است و موجب خوشنودى پروردگار است و اگر از حلال بهم نرسد بهر چه ميسر شود بايد قناعت نمايد. و تحصيل زيادتيهاى لباس را مانع عبادت الهى نگرداند و اگر حقتعالى روزى را بر او فراخ گرداند، در خور آن بخورد و بپوشد و صرف نمايد و به برادران مؤمن بدهد.
    و اگر روزى بر او تنگ شود قناعت نمايد و به حرام و شبهه خود را آلوده نكند، چنانچه در حديث معتبر از حضرت امام جعفر صادق 7 منقول است كه هرگاه خدا نعمتى به بنده خود كرامت فرمايد و اثر آن نعمت بر او ظاهر شود او را دوست خدا مى نامند و ياد كننده نعمت پروردگار خواهد بود. و اگر بر او ظاهر نشود او را دشمن خدا مى نامند و تكذيب كننده نعمت پروردگار خواهد بود.
    و در حديث ديگر از آنحضرت منقول است كه هرگاه حقتعالى نعمتى به بنده كرامت فرمايد دوست مى دارد كه اثر آن نعمت را بر او ببيند.
    از حضرت امير المؤمنين (عليه السلام) منقول است كه بايد از براى برادر مؤمن خود زينت كنيد چنانچه از براى بيگانه زينت مى كنيد كه خواهيد شما را به نيكوترين هيئتى بيند.
    به سند معتبر منقول است كه حضرت على بن موسى الرضا (عليه السلام) در تابستان بر روى حصير مى نشستند و در زمستان بر روى پلاس و در خانه جامه هاى گنده مى پوشيدند و چون بيرون مى آمدند براى مردم زينت مى كردند.
    از حضرت صادق (عليه السلام) منقول است كه حقتعالى زينت و اظهار نعمت را دوست مى دارد و ترك زينت و اظهار بدحالى را دشمن مى دارد و دوست مى دارد كه اثر نعمت را در بنده خود ببيند به اينكه جامه خود را خوشبو دارد، خانه را نيكو دارد و ساحتهاى خانه را بِروبَد حتى آنكه چراغ پيش از فرو رفتن آفتاب روشن كردن فقر را زايل مى كند و روزى را زياد مى كند.
    از حضرت امير المؤمنين (عليه السلام) منقول است كه حقتعالى جمعى را خلق كرده است كه براى شفقت بر ايشان دنيا را تنگ كرده است و محبت دنيا را از ايشان برداشته است پس بسوى آخرت كه حقتعالى ايشان را بسوى آن خوانده راغب گرديده اند و بر تنگى معاش و مكروهات دنيا صبر مى كنند و مشتاقند به آنچه نزد خدا است و از كرامت ابدى و جان خود را در رضاى خدا در باخته اند و آخر كار ايشان شهادت است پس چون بنشأه آخرت روند حقتعالى از ايشان خوشنود باشد و مى دانند كه مرگ راهيست كه همه را در پيش است پس توشه براى آخرت خود اندوخته اند و طلا و نقره جمع نكرده اند و جامه هاى گنده مى پوشند و بقوت ضرورى قناعت مى نمايند و زيادتيها را در راه خدا مى دهند كه توشه آخرت ايشان باشد و از براى رضاى خدا با نيكان دوستى مى كنند و از براى خدا با دشمنان دشمنى مى كنند، ايشانند چراغهاى راه هدايت و ايشانند متنعم بنعيم آخرت.
    يوسف بن ابراهيم گويد كه به خدمت حضرت ابى عبداللّه (عليه السلام) رفتم و جامه هاى خز پوشيده بودم، پرسيدم كه: چه مى فرمائيد در جامه خز؟ فرمود كه باكى نيست بدرستيكه چون حضرت امام حسين (عليه السلام) شهيد شد جامه خز پوشيده بود و چون حضرت امير المؤمنين (عليه السلام) عبداللّه بن عباس را فرستاد كه با خوارج نهروان سخن گويد بهترين جامه هاى خود را پوشيد و به بهترين بوهاى خوش خود را خوشبو كرد و بر بهترين اسبان سوار شد و به نزد ايشان رفت، گفتند: تو از بهترين مردمى چرا لباس جباران را پوشيده و بر اسبان ايشان سوار شده؟ عبداللّه بن عباس اين آيه را خواند قُلْ مَنْ حَرّمَ زينَةَ اللّهِ الَتى اَخْرَجَ لِعِباِهِ و الطَّيّباتِ مِنَ الّرِزقِ يعنى بگو يا محمّد «صلّى اللّه عليه و آله وسلّم» كه كى حرام كرده است زينتى را كه خدا براى بندگانش بيرون آورده است و روزيهاى طيب و نيكو را، پس حضرت فرمود كه جامه هاى نفيس بپوش و زينت كن كه خدا نيكو است و نيكو را دوست دارد، اما بايد كه از حلال باشد.
    در حديث معتبر وارد شده است كه سفيان ثورى كه از مشايخ صوفيه است به مسجد الحرام آمد ديد كه حضرت امام جعفر صادق (عليه السلام) نشسته و جامه هاى پر قيمت نيكو پوشيده است، گفت و اللّه بروم و او را بر اين جامه هاى سرزنش كنم پس نزديك آمد، و گفت: اى پسر رسول خدا «صلّى اللّه عليه و آله وسلّم» و اللّه كه پيغمبر چنين جامه اى نپوشيده و هيچ يك از پدرانت چنين جامه نپوشيده اند.
    حضرت فرمود: كه حضرت رسول «صلّى اللّه عليه و آله وسلّم» در زمانى بودند كه روزى بر مردم تنگ بود، امروز بر مردم روزى فراخ است سزاوارترين مردم بصرف كردن نعمتهاى خدا نيكانند، پس اين آيه را خواند كه گذشت و فرمودند كه ما سزاوارترين مردميم به تصرف كردن در آنچه خدا عطا كرده است. اى ثورى اين جامه را كه مى بينى براى مردم پوشيده ام پس دامن جامه را بالا كردند و به او نمودند جامه گنده كه در زير پوشيده بودند و فرمودند كه اين جامه گنده را براى خود پوشيده ام و اين جامه هاى نيكو را براى مردم، پس دست زدند و جامه بالاى سفيان را دور كردند او در زير جامه گنده جامه نازكى پوشيده بود، فرمودند كه جامه پائين را براى لذّت نفس خود پوشيده و جامه بالا را براى فريب دادن مردم پوشيده اى.
    در حديث معتبر از عبداللّه بن هلال منقول است كه گفت: عرض كردم به خدمت حضرت امام رضا (عليه السلام) كه چه بسيار خوش مى آيد مردم را از احوال كسانى كه طعامهاى بدمزه و ناگوار مى خورند و جامه هاى گنده مى پوشند و اظهار شكستگى و خشوع مى نمايند، فرمود كه: مگر نمى دانى كه حضرت يوسف پيغمبر و پيغمبر زاده بود و قباهاى ديباى طلا باف مى پوشد، بر مجالس آل فرعون مى نشست و حكم در ميان مردم مى كرد و مردم را با لباس او كار نبود، از او عدالت در حكم مى خواستند. و امام مى بايد كه آنچه گويد راست گويد و هرگاه وعده كند وفا كند، و حكم به عدالت كند. خدا حلال را بر كسى حرام نكرده است پس خواندند اين آيه را كه: قُلْ مَنْ حَرَّمَ زينَةَ اللّهِ
    ویرایش توسط mahdi88omid : ۱۳۸۷/۰۲/۰۱ در ساعت ۱۷:۱۳

  2. تشکرها 2


  3. #2

    تاریخ عضویت
    جنسیت بهمن ۱۳۸۶
    نوشته
    157
    مورد تشکر
    175 پست
    حضور
    1 ساعت 8 دقیقه
    دریافت
    2
    آپلود
    0
    گالری
    2



    سنت و سيره پيامبر - آداب لباس پوشيدن (1)
    - غزالي گفت : پيامبر (ع) هر لباسي را که به دست مي آورد لنگ , عبا , پيراهن , جبه و امثال آن را مي پوشيد , از لباس سبز خوشش مي آمد .
    اکثر لباسهاي ايشان سفيد بود و مي فرمود : به زنده هايتان لباس سفيد بپوشانيد و با آن مردگانتان را کفن کنيد .
    ايشان در جنگ و . . . لباس لايه دار مي پوشيد .قبايي از سندس داشت که هر گاه آن را مي پوشيد , رنگ سبز آن با سفيدي صورت ايشان , زيبا بود .
    بلندي لباسهايش تا بالاي قوزک پا بود و روپوشي که داشت تا نصف ساق پا بود .آن روپوش را روي پيراهن مي بست و چه بسا که در نماز و غير نماز آن را باز مي کرد . و ايشان روپوش ديگري داشت که با زعفران رنگ شده بود و گاهي اوقات با آن نماز جماعت مي خواند .
    و برخي اوقات نيز تنها يک عبا به تن مي کرد . و همچنين عباي کهنه وصله داري داشت که آن را مي پوشيد و مي فرمود : من بنده هستم و لباس بندگان را مي پوشم .
    دو لباس داشت که مخصوص جمعه ها بود و چه بسا تنها يک روپوش که بدون لباسي ديگر باشد , مي پوشيد و دو طرف آن را بين دو کتف خود گره مي زد و با همان لباس با مردم بر جنازه ها نماز مي خواند و چه بسا همان روپوش را در خانه به خود مي پيچيد و در آن نماز مي خواند و يک طرف پارچه را به روي خود و طرف ديگر را روي بعضي از زنان خود مي انداخت .
    ايشان عباي سياهي داشت که آن را بخشيد , سپس ام سلمه به ايشان عرضه داشت : پدر و مادرم به فدايت ! آن عباي سياه , چه شد ؟ فرمود : آن را بخشيدم , گفت : هرگز زيباتر از سفيدي شما در آن عباي سياه نديدم .
    انس گفت : گاهي اوقات ايشان نماز ظهر را با ما , در يک قطيفه اي که دو طرف آن را با هم گره زده بود , مي خواند .
    انگشتر نيز به دست مي کرد . . . و با همان انگشتر نامه ها را مهر مي کرد و مي فرمود : مهر کردن نامه ها بهتر از تهمت زدن است .
    عرق چين را گاهي زير عمامه و گاهي نيز بدون عمامه به سر مي گذاشت و گاهي آن را از سر بر مي داشت و جلوي خود به عنوان حريم نماز مي گذاشت و نماز مي خواند و گاهي اوقات که عمامه نداشت , شالي را به سر و پيشاني مي بست .
    ايشان عمامه اي به نام سحاب داشت که به امام علي (ع) بخشيد و گاهي اوقات که امام علي (ع) با آن مي آمد , ايشان مي فرمود : علي (ع) در سحاب پيش شما آمد .
    ايشان لباس را از سمت راست مي پوشيد و مي فرمود : حمد مخصوص خداوندي که مرا با لباسي پوشاند که با آن عورتم را بپوشانم تا زينتي براي من , در ميان مردم باشد .
    از سمت چپ لباس را بيرون مي آورد و هر گاه لباس جديدي را مي پوشيد لباس کهنه را به مسکيني مي بخشيد و مي فرمود : مسلماني نيست که به خاطر خدا لباس کهنه خود را به مسلماني ديگر بپوشاند مگر آنکه تا زماني که لباس به تن مسلمان مسکين است , او در ضمانت , نگهداري , خير و خوبي خداوند خواهد بود , چه بخشنده لباس زنده باشد و چه مرده باشد .
    تشکي از پوست داشت که با ليف خرما پر شده بود و طول آن در حدود دو ذراع و عرض آن در حدود نيم ذراع و يک وجب بود .
    و ايشان عبايي داشت که هر جا مي رفت , آن را دو لا مي کردند و زيرش پهن مي کردند . ايشان روي حصير بدون زير اندازي ديگر , مي خوابيد .
    و از اخلاقش اين بود که چهار پايان , اسلحه و اثاث خود را نالم گذاري مي کرد , اسم پرچمش را عقاب و اسم شمشيرش را که در جنگها با آن حاضر بود , ذوالفقار و نام ديگر شمشيرش را مخذم , رسوب و قضيب نهاده بود .
    قبضه شمشير ايشان به نقره آرا سته بود و کمربند چرمي داشت که سه نقره به آن آراسته بود . نالم کمانش کتوم و جعبه تيرش کافور بود .
    اسم ناقه اش قصوي که غضبا ء هم مي گفتند و اسم استر ايشان دلدل و اسم الاغش , يعفور و اسم گوسفندي که از آن شير مي نوشيد , عينﺔ بود همچنين آفتا به اي داشت که از سفال بود . با آن وضو مي گرفت و آب مي نوشيد .
    مردم هم کودکان خود را مي فرستادند و داخل منزل ايشان مي شدند و کسي آنها را رد نمي کرد , آن آفتابه را پيدا مي کردند و براي تبرک از آن مي نوشيدند و به صورت و بدنشان مي کشيد ند .
    - روايت شده است که : عمامه ايشان به اندازه اي بود که سه دور يا پنج دور , به سرش مي پيچيد .
    - در غوالي آمده است که : ايشان عمامه سياهي داشت که بر سر مي بست و با آن نماز مي خواند .

    و بدان؛کسی که گنجینههای آسمان و زمین در دست اوست تو را فرموده از او خواهی تا به تو دهد، و از او طلبی تا تو را بیامرزد.

  4. تشکرها 2


  5. #3

    تاریخ عضویت
    جنسیت بهمن ۱۳۸۶
    نوشته
    157
    مورد تشکر
    175 پست
    حضور
    1 ساعت 8 دقیقه
    دریافت
    2
    آپلود
    0
    گالری
    2



    سنت و سيره پيامبر - آداب لباس پوشيدن (2)
    - امير المؤمنين (ع) فرمود : پيامبر (ع) عرق چين هاي راه راه به سر مي گذاشت . . . و زرهي داشت که نام آن ذات الفضول بود که سه حلقه نقرهاي داشت که يکي از آنها جلو و دو تاي آنها در عقب بود .
    - در مکارم الاخلاق آمده است که : پيامبر (ع) شمله و نقره به خود مي پيچيد و نمره به خاطر آنکه خطوط سياه آن , بر سفيدي ساقها و قدم ايشان قرار مي گرفت , زيباتر بود .
    - در غوالي آمده است که : پيامبر (ع) در لباس گشاد , نماز مي خواند .
    - در کنز الفوائد آمده است که : پيامبر (ع) دو برد داشت که آنها را فقط در حال نماز مي پوشيد و امت خود را به نظافت تشويق مي نمود و نسبت به انجام آن , دستور مي داد .
    - امير المؤمنين (ع) فرمود : لباس پنبه اي بپوشيد , چرا که پيامبر (ع) لباس پنبه اي مي پوشيد و لباس ما نيز پنبه اي است .
    - امير المؤمنين (ع) فرمود : لباس پنبه اي بپوشيد , چرا که لباس پيامبر (ع) پنبه اي بود و ايشان لباس پشمي و مويي نمي پوشيد مگر آنکه ضرورتي پيش مي آمد .
    مؤ لف با اين حديث روشن مي شود که معني آنچه که در باب معاشرت گذاشت که ايشان لباس پشمي مي پوشيد , در حال ضرورت بوده , پس اختلافي بين دو حديث نخواهد بود .
    - در مناقب آمده است که : ايشان کمربندي از چرم دباغي شده داشت که در سر آن قلاب بود و طرف ديگرش از نقره بود و سه حلقه نقره اي به آن آويزان بود و ايشان قدحي داشت که به قطعه از نقره پيوند زده شده بود .
    - امير المؤمنان (ع) فرمود : ته غلاف و قبضه شمشير پيامبر (ع) و بين آن دو نيز از نقره مزين شده بود .
    - امام باقر (ع) فرمود : پيامبر (ع) عصايي داشت که نوک آن آهن تيزي بود که به آن تکيه مي کرد و در روز هاي عيد فطر و عيد قربان آن را در نماز جلوي خود مي گذاشت .
    - امام صادق (ع) فرمود : پيامبر (ع) ا نگشتر نقره اي داشت .
    - امام صادق (ع) فرمود : نگين انگشتر بايد گرد باشد , چرا که انگشتر پيامبر (ع) نيز اين چنين بود .
    - امام صادق (ع) فرمود : نقش روي انگشتر پيامبر (ع) »محمد رسول الله « بود .
    - امام صادق (ع) فرمود : پيامبر (ع) دو انگشتر داشت که به يکي لا اله الا الله و بر ديگري صدق الله نقش شده بود .
    - امام رضا (ع) فرمود : پيامبر (ع) اميرالمؤمنين , امام حسن , امام حسين و ديگر ائمه (ع) انگشتر به دست راست مي کردند .
    مؤ لف : کليني در کافي , انگشتر به دست کردن پيامبر (ع) و همچنين نقش انگشتر ايشان را با کمي اختلاف ذکر کرده است و شيخ صدوق در کتاب خود و ديگران همان ها را روايت کرده اند و مرحوم کليني از امام علي (ع) , امام حسن , امام حسين و برخي از ائمه (ع) روايت کرده اند که آنان انگشتر را به دست چپ مي کردند .
    اين روايات با هم هيچ اختلافي ندارند , زيرا اين احاديث مي خواهد انگشتر به دست چپ کردن را برساند با اين که مقتضيات زماني اين چنين اقتضاء مي کرده است و در مورد پيامبر (ع) روايت نشده که انگشتر به دست چپ نمي کرد , البته در کافي از امام صادق (ع) روايت شده است که :
    يک مدت کمي , ايشان انگشتر به دست چپ مي کرد و سپس آن را ترک کرده است , بنابراين منظور ما در اين کتاب بيان پاره اي از اوصاف انگشتر به دست کردن ايشان بوده است .
    - امير المؤمنين (ع) فرمود : انبياء پيراهن را قبل از شلوار مي پوشيدند .
    - پيامبر (ع) در توصيه خود به اباذر فرمود : اي اباذر ! من لباس خشن مي پوشم و بر روي زمين مي نشينم و ( بعد از غذا ) انگشتان خود را مي ليسم و بر الاغ بي پالان سوار مي شوم و کسي را بر ترک آن , سوار مي کنم پس کسي که از سنت من روي گردان شود , از من نيست .
    - امام صادق (ع) فرمود : پيامبر (ع) عرقچين سفيد رها راهي را به سر مي گذاشت و در جنگ عرقچيني که دو گوش بود , به سر مي گذاشت .
    - امام صادق (ع) فرمود : پيامبر (ع) از پوشيدن چيز ي که سياه بود , کراهت داشت مگر در اين سه چيز : 1 – عمامه 2 – کفش 3 – عبا .
    - امام باقر (ع) فرمود : در کفش پوشيدن سنت است که ابتدا پاي راست را مقدم بدارند و در بيرون آوردن پا از کفش سنت است که ابتدا پاي چپ را مقدم بدارند .

    و بدان؛کسی که گنجینههای آسمان و زمین در دست اوست تو را فرموده از او خواهی تا به تو دهد، و از او طلبی تا تو را بیامرزد.

  6. تشکرها 2


  7. #4

    تاریخ عضویت
    جنسیت بهمن ۱۳۸۶
    نوشته
    157
    مورد تشکر
    175 پست
    حضور
    1 ساعت 8 دقیقه
    دریافت
    2
    آپلود
    0
    گالری
    2



    سنت و سيره پيامبر - آداب لباس پوشيدن (3)
    - امام صادق (ع) فرمود : هرگاه خواستيد چيزي بخوريد , کفش هاي خود را بيرون آوريد چرا که پا هاي شما راحت مي شود و اين سنتي زيباست .
    - امام صادق (ع) فرمود : پوشيدن کفش سياه و نعلين زرد , سنت است .
    - امام صادق (ع) فرمود : کتان , از لباس انبياء است .
    - امام صادق (ع) فرمود : يامبر (ع) پوشيدن لباس سرخ را مکروه مي دانست .
    - امام باقر (ع) فرمود : پيامبر (ع) خيمه اي به نام کن داشت .
    - در مناقب آمده است که : پيامبر (ع) در روز جمعه , برد قرمز مي پوشيد و عمامه سحاب بر سر مي گذاشت .
    در روز فتح مکه زماني که در داخل مکه شد , عمامه اي سياه بر سر نهاد , ايشان جعبه اي داشت که در آن شانه , عاج , سرمه دان , قيچي و مسواک داشت . . .
    پيامبر (ع) هنگامي که فوت کرد يک روپوش زبر يماني و عبايي که به آن ملبه مي گفتند , به تن داشت و تختي داشت که اسعد بن زراره به او هديه کرده بود .
    و منبر ايشان داراي سه پله بود که از چوب درخت طرفاء ساخته شده بود و مسجد ايشان مناره اي نداشت و بلال بر روي زمين اذان مي گفت .
    - امام صادق (ع) فرمود : پيامبر (ع) روپوشي داشت که با گياه خوشبو يي رنگ شده بود و آن را در مي پو شيد و رنگ آن بر تن ايشان اثر گذاشته بود .
    - امام باقر (ع) فرمود : ما لباس زرد در خانه مي پوشيم .

    و بدان؛کسی که گنجینههای آسمان و زمین در دست اوست تو را فرموده از او خواهی تا به تو دهد، و از او طلبی تا تو را بیامرزد.

  8. تشکرها 2


  9. #5
    شروع کننده موضوع

    تاریخ عضویت
    جنسیت فروردين ۱۳۸۷
    نوشته
    5
    مورد تشکر
    8 پست
    حضور
    4 دقیقه
    دریافت
    0
    آپلود
    0
    گالری
    0

    سنت پیامبر در لباس پوشیدن(2)




    در پوشيدن پنبه و كتان و پشم


    بهترين جامه ها جامه اى است كه از پنبه بافته باشند و بعد از آن كتان است، و جامه پشمينه را هميشه پوشيدن و لباس خود قرار دادن كراهت دارد، اما گاهى از براى قناعت يا دفع سرما پوشيدن بد نيست. چنانچه به سند معتبر از حضرت امير المؤمنين (عليه السلام) منقول است كه بپوشيد جامه پنبه را كه آن پوشش رسول خدا است و پوشش ما اهل بيت است. حضرت رسول «صلّى اللّه عليه و آله وسلّم» جامه مو و پشم نمى پوشيد مگر از براى علتى.
    در حديث معتبر ديگر از حضرت صادق (عليه السلام) منقول است كه نبايد پوشيد جامه مو و پشم مگر از براى عذرى.
    در روايت ديگر از حسين بن كثير منقول است كه حضرت صادق (عليه السلام)را ديدم كه پيراهن گنده پوشيده و جامه پشمينه بر بالاى آن پيراهن گنده پوشيده، گفتم فداى تو شوم مردم كراهت دارند از پوشيدن جامه پشمينه، حضرت فرمود كه: پدرم مى پوشيد و حضرت امام زين العابدين (عليه السلام)مى پوشيد و هرگاه به نماز مى ايستادند گنده ترين جامه ها را مى پوشيدند و ما نيز چنين مى كنيم.
    از حضرت رسول «صلّى اللّه عليه و آله وسلّم» منقول است كه فرمود: پنج چيز است كه تا مردن ترك نمى كنم، بر روى زمين با غلامان چيز خوردن، و بر الاغ جل دار سوار شدن، بز را بدست خود دوشيدن، و سلام بر اطفال كردن، جامه پشمينه پوشيدن.
    وجه جمع ميان اين احاديث آن است كه اگر پوشيدن شال را زى خود قرار دهند، بر آن ممتاز شوند از ديگران مذموم است اما اگر گاهى براى قناعت يا شكستگى يا دفع سرما بپوشند قصور ندارد و مؤيد اين معنى است آنچه در حديث ابوذر غفارى وارد شده است كه، حضرت رسول «صلّى اللّه عليه و آله وسلّم» فرمود كه در آخر الزمان گروهى بهم رسند كه جامه پشمينه در تابستان و زمستان بپوشند و گمان كند كه ايشان را به اين سبب بر ديگران فضلى و زيادتى هست، آن جماعت را لعنت كنند ملائكه آسمانها و زمينها.
    از حضرت امير المؤمنين (عليه السلام) منقول است كه كتان از پوشش پيغمبران است و از حضرت صادق (عليه السلام) منقول است كه پوشيدن كتان بدن را فربه مى كند، در حديث ديگر منقول است كه حضرت على بن الحسين (عليه السلام)جامه خز بهزار درهم يا پانصد درهم مى خريدند و در زمستان مى پوشيدند و چون زمستان مى گذشت مى فروختند و قيمتش را تصدّق مى فرمودند.
    ویرایش توسط mahdi88omid : ۱۳۸۷/۰۲/۰۲ در ساعت ۰۹:۰۷

  10. تشکر


  11. #6

    تاریخ عضویت
    جنسیت ارديبهشت ۱۳۸۷
    نوشته
    1,246
    مورد تشکر
    2,313 پست
    حضور
    50 دقیقه
    دریافت
    0
    آپلود
    0
    گالری
    0



    امام صادق (علیه السلام) می‏فرماید: خود را به وسیله لباس زیبا كنید.

    با سلام :

    لباس دست كم پاسخ‏گوی سه نیاز آدمی است; یكی این كه او را از سرما و گرما حفظ می‏كند، دیگر این كه در جهت‏حفظ عفت و شرم، به او كمك می‏كند و سوم این كه به او آراستگی و وقار می‏بخشد . در هر جامعه‏ای نوع و كیفیت لباس زنان و مردان، علاه بر آن كه تابع شرایط اقتصادی و اجتماعی و اقلیمی آن جامعه است، تابع جهان بینی و ارزش‏های حاكم بر فرهنگ آن جامعه نیز می‏باشد . انسان بسته به این كه برای جهان، چه معنایی قائل باشد، خود را چگونه موجودی بداند، چه سرنوشتی برای خود تصور كند و سعادت خود را در چه بداند، لباس پوشیدنش تفاوت می‏كند .

    همان طور كه گفتیم انسان به وسیله لباس به خود آراستگی و زیبایی می‏بخشد . خود آرایی و زینت كردن، نه تنها آثار مثبت روحی و روانی در دیگران داشته و موجب آرامش روحی می‏شود، بلكه اثرات روانی مثبتی نیز در خود فرد دارد . بنابراین، نه تنها كیفیت لباس پوشیدن حاكی از شخصیت انسان است، بلكه در شكل‏گیری و تحول شخصیت او نقش دارد . اینك بعضی از موارد ارتباط نوع پوشش و شخصیت آدمی را بر می‏شماریم:
    ادامه دارد
    شهيد عماد مغنيه: براي من ميل رهبر معظم انقلاب، حجت شرعي است.

  12. تشکر


  13. #7

    تاریخ عضویت
    جنسیت ارديبهشت ۱۳۸۷
    نوشته
    1,246
    مورد تشکر
    2,313 پست
    حضور
    50 دقیقه
    دریافت
    0
    آپلود
    0
    گالری
    0



    . پوشیدن لباس آراسته و پرهیز از هر نوع آشفتگی و پریشانی، نشانه‏ای از وجود نظام فكری و ذوق سلیم در انسان است . بنابراین می‏توان گفت كه آشفتگی برونی، حكایت از آشفتگی درونی می‏كند; زیرا انسان اگر دارای شخصیت طبیعی و سالم باشد، از آشفتگی و بهم ریختگی گریزان است و نظم و ترتیب و تمیزی را بر ژولیدگی و پریشانی ترجیح می‏دهد .

    2 . پرهیز از خودآرایی و پذیرفتن آشفتگی و ژولیدگی در لباس، به جهت تعارضی كه با خواسته‏های فطری انسان دارد، اثرات بدی در زمینه روانی بر انسان می‏گذارد; بطوری كه به تدریج‏سبب بروز افسردگی روحی و انهدام ذوق سلیم در انسان شده، منجر به بی‏اعتدالی روانی می‏شود تا آن جا كه علائق انسان را به زندگی و مواهب موجود در آن، از حد اعتدال كاهش می‏دهد و او را به شخصی منزوی و گوشه‏گیر تبدیل می‏كند .

    3 . آراستگی ظاهری اگر با خود آرایی درونی همراه شود، تنها رمز موفقیت انسان در جلب محبت و راه یافتن در دل‏هاست; به طوری كه بدون برخورداری از چنان شرایط ظاهری و باطنی، انتظار محبوبیت پیدا كردن، انتظاری بی‏جا خواهد بود .
    شهيد عماد مغنيه: براي من ميل رهبر معظم انقلاب، حجت شرعي است.

  14. تشکر


  15. #8

    تاریخ عضویت
    جنسیت ارديبهشت ۱۳۸۷
    نوشته
    1,246
    مورد تشکر
    2,313 پست
    حضور
    50 دقیقه
    دریافت
    0
    آپلود
    0
    گالری
    0



    در این جا بعضی از ویژگی‏های لباس را كه با شخصیت انسان مرتبط است، از زبان روایات اسلامی یادآور می‏شویم:

    1 . لباس زیبا، باعث تقرب به خداست . امام صادق (علیه السلام) می‏فرماید: خود را به وسیله لباس زیبا كنید; زیرا خدا زیباست و زیبایی را دوست دارد . (1) بنابراین وقتی انسان احساس كند خدا او را دوست دارد، تاثیر مثبتی برشخصیت او می‏گذارد .

    2 . امام علی (علیه السلام) می‏فرماید: لباس تمیز، غم و ناراحتی را برطرف می‏كند و برای نماز، یك نوع پاكیزگی است . (2)
    شهيد عماد مغنيه: براي من ميل رهبر معظم انقلاب، حجت شرعي است.

  16. تشکر


  17. #9

    تاریخ عضویت
    جنسیت ارديبهشت ۱۳۸۷
    نوشته
    1,246
    مورد تشکر
    2,313 پست
    حضور
    50 دقیقه
    دریافت
    0
    آپلود
    0
    گالری
    0



    بنابراین یكی از عوامل نشاط و شادابی روانی، پوشیدن لباس تمیز است .

    3 . لباس تمیز، باعث ذلت و خواری دشمنان می‏شود و انسان را در مقابل آنان سربلند می‏كند . امام صادق (علیه السلام) می‏فرماید: لباس پاكیزه، دشمن را ذلیل می‏نماید . (3)

    4 . لباس مناسب، انسان را در میان مردم عزیز می‏كند . امام علی (علیه السلام) می‏فرماید: براستی نیكوترین لباس، آن لباسی است كه تو را با مردم همسان سازد و موجب آرایش تو در میان آنان شود و زبان‏های آنان را از بدگویی تو باز دارد . (4)
    ادامه دارد
    شهيد عماد مغنيه: براي من ميل رهبر معظم انقلاب، حجت شرعي است.

  18. تشکر


  19. #10

    تاریخ عضویت
    جنسیت ارديبهشت ۱۳۸۷
    نوشته
    1,246
    مورد تشکر
    2,313 پست
    حضور
    50 دقیقه
    دریافت
    0
    آپلود
    0
    گالری
    0



    . لباس انسان، باید معرف جنس او نیز باشد; بنابراین لباس مردان باید با لباس زنان تفاوت داشته باشد و هر كدام لباس مخصوص خود را بپوشند . پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) مردانی را كه لباس زنان و زنانی را كه لباس مردان می‏پوشند، از رحمت‏خدا دور دانست . (5)

    6 . لباس نباید غیر متعارف و به اصطلاح لباس شهرت باشد . گاهی انسان بر اساس خود خواهی و تكبر، لباسی را انتخاب می‏كند كه نظیرش در هیچ كس نبوده باشد . امام صادق (علیه السلام) می‏فرماید: برای انسان از نشانه‏های خفت و خواری همین بس كه لباسی بپوشد كه به آن مشهور شود . (6) بنابراین لباس شهرت، نشانه شخصیت‏خود خواه و متكبر است . از سیره و زندگی پیامبر اكرم (صلی الله علیه و آله و سلم) و سایر پیشوایان دینی استفاده می‏شود كه آنها با مسئله تجمل پرستی در لباس سخت مخالف بودند و از آن چه نشانه خودخواهی و تكبر داشت، برحذر می‏داشتند . درباره هیئت نمایندگی نجران، چنین آمده است: در پاسخ به دعوت پیامبر اكرم (صلی الله علیه و آله و سلم) در سال دهم هجری، هیئتی از مسیحیان نجران وارد مدینه شدند تا با پیامبر مذاكره كنند . این هیئت در حالی كه لباس‏های تجملی ابریشمی بر تن و انگشترهای طلا بر دست و صلیب‏ها بر گردن داشتند، وارد مسجد شدند; ولی وضع زننده و نامناسب و حاكی از تكبر و خودخواهی آنان، پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) را ناراحت نمود و در نتیجه آنان را به حضور نپذیرفت; اما علت ناراحتی پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) را ندانستند . از علی (علیه السلام) در این‏باره چاره خواستند و علت‏به حضور نپذیرفتن هیئت توسط پیامبر اكرم (صلی الله علیه و آله و سلم) و ناراحتی آن بزرگوار را جویا شدند . علی (علیه السلام) فرمود: من چنین فكر می‏كنم كه آنها باید این لباس‏های تجملاتی و انگشترهای گران قیمت را از تن بیرون كنند و بعد خدمت پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) برسند . آنها چنین كردند و پیامبر اكرم (صلی الله علیه و آله و سلم)، آنها را به حضور پذیرفت و مورد احترام و تكریم قرار داد .
    ادامه دارد
    شهيد عماد مغنيه: براي من ميل رهبر معظم انقلاب، حجت شرعي است.

  20. تشکر


صفحه 1 از 2 12 آخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

اشتراک گذاری

اشتراک گذاری

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
^

ورود

ورود