جهت مشاهده مطالب کارشناسان و کاربران در این موضوع کلیک کنید







موضوع: « حجاب » : تعریف، حدود و حداقل آن از دیدگاه قرآن
-
۱۳۸۷/۰۲/۱۴, ۰۹:۱۷ #1
- تاریخ عضویت
ارديبهشت ۱۳۸۷
- نوشته
- 18
- مورد تشکر
- 5 پست
- حضور
- نامشخص
- دریافت
- 0
- آپلود
- 0
- گالری
- 0
« حجاب » : تعریف، حدود و حداقل آن از دیدگاه قرآن
یک سوالی است که بنده خیلی باهاش در گیر هستم و هنوز نتوانستم جواب قاطعی برای آن بیابم.
از همه دوستان استدعا دارم صرفا با استناد به قرآن حدود و حداقل آن را مشخص نمایند.
دو آیه مربوط به حجاب :
سوره نور آیه 31
سوره احزاب آیه 59
یک سوال کجای قرآن حجاب را بر شما واجب کرده و سوال بعدی:
کجای قرآن رنگ سیاه و اینطور چادر و مغنعه برای شما واجب شده
-
۱۳۸۷/۰۲/۱۴, ۰۹:۲۱ #2
- تاریخ عضویت
ارديبهشت ۱۳۸۷
- نوشته
- 18
- مورد تشکر
- 5 پست
- حضور
- نامشخص
- دریافت
- 0
- آپلود
- 0
- گالری
- 0
گردي صورت و مچ دست در كجاي قرآن است؟
واژه حجاب در قرآن
فقط در هفت آيه واژه حجاب بكار رفته كه در هيچكدام به معناي پوشش و لباس زنان نيست:
1- آيه 46 سوره اعراف:
وَبَيْنَهُمَا حِجَابٌ وَعَلَى الأَعْرَافِ رِجَالٌ يَعْرِفُونَ كُلاًّ بِسِيمَاهُمْ وَنَادَوْاْ أَصْحَابَ الْجَنَّةِ أَن سَلاَمٌ عَلَيْكُمْ لَمْ يَدْخُلُوهَا وَهُمْ يَطْمَعُونَ
و ميان آن دو [گروه] حايلى است و بر اعراف مردانى هستند كه هر يك [از آن دو دسته] را از سيمايشان مىشناسند و بهشتيان را كه هنوز وارد آن نشده و[لى] [بدان] اميد دارند آواز مىدهند كه سلام بر شما
2- آيه 45 سوره اسراء:
وَإِذَا قَرَأْتَ الْقُرآنَ جَعَلْنَا بَيْنَكَ وَبَيْنَ الَّذِينَ لاَ يُؤْمِنُونَ بِالآخِرَةِ حِجَابًا مَّسْتُورًا
و چون قرآن بخوانى ميان تو و كسانى كه به آخرت ايمان ندارند پرده اى پوشيده قرار مىدهيم
3- آيه 17 سوره مريم:
فَاتَّخَذَتْ مِن دُونِهِمْ حِجَابًا فَأَرْسَلْنَا إِلَيْهَا رُوحَنَا فَتَمَثَّلَ لَهَا بَشَرًا سَوِيًّا
و در برابر آنان پرده اى قرار داد پس روح خود را به سوى او فرستاديم تا به [شكل] بشرى خوشاندام بر او نمايان شد
4- آيه 53 سوره اسراء :
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَدْخُلُوا بُيُوتَ النَّبِيِّ إِلَّا أَن يُؤْذَنَ لَكُمْ إِلَى طَعَامٍ غَيْرَ نَاظِرِينَ إِنَاهُ وَلَكِنْ إِذَا دُعِيتُمْ فَادْخُلُوا فَإِذَا طَعِمْتُمْ فَانتَشِرُوا وَلَا مُسْتَأْنِسِينَ لِحَدِيثٍ إِنَّ ذَلِكُمْ كَانَ يُؤْذِي النَّبِيَّ فَيَسْتَحْيِي مِنكُمْ وَاللَّهُ لَا يَسْتَحْيِي مِنَ الْحَقِّ وَإِذَا سَأَلْتُمُوهُنَّ مَتَاعًا فَاسْأَلُوهُنَّ مِن وَرَاء حِجَابٍ ذَلِكُمْ أَطْهَرُ لِقُلُوبِكُمْ وَقُلُوبِهِنَّ وَمَا كَانَ لَكُمْ أَن تُؤْذُوا رَسُولَ اللَّهِ وَلَا أَن تَنكِحُوا أَزْوَاجَهُ مِن بَعْدِهِ أَبَدًا إِنَّ ذَلِكُمْ كَانَ عِندَ اللَّهِ عَظِيمًا ﴿53﴾
اى كسانى كه ايمان آوردهايد داخل اتاقهاى پيامبر مشويد مگر آنكه براى [خوردن] طعامى به شما اجازه داده شود [آن هم] بىآنكه در انتظار پختهشدن آن باشيد ولى هنگامى كه دعوت شديد داخل گرديد و وقتى غذا خورديد پراكنده شويد بىآنكه سرگرم سخنى گرديد اين [رفتار] شما پيامبر را مىرنجاند و[لى] از شما شرم مىدارد و حال آنكه خدا از حق[گويى] شرم نمىكند و چون از زنان [پيامبر] چيزى خواستيد از پشت پرده از آنان بخواهيد اين براى دلهاى شما و دلهاى آنان پاكيزه تر است و شما حق نداريد رسول خدا را برنجانيد و مطلقا [نبايد] زنانش را پس از [مرگ] او به نكاح خود درآوريد چرا كه اين [كار] نزد خدا همواره [گناهى] بزرگ است
5- آيه 32 سوره ص:
فَقَالَ إِنِّي أَحْبَبْتُ حُبَّ الْخَيْرِ عَن ذِكْرِ رَبِّي حَتَّى تَوَارَتْ بِالْحِجَابِ
[سليمان] گفت واقعا من دوستى اسبان را بر ياد پروردگارم ترجيح دادم تا [هنگام نماز گذشت و خورشيد] در پس پرده ظلمت شد
6- آيه 5 سوره فصّلت:
وَقَالُوا قُلُوبُنَا فِي أَكِنَّةٍ مِّمَّا تَدْعُونَا إِلَيْهِ وَفِي آذَانِنَا وَقْرٌ وَمِن بَيْنِنَا وَبَيْنِكَ حِجَابٌ فَاعْمَلْ إِنَّنَا عَامِلُونَ
و گفتند دلهاى ما از آنچه ما را به سوى آن مىخوانى سخت محجوب و مهجور است و در گوشهاى ما سنگينى و ميان ما و تو پرده اى است پس تو كار خود را بكن ما [هم] كار خود را مىكنيم
7- آيه 52 سوره شوري:
وَمَا كَانَ لِبَشَرٍ أَن يُكَلِّمَهُ اللَّهُ إِلَّا وَحْيًا أَوْ مِن وَرَاء حِجَابٍ أَوْ يُرْسِلَ رَسُولًا فَيُوحِيَ بِإِذْنِهِ مَا يَشَاء إِنَّهُ عَلِيٌّ حَكِيمٌ
و هيچ بشرى را نرسد كه خدا با او سخن گويد جز [از راه] وحى يا از فراسوى پرده اي يا فرستاده اى بفرستد و به اذن او هر چه بخواهد وحى نمايد آرى اوست بلندمرتبه سنجيده كار
در هيچكدام از آيات فوق، واژه حجاب به معناي لباس يا تن پوش نيست!!!
اگر آيه اي پيدا كرديد كه در آن واژه حجاب به معني لباس باشد ما را مطلع فرماييد.
-
تشکر
-
۱۳۸۷/۰۲/۱۴, ۱۷:۲۶ #3
ابتدا معنی حجاب
به نام خدا
با عرض سلام
حجاب دراصل لغت به معنى ستر ، پوشيدن ، پنهان كردن ، منع از داخل شدن ،باز داشتن و ممانعت از دسترسى و رسيدن به چيزى ودفع ومانند آن است. پرده را نيزحجاب گفته اند؛ زيرا گويي شخص پشت آن پنهان است . آيه ذيل ناظر به همين معني است:
وَ إِذا سَأَلْتُمُوهُنَّ مَتاعاً فَسْئَلُوهُنَّ مِنْ وَراءِ حِجابٍ .(سوره احزاب ایه 53) چون از زنان پيغمبر متاعى خواستيد از پس پرده بخواهيد. (قاموس قرآن، سيد علي اكبر قرشي،ج2، ص 104)
ونيز حجاب به معني جوف و باطن و آنچه كه از دل پوشيده و پنهان است مي آيد.مانند آيه "وَ بَيْنَهُما حِجابٌ(سوره اعراف آیه 4) حجاب در اين آيه به معني آن چيزي نيست كه ديده را مىپوشاند بلكه مقصود همان چيزى است كه مانع رسيدن لذّات بهشتيان بدوزخيان و رسيدن رنجش و آزار دوزخيان به بهشتيان مىشود.وبه ابروي انسان نيز حاجب مي گويند ؛زيرا دو ابرو در چهره براى ديدگان همچون نگهبان هستند و از آنها دفاع مىكنند.(مفردات راغب ، راغب اصفهاني ، واژه حجب)
از مجموع سخنان مفسران قرآن و عالمان لغت بر مي آيد كه حجاب به معناي پرده و يا پارچه و مانند آن است كه بدن انسان و ياحقيقتي را بپوشاند تا آن را صدمات احتمالي مصون دارد و يا از اثر چيزي ممانعت شود. بنابر اين حجاب، در اصل لغت ، هر پوششي، حجاب نيست بلكه آن پوششي حجاب ناميده مي شود كه از طريق پشت پرده و يا لباس به قصد محافظت و صيانت واقع شود.( الميزان،ترجمه موسوي همداني ، ج8، ص 154 )
یا حق
-
تشکر
-
۱۳۸۷/۰۲/۱۴, ۱۷:۳۲ #4
مراد از جلباب در ایه 59 سوره احزاب
به نام حضرت دوست
جلباب از ريشه جلبب است وجلبب ازجلب مي باشد . جلب به معناي كشيدن ،گردآوري ،جمع كردن ،آماده بودن و سوق دادن مي آيد. مثلا وقتي مي گويند:قانون فلان شخص را جلب نمود ،اين به اين معني است كه اورا گرفته وبه سوي دادگاه برد .
بنابر ادبيات عرب هر وقت در ريشه يك واژه، يكي از حروف اصلي آن تكرار شود ، اين تكرار نشان از ويژگي خاصي در معني مي باشد . واژه جلباب نيز از اين قبيل است زيراحرف سوم در ريشه آن يعني حرف" ب" تكرار شده است (جلبب)برخي لغت شناسان گفته اند اين تكرار دلالت بر كامل جمع كردن واستمرار آن است . بنابر اين جلباب در جايي صادق است كه پوشنده پارچه ، يا عبا و يا چادر، آن را مستمرا و به گونه كامل جمع كرده و از رها كردن و باز بودن جلوي آن پرهيز نمايد. (التحقيق في كلمات القرآن الكريم، ج2، حسن مصطفوي،ص 95) پس از اين بيان گفته مي شود كه: از مجموع كتاب هاي لغت و تصريح بسياري از مفسران قرآن بر مي آيد كه واژه جلباب به معناي پارچة (دوخته يا ندوخته اي)است كه قسمت عمده بدن را به ويژه سر را مي پوشاند، به گونه اي كه پس از پوشيدن ،اگر اطراف آن را به سوي هم كشيده و جمع كنند همه بدن را در خود مستور بدارد . از اين رو برخي از عالمان لغت آن را بر پيراهن بلند و آزاد ،چادر و يا عبا تطبيق داده اندكه براي مصون ماندن از نگاه نامحرمان آن را مي پوشد(لسان العرب،ابن منظور ، واژه جلب الميزان، ترجمه موسوي همداني ،ج16، ص 510 )
یا حق
ویرایش توسط سخن آشنا : ۱۳۸۷/۰۲/۱۴ در ساعت ۱۷:۳۲
-
تشکر
-
۱۳۸۷/۰۲/۱۴, ۱۷:۴۳ #5
آیه 31 سوره نور
به نام خدا
با سلام
اما سوال دوستمان در مورد ایه 31 سوره نور خداوند متعال در اين آيه مي فرمايد: و قل للمومنات يغضضن من ابصارهن و يحفظن فروجهن و لا يبدين زينتهن الا ماظهرمنها وليضربن بخمرهن علي جيوبهن... ؛ و به زنان با ايمان بگو: ديدگان خود را ( از هر نامحرمي ) فرو بندند و پاكدامني ورزند و زيورهاي خود را آشكار نگردانند مگر آنچه كه از آن پيداست و بايد جلباب خود را بر گردن خويش( فرو )اندازند . قسمت نخست آيه درباره احكام نگاه كردن بانوان به مردان است . و قسمت دوم آيه :" ولا يبدين زينتهن الاماظهر منها ..."درباره احكام حفظ و رعايت حجاب شرعي است . واژه" خُمُر" جمع خمار است، و" خمار" آن جامهاى است كه زن سر خود را با آن مىپيچد، و زايد آن را به سينهاش آويزان مىكند. و كلمه" جيوب" جمع جيب، به فتح جيم و سكون ياء است كه مراد از جيوب، سينهها است، و معنايش اين است كه به زنان دستور بده تا اطراف مقنعهها را به سينههاى خود انداخته، آن را بپوشانند..( الميزان ،ترجمه موسوي همداني ، ج 15، ص 156 )
یا حق
-
تشکرها 2
-
۱۳۸۷/۰۲/۱۴, ۲۰:۴۷ #6
به نام خدا
کاربر بزرگوار پرسشگر ضمن سلام و عرض خوشامدگویی به کانون گفتمان قران و با تشکر از جناب سخن آشنا و در تایید فرمایشات ایشان عرض می شود
حجاب در لغت به معنای منع از وصول است 1و دراسلام و احکام پوشش زنان مسلمان ، کلمه ای به عنوان حجاب وارد نشده است تا در آیات قران جستجو کنیم و ببینیم که حجاب در قران به چه معناست و سپس نتیجه گیری کنیم که کلمه حجاب در قران کریم به معنایی که در میان ما مصطلح و شایع شده ، وجود ندارد . آنچه معنای حجاب مصطلح را دارد ، در اسلام ستر و ساتر است و در آیات مربوط به پوشش زنان مسلمان هم سخن از پوشاندن بدن نزد غیر محارم و البته با پوششی خاص مطرح گردیده است و کلمه حجاب وارد نگردیده است . این کلمه بعد ها در باب پوشش خاص زنان مسلمان مصطلح شد .
از میان مثالها و شواهد قرانی که شما برای نفی معنای مصطلح حجاب آوردید تقریبا همه موارد ، در معنای لغوی حجاب بکار رفته اند یعنی همان منع از وصول 2.
نکته قابل توجه اینکه قران کریم کتابی است الهی که نیاز به مفسر و مبین دارد . در آیات قران به این مساله تصریح شده است : ((...و انزلنا الیک الذکرلتبین للناس مانزل الیهم ...)) (( و این قران را بسوی تو فرود آوردیم تا برای مردم آنچه را بسوی ایشان نازل شده است توضیح دهی ...)) نحل /44
وظیفه تبیین و شرح آیات الهی برعهده نبی اکرم (ص) و امامان معصوم (ع) است ، اینگونه نیست که ما به صرف مطالعه قران کریم و خواندن ترجمه آن متوجه مراد حق تعالی شویم خداوند خود تصریح نموده است که این کتاب را برای مردم فرستاده و به پیامبر(ص) دستور می دهد تا آنچه را برای مردم نازل شده تبیین و شرح نماید ، درست مانند نماز که حکم خواندن آن در قران آمده است اما تعداد رکعات هر یک از نماز ها را پیامبر (ص) تبیین نمودند .
در مورد مساله پوشش هم به همین نحو است در آیات 31 سوره مبارکه نور و 9 5سوره مبارکه احزاب قوانین و چارچوبه اصلی پوشش زنان و محارم آنان مشخص شده اند و درست مانند مساله نماز ، تبیین کامل حکم به عهده رسول خدا (ص)و ائمه معصومین (ع) است این حکم که در حجاب ، پوشش تمام بدن بجز وجه و کفین الزامی است از سنت و اقوال شریفه رسول خدا (ص) بدست آمده است .3
اینگونه نبوده که در عهد جاهلیت زنان بدون حجاب و پوشش باشند تا اسلام حکم حجاب را ابتداء وضع کند ، زنان در آن زمان پوشش هایی به نام خمار و جلباب4 داشتند که بر سر می انداختند ولی گوشه ها و اطراف آنرا به پشت هدایت می کردند به گونه ای که گردن و سینه آنان در معرض دید دیگران قرار داشت ، لذا احکامی تحت این مساله که زنان(( باید خمار (روسری) را بر گردن خویش فرو اندازند ))5 و نیز این حکم که (( جلباب ها ی خود را بر خود فرو تر گیرند )) 6 تشریع گردید و این در حقیقت تکمیل همان مساله حجاب ناقص زنان بود و همانطور که در بالا ذکر شد حدود دیگر پوشش زنان از سنت و اقوال شریفه رسول خدا (ص) بدست آمده است .
نکته دیگر اینکه در حجاب و رعایت حدود شرعی آن دو مورد را باید مد نظر داشت : یکی حدود شرعی و دیگری عرف جوامع مسلمین .
حدود شرعی حجاب تحت هیچ شرایطی و در هیچ عرف و جامعه ای تغییر نمی کند ، اما مسائل جنبی آن مثل رنگ و فرم پوشش و ... بسته به عرف جوامع مختلف تفاوت می کند ، مثلا رنگ هایی که در میان جوامع مسلمانی مثل مالزی و اندونزی و شرق دور ، در میان زنان مسلمان معروف و مرسوم است ، در ایران و بعضی جوامع دیگر عرف نشده است و یا مثلا پوشش هایی که در میان زنان مسلمان مصری و افریقا یی عرف است در میان زنان مسلمان اروپایی عرف نیست ، لذا در حجاب باید حدود شرعی و عرف را کاملا از هم متمایز کرد. حدود شرعی حجاب عرفمند نیست تا با عرف و فرهنگ وآداب و رسوم یک جامعه تطبیق کند و یا تغییر نماید.
نکته مهم دیگر که در تبیین احکام و دستورات باید مد نظر داشت اینستکه استنباط احکام از آیات قران و بیان مراد آیات شریفه نیاز به تخصص و تبحر دارد ، البته راه کسب این تخصص برای همگان باز است اما تا زمانی که این تبحر و تخصص حاصل نشده نمی توان به تفسیر آیات الهی پرداخت آنهم به پشتوانه ترجمه های نیمه صحیحی که از قران کریم موجود است . هر لفظ و کلمه خاصی که در قران کریم بکار رفته است معنای خاص و دقیق خود را دارد که با نزدیکترین مترادف های آن نیز قابل جایگزینی نیست . کسی که احکام الهی را از آیات قران و سنت شریفه استنباط می کند تنها به ترجمه فارسی آیات اکتفا نمی نماید این کار آشنایی با مبادی و مقدمات علم تفسیر و علوم قران و ... را می طلبد ، آیات قران عام و خاص و ، مطلق و مقید ، مخصص و مبین ، محکم و متشابه دارد و بدون آگاهی از این امور و مسائل ورود به حوزه استباطی احکام از قران جایز نیست .
__________________________________________________ ___
1- راغب اصفهانی ، مفردات فی غریب القران ، ذیل ماده حجب.
2- ر. ک : مفردات ، همان.
3- شیخ حر عاملی ، وسائل الشیعه ، تحقیق و نشر موسسه آل البیت لاحیائ التراث ، قم ، چ دوم ، ج 14 ، ص 146.
4- جلباب ، لباس گشادی است ، وسیع تر از خمار که زنان آن را بر سر و ادامه آن را بر سینه می اندازند – لذا سر و گردن و سینه را می پوشاند - . ر. ک : طریحی ، مجمع البحرین ، مکتب نشر الثقافة الاسلامیة ، ، چ دوم ، ج 1 ، ص 384 .
5- نور /31
6- احزاب 59
إِذْ تَلَقَّوْنَهُ بِأَلْسِنَتِكُمْ وَتَقُولُونَ بِأَفْوَاهِكُم مَّالَيْسَ لَكُم بِهِ عِلْمٌ وَتَحْسَبُونَهُ هَيِّنًا وَهُوَ عِندَ اللَّهِعَظِيمٌ
وَلَوْلَا إِذْ سَمِعْتُمُوهُ قُلْتُم مَّا يَكُونُ لَنَا أَن نَّتَكَلَّمَ بِهَذَا سُبْحَانَكَ هَذَا بُهْتَانٌ عَظِيمٌ
آنگاه كه آن [بهتان] را از زبان يكديگر مىگرفتيد و با زبانهاى خود چيزىرا كه بدان علم نداشتيد مىگفتيد و مىپنداشتيد كه كارى سهل و ساده است بااينكه آن [امر] نزد خدا بس بزرگ بود
و [گر نه] چرا وقتى آن را شنيديد نگفتيد براى ما سزاوار نيست كه در اين [موضوع] سخن گوييم [خداوندا] تو منزهى اين بهتانى بزرگ است
سوره نور آيات 16 و 17
حضرت زهرا (س) :
کسی که عبادت های خالصانه خود را به سوی خدا فرستد، پروردگار بزرگ برترین مصلحت را به سویش فرو خواهد فرستاد.:salavat(10):رسول اکرم(ص):الحیاءحسن و لکن فی النساءأحسن؛حیا خوب است ولی برای زنان خوب تر است.
-
-
۱۳۸۷/۰۲/۱۵, ۰۰:۰۱ #7
حجاب در قرآن
در قرآن کريم ، چندين آيه در مورد حجاب و پوشش زنان آمده است ، و در برخى از آن آيات ، به کيفيت و شکل حجاب پرداخته شده است . خداوند مى فرمايد : و به زنان با ايمان بگو ديدگان خود را ]از هر نامحرمى [ فرو بندند و پاکدامنى ورزند و زيورهاى خود را آشکار نگردانند ; مگر آنچه ]به طور طبيعى[ از آن پيداست . و بايد مقنعه خود را بر گردن خويش ]فرو [اندازند ، و زيورهايشان را جز براى شوهرانشان يا پدرانشان يا پدران شوهرانشان يا پسرانشان يا پسران شوهرانشان يا برادرانشان يا پسران برادرانشان يا پسران خواهرانشان يا زنان ]همکيش [ خود يا کنيزانشان يا خدمتکاران مرد که رغبتى ]به زنان[ ندارند يا کودکانى که بر عورتهاى زنان وقوف حاصل نکرده اند ، ]در اين مورد چيزى نمى فهمند [آشکار نکنند ; و پاهاى خود را ]به گونه اى به زمين[ نکوبند تا آنچه از زينتشان نهفته مى دارند ، معلوم گردد . اى مؤمنان ! همگى ]از مرد و زن [ به درگاه خدا توبه کنيد . اميد است که رستگار شويد . (نور ،31)
در اين آيه چند نکته قابل توجه است :
1 . زنان نبايد زينتهاى خود را ـ جز در مواردى که به طور طبيعى ظاهر است ـ آشکار سازند . منظور از زينت ، همان آلات زينتى هستند که زنان حق نماياندن آنها را بر ديگران ندارند ; به اين ترتيب ، آشکار کردن هر نوع زينتى ، حتى لباسهاى زينتى و مخصوص که در زير لباس عادى يا چادر مى پوشند ، جايز نيست ; زيرا قرآن از اين عمل نهى فرموده است .(1)
2 . آنها بايد «خِمار»هاى خود را بر سينه هاى خود بيفکنند . «و ليضربن بخمرهنّ على جيوبهنّ» واژه «خُمُر» ، جمع «خمار» به معنى پوشش است ; امّا معمولاً به چيزى ]روسرى يا مقنعه اى[ گفته مى شود که زنان سر خود را با آن مى پوشانند . (2)
کلمه «جيوب » نيز جمع «جيب » و به معنى يقه پيراهن است که از آن به گريبان تعبير مى شود وگاه به قسمت بالاى سينه به تناسب مجاورت با آن ، نيز اطلاق مى شود . (3)
دستورى که آيه فوق در مورد انداختن گوشه مقنعه به روى گريبان مى دهد ، مفهومش پوشاندن تمام سر و گردن و سينه است . (4)
3 . زنان در مواردى مجازند زينت خود را آشکار کنند که در آيه 31 ، سوره نور به موارد آن اشاره شده است . (5)
(1) . برگرفته از تفسير نمونه ، همان ، ج 14 ، ص 438 ـ 441 .
(2) . مفردات ، الفاظ قرآن کريم ، راغب اصفهانى ، ص 298 ، دارالعلم ، بيروت .
(3) . برگرفته از قاموس قرآن ، سيدعلى اکبر قرشى ، ج 1 ، ص 91 ، دارالکتب الاسلاميه .
(4) . نمونه ، همان ، ص 450 .
(5) . تفسير نمونه ، همان ، ص 440 و 441 .
-
تشکر
-
۱۳۸۷/۰۲/۱۶, ۰۸:۰۵ #8
- تاریخ عضویت
ارديبهشت ۱۳۸۷
- نوشته
- 18
- مورد تشکر
- 5 پست
- حضور
- نامشخص
- دریافت
- 0
- آپلود
- 0
- گالری
- 0
نکته دیگر اینکه در حجاب و رعایت حدود شرعی آن دو مورد را باید مد نظر داشت : یکی حدود شرعی و دیگری عرف جوامع مسلمین .
حدود شرعی حجاب تحت هیچ شرایطی و در هیچ عرف و جامعه ای تغییر نمی کند
أَمْ لَهُمْ شُرَكَاء شَرَعُوا لَهُم مِّنَ الدِّينِ مَا لَمْ يَأْذَن بِهِ اللَّهُ وَلَوْلَا كَلِمَةُ الْفَصْلِ لَقُضِيَ بَيْنَهُمْ وَإِنَّ الظَّالِمِينَ لَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ ﴿42:21﴾
آيا براى آنان شريكانى است كه در آنچه خدا بدان اجازه نداده برايشان بنياد آيينى نهادهاند و اگر فرمان قاطع [در باره تاخير عذاب در كار] نبود مسلما ميانشان داورى مىشد و براى ستمكاران شكنجهاى پر درد است
همانگونه در گفتارهاي پيشين گفته شد، امروزه واژه حجاب در جوامع اسلامي براي نوعي پارچه بكار مي رود كه با آن موهاي سر پوشانده مي شود كه ممكن است صورت بجز چشمها را هم شامل شود و گاهي تمام سر و صورت بجز يك چشم با آن پوشانده مي شود.
واژه حجاب در قرآن 7 بار بكار رفته كه در هيچ مورد معناي فوق از آن بر نمي آيد كه قبلا به آن اشاره شد و اين از معجزات الهي است كه پيش از تحريف اين واژه، معناي صحيح آن را در قرآن ذكر كرده، همانگونه كه واژه "حديث" در قرآن پيش از تحريف آن بكار رفته.
واژه حجاب در قرآن، هيچ ارتباطي با لباس و پوشش زن مسلمان ندارد!!!
پيشينه تاريخي
چيزي كه به نام حجاب(پوشش موها) ناميده مي شود، يك سنت باستاني قوم يهود است كه همانند بسياري از قوانين غير قرآني مانند سنگسار، به درون كتب حديث نفوذ كرد. خاخام هاي يهود هميشه زنان يهودي را به استفاده از روسري تشويق و توصيه كرده اند. زنان مذهبي يهودي هنوز هم بيشتر اوقات و بخصوص در كنيسه ها و در مراسم ازدواج و نيز در جشنهاي مذهبي موهاي خود را مي پوشانند،
در تصوير چند زن و دختر يهودي در يك جشن مذهبي در حاليكه "با حجاب" هستند، حضور دارند:
زنان مسيحي نيز موهاي خود را در بسياري از مراسم مذهبي مي پوشانند، و راهبه هاي مسيحي هميشه با موهاي پوشيده در انظار ظاهر مي شوند، تصوير اول يك زن مسيحي را در كليسا در حال اجراي مراسم مذهبي و تصوير دوم دو راهبه مسيحي را نشان مي دهد:
بنايراين آنچه كه مسلمانان امروزه حجاب مي نامند، پيشينه اش به چندين قرن قبل از زماني ميرسد كه علماي مسلمان ادعا كنند كه اين پوشش، ويژگي و خصيصه زن مسلمان است.
زنان عرب سنتي از هر ديني كه باشند، چه مسلمان، چه يهودي و چه مسيحي باشند، حجاب را بكار مي برند و اين بخاطر اسلام نيست، بلكه بخاطر حفظ سنت است!!!
در عربستان سعودي بيشتر مردان هم اكنون، موهاي سرشان را مي پوشانند و اين مسئله ربطي به اسلام و قرآن ندارد، بلكه سنت مرد عرب است. خدا را شكر كه اين سنت، بصورت يك سنت اسلامي در كتابهاي حديث وارد نشده، وگرنه هر مرد مسلماني براي حفظ اسلام خويش در سراسر كره زمين مجبور بود اينگونه باشد و اگر اينگونه لباس نمي پوشيد از اسلام خارج و حكم ارتداد او صادر مي شد:
طوارق نام طايفه اي است در شمال آفريقاست كه در كشورهاي ليبي، الجزاير، مالي، نيجريه حضور دارند.
اين طايفه مسلمانند و جالب است كه در ميان آنها حجاب معكوس وجود دارد، يعني بجاي زنان، مردان كاملا سر و صورت خود را مي پوشانند:
تصوير يك زن طوارقي:
و سه مرد طوارقي:
بطور خلاصه مي توان گفت كه حجاب يك لباس و پوشش قبيله اي و قومي است و ارتباطي با اسلام ندارد. در برخي مناطق دنيا مردان از حجاب(پوشش سر) استفاده مي كنند و در برخي مناطق زنان.
در ايران مردان كرد و بلوچ نيز از حجاب يعني پوشش سر استفاده مي كنند.
هر كس مي تواند به آيين هاي قومي خويش تا آنجا كه خللي در دين وارد نكند پايبند باشد. مثلا جشن نوروز ارتباطي با اسلام ندارد و يك آيين ايراني است. يك ايراني مي تواند مسلمان باشد و هر سال اين جشن را برگزار كند اما نبايد تصور كند كه اين جشن دستوري از جانب خداست و نيز تصور كند كه ترك اين جشن موجب خروج از اسلام است. اما امروزه مي بينيم كه در ايران برخي خانواده ها هنگام تحويل سال نو بر اساس آموزه هاي كتاب "مفاتيح الجنان" شروع به خواندن نماز عيد نوروز!!! مي كنند و آن را دستوري از جانب خدا مي دانند!!!
آميختن دين اسلام با رسوم ملي و آن را جانب خدا دانستن، شرك آفريني در كنار قانون خداست. زيرا اگر كسي نخواهد بداند كه خدا در كتابش يعني قرآن از او چه خواسته، به دستور خدا بي توجهي كرده . هنگامي كه رسوم ملي بر دستور خدا پيشي مي گيرد، دين خدا در مكان دوم جاي مي گيرد و رسوم ملي در مكان اول. خداي قادر متعال هرگز نمي پذيرد كه مردم او را در مكان دوم تصور كنند، بلكه دستور او مافوق و برتر از همه دستورهاست و هيچ چيز مافوق او قرار نمي گيرد.
ادامه دارد.................... ان شاء الله
-
۱۳۸۷/۰۲/۱۶, ۰۸:۰۶ #9
- تاریخ عضویت
ارديبهشت ۱۳۸۷
- نوشته
- 18
- مورد تشکر
- 5 پست
- حضور
- نامشخص
- دریافت
- 0
- آپلود
- 0
- گالری
- 0
لباس تقوي
يَا بَنِي آدَمَ قَدْ أَنزَلْنَا عَلَيْكُمْ لِبَاسًا يُوَارِي سَوْءَاتِكُمْ وَرِيشًا وَلِبَاسُ التَّقْوَىَ ذَلِكَ خَيْرٌ ذَلِكَ مِنْ آيَاتِ اللّهِ لَعَلَّهُمْ يَذَّكَّرُونَ ﴿7:26﴾
اى فرزندان آدم در حقيقت ما براى شما لباسى فرو فرستاديم كه نهانيهاي شما را پوشيده مىدارد و [براى شما] مايه زيبايي است ولي بهترين لباس، لباس تقوا است. اين از نشانههاى [قدرت] خداست باشد كه پند گيرند
در اين آيه خالق جهان و خالق زن و مرد و خالق غريزه جنسي، به ما لباس تقوي را معرفي مي كند، رب العالمين اين لباس را برتر از لباس تن معرفي مي كند و آن را از آيات خود برمي شمارد.
لباس تقوي چگونه لباسي است؟
لباسي است كه خدا آن را بهترين لباس ناميده.
اگر هر انساني اعم از زن و مرد در جهت رضايت پروردگار گام بردارد و تسليم فرمان او باشد، لباس تقوي لباسي است كه هرگز رنگ پريده نمي شود، چين و چروك نمي خورد تا نياز به اتو كشيدن داشته باشد، و هيچوقت از مُد نمي افتد، هيچگاه آب نمي رود و هميشه خوش رنك و نگار است و اگر آن را صد سال هم بپوشيد كهنه نمي شود.
لباس تن
يَا بَنِي آدَمَ خُذُواْ زِينَتَكُمْ عِندَ كُلِّ مَسْجِدٍ وكُلُواْ وَاشْرَبُواْ وَلاَ تُسْرِفُواْ إِنَّهُ لاَ يُحِبُّ الْمُسْرِفِينَ ﴿7:31﴾
اى فرزندان آدم هنگام نماز و رفتن به مسجد لباسي نيكو و زيبا بپوشيد و بخوريد و بياشاميد و[لى] زيادهروى مكنيد كه او اسرافكاران را دوست نمىدارد
هيچكس حق ندارد زيباييها و نعمتهايي را كه خدا به ما داده( از قبيل لباس خوش رنگ و طلا و ابريشم) را براي انسان حرام كند، اينها نعمتهايي است كه خدا در اين دنيا براي بشر( چه با تقوي و چه بي تقوي) قرار داده ولي در قيامت و جهان آخرت فقط مخصوص و ويژه پرهيزكاران است، خداي رحمن اين امر را نيز يكي ديگر از آياتي برمي شمرد كه با جزييات كامل براي انسان تشريح مي گردد:
قُلْ مَنْ حَرَّمَ زِينَةَ اللّهِ الَّتِيَ أَخْرَجَ لِعِبَادِهِ وَالْطَّيِّبَاتِ مِنَ الرِّزْقِ قُلْ هِي لِلَّذِينَ آمَنُواْ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا خَالِصَةً يَوْمَ الْقِيَامَةِ كَذَلِكَ نُفَصِّلُ الآيَاتِ لِقَوْمٍ يَعْلَمُونَ ﴿7:32﴾
[اى پيامبر] بگو زيباييها و زيورهايى را كه خدا براى بندگانش پديد آورده و [نيز ] روزيهاى پاكيزه را چه كسى حرام گردانيده؟ بگو اين [نعمتها] در زندگى دنيا براى كسانى است كه ايمان آوردهاند و روز قيامت [نيز] خاص آنان مىباشد اين گونه آيات [خود] را براى گروهى كه مىدانند با جزءيات كامل بيان مي كنيم
انسانهاي پرهيزكار هم در دنيا و هم در آخرت لباس نيكو و زيبا مي پوشند. ولي كساني كه بي ايمان هستند در آخرت از اين نعمتها بي بهره اند و فقط بهره دنيوي دارند:
أُوْلَئِكَ لَهُمْ جَنَّاتُ عَدْنٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهِمُ الْأَنْهَارُ يُحَلَّوْنَ فِيهَا مِنْ أَسَاوِرَ مِن ذَهَبٍ وَيَلْبَسُونَ ثِيَابًا خُضْرًا مِّن سُندُسٍ وَإِسْتَبْرَقٍ مُّتَّكِئِينَ فِيهَا عَلَى الْأَرَائِكِ نِعْمَ الثَّوَابُ وَحَسُنَتْ مُرْتَفَقًا ﴿18:31﴾
آنانند كه بهشتهاى عدن به ايشان اختصاص دارد كه از زير [قصرها]شان جويبارها روان است در آنجا با دستبندهايى از طلا آراسته مىشوند و جامههايى سبز از ابريشم نازك و ابريشم ضخيم مىپوشند در آنجا بر سريرها تكيه مىزنند چه خوش پاداش و نيكو تكيهگاهى
در آيه فوق بهشتيان دستبندهاي طلا به دست دارند و لباس ابريشم بر تن، چه كسي طلا و ابريشم را براي مردان حرام مي كند؟
عَالِيَهُمْ ثِيَابُ سُندُسٍ خُضْرٌ وَإِسْتَبْرَقٌ وَحُلُّوا أَسَاوِرَ مِن فِضَّةٍ وَسَقَاهُمْ رَبُّهُمْ شَرَابًا طَهُورًا ﴿76:21﴾
[بهشتيان را] جامههاى ابريشمى سبز و ديباى ستبر در بر است و پيرايه آنان دستبندهاى نقره است و پروردگارشان نوشيدني پاك به آنان مىنوشاند
در قانون خدا استفاده از زيباييها به شرط پوشيدن لباس تقوي ناپسند نيست بلكه لازم است و هيچكس حق ندارد رنگهاي شاد و لباس زيبا و يا طلا و ابريشم را براي زن و مرد حرام كند.
در گفتا ر بعدي به بررسي شرايط لباس زنان مي پردازيم
ان شاء الله
-
۱۳۸۷/۰۲/۱۶, ۱۹:۲۲ #10
به نام خدا
با عرض سلام
جناب پرسشگر ابتدا مستندات گفته های خود را بفرمایید تا در موردشان به بحث بنشینیم ضمن اینکه لطف کنید در سیر بحث مطالب خود را ارائه نمایید چون این سایت کانون گفتمان است نه کانون ارسال مطالب یک طرفه
یا حق
ویرایش توسط سخن آشنا : ۱۳۸۷/۰۲/۱۶ در ساعت ۱۹:۲۳
اطلاعات موضوع
کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
اشتراک گذاری