جهت مشاهده مطالب کارشناسان و کاربران در این موضوع کلیک کنید   

موضوع: فرق غرور با بزرگ منشی (مناعت طبع)

  1. #1
    شروع کننده موضوع

    تاریخ عضویت
    جنسیت اسفند ۱۳۸۶
    نوشته
    5
    مورد تشکر
    6 پست
    حضور
    نامشخص
    دریافت
    0
    آپلود
    0
    گالری
    0

    پرسش فرق غرور با بزرگ منشی (مناعت طبع)




    سلام :

    لطفاً یکی به من کمک کنه که بتونم:




    فرق بین مغرور بودن و زیر بار منت نرفتن رو بفهمم

  2. تشکر


  3. #2

    تاریخ عضویت
    جنسیت اسفند ۱۳۸۵
    نوشته
    5,435
    مورد تشکر
    4,566 پست
    حضور
    نامشخص
    دریافت
    0
    آپلود
    0
    گالری
    27



    منتظر دریافت پاسخ خویش باشید/


    دست به دست من بده
    پا به پای من بیا
    نگو امروز مال ما
    بگو فردا رو میخوام


    به لطف الهی فردا از آن ماست....




  4. تشکر


  5. #3

    تاریخ عضویت
    جنسیت اسفند ۱۳۸۵
    نوشته
    513
    مورد تشکر
    1,094 پست
    حضور
    1 دقیقه
    دریافت
    0
    آپلود
    0
    گالری
    0



    به نام خدا
    با عرض سلام
    دوست عزیز غرور به معناى فريفته شدن است. محرك غرور، اين ذهنيت اشتباه است كه آدمى به خودش بسيار خوش گمان، بلكه مطمئن باشد.
    براساس آيات قرآن شيطان عامل دوم اين فريب است. شهوات و اميان، نفسانى نيز مطالب باطل را به را به خاطر توجيه خويش حقيقت نشان مى دهند. حتى گاهى عبادت ها و دانش دانشمند آدمى را در دامن غرور مى اندازند.
    تمامى اين موارد مى تواند به دليل اين غفلت باشد كه انسان ذاتاً فقير و نيازمند است و هر چه دارد از خداست و هيچ نيرويى جز به يارى و توفيق او نيست.
    از اين گذشته انسان اميدوار يارى رساندان به بسيارى از همنوعان است و هر كسى به اندازه توانايى خويش مسؤول است، نه آنكه به توانمندى اش مغرور گردد
    اما زیر بار منت نرفتن به این معنی است که انسان قناعت پیشه کرده و به داشته هایی خود که خدا روزیش کرده کفایت کند اما از افراد دیگر مخصوصا افراد پست تقاضای کمک نکند
    یا حق


  6. #4

    تاریخ عضویت
    جنسیت بهمن ۱۳۸۶
    نوشته
    2,483
    مورد تشکر
    6,391 پست
    حضور
    نامشخص
    دریافت
    22
    آپلود
    0
    گالری
    51

    مرز میان کبر و کرامت نفسانی چیست؟ ملاک تشخیص این دو چیست؟




    باسلام و خوش آمد گویی به شما کاربر عزیز...

    مباحث مطرح شده ذیل تا حدودایی مربوط به موضوع تاپیک شما می باشد، پس بدقت مطالعه بفرمائید!!

    معنای کرامت و عزت نفس این است که انسان از نعمت بزرگی که پروردگارش به او ارزانی کرده نهایت استفاده را بکند و در پی مطلوب خویش باشد، تا آن جا که به طور پیوسته مشغول احوال خویش شود و از این موهبت استفاده کند و هیچ گونه مقایسه ای بین خود و دیگران نداشته باشد، اما تکبر به معنای مقایسه با دیگران و این حس که از همه برتر می باشد است.

    «بزرگان اخلاق گفته اند: اساس تکبر این است که انسان از این که خود را برتر از دیگری ببیند، احساس آرامش کند، بنابراین تکبر از سه عنصر تشکیل می شود: نخست این که برای خود مقامی قائل شود، دیگر این که برای دیگری نیز مقامی قائل شود و در مرحلة سوم مقام خود را برتر از او ببیند و احساس خوشحالی و آرامش کند».(1)

    اما انسانی که از کرامت نفس برخوردار است، هر لحظه بر تواضع و فروتنی اش افزوده می شود و به جای آن که مغرور شود، در مقابل مردم خود را خدمتگزار می داند، تا جایی که به ذلّتش نینجامد .
    امام علی (ع) فرمود: «کسی که برای نفس خود عظمت و بزرگی قائل باشد، فروتنی او از همه بیش تر خواهد بود.»(2)

    اولیای الهی از خداوند عزت را می خواستند، ولی بلافاصله نداشتن کبر و خود بزرگ بینی را نیز از درگاه الهی تمنا می کردند. در دعای امام سجاد (ع) می خوانیم : «واعزّنی و لا تبتلینّی بالکبر؛ خدایا! به من عزت ده مرا به تکبر مبتلا نکن».(3) این جمله می فهماند که بین عزت و تکبر رابطه هست، یعنی اگر عزت نفس به حد افراط برسد و از مرز خود تجاوز کند، چه بسا آدمی دچار خود بزرگ بینی شود و مردم را با دیده تحقیر بنگرد . حالت روانی عزت نفس با کبر آن قدر به هم نزدیک اند که بعضی از افراد عادی از عزت نفس مردان بزرگ الهی برداشت کبر کرده اند. مردی به حضرت مجتبی (ع) عرض کرد : به نظر من در شما کبر وجود دارد، حضرت فرمود: «هرگز، من گرفتار کبر نیستم. بزرگی مخصوص خدا است. آن چه در من است، عزت نفس است».(4)

    با دقت در این دو مقوله می توان آن ها را از یکدیگر جدا کرد. کسی که تکبر دارد، به دیگران سلام نمی کند، از مردم انتظار تکریم و توقع خدمت دارد اما شخصی که عزت نفس دارد، هر چه را که با ارزش انسانی منافات دشته باشد ( از جمله خود بزرگ بینی) را ترک می کند.
    امام علی (ع) می فرماید: «کسی که از کرامت نفس برخوردار باشد، شهوات نفسانی در نظرش خوار و ناچیز می آید».(5)

    بنابراین در عین حال که برای خود شأن و منزلت قائل است، به دیگران احترام می گذارد و هرگز در مقام مقایسه خود را برتر از دیگران نمی بیند.

    به عبارت دیگر دو «من» و شخصیت در انسان است:
    یکی «من» و شخصیت واقعی و حقیقی انسان، که روح الهی در آن وجود داشته و مرتبط با خدا است. دیگری «من» و شخصیت مجازی انسان که از طریق تقویت نفس اماره و پیروی آن ، درون انسان شکل می گیرد و ساخته می شود. عزت نفس مربوط به «من» و حقیقت واقعی انسان است (انسانیت). تکبر، غرور، خودپسندی و خودبینی، مربوط به «من» و شخصیت مجازی و غیر حقیقی انسان است که از آن به شخصیت و «من» کاذب تعبیر می شود.

    پی نوشت ها :

    1 – آیةالله مکارم شیرازی، اخلاق در قرآن ، ج2، ص 45.
    2 – غررالحکم ، ص 195.
    3 – صحیفه سجادیه، دعای مکارم الاخلاق.
    4 – میزان الحکمه، ج8، ص 301.
    5 – غررالحکم، ج5، ص 365.




  7. #5

    تاریخ عضویت
    جنسیت ارديبهشت ۱۳۸۷
    نوشته
    37
    مورد تشکر
    74 پست
    حضور
    نامشخص
    دریافت
    0
    آپلود
    0
    گالری
    0



    سلام

    در جواب سؤال شما آنچه که به ذهن بنده می رسد، این است که ما دو نوع غرور داریم:

    1. غرور مذمت شده که از آن تعبیر به خودستایی می کنند، و شخص خود را داناتر و بالاتر از دیگران می بیند، لذا از آنها کمکی نمی خواهد و سؤالی نمی پرسد، تا مبادا وجه باصطلاح بالاتریش در نزد دیگران ضعیف شود، و این در حالی است که ممکن است این شخص واقعا نسبت به دیگران وجه برتری نداشته باشد. بعضی اوقات این اشخاص در توجیه کار خود می گویند ما نمی خواهیم، زیر بار دین و منت دیگران باشیم، ولی این سر پوش گذاشتن است، آنها در واقع نمی خواهند خود را هم سطح یا کمتر از دیگران حساب کنند و تواضع ندارند.

    2. غرور تحصین شده که همان عزت نفس است و در مواقعی است که انسان تا می تواند خودش برای رفع نیازش تلاش می کنند، بعد اگر موفق نشد از دیگران کمک می خواهد ولی خودش را بالاتر از دیگران نمی بیند، بلکه عزت نفس او باعث می شود که زود از دیگران چیزی نمی خواهد، در این جا صحیح است که بگویم برای اینکه زیر بار منت دیگران نروم در خواستی نکردم. البته انسان همیشه در کمک خواستن باید از کسانی کمک بخواهد که بعدا او را استثمار نکنند، و به خاطر اندک کمکی که می کنند منت بر سرش نگذارند و گرنه انسانهای آزاده اصلا چنین احساسی ندارند، چون به آیه قرآن عمل می کنند که: لا تبطلوا صدقاتکم بالمن و الاذی

    بطور کلی عزت نفس مهم است که غرور بجاست و انسان نمی خواهد زیر بار منت دیگران باشد، و این خودستایی است که نادرست است و غرور بی جاست.



    روز وصلش می رسد ، ایام هجران می رود


  8. تشکرها 2


  9. #6

    تاریخ عضویت
    جنسیت بهمن ۱۳۹۰
    نوشته
    593
    مورد تشکر
    733 پست
    حضور
    2 روز 23 ساعت 33 دقیقه
    دریافت
    0
    آپلود
    0
    گالری
    0



    فرق غرور با بزرگ منشی (مناعت طبع)

    در رابطه با خودبيني ذكر مقدمه اي لازم است , و آن اين كه تمامي حيوانات به حكم غريزه خصلت هاي حيواني را بدون اكتساب دارا هستند, ولي انسان بايد انسانيت را كسب كند, چون انسان بودن به ظاهر و جنبه بيولوژيكي نيست ; يعني , موجودي كه به نام انسان و آدم است , غير از اين ظاهر است .
    تن آدمي شريف است به جان آدميت
    نه همين لباس زيباست نشان آدميت

    بنابراين حال كه ارزش هاي انساني اكتسابي است , اولا بايد ارزش ها را شناخت و ثانيا آنها را كسب كرد. هر انسان در ابتدا خصلت خود محوري دارد و همه چيز را براي خودش مي خواهد. خود محوري و خودبيني چند قسم مي شود:
    1- تمام تلاش و كوشش انسان براي خود و شكم و زندگي و فرزندان باشد. اين خصلت خيلي شبيه حيوانات است .
    2- انسان همه چيز را براي خودش بخواهد و قانع نباشد و بيش از اندازه و نياز جمع آوري كند, با اين كه مي بيند ديگران ندارند و گرسنه اند, ولي اعتنايي به آنها نداشته باشد. اين خصلت را آز و حرص مي گويند كه سرانجام آن بخل است . اين صفت پست تر از صفت حيواني است .
    3- انسان نمي خواهد ديگران چيزي داشته باشند و دائم نقشه مي كشد ديگران را بيچاره و تهي دست كند ولو اين كه به خودش هم ضرر برسد. اين حسد است كه چنين شخصي از درون خود را نابود مي كند و انسانيت را همانند خوره از بين مي برد. پس »انانيت « همان خودبيني و خود محوري و خودخواهي است كه اگر افراط شود, تكبر و حرص و حسد مي شود و اگر تفريط شود, ذلت و خواري و پوچ گرايي مي شود و اگر اعتدال رعايت شود, تواضع مي باشد كه مطلوب است .
    مرحله اولي كه ذكر شد, تا اندازه اي خوب است , زيرا انسان بايد به فكر خود و زندگي و زن و بچه باشد. اين از دستورهاي اسلامي است . »الكاد لعياله كالمجاهد في سبيله ; تلاش براي زن و فرزند همانند جهاد در راه خدا است «.
    اما اگر از اين حالت خارج شود و به صورت حرص و آز و يا بدتر از آن حسادت درآيد, انانيت مذموم و مورد نكوهش است . پس انسان داراي دو نفس است كه يكي از آنها را بايد از بين ببرد و با آن مبارزه كند كه پيروي نمودن از هواهاي شيطاني و نفساني است . اين صفت انسان را از حالت اعتدال خارج مي كند ; مانند مرحله دوم و سوم كه در بالا ذكر شد.
    به تعبير قرآن با نفس »اماره بالسوء« بايد مبارزه كرد ; يعني , با نفسي كه انسان را به بدي ها امر مي كند. جهاد اكبر همين است . اما نفسي كه موجب كرامت و عزت انسان است و او را از بدي ها وا مي دارد و يا به خوبي ها امر مي كند, مثل نفس لوامه و يا نفس مطمئنه ; بسيار خوب است و بايد آن را بزرگ شمرد. قرآن مي فرمايد: «و لله العزه و لرسوله و للمؤمنين ; عزت و بزرگواري مخصوص خدا و پيامبر و مؤمنان است» (منافقون، آيه 8).
    فرق غرور با بزرگ منشی (مناعت طبع)

    http://www.ayehayeentezar.com/galler...1235724085.gif


    خوشبختي يعني اينكه خداوند آنقدر عزيزت كند كه مايه آرامش ديگري شوي


  10. #7

    تاریخ عضویت
    جنسیت بهمن ۱۳۹۰
    نوشته
    593
    مورد تشکر
    733 پست
    حضور
    2 روز 23 ساعت 33 دقیقه
    دریافت
    0
    آپلود
    0
    گالری
    0



    فرق غرور با بزرگ منشی (مناعت طبع)

    به خاطر عزت نفس است كه امام حسين (ع ) مي فرمايد: »موت في عز خير من حياه في ذل ; مردن با عزت بهتر از زندگي با ذلت است «.
    اسلام به ما اجازه نداده است براي مبارزه با نفس و انانيت از حد اعتدال خارج شويم , به طوري كه مانند مرتاض هاي هندي به خود فشار آوريم و به اندك خوراك و خواب اكتفا نماييم و از لذت هاي دنيا كناره گيريم و يا مانند »ملامتيه « كه براي مبارزه با نفس , خودشان را پست مي پندارند و يا در انظار كارهاي پستي انجام مي دهند, تا مردم خيال كنند اينها انسان هاي بدي هستند و يا مانند ضعف گراها كه آن قدر قدرت خود را تضعيف مي كنند كه گويا كمال انسان را در ضعف مي دانند. همچون شاعر كه گفته است :
    نه آن مورم كه در پايم بمالند
    نه زنبورم كه از نيشم بنالند
    چگونه شكر اين نعمت گزارم

    كه زور مردم آزاري ندارم
    پس بايد از شيوه هاي صحيح جهت رفع صفت خودخواهي استفاده نمود كه عبارتند از:
    1- ضمن توجه به اين كه ما انسانيم و داراي كرامات انسانيت هستيم . در اين آيه شريفه تفكر نماييم : »قتل الانسان ما اكفره، من اي شيء خلقه، من نطفه خلقه فقدره، ثم السبيل يسره، ثم اماته فأقبره«, (عبس , آيات 17 - 21).
    2- ديگران را دوست بداريم و به آنها محبت كنيم , زيرا اگر انسان نسبت به بندگان خدا خوش گمان بود و با ديد مثبت به آنها نگريست و جنبه هاي خوب آنها را لحاظ كرد, اندك اندك نسبت به آنها محبت پيدا مي كند و دوست داشتن ديگران موجب مي شود انسان فقط خود را نبيند و از حالت خودخواهي او كاسته شود.
    3- واقع بينانه و به دور از افراط و تفريط به كاستي ها و ضعف ها و جهل هاي خود فكر كنيم .
    4- باور كنيم كه هرگونه عزت و ترقي مادي و معنوي ضمن اين كه به فعاليت ما بستگي دارد وابسته به اراده و خواست خداوند است و اعمال خودخواهي نه تنها به ترقي انسان كمك نمي كند, بلكه مي تواند در برانگيختن خشم خداوند مؤثر باشد و موجب ذلت و عدم موفقيت انسان در كارها گردد.
    5- به سنت مقابله به مثل كه توسط خداوند در عالم اجرا مي شود توجه كنيم و بدانيم اگر ما خودخواه بوده و به فكر ديگران نباشيم ناخودآگاه برخورد ديگران نيز در مقابل ما چنين خواهد شد كه مسلما منجر به تلخي زندگي و درماندگي در بسياري از امور مي گردد.
    6- عمل خودخواهان را بنگريم و ببينيم تا چه اندازه موجب انزجار و ناراحتي اطرافيان نسبت به آنها مي شود و از آن درس گيريم (ادب از كه آموختي از بي ادبان ).
    7- براي رفع اين صفت بد بسيار دعا و تضرع نموده و از خداوند مهربان بخواهيم تا در خودسازي كمكمان كند كه چه بسيار بيماري هاي جسمي و روحي با دعا و توسل علاج گشته اند.
    قبل از اين که تفاوت ميان تکبر و عزت نفس و اعتماد به نفس را بيان کنيم معنا و مفهوم اين اصطلاحات بايد روشن شود آنگاه به تفاوت آنها با يکديگر بپردازيم.

    تکبر: عبارت است از اين که آدمي خود را نسبت به ديگران بزرگ شمارد به جهت کمالي که در خود مي بيند، خواه آن کمال را داشته باشد يا نداشته باشد و خواه آن صفتي را که دارد و به آن مي بالد في الواقع هم کمال باشد يا نه.
    خودپسندي يعني اين که آدمي خود را بزرگ شمارد به جهت کمالي که در خود مي بيند خواه آن کمال در واقع وجود داشته باشد يا نه منتها در اينجا ديگر پاي غير در ميان نيست برخلاف تکبر که خود را نسبت به ديگران بزرگ مي بيند.
    اعتماد به نفس: يعني؛ علاوه بر اين که انسان خودش را مثبت ارزيابي مي کند و به اين باور هم رسيده است که توان کافي براي انجام کارهايش دارد و مي تواند از توانمندي هاي خود به خوبي در جهت نيل به اهدافش استفاده کند.
    به عبارت ديگر خود را باور کرده و توانمندي هاي خود را به صورت واقع بينانه ارزيابي مي کند و در هر شرايطي مي تواند از اين توانمندي ها به خوبي استفاده کند و هيچگاه شکست ها موجب تغيير اين باورها نسبت به خودش نمي شود بلکه شکست ها را به خوبي تحليل و سپس به عنوان سکوي پرش براي دستيابي به اهداف خود از آن استفاده مي کند.
    به نظر مي آيد اگر با دقت به معنا و مفهومي که براي اين اصطلاحات بيان شد، توجه کنيد به خوبي به تفاوت آنها پي خواهيد برد. اگر انساني خود را داراي کمالي مي داند و تصور مثبتي از خود دارد براي اين که دچار غرور نشود راه تواضع را بايد در پيش گيرد و هيچگاه به خود نبالد که من داراي چنين کمالي هستم بلکه از آن توانمندي يا از آن صفت کمال در راه صحيح استفاده کند بنابراين تکبر و غرور در مقابل تواضع است و راه درمان تکبر نيز فروتني کردن در مقابل ديگران است همواره سعي کنيد در سلام کردن از ديگران پيشي بگيريد و توقع اين که ديگران به شما سلام کنند نداشته باشيد، احترام به انسان هاي ديگر ولو از نظر سني و يا علمي از شما پايين تر باشد موجب مي شود که دندان تکبر از درون شما کنده شود و شاخ غرور بشکند. فکر کردن به نقص ها و عيوبي که داريد از حرارت غرور مي کاهد و شعله هاي تکبر را خاموش مي کند. اما عزت نفس در مقابل سبکي و رذالت است. عزت نفس امري پسنديده و مطلوب است و مؤمن بايد بر تقويت عزت نفس خود در مقابل گناه خود را حفظ کند و در تأمين نيازهاي خود هيچگاه در مقابل متمکنين و پول داران خود را خوار و ذليل نکند و مناعت طبع را پيشه خود سازد.
    فرق غرور با بزرگ منشی (مناعت طبع)

    براي آگاهي بيشتر ر.ک:
    - جامع السعادت، مهدي نراقي
    - گناهان کبيره، شهيد دستغيب شيرازي
    - تعليم و تربيت در اسلام، شهيد مطهري




    منبع : http://www.porseman.org/q/showq.aspx?id=7691



    http://www.ayehayeentezar.com/galler...1235724085.gif


    خوشبختي يعني اينكه خداوند آنقدر عزيزت كند كه مايه آرامش ديگري شوي


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

اشتراک گذاری

اشتراک گذاری

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
^

ورود

ورود