-
۱۳۸۹/۰۹/۲۳, ۱۱:۰۸ #11
- تاریخ عضویت
ارديبهشت ۱۳۸۸
- نوشته
- 363
- مورد تشکر
- 527 پست
- حضور
- 11 ساعت 15 دقیقه
- دریافت
- 0
- آپلود
- 0
- گالری
- 0
جالب است,اول نظرتان را ميگوييد سپس دلايلتان را!!!
انشاالله كه قبول داريد اين حضرات انسانهاي عادي مثل من وشما بوده اند
،ميدانيم كه در آن زمان قرآن و كليه امور نوشتاري اعراب بر روي پوست حيوانات تگاشته ميشده.
مطلبي كه در اينجا قابل توجه است,خوي فسادپذيري و نابودي اين الواح پوستي است.
حالا يك سوال:
چگونه پوست حيواني(بر فرض دباغي شده)طي23 سال از هرگونه گزندي در امان ميماند؟
اين پوستها در كجا قرار داشتند كه از دسترس هزاران حيوان موذي در امان بودند؟
آيا در آنزمان هيچكس,هيچكس قصد تخريب و يا نابودي آنها را نداشته؟
طبق همان اصل كه مسلمانان نيز انسانهاي كاملا عادي بودند,و داراي ذهني انساني و عادي,
پس اين احتمال چندان بيربط نيست اگر بگوييم كه:ممكن است حوادث روزمره/زندگاني بيرحم و امري به نام امرار معاش خلل كوچكي بر اين ذهن انساني وارد كرده.
و اين خلل منفذي شده براي ورود افكار شياطين!!!
ای مالک!
هرگز مگو که من مامورم و معذور و هرگز مگو که به من دستور داده اند,از خشم ملت بترس که نمونه ای از خشم خداوند است,از اجتماعات عمومی جلوگیری مکن,و بدان که از کشور ویران کسی خراج نمیگیرد.(امام علی ع)
-
تشکرها 2
-
۱۳۸۹/۰۹/۲۳, ۱۱:۳۵ #12
- تاریخ عضویت
بهمن ۱۳۸۹
- نوشته
- 1,826
- مورد تشکر
- 4,340 پست
- حضور
- 15 روز 18 ساعت 40 دقیقه
- دریافت
- 22
- آپلود
- 15
- گالری
- 0
با عرض سلام و ادب اولا قران را فقط روی پوست نمی نوشتند توضیح نوشت افزار در زمان پیامبرانواع نوشتافزار
اصحاب رسول خدا از نوع نوشتافزار سخن گفتهاند كه براي آشنايي و آگاهي بيشتر نخست به بررسي معناي هر يك ميپردازيم و به دنبال آن مستندات تاريخي و روايي هر عنوان را ميآوريم و آنها عبارتاند از:
1. عُسُب: شاخههاي پهن و محكم و بيبرگ درخت خرما.
خليل بن احمد فراهيدي ( م 175ق) از امامان اهل لغت چنين آورده است : العسب ، من النخل: جريدة مستقيمة دقيقة يكشط خوصها10. شاخه راست و محكم درخت خرما كه برگهاي آن تراشيده شده است.
مرحوم علامه علي اكبر دهخدا نيز آورده است: عسب جمع عسيب است، شاخههاي خرما بن كه راست و بي برگ باشد11.
بنابراين عُسُب عبارت است از شاخه پهن درختت خرما، يا به تعبير ديگر قسمت پهن برگ درخت خرما كه بر دور آن برگچههاي ريزي ميرويد. عربها با جدا كردن آن برگچهها از شاخه پهن در بسياري كارها از آن بهره ميجستند، از آن ميان: نوشتن پيماننامهها.
پيامبر(صلي الله عليه واله) و اصحاب كه دسترسيشان به كاغذ بسيار اندك بود، از شاخههاي درخت خرما براي نگارش استفاده ميكردند. روايات متعددي اين مطلب را ثابت ميكند، از جمله:
زيد بن ثابت ميگويد: فجعلت اتتلع القرآن من العُسُب12. من قران را از شاخه بنهاي خرما ( كه پهن و بيبرگ بود) ، دنبال و جستوجو ميكردم.
2. جرائد النخل: شاخههاي خرما.
فراهيدي آورده است: الجريدة : سعفة رطبة جرد عنها خوصها كما يقشأ ( يقشر) الورق عن القَضيب13. شاخه تازه درخت خرما كه برگهاي آن چيده شده باشد همانگونه كه برگها از تركهها كنده ميشود.
عنوان جرايد النخل در حقيقت به همان معناي عُسُب است. پس ميتوان ادعا كرد كه اين مورد با مورد اول يكي است ، لكن چون در روايات عنواني مستقل آمده است، ما نيز آن را مستقل آورديم.
عياشي در تفسير خود چنين روايت كرده است، علي (علیه السلام) فرمود: رسول خدا وصيت فرمود: هنگامي كه آن حضرت را در آرامگاهش جاي دادم از خانهام خارج نشوم تا كتاب خدا را فراهم آورم. همانا كتاب خدا در شاخه بنهاي خرما و ( استخوان) شانههاي شتران بود14.
3. لِخافْ : سنگ سفيد نازك ( و پهن ).
فراهيدي ميگويد: اللخاف : واحدتها لخفة ، وهي حجارة بيض دقاق 15. لخاف مفردش لخفة است و آن عبارت است از سنگ سفيد نازك.
بخاري از زيد بن ثابت نقل ميكند: فتتبعت القرآن اجمعه من العسب و اللخاف و صدور الرجال 16.همه قرآن را از ميان شاخه بنهاي خرما و صفحههاي سنگ سفيد و نازك و ... جز آن جستوجو كردم و فراهم آوردم. ابن اثير در نهاية نيز روايتي مشابه آورده است17.
4. رُقاع: جمع رقعة ، تكه پوست يا تكه كاغذ.
ابن منظور در لسان العرب آورده است: والرقعة ، ما رقع به وجمعها رقع و رقاع والرقعة واحدة الرقاع التي تكتب18. رقعة مفرد است و جمع آن رقاع است. عبارت ازچيزي است كه بر آن نوشته ميشود.
روايت است از زيد بن ثابت كه گفته است : كنا عند رسول الله نؤلق القرآن من الرقاع19. خدمت پيامبر (صلي الله عليه واله) بوديم و قرآن را از قطعههاي كاغذ ( يا پوست ) گرد آورديم.
5. اقتاب: جهاز شتر ( چوبهايي كه بركوهان شتر ميگذارند).
از جمله ابزارهايي كه در دسترس افراد بود و در هنگام اضطرار و فوت وقت ، برآن مينوشتند چوبهايي بود كه به صورت جهاز ( پالان) بر روي كوهان شتر جاي ميدادند.
دهخدا نيز اقتاب را چنين معنا كرده است: پالان شتر است. پالان خرد به اندازه كوهان شتر، اكاف هم گويند20. در روايت زيد بن ثابت آمده است كه قرآن را از جهاز شتران جمعآوري كرديم21.
6. قطع الاديم: تكههاي چرم (پوست دباغي شده سرخ رنگ)
از نوشتافزارهاي رايج در قديم در ميان اقوام مختلف ، تكههاي پوست بوده است. اينك در موزههاي مختلف دنيا نوشتهاي تاريخي بر روي پوست حيوانات فراوان يافت ميشود. در عصر نزول قرآن از جمله وسايلي كه براي نگارش به كار ميرفت پوستاي دباغي شده سرخ يا قهوهاي رنگ بود. پيامبر(صلي الله عليه واله) و كاتبان وحي در امر نگارش به كار ميرفت پوستهاي دباغي شده سرخ يا قهوهاي رنگ بود. پيامبر(صلي الله عليه واله) و كاتبان وحي در امر نگارش قرآن از اين وسيله فراوان بهره برده اند.
اديم را در لغت چنين معنا كردهاند:
فراهيدي ميگويد: و اديم كل شيء ظاهر جلده ، وادمة الارض وجهها و قيل سمي آدم(علیه السلام) لانه خلق من ادمة الارض و قيل : بل من ادمة جعلت فيه22.
ظاهر پوست هرچيزي را اديم گويند. و رويه زمين را نيز ادمة گويند. گفته شده است آدم(علیه السلام) به اين نام ناميده شد، زيرا از رويه زمين ( خاك رويه زمين) بود.
درروايت زيد بن ثابت است: فتتبعت القرآن اجمعه من العسب و ... و قطع الاديم23. و قرآن را از قطعههاي چرم دباغي شده (سرخ رنگ) گرد آوردم.
7. حرير: پارچه ابريشمي.
ازجمله وسايلي كه گاه براي نوشتن به كار ميرفت، پارچهاي ابريشمي ( حرير) بود كه از نازكي و لطافت خاصي برخوردار بود. استفاده از اين وسيله ، هنگامي بود كه به وسايل ديگر دسترسي نبود.
لسان العرب در معناي حرير ميگويد: ثياب من ابريشم . والحريرة واحدة الحرير من الثياب24. جامهاي از ابريشم را حرير گويند. مفرد آن حريره است. در فارسي نيز جامه ابريشمين را حرير گويند25.
در روايت از امام صادق (علیه السلام) است كه فرمود: رسول خدا(صلي الله عليه واله) به علي(علیه السلام) فرمود:اي علي، همانا قرآن ، پشت بستر من در ميان صحيفهها و حرير و كاغذهاست. آن را بگيريد و گردآوري كنيد. ضايع نكنيد ( از بين مبريد) چنانكه يهودان تورات را ضايع كردند. علي (علیه السلام) از اين مأموريت شگفته شد. پس تمامي قرآن را در ميان جامهاي زرد جمع كرد و بر آن مهر نهاد26.
8. صحف: برگها، ورقهايي كه بر آن نوشته ميشود
صحف را در لغت جمع صحيفه دانند. به معناي ورق و برگ ازهرچيز كه بر آن نويسند. راغب در مفردات گويد: الصحيفة ، المبسوط من الشيء و الصحيفة، التي يكتب فيها و جمعها صحائف و صحف و المصحف ما جعل جامعاً للصحف الكمتوبة و جمعه مصاحف27. هر چيز پهن را صحيفه گويند. صحيفه چيزي است كه برآن نويسنده وجمعش صحايف و صحف است. و مصحف جامع برگهاي نوشته شده را گويند وجمع آن مصاحف است.
در روايت امام صادق (علیه السلام) از رسول خدا(صلي الله عليه واله) آمده است: قرآن در صحف ( برگهاي نوشته شده ) بود كه علي (علیه السلام) مأموريت يافت آنها را گردآوري كند28.
9. اضلاع: استخوانهاي صاف دنده ( مخصوصاً استخوانهاي دنده شتر كه درشت و پهن است.)
لسان العرب ميگويد: الضلع و الضلع ، لغتان : محنية الجنب ، و الجمع اضلع و اضالع و اضلاع و ضلوع. و ضلوع كل انسان اربع و عشرون ضلعاً29. ضلع: كماني پهلو را گويند (دنده) و جمع آن اضلع و اضالع و اضلاع وضلوع است. هر انساني بيستوچهار دنده و جمع آن اضلاع و ضلوع30.
در روايت زيد بن ثابت آمده است كه قرآن را از ميان چنين و چنان و ... و استخوانهاي دنده، گردآوري كردم31.
10. قرطاس: كاغذ.
يكي از ابزارهاي رايج در نگارش ، ميان اقوام و ملتهاي گوناگون در عصر نزول، كاغذ بود. در آن زمان كاغذ در هندوستان ساخته ميشد و حجاز هم مركز تجارت بود و با اين كالاي تجاري كه به شام ، يمن و روم ميرفت، آشنا بودند و از آن استفاده ميكردند. بنابراين از همان آغاز نزول وحي دسترسي به اين وسيله فراهم بود ، اگرچه به لحاظ وارداتي بودن آن و شايد بالا بودن قيمت، چندان فراوان نبوده كه هرگاه بخواهند و هر اندازه بخواهند، فراهم آورند.
11. قضم: پوست سپيد رنگ ( قضيم).
قضم يا قضيم ، پوست سفيد رنگ با ارزشي بوده است كه گاه جزء وسايل زينتي زنان هم جاي ميگرفته است. از اين پوست در نگارش و پيماننامهها و نامهنگاريهاي مهم نيز استفاده ميكردند. كاتبان وحي از اين وسيله در امر نگارش آيات قرآن استفاده ميبردند. قضم را در لغت چنين معنا كردهاند.
فراهيدي گويد: القضيم: الصحف البيض32. برگهاي سپيد.
دهخدا نيز به معناي: چرم سپيد كه برآن نويسنده ، آورده است33.
در روايت از زهري نقل است كه: قبض رسول الله و القرآن في العسب و القضم 34.
پيامبر خدا(صلي الله عليه واله) از دنيا رفت و در اين هنگام قرآن در شاخه بنهاي خرما و پوستهاي سپيد رنگ جاي داشت.
ادامه دارد
-
تشکرها 3
-
۱۳۸۹/۰۹/۲۳, ۱۱:۳۵ #13
- تاریخ عضویت
بهمن ۱۳۸۹
- نوشته
- 1,826
- مورد تشکر
- 4,340 پست
- حضور
- 15 روز 18 ساعت 40 دقیقه
- دریافت
- 22
- آپلود
- 15
- گالری
- 0
12. اكتاف: استخوان شانهها.
از ابزارهاي نگارش درگذشته ، استخوان شانههاي گوسفندان و اشتران و گاوان بوده است. اين دو استخوان به لحاظ پهني و استحكام وسيله مناسبي براي نگارش بود، آن هم در شرايطي كه كاغذ و يا پوست آماده نبود.
فراهيدي در معناي كتف آورده است: عظم عريض خلف المنكب. تؤنث و تجمع ( علي) اكتاف35. استخوان پهن پشت شانه است كه تثنيه است و جمع آن اكتاف ميآيد.
در روايت عياشي از علي(علیه السلام) است كه فرمود: همانا رسول خدا(صلي الله عليه واله) مرا وصيت فرمود: هنگامي كه آن حضرت را در قبرش گذاشتم ، از خانهام خارج نشوم ، تا كتاب خدا را گرد آورم. همانا كتاب خدا ( قرآن) در شاخه بنهاي خرما و استخوان شانهها اشتران بود36.
در روايت بخاري آمده است : هنگامي كه آيه لايستوي القاعدون من المؤمنين نازل شد ، پيامبر ( ص) فرمودند: زيد ( بن ثابت) را بخوانيد و بگوييد: لوح و دوات و شانهاي بياورد . سپس ( به زيد بن ثابت) فرمود: بنويس:لايستوي القاعدون الي آخرها37.
13. كرانيف: بيخ شاخه خرما كه پس از بريدن بر درخت بماند.
ابن منظور در لسان لعرب گويد: كرانيف : اصل شاخهاي است كه بر تنه درخت خرما باقي ميماند. آن چه از شاخه درخت خرما قطع ميشود، بدان كرب گويند. مفرد آن كرنافه است. برخي گفتهاند: كرانيف اصل شاخه خرما كه درشت و پهن است و هرگاه خشك شود، مانند استخوان شانه شتر شود. در حديث زهري آمده است: قرآن در بن شاخههاي خرما جاي داشت38.
تفسير طبري روايتي از زهري نقل كرده است: قبض النبي(صلي الله عليه واله) ولم يكن القرآن جمع و انما في الكرانيف و العسب39. پيامبراز دنيا رفت و قرآن گردآوري نشده بود. همانا قرآن در بيخ شاخه نخل و شاخه بنها جاي داشت.
دهخدا نيز كرانيف را چنين معنا كرده است: بيخ شاخ خرما كه پس از بريدن بر تنه ماند40.
14. لوح: صفحه پهن از چوب يا هرچه كه برآن نويسند.
راغب در مفردات گويد: اللوح واحد الواح ، السفينة و ما يكتب فيه من الخشب و غيره41.
لوح مفرد الواح است كه به معناي كشتي است. آنچه بدان نويسند ، از چوب يا غير آن.
در روايت بخاري از براء آمد كه پيامبر (صلي الله عليه واله) امر فرمود زيد را بگويند بيايد ولوح و دوات و كتف همراه بياورد42.
يادآوري اين نكته لازم است كه استفاده از ابزارهاي نگارش برحسب امكان دسترسي بوده است. يعني تا كاغذ و پوست در دسترس بود، از استخوان شانه و دنده و شاخه بنهاي خرما يا چوبهاي جهاز شتران براي نگارش استفاده نميكردند. آري در مواقعي كه آيات الهي نازل ميشد و پيامبر (صلي الله عليه واله) به تلاوت آنها ميپرداخت ، هركس ( از كاتبان وحي ) هر نوشتافزاري را در دسترس داشت به نگارش آيات ميپرداخت.
ادامه دارد...
ویرایش توسط محمد : ۱۳۸۹/۰۹/۲۳ در ساعت ۱۱:۵۳
-
تشکرها 3
-
۱۳۸۹/۰۹/۲۳, ۱۱:۳۸ #14
- تاریخ عضویت
بهمن ۱۳۸۹
- نوشته
- 1,826
- مورد تشکر
- 4,340 پست
- حضور
- 15 روز 18 ساعت 40 دقیقه
- دریافت
- 22
- آپلود
- 15
- گالری
- 0
به همین دلیل بسنده میکنم در رد نظرات موافقان تحریف قران.
با عرض معذرت از طولانی شدن مطلب.
ویرایش توسط محمد : ۱۳۸۹/۰۹/۲۳ در ساعت ۱۱:۵۱
-
تشکرها 2
-
۱۳۸۹/۰۹/۲۳, ۱۶:۰۱ #15
- تاریخ عضویت
اسفند ۱۳۸۸
- نوشته
- 974
- مورد تشکر
- 1,077 پست
- حضور
- 1 روز 6 ساعت 49 دقیقه
- دریافت
- 2
- آپلود
- 0
- گالری
- 0
سلام بر جناب پاسخگوی قرانی
محدود کردن علمای شیعه که معتقد به تحریف قران هستند به تنها محدث نوری نادیده انگاشتن مسلمات تاریخی است. علمای زیر نیز که از اعاظم و اکابر مذهب شیعه هستند معتقد به تحریف قران هستند :
نعمت الله جزایری در کتاب (الانوار النعمانیه)
علی بن ابراهیم قمی در کتاب (تفسیر قمی)
محمد باقر مجلسی در کتاب (مرآة العقول من شرح أخبار آل الرسول)
حاج میرزا حبیب الله هاشمی خوئی در کتاب (منهاج البراعة فی شرح نهج البلاغة)
ابو منصور احمد بن منصور طبرسی در کتاب (الاحتجاج)
نوری طبرسی در کتاب (فصل الخطاب)
محمد بن مرتضی کاشانی ملقب به فیض کاشانی در کتاب (تفسیر صافی)
میثم بحرانی در کتاب (شرح نهج البلاغه)
یوسف بحرانی در کتاب (الدرر النجفیه)
سید عدنان بحرانی در کتاب (مشارق الشموس الدریة)
سلطان محمد بن حیدر خراسانی در کتاب (تفسیر بیان السعادة فی مقامات العبادة)
ابوالحسن عاملی در کتاب (مرآة الانوار و مشکاه الاسرار)
محمد بن نعمان (شیخ مفید) در کتاب (مسائل السروریه)
محمد بن حسن الصفار در کتاب (بصائر الدرجات)
سیدعبدالله شبر در کتاب (منیة المحصلین فی حقیقة طریقة المجتهدین )
محمد بن ابراهیم نعمانی
سعد بن عبدالله قمی در کتاب (ناسخ القرآن و منسوخه)
سید علی بن احمد کوفی در کتاب (بدع المحدثة)
محمد بن مسعود عیاشی در کتاب (تفسیر عیاشی)
شیخ فرات بن ابراهیم کوفی
محمد بن عباس ماهیار
ابو سهل اسماعیل بن علی بن اسحاق بن ابی سهل بن نوبخت
شیخ متکلم و فیلسوف ابو محمد حسن بن موسی
ابو اسحاق ابراهیم بن نوبخت
اسحاق الکاتب
حاجب بن اللیث بن سراج
شیخ فضل بن شاذان، در کتاب (الایضاح)
شیخ محمد بن الحسن شیبانی در کتاب (تفسیرنهج البیان عن کشف معانی القرآن)
-
تشکرها 2
-
۱۳۸۹/۰۹/۲۳, ۱۷:۴۹ #16
- تاریخ عضویت
اسفند ۱۳۸۸
- نوشته
- 974
- مورد تشکر
- 1,077 پست
- حضور
- 1 روز 6 ساعت 49 دقیقه
- دریافت
- 2
- آپلود
- 0
- گالری
- 0
سلام بر جناب پاسخگوی قرانی
چرا برخی از علمای شیعه معتقد به تحریف قران هستند؟
به نظر می رسد به علت عدم موفقیت در جلب سنی ها با جعل احادیث پیرامون برخی آیات قرانی و نسبت دادن این آیات به امامان این علما این ایده را ساخته و پرداخته اند. البته شایان ذکر است که سنی ها نیز کم یا بیش از صراط مستقیم الله منحرف شده اند و هر دو فرقه در دام احادیث خودساخته گرفتار آمده اند.
برخی از آیاتی که به زعم این علما تحریف شده است :
آیه 110 سوره آل عمران : كُنْتُمْ خَيْرَ أُمَّةٍ ( أَئِمَّةً ) أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ تَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ لَوْ آمَنَ أَهْلُ الْكِتابِ لَكانَ خَيْراً لَهُمْ مِنْهُمُ الْمُؤْمِنُونَ وَ أَكْثَرُهُمُ الْفاسِقُون
آیه 166 سوره النساء : لكِنِ اللَّهُ يَشْهَدُ بِما أَنْزَلَ إِلَيْكَ فی علی أَنْزَلَهُ بِعِلْمِهِ وَ الْمَلائِكَةُ يَشْهَدُونَ وَ كَفى بِاللَّهِ شَهيداً
آیه 67 سوره المائده : يا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ فی علی وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَ اللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ لا يَهْدِي الْقَوْمَ الْكافِرينَ و قول خداوند
آیه 168 سوره النساء : إِنَّ الَّذينَ كَفَرُوا وَ ظَلَمُوا آل محمد حقهم لَمْ يَكُنِ اللَّهُ لِيَغْفِرَ لَهُمْ وَ لا لِيَهْدِيَهُمْ طَريقاً
آیه 227 سوره الشعراء : إِلاَّ الَّذينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ وَ ذَكَرُوا اللَّهَ كَثيراً وَ انْتَصَرُوا مِنْ بَعْدِ ما ظُلِمُوا وَ سَيَعْلَمُ الَّذينَ ظَلَمُوا آل محمد حقهم أَيَّ مُنْقَلَبٍ يَنْقَلِبُون
-
تشکرها 2
-
۱۳۸۹/۰۹/۲۳, ۱۸:۰۷ #17
- تاریخ عضویت
دي ۱۳۸۸
- نوشته
- 1,775
- مورد تشکر
- 6,873 پست
- حضور
- 6 روز 6 ساعت 7 دقیقه
- دریافت
- 8
- آپلود
- 0
- گالری
-
7
با سلام خدمت همه دوستان
نکته اي را به بيان جناب پاسخگوي قرآني اضافه کنم.
قرآن اگر بمانند هر متن قديمي ديگري پشتوانه إلهي و تضمين قطعي بر عدم تحريف نمي داشت، گرفتار کمي و زيادي ميشد، مثلا:
ديوان حافظي که حدود هفت قرن از آن گذشته تغييراتي عمدتا سهوي در آن بوجود آمده که شاهدش وجود نسخههاي مختلف ميباشد، در اين باره دکتر محمدرضا شفيعي کدکني تحقيقات جالبي نموده است، عرض شد عمدتا سهوي زيرا حافظ دشمن نداشته تا سعي در تحريف متن نمايد در حالي که قرآن از ابتداي نزول و ظهورش تاکنون دشمناني سرسخت با انگيزههائي بسيار بسيار قوي و فراوان داشته است، خب اگر قرآن يک متن عادي بود حتما حتما تغييرات در آن رخ ميداد و نسخههاي گوناگون و مختلف آن در جاي جاي دنيا وجود داشت مثلا بايد کسي يافت ميشد که بگويد فلان نسخه قرآن نزد من است که سوره احزابش 80 آيه دارد يا سوره بقرهاش 300 آيه دارد يا سوره ...، در حالي که چنين گزارشاتي حتي به دروغ نيز وجود ندارد، توضيحات بيشتر را در تاپيک جداگانه به نام
تک نسخه بودن قرآن روشنترين دليل اعجاز
داده شده است.
با توجه به مطالب آن تاپیک سؤالی بود در خدمتیم.
ضمنا با اینکه میدانیم و میدانید اغلب علماء اسلامی قائل به تحریف نیستند، تمرکز روی این نکته که چرا بعضی از علماء قائل به تحریف شدند انحراف تاپیک را به دنبال دارد، چراکه سؤال از دلائل عدم تحریف بود که بیان شد.
ویرایش توسط صالح : ۱۳۸۹/۰۹/۲۳ در ساعت ۱۸:۱۲
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و العن أعدائهم اجمعین
-
تشکرها 4
-
۱۳۸۹/۰۹/۲۶, ۱۵:۰۹ #18
- تاریخ عضویت
تير ۱۳۸۹
- نوشته
- 2,764
- مورد تشکر
- 6,862 پست
- حضور
- 15 روز 10 ساعت 21 دقیقه
- دریافت
- 3
- آپلود
- 0
- گالری
-
2
استناد آگاهانه = نقد منصفانه
سلام به همه دوستان و کاربران عزیز،
با اجازه پاسخگوی محترم قرآنی چند نکته در باره این پست جناب لاچینی عرض می کنم.
جناب لاچینی عزیز، وقتی می خواهید سخنی به کسی استناد دهید، لطف کنید با دادن آدرس دقیق مطلب، خواننده را راهنمایی نمایید (صرف نام بردن یک کتاب چند جلدی و استناد یک قول به نویسنده آن که نشد آدرس!) ؛
لطفا جلد و صفحات کتابها را درج نمایید تا مطالب شما قابل استناد و پیگیری باشد. انتظار ندارید که مخاطب، 5 جلد تفسیر صافی (که بیشتر جلدها هم بیش از 400 صفحه است) را مطالعه کند تا به درستی یا نادرستی استناد شما به فیض کاشانی واقف شود!
اتفاقا در مورد برخی از این بزرگان استنادهای نادرستی داده اید!از جمله افراد نامبرده شمااست، در حالیکه ایشان در مقدمه کتابی که مورد استناد شماست یعنی تفسیر صافی، در جلد اول، (مقدمه ششم) صفحه 51 و نیز در کتاب روایی اش یعنی وافی، جلد 2، صفحه 273 و 274 قول به تحریف قرآن را رد می کند.
به عنوان نمونه:
از جمله افراد نامبرده شمااست، درحالیکه ایشان در کتاب پرارج خود «اوائل المقالات» ، صفحه 54 تا 56 قول به تحریف قرآن را رد می کند.
حال که سخن به اینجا کشید بد نیست نیم نگاهی هم به نظر برخی از بزرگان و محققان اهل سنت درباره این اتهام به امامیه و نیز نظر علامه بزرگ شیعه در این باب داشته باشیم.
ویرایش توسط صدیقین : ۱۳۸۹/۰۹/۲۶ در ساعت ۲۳:۰۳
وَ مَنْ يُطِعِ اللَّهَ وَ الرَّسُولَ فَأُولئِكَ مَعَ الَّذينَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ مِنَ النَّبِيِّينَ وَ الصِّدِّيقينَ وَ الشُّهَداءِ وَ الصَّالِحينَ وَ حَسُنَ أُولئِكَ رَفيقاً (نساء/69)
و كسى كه خدا و پيامبر را اطاعت كند، همنشين كسانى خواهد بود كه خدا، نعمت خود را بر آنان تمام كرده از پيامبران و صدّيقان و شهدا و صالحان و آنها رفيق هاى خوبى هستند
-
تشکرها 4
-
۱۳۸۹/۰۹/۲۶, ۱۵:۱۴ #19
- تاریخ عضویت
تير ۱۳۸۹
- نوشته
- 2,764
- مورد تشکر
- 6,862 پست
- حضور
- 15 روز 10 ساعت 21 دقیقه
- دریافت
- 3
- آپلود
- 0
- گالری
-
2
نظر برخی از بزرگان و محققان اهل سنت درباره اتهام نسبت تحریف به امامیه
بسیاری از علمای بزرگ اهل سنت که منصفانه مسأله تحریف را بررسی نموده اند، شیعه امامیه را از این تهمت مبرّا دانسته اند. اولین کسی (از علمای بزرگ اهل سنت) که به این مطلب تصریح نموده، ابوالحسن علی بن اسماعیل اشعری (متوفای 324)، است. ایشان شیخ اشاعره و بنیان گذار مکتب اشعری است که جهان تسنن، امروزه پیرو این مکتب است.
او در این زمینه می گوید:شیعه امامیه دو دسته اند: یک دسته کوته نظران ظاهربین که فاقد اندیشه اند و در مسایل دینی دارای نظر و آرای عمیق نیستند. اینان قائل به تحریف در جهت نقص برخی کلمات بوده اند و دلیل آنان روایاتی است که در نزد محققین طائفه فاقد اعتبار است؛ ولی همین دسته نسبت به وقوع زیادتی در قرآن، به کلی منکرند و می گویند: هرگز در قرآن زیادتی رخ نداده.
دسته دوم، محققین و صاحبان ِ نظر و اجتهادند که هر دو جهت وقوع زیادت و وقوع نقصان در قرآن را منکرند و می گویند: قرآن همچنان که بر پیامبر اکرم نازل شده، تا کنون دست نخورده است و از گزند تحریف به طور مطلق در امان مانده و زیادت و نقص و تبدیل و تغییری در آن رخ نداده است. (ر.ک: ابوالحسن علی بن اسماعیل اشعری، مقالات الاسلامیین،ج1/ص119 و 120 و صیانة القرآن من التحریف/ص79 تا 81)
علامه شیخ رحمت الله هندی دهلوی در کتاب نفیس خود «اظهار الحق» (ج2/ص206 تا 209) به تفصیل درباره رد این تهمت به شیعه و نزاهت شیعه از قول به تحریف سخن گفته است.
استاد معاصر، محمد عبدالله درّار در کتاب پرارج خود «المدخل الی القرآن الکریم» (ص39و40) با دفاع از شیعه، ساحت آنان را از این اتهام مبرّا دانسته است.
استاد شیخ محمد محمد مدنی، رئیس دانشکده الهیات دانشگاه الازهر در «رسالة الاسلام» (شماره 44/ص382تا385) به تفصیل و استشهاد فراوان از مواضع شیعه دفاع کرده و این اتهام به شیعه را نسبت ظالمانه دانسته است.
در ادامه نظر علمای امامیه درباره عدم تحریف قرآن کریم ذکر می شود.
ویرایش توسط صدیقین : ۱۳۸۹/۰۹/۲۶ در ساعت ۱۵:۱۶
وَ مَنْ يُطِعِ اللَّهَ وَ الرَّسُولَ فَأُولئِكَ مَعَ الَّذينَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ مِنَ النَّبِيِّينَ وَ الصِّدِّيقينَ وَ الشُّهَداءِ وَ الصَّالِحينَ وَ حَسُنَ أُولئِكَ رَفيقاً (نساء/69)
و كسى كه خدا و پيامبر را اطاعت كند، همنشين كسانى خواهد بود كه خدا، نعمت خود را بر آنان تمام كرده از پيامبران و صدّيقان و شهدا و صالحان و آنها رفيق هاى خوبى هستند
-
تشکرها 4
-
۱۳۸۹/۰۹/۲۶, ۱۵:۲۰ #20
- تاریخ عضویت
تير ۱۳۸۹
- نوشته
- 2,764
- مورد تشکر
- 6,862 پست
- حضور
- 15 روز 10 ساعت 21 دقیقه
- دریافت
- 3
- آپلود
- 0
- گالری
-
2
نظر علمای بزرگ شیعه درباره عدم تحریف قرآن (چه از نظر نقص و چه از نظر زیادت)
علمای بزرگ شیعه هیچگاه قایل به تحریف قرآن نبوده و آنچه به آنان نسبت داده می شود کذب محض است. البته ناگفته نماند که برخی اخباریون افراطی (که در زمره شاخصین علمای شیعه قرار نگرفته اند) در این زمینه مطالبی نگاشته اند که نباید به حساب عموم شیعه گذاشت.
اگر بخواهیم علمای بزرگ امامیه را به دو دسته محققین و محدثین تقسیم کنیم، باید بگوییم محققین از روز نخست تا کنون، بالاتفاق شبهه تحریف را مردود شمرده اند و محدثین نیز از دوران رئیس المحدثین ابوجعفر صدوق تا زمان خاتم المحدثین شیخ حرّ عاملی و نیز محدث کاشانی، همه بالاتفاق منکر تحریف در قرآن بوده اند.
تنها از سده یازدهم گروهی به نام اخباریون که به نوعی جایگزین محدثین شدند، مسأله مسأله تحریف را مطرح ساختند و این قائله را برپا نمودند! (بنابراین نباید کسی این نظر نادرست را به همه شیعیان نسبت دهد.)
نقل آرای همه این بزرگان موجب طولانی شدن مبحث می شود؛ علاوه اینکه نگارش همه آنها طولانی و مشکل است لذا برای اطلاع از آرای بزرگان شیعه در رد تحریف قرآن کریم (هم از جهت نقص و هم از جهت زیادت) آدرس کتابهای ایشان درج می شود. لطفا مراجعه و مطالعه فرمایید:
1- ابوجعفر محمد بن علی بن الحسین بن بابویه صدوق (م 381) در رساله اعتقادات (ر.ک: اعتقادات شیخ صدوق همراه با شرح باب حادی عشر/ص93 و94)2- محمد بن محمد بن نعمان، معروف به شیخ مفید (م413)/اوائل المقالات/ص54تا563- ابوجعفر محمد بن الحسن الطوسی (م460)/تفسیر تبیان/ج1/مقدمه/ص34- ابومنصور حسن بن یوسف المطهر، مشهور به علامه حلی (م726)/أجوبة المسائل المهناویّة/ص121/مسأله135- ابوعلی فضل بن حسن طبرسی (م548)/تفسیر مجمع البیان/ج1/ص156- محقق ثانی، شیخ عبدالعلی کرکی (م940)/در رساله ای که به همین منظور نوشته، طبق نقل سید محسن اعرجی در کتاب اصولی خود: شرح وافیه (نسخه خطی)7- محقق اردبیلی (م993)/مجمع الفائدة/ج2/ص2188- محمد محسن فیض کاشانی (م1090)/مقدمه ششم تفسیر صافی و علم الیقین/ج1/ص51 و نیز در کتاب روایی خود «الوافی»/ج2/ص273و2749- شیخ حرّ عاملی (م1104)/در رساله فارسی که به همین منظور نوشته، طبق نقل شیخ رحمت الله دهلوی در کتاب پرارج خود، اظهار الحق/ج2/ص208 و نقل سید شرف الدین در الفصول المهمة/ص16610- شیخ جعفر کاشف الغطاء (م1228)/کشف الغطاء و رسالة الحق المبین/ص1111-علامه شیخ محمد جواد بلاغی (م1353)/آلاء الرحمان/ج1/ص25تا2712- شیخ محمد حسین آل کاشف الغطاء (م1373)/أصل الشیعة و أصولها/ص13313-سید محسن امین (م1371)/أعیان الشیعة/ج1/ص4114-سید شرف الدین عاملی (م1381)/الفصول المهمة/ص163 و نیز در کتاب ردیه خود بر مسایل موسی جارالله/ص2815- شیخ عبدالحسین تبریزی معروف به علامه امینی/الغدیر/ج3/ص10116- سید ابوالقاسم خویی/تفسیر البیان/(مقدمه)ص215تا25817- علامه طباطبایی/تفسیر المیزان/ج12/ص106تا13718- امام خمینی/تهذیب الاصول/ج2/ص165 و انوار الهدایة (شرح کفایة الاصول)/ج1/ص245
ویرایش توسط صدیقین : ۱۳۸۹/۰۹/۲۶ در ساعت ۲۳:۰۳
وَ مَنْ يُطِعِ اللَّهَ وَ الرَّسُولَ فَأُولئِكَ مَعَ الَّذينَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ مِنَ النَّبِيِّينَ وَ الصِّدِّيقينَ وَ الشُّهَداءِ وَ الصَّالِحينَ وَ حَسُنَ أُولئِكَ رَفيقاً (نساء/69)
و كسى كه خدا و پيامبر را اطاعت كند، همنشين كسانى خواهد بود كه خدا، نعمت خود را بر آنان تمام كرده از پيامبران و صدّيقان و شهدا و صالحان و آنها رفيق هاى خوبى هستند
-
تشکرها 4
اطلاعات موضوع
کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
اشتراک گذاری