-
۱۳۸۷/۰۳/۰۳, ۲۳:۰۲ #1
- تاریخ عضویت
اسفند ۱۳۸۵
- نوشته
- 1,799
- مورد تشکر
- 3,021 پست
- حضور
- نامشخص
- دریافت
- 0
- آپلود
- 0
- گالری
-
18
توشه ای از زندگی فخر زنان عالم
بنام خدا
کلام اول::::
از سوره هاى نازل شده در شأن حضرت زهرا(س) سوره (دهر) و (کوثر) را مى توان نام برد . و نزديک به 30 آيه در شأن ايشان تأويل شده است که بعضى از آنها عبارتند از :
1 . آيه تطهير : «إنّما يريد الله ليذهب عنکم الرّجس أهل البيت ويطهّرکم تطهيراً» (احزاب ، 33)
2 . آيه مودّت : «قل لا أسئلکم عليه أجراً إلاّ المودّة فى القربى » (شورى ، 23)
3 . آيه مباهله : «قل تعالوا ندع أَبناءَنا وَأَبناءَکُم وَنساءَنا ونساءَکم وأنفسنا وأنفسکم ثمّ نبتهل فنجعل لعنت الله عَلى الکـذبين » (آل عمران ، 61) .
4 . «إنّا أنزلنـهُ فى ليلة مبـرکة إنّا کنّا منذرين » (دخان ، 3)
5 . «إنّا أنزلنـهُ فى ليلة القدر» (قدر ، 1) . مراد از «ليلة » در اين دو آيه ، حضرت فاطمه(س)است .
رباحين الشريعه ، ج 1 ، ص 152
ویرایش توسط meshkaat : ۱۳۸۷/۰۳/۱۳ در ساعت ۱۷:۲۸
-
تشکرها 2
-
۱۳۸۷/۰۳/۰۳, ۲۳:۰۵ #2
- تاریخ عضویت
اسفند ۱۳۸۵
- نوشته
- 1,799
- مورد تشکر
- 3,021 پست
- حضور
- نامشخص
- دریافت
- 0
- آپلود
- 0
- گالری
-
18
نام ها و القاب حضرت زهرا(س)در قرآن
سخن دوم:
از بين نام ها و القاب حضرت زهرا(س) ، کلمات : صديقه ، مبارکه ، زکيه ، راضيه و مرضيه در قرآن آمده است :«وَأُمُّهُ صِدِّيقَةٌ» (مائده ، 75) ، «شَجَرَة مُّبَـرَکَة زَيْتُونَة» (نور ، 35) ، «قَالَ أَقَتَلْتَ نَفْسًا زَکِيَّة» (کهف ، 74) و «ارْجِعِى إِلَى رَبِّکِ رَاضِيَةً مَّرْضِيَّةً» (فجر ، 28)
-
تشکرها 2
-
۱۳۸۷/۰۳/۰۵, ۰۰:۱۰ #3
- تاریخ عضویت
اسفند ۱۳۸۵
- نوشته
- 1,799
- مورد تشکر
- 3,021 پست
- حضور
- نامشخص
- دریافت
- 0
- آپلود
- 0
- گالری
-
18
بهشت زیر پای مادران است
در حديثى مى خوانيم : جوانى مى گويد نزد پيامبر(ص) براى شرکت در جهاد (آن جا که جهاد واجب عينى نبود) رفتم ، تا درباره جهاد با ايشان مشورت کنم پيامبر(ص) فرمود : «ألک والدة قلت نعم قال اذهب فاکرمها فإنّ الجنّة تحت رجليها; آيا مادرى دارى ؟ عرض کردم آرى . فرمود : در خدمت مادر باش که بهشت زير پاى او است » .•4: پيام قرآن ، آيت الله مکارم شيرازى ، ج 5 ، ص 472 ، دارالکتب الاسلامية
اين حديث بر اهميت مقام مادر ، اشاره دارد و مى فهماند که اگر انسان در رکاب و خدمت مادر باشد و در اين راه بکوشد از نيکوکاران خواهد بود و اميد به بهشت رفتنش افزايش مى يابد . هم چنان که حضرت عيسى (ع ) در مقام برشمردن افتخارات خود نيکوکارى نسبت به مادر را ذکر مى کند; «مرا نيکوکار و قدردان و خيرخواه ، نسبت به مادرم قرار داده است » .(مريم ،32)•
همان طور که ملاحظه فرموديد مقصود از آن جمله اين است که فرزندان با احترام به مادر و خدمت به او مى توانند وارد بهشت شوند . اما در مورد مادر عزيزتان ، همان طور که مى دانيد ، پس از مرگ ، افراد به عالم برزخ وارد مى شوند ، برخى در بهشت برزخى با حالى خوش و عده اى در جهنم برزخى با نگرانى و ناراحتى منتظر برپايى قيامت هستند .
اميدواريم مادرتان در بهشت برزخى بوده و همه ما پس از برپايى قيامت در بهشت ابدى در کنار حضرت فاطمه(س) و فرزندان او قرار بگيريم . نکته اى که در مورد عالم برزخ است اين است که افرادى که در عالم برزخ هستند با اين جهان ارتباط دارند و اعمال خيرى که بازماندگان انجام مى دهند باعث ارتقاى درجه ى آنان مى شود .
در داستانى آمده است : حضرت عيسى (ع ) از کنار قبرى عبور مى کردند ، متوجه شدند صاحب قبر عذاب مى شود سال ديگر که از آن جا مى گذشت آرامشى بر او مشاهده کرد ، هنگامى که از خداوند سؤال کرد خطاب آمد : «اين به خاطر کار خيرى است که فرزند صالح او انجام داد ، جاده اى را اصلاح و يتيمى را پناه داد» .•
اميدواريم مادرتان را فراموش نکرده و با کارهاى خير خود ، هداياى مفيدى براى ايشان بفرستيد .•
پا.رقي:
1 : مجموعه ورّام ، ورام بن ابى فراس ، ج 2 ، ص 284 ، مکتبة الفقيه .
2: تفسير نمونه ، آيت الله مکارم شيرازى و ديگران ، ج 13 ، ص 56 ، دارالکتب
3: بحارالانوار ، علامه مجلسى(رحمه الله)، ج 6 ، ص 220 ، مؤسسه الوفاء .
-
-
۱۳۸۷/۰۳/۰۶, ۱۱:۴۹ #4
- تاریخ عضویت
اسفند ۱۳۸۵
- نوشته
- 1,799
- مورد تشکر
- 3,021 پست
- حضور
- نامشخص
- دریافت
- 0
- آپلود
- 0
- گالری
-
18
زهرا(س)
يكى از القاب حضرت فاطمه(س) «زهرا» است . در روايات ، علت هاى گوناگونى براى نام نهادن حضرت فاطمه به زهرا ذكر شده است . امام صادق(ع) مى فرمايد: حضرت فاطمه را زهرا ناميدند ، چون هنگامى كه در محراب عبادت مى ايستاد ، نورش براى اهل آسمان پرتو افشانى مى كرد; همان گونه كه نور ستارگان براى اهل زمين پرتو افشانى مى كنند .1 .كافى ، ثقة الاسلام كلينى ، ج 1 ، ص 458 ، دارالكتب الاسلامية .
در روايت ديگر مى خوانيم: حضرت فاطمه زهرا ناميده شده ، چون خداوند او را از نور عظمتش آفريد .• كلمه «زهرا» در قرآن نيامده است ، ولى كلمه «زهرة» كه هم خانواده زهرا است ، در قرآن ذكر شده است . «ولا تَمُدَّنَّ عَينَيكَ اِلى ما مَتَّعنا بِهِ اَزوجـًا مِنهُم زَهرَةَ الحَيوةِ الدُّنيا لِنَفتِنَهُم فيهِ; (طه ،131) و هرگز چشمان خود را به نعمت هاى مادّى ، كه به گروه هايى از آنان داده ايم ، ميفكن . اين ها شكوفه هاى زندگى دنياست; تا آنان را در آن بيازماييم . . .» كلمه «زهرة» در اين آيه به معناى غنچه و شكوفه است كه با صفا نمايد و از اين جهت در زبان عربى به هر چيز نورانى زهرا مى گويند . حضرت فاطمه همانند ديگر معصومين علم غيب داشتند ، ولى وحى ويژه پيامبران است . امام صادق(ع) مى فرمايد: حضرت فاطمه هفتاد و پنج روز پس از رحلت رسول اللّه(ص) زنده ماند در اين مدت ، جبرئيل بر او نازل مى شد ، و از پدرش ، جايگاه پدرش و آن چه بعد از او در ذريه اش رخ خواهد داد ، خبر مى داد و حضرت على(ع)مى نوشت . حضرت زهرا و ائمه با فرشتگان در ارتباط بودند و با آنان سخن مى گفتند ، از اين رو ، آنان را محدّث مى نامند; ولى وحى رسالتى نداشتند .
پاورقي:
1 . زندگانى فاطمه زهرا ، سيدجعفر شهيدى ، ص 33 ، دفتر نشر فرهنگ اسلامى .
1 . علل الشرايع ، شيخ صدوق ، ج 1 ، ص 180 ، مطبعة الحيدريه ، نجف .
1 . معانى الاخبار ، ص 64 ، دفتر انتشارات اسلامى .
1 . قاموس قرآن ، سيدعلى اكبر قرشى ، ج 3 ، ص 183 ، دارالكتب الاسلامية .
-
تشکر
-
۱۳۸۷/۰۳/۰۶, ۱۷:۰۲ #5
مقام علمي حضرت فاطمه زهرا (س)
بنام خدا
سلام
چرا وقتی از حضرت زهرا(س) حرف میزنیم اصلا اشاره ای به مقام علمی ایشون نمیشه؟.
واقعا برام سواله که چرا؟؟؟
گاهی اوقات هم با خودم فکر میکنم که شاید اینهم از مظلومیت ایشون باشه که کسی به جهت زندگی شان توجه نمیکنه...
-
۱۳۸۷/۰۳/۰۶, ۱۷:۳۱ #6
- تاریخ عضویت
اسفند ۱۳۸۵
- نوشته
- 1,799
- مورد تشکر
- 3,021 پست
- حضور
- نامشخص
- دریافت
- 0
- آپلود
- 0
- گالری
-
18
بنام خدا
سلام خداجوی گرامی
امیدوارم همیشه به دنبال خدای مهربان باشید.
اما:
فضايل و كمالات حضرت زهرا (س) مانند فضايل ساير معصومان است چون آن حضرت دختر خاتم پيامبران است كه براي تولدش رسول خدا چنين بشارت داده شد: انا اعطيناك الكوثر...
براي درك مقام معنوي و فضايل آن حضرت كافيه كه روايات رسيده از پيامبر (ص) را نیم نگاهی بیندازیم. فاطمه بهترين زنان دو عالم است افضل از همه بانوان جهان از مقام عصمت كبري برخوردار بود، و از هر حيث نسبت به بانوان جهان برتري و الگوي زنان بعد از خود است «فاطمه سيدة زنان عالمين است»
چنانكه در روايات فراوان آمده است حضرت زهرا تنها بانويي بود كه در شأن همسري اميرمؤمنان بود و اگر علي نبود براي زهرا كفوي نبود اين روايت و روايتهاي ديگري كه در منابع حديثي درباره مقام و فضيلت حضرت زهرا آمده است همه نشانگر اين است كه اين بانو فضايل و مقام معنوي و علمي بسيار بالايي داشت. از نظر علمي در حدّي بود كه ساير ائمه در آن؟ درجه قرار داشتند اگر آن بانو همكفوي غير از علي نداشت اين حقيقت بيانگر عظمت علمي حضرت زهرا (س) است. از امام صادق (ع) نقل شده كه سؤال فرمود: آيا ميدانيد تفسير اين كلمه «فاطمه» چيست؟ راوي گويد خير مولايم مرا به تفسير آن آگاه فرماييد؛ فرمود يعني كه شرّ و بدي در وجود او راهي ندارد و اگر براي همسري اين بزرگوار علي نبود تا قيامت كسي همشأن ايشان نميشد.مقام علمي آن حضرت نيز چونان علي بعد از پيامبر سرآمد تمام بشريت است اگرچه عرصه را به آن حضرت به قدري تنگ نمودند كه اندكي پس از پدر مهربانش دنيا را ترك كرد و با پهلوي شكسته به حضور پدرش شتافت.
(الله لقد فطمها الله تبارك و تعالي بالعلم و عن الطمث بالميثاق) .ترجمه: خداوند آن با نور از علم مملو ساخت و از ناپاكيهاي زنان در عالم در منع كرد و مبرا نمود.
ویرایش توسط meshkaat : ۱۳۸۷/۰۳/۰۶ در ساعت ۱۷:۳۸ دلیل: اختصار
-
۱۳۸۷/۰۳/۰۶, ۱۷:۳۷ #7
- تاریخ عضویت
اسفند ۱۳۸۵
- نوشته
- 1,799
- مورد تشکر
- 3,021 پست
- حضور
- نامشخص
- دریافت
- 0
- آپلود
- 0
- گالری
-
18
ادامه
خداوند متعال آن حضرت را به قدري در علم وسعت و ظرفيت داد كه از علم بشري بينياز نمود و هرگز نيازي به آموختن از ديگران نداشته باشد زيرا پدرش اولين معلم اسلام است و آخرين پيامبر است كه خداوند او را با دين كامل و كتاب آسمانيش به سوي بشريت فرستاد.
همچنانكه علي ميفرمود: «بپرسيد از من از هر چيزي كه نميدانيد و از هر چيزي كه مي خواهيد زيرا كه در اين سينة من علومي انباشته شده كه از پيامبر فراگرفتهام و همواره دنبال مردمي هستم كه لياقت داشته باشد تا آن را به آنها بياموزم. فاطمه نيز از اين مقام رفيع علمي برخوردار بود، چون همشأن با علي در تمام فضايل معنوي و علمي بود، اگر ما به خطبه آن حضرت كه دربارة دفاع از ولايت كه در مسجد ايراد فرمود خوب تأمل كنيم خطبهاش را همسنگ خطبههاي اميرمؤمنان خواهيم يافت.
مرحوم مجلسي دربارة تفسير حديث امام باقر (ع)كه فرمود: «...فطمها الله بالعلم...»
يعني به سيب كثرت علم از جهل بريده شد و به قدري علم دارد كه جهالت هرگز در آن راه ندارد و از آغاز آفرينش برخوردار از علوم رباني شده.. بنابراين با توجه به اينكه آن حضرت تنها دختر پيامبر اكرم بوده است كه فرزندانش امامان معصومي چون حسن و حسين هستند كه هر يك معدن و مخرن علوم الهي بودند و در حضور آن بانو تعليم و تربيت ديده بودند.
از طرفي آن بانو تنها كفوّ اميرمؤمنان بود از هر جهت خصوصاً از جهت علمي و همچنين يازده امام معصوم كه وارث علم الهي هستند فرزندان آن حضرت هستند و تمام آنها به فضائل آن حضرت تصريح كردهاند و آن حضرت در تمام فضائل با آنها شريك است و آنها وارث علم فاطمه (س) هستند كه در مصحف فاطمه به آنها رسيد.
جهت مطالعه بیشتر می توانید به کتابهای زیر رجوع کنید:
1. بانوي نمونه نوشتة آيت الله ابراهيم اميني، انتشارات شفق.
2. زندگاني فاطمه زهرا دكتر سيدجعفر شهيدي، انتشارات، نشر فرهنگ اسلامي.
3. فاطمه زهرا نوشتة سيد محمدكاظم قزويني، انتشارات آفاق.
4. فاطمه زهرا نوشتة رحماني همداني، انتشاران مرضيه.
ویرایش توسط meshkaat : ۱۳۸۷/۰۳/۰۶ در ساعت ۱۷:۳۹
-
تشکر
-
۱۳۸۷/۰۳/۰۷, ۱۰:۵۵ #8
مشهور ترین روایات ولادتش در ۲۰ جمادی الثانی پنج سال بعد از بعثت بوده ولی اهل تسنن ولادتش را در پنج سال پیش از بعثت میدانند
کیفیت ولادت
از جعفر صادق دربارهٔ تاریخ تولد فاطمهٔ زهرا به این مضمون روایت شده: بعد از آنکه خدیجه با محمد مصطفی ازدواج کرد، زنان مکه به خاطر دشمنی که با او داشتند.... پس از آنکه او به فاطمه حامله شد، .... چون وقت زایمان را رسید به سوی زنان قریش فرستاد تا او را یاری کنند؛ ولی آنان به او جواب رد دادند و خدیجه از این بابت بسیار اندوهناک شد. در آن حال بود که دید چهار زن در نزد او حاضر شدند. یکی حوا همسر آدم، دیگری ساره همسر ابراهیم، سوم مریم دختر عمران و مادر عیسی، و چهارمی کلثوم خواهر موسی بود. و آنها بودند که خدیجه را در امر ولادت فاطمه یاری کردند
ازدواج
در روایات متعددی از اهل بیت و پیامبر اسلام آمده ست که اگر خدا علی را برای فاطمه خلق نکرده بود، برای او کفو و همانندی روی زمین یافت نمیشد[۹].
هنگامی که فاطمه به بلوغ رسید، بزرگان قریش و صاحبان ثروت و قدرت از او خوستگاری گردند، و هر که نزد پیامبر برای این کار میرفت پیامبر رو میگردانید و اظهار کراهت میکرد، به طوری که گمان میکردند پیامبر از آنان خشمگین است؛ از جمله ابوبکر و عمر که در خطبههایی گفتند: «امر او با خداست. عبیده نیز از عمر بن خطاب نقل میکند که گفت: او (علی) داماد رسول خدا میباشد، جبرئیل بر رسول خدا نازل شد و گفت: خدا تو را امر کردهاست که فاطمه را به علی تزویج نمایی.
خواستگاری
روزی ابوبکر و عمر نزد علی آمدند و گفتند: «نزد رسول خدا برو و فاطمه را خواستگاری کن». علی برای خواستگاری نزد رسول خدا رفت، هنگامی که محمد مصطفی، علی را دید خندید و گفت: ای علی، چه خواستهای داری؟ علی نیز خویشاوندی و سابقه خود در اسلام و کمک و یاری و جهادش را متذکر شد. پس پیامبر گفت: «راست میگویی و از آنچه گفتی برتری». علی گفت: «یا رسول الله، فاطمه را برای من تزویج کن». پاسخ شنید: «ای علی، کسانی هم قبل از تو خواستگری کردهاند. صبر کن تا نزد تو بازگردم».
پس پیامبر نزد فاطمه رفت. آنگاه به فاطمه گفت: «علی ابن ابیطالب کسی است که از فضل و خویشاوندی و اسلام او آگاهی، من از پروردگارم خواستهام تو را به همسری بهترین خلق خود در آورد و اکنون علی از تو خواستگاری کرده، نظر تو چیست؟» فاطمه سکوت کرد، صورت برنگردانید و پیامبر در چهره او کراهت ندید. پس رسول خدا برخاست و فرمود: «الله اکبر! سکوت او نشانه رضایت اوست».
پس جبرئیل آمد و گفت: «ای محمد! فاطمه را به علی ابن ابی طالب تزویج کن که خدا راضی است.
جهیزیه
از جعفر صادق روایت شده: هنگامی که رسول خدا فاطمه را به علی تزویج کرد، رسول خدا به علی گفت: «برخیز و زره خود را بفروش». او نیز برخاسته و زره را فروخت و پول آن را خدمت رسول خدا برد. رسول خدا نیز قسمتی از آن را برداشت و به بلال حبشی داد تا عطر خوشبو برای فاطمه تهیه کند. مقداری را نیز به عمار و برخی دیگر داد تا همراه ابوبکر، مقداری لباس و لوازم منزل تهیه کنند.
از جمله لوازمی که خریداری کردند (تا ۱۶ عدد بر شمردهاند):
- پیراهنی به ۷ درهم
- روسری به ۴ درهم
- عبای سیاه
- دو عدد لحاف (که لایه یکی پشم و دیگری لیف خرما بود)
- آسیاب دستی، طشتی از مس، ظرف آبی از پوست، ظرفی چوبی برای شیر و مشکی برای آب[۱۵]
به روایتی از شیخ مفید و شیخ طوسی در اول ماه ذیحجه سال دوم هجرت رسول خدا فاطمه را به علی تزویج کرد و به روایت دیگر ۶ ذیحجه بودهاست.
ویرایش توسط مليكا : ۱۳۸۷/۰۳/۰۷ در ساعت ۱۱:۰۶
-
تشکر
-
۱۳۸۷/۰۳/۰۷, ۱۱:۰۴ #9
خانه فاطمه
هنگامی که علی با فاطمه ازدواج کرد خانه را با مقداری ماسه مسطح کرد و آن را با پوست گوسفندی فرش کرد. پردهٔ خانه عبایی بود و نیز پشتی آنها از لیف خرما بود.
فرزندان
حسن (امام حسن نزد شیعیان) را در نیمه رمضان سال سوم هجرت و حسین پسر علی (امام حسین نزد شیعیان) را در پنجم یا سوم شعبان سال چهارم هجرت به دنیا آورد. سومین فرزند او زینب کبری بود که در ۵ جمادیالاول سال ششم هجرت به دنیا آمد. چهارمین فرزندش ام کلثوم در سال هفتم هجری متولد شد. علاوه بر این، بنا به اعتقاد شیعیان، فرزند دیگر او که پیش از به دنیاآمدن بر وی نام محسن گذاشته بودند در اثر ضربهای که به پهلوی فاطمه وارد ساختند وفات یافت.
بعد از مرگ محمد(ص)
چون نزدیک وفات رسول خدا شد ایشان بسیار گریست. از او علت گریه اش را پرسیدند. پاسخ داد: «گریه میکنم برای فرزندان خود و آنچه نسبت به ایشان خواهند کرد بَدان امت من بعد از من، گویا میبینم فاطمه دختر خود را بر او ستم کرده باشند بعد از من و او ندا کند که: یا ابتاه! یا ابتاه! و اَحدی از امت من او را یاری نکند».
چون فاطمه این سخن را شنید گریست. رسول خدا گفت: «گریه نکن ای دختر». فاطمه گفت: «گریه نمیکنم برای آنچه بعد از تو با من خواهند کرد ولی میگریم برای جدایی از تو ای رسول خدا». محمد مصطفی جواب داد: «بشارت باد تو را که زود به من ملحق خواهی شد و تو اول کسی خواهی بود از اهل بیت من که به من ملحق میشود» پس فاطمه خندان شد.
بیت الأحزان
از فضه نقل شدهاست که: فاطمه پس از رسول خدا روز و شب میگریست و آرام نداشت. عدهای از بزرگان مدینه جمع شده و نزد امیرالمؤمنین آمده و گفتند: ای اباالحسن! فاطمه روز و شب میگرید. نه شب خواب راحتی داریم، نه روز آرامشی؛ از تو میخواهیم که از او بخواهی که یا شب گریه کند یا روز.
سپس علی برای فاطمه در بقیع جایگاه و سایه بانی در خارج مدینه ساخت که «بیت الأحزان» نامیده شد و فاطمه هر روز دست حسن و حسین را میگرفت و با خود به آنجا میبرد و میان قبور شهدا مینشست و میگریست، هنگام غروب امیرالمؤمنین او را به منزل میبرد؛ تا اینکه ۲۷ روز پس از وفات رسول خدا به همین شکل گذشت.
از محمد باقر نقل شدهاست: فاطمه هرگز از آن روزی که رسول خدا رحلت کرد خندان مشاهده نشد تا هنگامی که وفات کرد.
ویرایش توسط مليكا : ۱۳۸۷/۰۳/۰۷ در ساعت ۱۱:۰۸
-
تشکر
-
۱۳۸۷/۰۳/۰۷, ۱۲:۵۵ #10
- تاریخ عضویت
اسفند ۱۳۸۵
- نوشته
- 1,799
- مورد تشکر
- 3,021 پست
- حضور
- نامشخص
- دریافت
- 0
- آپلود
- 0
- گالری
-
18
علاقه پيامبر (ص) به فاطمه (س)
quote=مليكا;19975]خانه فاطمه
هنگامی که علی با فاطمه ازدواج کرد خانه را با مقداری ماسه مسطح کرد و آن را با پوست گوسفندی فرش کرد. پردهٔ خانه عبایی بود و نیز پشتی آنها از لیف خرما بود.
فرزندان
حسن (امام حسن نزد شیعیان) را در نیمه رمضان سال سوم هجرت و حسین پسر علی (امام حسین نزد شیعیان) را در پنجم یا سوم شعبان سال چهارم هجرت به دنیا آورد. سومین فرزند او زینب کبری بود که در ۵ جمادیالاول سال ششم هجرت به دنیا آمد. چهارمین فرزندش ام کلثوم در سال هفتم هجری متولد شد. علاوه بر این، بنا به اعتقاد شیعیان، فرزند دیگر او که پیش از به دنیاآمدن بر وی نام محسن گذاشته بودند در اثر ضربهای که به پهلوی فاطمه وارد ساختند وفات یافت.
بعد از مرگ محمد(ص)
چون نزدیک وفات رسول خدا شد ایشان بسیار گریست. از او علت گریه اش را پرسیدند. پاسخ داد: «گریه میکنم برای فرزندان خود و آنچه نسبت به ایشان خواهند کرد بَدان امت من بعد از من، گویا میبینم فاطمه دختر خود را بر او ستم کرده باشند بعد از من و او ندا کند که: یا ابتاه! یا ابتاه! و اَحدی از امت من او را یاری نکند».
چون فاطمه این سخن را شنید گریست. رسول خدا گفت: «گریه نکن ای دختر». فاطمه گفت: «گریه نمیکنم برای آنچه بعد از تو با من خواهند کرد ولی میگریم برای جدایی از تو ای رسول خدا». محمد مصطفی جواب داد: «بشارت باد تو را که زود به من ملحق خواهی شد و تو اول کسی خواهی بود از اهل بیت من که به من ملحق میشود» پس فاطمه خندان شد.
بیت الأحزان
از فضه نقل شدهاست که: فاطمه پس از رسول خدا روز و شب میگریست و آرام نداشت. عدهای از بزرگان مدینه جمع شده و نزد امیرالمؤمنین آمده و گفتند: ای اباالحسن! فاطمه روز و شب میگرید. نه شب خواب راحتی داریم، نه روز آرامشی؛ از تو میخواهیم که از او بخواهی که یا شب گریه کند یا روز.
سپس علی برای فاطمه در بقیع جایگاه و سایه بانی در خارج مدینه ساخت که «بیت الأحزان» نامیده شد و فاطمه هر روز دست حسن و حسین را میگرفت و با خود به آنجا میبرد و میان قبور شهدا مینشست و میگریست، هنگام غروب امیرالمؤمنین او را به منزل میبرد؛ تا اینکه ۲۷ روز پس از وفات رسول خدا به همین شکل گذشت.
از محمد باقر نقل شدهاست: فاطمه هرگز از آن روزی که رسول خدا رحلت کرد خندان مشاهده نشد تا هنگامی که وفات کرد.[/quote]
بنا م خدا
بدون ترديد محبت و علاقه رسول خدا به فاطمه (س) بدون جهت و صرفا به دليل علاقه پدر و فرزندى نبوده است،زيرا حضرت فرزندان دختر ديگر هم داشته است و از طرفى پيامبر اسلام (ص) به مقتضاى (و ما ينطق عن الهوى) بدون دليل از كسى تعريف و مدح نمىكند.بنابراين معلوم مىشود كه اين دردانه پيامبر (ص) در اين مدت كوتاه عمر خود،از فضايل و كمالاتى برخوردار بوده كه مورد توجه رسول خدا قرار گرفته است،تا رسول خدا آن تعابير را دربارهاش بيان نمايد كه درباره كس ديگر نفرموده است،مانند:«ان الله يرضى لرضاك و يغضب لغضبك،خداوند راضى مىشود به رضاى تو و غضبناك مىشود به غضب تو.» (1) «فاطمة بضعة مني فمن آذاها فقد آذاني،و من آذاني فقد آذى الله،فاطمه پاره تن من است پس هر كس او را اذيت كند مرا اذيت كرده و هر كس مرا اذيت كند، خدا را اذيت كرده است». (2) به نقل ديگرى چنين فرموده است:«و هي قلبي الذي بين جنبي، فاطمه،جان و دل من است كه در سينهام قرار دارد». (3)
و باز فرموده است:«و هي نور عيني و ثمرة فؤادي،او نور چشم و ميوه دل من است.» (4)
فاطمه (س) به اندازهاى مورد علاقه پيامبر (ص) بود كه«ابن عمر»نقل مىكند:«هر گاه رسول خدا قصد سفر مىكرد با آخرين كسى كه خداحافظى مىكرد فاطمه (س) بود و به وقتبازگشت نخستين كسى را كه به ديدارش مىآمد فاطمه (س) بود. (5) تا آنجا كه پيامبر (ص) به فاطمه (س) مىفرمود:«فداك ابي و امي،پدر و مادرم به فداى تو.» (6)
عايشه نقل مىكند:نديدم كسى را از نظر كلام و سخن به پيامبر (ص) شبيهتر از فاطمه (س) باشد و هر وقت فاطمه بر آن حضرت وارد مىشد،به او مرحبا مىگفت و در برابرش مىايستاد (و به طرفش مىرفت) و دست او را مىگرفت و مىبوسيد و او را در جاى خودش مىنشانيد.» (7)
پاورقي:
1.ينابيع الموده،ج 1،ص 171،بحار الانوار،ج 43،ص 20.
2.مناقب ابن شهر آشوب،ج 3،ص 332 با اندكى تفاوت در عبارت،بحار الانوار،ج 43،ص 80، صحيح مسلم،ج 16،ص 2،مستدرك حاكم،ج 3،ص 173،حلية الاولياء،ج 2،ص 40.
3.بحار الانوار،ج 43،ص 80.
4.همان مدرك،ص 24.
5.مستدرك حاكم،ج 3،ص 169.
6.همان مدرك،ص 170.
7.همان مدرك،ص 167.
ویرایش توسط meshkaat : ۱۳۸۷/۰۳/۰۷ در ساعت ۱۲:۵۷
-
تشکر
اطلاعات موضوع
کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
اشتراک گذاری