جهت مشاهده مطالب کارشناسان و کاربران در این موضوع کلیک کنید







موضوع: مقایسه ی آثار دینداری با آثار بی دینی
-
۱۳۸۷/۰۳/۰۹, ۱۱:۱۷ #1
- تاریخ عضویت
اسفند ۱۳۸۵
- نوشته
- 919
- مورد تشکر
- 2,035 پست
- حضور
- نامشخص
- دریافت
- 3
- آپلود
- 0
- گالری
- 0
مقایسه ی آثار دینداری با آثار بی دینی
به نام خدا
یکی از عوامل گرایش افراد و جوامع به دین و دینداری نتایجی است که از مقایسه آثار دینداری با بی دینی به دست می آورند.
به بیان واضح تر وقتی مردم می بینند افراد و جوامع دیندار (البته پایندان به قوانین و احکام دین) به هرکاری دست نمی زنند و مراقب اعمال و رفتار و گفتار خود هستند، اما افراد و جوامع بی دین (منظور غیر پایبند به عقاید و احکام دین است) به هرکاری دست می زنند و از هیچ عملی و هیچ اخلاقی ابایی ندارند و خود را تحت هیچ نظارتی نمی بینند، و وقتی می بینند افراد پایبند سعی در برقراری عدالت دارند اما افراد غیر پایبند به دین برعکس از هیچ ظلمی ابا ندارند، به این نتیجه می رسند که دینداری بهتر از بی دینی است.
به نظرم جا دارد که نمونه های این آثار برای مقایسه مطرح گردد.
یا حق
نظر شما در باره این پیشنهاد چیه؟
(جلسات مناظره)
موضوع مهم : کربلایی کاظم ساروقی، حجتی غیر قابل انکار
چگونه؟؟؟ راه های جلوگیری از مرگ تدریجی جامعه
کم گوی و گزیده گوی چون دُرّ :Sokhan: !!! تا از سُخَنت جهان شود پُر !!!
الحذر الحذر! فَوَ الله لَقَد سَتَر، حتّی کأنَّه قد غَفَر
-
۱۳۸۷/۰۳/۰۹, ۱۱:۲۹ #2
افراد دیندار و خدا شناس هیچ وقت تو هیچ شرایطی خودشون رو تنها نمیبینن بلکه همیشه دست خدا رو پشت خودشون احساس میکنن یه موجودی که به هر غیر ممکنی هم تواناست به این ترتیب احساس امنیت خاطر دارند اما افراد بیدین که خدا رو تو ذهنشون حس نمیکنن تو سختیها احساس تنهایی میکنن و کم میارن و به جایی میرسن که هیچ دل خوشی واقعی تو زندگیشون ندارن و احساس تنهایی و نا امنی میکنن
-
تشکر
-
۱۳۸۷/۰۳/۰۹, ۱۴:۰۵ #3
- تاریخ عضویت
ارديبهشت ۱۳۸۷
- نوشته
- 492
- مورد تشکر
- 569 پست
- حضور
- 1 روز 14 ساعت 38 دقیقه
- دریافت
- 10
- آپلود
- 0
- گالری
-
1
بی دینی؟
بی دینی هیچ اثر مثبتی ندارد که بخواهد با دینداری مقایسه شود.
یکی از سفسطههای معمول بیدینها و بیخدایان این است که میگویند که ما به جای دینگرائی سراغ انسانگرایی و خردگرایی میرویم. اما آیا این ادعا درست است؟
خب بیایید به بررسی ابعاد خردگرایی این افراد، بپردازیم. من در زیر چند مثال از یکی از سردمداران بیخدایی و اسلامستیزی را برایتان میاورم:
خردگرائی و انصاف
یک انسان خردگرا باید دارای انصاف باشد و در ضدیتهای و طرفداریهایش با عدالت و بیطرفانه برخورد کند. مثلا این افراد بیدین اگر واقعا بیدین هستند چرا فقط با اسلام به جنگ میپردازند؟
در یکی از سایتهای بیخدا و اسلامستیز که مدام سعی میکند مسلمانان را جنایتکار جلوه دهد در پاسخ به این سؤال که چرا به جنایات پیروان دینهای دیگر نمیپردازید؟ اینگونه پاسخ داده شده است:
ما بیطرف و بیغرض نیستیم و کاملا مغرض و هدفمند عمل میکنیم. این تارنما برای نشاندادن چهره زشت و خوی بربریت و توحش وافر اسلام و اسلامگرایان و نشان دادن خرافی وباطل بودن باورهای آنان تلاش میکند اهداف این تارنما را میتوانید در برگ … بطور کامل بررسی کنید، بنابر این تارنمای ما بسیار مغرض وهدفمند است.
مبارزه با اسلامگرایی یک حرکت جهانی است و بطوری سازمانیافته و دقیق برنامه ریزیمیشود.
خب حالا بیایید همین جملات را بررسی کنیم:
- آیا یک موجود خردمند از سر غرض سخن میگوید؟
- آیا یک انسان خردمند گروهی از انسانها را بخاطر طرز فکرشان وحشی مینامد؟
- آیا این انسان خردمند نمیداند که اسلام کمتر از هر دین دیگری در خرافات فرورفته است که حال بین خرافات این همه دین تحریف نشده آمده گریبان خرافات موجود در اسلام(!) را گرفته است؟
- آیا یک انسان خردگرا نمیداند که تجزیه و تحلیلی که فاقد بیطرفی لازم باشد ارزشی ندارد؟
خردگرایی و تحمل مخالف
جالبه که همین نویسندۀ فوق الذکر وقتی یکی از مخاطبینش با رنگ سبز برایش پیام گذاشته بود به او گفته بود دیگر اینکار را نکن وگرنه از گفتگوداتکام اخراجت میکنم!!! اینهمه نفرت از رنگ سبز برای چیست:
یه بار دیگر هم بهت گفتم با این سایز و این رنگ ننویس، این دیگه خیلی چیزساده ایه، چجوری بایت برایت توضیح بدم که اینرو قشنگ متوجه بشی؟ این آخرینهشدارت هست، من میدونم هدفت چیه، دوست داری یکجوری رفتار کنی که از تارنمااخراج شی، بعد به دلیل عقده های روانی و کمبودهای درونیت بهت احساس شهیدشدن دست میده فکر میکنی در راه اسلام جانت رو از دست دادی و شاد میشی، اینمسئله رو هم با روانپزشکت در میون بگذار.(02-14-2007, 07:44 Pm)
میبینید که استفاده از رنگ سبز در یک پیام آن هم در یک سایت گفتگو(!) چگونه خشم این آقا را که هر جا میرود فقط دم از خرد میزند را برمینگیزد و بخاطر یک رنگ چقدر به این شخص توهین میکند.
همچنین ساعتها بحث و گفتگو با این افراد، به من نشان داده است که این افراد به هیچ وجه قادر به تحمل افراد مؤمن نیستند و معمولا با تمسخر و توهین سعی در راندن دینداران از تالارهای بحث و گفتگو دارند.
از سوی دیگر اگر روزی در بین این گروه از افراد نکتهاي مثبت و نیکو از اسلام یا دینداری را مطرح کنیم فوری سعی میکنند با تمسخر یا بیان شبهات سخن ما را بیاثر کنند.
خردگرائی و ادب
یکی از نشانه های خردمندی مؤدب بودن است. در همین دو مثال که از این آقای بیخدا زدم عدم وجود ادب و تربیت در این فرد را میبینیم. متأسفانه بخاطر حفظ حرمت وبلاگ نمیتوانم نمونههاي بیشتری از فحشهای جنسی و ناموسی این افراد را به مسلمانان و پیامبران و معصومین و حتی خدا(!)، برای روشن شدن ذهن مخاطبین مثال بزنم، ولی فقط اینرا بگویم که این افراد آنقدر در این وبلاگ فحش دادند و توهین کردند که مجبور شدم نظرات وبلاگ را ببندم.
خردگرایی و منطق
یکی دیگر از نشانههای خردگرا بودن اینستکه فرد خردگرا، سفسطه نمیکند و جعل سند و دروغ در کارش پیدا نمیشود، حال آنکه هر کسی این وبلاگ را خوانده باشد در بین شبهات اسلامستیزان میتواند دهها مورد دروغ، سفسطه و جعل سند را ببیند.
جمع بندی
با توجه به آنچه گذشت باید بپذیریم که افراد بیدین و بیخدا برعکس ادعایشان نه تنها خردگرا نیستند بلکه به علت اینکه رفتارهای بیادبانه و به دور از انصاف وسفسطهگرانه برخلاف انسانیت است، باید بگوییم که انسانگرا هم نیستند.
پاسخ به سفسطهها
به هر روی بيخدایان در سفسطههای خود سعی میکنند، با هزار دوز و کلک، بگویند که سکولاریسم با اخلاقیات در تعارض نیست و حتی دینداران را محکوم میکنند که اگر دستور دین نبود اینها اخلاقیات را رعایت نمیکردند!!!
در پاسخ به این سفسطهها، میگوییم که سخن این افراد مثل اینستکه در روشنایی روز ادعا کنند که شب است. در حالی که افراد سکولار، بيدین و بيخدا تا خرخره در بياخلاقی و فساد فرو رفتهاند، این ادعای پوچ هیچ اثری در ما ندارد، ما چیزی که هویدا و اظهر من الشمس است را بخاطر این سفسطهها رد نمیکنیم.
در پایان به این افراد میگویم که اگر شما خردمند بودید دین را رها نمیکردید.
-
تشکر
اطلاعات موضوع
کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
اشتراک گذاری