من به کورش و هخامنشیان سخت مشکوکم

[naaqed]

به نام علام الغیوب

من به تعاریفی که در باره ی کورش در تاریخ و در تورات شده سخت مشکوکم...!
چرا؟
چون تورات به دستور وزیر کورش بازنویسی شده.
تورات اصلی در حمله ی بخت النصر به سرزمین های یهود نابود شد و بعد از آنکه کورش یهودیان اسیر در بابل را آزاد کرد بسیار مورد توجه یهود قرار گرفت.
یک قضیه دیگه واقعه ی پوریم است.
پوریم نام یکی از جشن های مهم یهودیان است. این جشن که با نحوست سیزده در نزد یهودیان نیز بی ارتباط نیست قضایایی دارد که مورخین یهود سعی در پنهان کردن آن داشته و دارند.
همین قدر بگویم که مربوط به یک هلوکاست یا ایرانی کشی توسط یهود بوده.
مطلب دیگر اینکه یهودیان حدود چند قرن از تاریخ را به کلی نابود کرده و جعل کرده اند.
از دیگر موارد مشکوک این تاریخ سازی یهود سلسله ی اشکانیان است!
آیا شما تعجب نمی کنید که چرا اینهمه در باره هخامنشیان که قبل از اشکانیان بوده اند مطلب نقل شده و آثار و ابنیه موجود است اما از اشکانیان که بیش از سایر سلسله ها حکومت کردند چندان مطلبی و آثاری جز چند افسانه وجود ندارد؟!

بیایید تاریخمان را یک بار دیگر با نگاهی دقیق بررسی کنیم و دست های آلوده را در آن شناسایی کنیم.
برای مطالعه ی بیشتر به این لینک ها هم سری بزنید:
http://atm.parsiblog.com/Archive4142.htm
http://atm.parsiblog.com/Archive4118.htm
http://www.bashgah.net/pages-267.html
http://emran.blogfa.com/post-24.aspx
http://www.porsojoo.com/fa/node/3475
http://www.aftab.ir/articles/politic...96259859p1.php

[مسلمان ایرانی]

دوست ناقد شما تحت تأثیر سخنان ناصرپ.پ قرار دارید. من هم زمانی مثل شما فکر میکردم ولی خیلی زود آشکار شد که این فرد یک بیمار روانی است! این آقا میگه 12 قرن توی ایران هیچکس نبوده و اشکانیان هم یونانی و ساسانیان هم از بازماندگان انها بودن. او حتی میگه وجود سعدی و حافظ هم دروغه و صدها دروغ دیگه.

در مورد اینکه چرا در مورد هخامنشیان بیشتر مطلب موجوده علت اینه که هخامنشیان حکومت بزرگی بودن و اشکانیان نه. مورخین هخامنشیان رو در زمان جنگ بیشتر توصیف میکنند خب در این زمینه اشکانیان به هیچ وجه در حد هخامنشیان نبودند.

آثار به جا مانده از اشکانیان کم نیست کاخ و پایتخت آنها هم در همان تیسفون قرار داشت ولی ساسانیان بعد از سقوط اشکانیان در پایتخت اونها ساکن شدن و آثار اونا رو نابود کردن. نابود کردن آثار به جا مانده از حکومت پیشین امریست عادی اشکانیان هم همینکار را با آثار سلوکیان نموده اند.

در مورد اشکانیان هم مورخین شرق نوشته اند و هم مورخین غرب ولی در مورد هخامنشیان انچه شرقیان و غربیان مینویسند زمین تا آسمان تفاوت است.

دوست عزیز، در تورات امده که یهودیان بسیاری از دشمنانشان را کشتند نه کل مردم را!


در نهایت به شما توصیه میکنم که تحت تأثیر این مردک توده ای قرار نگیرید. خود من با او بحث کردم ولی جایی که کم آورد از تأیید کردن کامنتهای خودداری کرد و دوستانش هم هر از گاهی به وبم میامدند منرا یهودی و آنوسی مینامیدند.


در پاسخ به این مطالب سایت و وبلاگ زیاد است ولی از آنجا که این سایتها پیرو مکتب کثیف پان ایرانیسم هستند از معرفی آنها خودداری میکنم.

به امید ظهور

[مسلمان ایرانی]

دوست عزیز (مسلمان ایرانی) به نظر من این رفتار مناسبی با یک بحث علمی نیست، من هم با مطالعات متفرقه ای که در این مورد داشتم، برخی سوالات به ذهنم میاد، اما قرار نیست هر شخصی که در مورد یهود و تورات و تاریخی که برایمان نوشته اند، شبهه ای داشته باشه، پیرو شخصی باشه که به قول شما یه بیمار روانی و توده ئیه!!

جناب افتخاری رفتار من کاملا هم درست و صحیح است. این آقا نه تنها بیماری روانیست بلکه زمانی نیز توده ای بوده و به ناصر توده ای معروف است.

من خودم ساعتها وقتم را صرف مقالات این مردک کرده ام و تمام کتابهایش را نیز دارم. بد نیست با ادعاهای این ابله آشنا شوید:

-این آقا ادعا میکند که تا پیش از به وجود آمدن صفویه، شیعه و سنی وجود نداشته است و عثمانی و صفویه برای مبارزه با هم این این دو مکتب را به وجود آورده اند. از او پرسیدم که در مورد شیعیان علوی و فاطمیان مصر چه میگوید و او از ترسش به من جوابی نداد و کامنتهایم را تأیید ننمود و مریدانش به من حمله کردند و مدام در وبلاگم کامنتهای توهین آمیز گذاشتند و منرا ابله و یهودی و آنوسی نامیدند. حتی یکی از مریدانش در کامنتهای وبلاگم در پستی که به شدت به اسلامستیزان تاخته بودم گفته بود:
«این جوجه یهودی را ببین که چه اسلام اسلامی میکنه هههه»

-ادعا میکند که تمام احادیث جعلی و غیر قابل اعتمادند و از جمله احادیثی که جابر از امام باقر نقل میکند را کذب میداند.

-ادعا میکند کتب تاریخی اسلام، یعنی طبری، یعقوبی و ... همگی از جعلیات یهود هستند


به هر حال بهتره شما اول نوشتجان مزخرف این نادان را بخوانی بعد به من ایراد بگیری


در مورد جناب ناقد هم اینطور نیست این سخنان برداشتهایی از حرف اون آقاست. منابعی که ایشون معرفی کردند همگی تحت تأثیر او این سخن را گفته اند.

[eftekhari]

جناب افتخاری رفتار من کاملا هم درست و صحیح است. این آقا نه تنها بیماری روانیست بلکه زمانی نیز توده ای بوده و به ناصر توده ای معروف است.

من خودم ساعتها وقتم را صرف مقالات این مردک کرده ام و تمام کتابهایش را نیز دارم. بد نیست با ادعاهای این ابله آشنا شوید:

برادر عزیز، از توضیحی که دادین ممنونم. بنده هم بی اطلاع از ادعاهای عجیب ایشان نیستم، ایشان حتی جناب سلمان را هم قبول ندارد و می گوید چنین شخصی در تاریخ اسلام وجود نداشته است، ولی منظور من از اون جواب این بود که،اولا: چرا شما به جای جواب دادن به سوالاتی از این دست، زود به افراد حمله می کنید. اینجا قرار است به سوالات یکدیگر، در حد توانمان پاسخ بگوئیم، یا شخصیت افراد را روانکاوی کنیم؟!
ثانیا، افراطی گری یک شخص و ادعاهای عجیش، دلیلی بر بطلان یک سری از فرضیه ها نیست، خصوصا اینکه بحث پیچیده نفوذ یهود و تاریخ سازی و تحریفات آنها در ادیان مسیحیت و اسلام ... مطالبی نیست که فقط در انحصار آقای پ.پ بوده باشد و سندش به نام ایشان خورده باشد.

[مسلمان ایرانی]

سلام. جناب افتخاری بنده به جناب ناقد حمله نکردم و آن سخنانم در مورد ناصر بود که حرف حق زده بودم. در عین حاتل پاتسخ جناب ناقد را نیز دادم.

در مورد اینکه چون پورپیرار گفته خطاست هم من چنین ادعایی نکردم. این برداشت شماست. اما چیزهایی که ایشان گفت از تحریفات تاریخی این یارو بود و باید با ان مقابله میشد بنده هم که پاسخش را دادم و فقط گفتم بد کسی را مرجع سخنانش برگیزده است.


به امید ظهور

[naaqed]

دوست ناقد شما تحت تأثیر سخنان ناصرپ.پ قرار دارید. من هم زمانی مثل شما فکر میکردم ولی خیلی زود آشکار شد که این فرد یک بیمار روانی است! این آقا میگه 12 قرن توی ایران هیچکس نبوده و اشکانیان هم یونانی و ساسانیان هم از بازماندگان انها بودن. او حتی میگه وجود سعدی و حافظ هم دروغه و صدها دروغ دیگه.

در مورد اینکه چرا در مورد هخامنشیان بیشتر مطلب موجوده علت اینه که هخامنشیان حکومت بزرگی بودن و اشکانیان نه. مورخین هخامنشیان رو در زمان جنگ بیشتر توصیف میکنند خب در این زمینه اشکانیان به هیچ وجه در حد هخامنشیان نبودند.

آثار به جا مانده از اشکانیان کم نیست کاخ و پایتخت آنها هم در همان تیسفون قرار داشت ولی ساسانیان بعد از سقوط اشکانیان در پایتخت اونها ساکن شدن و آثار اونا رو نابود کردن. نابود کردن آثار به جا مانده از حکومت پیشین امریست عادی اشکانیان هم همینکار را با آثار سلوکیان نموده اند.

در مورد اشکانیان هم مورخین شرق نوشته اند و هم مورخین غرب ولی در مورد هخامنشیان انچه شرقیان و غربیان مینویسند زمین تا آسمان تفاوت است.

دوست عزیز، در تورات امده که یهودیان بسیاری از دشمنانشان را کشتند نه کل مردم را!


در نهایت به شما توصیه میکنم که تحت تأثیر این مردک توده ای قرار نگیرید. خود من با او بحث کردم ولی جایی که کم آورد از تأیید کردن کامنتهای خودداری کرد و دوستانش هم هر از گاهی به وبم میامدند منرا یهودی و آنوسی مینامیدند.


در پاسخ به این مطالب سایت و وبلاگ زیاد است ولی از آنجا که این سایتها پیرو مکتب کثیف پان ایرانیسم هستند از معرفی آنها خودداری میکنم.

به امید ظهور

به نام علام الغیوب

ضمن تشکر از جناب مسلمان ایرانی باید به عرض برسانم که بنده پیش از اینکه با ناصر پ.پ و نوشته های ایشان آشنا شوم این تردید در باره ی کورش را پیدا کرده بودم و به نظرم قابل بررسی است.

در باره ی اشکانیان و ساسانیان باید دید دلایل آقای پ.پ چیست.

امیدوارم در تبیین و رد استنادات ایشان از معلومات شما بهرمند گردم.

بخصوص اگر بتوانید وجود عناوینی چون اشکانی و ساسانی و حتی هخامنشی را در منابع تاریخی قبل از اسلام اثبات فرمایید. چون می توان گفت که اشکانیان و ساسانیان نیز ادامه ی هخامنشیان بوده اند و سلسله های جداگانه ای نبوده اند و عنوان اشکانی یا هر دو عنوان ساختگی هستند (البته بنده هنوز مطالب آقای پ.پ را مطالعه نکرده ام ببینم ایشان هم این احتمال را داده اند یا نه).

آقای پ.پ. هم اگر در مواردی اشتباه کرده باشد دلیل نمی شود که هرچه گفته اشتباه باشد.

بنده در باره پیوند یهود با زردشتیان و هخامنشیان و احتمال دستکاری تاریخ توسط ایشان شک ندارم.

همچنانکه در باره پیوند ایشان با بهائیان و پهلویان شکی نیست.

بنده نگفتم که یهودیان کل مردم را نابود کردند.

بنده نه ایشان را می شناسم و نه جنابعالی را و فقط خواستار بازخوانی و بررسی تاریخ هستم.

ضمناً دستان کثیف پان ایرانست که نام بردید و لیبرال ها و زردشتیان فراوان دست اندر کار تحریف تاریخ و احیای قومیت گرایی قبل از اسلام هستند. لذا نوشته های آنان چندان سندیت ندارد.

به هرحال این ارتباط ها و قضایای پوریم و غیره سرنخ خوبی می تونه باشد.

یا حق

[مسلمان ایرانی]

شما فکر میکنید ما گزارش جنگ سورنا با روم و جنگهای اشکانیان با رومیان را از کجا اورده ایم؟ خب همین مورخین یونانی و رومی در مورد آنها گزارش داده اند. در مورد ساسانیان هم پیش از اسلام مورخین ارمنی و بیزانسی سخن به فراوانی گفته بودند.نام این حکومتها نیز در این کتابها امده البته بیشتر به اشکانیان پارت و به ساسانیان پارس میگویند (رک تاریخ ایران باستان/حسن پیرنیا و ایران در زمان ساسانیان/آرتور کریستینسن )


در مورد اینکه اشکانیان و ساسانیان با هخامنشیان یکی هستند هم این ادعای شماست. تاریخ تصریح دارد که اشکانیان از قومیت پارت بودند و نه پارس. در ضمن شما فاصلۀ بین هخامنشیان و شکانیان یعنی حکومت سلوکی را نیز مد نظر قرار ندادی.


ارتباط یهودیان با هخامنشیان بله ولی چه دلیلی بر ارتباط زرتشتیان و پهلویان با یهود دارید؟


سخنان شما بدون استناد به اسناد است و فاقداعتبار محسوب میشود.

[naaqed]

وقتي اينو ديدم كلي خنديدم.
دوست خوبم چطور مي توني به فردي كه 2500 سال پيش حقوق بشر رو پي ريزي كرد چنين تهمت بزرگي بزني ؟

سعي كن مطالعت رو زياد كني بعد در اين باره حرف بزني.

كوروش كبير فردي نبود كه شما و امثال شما بتونن هنچين تهمت بزرگي بهش بزنن.

به نام خدا

بنده که همیشه نیازمند مطالعه هستم اما شما هم بیشتر مطالعه کن.

" کوروش همچنین يك كاهن یهودی بنام " عزرا" را مامور جمع آوری و بازنویسی کتاب مقدس نمود.
در خود كتب مقدس يهود نيز از این پادشاه ایرانی نیکی یاد و ستایش شده است .
"
http://www.vahdat.ir/content/view/167/68/

"و به دستور کوروش شخصی به نام “عزرا یا عُزَیز” که یک فرد روحانی بود (و در آینده بعضی از یهودیان منحرف شده و او را پسر خدا خواندند)[iv]، کتاب تورات فعلی را نگاشت و در این تورات تحریفات آشکاری به وجود آمد."
http://301040.ir/?cat=9

"کورش کبير شخصي به نام « عزرا » که از مقربين درگاه وشخصي معروف بود، بر آنان حاکم کرد تا آنهارا به ديار خود باز گزداند و کتاب توراتشان را نوشته و هيکل ( مسجد الاقصي) را دوباره بنا کند بمانند روز اولش. عزرا بني اسرائيل را در سال 457 قبل از ميلاد به بيت المقدس آورد.بعد از آن کتب عهد عتيق را که همان تورات امروزي است جمع آوري و تصحيح کرد."

http://saidishotokara00.blogfa.com/post-14.aspx

"و اجازه داد تا برای آنان کتاب تورات را بنویسد و هیکل را برایشان تجدید بنا کند و آن ها را به دین و آیینی که داشتند برگرداند. عزرا در سال 457 قبل ازمیلاد مسیح، بنی اسرائیل را به بیت المقدس بازگرداند و سپس کتب عهد عتیق را برای شان جمع آوری و تصحیح کرد و این همان توراتی است که تا امروز در دست یهود باقی است. ( این سرگذشت از کتاب قاموس الکتاب المقدس، تالیف مستر هاکس امریکایی و ماخذ دیگری از تواریخ گرفته شده است.)"
http://www.qodstv.ir/pages/tarikh/tarikh31.php

اینم یک سند از خود یهودی ها:
"در سال 440 پیش از میلاد بود که پادشاه بزرگ ایران یکی از یهودیان فرهیخته ای را که مشاور دربار او بود و نحمیا نام داشت به سرزمین پدری اش فرستاد و او را والی یهودا ساخت. نحمیا خود فردی را به نام عزرا (ملقب به عزرای کاتب) که نگارنده کتب مذهبی بود مامور ساخت به تدوین قوانین مذهبی برای این ولایت بپردازد. نحمیا در راه آبادانی اورشلیم و تامین امنیت اهالی آن بسیار کوشید و از جمله فرمان داد حصار دور شهر از نو بنا گردد و فرمان برپائی یک شورای مشورتی از روحانیون یهودا را صادر کرد که «کنست هگدولا» (مجلس کبیر) نامیده شد که شریعت یهود را تدوین میکرد و جنبه دیوان عالی قضائی داشت. تحت رهبری عزرا، در آئین مذهبی یهود اصلاحات لازم بعمل آمد و متن کامل تورات (شریعت یهود) با صدای بلند در ملاء عام خوانده شد و از زبان عبری به زبان آرامی (ارمیت)، که زبان محاوره ای دوران بود، برگردانیده شد."
http://www.israel-iran.org/page1a.htm

و...

[naaqed]

شما فکر میکنید ما گزارش جنگ سورنا با روم و جنگهای اشکانیان با رومیان را از کجا اورده ایم؟ خب همین مورخین یونانی و رومی در مورد آنها گزارش داده اند. در مورد ساسانیان هم پیش از اسلام مورخین ارمنی و بیزانسی سخن به فراوانی گفته بودند.نام این حکومتها نیز در این کتابها امده البته بیشتر به اشکانیان پارت و به ساسانیان پارس میگویند (رک تاریخ ایران باستان/حسن پیرنیا و ایران در زمان ساسانیان/آرتور کریستینسن )


در مورد اینکه اشکانیان و ساسانیان با هخامنشیان یکی هستند هم این ادعای شماست. تاریخ تصریح دارد که اشکانیان از قومیت پارت بودند و نه پارس. در ضمن شما فاصلۀ بین هخامنشیان و شکانیان یعنی حکومت سلوکی را نیز مد نظر قرار ندادی.


ارتباط یهودیان با هخامنشیان بله ولی چه دلیلی بر ارتباط زرتشتیان و پهلویان با یهود دارید؟


سخنان شما بدون استناد به اسناد است و فاقداعتبار محسوب میشود.

به نام خدا
تا آنجا که بنده اطلاع دارم کهن ترین منابع تاریخی که می توان برای این موضوع استفاده کرد تورات و تاریخ هرودوت است و سنگ نوشته های آن عصر.
اگر در این منابع عناوین اشکانی و ساسانی یافت شود بنده حق را به شما می دهم.
به علاوه درست است که اشکانیان پارت بودند، ولی مگر کورش که خود پارسی (از طرف پدر) و مادی (از طرف مادر) بود پارت ها و پارس ها را متحد نکرد؟ پس دیگر چه فرق می کند که اشکانیان از پارت ها باشند یا از پارس ها؟ هدف این بود که سلوکیان را از قدرت خلع کنند.

و اما یکی دانستن اشکانیان و هخامنشیان به این معنا نیست که فاصله زمانی بین آنان نبوده بلکه منظور همان یکی بودن از جهت ملیت و فرهنگ و اهداف حکومتی است.

در باره ارتباط حکومت پهلوی با یهود (صهیونیسم) و بهائیت که شکی نیست اما ارتباط آن با زردشتی گری از اسلام ستیزی آن و احیای سنت ها و خرافات قبل از اسلام ایرانیان توسط ایادی رژیم آشکار می شود.

در برخی سایت های یهودی هم سعی در نزدیکی آداب و رسوم و جشن هایشان با برخی از جشن های ایران باستان دیده می شود.
به طور کلی اتحادی بین تمام اسلام ستیزان از هر ملیت و آیین به چشم می خورد.

[مسلمان ایرانی]

سلام

به نام خدا
تا آنجا که بنده اطلاع دارم کهن ترین منابع تاریخی که می توان برای این موضوع استفاده کرد تورات و تاریخ هرودوت است و سنگ نوشته های آن عصر.
اگر در این منابع عناوین اشکانی و ساسانی یافت شود بنده حق را به شما می دهم.

انتظار بسیار نابجاییست. هرودوت در عصر هخامنشیان مرده بود و اشکانیان هرگز بر سرزمین یهودان حکومت نمیکردند تا نامی از آنان در تورات بیاید. فراموش نکنید که تورات شرح حال یهودیان را مینوشت نه تاریخ حکومتها را.از نیمۀ حکومت اشکانیان هم که نوشتن عهدین تمام شد و دیگر نباید انتظار داشت از ساسانیان نامی در آن آمده باشد ضمن اینکه ساسانیان نیز بر فلسطین حکومت نکردند.


ولی سایر مورخین رومی، یونانی، ارمنی و عرب در مورد اشکانیان و ساسانیان سخنان بسیار آورده اند

به علاوه درست است که اشکانیان پارت بودند، ولی مگر کورش که خود پارسی (از طرف پدر) و مادی (از طرف مادر) بود پارت ها و پارس ها را متحد نکرد؟ پس دیگر چه فرق می کند که اشکانیان از پارت ها باشند یا از پارس ها؟ هدف این بود که سلوکیان را از قدرت خلع کنند.

و اما یکی دانستن اشکانیان و هخامنشیان به این معنا نیست که فاصله زمانی بین آنان نبوده بلکه منظور همان یکی بودن از جهت ملیت و فرهنگ و اهداف حکومتی است.

اینها گمانه زنی است و نه استدلال تاریخی. مورخین تصریح دارند که اشکانیان از قومیت پارت بودند لذا با هخامنشیان ارتباطی نداشتند. الان و بعد از این همه سال مگر ترکمنها و لرها با هم یکی شده اند؟

پارتها پارت بودند و پارسها پارس. شما باید کتب تاریخی را دقیقتر بخوانید.

در مورد اینکه هدف انها یکی بوده است پس باید تمام حکومتهای ایران را یکی بدانیم زیرا همگی میخواستند فرهنگ و ملیتشان را حفظ کنند!

در باره ارتباط حکومت پهلوی با یهود (صهیونیسم) و بهائیت که شکی نیست

باید دقیقتر سخن میگفتید تا من متوجه بشوم منظورتان از پهلویها حکومت پیشین ایران است.

اما ارتباط آن با زردشتی گری از اسلام ستیزی آن و احیای سنت ها و خرافات قبل از اسلام ایرانیان توسط ایادی رژیم آشکار می شود.

در برخی سایت های یهودی هم سعی در نزدیکی آداب و رسوم و جشن هایشان با برخی از جشن های ایران باستان دیده می شود.
به طور کلی اتحادی بین تمام اسلام ستیزان از هر ملیت و آیین به چشم می خورد.

بله این هست بر علیه اسلام با هممتحدند ولی شما داری از هم کاسه بودن بنیانی یهوددیان زرتشتیان سخن میگویی. این بعد از اسلام معنی دارد نه قبل ار آن.