جهت مشاهده مطالب کارشناسان و کاربران در این موضوع کلیک کنید







موضوع: اعجاز علمي قرآن : دشوارى تنفس با افزايش ارتفاع
-
۱۳۸۷/۰۳/۱۹, ۱۳:۰۱ #1
- تاریخ عضویت
مهر ۱۳۸۶
- نوشته
- 909
- مورد تشکر
- 1,317 پست
- حضور
- 1 روز 53 دقیقه
- دریافت
- 1
- آپلود
- 0
- گالری
-
2
اعجاز علمي قرآن : دشوارى تنفس با افزايش ارتفاع
و من يرد ان يضله يجعل صدره ضيقا حرجا كانما يصعد في السماء (1) .
در اين آيه از سختى و دشوارى زندگى گمراهان سخن مىگويد و آنان را به
كسىتشبيه مىكند كه در حال صعود به لايههاى بالايى جو است و در اثر
اين صعوددچار تنگى نفس و فشار سختبر سينه خود مىگردد.
مفسران پيشين در وجه تشبيه،در آيه فوق اختلاف نظر دارند.برخى بر اين باوربودهاند كه مقصود تشبيه به كسى است كه بيهوده مىكوشد تا پرواز كند و مانندپرندگان در آسمان به پرواز در آيد،چون اين كار برايش مقدور نيست ناراحتمىشود و از شدت ناراحتى نفس كشيدن بر او دشوار مىگردد.
برخى گفتهاند كه اين تشبيه همانند حالتى است كه درختان نو نهال بخواهند درجنگلهاى انبوه رشد يابند،اما درختان كهن سر درهم كرده راه سر بر افراشتن رامسدود مىكنند و اين درختان تازه رشد به سختى و دشوارى راه خود را به فضاىآزاد باز مىكنند.مطالبى از اين قبيل گفته شده كه هيچ كدام مفهوم آيه را به خوبىروشن نمىسازد.
ولى امروزه با پى بردن به پديده فشار هوا در سطح زمين و تناسب آن با فشاردرجه خون از داخل بدن،كه موجب تعادل فشار بيرونى و درونى است،وجه تشبيهدر آيه بهتر روشن شده و تا حدودى از ابهامات تفاسير پيشين كاسته شده است.
اشتباه مفسران پيشين در اين بوده كه از تعبير«يصعد في السماء»با تشديد صاد وعين و به كار بردن«فى»-كوشش براى صعود به آسمان فهميدهاند.در صورتى كه اگراين معنا مقصود بود، بايستى واژه«الى»را به جاى«فى»به كار مىبرد.ديگر آن كه«يصعد»-از نظر لغت-مفهوم«صعود»و بالا رفتن را نمىدهد،بلكه كاربرد اين لفظ از باب تفعل«تصعد»-براى افاده معناى به دشوارى افتادن مىباشد به گونهاى كه ازشدت احساس سختى،نفس در سينه تنگ شود.در لغت«تصعد نفسه»به معناى بهدشوارى نفس كشيدن و تنگى سينه و احساس درد و رنج است.واژههاى«صعود»و«صعد»بر دامنههاى صعب العبور اطلاق مىشود و براى هر امر دشوار بسيارسختى به كار مىرود.
در سوره جن آمده: و من يعرض عن ذكر ربه يسلكه عذاباصعدا (2) ،و هر كه از ياد پروردگار خود روى گرداند،او را در عقوبت دشوارى درمىآورد».
در سوره مدثر نيز آمده: سارهقه صعودا (3) ،او را به سختترين عقوبتىدچار مىسازم».
از اين رو معناى«كانما يصعد في السماء»چنين مىشود:او مانند كسى است كه درلايههاى مرتفع جو،دچار تنگى نفس و سختى و دشوارى فراوان گشته است.درواقع كسى كه خدا را از ياد برده-در زندگى-مانند كسى است كه در لايههاى بالايىجو قرار دارد و دستخوش درد و رنج و سختى تنفس است.لذا از اين تعبير(اعجازگونه)به خوبى به دست مىآيد كه اگر كسى در لايههاى فوقانى جو فاقد وسيلهحفاظتى باشد،دچار چنين دشوارى و تنگى نفس مىگردد. اين جز با اكتشافاتعلمى روز قابل فهم نيست،كه در آن روزگار براى بشريت پوشيده بوده است.
پيشينيان بر اين عقيده بودهاند كه هوا فاقد وزن است،تا سال 1643 م كه وسيلههوا سنجى بر دست«توريچلى»(1608-1647)اختراع گرديد (4) و بدين وسيله پىبردند كه هوا داراى وزن است.هم چنين پى بردند كه هوا تركيبى از گازهاىمخصوصى است كه هر يك وزن مشخصى دارد و مىتوان وزن هوا را در هر كجا با مقدار فشارى كه وارد مىآورد،سنجيد و هر چه از سطح دريا بالا رويم از اين فشاركاسته مىشود.اكنون به دست آمده كه فشار هوا در سطح دريا، معادل ثقل لولهعمودى جيوه به ارتفاع 76 سانتىمتر است.همين فشار در سطح دريا بر بدن انسانوارد مىشود.ولى در ارتفاع 5 كيلومتر از سطح دريا،اين فشار به نصف كاهشمىيابد. پس هر چه بالاتر رود،اين فشار به طور معكوس پايين مىآيد،به ويژه درلايههاى بالاى هوا كه تراكم هوا به گونه فاحشى پايين مىآيد و رقيق مىگردد.
در واقع نيمى از گازهاى هوايى،يعنى تراكم پوشش هوايى چه از لحاظ وزن وچه از لحاظ فشار، در ميان از سطح دريا تا ارتفاع 5 كيلومتر واقع گرديده و سه چهارمآن تا ارتفاع 12 كيلومتر مىباشد.ولى موقعهى كه به ارتفاع 80 كيلومتر برسيم،وزنهوا تقريبا به 20000/1 پايين مىآيد. به وسيله شهابهاى آسمانى به دست آمده كهتراكم هوا تقريبا تا حدود ارتفاع 350 كيلومتر است،زيرا از فاصله 350 كيلومترىسنگهاى آسمانى بر اثر اصطكاك و بر خورد با ذرات هوا ملتهب و شعلهورمىگردند (5) .
هوا سنگينى و فشار خود را از تمامى جوانب بر بدن ما وارد مىسازد،ولى مافشار و سنگينى آن را احساس نمىكنيم،زيرا فشار خون عروق بدن ما معادل فشارهوا است و هر دو فشار خارج و داخل بدن متعادل مىباشند.ليكن موقعى كه انسانبر كوههاى بلند بالا مىرود و فشار هوا كم مىشود،اين تعادل بر هم خورده،فشارداخلى از فشار خارجى بيشتر مىشود.اگر رفته رفته فشار هوا كاهش يابد،گاه خوناز منافذ بدن بيرون مىزند.اولين احساسى كه به انسان در آن هنگام رخ مىدهد،سنگينى بر دستگاه تنفسى است كه بر اثر فشار خون بر عروق تنفسى تحميلمىشود و مجراى تنفس را تنگ كرده و موجب دشوارى تنفس مىگردد (6) .
منابع:
1.انعام 6:125.
2.جن 72:17.
3.مدثر 74:17.
4.ر.ك:تاريخ علوم«پى ير روسو»ترجمه حسن صفارى،ص 256.
5.ر.ك:بصائر جغرافية،نوشته استاد رشيد رشدى بغدادى،ص 208-205.
6.ر.ك:مبادىء العلوم العامة.ص 57 و نيز كتاب«مع الطب في القرآن الكريم»،ص 21.
يارب نظر تو برنگردد!
گفتم يارب مرا براتي بفرست ... توفان زده ام فلك نجاتي بفرست .. .گفتند كه با زمزمه ي يا مهدي .. .نذر گل نرگس صلواتي بفرست
تکيه برتقوا ودانش درطريقت كافريست
راهرو گرصد هنر دارد،توكل بايدش
-
تشکرها 5
-
۱۳۹۰/۰۳/۲۸, ۱۹:۴۸ #2
با سلام
دقت کنید که در این آیه تنگی سینه در مقابل گشادگی سینه یا همان شرح صدر آمده و این شرح صدر را مخصوصا در مورد پیامبر و در سوره انشراح (سوره 94 قرآن) نیز داریم. پس همان گونه که شرح صدر یک بیان استعاری است، به تبع آن تنگی سینه نیز استعاری میباشد. گشادگی و وسعت سینه یا همان شرح صدر، بنا به گفته همه مترجمین و مفسرین به معنای وسعت روح، بلندی فکر و گسترش افق عقل آدمی است بطوریکه به راحتی حق را پذیرا میشود. و در مقابل آن کسی که روح و فکر و عقل بلند و وسیع ندارد و تنگ نظر و کوته فکر است نمیتواند حرف حق را به راحتی بپذیرد. سختی پذیرش حق و حقیقت از طرف این شخص تشبیه شده به انجام کار سخت و در آنزمان غیر ممکنی مانند صعود به آسمان. این معنای اصلی و واقعی استعارات و تشبیهاتی است که در آیه مذکور بکار رفته است. اگر تنگی سینه در این آیه استعاره نیست، پس معنی گشادگی سینه و شرح صدر که در ابتدای آیه آمده چیست؟ دقت کنید در آیه بیان شده برای پذیرش اسلام سینهاش گشاده میشود. یعنی با وسعت و بلندی روح و عقل و فکرش میتواند حق را بپذیرد و تسلیم شود و راحتی این پذیرش را خدا برایش مهیا کرده. و در ادامه آیه، خلاف این امر برای کسی که سینهاش تنگ است و کوته فکر است بیان شده. یعنی پذیرش حق بقدری برایش مشکل است (حَرَج) که گویا میخواهد کار سختی مانند صعود به آسمان انجام دهد. و در واقع این آیه به مطلب علمی اشاره نکرده که بخواهد معجزه باشد یا نباشد. اما اگر فرض کنیم برداشت معتقدین به معجزه علمی درست است و بدون در نظر گرفتن محتوای کل آیه، تنگی سینه را به صعود در آسمان مرتبط کنیم باز هم با یک اشتباه علمی مواجه میشویم. به این معنا که کمبود اکسیژن در طبقات بالای جو درست است که تنفس را برای انسان مشکل میکند ولی با توجه به اینکه هوا رقیق میشود و فشار آن کاهش مییابد، اختلاف فشار داخل بدن با فشار محیط کم میشود و این باعث انبساط بدن انسان (درست بر خلاف تنگی و تحت فشار قرار گرفتن آن) نسبت به موقعیتش بر روی سطح زمین میگردد و اگر همینطور صعود ادامه پیدا کند، منجر به انفجار و متلاشی شدن جسم میگردد. چون فشار داخل بدن از فشار محیط اطرافش بیشتر میشود.
-
تشکر
-
۱۳۹۰/۰۴/۰۱, ۱۵:۲۳ #3
- تاریخ عضویت
آبان ۱۳۸۹
- نوشته
- 667
- مورد تشکر
- 2,020 پست
- حضور
- 4 ساعت 55 دقیقه
- دریافت
- 5
- آپلود
- 0
- گالری
-
57
A3emoon :
هوا سنگينى و فشار خود را از تمامى جوانب بر بدن ما وارد مىسازد،ولى مافشار و سنگينى آن را احساس نمىكنيم،زيرا فشار خون عروق بدن ما معادل فشارهوا است و هر دو فشار خارج و داخل بدن متعادل مىباشند.ليكن موقعى كه انسانبر كوههاى بلند بالا مىرود و فشار هوا كم مىشود،اين تعادل بر هم خورده،فشارداخلى از فشار خارجى بيشتر مىشود.اگر رفته رفته فشار هوا كاهش يابد،گاه خوناز منافذ بدن بيرون مىزند.اولين احساسى كه به انسان در آن هنگام رخ مىدهد،سنگينى بر دستگاه تنفسى است كه بر اثر فشار خون بر عروق تنفسى تحميلمىشود و مجراى تنفس را تنگ كرده و موجب دشوارى تنفس مىگردد
وصيت شهدا :خواهرم سرخي خونم را به سياهي
چادرت به امانت دادم پس امانت دار باش
اللهم عجل لولیک الفرج
-
۱۳۹۰/۰۴/۰۱, ۱۵:۲۵ #4
- تاریخ عضویت
آبان ۱۳۸۹
- نوشته
- 667
- مورد تشکر
- 2,020 پست
- حضور
- 4 ساعت 55 دقیقه
- دریافت
- 5
- آپلود
- 0
- گالری
-
57
جناب ارشميدس لطفا منابع خودتون رو براي تفسيري كه ارائه داديد ، ذكر كنيد
وصيت شهدا :خواهرم سرخي خونم را به سياهي
چادرت به امانت دادم پس امانت دار باش
اللهم عجل لولیک الفرج
-
۱۳۹۰/۰۴/۰۲, ۱۰:۲۴ #5
با سلام
جناب کبوتر حرم؛
وقتی فشار هوای اطراف کاهش پیدا کند و از فشار داخل بدن کمتر شود، بدن در حالت انبساط قرار میگیرد. مانند بادکنک.
حالت تنگی نفس در این حالت یک اصطلاح است که در اثر کمبود اکسیژن بوجود آمده و فرد احساس خفگی میکند نه اینکه سینه وی تحت فشار قرار گرفته باشد.
فرق است بین حالتی که روی سینه کسی وزنه سنگینی بگذارید که قفسه سینه وی تحت فشار قرار گیرد و ورود و خروج هوا به ریه های این فرد به کندی و سختی انجام شود، با حالتی که در اثر صعود به ارتفاع نه تنها حجم قفسه سینه کم نمیشود بلکه به خاطر فشار بیشتر نسبت به محیط کمی منبسط میشود و در واقع به خاطر کمبود اکسیژن است که نفس کشیدن مشکل میشود و اصطلاحا میگوئیم تنگی نفس.
پس این تنگی نفس در این حالت معادل تنگی قفسه سینه در حالت اول نیست.
-
۱۳۹۰/۰۴/۰۲, ۱۶:۰۰ #6
- تاریخ عضویت
آبان ۱۳۸۹
- نوشته
- 667
- مورد تشکر
- 2,020 پست
- حضور
- 4 ساعت 55 دقیقه
- دریافت
- 5
- آپلود
- 0
- گالری
-
57
امام صادق (ع) : اي ابن اشيم ! خدا امر را به ما واگذار كرده و هر كس كه خدا بخواهد هدايتش كند او را براي اسلام شرح صدر ميدهد و هر كس را بخواهد گمراه كند سينهاش را تنگ و حرج ميكند ، هيچ ميداني حرج چيست ؟ عرض كردم نه .
دست خود را محكم بست و به من فهماند حرج هر چيزي مصمتي ( ميان پري ) است كه نه چيزي از آن بيرون شود و نه چيزي بتواند در آن داخل گردد .
در تفسير قمي در ذيل جمله ... ضيقا حرجا روايت كرده كه فرمود : مثل آن دلهايي كه خداوند ضيق و حرجش قرار داده مثل درختي است كه در ميان درختهاي زيادي سبز شده باشد و شاخههاي آن از هيچ طرف جايي براي رشد و باز شدن ندارند و ناچار اين درخت به طرف آسمان رشد نموده هر چه بيشتر بماند بيشتر در تنگنا قرار ميگيرد .
پس اين آيه بيانگر ايجاد تنگي نفس در اثر صعود به ارتفاعات ميباشد.
جناب ارشميدس گرامي به نظر شما از اين روايت كه از مفسر واقعي قرآن بيان شده ، معناي تنگي نفس استخراج نميشود ؟ شما تفسير به راي مي كنيد يا از منبع خاصي تفسير ارائه مي كنيد ؟
ویرایش توسط kabootare haram : ۱۳۹۰/۰۴/۰۲ در ساعت ۱۶:۰۲
وصيت شهدا :خواهرم سرخي خونم را به سياهي
چادرت به امانت دادم پس امانت دار باش
اللهم عجل لولیک الفرج
-
۱۳۹۰/۰۴/۰۲, ۱۶:۴۵ #7
- تاریخ عضویت
دي ۱۳۸۹
- نوشته
- 1,282
- مورد تشکر
- 3,520 پست
- حضور
- 9 روز 2 ساعت 21 دقیقه
- دریافت
- 7
- آپلود
- 0
- گالری
- 0
با احترام منم وارد بحث میشم
من اعتقاد دارم که خداوند بوسیله حیوانات دیگه خواسته ما را به تفکر بندازه که دقیقا تفاوت انسان با حیوان در تفکر هست
مثلا این دشواری تنفس با افزایش ارتفاع میتونه به حیواناتی مثل نهنگ لاکپشت قورباغه و دیگر حیوانات دوزیستی که در زیر آب زندگی میکنند یا مجبور به زندگی هستند و برای تنفس بدیلی داشتن شش و نداشتن آبشش به سطح آب میان که هواگیری کنن و دوباره به زیر آب برن.
انسان با تفکر در این مورد تونسته کپسولهای هوا را اختراع کنه که طی مقداری مشخص به زیر آب رفته و از اعجازهای زیر دریا پی ببره
شما چه عقیده ای با این اعتقاد من دارید؟
-
۱۳۹۰/۰۴/۰۲, ۱۷:۳۴ #8
با سلام،
جناب کبوتر حرم، دوست گرامی؛
تنگی نفس در ارتفاع، در واقع همان دشواری تنفس ناشی از کمبود اکسیژن است. این حالت با تنگی سینه ناشی از یک فشار بیرونی متفاوت است.
در ارتفاعات، فشار درون بدن از محیط اطراف بیشتر است و جسم انسان و از جمله سینه وی کمی منبسط میشود.
این تفسیر به رأی نیست بلکه یک واقعیت علمی ترمودینامیکی است.
تنگی سینه در این آیه، با گشادگی سینه(شرح صدر) همراه شده است. و هر دو به پذیرش یا عدم پذیرش اسلام توسط انسان (و در واقع به بلندی یا کوتاهی قدرت تفکر و تحلیل انسان) مربوط است.
حرف من اینست که تنگی سینه در این آیه استعاری میباشد مانند شرح صدر که در ابتدای آیه آمده و بنابراین تنگی سینه مساوی نیست با تنگی نفس.
این با بیان امام صادق منافاتی ندارد. ایشان هم در واقع معنی استعاره تنگی سینه را معنی کردهاند.
به نظر شما، اگر تنگی سینه در این آیه به معنای تنگی نفس است، پس معنای شرح صدر در ابتدای آیه برای پذیرش اسلام چیست؟
-
۱۳۹۰/۰۴/۰۲, ۱۹:۲۹ #9
- تاریخ عضویت
آبان ۱۳۸۹
- نوشته
- 667
- مورد تشکر
- 2,020 پست
- حضور
- 4 ساعت 55 دقیقه
- دریافت
- 5
- آپلود
- 0
- گالری
-
57
جناب ارشميدس هر آيه ظاهر و باطني دارد . اگر دقت كرده باشيد هميشه اينگونه نيست كه معجزات علمي كه در قرآن بيان شده كاملا از ظاهر آيه قابل دريافت باشد.
حرف شما يك تفسير از آيه و حرف ما هم يك تفسير از آيه است.
چنانچه من در همان متني كه قسمتي از آن را براي شما از تفسير الميزان بيان كردم ، خواندم كه اين آيه بيانگر پذيرش و عدم پذيرش اسلام و در واقع راه راست ميباشد.
حرف شما صحيحه و حرف ما هم صحيحه.
قبول داريد ؟
وصيت شهدا :خواهرم سرخي خونم را به سياهي
چادرت به امانت دادم پس امانت دار باش
اللهم عجل لولیک الفرج
-
۱۳۹۰/۰۴/۰۲, ۱۹:۳۹ #10
- تاریخ عضویت
آبان ۱۳۸۹
- نوشته
- 667
- مورد تشکر
- 2,020 پست
- حضور
- 4 ساعت 55 دقیقه
- دریافت
- 5
- آپلود
- 0
- گالری
-
57
سلام گرامي
فكر نميكنم اين تفسير شما به اين آيه مربوط باشه ( بحث اصلي من سر اينه كه هر تفسيري بايد يك منبعي داشته باشه . يا از روايات يا كتب تفسير موجود و يا آيات خود قرآن .
اينكه هركي بخواد اون چيزي كه تو ذهن خودشه رو از آيه تفسير كنه كار غلطيه چون علم ما بسيار محدوده . )
با تشكر از مشاركت شما
جناب ارشميدس من از شما سه بار درخواست كردم كه منبعي رو كه از روي اون ، تفسير ارائه ميكنيد رو بيان كنيد ولي شما اين كار رو نكرديد !!!
شما معناي ظاهري آيه رو بيان ميكنيد و ما معناي باطني بخشي از آيه رو با ذكر منبع
وصيت شهدا :خواهرم سرخي خونم را به سياهي
چادرت به امانت دادم پس امانت دار باش
اللهم عجل لولیک الفرج
اطلاعات موضوع
کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
اشتراک گذاری