جهت مشاهده مطالب کارشناسان و کاربران در این موضوع کلیک کنید







موضوع: چراخطابات قرآن بيشتر براي مردان است؟
-
۱۳۸۶/۰۱/۳۰, ۱۲:۰۳ #1
- تاریخ عضویت
فروردين ۱۳۸۶
- نوشته
- 850
- مورد تشکر
- 3,450 پست
- حضور
- 35 دقیقه
- دریافت
- 1
- آپلود
- 0
- گالری
-
9
چراخطابات قرآن بيشتر براي مردان است؟
يك سوال برام رسيده ببينم كي جواب مي ده وگرنه خودم يك جوابي براش مي دم......
چرا خطاب آيات قرآن , بيشتر به مردان است ؟
ویرایش توسط askari110 : ۱۳۸۷/۰۲/۲۹ در ساعت ۰۸:۱۴
-
تشکرها 2
-
۱۳۸۶/۰۱/۳۰, ۲۱:۲۸ #2
-
تشکرها 3
-
۱۳۸۶/۰۱/۳۱, ۱۴:۰۴ #3
- تاریخ عضویت
فروردين ۱۳۸۶
- نوشته
- 850
- مورد تشکر
- 3,450 پست
- حضور
- 35 دقیقه
- دریافت
- 1
- آپلود
- 0
- گالری
-
9
يك جواب براش دادم نظر بدين....
از جواب دوست عزيزم ممنونم .حالابگيد ببينم نظرتون در باره اين جواب چيه ؟
در پاسخ به نكات زير اشاره ميكنم
1- از نظر قرآن، زن و مرد از ارزش معنوي و شخصيت يكساني برخوردارند؛ زيرا آيات قرآني، آن دو را در پيشگاه خدا و در رسيدن به مقامات معنوي، يكسان ميشمارد. از باب نمونه ميتوان به آيه 40 سوره غافر، آيه 97 سوره نحل، آيه 95 سوره آل عمران و آيه 5 سورهفتح اشاره كرد، (ر.ك: علامه طباطبايي، تفسير الميزان، ج 2، ص 285).
2- قرآنپژوهان، خطابهاي قرآن را به دو دسته تقسيم نمودهاند:
الف) خطاب ويژه مرد يا زن، (ر.ك: بقره، آيه 233 و نساء، آيه 15 و 23 و...)
ب ) خطاب مشترك، (ر.ك: نساء، آيه 3، 4 و 32)
خطابهاي مشترك در قرآن دو گونه است: گاهي با عنوان فراگيري مانند واژه «ناس» و «انسان» و «مَنْ» موصول عموم انسانها را خطاب ميكند، (ر.ك: بقره، آيه 21 و نساء، آيه 1 و...) و گاهي در ظاهر از لفظ مذكر استفاده ميكند، وليعموم را - اعم از زن و مرد - خطاب مينمايد؛ مثل يا ايها الذين امنوا ، (نساء، آيه 136) و يا ايها الذين اوتوا الكتاب ، (نساء، آيه 47) و لقد كان لكم في رسول الله اسوة حسنه ، (احزاب، آيه 21) و...
درباره شيوه اخير بايد به نكاتي توجه كرد:
1- روشن است كه اينگونه سخن گفتن در ميان انسانها معمول است و اختصاصي به قرآن ندارد؛ به خصوص در مقام قانونگذاري از الفاظ و ضماير مذكر استفاده ميشود، ولي معناي عموم اراده ميگردد.
2- سخن گفتن قرآن با زنان، برخاسته از نگرش آن به ارزشهاي انساني و رعايت حرمت زنان ميباشد. طبيعي است كه مؤدبانه و عفيفانه سخن گفتن با زنان، يكي از راههاي حفظ حرمت آنان ميباشد. اين به معناي عقبنگهداشتن نيمي از انسانها نيست؛ زيرا اينگونه سخنگفتن، حاكي از نوعي احترام و ارج نهادن به مقام شامخ آنها است، چنان كه همين شيوه براي احترام به بزرگتر در ميان انسانها معمول است.
سخن آخر اين كه، تعبير به «اخوان» در پايان آيه حاكي از روح محبت و دوستي و صفا و برادري است كه بايد در كل جامعه اسلامي حاكم باشد؛ ازاينرو، واژه «اخوان» اختصاص به مردان ندارد»، (علامه طباطبايي، تفسير الميزان، ج 19،ص 238).{J
-
تشکرها 6
-
۱۳۸۷/۰۶/۰۲, ۲۳:۰۲ #4
سلام علیکم .پاسخ بسیا رخوبی دادید . با اجازه شما نکته ای رو هم من به اون اضافه میکنم . در قرآن این نکته ذکر شده که این کتاب برای هدایت بشر است (هدی للناس) . یعنی همه مردم و آیات اکثرا همگانی است به جز جاهایی که باید به طور اختصاصی به مردان یا زنان تذکراتی داده شود.
ومن الله التوفیق
ویرایش توسط تسنیم : ۱۳۸۷/۰۶/۰۲ در ساعت ۲۳:۰۳
ما زنده به آنیم که آرام نمانیم
موجیم که آسودگی ما عدم ماست
-
تشکرها 3
-
۱۳۸۷/۰۶/۰۴, ۲۱:۰۰ #5
خوب حالا این سوال رو جواب بدین لطفا .چرا در ایات اونجایی که روی سخن خدا با مرد وزن در خانواده است باز هم خداوند مردان رو مورد توجه قرار میدهد؟
چرا سوره ممتحنه برای زنها امده است مگر مردها برای اسلام اوردن از قبیله خود فرار نمیکردند و چرا زنها باید امتحان نمیشدند اما در ممتحنه زنها باید امتحان شوند؟؟؟
نمونه دیگر اینکه درصوره طلاق هرگاه راجع بع طلاق دادن زنان حرف میزند مستقیم مردان را خطاب قرار میدهد مانند هر گاه زنان را طلاق میدهید.....
اما درمورد زنها میگه از زنان شما هرکه(حالت سوم شخص)
یا مثلا زنانی که حیض ندیده باشند انها هم سه ماه عده نگه دارند
تفاوت ایات کاملا فاحشه
هر دو به چیزی داره فرمایش میکنه اما یکی رو خطاب قرار میده اما با اون یکی سوم شخص
چرا؟؟؟
-
تشکرها 3
-
۱۳۸۷/۰۶/۰۸, ۱۳:۵۶ #6
- تاریخ عضویت
فروردين ۱۳۸۶
- نوشته
- 850
- مورد تشکر
- 3,450 پست
- حضور
- 35 دقیقه
- دریافت
- 1
- آپلود
- 0
- گالری
-
9
باسلام به سرکارخانم یگانه.در پاسخ به ایرادات شما مطالبی به ذهن حقیر رسید که امیدوارم مفید باشد
از باب تغلیب است . چون غالبا خداوند خطاب به مردان گفته است.وگرنه درآن خطاب؛ هم زن وهم مرد مورد خطاب هستند.
quote=yeganeh;40860]
چرا سوره ممتحنه برای زنها امده است مگر مردها برای اسلام اوردن از قبیله خود فرار نمیکردند و چرا زنها باید امتحان نمیشدند اما در ممتحنه زنها باید امتحان شوند؟؟؟
[/quote]
اولا :تمام سوره ممتحنه مربوط به زنان نیست .مطلبی که شما اشاره کردید به یکی از آیات این سوره مربوط می شود.که این آیه هم شأن نزولی دارد وازسياق و زمينه اين آيه شريفه چنين مىرساند كه بعد از صلح حديبيه نازل شده. و در عهدنامههايى كه بين رسول خدا (ص) و مردم مكه برقرار گرديده نوشته شده است كه اگر از اهل مكه مردى ملحق به مسلمانان شد، مسلمانان موظفند او را به اهل مكه برگردانند، ولى اگر از مسلمانان مردى ملحق به اهل مكه شد اهل مكه موظف نيستند او را به مسلمانان برگردانند. و نيز از آيه شريفه چنين برمىآيد كه يكى از زنان مشركين مسلمان شده، و به سوى مدينه مهاجرت كرده و همسر مشركش به دنبالش آمده و درخواست كرده كه رسول اللَّه (ص) او را به وى برگرداند، و رسول خدا (ص) در پاسخ فرموده: آنچه در عهدنامه آمده اين است كه اگر مردى از طرفين به طرف ديگر ملحق شود بايد چنين و چنان عمل كرد، و در عهدنامه در باره زنان چيزى نيامده، و به همين مدرك رسول اللَّه (ص) آن زن را به شوهرش نداد، و حتى مهريهاى را كه شوهر به همسرش داده بود به آن مرد برگردانيد.
پس این برداشت شما درست نیست وگرنه در جاهای دیگر درباره اعتماد نکردن به مردها وامتحان آنها هم آمده است.
quote=yeganeh;40860]
نمونه دیگر اینکه درصوره طلاق هرگاه راجع بع طلاق دادن زنان حرف میزند مستقیم مردان را خطاب قرار میدهد مانند هر گاه زنان را طلاق میدهید.....
اما درمورد زنها میگه از زنان شما هرکه(حالت سوم شخص)
یا مثلا زنانی که حیض ندیده باشند انها هم سه ماه عده نگه دارند
تفاوت ایات کاملا فاحشه
هر دو به چیزی داره فرمایش میکنه اما یکی رو خطاب قرار میده اما با اون یکی سوم شخص
چرا؟؟؟[/quote]
علت اینکه مرد ها در جریان طلاق مستقیم مورد خطابند این است که حق طلاق مال مردهاست.حالا اینکه چرا حق طلاق به مردها داده شده باید گفت که:
اولا:اسلام در مورد حق طلاق میگوید راه طلاق براى زن نیز باز است. وزن مىتواند ضمن عقد نکاح شرط وکالت بر طلاق بکند. همچنین مىتواند به حاکم شرع براى طلاق گرفتن در صورت خوددارى شوهر مراجعه کند
ثانیا: فلسفه وحکمتهای زیادی هم درواگذاری حق طلاق به مردوجود دارد.که چند نمونه را عرض می کنم:1- از جهت رنجش و ناراحتى، زنان زودتر از مردان رنجور و ناراحت مىشوند و صبر و تحمل آنان کمتر از مردان است، اما پس از مدتى رنجورى برطرف مىشود. حال اگر حق طلاق به زنان داده مىشد، چه بسا فوراً به طلاق رو آورند.
2- چون ازدواج، حقوق و وظایف مالى و اقتصادى را بر شوهر لازم مىکند، جدا شدن و طلاق براى او سخت تر از زنان است، زیرا مهریه را باید پرداخت کند، در حالى که زن گیرنده است و در طلاق هیچ بار مالى بر او تحمیل نشده، بلکه استفاده مالى دارد، بنابراین شرایط طلاق (که در اسلام مبغوضترین حلال دانسته شده) براى مرد سخت و سنگین است و براى زن از نظر مالى و اقتصادى نه تنها سخت نیست، بلکه مىتواند مطلوب باشد.
وفلسفه ها وحکمتهای دیگری نیز می توان برآن تصورکرد.
باتشکر-عسکری
مولایم علی فرموند:
يابُنَىَّ اِصبِر عَلَى الحقِ وَ اِن كانَ مُرّا; اى پسر جان! در راه حق صبور و مقاوم باش گرچه تلخ و رنج آور باشد.
هرگز گمان مبر زخیال تو غافلم ،گرمانده ام خموش ، خدا داند ودلم.....
چون عاقبت همه امور با خداست همه چیز را به او واگذار کردم.
-
تشکرها 3
اطلاعات موضوع
کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
اشتراک گذاری