شهدای تفحص(عکس + بیوگرافی)

[.:MONTAZER:.]

با عنایت مخصوص شهدا و با خواست خدا قصد بر این است که انشالله در این تاپیک عکس شهدای تفحص رو قرار بگیرد.
انشالله که دوستان بزرگوارم هم کمک نمایند تا همانند گذشته مجموعه کاملی خلق شود.
به امید شهادت در راه خدا
التماس دعا

[.:MONTAZER:.]

شهید احمد پور
از شهدای سرافراز تفحص
روحش شاد

[.:MONTAZER:.]

شهید عباس صابری
از شهدای تفحص
روحش شاد

[.:MONTAZER:.]

محل شهادت شهید عباس صابری
فکه

آه فکه!
کو برادر های من؟!

[.:MONTAZER:.]

شهید غلامی
از شهدای تفحص
محل شهادت فکه
روحش شاد

[.:MONTAZER:.]

شهید محمود وند
از شهدای تفحص
محل شهادت رمل های فکه
روحش شاد

[.:MONTAZER:.]

شهید محمود وند(2)

[nanejoon]

با عنایت مخصوص شهدا و با خواست خدا قصد بر این است که انشالله در این تاپیک عکس شهدای تفحص رو قرار بگیرد.به امید شهادت در راه خداالتماس دعا

سلام بی انتها به سید عزیزم ننه . کاش این کارتو دیگران هم بیشتر سرمشق وقتشون قراربدن
دمت گرم که تو این سالخوردگی حال و هوای جبهه رو تو این کانون زنده کردی
ننجون کاش میشد هر عکسی هم که میزاری یک سطر از وصیت نامه هم ازشون میزاشتی تا بچه های امروزی بدونند این جونای دیروزی برای چی رفتند شهید شدند.
منتظر جون ننه ، دیگه نداشتیم تو و شهید ؟:Geryan:! تو باید بمونی اونقدر خدمت به قرآن و دین جدت کنی تا ...
من دعا میکنم تو شهید زنده باشی و مانند بمب اتم روسر بیخدایان تو عقائد و..فروبریزی آمین.
دوست دارم ننه

[.:MONTAZER:.]

ننه جونم!
دلم از زندگی توی این دنیا خونه!
می گن پشت نگاهها و چهره های شاد همیشه یه دنیا غمه!
من تو دلم یه دنیا غم دارم!
و فقط و فقط با رفتن،پریدن،پرزدن شاید آروم بگیرم!
من دلم شهادت می خواد!
شهادت شهادت
همه آرزومه
شهادت شهادت
رویای نا تمومه


در مورد وصیت نامه هم چشم!
انشالله از این به بعد انجام خواهد شد
یا حق

[.:MONTAZER:.]

زندگی نامه شهید محمود وند

علي (امير) در سال 1343 در روز هفدهم صفر ماه قمري در تهران پا بر خاک نهاد، تحصيلاتش را تا پايان دوره راهنمايي ادامه داد، با آغاز جنگ تحميلي به عضويت بسيج مسجد درآمد و با شوري وصف‌ناشدني به فعاليت مذهبي پرداخت، تابستان سال 1361 همزمان با شروع عمليات رمضان در هفده سالگي به جبهه رفت و کارش را در گردان تخريب لشگر 27 محمدرسول‌الله (ص) آغاز نمود، در عمليات والفجر مقدماتي همران گردان حنظله به منطقه فکه رفت و از ناحيه دست مجروح شد. در عمليات والفجر 8 براي هميشه پايش را از دست داد و با وجود 70 درصد جانبازي (شيميايي، موجي، قطع پا و 25 ساچمه در دست) باز هم از ميهن اسلامي دفاع نمود، او در سال 1367 با دوشيزه‌اي پارسا ازدواج کرد و صاحب دو فرزند شد، علي به علت علاقه به نظام مقدس جمهوري اسلامي به عضويت نهاد مقدس سپاه درآمد و توانست با تلاش بسيار مدرک ديپلم خود را دريافت نمايد. محمودوند در سال 1371 بعد از شهادت سيدعلي موسوي به ياري برادران گروه تفحص شتافت و 8 سال در ميان خاکهاي تفتيده جنوب براي يافتن پيکر شهداء تلاش نمود، به طوريکه دو مرتبه پاي مصنوعي خود را بر اثر کار زياد از دست داد، فرمانده دلير گروه تفحص لشگر27 محمدرسول‌الله (ص) سرانجام در تاريخ 22/11/1379 در منطقه فکه بر اثر انفجار مين در جرگه شاهدان قرار گرفت، علي در سن 36 سالگي تنها پسرش عباس را که نابينا و فلج بود، به همراه دخترش در نزد ما به يادگار گذاشت، پيکر پاکش را در قطعه 27 بهشت‌زهرا طبق وصيت او به خاک سپردند