جهت مشاهده مطالب کارشناسان و کاربران در این موضوع کلیک کنید







موضوع: مشاعره (مراعات مطلع اشعار با شعر درج شده در پست قبلی ضروریست)
-
۱۴۰۰/۰۶/۰۶, ۱۴:۳۷ #49701
- تاریخ عضویت
آبان ۱۳۸۹
- نوشته
- 1,525
- مورد تشکر
- 6,411 پست
- حضور
- 26 روز 20 ساعت 36 دقیقه
- دریافت
- 1
- آپلود
- 0
- گالری
-
5
همه عالم به هیچ نستانیم
تو به سیمایِ شخص می نگری
ما در آثارِ صُنع حیرانیم
هر چه گفتیم جز حکایتِ دوست
در همه عُمر از آن پشیمانیم
سعدیا بی وجودِ صبحتِ یار
سعدی
خدایا! به من زیستی عطاکن که درلحظه مرگ،بربی ثمری لحظه ای که برای
زیستن گذاشته است،حسرت نخورم،ومردنی عطاکن که،بربیهودگیش،سوگوار
نباشم بگذارتاآنرا من؛ خود؛انتخاب کنم؛اماآنچنان که تو دوست میداری..
دکترعلی شریعتی
-
-
۱۴۰۰/۰۶/۰۶, ۱۵:۱۹ #49702
- تاریخ عضویت
تير ۱۴۰۰
- نوشته
- 85
- مورد تشکر
- 54 پست
- حضور
- 1 روز 15 ساعت 55 دقیقه
- دریافت
- 0
- آپلود
- 0
- گالری
- 0
ما را به سخت جانی خود این گمان نبود
شبهای هجر را گذراندیم و زنده ایم
#شکیب
إِنِّي مُهَاجِرٌ إِلَى رَبِّي
-
-
۱۴۰۰/۰۶/۰۶, ۱۹:۵۷ #49703
- تاریخ عضویت
اسفند ۱۳۹۲
- نوشته
- 32,555
- مورد تشکر
- 43,461 پست
- حضور
- 137 روز 5 ساعت 1 دقیقه
- دریافت
- 5
- آپلود
- 0
- گالری
-
1
مه من هنوز عشقت دل من فکار دارد
تو یکی بپرس از این غم که به من چه کار دارد
نه بلای جان عاشق شب هجرتست تنها
که وصال هم بلای شب انتظار دارد
تو که از می جوانی همه سرخوشی چه دانی
که شراب ناامیدی چقدر خمار دارد
نه به خود گرفته خسرو پی آهوان ار من
که کمند زلف شیرین هوس شکار دارد
استاد شهریار
-
-
۱۴۰۰/۰۶/۰۷, ۱۴:۰۴ #49704
- تاریخ عضویت
تير ۱۴۰۰
- نوشته
- 85
- مورد تشکر
- 54 پست
- حضور
- 1 روز 15 ساعت 55 دقیقه
- دریافت
- 0
- آپلود
- 0
- گالری
- 0
در این شب سیاهم گم گشت راه مقصود
از گوشه ای برون آی ، ای کوکب هدایت
حافظ
إِنِّي مُهَاجِرٌ إِلَى رَبِّي
-
-
۱۴۰۰/۰۶/۰۷, ۲۳:۳۲ #49705
- تاریخ عضویت
آبان ۱۳۸۹
- نوشته
- 1,525
- مورد تشکر
- 6,411 پست
- حضور
- 26 روز 20 ساعت 36 دقیقه
- دریافت
- 1
- آپلود
- 0
- گالری
-
5
تو مگر عشقِ منِ خسرو و پرویز کنی
همچو فرهاد و روم از عقبِ کوه کنی
تو مگر شاهِ نکو رویانی
تو مگر ماهِ نکو رویانی
بادِ صبا بر گل گذر کن
گل گذر کن، گل گذر کن
از حالِ گل ما را خبر کن
نازنین ما را خبر کن
با مدعی کمتر بِنِشین
نازنین، ای مه جبین
تو مگر عشقِ منِ خسرو و پرویز کنی
همچو فرهاد و روم از عقبِ کوه کنی
تو مگر شاهِ نکو رویانی
تو مگر ماهِ نکو رویانی
بادِ صبا بر گل گذر کن
گل گذر کن، گل گذر کن
از حالِ گل ما را خبر کن
نازنین ما را خبر کن
با مدعی کمتر بِنِشین
نازنین، ای مه جبین
بیچاره عاشق،ناله تا کی، ناله تا کی
یا دل مده، ترکِ سر کن،ترکِ سر کن
شد خون فِشان، چشمِ ترِ من
پر خونِدل شد ساغرِ من
ای یارِعزیز، مطبوع و تمیز
در فصلِ بهار، با ما مَسِتیز
آخر گذشت آب از سرِمن
ببیبن چشمِ ترِمن، ببیبن چشمِ ترِمن
گل چاکِ غم بر پیرِهَن زد، پیرِهَن زد، پیرِهَن زد
از غیرت آتش، در چمن زد، در چمن زد، در چمن زد
بلبل چو من شد درچمن دستانسرا بَهرِ وطن
دیدی که ظالم، تیشه اش را، تیشه اش را
آخر بپایِ خویشُتَن زد، خویشُتَن زد
شد خون فِشان، چشمِ ترِ من
پر خونِدل شد ساغرِ من
ای یارِعزیز، مطبوع و تمیز
در فصلِ بهار، با ما مَسِتیز
آخر گذشت آب از سرِمن
ببیبن چشمِ ترِمن، ببیبن چشمِ ترِمن
شاعر ملک الشعرا بهارخواننده استاد محمدرضا شجریان
ویرایش توسط Tuberose : ۱۴۰۰/۰۶/۰۷ در ساعت ۲۳:۳۷
خدایا! به من زیستی عطاکن که درلحظه مرگ،بربی ثمری لحظه ای که برای
زیستن گذاشته است،حسرت نخورم،ومردنی عطاکن که،بربیهودگیش،سوگوار
نباشم بگذارتاآنرا من؛ خود؛انتخاب کنم؛اماآنچنان که تو دوست میداری..
دکترعلی شریعتی
-
-
۱۴۰۰/۰۶/۰۸, ۰۴:۵۷ #49706
- تاریخ عضویت
تير ۱۴۰۰
- نوشته
- 85
- مورد تشکر
- 54 پست
- حضور
- 1 روز 15 ساعت 55 دقیقه
- دریافت
- 0
- آپلود
- 0
- گالری
- 0
نشود فاش کسی، انچه میان من و توست
تا اشارات نظر، نامه رسان من و توست
گوش کن با لب خاموش، سخن می گویم
پاسخم گو، به نگاهی که زبان من و توست...
هوشنگ ابتهاج
إِنِّي مُهَاجِرٌ إِلَى رَبِّي
-
-
۱۴۰۰/۰۶/۰۸, ۱۳:۵۵ #49707
- تاریخ عضویت
اسفند ۱۳۹۲
- نوشته
- 32,555
- مورد تشکر
- 43,461 پست
- حضور
- 137 روز 5 ساعت 1 دقیقه
- دریافت
- 5
- آپلود
- 0
- گالری
-
1
تا جهان بود از سر مردم فراز
کس نبود از راز دانش بینیاز
مردمان بخرد اندر هر زمان
راز دانش را به هر گونه زبان
گرد کردند و گرامی داشتند
تا به سنگ اندر همی بنگاشتند
دانش اندر دل چراغ روشنست
وز همه بد بر تن تو جوشنست
رودکی
-
-
۱۴۰۰/۰۶/۲۱, ۱۵:۴۰ #49708
- تاریخ عضویت
آبان ۱۳۸۹
- نوشته
- 1,525
- مورد تشکر
- 6,411 پست
- حضور
- 26 روز 20 ساعت 36 دقیقه
- دریافت
- 1
- آپلود
- 0
- گالری
-
5
حافظ
تا مرا عشقِ تو تعلیم سخن گفتن کرد
خلق را وردِ زبان مدحت و تحسینِ من است
دولتِ فقرِ خدایا بمن ارزانی دارِ
کین کرامت سببِ حشمت وتمکینِ من است
ویرایش توسط Tuberose : ۱۴۰۰/۰۶/۲۱ در ساعت ۱۵:۴۲
خدایا! به من زیستی عطاکن که درلحظه مرگ،بربی ثمری لحظه ای که برای
زیستن گذاشته است،حسرت نخورم،ومردنی عطاکن که،بربیهودگیش،سوگوار
نباشم بگذارتاآنرا من؛ خود؛انتخاب کنم؛اماآنچنان که تو دوست میداری..
دکترعلی شریعتی
-
تشکر
-
۱۴۰۰/۰۶/۲۱, ۲۱:۴۵ #49709
- تاریخ عضویت
اسفند ۱۳۹۲
- نوشته
- 32,555
- مورد تشکر
- 43,461 پست
- حضور
- 137 روز 5 ساعت 1 دقیقه
- دریافت
- 5
- آپلود
- 0
- گالری
-
1
تشریف داد و رفت ندانم ز بیخودی
کاین دوست بود در نظرم یا خیال دوست
هوشم نماند و عقل برفت و سخن نبست
مقبل کسی که محو شود در کمال دوست
سعدی حجاب نیست تو آیینه پاک دار
زنگارخورده چون بنماید جمال دوست
سعدی شیرازی
-
تشکر
-
۱۴۰۰/۰۶/۲۳, ۰۰:۱۳ #49710
- تاریخ عضویت
خرداد ۱۳۹۱
- نوشته
- 836
- مورد تشکر
- 610 پست
- حضور
- 48 روز 3 ساعت 45 دقیقه
- دریافت
- 4
- آپلود
- 0
- گالری
-
28
تا کـــی به تمـــنای وصــال تو یـــگانه
اشکم شود از هر مژه چون سیل روانه
شیخ بهایی
تا ابد به آنهایی که وقتــی بــی آب شدنــد ...قمقمـــه هــا را خـــاک کردنـــد تـــا ...کمتر یاد آب بیفتند مدیونیم...
ماشاالله لا قوة الا بالله
saite dorost shod barmigardam
-
تشکر
اطلاعات موضوع
کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند
در حال حاضر 3 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 3 مهمان ها)
اشتراک گذاری