جهت مشاهده مطالب کارشناسان و کاربران در این موضوع کلیک کنید   

موضوع: اختلاف وهابيان با شيعه در چه توحيدي است ؟

  1. #1
    شروع کننده موضوع

    تاریخ عضویت
    جنسیت فروردين ۱۳۸۶
    نوشته
    213
    مورد تشکر
    303 پست
    حضور
    نامشخص
    دریافت
    0
    آپلود
    0
    گالری
    16

    اختلاف وهابيان با شيعه در چه توحيدي است ؟




    با تشكر از مسولان سايت مي خواستم بدانم كه مقابله ما و «وهابيت » در چه نوع توحيدى است ؟ آنان چه شركى را به ما نسبت مى دهند و دليل ما بر رد آن ها چيست ؟

  2. #2

    تاریخ عضویت
    جنسیت فروردين ۱۳۸۶
    نوشته
    300
    مورد تشکر
    856 پست
    حضور
    49 دقیقه
    دریافت
    0
    آپلود
    0
    گالری
    5



    پاسخ :

    الف ) وهابى ها ما را به شرك افعالى متهم مى كنند .

    ب ) «وهابيت » بين مسلمانانِ طرفدار شفاعت انبيا و صلحا با مشركان زمان جاهليت مقايسه كردند و هيچ فرقى قايل نشدند ، پاسخ اين است كه اولا ، قرآن كريم صريحاً «مقام شفاعت » را براى جمعى از نيكان ، انبيا و فرشتگان اثبات كرده است ; منتها آن را به «اذن الهى » مشروط دانسته است . (بقره ، 255 ; مائده ، 35) پس ما هرگز براى پيامبراكرم(صلى الله عليه وآله) و.. . در اين امر استقلال را قايل نيستيم .
    ثانياً : ميان «بت پرستان » و «خداپرستان معتقد به شفاعت به اذن الله» هيچ گونه شباهتى نيست ; زيرا بت پرستان ، عبادت بت ها مى كردند و آن ها را شفيع مى دانستند ; در حالى كه در مورد مسلمانان معتقد به شفاعت ، مسئله عبادت شفاعت كنندگان به هيچ وجه مطرح نيست ; بلكه تنها از آن ها در پيشگاه خدا درخواست شفاعت مى كنند و درخواست شفاعت هيچ ارتباطى به مسئله عبادت ندارد .
    بنابراين ، ما هم مى گوييم اگر به راستى كسى كار خدا را از غيرخدا بخواهد و او را مستقل در انجام آن بداند مشرك است ; ولى اگر از او شفاعتى بخواهد كه كار خود اوست و خدا به او داده ، نه تنها شرك نيست ; بلكه عين ايمان توحيد است . در عمل نيز ما هرگز با توسل و احترام به قبور انبيا و اوليا و.. . آن ها را عبادت نمى كنيم .•

    ر .ك : فرقه وهابى پاسخ و شبهات آن ها ، علامه سيدمحمدحسن قزوينى ، نشر قبله

  3. #3

    تاریخ عضویت
    جنسیت اسفند ۱۳۸۷
    نوشته
    51
    مورد تشکر
    130 پست
    حضور
    نامشخص
    دریافت
    0
    آپلود
    0
    گالری
    0

    نقل قول : اختلاف وهابيان با شيعه در چه توحيدي است ؟




    1. نكته اساسي در اختلاف اين است كه نگاه وهابيت به توحيد و ساير مباحث اعتقادي يك نگاه بسيار سطحي ؛ محدود ؛ ماديگرايانه؛ و نارسا است در نتيجه آنچه كه منطبق بر اين نگاه تنگ نظرانه نباشد بر نمي تابند به عبارت ديگر اختلاف بر سر توحيد يا مراتب و مصاديق آن نيست بلكه اصولا آنچه وهابيت توهم كرده نه منطبق بر عقل است و نه بر شرع .
    2. وهابيت تنها با شيعه اختلاف ندارد بلكه با همه فرق اسلامي اختلاف دارد
    3. توحيد وهابيت عين شرك است زيرا آنها قائل به تشبيه و تجسيم هستند كه شرك آميزبودن اين نگاه بديهي است .
    4. آنچه آن ها بر ديگران شرك مي شمارند حكايت از مادي پنداري و محدود انديشي آنان دارد چنانكه توسل به پيغمبر يا هر شخص ديگري را در زماني كه جسم مادي آن ها وجود دارد شرك نمي دانند ولي هر گاه اين جسم نبود آن را شرك مي دانند و اين عين مادي گرايي است ....
    حسن السئوال نصف العلم

  4. #4
    ثبت نام نشده

    نقل قول : اختلاف وهابيان با شيعه در چه توحيدي است ؟




    نقل قول نوشته اصلی توسط tabatabaee نمایش پست
    با تشكر از مسولان سايت مي خواستم بدانم كه مقابله ما و «وهابيت » در چه نوع توحيدى است ؟ آنان چه شركى را به ما نسبت مى دهند و دليل ما بر رد آن ها چيست ؟
    بسم الله الرحمن الرحيم
    اين جانب در گفتگويي كه با يكي از وهابيان داشتم برخي اشكالات را مطرح كرد كه با اجازه دوستان من برخي از اشكالاتي كه در باره توحيد و شرك بود مطرح مي كنم
    1- مي گفت شيعيان شرك در اولوهيت دارند چون به جاي آن كه خدا را صدا بزنند برخي از اموات را صدا مي زنند مثلا مي گويند اي محمد ، يا حسن ، يا حسين و...
    به او گفتم اگر يا حسن و يا حسين و يا محمد گفتن شرك باشد پس همه مسلمانان حتي وهابيان اگرنماز بخوانند كافرند چون اهل سنت نيز در نماز مي گويند السلام عليك ايها النبي .... ( يعني سلام بر تو اي پيامبر .... )پس اگر صدا كردن اموات شرك باشد چرا در نماز مي گوييد اي پيامبر ؟ چه فرقي بين "اي پيامبر" و "يا پيامبر" وجود دارد كه يكي شرك باشد و ديگري عين توحيد و مسلماني ؟!
    2- مي گفت شما شرك ربوبي داريد چون امامان را در حد بسيار زياد بالا مي بريد و غلو مي كنيد
    گفتم پس شما هم شرك ربوبي داريد و غلو مي كنيد زيرا ابابكر و عمر را بسيار بالا مي بريد چون مي گوييد در روايت وارد شده كه اگر حضرت محمد پيامبر نمي شد عمر به پيامبري مي رسيد با آن كه همگي مي دانيد عمر در سالهاي زيادي از عمر خود را بت پرست بوده
    نكته ديگر اين كه اگر چنين باشد همه مسلمانان كافرند زيرا حد اقل پيامبر را از افراد عادي بهتر مي دانند ؟!

  5. #5

    تاریخ عضویت
    جنسیت مهر ۱۳۸۵
    نوشته
    742
    مورد تشکر
    1,784 پست
    حضور
    9 روز 5 ساعت 34 دقیقه
    دریافت
    21
    آپلود
    0
    گالری
    119

    راهنما نقل قول : اختلاف وهابيان با شيعه در چه توحيدي است ؟




    نقل قول نوشته اصلی توسط ثبت نام نشده نمایش پست
    بسم الله الرحمن الرحيم
    اين جانب در گفتگويي كه با يكي از وهابيان داشتم برخي اشكالات را مطرح كرد كه با اجازه دوستان من برخي از اشكالاتي كه در باره توحيد و شرك بود مطرح مي كنم
    1- مي گفت شيعيان شرك در اولوهيت دارند چون به جاي آن كه خدا را صدا بزنند برخي از اموات را صدا مي زنند مثلا مي گويند اي محمد ، يا حسن ، يا حسين و...
    به او گفتم اگر يا حسن و يا حسين و يا محمد گفتن شرك باشد پس همه مسلمانان حتي وهابيان اگرنماز بخوانند كافرند چون اهل سنت نيز در نماز مي گويند السلام عليك ايها النبي .... ( يعني سلام بر تو اي پيامبر .... )پس اگر صدا كردن اموات شرك باشد چرا در نماز مي گوييد اي پيامبر ؟ چه فرقي بين "اي پيامبر" و "يا پيامبر" وجود دارد كه يكي شرك باشد و ديگري عين توحيد و مسلماني ؟!
    2- مي گفت شما شرك ربوبي داريد چون امامان را در حد بسيار زياد بالا مي بريد و غلو مي كنيد
    گفتم پس شما هم شرك ربوبي داريد و غلو مي كنيد زيرا ابابكر و عمر را بسيار بالا مي بريد چون مي گوييد در روايت وارد شده كه اگر حضرت محمد پيامبر نمي شد عمر به پيامبري مي رسيد با آن كه همگي مي دانيد عمر در سالهاي زيادي از عمر خود را بت پرست بوده
    نكته ديگر اين كه اگر چنين باشد همه مسلمانان كافرند زيرا حد اقل پيامبر را از افراد عادي بهتر مي دانند ؟!
    با سلام ضمن تشكر از اين كه كانون گفتمان قرآني را محلي مطمئن براي پاسخدهي به پرسش هاي قرآني خود دانستيد خرسنديم ضمن تاييد پاسخ شما در مورد پرسش اول چند نكته را مي افزاييم :
    1. اين بحث باز مي گردد به اين كه آيا خطاب به مردگان در شريعت اسلام جايز است يا نه ؟ جز وهابيان همه مسلمانان اين خطاب را جايز مي دانند .
    2. اما در مورد پيامبران الهي و شهدا وديگر اولياي الهي آيا مردگان اين ها همانند ديگر مردگان اين ها هستند ؟ صريح قرآن اين است كه شهدا زنده اند (وَلاَ تَقُولُواْ لِمَنْ يُقْتَلُ فِي سَبيلِ اللّهِ أَمْوَاتٌ بَلْ أَحْيَاء وَلَكِن لاَّ تَشْعُرُونَ {البقرة/154}
    3. منظور شما از شرك در الوهيت چيست و چه رابطه اي بين خطاب به مرده و شرك در الوهيت است ؟
    اما در مورد پرسش دوم :
    1. ما معتقديم هيچ موجودي اعم از انسان هيچ قدرت يا تاثيري بدون اذن الهي ندارند بنابراين هر گونه توسل به انسان هاي مومن و ولي الهي ويا استفاده از آثار داروها و ديگر موجودات همه به اذن خدا و در طول اراده اوست همانگونه كه همه عقلا از آثار موجودات استفاده مي كنند و اين استفاده به مفهوم پذيرش ربوبيت آنان نيست متوسل شدن به اولياي الهي ويا انسان هايي كه نزد خداوند صاحب وجهه هستند هم به اذن الهي بوده و هر اثري هم كه برآن مترتب شود به قدرت خداوند است و به اراده اوست .
    2. توجه شمارابه آيات و رواياتي كه جواز توسل به افرادي خاص را داده اند جلب مي كنم:
    آيات و روايات فراوانى درباره جواز توسل به اولياى الهى وجود دارد كه تنها به ذكر چند آيه اكتفا مى كنيم :
    1 . «يَـأَيُّهَا الَّذِينَ ءَامَنُواْ اتَّقُواْ اللَّهَ وَابْتَغُواْ إِلَيْهِ الْوَسِيلَةَ و ... ; (مائده ، 35) اى كسانى كه ايمان آورده ايد از ]مخالفت فرمان [ خدا بپرهيزيد و وسيله اى براى تقرب به او بجوييد و .. .» مقصود از «وسيله » در آيه مذكور هر چيزى است كه موجب تقرب به خداوند مى شود كه يكى از بهترين مصاديق آن اولياى الهى هستند كه ما خداوند را به حق آنان و به منزلتى كه نزد خداوند دارند قسم مى دهيم و مى گوييم «اللهم إنّى أسئلك و أتوجّه إليك بنبيـك ... ; يعنى پروردگارا من از تو مى خواهم و به سوى تو روى مى آورم به ]حق[ پيامبرت .. .» نمونه ديگر آن توسل خليفه دوم به عباس عموي پيامبر در طلب باران بود كه در تاريخ نقل شده است.
    2 . «.. . وَلَوْ أَنَّهُمْ إِذ ظَّـلَمُواْ أَنفُسَهُمْ جَآءُوكَ فَاسْتَغْفَرُواْ اللَّهَ وَاسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُواْ اللَّهَ تَوَّابًا رَّحِيمًا ; (نساء ، 64) .. . و اگر آنان وقتى به خود ستم كردند پيش تو مى آمدند و از خدا آمرزش مى خواستند و پيامبر (نيز) براى آنان طلب آمرزش مى كرد ، قطعاً خداوند را توبه پذير و مهربان مى يافتند .» اگر متوسل شدن به پيامبر خدا(صلى الله عليه وآله)جايز نبود چگونه خداوند يكى از راه هاى پذيرش توبه را اين مى داند كه مردم به سراغ پيامبر(صلى الله عليه وآله) بيايند و او را شفيع خود قرار دهند . بديهى است كه پيامبر(صلى الله عليه وآله)آمرزنده گناه نيست بلكه تنها مى تواند از خداوند طلب آمرزش كند . جالب آنكه قرآن نمى فرمايد «تو براى آنها استغفار كن » بلكه مى گويد «رسول براى آنها استغفار كند» اين تعبير گويا اشاره به آن است كه پيامبر(صلى الله عليه وآله)از مقام و موقعيتش استفاده كند و با عنوان رسالت براى خطاكاران توبه كننده استغفار كند .• شأن نزول اين آيه نيز درباره گناهكارانى است كه از پيامبر خواستند برايشان از خداوند طلب آمرزش كند .• پس ما هم مى توانيم به پيامبر(صلى الله عليه وآله)متوسل شويم .
    3 . «قَالُواْ يَـأَبَانَا اسْتَغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَآ إِنَّا كُنَّا خَـطِـِينَ * قَالَ سَوْفَ أَسْتَغْفِرُ لَكُمْ رَبِّى إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ ; (يوسف ، 97 و 98) (فرزندان يعقوب ) گفتند اى پدر براى گناهان ما (از خداوند) آمرزش بخواه كه ما خطا كار بوديم * (يعقوب ) گفت : به زودى از پروردگارم براى شما آمرزش مى خواهم كه او همانا آمرزنده مهربان است » . حال اگر متوسل شدن به غير خدا جايز نبود چگونه فرزندان يعقوب(عليه السلام) به او متوسل شدند ؟ و آن پيامبر (على نبينا وآله وعليه السلام ) هم پذيرفت ؟
    3.درباره جواز توسل آيات ديگر و روايات فراوانى وجود دارد علاوه بر منابعى كه گذشت ، به منبع زير رجوع شود .•
    نويسنده لطيفي ( استاد پاسخگو)
    ویرایش توسط saeed623 : ۱۳۸۶/۰۱/۱۹ در ساعت ۱۰:۱۸

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

اشتراک گذاری

اشتراک گذاری

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
^

ورود

ورود