-
۱۳۹۳/۱۰/۱۳, ۱۵:۵۰ #11
- تاریخ عضویت
دي ۱۳۸۷
- نوشته
- 10,035
- مورد تشکر
- 25,834 پست
- حضور
- 17 روز 15 ساعت 28 دقیقه
- دریافت
- 6
- آپلود
- 0
- گالری
-
2
قرآن میکوشد تا همه انسانها را در نهایت در یک جامعه جهانی واحد گرد آورد و جهانی شدن به عنوان یک فرایند طبیعی و جهانی سازی به عنوان یک برنامه پروژه اسلامی مورد تأکید و تأیید قرآن و اسلام است.
اسلام و قرآن از مردمان میخواهد که در نهایت با حفظ اصولی اختلافات ملی و حتی شریعتی خود، در یک اجتماع کلان و واحد انسانی جهانی گرد هم آیند و به اصول و ارزشهای مشترک توجه کنند. از این رو آنها را به کلمه یگانگی میخواند: «قُلْ یَا أَهْلَ الْکِتَابِ تَعَالَوْا إِلَى کَلِمَةٍ سَوَاءٍ بَیْنَنَا وَبَیْنَکُمْ أَلَّا نَعْبُدَ إِلَّا اللَّهَ وَلَا نُشْرِکَ بِهِ شَیْئًا وَلَا یَتَّخِذَ بَعْضُنَا بَعْضًا أَرْبَابًا مِنْ دُونِ اللَّهِ فَإِنْ تَوَلَّوْا فَقُولُوا اشْهَدُوا بِأَنَّا مُسْلِمُونَ» (آل عمران، 64). این بدان معناست که انسانها میتوانند و باید برای اصول مشترک و اهداف مشترک خود باهم منسجم گردند.
یَا إِلَهِی وَ سَیِّدِی وَ مَوْلاَیَ وَ رَبِّی صَبَرْتُ عَلَى عَذَابِکَ فَکَیْفَ أَصْبِرُ عَلَى فِرَاقِکَ
اگه مي خواي اهل آسمون بهت رحم كنن به اهل زمين رحم كن
-
تشکرها 3
-
۱۳۹۴/۰۷/۰۱, ۱۲:۳۵ #12
- تاریخ عضویت
تير ۱۳۹۱
- نوشته
- 393
- مورد تشکر
- 1,641 پست
- حضور
- 15 روز 11 ساعت 58 دقیقه
- دریافت
- 0
- آپلود
- 0
- گالری
- 0
جمع بندی
سوال
مگر قران نمیفرماید لا تفرقوا؟؟؟مگر قرآن نمیفرماید مسلمانان باید با هم متحد باشند؟
سوال اصلی اینه که وقتی در شیعه حتی دونفر مرجع تقلید نماز عید فطرشون جدا از همدیگست و یه عده یه روز نماز میخونن یه عده دیگه یه روز دیگه چجور میشه وحدت برقرار کرد؟
پاسخ
با عرض سلام و وقت بخیر
براي پاسخ به اين پرسش ذكر توضيحي درباره مسائل فقهي به عنوان مقدمه لازم است.
هر مسئله فقهي متشكل از دو بخش موضوع و حكم ميباشد. مثلاً در گزاره «نماز واجب است»، نماز موضوع و وجوب، حكم مسأله است.
در اين ميان، وظيفه فقها، كشف حكم و بيان آن ميباشد، هر چند تعريف برخي موضوعات فقهي نيز در حوزه وظايف فقهاء قرار دارد. توضيح آنكه:
موضوعات مسائل دو دسته اند :
1- برخي از موضوعات، به گونه اي هستند كه شارع مقدس آنها را جعل كرده است مثل نماز، روزه، حج، خمس، زكات و... اگر دين اسلام نبود، نماز و روزه و ... به اين صورت اصلاً وجود خارجي پيدا نميكردند، اين موضوعات در آيات و روايات و افعال معصومين تعريف و تبيين شده اند.
2- برخي ديگر از موضوعات فقهي، همان اشياء خارجي و يا افعال رايج در زندگي انسانها هستند كه حتي اگر دين هم نباشد آن موضوعات هستند و شارع فقط وظيفه ما در برخورد با آنها را مشخص ميكند.
مثلاً شراب، سگ، خوك، ازدواج، موسيقي و... همه موضوعاتي هستند كه در عالم خلقت و در جريان زندگي وجود دارند و دين اسلام آنها را پديد نياورده و فقط به بيان وظيفه ما پرداخته است. شارع اين گونه موضوعات را تعريف نميكند. و آن را به فهم عرف ارجاع ميدهد.
فقهاء نيز در تعريف موضوعاتي مثل قمار، غناء و ... كه موضوعاتي عرفي هستند، به عرف مراجعه ميكنند چنان كه مثلاً در بحث غناء، تعريف آن را از كتب لغت نقل ميكنند نه احاديث، و يا حضرت امام (ره) دربارة شطرنج آلت قمار بودن يا نبودن آن را به عرف ارجاع دادند.
در مسئله عيد فطر نيز هر چند عنوان عيد فطر و افطار عنواني است كه از دين اسلام ناشي شده است، ولي در اصل عيد فطر چيزي نيست به جز حلول ماه شوال، و پيدا شدن هلال جديد.
در روايات به ما دستور داده شده است كه با رؤيت هلال رمضان روزه بگيريد و با رؤيت هلال شوال افطار كنيد و ديگر توضيح داده نشده كه هلال كي طلوع ميكند.
چرا كه اين مسئله امري است طبيعي و تابع قوانين فلكي و نجومي ميباشد در اين مسئله روزه، روز اول ماه شوال، موضوع است و حرمت حكم آن است و چون ماه شوال و روزهاي آن موضوع معين عيني خارجي هستند، ملاك شناخت آن عرف مردم است.
بنابراين اگر كسي هلال ماه شوال را ببيند بايد فردايش را افطار كند، حتي اگر مراجع تقليد و يا رهبري نظام اسلامي آن روز را عيد ندانند. و اگر چنين فردي كه خود ماه را ديده است باز هم به خاطر عدم اعلام عيد، روزه بگيرد مرتكب فعل حرام شده است.
این مطب را هم باید دانست که اختلاف نظر مراجع تقليد در ثبوت اول ماه، امرى نيست كه تازه به وجود آمده باشد بلكه در گذشته نيز اين مسئله، در نزد ايشان مورد فكر و نظر بوده است. عوامل متعددى باعث اختلاف نظر گرديده است كه موارد ذيل را مىتوان از مهمترين آنها دانست:
1. اعتبار اتحاد افق: عده اى بر اين باورند كه اگر هلال ماه، در نقطهاى از كره زمين ديده شود- كه افق در آنجا با جاهاى ديگر تفاوت داشته باشد ولى در شب مشترك باشند- اول ماه در آن مكانها ثابت مىشود. در مقابل اين نظريه، فقهايى هستند كه اتحاد در افق را معتبر مىدانند و معتقدند: اگر هلال ماه در شهرى ديده شود كه افق آن، با شهر يا كشور ديگر اختلاف داشته باشد، اول ماه از نظر شرعى براى شهر دوم ثابت نمىشود. بديهى است طبق نظر اول به طور معمول، اول ماه يك روز زودتر ثابت مىشود.
2. اعتبار حكم حاكم : حجيت و نفوذ حكم حاكم ميان فقيهان، نظرى مشهور است ولى برخى از آنان، حكم حاكم را در رؤيت هلال ماه معتبر نمىدانند.
3. شهادت بيّنه نزد حاكم : گاه مجتهد جامع شرايط، از شهادت كسانى كه ماه را ديدهاند، اطمينان پيدا مىكنند و بر اين اساس ثبوت اول ماه را اعلام مىدارند. چه بسا ممكن است به جهت فقدان برخى شرايط، براى مجتهد ديگرى اين اطمينان حاصل نشده باشد.
اختلاف فقيهان در امور ياد شده، به جهت اختلاف در يك سرى از مبانى نظرى و اصول فكرى است كه آرا و افكار متفاوتى را برمىتابد. نظريهپردازى مختلف در ادبيات و اصول فقه، برداشت متفاوت از آيات و روايات و اختلاف نظر در سند احاديث و شناخت راويان، به طور طبيعى موجب تفاوت در بعضى از فتاوا مىشود.
پس اين اختلاف به دو علت است:
1- اختلاف در مبنا مثلًا برخى از مراجع اختلاف افق را قبول ندارند، بنابراين در صورتى كه مثلًا در عربستان ماه ديده شود، بنا بر فتواى آنان در همه جا عيد است.
2- اختلاف در ثبوت هلال مسأله ممكن است معتمدان در شهر خاصى ماه را مشاهده كرده و به مرجع خاصى اطلاع دادهاند به طورى كه براى او بينه شرعى حاصل شود ولى به مرجع ديگرى اطلاع داده نشود، لاجرم براى او بينه حاصل نشده و نمىتواند حكم به حلول ماه كند.
با اين توضيحات مشخص ميشود كه علما اختلاف در حكم و اصل مسئله ندارند. بلكه بحث اين بوده كه آيا ماه ديده شده يا نه؟ و علمايي كه عيد اعلام كردند بر اساس گزارش اطرافيان عادل خود اطمينان حاصل كرده اند كه ماه رؤيت شده است. ولي علمايي كه برايشان اثبات نشده، در واقع خود يا اطرافيان و افراد مورد اطمينان ايشان ماه را نديده اند.
اما در مسئله وحدت باید این نکته را مد نظر داشت که مراد از وحدت این نیست که در همه فروع و مسائل همه یکسان نظر بدهند و همه از یک مطلب پیروی کنند بلکه مراد از وحدت این است که این اختلاف نظرها و مبانی باعث از بین رفتن اتحاد و برادری نشود.
مقام عظماي ولايت حضرت آيت الله خامنه اي در رابطة با اهميت و حدود وحدت مي فرمايند:
نكته اي كه من مكرر بر آن پا مي فشارم، اين است كه در بين فرق اسلامي يك نقطه وجود دارد كه در آن نقطه، هيچ اختلاف بين فرق اسلامي نيست ... و آن محبت و ارادت به نبي مكرم اسلام است. اين، يك نقطة اجتماع و اتحاد است و روي آن بايستي تلاش بشود... امروز مسلمانان وحدت اسلامي را جدي بگيرند. وحدت اسلامي هم معنايش معلوم است. مقصود اين نيست كه مذاهب، در يك مذهب حل بشوند، بعضيها براي اينكه اتحاد مسلمين را تحصيل نمايند، مذاهب را نفي مي كنند، نفي مذاهب، مشكلي را حل نمي كند: اثبات مذاهب، مشكلات را حل مي كند. همين مذاهبي كه هستند، هر كدام در منطقة خودشان، كارهاي معمولي خودشان را انجام بدهند: اما روابطشان را با يكديگر حسنه كنند.
اطلاعات موضوع
کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
اشتراک گذاری