جهت مشاهده مطالب کارشناسان و کاربران در این موضوع کلیک کنید   

موضوع: سيره حافظان در صدر اسلام

  1. #1
    شروع کننده موضوع

    تاریخ عضویت
    جنسیت خرداد ۱۳۸۷
    نوشته
    3,425
    مورد تشکر
    1,987 پست
    حضور
    نامشخص
    دریافت
    0
    آپلود
    0
    گالری
    0

    سيره حافظان در صدر اسلام




    - عبداللّه بن مسعود
    مـسـلمانانى كه در حوزه ى سرى اسلام وارد شده بودند با هم چنان گفت وگو كردند كه قريش كـلام خـدا را نـشـنـيـده , بـسـيـار شـايـسته است يكى از ما در مسجدالحرام با صداى رسا قرآن بخواند.
    [عبداللّه بن مسعود]- كه در شمار حافظان جاى داشت - آمادگى خود رااعلام كرد و هنگامى كه سران قريش كنار كعبه قرار گرفته بودند, اين آيات را خواند: [بسم اللّه الرحمن الرحيم الرحمن علم القرآن خلق الانسان ,علمه البيان ...
    ]عـبـارت هـاى فـصـيـح و بـليغ اين سوره رعبى عجيب در سران قريش ايجاد كرد.
    همگى از جاى بـرخـاسـتـه , و او را چـنـان زدنـد كـه خـون از پيكرش جارى شد و با وضعى رقت بار پيش ياران پيامبربازگشت .


    - جعفر بن ابى طالب
    گـروهـى از مـسـلـمانان براى رهايى از آزار[قريش ] و به پا داشتن شعائر دينى به حبشه مهاجرت كـردنـد.
    در پيشاپيش اين گروه , حافظى به نام [جعفر بن ابى طالب ] جاى داشت .
    او آياتى چند از آغاز سوره ى مريم را براى پادشاه حبشه خواند و وى را تحت تاثير قرار داد.



    - حافظان شهيد

    پـيـامـبـراسـلام (ص ), در سـال چـهارم هجرى , گروهى از حافظان قرآن را سمت قبايل مختلف فـرستاد.
    برخى از قبايل حافظان قرآن را بانيرنگ خاصى به دام افكندند و با وضعى رقت بار به قتل رسانيدندبرخى از تاريخ نگاران شمار اين حافظان را 70 تن ذكر كرده اند.


    - حبيب بن مظاهر

    حبيب يكى از حافظان قرآن به شمار مى آيد.
    وقتى معاويه درگذشت سران شيعيان كوفه همچون سـلـيـمـان بـن صـرد, مـسـيـب بـن نـجبه , رفاعة بن شداد بجلى و حبيب بن مظاهر براى امام حـسـيـن (ع )نـامـه نوشتند و آن حضرت را براى قيام عليه امويان به كوفه دعوت كردند.
    حبيب از كـسـانـى بود كه در كوفه براى حضرت بيعت مى گرفت .
    او در روز عاشورا در سپاه حسين سردار سـتـون چـپ بـود و خـود را بـراى مبارزه آماده مى نمود.
    وقتى حسين (ع ) براى به پا داشتن نماز مهلت خواست , حصين بن تميم گفت : نماز شما مورد پذيرش پروردگارنيست .
    حبيب در پاسخ گفت : گمان مى برى نماز آل رسول (ع ) پذيرفته نمى شود و نماز تو را مى پذيرند؟ حـصـين با شنيدن اين سخن به حبيب حمله كرد.
    او شمشير كشيدو برصورت اسب حصين فرود آورد.
    اسـب سركشى كرد و حصين به زمين افتاد.
    گروهى به يارى اش شتافتند و حصين را نجات داده , نـزدخـود بـردنـد.
    حبيب , در حالى كه پيوسته رجز مى خواند, به آن ها حمله كرد و ميانشان جنگى سخت در گرفت .
    او بااين كه پير بود جمع بسيارى را از پا در آورد.
    سرانجام با شمشير بديل بن صريم و نيزه فردى از بنى تميم از اسب به زمين افتاد.
    وقتى خواست برخيزد,حصين شمشيرى بـر سـرش فرود آورد وحبيب با صورت به زمين افتاد.
    در اين هنگام , مرد تميمى پيش آمد و سر از پيكرش جدا ساخت .
    شهادت حبيب امام حسين (ع ) را سخت تكان داد.
    حضرت فرمود: [عنداللّه احتسب نفسى و حماة اءصحابى .
    ]شهادت خود و اصحابم را به حساب فرمان خدامى گذارم .
    ویرایش توسط *عرفانی* : ۱۳۹۰/۰۹/۰۶ در ساعت ۰۷:۲۹

  2. تشکرها 2


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

اشتراک گذاری

اشتراک گذاری

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
^

ورود

ورود