جهت مشاهده مطالب کارشناسان و کاربران در این موضوع کلیک کنید







موضوع: آیا زیارت اهل قبور به معنای شرک به خدا می باشد؟
-
۱۳۸۷/۰۴/۱۳, ۱۷:۴۹ #1
- تاریخ عضویت
ارديبهشت ۱۳۸۷
- نوشته
- 85
- مورد تشکر
- 72 پست
- حضور
- نامشخص
- دریافت
- 0
- آپلود
- 0
- گالری
- 0
آیا زیارت اهل قبور به معنای شرک به خدا می باشد؟
اهل سنت معتقدند كه زيارت قبور يعني شرك؛ زيرا به غير خدا متوسل شده اند. همه چيز را بايد از خدا خواست و بايد در نظر داشت كه راهي كه توسط شيعه در پيش گرفته شده است، راهي به جز راه خداوند است و اين يعني كساني كه به زيارت قبور مي روند، مشرك هستند.
به ياد آوريد لحظه اي را كه خداوند بارتعالي فرمود كه اي فرشتگان بر آدم سجده كنيد، در حاليكه جز شيطان همه سجده بر انسان كرده و شيطان را غرور فرا گرفت. به آريد كه شيطان هم به خدا گفت كه من فقط بر تو سجده مي كنم و باريتعالي وي را از درگاهش راند. آيا اهل تسنن شمايي كه مي گوييد كه توسل بر غير خدا شرك است، با توجه به سجده همه فرشتگان به آدم آنان را مشرك مي دانيد و شيطان را يگانه پرست!!! عجبا كه راه شيطان را مي پيماييد و اكنون داعيه يكتاپرستي هم داريد؟ آيا يكتاپرستي يعني اينكه آنچه خداوند فرموده است را فراموش كنيد؟ مگر احترام به بندگان مقرب خداوند اين نيست كه به قدرت خداوندي كه توانسته است كساني را بيافريند كه ما را هدايت به سويش كنند و راهنماي ما باشند صورت گيرد؟ چگونه است كه كساني را كه جانشان را در راه حق داده اند، نمي ستاييد؟ همانگونه كه شيطان به خلق موجود بي همتاي خدا كه انسان بود سجده نكرد و اعلام نمود كه فقط بر خداوند سجده مي كند؟ چرا خداوند وي را از درگاهش دور نمود؟ اين است راهي كه مي رويد!!! شما راه شيطان را مي پيماييد و شيعه مصمم است كه راه فرشتگاني را بپيمايد كه خداوند هيچكدامشان را از درگاهش نراند!!!
حالا بگوييد كه چه كسي راه شيطاني را مي پيمايد؟؟؟
ویرایش توسط meshkaat : ۱۳۸۷/۰۴/۱۳ در ساعت ۱۹:۵۷
-
-
۱۳۸۷/۰۴/۱۳, ۱۸:۲۴ #2
ناآگاهی اهل سنت!
با سلام!
متاسفانه اکثریت اهل سنت بعلت عدم آگاهی از اهل بیت(ع ) و تحت تاثیر قرنها تبلیغات سوء و منفی حکام بنی امیه و عباسی بر علیه خاندان و اهل بیت پیامبر(ص )از اسلام راستین بدور مانده اند. و مطمئنم هر سنی واقع بین اگر بدرستی و با راهش به سوی مذهب اهل بیت (ع) دعوت شود قبول خواهد کرد ولی متاسفانه سردمداران سنی و امامانشان که از حکومتها تغذیه میشوند مانع از آگاهی پیروانشان میشوند. ولی خوشبختانه در سالهای اخیر گرایش بسیاری از اهل سنت به اهل بیت (ع ) بیشتر و هر سال شاهد این روند مثبت هستیم. ولی مشکل اهل سنت -نیستند بلکه وهابیت و عقاید منحرفشان است که در حال حاضر با اعمالشان از اسلام چهره ای خشن به جهانیان عرضه کرده اند .تفکر و مذهبی باطل که با توطئه انگلیسیها و تحریک شیخ ساده لوحی به نام محمدابن عبدالوهاب که تحت تاثیر افکار ابن تیمیه بوده شکل گرفت و از زمان بوجود آمدنش چه جنایات و فجایعی که به نام اسلام پیروان این مذهب یا تفکر دروغین انجام داده اند بطوری که بسیاری از بزرگان اهل سنت نیز از این فرقه اظهار برائت کرده و اعمالشان را تقبیح نموده اند.دکتر محمد تیجانی اندیشمند بزرگ سنی که به مذهب اهل بیت (ع ) گروید و شیعه شد د ر کتابهایش که از مهمترین آنها آنگاه هدایت شدم و همراه با راستگویان و از آگاهان بپرسید و اهل سنت واقعی است بخوبی دلایل شیعه شدنش را با اسناد و مدارک از کتابهای صحیح اهل سنت بیان کرده است که میتواند مرجع خوبی برای حقیقت جویان باشد.که فایل پی دی اف کتاب آنگاه هدایت شدم ایشان را ضمیمه می کنم .
خداوند همه انسانهای حقیقت جو را یاری میکند
-
-
۱۳۸۷/۰۴/۱۳, ۱۹:۵۳ #3
- تاریخ عضویت
اسفند ۱۳۸۵
- نوشته
- 1,799
- مورد تشکر
- 3,021 پست
- حضور
- نامشخص
- دریافت
- 0
- آپلود
- 0
- گالری
-
18
بنام خدا
با سلام
1:بحث و گفتگوی بین مذاهب اسلامی بخصوص بین شیعه وسنی یکی از موضوعات داغ امروز می باشد اما باید توجه داشت که آنچه امروز و در این عصر کنونی وظیفه همه ما می باشد حفظ وحدت و عدم ایجاد تفرقه بین فرق مسلمان می باشد .لذا از دوستانی که در این موضوعات بنا دارند مطلبی بنویسند خواهش می کنم حتما نسبت به این مسئله دقت کافی داشته باشند.
2:موضوعاتی مانند شرک وتوسل که از موارد اختلافی بین شیعه و سنی می باشددر اینجا به عنوان یکی از زیر مجموعه در نظر گرفته شده اند لذا از دوستان عزیز می خواهم قبل از ایجاد موضوع یا پست ,سرچی در سایت کرده تا هم جایگاه آن موضوع را پیدا کرده وهم چنانچه موضوعی شبیه آن بود موضوع تکراری ایجاد نگردد.
با تشکر
-
تشکر
-
۱۳۸۸/۱۲/۲۴, ۲۱:۵۳ #4
- تاریخ عضویت
دي ۱۳۸۸
- نوشته
- 2,245
- مورد تشکر
- 5,583 پست
- حضور
- 19 روز 19 دقیقه
- دریافت
- 12
- آپلود
- 0
- گالری
- 0
زيارت قبور توسط شيعيان مبني بر توحيد است نه شرك
با عرض سلام واحترام خدمت دوستان عزيز،
همانگونه كه مي دانيد يكي از طعنه هايي كه برخي از مخالفين شيعه به شيعيان وارد مي كنند،بحث زيارت قبور درگذشتگان است،واين كار را شرك دانسته وشيعيان را متهم به شرك مي كنند.آيا واقعاً اين عمل شيعيان شرك است؟؟!! در اين پست به پاسخ اين سوال خواهم پرداخت:
زيارت مشاهد مشرفه امري بديهى است. گروه بشر از روزيكه در اين خاكدان مسكن گزيده و دست بهم داده و درشاهراه زندگى پاى نهاده است پيوسته با افكار و انديشه هائى كه از معلم آفرينش يادمى گرفته (اگر چه نسبتاً بسيار كم و ناچيز هم بوده است) تكيه مى داده و مى دهد ودر شعاع معلومات و اندوخته هاى تجربى خود نشيب و فرازهاى راه تكامل و ترقى راپيموده و هم اكنون مى پيمايد و سعادت و نيكبختى خود را كه منتهاى آرزوى اوست درهمين مى داند. ولى در هر حال با نهاد خدادادى خود درك مى كند كه ارزش از آن كاراست نه انديشه خالى، و اثر و خاصيتى كه انسان شيفته و دلداده آنست بدنبال كرداراست نه گفتار. و بهترين كرده و استوارترين دليل براستى و درستى فرضيه يا دعوائى اثر مطلوبيست كه در مقام عمل از خود بجا مى گذارد نه شيرينى نمودپندارى وصورت تخيلى آن، و از اين روست كه پيوسته در جامعه هاى گوناگون بشرى و درجمعيتهاى متشكل مذهبى و غير آن مردانى كه نمونه كامل آن روش اجتماعى يا آئين مذهبى بوده و مى باشند پناهگاه و نگهبان شناخته مى شوند و توده پيروان آن طريقه مانند پروانه ها دور شمع وجودشان گرد مى آيند و هم از اين روست كه در طول تاريخ بشريت افراد اين نوع براى درگذشتگان خود آرامگاه ترتيب مى دهند و اين رويه را يك نحو بقاء و حيات براى درگذشته و وسيله ارتباط با روان او مى دانند و با يادبود مزارش خاطره هاى شيرينى كه از شخصيت از دست رفته دارند مجسم و متمثل مى سازند و اين سنّت خود يكى از بهترين وسائل ارتباط آينده انسانيت است با گذشته آن و عامل مهمى است در زنده نگهداشتن روشهاى مذهبى يا آداب و رسوم ملى و غير آن.
اسلام نيز كه دينى است فطرى و بر اساس طبيعت آفرينش بنا گذاشته شده است اين وسيله فطرى ديرين را تاييد و امضاء نموده و بخاك سپردن اموات و بناى آرامگاه راتشريع كرده و احترام مرده را مانند زنده مهم داشته است. بموجب روايات عامه وخاصه رسول اكرم (ص) شخصاً بزيارت اهل قبور مى رفته و به آنان سلام مى داده است وهمچنين ائمه اهل بيت (ع) در مقابر مسلمين حضور بهم رسانيده و از آنان يادمى كرده اند. و همچنين (با تواتر قطعى از طريق شيعه) مطلوبيت زيارت پيغمبراكرم (ص) و ائمه اهل بيت بثبوت رسيده و مورد هرگونه تحريص و ترغيب شده است وروشن است كه حضور بهم رسانيدن در برابر اولياء دين كه جز حق در بر نداشتند و جز حقيقت، شيفته چيزى نبودند چه اثر روحى عميق در دل آرزومندان مى گذارد و چگونه جمال بيمثال حق و حقيقت را جذابترين جلوه خود در يك مظهر كامل نشان مى دهد وچگونه وحدت نظر و همدستى و هم داستانى در ميان طبقات مردم از زن و مرد و سياه وسفيد و شريف و وضيع و شاه و گدا بوجود مى آورد و چگونه همه شان در يك صف قرارگرفته و در برابر حق و حقيقت كرنش مى كنند. آرى برخى از مردم هستند كه زيارت اهل قبور و بويژه حضور در مشاهد مشرفه اولياء دين را جزء خرافات دانسته و آنرا مرده پرستى مي نامند. البته ما اينان را معذور ميداريم زيرا در حقيقت معنى حيات را نفهميده اند و اززندگى جز شهوترانى و ماده پرستى و خفه كردن فطرت انسانى و نهاد خدادادى چيزى درك نكرده اند چون نديدند حقيقت ره افسانه زدند و همچنين گروه ديگرى هستند كه مى گويند زيارت قبور پيشوايان دين و بوسيدن ضريح ها و در و ديوار حرم ها و شفيع قرار دادنشان شرك و از گناهان كبيره است زيرا خداى تعالى در كتاب آسمانى خودبت پرستان را براى اينكه مى گويند «هولاء شفعاونا عند اللّه» و ملائكه و گاهى جن يا بشر را شفيعان خود قرار مى دهند مشرك مى شمارند و از اين رو شفيع قرار دادن وخضوع كردن به غير خدا موجب شرك است و فرقى ميان ملائكه و انبياء و غير آنان نيست. ولى اين گروه راه خطا پيموده اند و خداى متعال بت پرستان را هرگز از جهت شفيع دانستن ملائكه، مشرك نشمرد( 1)زيرا خود در آيات بسيارى از كلام خويش ملائكه و اولياء را صريحا شفيع مى شمارد بلكه از اين جهت است كه بت پرستان در عين اينكه ملائكه را شفيعان و واسطه خير مى دانند از پيشگاه خداوند –عزّاسمه- روگردان شده تنها و تنها آنان را مى پرستند و فقط نسبت به آنان مراسم بندگى رابجا آورده در برابر خدا آنها را خدايان ديگر قرار مى دهند. ولى هرگز زائرين قبور اولياء دين و ائمه اسلام با كرنشى كه بمقام قرب آنان مى كنند نمى خواهند قبر يا صاحب قبر را معبود قرار داده، در برابر خداى يگانه خداى ديگرى بپرستند. اگر در تعظيم و احترام آنان ميكوشند در تعظيم شعائر( 2 )و آثار خدائى ميكوشند واگر قبر يا ضريح يا آستان آنان را ميبوسند، لازمه محبت و ارادت را بجا مى آورندو چگونه ممكن است محبت خاندان نبوت يكى از فرائض دينى قرار بگيرد و در قرآن كريم به آن تصريح شود(3)ولى آثار و لوازم آن ممنوع گردد؟ و اگر احياناً برخى از مردم ساده لوح از پيشوايان دينى حاجتى مى خواهند، يا گشايش كار يا شفاى مريض مى طلبند اگر به آنها اعتراض كرده و گوشزد كنيم كسيكه حاجت برمى آورد يا دردمند را بهبودى مى دهد خداست و بس، و پيشوايان دين مانندما بندگان خدا مى باشند، خواهند گفت (چنانكه بارها شنيده شده) كه مراد اين است كه اين بنده مقرب حاجتم را از درگاه خدا بخواهد يا باذن خدا برآورد. و اين پاسخ چنانكه پيداست مبنى بر توحيد است نه شرك.
{بررسى هاى اسلامى، طباطبائى- سيد محمد حسين}
1- سوره نجم آيه 26: و كم من ملك فى السماوات لا تغنى شفاعتهم شيئا- 27 الا من بعد ان ياذن اللّه لمن يشاء و يرضى.
2- سوره زخرف آيه 86: و لا يملك الذين يدعون من دونه الشفاعه الا من شهد بالحق و هم يعلمون.
3- قل لا اسئلكم عليه اجراً الّا المودة في القربي.
-
۱۳۹۳/۰۶/۱۸, ۲۳:۳۳ #5
دستورالعمل حضرت آیت الله العظمی مبشر کاشانی در باب زیارت قبور مومنین
رسانه الکترونیکی تابش کوثر در سال 1390 از حضرت آيتاللهالعظمی مبشر كاشانی دستورالعملی برای زیارت قبور مومنین درخواست کرد که در آن سال منتشر شد و هم اکنون دستخط این مرجع عایقدر را برای عموم منتشر می نماییم
بسمه تعالی
قرائت سوره حمد يك مرتبه و سوره توحيد يازده مرتبه هنگام زيارت قبور مؤمنين بسيار نافع و مؤثر است و اگر فرصت شود برای يك مؤمن خوانده شود شادمان و مسرور خواهد شد و اين دستورالعملی است كه مرحوم حاج آقا فخر تهرانی به بنده فرمود و نيز مرحوم آيتالله علامه طباطبايی سفارش به ذكر صلوات در قبرستان مومنين میفرمود و فرمود : حتی يك صلوات (با معرفت به معنای صلوات ) مومنين و مومنات يك قبرستان را آباد و مسرور مینمايد و بايد بدانيم كه ارواح منتظر هدايای بازماندگان میباشند چنانچه مرحوم آيتالله سيدمصطفی صفائی خوانساری فرمود: روزی بر سر قبور علماء فاتحه میخواندم و به جهت ضيق وقت بر سر قبر يكی از بزرگان كه حق استادی به من داشت نتوانستم فاتحه بخوانم در اين هنگام در عالم مكاشفه ديدم كه تا نيم تنه از قبر خود خارج شد و دستش را به طرف من دراز نمود و گفت: «پس من چی؟ » يعنی چرا برای من فاتحه نمیخوانی سپس آيتالله صفائی خوانساری گفت: اموات در هر مقام و منزلت باشند محتاج به هدايای معنوی ما هستند و متوقع میباشد كه بر ايشان هدايائی از قبيل قرائت قرآن يا فاتحه يا فرستادن صلوات و ... بفرستيم.
و مرحوم عارف واصل حاج آقا فخر تهرانی به بنده فرمود: در قبرستان هنگام راه رفتن فاتحه نخوان بلكه بايست يا بنشين و فاتحه بخوان و اگر كسی راه برود و فاتحه بخواند مبتلاء به پا درد خواهد شد به جهت اينكه روح ميت جهت اخذ هديه شما بايد به دنبال شما بيايد و اين موجب پا درد شما خواهد شد و نيز مرحوم آيتاللهالعظمی حاج شيخ ابوالفضل خوانساری به مناسبت اينكه همراه آن مرحوم با عده ای از طلاب و فضلا بر سر قبر پدر آيتالله خوانساری رفته بوديم فرمود : بهتر است بر سر قبر بنشينيم و فاتحه بخوانيم و اين مطلب حكايتی دارد و آن اينكه در زمان طاغوت روزی در خدمت آيتالله شمس آبادی به زيارت قبور بالأخص قبر پدرم ( پدر آيتالله حاج شيخ ابوالفضل خوانساری – وی در حاشيه جاده در شهر خوانساری مدفون است ) رفتيم بعد از رسيدن به قبر در حال ايستاده مشغول خواندن فاتحه شديم ، ناگاه آيتالله شمس آبادی گفت: «چشم » و نشست ، بعد از خواندن فاتحه گفت : مشغول قرائت حمد و سوره توحيد بودم نا آگاه در حال مكاشفه ديدم پدرت ( پدر مرحوم آيتاللهالعظمی حاج شيخ ابوالفضل خوانساری ) آمد ، گرد و غبار بر سر و صورتش نشسته بود گويا از راه دور آمده است و به من (يعنی به آيتالله شمس آبادی ) فرمود : بنشين و فاتحه بخوان ، ازاينجا معلوم میشود خواندن فاتحه در حال جلوس نوعی احترام به ميت و احترام به قبر ميت میباشد و فضيلت خاصی دارد.
به نقل از سایت تابش کوثر
-
۱۳۹۳/۱۱/۰۱, ۱۱:۲۳ #6
- تاریخ عضویت
دي ۱۳۸۸
- نوشته
- 2,245
- مورد تشکر
- 5,583 پست
- حضور
- 19 روز 19 دقیقه
- دریافت
- 12
- آپلود
- 0
- گالری
- 0
جمع بندی
پرسش:
آیا زیارت اهل قبور به معنای شرک به خدا می باشد؟
پاسخ:
يكی از طعنه هايی كه برخی از مخالفين شيعه به شيعيان وارد می كنند، بحث زيارت قبور در گذشتگان است، و اين كار را شرك دانسته و شيعيان را متهم به شرك می كنند. آيا واقعاً اين عمل شيعيان شرك است.؟!
زيارت مشاهد مشرفه امری بديهى است. گروه بشر از روزی كه در اين دنیا مسكن گزيده و دست به هم داده و در شاه راه زندگى پاى نهاده است پيوسته با افكار و انديشه هائى كه از معلم آفرينش ياد مى گرفته (اگر چه نسبتاً بسيار كم و ناچيز هم بوده است) تكيه مى داده و مى دهد و در شعاع معلومات و اندوخته هاى تجربى خود نشيب و فرازهاى راه تكامل و ترقى را پيموده و هم اكنون مى پيمايد و سعادت و نيك بختى خود را كه منتهاى آرزوى اوست در همين مى داند.
ولى در هر حال با نهاد خدا دادى خود درك مى كند كه ارزش از آنِ كار است نه انديشه خالى، و اثر و خاصيتى كه انسان شيفته و دلداده آن است به دنبال كرداراست نه گفتار. و بهترين كرده و استوارترين دليل به راستى و درستى فرضيه يا دعوائى اثر مطلوبي است كه در مقام عمل از خود به جا مى گذارد نه شيرينى نمود پندارى و صورت تخيلى آن، و از اين رو است كه پيوسته در جوامع گوناگون بشرى و درجمعيت هاى متشكل مذهبى و غير آن مردانى كه نمونه كامل آن روش اجتماعى يا آئين مذهبى بوده و مى باشند پناهگاه و نگهبان شناخته مى شوند و توده پيروان آن طريقه مانند پروانه ها دور شمع وجودشان گرد مى آيند.
از اين روست كه در طول تاريخ بشريت افراد اين نوع براى درگذشتگان خود آرامگاه ترتيب مى دهند و اين رويه را يك نحو بقاء و حيات براى در گذشته و وسيله ارتباط با روان او مى دانند و با ياد بود مزارش خاطره هاى شيرينى كه از شخصيت از دست رفته دارند مجسم و متمثل مى سازند و اين سنّت خود يكى از بهترين وسائل ارتباط آينده انسانيت است با گذشته آن و عامل مهمى است در زنده نگهداشتن روش هاى مذهبى يا آداب و رسوم ملى و غير آن.
اسلام نيز كه دينى است فطرى و بر اساس طبيعت آفرينش بنا گذاشته شده است اين وسيله فطرى ديرين را تاييد و امضاء نموده و به خاك سپردن اموات و بناى آرامگاه را تشريع كرده و احترام مرده را مانند زنده مهم داشته است. به موجب روايات عامه و خاصه رسول اكرم (صلی الله علیه و آله) شخصاً به زيارت اهل قبور مى رفته و به آنان سلام مى داده است و همچنين ائمه اهل بيت (علیهم السلام) در مقابر مسلمين حضور بهم رسانيده و از آنان ياد مى كرده اند.
هم چنين (با تواتر قطعى از طريق شيعه) مطلوبيت زيارت پيغمبراكرم (صلی الله علیه و آله) و ائمه اهل بيت به ثبوت رسيده و مورد هرگونه تحريص و ترغيب شده است و روشن است كه حضور بهم رسانيدن در برابر اولياء دين كه جز حق در بر نداشتند و جز حقيقت، شيفته چيزى نبودند چه اثر روحى عميق در دل آرزومندان مى گذارد و چگونه جمال بي مثال حق و حقيقت را جذاب ترين جلوه خود در يك مظهر كامل نشان مى دهد و چگونه وحدت نظر و همدستى و هم داستانى در ميان طبقات مردم از زن و مرد و سياه و سفيد و شريف و وضيع و شاه و گدا به وجود مى آورد و چگونه همه شان در يك صف قرار گرفته و در برابر حق و حقيقت كرنش مى كنند.
آرى برخى از مردم هستند كه زيارت اهل قبور و به ويژه حضور در مشاهد مشرفه اولياء دين را جزء خرافات دانسته و آنرا مرده پرستى مي نامند. البته ما اينان را معذور می داريم زيرا در حقيقت معنى حيات را نفهميده اند و از زندگى جز شهوت رانى و ماده پرستى و خفه كردن فطرت انسانى و نهاد خدا دادى چيزى درك نكرده اند.
گروه ديگرى هستند كه مى گويند زيارت قبور پيشوايان دين و بوسيدن ضريح ها و در و ديوار حرم ها و شفيع قرار دادنشان شرك و از گناهان كبيره است، زيرا خداى تعالى در كتاب آسمانى خود بت پرستان را براى اين كه مى گويند «هولاء شفعاونا عند اللّه» و ملائكه و گاهى جن يا بشر را شفيعان خود قرار مى دهند مشرك مى شمارند و از اين رو شفيع قرار دادن و خضوع كردن به غير خدا موجب شرك است و فرقى ميان ملائكه و انبياء و غير آنان نيست.
ولى اين گروه راه خطا پيموده اند و خداى متعال بت پرستان را هرگز از جهت شفيع دانستن ملائكه، مشرك نشمرد(1)؛ زيرا خود در آيات بسيارى از كلام خويش ملائكه و اولياء را صريحا شفيع مى شمارد. بلكه از اين جهت است كه بت پرستان در عين اينكه ملائكه را شفيعان و واسطه خير مى دانند از پيشگاه خداوند – عزّ اسمه - رو گردان شده تنها و تنها آنان را مى پرستند و فقط نسبت به آنان مراسم بندگى را به جا آورده در برابر خدا آن ها را خدايان ديگر قرار مى دهند.
ولى هرگز زائرين قبور اولياء دين و ائمه اسلام با كرنشى كه به مقام قرب آنان مى كنند نمى خواهند قبر يا صاحب قبر را معبود قرار داده، در برابر خداى يگانه خداى ديگرى بپرستند. اگر در تعظيم و احترام آنان می كوشند در تعظيم شعائر(2) و آثار خدائى می كوشند و اگر قبر يا ضريح يا آستان آنان را می بوسند، لازمه محبت و ارادت را به جا مى آورند و چگونه ممكن است محبت خاندان نبوت يكى از فرائض دينى قرار بگيرد و در قرآن كريم به آن تصريح شود(3) ولى آثار و لوازم آن ممنوع گردد؟
اگر احياناً برخى از مردم ساده لوح از پيشوايان دينى حاجتى مى خواهند، يا گشايش كار يا شفاى مريض مى طلبند اگر به آن ها اعتراض كرده و گوشزد كنيم كسي كه حاجت برمى آورد يا دردمند را بهبودى مى دهد خداست و بس، و پيشوايان دين مانند ما بندگان خدا مى باشند، خواهند گفت (چنانكه بارها شنيده شده) كه مراد اين است كه اين بنده مقرب حاجتم را از درگاه خدا بخواهد يا به اذن خدا بر آورد. و اين پاسخ چنان كه پيداست مبنى بر توحيد است نه شرك.
ـــــــــــــــــــــ
(1) نجم/ 26: «و كم من ملك فى السماوات لا تغنى شفاعتهم شيئا- 27 الا من بعد ان ياذن اللّه لمن يشاء و يرضى».
(2) زخرف/ 86: «و لا يملك الذين يدعون من دونه الشفاعه الا من شهد بالحق و هم يعلمون».
(3) شوری/23 «قل لا اسئلكم عليه اجراً الّا المودة في القربي».
منبع جهت مطالعه بیشتر: بررسى هاى اسلامى، علامه طباطبایی.
ویرایش توسط عظيم : ۱۳۹۵/۰۳/۲۸ در ساعت ۲۲:۴۵ دلیل: همکار ویراستار تدوین
امام صادق- علیه السلام- فرمودند :
محبوب ترین دوست من کسی است که عیب های مرا به من هدیه کند.
-
تشکرها 2
اطلاعات موضوع
کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
اشتراک گذاری