-
۱۳۸۷/۰۴/۲۱, ۱۸:۰۴ #1
- تاریخ عضویت
اسفند ۱۳۸۵
- نوشته
- 1,799
- مورد تشکر
- 3,021 پست
- حضور
- نامشخص
- دریافت
- 0
- آپلود
- 0
- گالری
-
18
اگر علی خلیفه بود،
یکی از بحثهایی که بین شیعه وسنی مطرح است این است که اگر حضرت علی (ع) جانشین به حق پیامبر(ص) بود چراپس از قتل عثمان، مسلمانان در خانه علی ریختند که با او بیعت کنند، شیعیان می گویند: علی فرمود: «دعونی والتمسوا غیری» ؛«مرا رها کنید و دیگری را بجویید». اگر علی خلیفه بود، چرا می گوید: دیگری را بجویید.
ویرایش توسط meshkaat : ۱۳۸۷/۰۴/۲۱ در ساعت ۲۰:۱۰
-
۱۳۸۷/۰۴/۲۱, ۱۸:۰۶ #2
- تاریخ عضویت
اسفند ۱۳۸۵
- نوشته
- 1,799
- مورد تشکر
- 3,021 پست
- حضور
- نامشخص
- دریافت
- 0
- آپلود
- 0
- گالری
-
18
بنام خدا
خلافت به دو صورت متصور است و تفاوت روشنی با هم دارند:
1.خلافت منصوص که از جانب خدا تعیین شود خلافت به این معنی قابل فسخ و یا صرف نظر کردن نیست. در این مورد خلافت به سان نبوت است که یک وظیف? الهی است که بر دوش فردی نهاده می شود.
2.خلافت انتخابی، که خلیفه از طریق مردم انتخاب شود، امام خلافت به معنی دوم را نمی پذیرد، توضیح این که مردم پس از قتل عثمان، از علی خواستند که به سان سه خلیفه پیشین با بیعت، زمام امام را به دست بگیرد. امام در این شرایط می گوید: مرا رها کنید و دیگری را بجویید. دست رد به چنین خلافت و بیعت نشانه این نیست که امام خلیفه منصوص و واقعی نبود، بلکه نشانه آن است که روش پیشینیان را غیر صحیح می دانسته است.
امّا چرا نمی پذیرفت برای این که آنان در شرایطی سراغ علی آمدند که آن روح پاکی که در عصر رسالت بر صحابه حاکم بود، از میان رفته و روح دنیا پرستی و زراندوزی بر بخشی از صحابه حکومت می کرد، تاریخ از اندوخته های هولناک طلحه و زبیر و عبدالرحمن بن عوف و سعد بن ابی سرح، پرده برداشته است.
-
تشکر
-
۱۳۸۷/۰۴/۲۱, ۲۰:۰۷ #3
- تاریخ عضویت
اسفند ۱۳۸۵
- نوشته
- 1,799
- مورد تشکر
- 3,021 پست
- حضور
- نامشخص
- دریافت
- 0
- آپلود
- 0
- گالری
-
18
بنام خدا
خلیفه پیشین یک پنجم غنائم افریقا را به مروان بن حکم داد، و این کار به قدری زننده بود که گروهی از صحابه صریحاً به نقد کار خلیفه پرداختند و شاعری گفت:
و أعطیت مروان خمس الـیک پنجم غنایم افریقیه را به مروان دادی و او را برگزیدی و از خویشاوندان خود حمایت کردی.
غنیمه آثرته و حمیت الحمی
امام در چنین شرایطی می گوید:من شایسته خلافت بر این مردم نیستم، بروید و کسی را پیدا کنید که با این روش هماهنگ باشد، ولی آنگاه که اصرار مردم را دید، ناچار شد برای حفظ وحدت مسلمین و جلوگیری از تلاشی قوا و نیرو،بیعت را پذیرفت، ولی راه و روش خود را به وسیله اولین سخنرانی خود، اعلام کرد و تمام اسراف کاریها که به وسیله خلیفه پیشین رخ داده همه باید به بیت المال برگردد چنان که فرمود:
«والله لو وجدته قد تزوّج بها النساء و ملک به الإماء لردته ، فإنّ فی العدل سعه، و من ضاق علیه العدل فالجور علیه أضیق». (1)
« به خدا سوگند هرگاه به اموال نامشروع و غارت شده از بیت المال،صداق زنان قرار گیرد و کنیزان با آن خریداری شود، من آن را به بیت المال باز می گردانم،زیرا در عدل و داد گشایشی هست،و هر کس عدل و داد برای او ناخوشایند باشد،ستم و بیداد برای او ناخوشایندتر است».
****
1.نهج البلاغه، خطبه 15.
ویرایش توسط meshkaat : ۱۳۸۷/۰۴/۲۱ در ساعت ۲۰:۰۹
-
تشکر
-
۱۳۸۷/۰۴/۲۱, ۲۱:۴۲ #4
آقای مشکات این چه حرفیست که شما میزنی !!
شما که نوشته ای انتخاب از طرف خدا بود . علی به چه دلیلی رد میکرد چون روح پاکی نبود ؟؟!!! او به روح چکار دارد باید وظیفه را انجام دهد . خدا که به زر و خطر کاری ندارد.
درباره زر دوزی اصحاب . همه پولدار بودند . حتی علی ( ع ) مگر غیر از این است . اینکه دلیل نشد . حال او چنین بود . چرا امام حسن خلافت را بخشید مگر از طرف خدا مامور نبود . اگر بگویی دوست و یاور نداشت پس چرا مثل امام حسین تنها نجنگید !!!!! برای اجرای دستور خدا .
علی بخاطر مشکلات سیاسی و امنیتی و آشوب نمیخواست در این زمان خلیفه شود . او بسیار صبر کرده و انتظار کشیده و کوشش زیادی کرده بود برای رسیدن به خلافت کرده بود . اما در آن شرایط میدانست که ریاستش زیاد طول نمیکشد و چه خوب پیش بینی کرده بود .
-
۱۳۸۷/۰۴/۲۱, ۲۲:۲۱ #5
علی به چه دلیلی رد میکرد چون روح پاکی نبود
1.خلافت منصوص که از جانب خدا تعیین شود خلافت به این معنی قابل فسخ و یا صرف نظر کردن نیست. در این مورد خلافت به سان نبوت است که یک وظیف? الهی است که بر دوش فردی نهاده می شود.
2.خلافت انتخابی، که خلیفه از طریق مردم انتخاب شود، امام خلافت به معنی دوم را نمی پذیرد، توضیح این که مردم پس از قتل عثمان، از علی خواستند که به سان سه خلیفه پیشین با بیعت، زمام امام را به دست بگیرد. امام در این شرایط می گوید: مرا رها کنید و دیگری را بجویید. دست رد به چنین خلافت و بیعت نشانه این نیست که امام خلیفه منصوص و واقعی نبود، بلکه نشانه آن است که روش پیشینیان را غیر صحیح می دانسته است.
امّا چرا نمی پذیرفت برای این که آنان در شرایطی سراغ علی آمدند که آن روح پاکی که در عصر رسالت بر صحابه حاکم بود، از میان رفته و روح دنیا پرستی و زراندوزی بر بخشی از صحابه حکومت می کرد، تاریخ از اندوخته های هولناک طلحه و زبیر و عبدالرحمن بن عوف و سعد بن ابی سرح، پرده برداشته است
-
تشکر
-
۱۳۸۷/۰۴/۲۱, ۲۲:۵۲ #6
- تاریخ عضویت
اسفند ۱۳۸۵
- نوشته
- 1,799
- مورد تشکر
- 3,021 پست
- حضور
- نامشخص
- دریافت
- 0
- آپلود
- 0
- گالری
-
18
-
تشکر
-
۱۳۸۷/۰۴/۲۱, ۲۳:۳۶ #7
عزیز من ...متاسفانه من دوباره همان نتیجه را گرفتم .
علی خلافت از روی نظر مردم را قبول نداشت
اما بخاطر بر هم نخوردن نظم و قوا و مصلحت اسلام پذیرفت
بخاطر اسلام پذیرفت . حتی اگر رای مردم را قبول نداشته باشد ! قبول . پس در زمان دو خلیفه قبلی چرا سکوت کرد . باز هم بخاطر اسلام ( غیر از این که جوابی نداری )
سوال : آیا همین اسلامی که شما میگویی و دستو ر خدا مبنی بر خلافت او مهمتر بود یا نهایتا یک جنگ برای به دست آوردن قدرت ؟؟
آیا درست است که علی خلافت را به آنها دهد ( که شما میگویید غصب کردند ) و آنها اسلام را نابود کنند ( که با زشما میگویید ) . زهرا کتک بزنند . خانه را آتش زنند . محسن را بکشند و.... که خودت میدانی. ( البته شما میگویید ) و علی سکوت کند بخاطر اسلام . چرا ئر مقابل النحراف اسلام به دست خلفا سکوت کرد . ؟؟؟؟
پس چرا وقتی میخواستند عثمان را بکشند حسن و حسین را فرستاد و بعد از قتل عثمان به حسن سیلی زد و محکم به سینه حسین زد وگفت شما اینجا بودید وامیرالمومنین را کشتند . حال آنکه قنبر هم در حال دفاع از امیر مسلمین سرش شکسته بود .
نه ! علی با خلفا هیچ مسئله ای نداشت همانطور که پسرش زید گفت و تاریخ گواه است
پس چرا حسن خلافت را بخشید مگر او هم منصوب از طرف خدا نبود . آنجا که دیگر توطئه عمر و عثمان نبود
-
۱۳۸۷/۰۴/۲۲, ۰۰:۴۰ #8
با سلام
جناب مهاجر ! چنان علی علی میگوئی گه گویا علی یک فرد معمولی بود! علی ولی خدا -شمشیر خدا-ستون ایمان- مظهر ایثار- تقوی-بخشش-عدالت- رافت و در شهر علم بود. مگر میشود مقام و برزگی مولا را در چند سطر بازگو کرد! جنابعالی چنان با اطمینان از عدم وجود مسئله بین حضرت علی (ع )و خلفا صحبت میکنی که گویا آنجا حضور داشتی!!! افکار و طرز صحبتهایتان نشان از سنی مذهب بودنتان دارد !و اگر شیعه باشید که واویلا!!! فقط جهت راهنمائی جنابعالی پیشنها دمی کنم خطبه معروف شقشقیه را بخوانید که درددلهای امام (ع ) از ماجرای سقیفه و غصب خلافت در این خطبه مطرح است ! تا بدانید که لکه ننگی که برخی از اصحاب در تاریخ بجا گذاشتند تا ابد گریبانگیر مسلمانان و اختلافات و ....بوده و حال شما کاربر نمونه!!! با حرفهای سراپا دروغ سعی در دفاع از چه کسانی و چه انحرافات و بدعتها را دارید! ما شیعیان اعتقاد به معصومیت ائمه اطهار (ع ) داریم و بنابر این من سیلی زدن معصوم و امامی به امام دیگر و یا هل دادن را قبول ندارم ! علم و دانش ائمه و امامان (ع ) علم الهی و بر گرفته از پیامبر گرامی بوده و رفتارها و عملکردهای هر یک از امامان در هر دوره ای بر اساس خواست الهی بوده و دیگر مجالی برای اظهار نظر و انتقاد ما انسانهای سراپا خطاکار بجا نمی گذارد! در آخر به خاطر گرامی می رسانم که پیمان شکنان غدیر مطرود دو عالم گشته اند و هر کس سوار بر کشتی اهل بیت عصمت و طهارت (ع) شود به ساحل نجات خواهد رسید .والسلام!
-
۱۳۸۷/۰۴/۲۲, ۰۱:۱۳ #9
رضا جان
کاربر نمونه بر اساس تعداد نوشته هاست و مشارکت فعال . اینجا که به ناخن ما نگاه نمیکنند که وقتی کوتاه و تمیز بود نمونه بشیم !!! در مورد دروغگویی هم !!! چه بگویم !! شما بهتر میدانی
-
۱۳۸۷/۰۴/۲۲, ۰۱:۳۰ #10
انسانهای بزر گ نیازی به تعریف ندارند . در بزرگی او شکی نیست .او برای همه انسانها که او را میشناسند محترم است . با تمجید من وشما چیزی به او اضافه یا کم نمیشه
اطلاعات موضوع
کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
اشتراک گذاری