-
۱۳۸۷/۰۴/۲۱, ۲۱:۲۲ #1
- تاریخ عضویت
ارديبهشت ۱۳۸۷
- نوشته
- 85
- مورد تشکر
- 72 پست
- حضور
- نامشخص
- دریافت
- 0
- آپلود
- 0
- گالری
- 0
پاسخي ديگر بر يك ايراد اهل تسنن
در يكي از سايتهاي سني يك مطلب ديدم. بسيار جالب به نظر مي رسيد.مي گفت كه يك سؤال از همه شيعيان پرسيده و هيچ كس نتوانسته كه جواب بدهد و جالب اينكه كه روحانيون شيعه هم معترف شده اند كه صحابه خوب هستند، ولي اظهار داشته اند كه شيعه قصد كوبيدن آنها را دارد!!!!!!اول بهتان عجيب و بدون مدركي زدند. ثانياً سؤال ايشان را مرور مي كنيم كه ببينيم كه چه سؤال ساده اي كه هر كودك چند ساله نيز آن را پاسخ خواهد داد.ايشان آيه از قرآن را نقل مي كنند كه در آن عنوان شده است كه خداوند از صحابه اي كه هجرت نموده اند راضي است. سپس عنوان مي كنند كه ابوبكر و عمر و عثمان هم قبل و يا همراه پيامبر هجرت كرده اند، بنابراين آنان هم جزء اين آيه محسوب مي شوند. سپس به خيال واهي خودش سعي كرده كه جلوي پاسخ گويي شيعيان را بگيرد، بنابراين عنوان مي كند كه: برخي از شيعيان اعتقاد دارند كه خداوند تا آن لحظه را فرموده كه راضي بوده است، آيا مگر خداوند علم به آينده ندارد كه آنان را جز اين آيه محسوب كرده و نمي دانسته كه در آينده آنان از مسير حقيقت خارج خواهند شد؟ ظاهراً سؤال صحيح است! اما در واقع سفسطه اي بيش نيست! چرا كه اگر خوب بنگريد متوجه خواهيد شد كه چندين ايراد به اين سؤال وارد است. اول آنكه خودشان هم ضمني قبول كرده اند كه افعال به كار برده شده در اين آيه براي حال است و تضميني براي آينده نداده است!! پس مي تواند بعدها در مورد برخي عنوان نشود و عده اي كه از راه حقيقت خارج شده اند، ديگر در موردشان اين آيات مورد قبول نباشد. از سويي مشاهده خواهيد كرد كه سفسطه دوم ايشان در مورد آينده نگري خداوند است، زيرا اگر اين موضوع را از ايشان بپذيريم كه چرا خداوند طبق اطلاع از آينده چنين آيه اي را نازل كرد، بايد به اين بيانديشيم كه چرا خداوند با اطلاع از اينكه مي دانست در ليله المبيت، قرار است پيامبر(ص) را به شهادت برسانند، جلوتر خبر نداد كه در آن شب به اين مهمي و خطرناكي، وي را آگاه نمود؟ چرا اصلا با توجه به علم به آينده اي كه داشت، آنان را آفريد و يا آنان را جلوتر به هلاكت نرساند؟ اما نكته ي جالبي كه در اين ميان به چشم مي خورد اين است كه عايشه دختر ابوبكر اعتراف نموده است كه هيچ آيه در وصف او و پدرش نازل نشده است (رجوع كنيد به صحيح بخارى 6: 42 ـ تاريخ ابن الاثير 3: 199 ـ البداية و النهاية 8: 96 ـ الاغاني 16: 90.) حالا با تعجب مي بينيم كه با دستكاري كتب معتبرشان، چنين به نظر مي رسانند كه چون خداوند از آينده خبر داشته، بنابراين بايد حساب شود كه اين آيه در وصف خلفا آمده است!!!!!! جالب اينكه اهل تسنن حتي پيامبر را معصوم نمي دانند، چه برسد به اينكه خلفا را معصوم بدانند! حالا چطور شده كه يك مرتبه براي ابوبكر مقام معصوميت در نهان ـ و نه آشكارا ـ قائل شده اند، جاي سؤال دارد؟؟؟؟
-
-
۱۳۸۷/۰۴/۲۲, ۰۱:۱۷ #2
[جهل و عناد!
بنام خدا
متاسفانه بیشتر دانشمندان و بزرگان مذهبی اهل سنت با وجود اعتراف به اشتباهات برخی از اصحاب - باز از روی تعصبات خشک نمیتوانند از آن عهد شکنان غدیر دل بکنند! حتی با مراجعه به کتابهای صحیح اهل سنت چون صحیح بخاری و مسلم میتوان پی به این حقیقت برد ! چنان اصحاب اصحاب می کنند که گویا پیامبر گرامی اسلام (ص ) حکم معصومیتشان را از طرف خداوند صادر کرده است! خودشان را به دهها و صدها و شاید هزاران حدیث و روایت جعلی محصول دوران حکومت بنی امیه و بنی عباس - دلخوش کرده اند تا جائی که برخی از اصحاب را تا سقف و ستون و پنجره شهر علم منصوب کرده و نام فاسدترین فاسدها مثل معاویه را با پیشوند حضرت بیان می کنند! فتنه سقیفه داغ ننگی بر پیشانی برخی از اصحاب حک کرده که در آخرت همان لکه ننگ گواه بر انحرافاتشان خواهد بود! آری ما شیعه پیامبریم -شیعه علی هستیم شیعه آهل بیت هستیم ! و این افتخار بزرگی است که هر روز باید شکر آنرا بجا بیاوریم! ما شیعیان همانانی هستیم که پیامبر (ص) فرمودند که پیروان واقعی من مرا ندیده اند . ما شیعیان از اول روز اسلام پیرو دینی بوده و هستیم که پیامبر معرفی کردند . نه اینکه پیرو مذهبی باشیم که قرنها بعد از پیامبر گرامی توسط عده ای جایرالخطا معرفی شده باشد ! خداوند همه مسلمانان را براه راست هدایت فرماید!
-
-
۱۳۸۷/۰۴/۲۹, ۲۳:۰۰ #3
جهل و عناد از سنت سلف است!
در صحیح بخاری و مسند احمد بن حنبل، روایاتی نقل شده است مبنی بر تبرک جستن صحابه به آب وضوی پیامبر در زمان حیات ایشان و تبرک به قبر ایشان بعد از رحلت پیامبر اعظم، حتی روایاتی دال بر زیارت کردن قبر پیامبر توسط صحابه وجود دارد، اما به عنوان مثال، وقتی شخصی مانند این تیمیه، (که پدر معنوی وهابیت و سلفی گری در دنیای اهل سنت است) در مسانید و صحاح اهل سنت، که بیانگر سنت سلف است، روایاتی مبنی بر زیارت و تبرک جستن اصحاب می بیند، در توضیح آن فقط به این جمله بسنده می کند که : بعید است صحابه چنین کاری کرده باشند!
منطق محکم را می بینید؟!
چطور از افرادی که پیشوایشان شخصی مانند ابن تیمیه است، انتظار بحث و گفتگوی منطقی دارید. بسیار ساده انگارانه است اگر فکر کنیم آنها در مباحثشان، دنبال یافتن حقیقت هستند. چند وقت پیش کتابی میخواندم از شخصی به نام دکتر ناصر القفاری، که فارغ التحصیل دانشگاه ام القرا بود و این کتاب مفصل سه جلدی هم به عنوان پایان نامه دکتری ایشان چاپ و پخش شده، این کتاب مثلا یک پایان نامه علمی و آکادمیک است که قرار است مبتنی بر منطق و استدلال باشد، اما با خواندن چند صفحه از این کتاب، اوج کینه و لجاجت را می توان از میان سطور آن مشاهده کرد. اینها حتی در تحقیقات آکادمیک خود که مثلا باید خیلی آزادانه و بدون حب و بغض به بحث و استدلال بپردازند، نمی توانند تعصب و لجاجت خود را پنهان کرده و زود به فحاشی و تکفیر روی می آورند. در اینجاست که باید گفت: الحمد لله الذی جعل اعدائنا من الحمقاء !
علم خمینی بر زمین نمی ماند،مگر ما مرده ایم!
-
-
۱۳۸۷/۰۹/۰۷, ۱۹:۳۵ #4
به شهادت قرآن (سوره محمد ص ، سوره توبه و سور ديگر) بعضي از حاضرين در محضر پيامبر كه عنوان اصحاب پيامبر را اهل سنت به آنها دادهاند نه تنها افراد مؤمني نبودند بلكه از منافقين و كوردلان محروم از رحمت خدا بودند، زيرا با نفاقى كه در دل داشتند خود گرفتار هواى نفس بودند و طبعا نمىتوانستند براى مردم ميزان تشخيص حق وباطل در تفسير كلام إلهى باشند، به جهت اختصار به بعض آنها اشاره ميشود:
لا تجعلوا دعاء الرسول بينكم كدعاء بعضكم بعضًا قد يعلم الله الذين يتسللون منكم لواذًا فليحذر الذين يخالفون عن أمره أن تصيبهم فتنةٌ أو يصيبهم عذابٌ أليمٌ [1]
خداوند كسانى از شما را كه پشت سر ديگران پنهان مىشوند، و يكى پس از ديگرى فرار مىكنند مىداند!
ومنهم من يستمع إليك حتى إذا خرجوا من عندك قالوا للذين أوتوا العلم ماذا قال آنفًا أولئك الذين طبع الله على قلوبهم واتبعوا أهواءهم.
سورة محمد(ص): 16.گروهى از آنان به سخنانت گوش فرامىدهند، امّا هنگامى كه از نزد تو خارج مىشوند به كسانى كه علم و دانش به آنان بخشيده شده (از روى استهزا) مىگويند: « (اين مرد) الان چه گفت؟!» آنها كسانى هستند كه خداوند بر دلهايشان مُهر نهاده و از هواى نفسشان پيروى كردهاند (از اين رو چيزى نمىفهمند)!
ويقول الذين آمنوا لولا نزلت سورة فإذا أنزلت سورة محكمةٌ وذكر فيها القتال رأيت الذين في قلوبهم مرضٌ ينظرون إليك نظر المغشي عليه من الموت فأولى لهم.
كسانى كه ايمان آوردهاند مىگويند: «چرا سورهاى نازل نمىشود (كه در آن فرمان جهاد باشد)؟!» امّا هنگامى كه سوره واضح و روشنى نازل مىگردد كه در آن سخنى از جنگ است، منافقان بيماردل را مىبينى كه همچون كسى كه در آستانه مرگ قرار گرفته به تو نگاه مىكنند پس مرگ و نابودى براى آنان سزاوارتر است!
سورة محمد(ص): 20.
طبق آيه اخير:
اين كساني كه مرگ و لعنت خدا بدرقه راهشان است چگونه جزو مقربان درگاه خدا قرار گرفتهاند!!
________________________________________
-
تشکر
اطلاعات موضوع
کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
موضوعات مشابه
-
"صلى عليك مليك السماء" - ملاباسم کربلایی
توسط Si14 در انجمن کلیپ صوتیپاسخ: 0آخرين نوشته: ۱۳۹۱/۰۵/۲۱, ۱۱:۴۰ -
چرا به امام زمان (عج) شريك القرآن ميگوئيم
توسط raze_shab در انجمن مهدویت و امام زمان در قرآنپاسخ: 4آخرين نوشته: ۱۳۹۰/۰۴/۲۳, ۱۷:۱۶ -
جمع بندی آيا بشر مى تواند از راه تكنيك جديد به سعادت برسد؟
توسط shamime_yas در انجمن سایر مباحث اعتقادی در قرآنپاسخ: 1آخرين نوشته: ۱۳۹۰/۰۳/۱۸, ۲۳:۳۲ -
ازخودگذشتگي يك روحاني براي نجات دختر جوان از چنگال اراذل و اوباش + عكس
توسط گل نرگس در انجمن اخبار قرآنیپاسخ: 0آخرين نوشته: ۱۳۹۰/۰۳/۱۷, ۱۳:۰۹ -
روايت رويترز و نيوزويك ازجنگ تحميلي:حضوربسيجي ها مايه كابوس رژيم عراق
توسط خالد اسلامبولی در انجمن ولایت و پایداریپاسخ: 0آخرين نوشته: ۱۳۸۸/۰۹/۱۶, ۲۱:۵۱
اشتراک گذاری