صفحه 1 از 3 123 آخرین
جهت مشاهده مطالب کارشناسان و کاربران در این موضوع کلیک کنید   

موضوع: کلیاتی درباره تفاسیر مختلف قرآن

  1. #1
    شروع کننده موضوع

    تاریخ عضویت
    جنسیت خرداد ۱۳۸۷
    نوشته
    3,425
    مورد تشکر
    1,987 پست
    حضور
    نامشخص
    دریافت
    0
    آپلود
    0
    گالری
    0

    کلیاتی درباره تفاسیر مختلف قرآن




    در مورد تفسير الميزان - 1

    قرآن, در ابعاد گوناگون زندگي است. از اين روي در جريان تفسير نگاري, قرن چهاردهم تحولي است عظيم, كه مصلحان و متفكران و احياگران فكر ديني در اين قرن فرياد (بازگشت به قرآن) را فراز آوردند. و از قرآن بعنوان راهنماي حركتهاي گونه گون و گره گشاي مشكلات مختلف, سود جستند. چگونگي آغاز اين حركت, معرفي طلايه داران و فرياد گران اين نهضت و ارزيابي نقاط منفي و مثبت آن, در فصحت اين مقال نيست و فرصتي ديگر مي طلبد. فقد اينجا يادآوري مي كنيم كه (الميزان)در راستاي اين تحول بسيار شايسته و گران ارج قرار دارد.
    مولف گرانقدر اين درياي موج خيز معارف الهي, از بلنداي جايگاه يك مفسر و محقق و اسلام شناس بزرگ, با اشراف به ابعاد مختلف فرهنگ اسلامي, اثري پديد آورده, جامع و ناظر به تمامت آنچه در عرضه تفكر زمان مي گذشت. به ديگر سخن (الميزان) از اين تحويلات سود جسته و در راستاي آثار اين قرن پديد آمده,اما مولف آن, چونان ديده باني سترگ و هوشيار, حركتها را زير ذره بين تحقيق و پژوهش نهاده اند و با بهره مندي از سلاح برنده و پرتوان قرآن, انديشه ها را تصحيح كرده اند, جامعه را با قرآن بعنوان راهنماي بشريت به سعادت شايسته او, آشنا كرده اند و منبعي عظيم, براي جستجوگران حقايق و آبشخوري زلال براي تشنگان معارف الهي, عرضه فرموده اند. يكي از شاگردان علامه مي نويسند:
    (اين تفسير, بقدري جالب است, و به اندازه اي زيبا و دلنشين است كه مي توان بعنوان سند عقائد اسلام و شيعه, به دنيا معرفي كرد, و به تمام مكتب ها و مذهب ها فرستاد, و براين اساس, آنان را به دين اسلام و مذهب تشيع فراخواند,...
    اين تفسير در نشان دادن نكات دقيق و حساس, وجلوگيري از مغالطه كلمات معاندين و نيز در جامعيت منحصر بفرد است,و حقامي توان گفت; از صدراسلام تاكنون چنين تفسيري به رشته تحرير در نيامده است


  2. #2
    شروع کننده موضوع

    تاریخ عضویت
    جنسیت خرداد ۱۳۸۷
    نوشته
    3,425
    مورد تشکر
    1,987 پست
    حضور
    نامشخص
    دریافت
    0
    آپلود
    0
    گالری
    0



    در مورد تفسير الميزان - 2

    علامه مطهري: كتاب الميزان ايشان,يكي از بهترين تفاسيري است كه براي قرآن مجيد نوشته شده است. البته قرآن مجيدمقامي داردكه نمي شودهيچ تفسيري را گفت وادعاكرد كه حق تفيسرراادا كرده است,ولي مفسرين هركدام ازجنبه بالخصوص,خدمتي به قرآن كرده اند من مي توانم ادعاكنم كه اين تفسير از جنبه هاي خاصي كه الان وقت آن نيست كه برايتان عرض كنم بهترين تفسيري است كه تاكنون درميان شيعه وسني از صدراسلام تابه امروزنوشته شده است.
    در جاي ديگر استاد مي فرمايد: اين مطالب رامن همه اش راازعلامه طباطبائي گرفته ام يعني اصولا من بيشتر مطالبي را كه دركتابهاونوشته هاي خود دارم,
    شايد ريشه هايش راازعلامه طباطبائي و خصوصا الميـــزآن گرفته ام.علامه طباطبائي خيلي شخصيت عجيبي است.ايشان يك سبك بيان و اسلوب خاصي دارند مطالب عالي, و عاليترين مسائل معارف را آن چنان به راحتي و در جملات كوتاه بيان مي فرمايد كه وصف ناشدني است و حتي خودشان هم گاه توجه ندارند, يعني به نظر من ايشان مطالب را, در يك حالت الهام مانند مي نويسند.
    از مفسر دانشمند و متتبع سختكوش مرحوم شيخ محمد جواد مغنيه نقل شده است كه فرموده اند:
    از وقتي كه الميزان بدست من رسيده است. كتابخانه من تعطيل شده, پيوسته (در روي ميز مطالعه من الميزان است.).
    عظمت, گستردگي, ژرفائي, صلابت, استواري مطالب (الميزان)مورد اتفاق همه كساني است كه با (الميزان)و ابعاد گوناگون آن, آشنائي دارند وبدور از پيشداوريها, درباره آن, قضاوت مي كند.
    علامه, در سامان دادن به اين اثر, گذشته از قرآن, (كه مهمترين منبع وي در تفسيرش مي باشد)به بيش از 180 منبع تفسيري روائي لغوي, تاريخ, علمي, اجتماعي, فرهنگي و... كه برخي از اين منابع, داراي مجلدات متعددي است, مراجعه كرده است. و روشن است كه پژوهشگري چونان علامه, با اين منابع چگونه بر خورد مي كند, وي, در تمامت آنچه نقل كرده است, از روايات اقوال و... و شيوه نقد و تحليل را پيشه ساخته, بويژه در روايت و مخصوصا در آثار مربوط به امتهاي گذشته و قصص قرآن ـ كه پيشتر گفته ايم, سرشار است از جعليات و اسرائيليات ـ (الميزان) بهترين منبع شناخت سره از ناسره است


  3. #3
    شروع کننده موضوع

    تاریخ عضویت
    جنسیت خرداد ۱۳۸۷
    نوشته
    3,425
    مورد تشکر
    1,987 پست
    حضور
    نامشخص
    دریافت
    0
    آپلود
    0
    گالری
    0



    روش تفسيري الميزان

    (الميزان)در شيوه تفسير نگاري احياگر روش تفسيري ائمه (ع)است, يعني (تفسير قرآن به قرآن). پيامبر (ص), ائمه (ع) در تفسير قرآن, اين شيوه را معمول مي داشتند, و صحابيان و تابعين نيز, گاه از اين روش سودمي جستند. (6) در جريان تفسيرنگاري در قرنهاي و اپسين نيز,اين گونه تفسيرنگاري گاه گاهي در ميان مفسران, رخ نموده است, و برخي از مفسران, اين شيوه را صحيح ترين و سالم ترين روش تفسير, انگاشته اند (7). در قرن چهاردهم كه گفتيم, نهضت تفسيرنگاري گسترده مي شود و تفسير, در ابعاد مختلف آن تحولي عظيم مي يابد اين شيوه نيز, در ميدان تفسيرنگاري, بيش از پيش مورد توجه قرار مي گيرد (8). بدينسان, تفسير (الميزان)اولين گام, در اين زمينه نيست. آنچه در اين باب به (الميزان), عظمت ويژه اي بخشيده است, بهره مندي گسترده آن, از اين شيوه است, و حل بسياري از مشكلات تفسيري, در پرتو اين نگرش ژرف, بگونه اي كه برخي از عالمان, اين ژرفانگري و ربط آيات به يكديگر و عرضه مسائل گونه گون در سايه آن را, نوعي الهام تلقي كرده اند:
    (در دفعه ديگري عرض كردم: من كه به مطالعه اين تفسير, مشغول مي شوم, در بعضي از اوقات كه آيات را بهم ربط مي دهيد و زنجيروار, آنها را با يكديگر موازنه و از راه تطبيق, معني را بيرون مي كشيد, جز آن كه بگويم در آن هنگام قلم وحي و الهام الاهي, آن را بردست شما جاري ساخته است, تعبير ديگري ندارم مرحوم علامه, شيوه تفسيرنگاري خود را, تبيين كرده اند, وي در مقدمه كوتاهي كه بر تفسير (الميزان)نگاشته, چنين مي نويسد:
    (روشي كه ما در پيش گرفته ايم, اين است كه قرآن با قرآن تفسير كنيم, و آيه را باتدبر در نظير آن روشن سازيم, و مصاديق را به وسيله خواصي كه خود آيات بدست مي دهند بشناسيم. خداوند به صراحت مي فرمايد (انا انزلنا عليك الكتاب تبيانا لكل شيء)چگونه مي شود پذيرفت, كه قرآن بيان همه چيز باشد, و بيانگر خودش نباشد...
    آنچه از تتبع در روايات بدست ميآيد ـ كه برخي از آنها را, پس از اين در ضمن تفسير آيات خواهيم آورد ـ نشانگر اين است كه: پيامبر, كه تعليم يافته قرآن و معلم آن است و اهل بيت پيامبر, كه به تصريح حديث (ثقلين)مقام معلمي و تفسير قرآن را دارا هستند, قرآن را, بدين شيوه تفسير مي كردند, و كاوشگر نيرومند, حتي يك مورد نمي يابد كه پيامبر و يا اهل البيت در تفسير قرآن از نظريات عقلاني و يا علمي سودجسته باشند...
    علي (ع)مي فرمايد: قرآن, بگونه اي است كه قسمتي از آن, از قسمت ديگري سخن مي گويد, و برخي از آن, گواه برخي ديگر است. بدينسان, راه روشن و مستقيم و همواري است كه, معلمان و راهنمايان قرآن پيموده اند.
    ما نيز تا آنجا كه مي توانيم ـ به ياري خداوند ـ اين روش را, دنبال خواهيم كرد و هرگز در تبييين و تفسير آيات به نظريات فلسفي و آراء علمي و مكاشفات عرفاني استناد نخواهيم كرد). (9)و الحق علامه, به شايستگي از عهده آنچه وعده داده بر آمده است و تفسير سامان داده است, سرشار از معارف الاهي, و آكنده از حقايق قرآن, و مملو از بحثهاي عقيدتي, اجتماعي, اقتصادي و سياسي.


  4. #4
    شروع کننده موضوع

    تاریخ عضویت
    جنسیت خرداد ۱۳۸۷
    نوشته
    3,425
    مورد تشکر
    1,987 پست
    حضور
    نامشخص
    دریافت
    0
    آپلود
    0
    گالری
    0



    جايگاه فلسفه در تفسير الميزان

    چگونگي ارتباط تفسير (الميزان) با فلسفه, يكي از نكاتي است كه لازم است بدان توجه شود.برخي (قذفا بالغيب تفسير علامه را تفسير فلسفي تلقي كرده و گاه اين اثر گرانقدر را, با اين تلقي, مورد بي مهري قرار داده اند. اما مسلم, حقيقت, چنان كه در بيان خود علامه ديديم, غير از اين است. در اين بخش نيز, براي جلوگيري از اطاله سخن, به بيان مختصر و گوياي آيه الله جوادي بسنده مي كنيم:
    (بعد از اين كه مسائل تفسيري را تمام كرده بودند, بحث تفسير, بپايان مي رسيد. آنگاه يك بحث جدائي به نام بحث فلسفي يا بحث روائي با بحث اخلاقي يا بحث اجتماعي, طرح مي كردند. طرح يك مساله فلسفي به دنبال يك آيه, اين نيست كه آيه را به روشي فلسفي حل كنند, آيه را, به روش قرآني حل مي كردند, منتهي مسائل عقلي را, به روش قرآني حل مي كردند, مي فرمودند: آنچه در فلسفه گفته شد همان را قرآن ته ييد مي كند. بحث فلسفي يا ديگر بحث ها را, در لابلاي تفسير ذكر نمي كردند. تا مرز فلسفه از تفسير جدا شود).
    حقيقت اين است كه تفسير (الميزان) تفسير قرآن است, تفسيري با روش پيشوايان الهي سيراب گشته از آبشخور قرآن, مقايسه اجمالي (الميزان) با تفاسيري كه با مشرب و مسلك فلسفي تفسير شدند, نشانگر اين حقيقت خواهد بود كه (الميزان), تفسير فلسفي نيست و اصولا تفسير قرآن براساس مسلكها و مشربها, بگفته علامه طباطبائي تطبيق است و نه تفسير.و الميزان نه تطبيق كه تفسير است, تفسيري راستين


  5. #5
    شروع کننده موضوع

    تاریخ عضویت
    جنسیت خرداد ۱۳۸۷
    نوشته
    3,425
    مورد تشکر
    1,987 پست
    حضور
    نامشخص
    دریافت
    0
    آپلود
    0
    گالری
    0



    تفسير الميزان در اقاليم قبله

    بحثهاي عميق وژرف آن, بيان رسا و روشنگر آن, و ديگر مزاياي اين تفسير بزرگ قرآني, باعث شد تا اين كتاب پس از نشرمجلدات اوليه آن, مرزهاي كشورهاي اسلامي را درنوردد و به كتابخانه ها و آفاق فكري و فرهنگي امت اسلامي راه يابد, راهنمائي كند و آفاق جديدي از مباحث قرآن را در پيشديد مسلمانان بگشايد. هنوز بيش از دو جلد از (الميزان) منتشر نشده بود كه يكي از اساتيد بزرگ مصر, با مطالعه آن دو جلد چنين نوشت: (ما مقدمه اين تفسير و برخي از موضوعاتي را كه در آن, مورد بررسي قرار گرفته است, مطالعه كرديم, و تصميم داريم هر دو جزء را به دقت بخوانيم, ولي در همان مقداري كه خوانده ايم توانائي علمي, ژرفائي در بحث, سهولت و آساني در طرح مطالب و دوري از جانبداري نسبت به مذهبي خاص, كاملا مشهود است.
    معظم له, در تفسير قرآن, شيوه خاصي را به كار گرفته و قرآن را به وسيله قرآن تفسير مي كنند و از بسياري از اقوال و آراء كه اساس صحيحي ندارند و يا تاويل هائي كه هدف از آن, تفسير قرآن نيست, بلكه احياي يك نظريه علمي, يك اصل كلامي, يك نظريه فلسفي يا فتواي مذهبي است, اعراض كرده و پيرامون آنها بحث نمي كنند). (الميزان), در ايران و بيروت, بارها به چاپ رسيده و با گستردگي بي نظري در عالم مطبوعات, انتشار يافته است, ترجمه آن نيز بارهاي بار به چاپ رسيده است. كارهاي كليدي شايسته اي نيز براي بهره مندي بيشتر از اين تفسير بزرگ, سامان داده شده است كه در مقاله اي ديگر و در ضمن آثار كليدي, به معرفي آنها خواهيم پرداخت.
    خداوند بزرگ, علامه عاليقدر مفسر بزرگ قرآن را در بيكران رحمت خود, غرق فرمايد, كه با (الميزان) و ديگر آثار گرانمايه اش, حركتهاي شيطاني مهاجمان به عقايد و معارف الاهي را درهم شكست, و دريائي موج خيز از مباحث كلامي را, در اختيار پژوهشگران نهاد, و با اخلاق و سلوك علمي, اجتماعي, عرفاني خود, راهيان نور را به سرمنزل مقصود, رهنمون گرديد, و با حريت و آزادانديشي و قله ساني و مناعت طبع, درسهاي شايسته اي به رهروان حقيقت, عرضه كرد


  6. #6
    شروع کننده موضوع

    تاریخ عضویت
    جنسیت خرداد ۱۳۸۷
    نوشته
    3,425
    مورد تشکر
    1,987 پست
    حضور
    نامشخص
    دریافت
    0
    آپلود
    0
    گالری
    0



    در مورد تفسير "منهج الصادقين في الزام المخالفين"

    انگيزه نگارش: مولف, پس از اشاره به جايگاه قرآن در شناخت اسلام و توجه دادن به علوم قرآني و عظمت تفسير قرآن, با توجه به ضرورت آگاهي فارسي زبانان از تفسير قرآن و كاستيها و ناهنجاريهاي تفاسير در نثر يا محتوي, چنين مي گويد: بناء علي هذا, بخاطر فاتر اين فقير ضعيف جاني المفتقر الي غفران لطيف سبحاني ابن شكر الله, فتح الله الشريف الكاشاني... رسيد كه (تقربا الي الله تعالي و لمرضاته) مطالعه تفاسير عربيه و فارسيه و كتب تواريخ و احاديث و غير آن, از كتب كلاميه و اصول و فروع فقهيه كرده, تفسيري از آن انتخاب نمايد كه مبتني باشد بر حل معاني قرآني و...) (منهج الصادقين ج 4/1).
    بنابراين مولف بزرگوار اين تفسير, به انگيزه نگارش تفسيري جامع, با نثري روان و شامل آثار و اخبار اهل البيت, به نگارش اين تفسير دست يازيده و الحق به آرمان و هدف خود, نيز تا حدود زيادي ناثل گشته است.
    چگونگي تدوين: مولف, پيش از شروع به تفسير, ضمن ده فصل از مقدمات تفسير و علوم قرآني, سخن مي گويد.
    فصل اول در يادكرد نامهاي قاريان.
    فصل دوم در ذكر نامهاي قرآن و معناي سوره و آيه.
    فصل سوم: در توضيح صحيح ترين قول در اعدادآيات قرآن.و فايده دانستن آن.
    فصل چهارم: تبين معني تفسير و تاويل.
    فصل پنجم توضيح حديث: (نزل القرآن علي سبعه احرف كلها شاف كاف).
    فضل ششم: در توضيح معناي تفسير به راي.
    فصل هفتم: در مصونيت قرآن از تحريف.
    فصل هشتم: در تبيين اين كه, قرآن در زمان پيامبر مدون بوده است.
    فصل نهم: در بيان اعجاز قرآن و بالاخره فصل دهم: در يادكرد و رواياتي كه در ترغيب بر خوانده و فرا گرفتن قرآن وارد شده است.
    پس از اين مقدمه سودمند, مولف, وارد تفسير سوره ها مي شود و ابتدا به روشنگري در مدني يا مكي بودن سوره مي پردازد, پس از آن ثواب قرائت را ميآورد, پس از آن ترجمه آيات بسيار دقيق و با احتياط, موافق قرائت ابوبكر از عاصم و گاهي با تكيه به قرائت حفص از عاصم و آنگاه مباحث نحوي و لغوي به اختصار و اعتدال و بيشتر با تكيه به تفسير بيضاوي و كشاف و پس از آن, تحقيق در مفاهيم و مباحث آيات است از ابعاد مختلف


  7. #7
    شروع کننده موضوع

    تاریخ عضویت
    جنسیت خرداد ۱۳۸۷
    نوشته
    3,425
    مورد تشکر
    1,987 پست
    حضور
    نامشخص
    دریافت
    0
    آپلود
    0
    گالری
    0



    نگاهي به ابعاد گوناگون, تفسير منهج الصادقين

    تفسيري جامع و مشتمل بر مباحث مختلف و مطالب متنوع است. مولف بزرگوار آن كه شرح حال نگاران, وي را به عنوان عالمي كامل, متكلمي فقيه و مفسري فاضل ستوده اند, با آگاهي گسترده از ابعاد مختلف فرهنگ اسلامي, تفسيرش را از اطلاعات ارزشمند و مباحث گوناگوني آكنده است. مرحوم مولف, خود, به ابعاد مختلف تفسيرش در مقدمه, اشاره اي دارد.
    (به خاطر فاتر اين فقير ضعيف... رسيد كه مطالعه تفاسير عبريه و فارسيه و كتب تواريخ و احاديث و غير آن از كتب كلاميه و اصول و فروع فقهيه كرده, تفسيري از آن انتخاب نمايد كه مبتني باشد برحل مباني قرآن بر طبق قرائت سبعه كه مسلم الثبوت و مجمع عليه جميع موافق و مخالف است.
    و متعرض قرائت ديگر نشود, بجهت تطرق اختلاف در آن و محتوي باشد بر ذكر اسرار و نكات و اسباب نزول آيات و احاديث سيد البريات عليه و آله افضل الصلوات و اكمل التحيات, واجبا و قصص و حكايات ائمه هدي عليهم التحيات و التسليمات, و فضل سور و آيات و وجه ارتباط و اتصال آن به يكديگر و بيان مسائل فقهيه در ضمن آيات احكام و مناقب اهل البيت (ع), منطوي بر رفع شبهات مخالفان و باطل مذاهب ايشان و در بيان اعراب و لغت بر طريق (خير الامور اوسطها) سلوك نمايد و بعضي از سخنان ارباب تحقيق را نيز بحيز تحرير در آورد.) (منهج الصادقين, ج4/1) و چنين نيز هست, يعني اين تفسير, شامل تمام اين مباحثي است كه مولف آن, به آنها اشاره كرده است, برخي تفصيل و برخي ديگر به ايجاز و اختصار.
    مرحوم علامه شعراني كه تفسير را تصحيح كرده است, در ارتباط با ابعاد مختلف تفسير با اشاره اي به منابع مولف چنين نوشته اند: (غالب تفسير بيضاوي را مندرج ساخته است و بسياري از نكات تفسير كشاف را نيز, از تفسير مجمع البيان بسيار نقل كرده است, نه از شواهد و حجت ها و تحقيقات علمي آن, بلكه از قصص و تواريخ موجود در (مجمع البيان) از تفاسير نيز به تفسير تبيان, ابوالفتوح و گازر مراجعه كرده است, و گاه سخنان عرفاني از بزرگان و مشاهير متصوفه نقل نموده است مانند (شرح التعرف و قشيري و ابوعبدالرحمن سلمي و امثال ايشان,... مولف, در نقل عبارات ديگران, گاه از خود, توضيحات و شروح و شواهدي افزوده است و در اينگونه موارد, آن را نقل به معني بايد شمرد. چنانكه در بيان حكم متعه, عبارتي از شرح لمعه آورده, بسيار طولاني تر از اصل. در تقرير اصول دين و عقايد شيعه و مسائل مناسب آن, چنان متين و مستحكم و صريح و معقول سخن مي راند كه گوئي از مردم دو قرن پيشتر است مانند: فاضل مقداد و شهيد... (لذا مي توان اقوال او را در اين مباحث, حجت دانست. (منهج الصادقين, ج2 4/ـ5))


  8. #8
    شروع کننده موضوع

    تاریخ عضویت
    جنسیت خرداد ۱۳۸۷
    نوشته
    3,425
    مورد تشکر
    1,987 پست
    حضور
    نامشخص
    دریافت
    0
    آپلود
    0
    گالری
    0



    در مورد تفسير "نورالثقلين"

    يكي از آثار گرانقدر و بسيار سودمند تفسيري كه به روش نقلي تدوين يافته است, تفسير (نورالثقلين) است. يعني مولف, در ذيل آيات, رواياتي را كه يافته است, به عنوان تفسير آيه آورده است, بدون هيچگونه اظهارنظر, در موارد تعارض و غير آن, جز موارد بسيار اندك. در مقدمه كوتاهي كه نگاشته است, انگيزه نگارش تفسير را, چنين بيان كرده است:
    (من خدمتگزاران كتاب الاهي و پرتوگيران از انوار درخشان وحي را, ديدم كه در تفسير كتاب الاهي, راههاي گونه گوني را سپرده اند.
    برخي به معاني الفاظ پرداخته و عده اي جنبه هاي ادبي و نحوي آن را بررسي كرده اند, گروهي به استخراج مسائل صرفي بسنده كرده, و تني چند به مباحث كلامي آن روي آورده اند, و بالاخره بعضي هم, از ديدگاههاي مختلف بدان در نگريسته اند. من تصميم گرفتم, در ذيل برخي از آيات, آثار (اهل ذكر), برگزيدگان الاهي, اهل بيت را اضافه كنم, كه اين آثار, كاشف اسرار تاويل است. اما آنچه را من نقل كرده ام و با اجماع شيعه مخالف است, من از نقل آن, آهنگ عرضه اعتقاد خويش را نداشته ام و بدان عمل نمي كنم, من اينگونه روايات را ميآورم تا خوانندگان آگاه بنگرند كه اين آثار چگونه نقل گرديده و از چه كسي روايت شده است تا در چاره جوئي براي توجيه و تاويل اين آثار مفيد, افتد. با توجه به اين كه هرجا رواياتي به ظاهر متضاد با اين روايات را يافتم, آنها را نيز آورده ام). 1
    بيانات مولف بزرگوار اين تفسير, نشانگر هوشمندي و آگاهي وي, از چگونگي آثار و روايات است. چنان كه روشن است, وي با اين تلاش كوشيده است تا براي پژوهشگران و محققان, منبع عظيمي از روايات را فراهم آورد كه چنين كرده است و در اين مقدمه كوتاه, بصراحت, آنان را به نقد و تحليل روايات و ارزشيابي آثار, فراخوانده است.
    مرحوم شيخ حرعاملي درباره اين تفسير فرموده اند:
    (از تاليفات اوست: كتاب نورالثقلين در تفسير قرآن در چهار جلد, كه نيكو ترتيب داده و كار ارزشمندي را سامان داده است, چرا كه روايات پيامبر (ص) و ائمه (ع) را در تفسير آيات, از منابع روائي بسياري گردآورده و از غير اينان نقل نكرده است).
    صاحب روضات, فرموده اند:
    (تفسير نورالثقلين, كتابي است: لطيف, استوار, معتبر, جامع بسياري از احاديث اماميه در تفسير آيات و تاويل آن. ظاهر اين است كه مصنف وي, از هيچ كوششي براي فراهم آوردن اخبار پراكنده در لابلاي كتابها, بازنايستاده است). 3
    علامه طباطبائي, در مقدمه ي كوتاهي كه به اين تفسير نگاشته اند, چنين نوشته اند:
    (اين كتاب, اثر ارزشمندي است كه مولف آن, اخبار پراكنده وارد شده در تفسير آيات را جمع كرده, و تقريبا تمام احاديث ماثور از اهل بيت (ع) را آورده و در ترتيب و ضبط و اشاره به مصادر روائي و منابع خود, به نيكي از عهده برآمده, و در تهذيب و تنقيح روايات, تلاشي عظيم بكار بسته است. والحق, اين اثر از بهترين آثاري است كه تلاشهاي تحقيقي در گذرگاه زمان, بيادگار نهاده اند و دستهاي پژوهش, در اين زمينه نگاشته اند).
    مولف بزرگوار كتاب, پس از مقدمه كوتاهي كه قسمتي از آن را پيشتر آورديم, در تفسير آيات, بدينگونه است كه وي ابتدا در هر سوره اي, روايات مربوط به ثواب قرائت را ميآورد و آنگاه روايات مربوط به تفسير آيات را ذكر مي كند, بدون اين كه متن آيه را بياورد.
    مرحوم شيخ آقا بزرگ, ضمن ستايش از اين تفسير, نوشته اند: (نياوردن متن آيات, در يافتن روايات مربوط به آيه مطلوب, مشكل ايجاد مي كند) و چنين نيز هست, اما در چاپي كه درباره آن سخن خواهيم گفت با تنظيم فهرستي دقيق, اين مشكل حل شده است.
    (تفسير نورالثقلين) به سال 1383 به همت آقاي هاشم رسولي محلاتي با تصحيح براساس سه نسخه و مقابله روايات با منابع و مصادر مولف و يادآوري موارد اختلاف, در 5 مجلد منتشر شده است. محقق محترم پانوشتهائي نيز در توضيح لغات و عبارات برخي از روايات, آورده است, و در پايان هر جلدي فهرستي آورده, نشانگر جايگاه آيات و روايات وارده در ذيل آنها, كه با توجه به اين كه متن كتاب, آيات را ندارد, بسيار مفيد است. مرحوم علامه طباطبائي نيز, مقدمه اي كوتاه بر آن نگاشته اند.


  9. #9
    شروع کننده موضوع

    تاریخ عضویت
    جنسیت خرداد ۱۳۸۷
    نوشته
    3,425
    مورد تشکر
    1,987 پست
    حضور
    نامشخص
    دریافت
    0
    آپلود
    0
    گالری
    0



    در مورد تفسير "صافي"

    اين كتاب, يكي از آثار پرارج تفسيري است كه بيشتر با جنبه روائي و نقلي نگاشته شده است.
    است. مولف آن, كه در جامعيت و گستردگي دانش و تسلط بر ابعاد مختلف فرهنگ اسلامي, از عالمان كم نظير است, درس تفسير خود سعي كرده است, تفسيري پيراسته از انديشه هاي گوناگون عرضه كند.
    مولف, تفسير را, با مقدمه اي آغاز مي كند و ضمن آن, از جريان تفسير نگاري و زمينه هاي تفاسير نوشته شده در فرهنگ اسلامي سخن مي گويد. پس از آن, به انواع تفسيرنگاري اشاره اي دارد و اعتراضي به تفسيرنگاري, بدون توجه به اهل البيت (ع) و تعاليم آن بزرگواران, بالاخره از تفاسيري سخن به ميان ميآورد كه با اخبار و روايات, قرآن را تفسير كرداند, و ياد آوري مي كند اينگونه تفاسير نيز از كاستيها و ناهنجاريها, بدور نيستند, اينگونه تفاسير, يا كامل نيستند, يا تفسير تمام آيات را ندارند. برخي نيز سرشارند از اخبار ضعيف و در برخي ديگر رواياتي آمده, بي ارتباط با موضوع, بدون تدوين شايسته و ترتيبي زيبا.
    افزون بر اينها, در اينگونه تفاسير, رواياتي راه يافته است, كه مشتمل بر تاويلاتي است, نفرت زاي و مطالبي باطل همانند نسبت عصيان و سفاهت به انبياء و بالاخره در اين مجموعه ها, گاه روايات, به ظاهر متضادند و مفسران هيچگونه تلاشي, براي رفع تضاد از اين ظواهر بكار نسبته اند مرحوم فيض, بعد از اين مطالب فرمايد: به هر حال من تاكنون, در ميان تفاسير با همه گستردگي تعداد آنها, تفسيري مهذب و پيراسته از ناهنجاريها با بياني كافي كه تشنه گان را سيراب كند, نيافته ام و اميدوارم اين تفسير, هماني باشد كه انتظار مي رود. (1)مرحوم فيض, پس از اين مقدمه, مقدمات دوازده گانه اي را براساس روايات نگاشته اند, از تمسك به قرآن و اين كه دانش قرآن در نزد اهلبيت (ع)است, تفسير به راي, جمع قرآن, اين كه قرآن, بيانگر همه چيز است و تبيين معناي آن و... و در مقدمه دوازدهم, روش نگارش تفسير را بيان كرده است. و پس از اين مقدمات تفسير آغاز مي شود. (2)مولف, براساس آنچه در مقدمه دوازدهم بيان داشته است آيات را براساس روايات, تفسير مي كند, و گاه توضيحاتي در تبيين روايات ميآورد و اگر در ذيل آيه اي به روايت معتبري دست نيابد, نكات توضيحي, پيرامون آيات را از مفسران سود مي جويد و در تفسير سوره بقره, بيشتر از تفسير منسوب به امام حسن عسكري (ع)بهره گرفته است.
    بهر حال تفسير صافي, 0از تفاسير معتمد و سودمند و گرانقدر شيعي است, علامه طباطبائي درباره مرحوم فيض آثاروي از جمله تفسير صافي فرمده اند: (اين مرد, جامع علوم است و بجامعيت او, در عالم اسلام كمتر كسي را سراغ داريم و ملاحظه مي شود كه در علوم مستقلا وارد شده, و علوم را با هم خلط ومزج نكرده است. در تفسير صافي, واصفي و مصفي, كه روش تفسير روائي دارد, ابدا وارد مسائل فلسفي و عرفاني و شهودي نمي گردد, در اخبار, كسي كه كتاب وافي او را مطالعه كند, مي بيند يكي اخباري صرف است و گوئي اصلا فلسفه نخوانده است, در كتاب هاي عرفاني و ذوقي نيز, از همان روش تجاوز نمي كند و از موضوع خارج نمي شود) (3).
    مرحوم فيض, تفسير ديگري دارد با عنوان (اصفي)كه گزينش است از تفسير صافي.
    مولف در مقدمه آن مي گويد:
    (اين تفسير را از تفسير ديگرم: (صافي)برگزيدم. و در نگارش آن گزيده گوئي را پيشه ساختم و آن را از زوايد پيراستم, در تفسير آيات, به بيان آياتي كه نيازمند توضيح بودند, با توجه به كلام معصومين, همت گماشتم, هرگاه از تفسير قمي چيزي آوردم كه منسوب به معصوم (ع)نيست در آغازش واژه (قمي) را نهادم, تا از روايات ديگر جدا شود, و اگر چيزي از طريق عامه نقل كردم, آن را با كلمه (روي)از روايات ديگر متمايز ساختم و...)تفسير اصفي, دوبار به سالهاي 1274 و 1310 در حاشيه تفسير صافي, به چاپ رسيده است و پس از آن دريكجلد و مستقلا نشر يافته است و اينك, به همت برخي از فاضلان در مركز تحقيقات و پژوهشهاي علمي و اسلامي ـ دفتر تبليغات, تحقيق و تصحيح شده و منابع روايات آن استخراج گرديده, كه اميد است در آينده نزديك, منتشر شود.)بجز اين دو تفسير, مرحوم فيض, تفسير ديگر دارد كه گزينشي است از اصفي كه مصفي نام دارد.


  10. #10
    شروع کننده موضوع

    تاریخ عضویت
    جنسیت خرداد ۱۳۸۷
    نوشته
    3,425
    مورد تشکر
    1,987 پست
    حضور
    نامشخص
    دریافت
    0
    آپلود
    0
    گالری
    0



    در مورد تفسير "الجوهر الثمين"

    ازتفاسير ارزشمند و قابل توجهي است كه اخيرا به زيور طبع آراسته گرديده است. مولف آن كه از محققات, محدثان, مفسران و فقيهان بزرگ شيعه است و به كثرت آثار وجودت تاليف مشهور است. سه بار قرآن را تفسير كرده است و هر كدام از آثارش را به نام ويژه اي, ناميده است. آنچه اينك از آن ياد مي كنيم و به اجمال پيرامون آن سخن مي گوئيم, تفسيري است با عنوان (الجوهر الثمين في تفسير الكتاب المبين)
    مرحوم شيخ آقابزرگ فرموده اند:
    (الجوهر الثمين)تفسيري است مزجي همانند (تفسير صافي)و بدون مقدمات آن در دو جلد بزرگ كه جلد دوم آن از سوره اسراء آغاز و من نسخه اي از آن را به خط مولف, نزد نوه مولف ديدم. وي نگارش جلد دوم آن را به سال 19 / ربيع الاول 1239, به پايان برده است.)


صفحه 1 از 3 123 آخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

اشتراک گذاری

اشتراک گذاری

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
^

ورود

ورود