صفحه 1 از 2 12 آخرین
جهت مشاهده مطالب کارشناسان و کاربران در این موضوع کلیک کنید   

موضوع: اينکه مي گويند ميزان عدل است و عدل اميرالمومنين (ع) به چه معناست؟

  1. #1
    شروع کننده موضوع

    تاریخ عضویت
    جنسیت خرداد ۱۳۸۷
    نوشته
    3,425
    مورد تشکر
    1,987 پست
    حضور
    نامشخص
    دریافت
    0
    آپلود
    0
    گالری
    0

    اينکه مي گويند ميزان عدل است و عدل اميرالمومنين (ع) به چه معناست؟




    به نام خدا
    دوستان میگن میزان عدل است و عدل امیر المونین علی (ع) است این یعنی چی؟
    ویرایش توسط همکار مدیر سایت : ۱۳۸۹/۰۴/۱۱ در ساعت ۰۹:۲۰


  2. #2

    تاریخ عضویت
    جنسیت اسفند ۱۳۸۵
    نوشته
    1,799
    مورد تشکر
    3,021 پست
    حضور
    نامشخص
    دریافت
    0
    آپلود
    0
    گالری
    18

    راهنما




    نقل قول نوشته اصلی توسط secret63 نمایش پست
    به نام خدا
    دوستان میگن میزان عدل است و عدل امیر المونین علی (ع) است این یعنی چی؟
    بنام خدا
    سلام جناب سكرت عزيز
    ميزان عدل است حرفي كاملا درسته. اما عدل اميرالمومنين نيست . بلكه آن حضرت مصداق اتم عدل هستند . يعني تمام شرائط عدل را در كلام وگفتار آن حضرت مي توان مشاهده كرد.
    پس بهتر است اين جمله را اينطور اصلاح كنيم كه : ميزان عدل است و علی (ع) مصداق بارز و اتم عدل است.


  3. #3
    شروع کننده موضوع

    تاریخ عضویت
    جنسیت خرداد ۱۳۸۷
    نوشته
    3,425
    مورد تشکر
    1,987 پست
    حضور
    نامشخص
    دریافت
    0
    آپلود
    0
    گالری
    0



    نقل قول نوشته اصلی توسط meshkaat نمایش پست
    بنام خدا
    سلام جناب سكرت عزيز
    ميزان عدل است حرفي كاملا درسته. اما عدل اميرالمومنين نيست . بلكه آن حضرت مصداق اتم عدل هستند . يعني تمام شرائط عدل را در كلام وگفتار آن حضرت مي توان مشاهده كرد.
    پس بهتر است اين جمله را اينطور اصلاح كنيم كه : ميزان عدل است و علی (ع) مصداق بارز و اتم عدل است.
    طبق فرمده خودتون حضرت علی (ع) اتم عدل است پس چه فرقی با خود عدل دارد ؟؟


  4. #4

    تاریخ عضویت
    جنسیت خرداد ۱۳۸۷
    نوشته
    70
    مورد تشکر
    81 پست
    حضور
    36 دقیقه
    دریافت
    120
    آپلود
    0
    گالری
    0



    نقل قول نوشته اصلی توسط secret63 نمایش پست
    به نام خدا
    دوستان میگن میزان عدل است و عدل امیر المونین علی (ع) است این یعنی چی؟
    میزان عدل است یعنی اینکه همه چیز با عدل سنجیده خواهد شد و ملاک سنجش، عدل و عدالت خواهد بود، نه افراد.
    اما اینکه می گویند: عدل امیر المؤمنین است، یعنی( همانطوری که دوست گرامی آقای مشکات گفتند) علی(ع) مصداق کامل و اتم عدالت هستند، و این نوع نامگذاری در جایی است که می خواهند یک فرد را مصداق اتم و اکمل آن صفت معرفی کنند و به قول ادبا، این از مقوله " زید عدل " است.
    علم خمینی بر زمین نمی ماند،مگر ما مرده ایم!

  5. تشکرها 3


  6. #5

    تاریخ عضویت
    جنسیت دي ۱۳۸۸
    نوشته
    2,245
    مورد تشکر
    5,583 پست
    حضور
    19 روز 19 دقیقه
    دریافت
    12
    آپلود
    0
    گالری
    0



    نقل قول نوشته اصلی توسط اخلاقي نمایش پست
    به نام خدا
    دوستان میگن میزان عدل است و عدل امیر المونین علی (ع) است این یعنی چی؟


    پاسخ:
    ميزان در جهان ديگر حق است. به اين معنا كه كار هر كسي با حق سنجيده مي‏شود. به هر نسبت كه كار مطابق با حق باشد شايسته ثواب، و به هر نسبت كه مخالفت با حق باشد، سزاورا كيفر خواهد بود. در احاديث مي‏خوانيم كه علي«عليه السلام» ميزانِ اعمال است و اين بدان جهت است كه علي«عليه السلام» با حق ملازم بود. از اين رو معيار براي سنجش اعمال قرار گرفته است
    در زيارت حضرت علي«عليه السلام» مي‏خوانيم:السلام عليك يا ميزان الَاْعمال؛ سلام بر تو اي كسي كه وسيله سنجش اعمال ما در روز قيامت هستي.
    {ر.ك: زيارت مخصوص كه به مناسبت تولّد پيامبر«صلي الله عليه وآله» براي حضرت علي«عليه السلام» وارد شده است}.


  7. #6

    تاریخ عضویت
    جنسیت ارديبهشت ۱۳۸۹
    نوشته
    2,577
    مورد تشکر
    8,095 پست
    حضور
    5 روز 11 ساعت 28 دقیقه
    دریافت
    140
    آپلود
    0
    گالری
    99



    با سلام خدمت دوستان گرامی

    در مورد موضوع " میزان ایمان " در تاپیک زیر هم بحث شده است .


    http://www.askquran.ir/showthread.php?t=19890&page=2


  8. #7

    تاریخ عضویت
    جنسیت مهر ۱۳۹۲
    نوشته
    10,471
    مورد تشکر
    54,759 پست
    حضور
    161 روز 2 ساعت 38 دقیقه
    دریافت
    6
    آپلود
    0
    گالری
    625

    عدل علی علیه السلام




    بسم الله الرحمن الرحیم


    در این پست داستان هایی از قضاوت های شگفت انگیز امام علی علیه السلام قرار میگیرد
    1.عزل قاضی
    تحقیق و تتبع در تاریخ قضایی اسلام نشان می دهد که بازرسی در امور قضاء با دقت کامل به عمل می آمده و حتی کوچکترین تخلفی از موازین عدالت مورد مواخذه قرار می گرفته است.چنان که امیرالمومنین (ع) ابوالاسود دولی را در همان نخستین روز که به منصب قضاء گماشته بود،معزول کرد و ابوالاسود،چون فرمان عزل خود را دریافت داشت،حیران و سراسیمه شد و نزد امیرالمومنین (ع) شتافت و گفت:یا امیرالمومنین!علت عزل من چیست؟در صورتی که من،به خدا قسم،نه خیانت کرده ام و نه متهم به خیانت شده ام!
    امیر المومنین(ع) فرمود:تو در دعوی خود صادقی و در انجام وظیفه شرط امانت را رعایت کرده ای.لکن بازرسان به من اطلاع داده اند که چون متداعیین نزد تو به محاکمه می آیند،تو بلندتر از ایشان سخن می گویی!

    ویرایش توسط یوسف : ۱۳۹۳/۰۵/۳۰ در ساعت ۰۸:۵۲
    اينکه مي گويند ميزان عدل است و عدل اميرالمومنين (ع) به چه معناست؟
    عشـــــــــق یعنی لحظه ای دریاشدن
    عشق یعنی باخداتنهاشدن
    عشــــــــــق یعنی حسرت پروانه ها
    عشق یعنی گریه آلاله هـــــــا
    عشــــــــــق یعنی خاک هنگام سجود
    عشق یعنی شکردربودونبود
    عشــــــــق یعنی تشنه لب سقاشدن
    عشق یعنی غرق این معناشدن

    ختم قرآن گروهی هر ماه برای سلامتی و تعجیل در ظهور امام عصر(عج)

    دسترسی آسان به احادیث تصویری چهارده معصوم علیه السلام


  9. تشکرها 3


  10. #8

    تاریخ عضویت
    جنسیت تير ۱۳۹۳
    نوشته
    1,273
    مورد تشکر
    3,237 پست
    حضور
    22 روز 17 ساعت 56 دقیقه
    دریافت
    0
    آپلود
    0
    گالری
    0



    2ـ تو عدالت را رعایت نکردی

    مردی نزد عمر بن الخطاب بر حضرت علی (ع) دعوی کرد،در حالی که حضرت علی (ع) نیز در مجلس حضور داشت.در این هنگام عمر رو به حضرت کرد و گفت:یا اباالحسن! برخیز و دوشادوش مدعی بنشین.
    حضرت علی برخاست و در کنار مدعی نسشت و طرفین دعوی،دفاع و حجت های خویش را بیان کردند،تا کار محاکمه به پایان رسید و مدعی از پی کار خود روان شد و حضرت علی(ع)به جای نخستین باز گشت.
    در این هنگام عمر آثار خشم در سیمای حضرت علی (ع) دید و برای کشف علت گفت:آیا این پیشامد را ناگوار داشتی؟
    حضرت علی (ع) فرمود :آری.
    عمر موجب ناگواری را پرسید.حضرت علی (ع) گفت:موجب ناگواری، آن بود که تو مرا در حضور مدعی با ((کنیه)) خطاب کردی،در صورتی که حق آن بود که مرا با نام می خواندی و امتیازی میان من و او قائل نمی شدی.عمر چون این سخن را شنید حضرت علی (ع) را در آغوش کشید و صورتش را بوسه باران کرد و گفت:پدرم به فدای شما که خدا ما را در پرتو وجودتان هدایت فرمود و از ظلمت به نور آورد.

    ویرایش توسط mina* : ۱۳۹۳/۰۵/۳۰ در ساعت ۱۲:۱۸
    اينکه مي گويند ميزان عدل است و عدل اميرالمومنين (ع) به چه معناست؟


  11. #9

    تاریخ عضویت
    جنسیت تير ۱۳۹۳
    نوشته
    1,273
    مورد تشکر
    3,237 پست
    حضور
    22 روز 17 ساعت 56 دقیقه
    دریافت
    0
    آپلود
    0
    گالری
    0



    3ــ رعایت تساوی کامل میان طرفین دعوی


    در کتاب کافی و تهذیب آمده است که:مردی بر امیرالمومنین(ع) وارد شد و چند روزی در میهمانی آن حضرت به سر برد.پس آن گاه برای محاکمه ای که آن را با امیرالمومنین در میان ننهاده بود،در معیّت طرف دعوی به محضر قضاء آمد.حضرت علی (ع) چون او را در محضر یافت فرمود:آیا برای محاکمه اینجا آمده ای؟ مرد گفت:آری.حضرت علی (ع) فرمود:تو دیگر مهمان من نیستی.زیرا رسول خدا(ص)از پذیرای یکی از متخاصمین بدون آن دیگری نهی فرموده است.
    خواننده ی عزیز! شاید محتاج به توضیح نباشد که راندن میهمان برای شخص کریم تا چه اندازه دشوار و ناگوار است.ان هم برای کریمی مانند امیرالمومنین(ع)که خود ــ بنا به روایت غزّالی در کتاب احیا فرمود:دوست دارم همگی لذت های جهان را در یک لقمه گرد آورم و آن لقمه را در کام میهمان خود بگذارم.ولی حرمت عدالت در قضاء از نظر اسلام به درجه ای از اهمیت است که امیرالمومنین(ع)با چنین کرم و میهمان دوستی، میهمان خود را چون یکی از دو طرف دعوی است، از خانواده ی خویش می راند.زیرا رعایت تساوی کامل میان متداعیین،از جمله اصولی است که امیرالمومنین(ع)در تثبیت و تأکید آن کوشش فراوان کرده است.

    اينکه مي گويند ميزان عدل است و عدل اميرالمومنين (ع) به چه معناست؟


  12. #10

    تاریخ عضویت
    جنسیت تير ۱۳۹۳
    نوشته
    1,273
    مورد تشکر
    3,237 پست
    حضور
    22 روز 17 ساعت 56 دقیقه
    دریافت
    0
    آپلود
    0
    گالری
    0



    4ــ کیفر خودخواهی.


    ((حیدرة بن نعیم)) بر بستر بیماری خود نشست و حساب خود را با شریکش((عدنان طائی))تصفیه کرد و کار شرکت بزرگ و پهناوری را که مدتی دراز میان ایشان جریان داشت و سودهای سرشار برای هر دو طرف به بار آورد،پایان داد و نتیجه ی حساب چنان شد که هزار دینار در دست عدنان باقی ماند وحیدرة گفت:شاید که اجل فرصت دریافت آن مبلغ را به من ندهد.از این رو به تو اختیار می دهم که هر مبلغ از آن دینار را که دوست داری به نیابت از من به رسم صدقه به فقراء ببخشی.

    عدنان پس ار تصفیه حساب و استماع وصیت حیدرة از خانه ی او بیرون رفت. حیدرة پس ار مدت کوتاهی در گذشت. و ورثه ی او به عدنان مراجعه کردند و خواستند تا نصف آن مبلغ را به ایشان تسلیم کند. ولی عدنان از پرداخت آن مبلغ خودداری کرد و گفت:مورث شما به من وصیت کرد مه هر مبلغ از آن هزار دینار را که دوست دارم،به صدقه بدهم. از این رو با استفاده از اختیار خود یک پنجم آن مبلغ را به صدقه دادم و بقیه را برای خود ضبط کردم و بنابراین شما را بر من حقی نیست.
    ورثه چون سرسختی و عناد عدنان را دیدند،شکایت به امیرالمومنین(ع) بردند و نیمی از هزار دینار را مطالبه کردند و چون عدنان به محضر قضاء خوانده شد،گفت:من یک پنجم آن مبلغ را به صدقه داده ام و چهار پنجم باقی مانده را مال خالص خود می دانم.
    امیرالمومنین(ع) چون سخن عدنان را شنید،فرمود:ورثه درباره ی تو شرط انصاف را منظور داشته اند.اکنون خواهش ایشان را می پذیری یا هم چنان در عناد و اباء باقی می مانی؟
    لیکن عدنان هم چنان در انکار بماند و از قبول ورثه و نظر اصلاحی امیرالمومنین (ع) سر باز زد.
    در این موقع امیرالمومنین (ع) رو به عدنان کرد و فرمود:اکنون که تقاضای ورثه را نپذیرفتی،به آئین عدالت محکوم هستی که هشتصد دینار از هزار دینار را به صدقه بدهی،زیرا بنا به اظهار خودت حیدرة وصیت کرده تا تو هر مبلغ را که دوست داری به صدقه بدهی و رفتار تو نشان می دهد که تو هشتصد دینار را دوست داشته ای و به علت دوست داشتن آن مبلغ، آن را برای خود نگاه داشته ای و دویست دینار را که دوست نداشته ای بخشیده ای!


    اينکه مي گويند ميزان عدل است و عدل اميرالمومنين (ع) به چه معناست؟


صفحه 1 از 2 12 آخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

اشتراک گذاری

اشتراک گذاری

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
^

ورود

ورود