جهت مشاهده مطالب کارشناسان و کاربران در این موضوع کلیک کنید







موضوع: سوال اعتقادي: اصول دين چندتا است؟
-
۱۳۸۷/۰۴/۲۵, ۱۰:۳۰ #1
- تاریخ عضویت
خرداد ۱۳۸۷
- نوشته
- 3,425
- مورد تشکر
- 1,987 پست
- حضور
- نامشخص
- دریافت
- 0
- آپلود
- 0
- گالری
- 0
سوال اعتقادي: اصول دين چندتا است؟
دوستان واساتيد گرامي سلام :
از قديم پدران و مادرانمان به ما ياد دادند كه اصول دين 5 تا است (توحيد،نبوت،امامت،عدل،معا ) و حتي اينها را هم بصورت شعر به ما ياد مي دادند. من هم به صحيح و تكذيب بودن اين مطلب كاري ندارم.ولي سوالي دارم اينكه آيا واقعاً اين چيزهايي كه از قديم به ما ياد دادند درست است و آيا واقعاً اصول دين 5 تا است؟ و آنچه كه امروزه در كتابهاي نماز و بعضي كتابهاي ديگر چاپ مي شود كه فروع دين 8 تااست يا 10 تا است يا........صحيح است؟
با توجه به اينكه نماز ستون دين است آيا نماز جزء اصول دين است يا فروع دين؟ با فرض به اينكه اگر نماز جزء فروع دين باشد اگر كسي نماز نخواند چه حكمي دارد؟ اگر كسي خدا را قبول نداشته باشد چه حكمي دارد؟ حالا اين دو سؤال چه فرقي با هم دارند پس اصل و فرع اينجا چه فرقي دارند؟
حج براي كساني كه استطاعت مالي داشته باشند واجب است و طبق روايات اگر كسي حج بر او واجب باشد و نرود زمان مرگ بصورت نجراني يا نصاري از دنيا مي رود؟ آيا حج اصل است يا فرع؟
خمس كه همان وجوهات شرعي است را اگر كسي خمس مالش را ندهد اموالش نجس است آيا خمس نيز اصل است يا فرع؟
و ...........
با توجه به سوالاتي كه گفته شد آيا اصول دين 5 تا است يا بيشتر يا كمتر؟
و اگر خمس و حج و نماز و روزه و نيكي به پدر و مادرو ...... واجب است چرا جزء فروع دين قرار گرفته است ؟
ویرایش توسط اخلاقي : ۱۳۸۷/۰۴/۲۵ در ساعت ۱۰:۳۱
-
تشکر
-
۱۳۸۷/۰۴/۲۵, ۱۴:۱۸ #2
با سلام! خدمتتان عرض کنم ! اصول و فروع دین هردو جزو واجبات است . منتها در اصول دین تقلید جایز نیست و فردی به صرف داشتن پدر و مادر مسلمان- مسلمان نیست مگر پس از اینکه از نظر عقلی رشد کرد شهادتین بگوید و از دل و زبان اقرار به مسلمان بودن بکند .
در فروع دین که آنهم 10 مورد و جزو واجبات می باشد -افراد بایستی از رساله ها برای انجام درست و بهتر احکام کمک بگیرند.
-
تشکر
-
۱۳۸۷/۰۴/۲۵, ۱۵:۳۴ #3
بنام هستی بخش بی همتا
دوست عزیزم
هر کاری با شناخت یا علم به آن شروع و با عمل به آن تحقق می یابد.آنچه که به اسم اصول دین ذکر می شود بخش شناخت و هدف گذاری است و نه اینکه اینها صر فا اصل است و بقیه فرع و کم اهمیت تر بلکه غرض آنست که ابتدا باید بدانی آنچه را که باید از حقیقت دانست و سپس عمل کنی ( فروع دین )به آنچه قبول نمو ده ای.اینجاست که اگر پایه اندیشه محکم و از روی درک و اجتهادنبا شد در عمل هزار گونه
عمل نا صواب به اسم مسلمانی از انسان سر خواهد زد .آیا اینطور نیست که میوه خرما بر درخت خرما می روید؟شناخت صحیح و عمل به آن ثمره ای خواهد داشت بنام رضای معشوقی که مانند منی بسیار از او غافلم.ضمنا باید دانست که اولین و آخرین مرحله از مراحل سلوک توحید است اول باید ابتدایی ترین درجه آن کسب شود و سپس به آن عمل شود تا رتبه بالاتری از توحید قابل فهم شود و این تسلسل ادامه داردلذا همه فروع دین برای فهم مراتب و جلوه های بیشتر از توحید است.لذا لازم نیست انسان سالهایی را بدون انجام نماز و روزه و... بگذراند به بهانه اینکه در پی قبول توحید است.آیا ما برای غذا خوردن که لازمه جسم است روزها فکر می کنیم وبعد غذا می خوریم؟خیر همینکه فهمیدیم بدنمان غذا نیاز دارد کافی است و سریعا برای تهیه و مصرف آن اقدام می کنیم.برای پرورش روح هم علم و عمل لازم است: حیوان فربه شود از راه نوش آدمی فربه شود از راه گوش.موفق باشید. سوال مقدمه پرواز است هش دار به کدامین سوی می خواهی پریدن خالقت یا شیطان.ebnearabi85@yahoo.com
ویرایش توسط shahab52 : ۱۳۸۷/۰۴/۲۵ در ساعت ۱۵:۳۷
-
تشکر
-
۱۳۸۷/۰۴/۲۵, ۱۵:۴۹ #4
- تاریخ عضویت
خرداد ۱۳۸۷
- نوشته
- 3,425
- مورد تشکر
- 1,987 پست
- حضور
- نامشخص
- دریافت
- 0
- آپلود
- 0
- گالری
- 0
-
تشکر
-
۱۳۸۷/۰۴/۲۵, ۱۵:۵۸ #5
- تاریخ عضویت
خرداد ۱۳۸۷
- نوشته
- 3,425
- مورد تشکر
- 1,987 پست
- حضور
- نامشخص
- دریافت
- 0
- آپلود
- 0
- گالری
- 0
-
تشکر
-
۱۳۸۷/۰۴/۲۵, ۱۹:۵۱ #6
1- اصول دین 3 تا و اصول مذهب شیعه 5 تا ؛ اما بنظر من باید تغییراتی داد. مثلا لزومی ندارد عدل جز اصول باشد .همینطور امامت. و بحای این دو باید آزادی و دموکراسی را قرار داد.
در "لا احب الافلین " پاکی ز صورت ها یقین
در پیش چشم های غیب بین ؛ هر دم زتو تمثال ها
-
تشکر
-
۱۳۸۷/۰۴/۲۵, ۲۱:۰۰ #7
- تاریخ عضویت
ارديبهشت ۱۳۸۷
- نوشته
- 494
- مورد تشکر
- 732 پست
- حضور
- 31 دقیقه
- دریافت
- 2
- آپلود
- 0
- گالری
- 0
لطفا بفرماييد چرا عدالت و امامت نبايد جزو اصل دين نباشد؟
و چرا بايد اين دو با آزادي و دموكراسي جايگزين شود؟
شما درك صحيحي از اين دو گزاره نداريد در غير اين صورت همچين مطلبي را مطرح نمي كرديد.
آزادي مفهومي نسبي است و تعاريف زيادي از طرف ايدئولوژي هاي مختلف براي آن ارائه مي شود كه اين تعاريف بعضا با يكديگر منافات دارند. چگونه مي توان آزدي را كه مفهمومي كاملا نسبي و فاقد تعريف واحدي است جزء اصول دين به حساب آورد.
دموكراسي تنها وسيله اي است سياسي براي تعيين شكل حكومت و هيچ بار ايدئولوژيكي ندارد. به همين دليل است كه در چه در حكومت هاي سكولار و چه در حكومت هاي دين مدار از اين وسيله استفاده مي شود. چگونه مي توان دموكراسي را كه صرفا وسيله اي براي اعمال حاكميت است و هيچ خاستگاه اعتقادي ندارد جزو اصول دين به حساب آورد.
در ضمن هيچ تضميني وجود ندارد كه در دموكراسي ضامن كمال و ارتقاء بشريت شود.
امامت به ضرورت داشتن رهبر و راهنما در تمام دوران براي هدايت بشر اشاره مي كند. به همين دليل است كه ذات اقدس الهي آخرين امام (عج) را براي بشريت تاكنون حفظ كرده است.
عدالت هم بدون شك بنيادي ترين و مهم ترين گزاره موجود در هستي است كه تمام گزاره هاي خوب زير مجموعه اي از آن مي باشد
هم چنين بسياري از گزاره ها كه داري ارزش نسبي هستند با عدالت محدود مي شوند مثل آزادي. يعني آزادي تا آنجايي مهم است كه ناقض عدالت نشود.
عدالت تنها گزاره ايست كه مي توان به طور مطلق از ظرورت آن سخن گفت. عدالت آنچهنان مفهومي استوار است كه تمام افعالي كه از خداوند سر مي زند مبتني بر عدالت مي باشد.
با اين اوصاف بفرمايييد كه چرا بايد دو مفهوم بنيادي و اصيل امامت و عدالت را با اين دو مفهوم نسبي و فاقد ارزش ايدئولژيك جايگزين كرد؟
ویرایش توسط Divine Love : ۱۳۸۷/۰۴/۲۵ در ساعت ۲۱:۲۳
-
تشکر
-
۱۳۸۷/۰۴/۲۵, ۲۱:۰۶ #8
- تاریخ عضویت
ارديبهشت ۱۳۸۷
- نوشته
- 494
- مورد تشکر
- 732 پست
- حضور
- 31 دقیقه
- دریافت
- 2
- آپلود
- 0
- گالری
- 0
-
تشکر
-
۱۳۸۷/۰۴/۲۵, ۲۳:۱۵ #9
- تاریخ عضویت
خرداد ۱۳۸۷
- نوشته
- 3,425
- مورد تشکر
- 1,987 پست
- حضور
- نامشخص
- دریافت
- 0
- آپلود
- 0
- گالری
- 0
-
تشکر
-
۱۳۸۷/۰۴/۲۶, ۰۰:۲۷ #10
-
تشکر
اطلاعات موضوع
کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
اشتراک گذاری