جهت مشاهده مطالب کارشناسان و کاربران در این موضوع کلیک کنید   

موضوع: √ ๑۩๑آلاچــیـــق ســـبــز کانـــونـــی هـــا ๑۩๑

  1. #5681

    تاریخ عضویت
    جنسیت خرداد ۱۳۹۱
    نوشته
    1,210
    مورد تشکر
    716 پست
    حضور
    61 روز 3 ساعت 40 دقیقه
    دریافت
    4
    آپلود
    0
    گالری
    33



    من خودم طرفدار رئال مادریدم
    چجوریه که پرسپولیس تو دنیا میشه اول

    از نظر محبوبیت

    ی عده تو مجاز معلوم نیست چیکار میکنند
    نمیدونم
    هم خوبه
    هم بد
    بد بخاطره اینکه ما ی عده بیکار داریم تو رای گیری شرکت کردند

    خوب هم که بزار یبارم اینجوری اسم ایران بیاد

    من استقلالیم

    تا ابد به آنهایی که وقتــی بــی آب شدنــد ...قمقمـــه هــا را خـــاک کردنـــد تـــا ...کمتر یاد آب بیفتند مدیونیم...
    ماشاالله لا قوة الا بالله
    وبلاگم


  2. #5682

    تاریخ عضویت
    جنسیت خرداد ۱۳۹۱
    نوشته
    1,210
    مورد تشکر
    716 پست
    حضور
    61 روز 3 ساعت 40 دقیقه
    دریافت
    4
    آپلود
    0
    گالری
    33



    بچه ها

    ی آدم با معرفت ، مهربون ، بچه کتابخون ،نابغه و مخ برنامه نویسی ، شاعر

    دیگه همه چی تموم
    حالش خوب نیست

    براش دعا کنید

    یادم رفت بگم و خیلی تنها ….
    ویرایش توسط guest : ۱۴۰۱/۱۲/۱۹ در ساعت ۲۱:۴۸

    تا ابد به آنهایی که وقتــی بــی آب شدنــد ...قمقمـــه هــا را خـــاک کردنـــد تـــا ...کمتر یاد آب بیفتند مدیونیم...
    ماشاالله لا قوة الا بالله
    وبلاگم


  3. #5683

    تاریخ عضویت
    جنسیت خرداد ۱۳۹۱
    نوشته
    1,210
    مورد تشکر
    716 پست
    حضور
    61 روز 3 ساعت 40 دقیقه
    دریافت
    4
    آپلود
    0
    گالری
    33



    وقتی ماه کامله
    دوست دارم تنها باشم
    و خواب ندارم

    تا ابد به آنهایی که وقتــی بــی آب شدنــد ...قمقمـــه هــا را خـــاک کردنـــد تـــا ...کمتر یاد آب بیفتند مدیونیم...
    ماشاالله لا قوة الا بالله
    وبلاگم


  4. #5684

    تاریخ عضویت
    جنسیت خرداد ۱۳۹۱
    نوشته
    1,210
    مورد تشکر
    716 پست
    حضور
    61 روز 3 ساعت 40 دقیقه
    دریافت
    4
    آپلود
    0
    گالری
    33



    بچه ها اینجا خراب شد وقت داشتید ی سر به وبلاگم Guesti تو بلاگفا بزنید
    و بنویسید حالا چه با اسم چه بی اسم و اشنایی

    تا ابد به آنهایی که وقتــی بــی آب شدنــد ...قمقمـــه هــا را خـــاک کردنـــد تـــا ...کمتر یاد آب بیفتند مدیونیم...
    ماشاالله لا قوة الا بالله
    وبلاگم


  5. #5685

    تاریخ عضویت
    جنسیت خرداد ۱۳۹۱
    نوشته
    1,210
    مورد تشکر
    716 پست
    حضور
    61 روز 3 ساعت 40 دقیقه
    دریافت
    4
    آپلود
    0
    گالری
    33

    خاطره همسر شهید




    شهید امین کریمی به سال ۱۳۶۵ در تهران متولد شد و در رشته برق و الکترونیک تحصیلات خود را ادامه داد. امین که از سن نوجوانی در بسیج فعالیت داشت به سپاه پاسداران پیوست و با آغاز قائله سوریه به سرزمین شام رفت. مدافع حرم امین کریمی سرانجام روز پنجشنبه ۳۰ مهرماه سال ۱۳۹۴ در ایام تاسوعا و عاشورای حسینی به دست نیرو‌های تکفیری در حلب به شهادت رسید و پیکرش در امامزاده چیذر تهران آرام گرفت.زهرا حسنوند همسر شهید در برشی از خاطرات خود ماجرای رفتن امین کرمی به سوریه را این‌گونه روایت می‌کند: امین اول گفت می‌خواهم به مأموریت اصفهان بروم. مأموریتی که ۱۰ روز و شاید هم ۱۵ روز طول می‌کشد. با شنیدن این حرف شروع کردم ناراحتی کردن. وسط حرف‌ها، انگار که بخواهد از فرصت استفاده کند، گفت «راستی زهرا احتمالاً گوشی‌ام آنتن هم نمی‌دهد.» صدایم شکل فریاد گرفته بود. داد زدم «آنتن هم نمی‌دهد! تو واقعاً ۱۵ روز می‌خواهی بروی و تلفن همراهت آنتن هم نمی‌دهد؟» گفت: «آره، اما خودم با تو تماس می‌گیرم نگران نباش...» دلم شور می‌زد. گفتم: «امین انگار یک جای کار می‌لنگد. جان زهرا کجا می‌خواهی بروی؟» گفت: «اگر من الآن حرفی به تو بزنم خب نمی‌گذاری بروم. همش ناراحتی می‌کنی.» دلم ریخت. گفتم: «امین، سوریه می‌روی؟» می‌دانستم مدتی است مشغول آموزش نظامی است.گفت: «ناراحت نشوی‌ها، بله!» کاملاً یادم است که بی‌هوش شدم. شاید بیش از نیم ساعت. امین با آب قند بالای سرم ایستاده بود. تا به هوش آمدم گفت: «بهتر شدی؟» تا کلمه سوریه یادم آمد، دوباره حالم بد شد. گفتم: «امین داری می‌روی؟ واقعاً بدون رضایت من می‌روی؟» گفت: «زهرا نمی‌توانم به تو دروغ بگویم. بیا تو هم مرا به با رضایت از زیر قرآن رد کن...»حس التماس داشتم گفتم: «امین تو می‌دانی من چقدر به تو وابسته‌ام. تو می‌دانی نفسم به نفس تو بند است...» گفت: «آره می‌دانم» گفتم: «پس چرا برای رفتن اصرار می‌کنی؟» صدایش آرام‌تر شده بود، انگار که بخواهد مرا آرام کند. گفت: «زهرا جان من به سه دلیل می‌روم. دلیل اولم خود خانم حضرت زینب (س) است. دوست ندارم یک‌بار دیگر آنجا محاصره شود. ما چطور ادعا کنیم مسلمان و شیعه‌ایم؟ دوم اینکه به خاطر شیعیان آنجا، مگر ما ادعای شیعه بودن نداریم؟ شیعه که حد و مرز نمی‌شناسد. سوم هم اینکه اگر ما نرویم آن‌ها به اینجا می‌آیند. زهرا؛ اگر ما نرویم و آن‌ها به اینجا بیایند چه کسی از مملکت ما دفاع می‌کند؟»تلاش‌های امین برای راضی کردن من بود و من آنقدر احساساتی بودم که اصلاً هیچ کدام از دلایل مرا راضی نمی‌کرد. گفتم: «امین هر وقت همه رفتند تو هم برو. الآن دلم نمی‌خواهد بروی.» گفت: «زهرا من آنجا مسئولم. می‌روم و برمی‌گردم اصلاً خط مقدم نمی‌روم. کار من خادمی حرم است نه مدافع حرم. نگران نباش.» انگار که مجبور باشم گفتم: «باشه، ولی تو را به خدا برای خرید سوغات هم از حرم بیرون نرو!»منبع: فارس

    تا ابد به آنهایی که وقتــی بــی آب شدنــد ...قمقمـــه هــا را خـــاک کردنـــد تـــا ...کمتر یاد آب بیفتند مدیونیم...
    ماشاالله لا قوة الا بالله
    وبلاگم


  6. #5686

    تاریخ عضویت
    جنسیت خرداد ۱۳۹۱
    نوشته
    1,210
    مورد تشکر
    716 پست
    حضور
    61 روز 3 ساعت 40 دقیقه
    دریافت
    4
    آپلود
    0
    گالری
    33



    خیلی اسم این دو تا دانشجو رو شنیده بودم که گفته بودند بی گناهند

    اسم دانشگاه شریف رو سرچ بزنی
    این دو تا دانشجو رو میاره …
    حالا بماند خیلی حرفها
    این فیلم رو ببینید
    اینجا …


    تا ابد به آنهایی که وقتــی بــی آب شدنــد ...قمقمـــه هــا را خـــاک کردنـــد تـــا ...کمتر یاد آب بیفتند مدیونیم...
    ماشاالله لا قوة الا بالله
    وبلاگم


  7. #5687

    تاریخ عضویت
    جنسیت خرداد ۱۳۹۱
    نوشته
    1,210
    مورد تشکر
    716 پست
    حضور
    61 روز 3 ساعت 40 دقیقه
    دریافت
    4
    آپلود
    0
    گالری
    33



    باز باران با ترانه با گهرهای فراوان
    می خورد بر بام خانه
    یادم آرد روز باران
    گردش یک روز دیرین
    خوب و شیرین
    توی جنگل های گیلان
    کودکی ده ساله بودم
    شادو خرم ….
    ویرایش توسط guest : ۱۴۰۱/۱۲/۲۶ در ساعت ۰۶:۳۱

    تا ابد به آنهایی که وقتــی بــی آب شدنــد ...قمقمـــه هــا را خـــاک کردنـــد تـــا ...کمتر یاد آب بیفتند مدیونیم...
    ماشاالله لا قوة الا بالله
    وبلاگم


  8. #5688

    تاریخ عضویت
    جنسیت خرداد ۱۳۹۱
    نوشته
    1,210
    مورد تشکر
    716 پست
    حضور
    61 روز 3 ساعت 40 دقیقه
    دریافت
    4
    آپلود
    0
    گالری
    33



    وقتی ی چیزیو گم‌ میکنم
    یا ی چیزیو از دس میدم
    و ماله یکی دیگه میشه


    هیچی

    مث خر تو گل گیر کرده فقط نگا میکنم
    و کاری از دسم بر نمیاد
    ویرایش توسط guest : ۱۴۰۲/۰۱/۰۲ در ساعت ۱۴:۴۴

    تا ابد به آنهایی که وقتــی بــی آب شدنــد ...قمقمـــه هــا را خـــاک کردنـــد تـــا ...کمتر یاد آب بیفتند مدیونیم...
    ماشاالله لا قوة الا بالله
    وبلاگم


  9. #5689

    تاریخ عضویت
    جنسیت خرداد ۱۳۹۱
    نوشته
    1,210
    مورد تشکر
    716 پست
    حضور
    61 روز 3 ساعت 40 دقیقه
    دریافت
    4
    آپلود
    0
    گالری
    33



    چقد و چقد و چقد من خوشال شدم دختر قشنگ شهید محمدمهدی لطفی نیاسر رو کنار اقا و تو جشن تکلیف دیدم همراه عکس پدرش

    قبلنا با لینک مستقیم کلیپ رو میزاشتم
    یادم رفته :-) خودتون برید تو پیج بعدش بزنید رو ویدئو

    ببینید چه حس قشنگی هستش

    اینجا

    تا ابد به آنهایی که وقتــی بــی آب شدنــد ...قمقمـــه هــا را خـــاک کردنـــد تـــا ...کمتر یاد آب بیفتند مدیونیم...
    ماشاالله لا قوة الا بالله
    وبلاگم


  10. #5690

    تاریخ عضویت
    جنسیت خرداد ۱۳۹۱
    نوشته
    1,210
    مورد تشکر
    716 پست
    حضور
    61 روز 3 ساعت 40 دقیقه
    دریافت
    4
    آپلود
    0
    گالری
    33



    شوالیه سیاه

    به به

    ازش عکس میزارم ببینید

    تا ابد به آنهایی که وقتــی بــی آب شدنــد ...قمقمـــه هــا را خـــاک کردنـــد تـــا ...کمتر یاد آب بیفتند مدیونیم...
    ماشاالله لا قوة الا بالله
    وبلاگم


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 3 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 3 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

اشتراک گذاری

اشتراک گذاری

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
^

ورود

ورود