-
۱۳۸۷/۰۵/۰۹, ۰۰:۲۴ #1
- تاریخ عضویت
خرداد ۱۳۸۷
- نوشته
- 3,425
- مورد تشکر
- 1,987 پست
- حضور
- نامشخص
- دریافت
- 0
- آپلود
- 0
- گالری
- 0
آقا بزرگ تهرانی ،محمد محسن
میلاد سبز
سال 1293 قمری ، ماه ربیع الاول و شب پنجشنبه بود. درست یازده روز ماه میلاد و ربیع المولود می گذشت و تنها یک هفته به سال گشت میلاد بزرگترین مولود آفرینش حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله مانده بود که از لطف خدا، حاج ملا علی تهرانی ، صاحب پسری سالم و کامل شد.
حاج ملا علی از پیش بر آن بود که نام جدش حاج محسن را بر فرزند نهد تا یاد او بماند اما تقارن این تولد با ماه میلاد پیامبر چنان خرسندش ساخت که اسم فرزند دلبندش را محمد محسن نامیدمادر محمد محسن زنی باورمند و نیکو کردار بود که از سادات علوی محسوب می گشت . و با نام بیگم خوانده می شد و دختر حاج سید عطار تهرانی بودپس از دهها سال زمانی که هر کس برای گرفتن شناسنامه نام خانوادگی خاصی بر می گزید او شهرت ((منزوی )) را برگزید و به این ترتیب مولود ماه میلاد در شناسنامه ((محمد محسن منزوی )) خوانده شد اما هیچ وقت به این اسم و رسم نامیده نگشت و مشهور نشد.اما از آنجا که در میان تهرانیها از دیر باز عادت چنین بود که پسری را به نام جد بزرگ خانواده و به اسم ((آقا بزرگ )) صدا کنند، محمد محسن آقا بزرگ خوانده شد. با این تفاوت که آقا بزرگ خاندان محسنی براستی ((آقایی بزرگ )) شد و با همین نام شهره آفاق گشت .
-
۱۳۸۷/۰۵/۰۹, ۰۰:۲۶ #2
- تاریخ عضویت
خرداد ۱۳۸۷
- نوشته
- 3,425
- مورد تشکر
- 1,987 پست
- حضور
- نامشخص
- دریافت
- 0
- آپلود
- 0
- گالری
- 0
در گلشن قرآن
مولود پامنار از همان روزهای نخستین حیاتش با سرچشمه زلال نور و زندگی آشنا شد. وی در حالی که تنها چهار یا پنج بهار از آغاز سبز زندگی را پشت سر می گذاشت دل پاک و جان تشنه اش را هر روز با قرآن و آوازهای آهنگین و روح نواز آن جلا می داد. او از نخستین آموزگار خویش چنین یاد کرده است :
((قبل از رفتن به مکتب خانه ، در توی خانه ، پیش عمال عمو، ((زهرا سلطان خانم )) از اول حروف ابجد و بعضی سوره های کوتاه قرآن را خوانده بودم ...))(
پس از آن که به 7 سالگی رسید (1300 ق ) در محله اش پامنار به مکتب خانه آقا سید ضیاء رفت و پیش او قرآن و نصاب الصبیان را در لغت عربی و فارسی و... خواند.(
-
۱۳۸۷/۰۵/۰۹, ۰۰:۲۹ #3
- تاریخ عضویت
خرداد ۱۳۸۷
- نوشته
- 3,425
- مورد تشکر
- 1,987 پست
- حضور
- نامشخص
- دریافت
- 0
- آپلود
- 0
- گالری
- 0
روحانی ده ساله
فرزند حاج ملا علی ابتدا علاقه چندانی به درس و مشق نداشت و بیشتر دوست داشت به پیشه اجدادی خویش تجارت و بازرگانی بپردازد. او خود در این باره می نویسد:
((تا شش سال از عمر گذشت در خانه بازی می کردم . به یاد دارم که دکانی درست کرده اجناس بقالی و عطاری و ترازو با سایر لوازم دکان تهیه می کردم ... شوق زیادی به درس خواندن نداشتم . می خواستم کاسب شوم ولی مرحوم پدرم کسب را نمی خواست چون خودش درس عربی نخوانده بود می خواست من طلبه علم شوم . مرا چندی برای امتحان به دکان بزازی برادرم مرحوم آقای محمدابراهیم در سر سه راه بازار پامنار فرستاد. با محبتهای برادرانه بلکه پدرانه او از زحمت رفتن به دکان عاجز شدم و پس از مدتی استعفا دادم و به شوق درس افتادم .))
((پس از آنکه پدر شوق و ذوق فرزندش را در تحصیل علم و کمال افزونتر از پیش دید و استعداد او را در این راه شکوفا یافت به این فکر افتاد که برای تشویق و ترغیب او مجلسی را ترتیب دهد و پسرش را ملبس به لباس دانش و دین سازد.
((و چون 10 ساله شد (1303 ق ) پدرش مجلسی ترتیب داد، با حضور جمعی از روحانیون آن روزگار تهران ، و در این محفل معنوی ، وی لباس روحانیت پوشید و عمامه بر سر گذارد. حاضران به او تبریک گفتند و خواستند تا خواندن ((جامع المقدمات )) را بیاغازد. پس از پوشیدن لباس روحانی وی را با افزودن کلمه شیخ (کلمه ای که برای روحانیون ، هم عنوان است و هم احترام ) بر سر نامش ، در شیخ آقا بزرگ خواندند.))(شیخ آقا بزرگ در زندگینامه خود می نویسد:
((مرحوم آقا سید جمال افجه ای عمامه بر سر من گذاشت
ویرایش توسط اخلاقي : ۱۳۸۷/۰۵/۰۹ در ساعت ۰۰:۳۰
-
۱۳۸۷/۰۵/۰۹, ۰۷:۳۵ #4
- تاریخ عضویت
خرداد ۱۳۸۷
- نوشته
- 3,425
- مورد تشکر
- 1,987 پست
- حضور
- نامشخص
- دریافت
- 0
- آپلود
- 0
- گالری
- 0
دوازده سال در حوزه تهران
شیخ آقا بزرگ تهرانی از سال 1303 ق که معمم شد، تا سال 1315 ق در تهران سکونت داشت . نخست مراحل مقدماتی را در مدرسه دانگی آغاز کرد و در مدرسه پامنار و سپس در مدرسه فخریه (مروی ) آن را پی گرفت . او در عرض این دوازده سال توانست علوم و فنون مختلفی چون ادبیات ، منطق ، تجوید قرآن ، فقه ، اصول ، خط نسخ و نستعلیق را یاد گیرد. او در این مدت بجز تحصیل و تکمیل معلومات ، کارها و اقدامهای جالبی هم داشته است که از آن میان استنساخ چندین نسخه از کتابهای معتبر و حایز اهمیت است . برخی از آن کتابها که امروزه زینت بخش بعضی کتابخانه ها و گنجینه هاست هر یک حاکی از سلیقه و خط زیبای او، و مهم تر از همه بیانگر تلاش و تکاپوی او احیای متون و میراث علمی و فرهنگی شیعه است زمانی که در مدرسه دانگی مشغول تحصیل بود، در غیاب پسر خاله اش حاج سید محمد تقی ، پسر حاج سید عزیزالله که کتابدار کتابخانه آن مدرسه بود، کتابداری می کرد! خود در این باره می نویسد:
((... من نایب کتابدار بودم که کتابها را به طلاب می دادم و قبوضات می گرفتم و هرسه ماه تجدید نظر می کردم .
-
۱۳۸۷/۰۵/۰۹, ۰۷:۳۶ #5
- تاریخ عضویت
خرداد ۱۳۸۷
- نوشته
- 3,425
- مورد تشکر
- 1,987 پست
- حضور
- نامشخص
- دریافت
- 0
- آپلود
- 0
- گالری
- 0
حدیث هجری
شیخ آقا بزرگ تهرانی تا سال 1315 ق در تهران بود و در آن مدت تنها برای چند سفر زیارتی و تفریحی از تهران خارج شد. یکی از آن سفرها، سفر به مشهد مقدس بود که او و پدرش در حالی که در رفت و برگشت همراه و هم قافله با شیخ فضل الله نوری بودند در سال 1311 ق انجام دادند و دیگری سفر به ایلکا (از روستاهای نور در مازندران ) بود که به دعوت شیخ جواد ایلکانی و به صلاحدید پدر صورت گرفت و سومی سفر به کشور عراق ، برای زیارت عتبات بود که همراه برادرش کربلایی محمد ابراهیم و در سال 1313 ق آغاز شد. شیخ آقا بزرگ به هیچ وجه نمی خواست از این سفر برگردد و مصمم بود که برای تحصیل علم در حوزه علمیه نجف اشرف ، در آن شهر بماند اما اصرار بیش از حد برادر و همراهان او را وادار به بازگشت ساخت ؛ تا اینکه در سال 1315 ق برای همیشه ایران را ترک کرد و راه نجف را در پیش گرفت .
آن سال در حالی که تنها بیست و دو بهار از عمرش می گذشت وارد عراق شد.
پس از آن که چند صباحی را در شهر کربلا، با زیارت و عبادت گذراند، روز چهارشنبه 17 شعبان همان سال وارد نجف گشت تا در سایه سار آستان قدس علوی ، از چشمه های جاری علم و حکمت سیراب گردد
-
۱۳۸۷/۰۵/۰۹, ۰۷:۳۷ #6
- تاریخ عضویت
خرداد ۱۳۸۷
- نوشته
- 3,425
- مورد تشکر
- 1,987 پست
- حضور
- نامشخص
- دریافت
- 0
- آپلود
- 0
- گالری
- 0
زیر پای آبشاران
شیخ آقا بزرگ استادان زیادی داشته است . حال با عنایت به نوشته های شیخ ، یاد کردی از آن نیک مردان و دانشوران را که همگی از اساتید او در دوره مقدمات و سطوح شمرده می شود و شیخ پیش از هجرت به نجف ، در تهران پیش آنان درس خوانده بود - لازم دیده ، به ترتیب نام می بریم :
شیخ محمد حسین خراسانی (متوفی 1347 ق .)، شیخ محمد باقر تهرانی معروف به معزالدوله ، شیخ زین العابدین محلاتی ، (شیخ در مدرسه صدر صدرنشین نویسی را از دو طرف فراگرفت )، میرزا ابراهیم زنجانی (م 1351 ق )، شیخ محمد رضا قاری ، میرزا محمود قمی ، حاج شیخ ملا محمد علی نوری ایلکانی ، شیخ علی نوری ایلکانی (باید همان نوری حکمی و غیر از آن نوری ایلکانی باشد که پیش از این نام برده شد)، سید عبد الکریم مدرسی لاهیجی ، میرزا محمد تقی گرگانی (م 1336 ق )، سید محمد تقی تنکابنی (م 1327 ق )، شیخ محمد تقی نهاوندی ، سید حسن استر آبادی ، شیخ عباس نهاوندی ، شیخ عبدالله اصفهانی ، سید محمد تقی قزوینی ، حاج میرزا سید حسن تهرانی ، آقا شیخ مهدی مازندرانی ، آقا شیخ محمد شاه عبدالعظیمی ، آقا شیخ عبدالحسین شیرازی ، آقا میرزا کوچک ساوجی ، حاج محمد علی عراقی ، آقا میرزا شهاب الدین شیرازی ، آقا شیخ عبدالخالق یزدی .
-
۱۳۸۷/۰۵/۰۹, ۰۷:۳۸ #7
- تاریخ عضویت
خرداد ۱۳۸۷
- نوشته
- 3,425
- مورد تشکر
- 1,987 پست
- حضور
- نامشخص
- دریافت
- 0
- آپلود
- 0
- گالری
- 0
در ساحل دریاها
اما اساتید بزرگ شیخ در سطوح عالی حوزه علمیه نجف اشراف عبارتند از:
1. محدث نوری (1254 - 1320 ق )
2. شریعت اصفهانی ، معروف به شیخ الشریعه (1266 - 1339 ق )
3. آیة الله سید محمد کاظم یزدی
4. آیة الله شیخ محمد طه نجف (1241 - 1323 ق )
5. سید مرتضی کشمیری (1268 - 1323 ق )
6. حاج میرزا حسین خلیلی (1230 - 1326 ق )
7. آخوند خراسانی (1255 - 1329 ق )
8. آیة الله محمد تقی شیرازی (متوفی 1338 ق )
9. سید احمد تهرانی کربلایی (متوفی 1332 ق )
10. سید احمد تهرانی کربلایی (متوفی 1332 ق )
11. شیخ محمد علی چهاردهی رشتی (1252 - 1331 ق )12. شیخ احمد شیرازی ، معروف به ((شانه ساز))
13. شیخ حسن تویسرکانی
14. سید آقا قزوینی
15. شیخ عبدالله اصفهانی16. آیة الله حاج آقا رضا همدانی
-
۱۳۸۷/۰۵/۰۹, ۰۷:۳۸ #8
- تاریخ عضویت
خرداد ۱۳۸۷
- نوشته
- 3,425
- مورد تشکر
- 1,987 پست
- حضور
- نامشخص
- دریافت
- 0
- آپلود
- 0
- گالری
- 0
زیر رواق روایت
علامه تهرانی اهمیت بسیاری به روایت و نقل حدیث می داد و در کسب اجازه برای نقل احادیث می کوشید. علماء و فقهای بسیاری برای او اجازه نامه روایتی نوشته یا از او اجازه گرفته اند تا آنجا که او پس از محدث نوری ، سرشناس ترین شیخ روایت یاد می شود. در اینجا ما نخست از کسانی نام می بریم که پیر پژوهشگران از آنان گواهی نقل روایت داشته است
-
۱۳۸۷/۰۵/۰۹, ۰۷:۳۹ #9
- تاریخ عضویت
خرداد ۱۳۸۷
- نوشته
- 3,425
- مورد تشکر
- 1,987 پست
- حضور
- نامشخص
- دریافت
- 0
- آپلود
- 0
- گالری
- 0
الف - از علمای شیعه
محدث نوری
وی نخستین کسی است که برای شیخ آقا بزرگ در حالی که او هنوز در دوران جوانی بود، اجازه نقل حدیث داده است .
آیة الله سید حسن صدر کاظمی (م 1354 ق )
شیخ محمد صالح آل طعان بحرانی (1284 - 1333 ق )
شیخ علی خاقانی (م 1334 ق )
سید محمد علی شاه عبدالعظیم (1258 - 1334 ق )
شیخ موسی بن جعفر کرمانشاهی
سید ابوتراب خوانساری (1271 - 1346 ق )
شیخ علی کاشف الغطاء (م 1350 ق )
ملا علی نهاوندی
شیخ محمد طه نجف
سید مرتضی کشمیری
حاج میرزا حسین خلیلی تهرانی
آخوند محمد کاظم خراسانی
سید احمد تهرانی کربلایی
میرزا محمد علی مدرسی رشتی
شیخ الشریعه اصفهانی
سید ناصر حسین لکهنوی (فرزند علامه مجاهد میر حامد حسین هندی ).
آخوند محمد تقی نهاوندی
علامه سید عبدالحسین شرف الدین عاملی .
آقا سید علی شوشتری
حاج شیخ عباس قمی
سید محمد علی هبة الدین شهرستانی .
آقا میرزا هادی خراسانی حائری .
روایت از این پنج بزرگوار همچون روایت از شیخ محمد صالح طعان بحرانی به صورت مدبجه می باشدیعنی اجازه ای که دو نفر به یکدیگر اعطا کرده باشند.
-
۱۳۸۷/۰۵/۰۹, ۰۷:۴۰ #10
- تاریخ عضویت
خرداد ۱۳۸۷
- نوشته
- 3,425
- مورد تشکر
- 1,987 پست
- حضور
- نامشخص
- دریافت
- 0
- آپلود
- 0
- گالری
- 0
از علمای عامه
1- شیخ محمد علی ازهری مکی ، از علمای مالکی مذهب و رئیس مدرسان مسجد الحرام .
2- شیخ عبدالوهاب شافعی ، امام جماعت مسجدالحرام .
3- شیخ ابراهیم بن احمد حمدی ، از علمان شهر مدینه .
4- شیخ عبدالقادر خطیب طرابلسی ، مدرس حرف شریف .
5- شیخ عبدالرحمن علیش حنفی ، از مدرسان دانشگاه الازهر و امام جماعت در مسجد ((راس الحسین علیه السلام )) واقع در قاهره مصر
اطلاعات موضوع
کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
اشتراک گذاری