-
۱۳۸۶/۰۴/۱۱, ۰۹:۲۲ #1
- تاریخ عضویت
اسفند ۱۳۸۵
- نوشته
- 1,799
- مورد تشکر
- 3,021 پست
- حضور
- نامشخص
- دریافت
- 0
- آپلود
- 0
- گالری
-
18
امتياز زن ومرد
بنام خدابا سلام
مدتي قبل در يكي از وبلاگها مطالبي را مشاهده كردم كه به بحث ارزش زن ومرد در اسلام پرداخته و تمام توان خود را به كار گرفته بود تا برتري مردان بر زنان را اثبات كند . لذا مناسب ديدم پاسخ خود را به آن وبلاگ در اين جا مطرح كنم(چون چندبار براي آن وبلاگ كامنت گذاشتم اما هربار حذف شدند).
به نظر بنده بهتر است كمي با ديد منصفانه به موضوع نگاه كنيم ،وبه دور از تعصب وعناد ورزي قضيه را مورد بررسي قرار دهيم.
اگر كسي حتي براي يكبار هم كه شده قرآن را نگاه كند، متوجه مي شود كه از نگاه اسلام براي زن ومرد هيچ گونه تفاوتي قائل نشده است.وارزشي براي يكي منهاي ديگري قرار نداده است.بلكه تنها ملاك ارزش را در تقوا واعمال صالح شخص مي داند.
ارزش انسان از نگاه قرآن
از ديدگاه قرآن، اشخاص (چه مرد و چه زن) از نظر حقيقت انسانيت و مسائل ارزشى يكسانند و هيچ يك بر ديگرى جز در تقوا و عمل صالح بيشتر، برترى ندارد: چنانكه قرآن مي فرمايد : هر كس، مرد يا زن، كار شايسته كند و مؤمن باشد; قطعاً او را با زندگى پاكيزه (و نيكو)يى حيات (واقعى) مى بخشيم و يقيناً بهتر از آن چه انجام داده اند، به آنان پاداش مى دهيم (نحل، 97).
اين را هم بايد به ياد داشته باشيم كه :قرآن، اگر در جايى از مردان شايسته اى همچون لقمان حكيم سخن مى گويد: در جاى ديگر نيز زنان شايسته نام مى برد; مانند: حضرت مريم(ع) (آل عمران، 42) و همسر فرعون (تحريم، 11) و... .
-
تشکرها 2
-
۱۳۸۶/۰۴/۱۱, ۱۲:۳۰ #2
- تاریخ عضویت
فروردين ۱۳۸۶
- نوشته
- 850
- مورد تشکر
- 3,450 پست
- حضور
- 35 دقیقه
- دریافت
- 1
- آپلود
- 0
- گالری
-
9
نقل قول : امتياز زن ومرد
تساوى حقوق زن و مرد در پيشگاه خداوند
از جمله شبهاتى كه در زمينه حقوق زن و مرد مطرح مىكنند، اين است كه اسلام حقوق زن و مرد را به طور مساوى مطرح نكرده است.(22) برخى چنين تصور مىكنند كه اسلام كفه سنگين شخصيت را براى مردان قرار داده و زنان در برنام اسلام چندان جايى ندارند.(23) از جمله نكاتى كه بايستى در اينگونه مباحث بدان توجه نمود، اين است : بين تساوى و تشابه تفاوت وجود دارد. سؤال ما اين است: آيا لازمه تساوى حقوق، تشابه حقوق هم هست يا خير؟ «تساوى به معناى برابرى و يكسانى است، ولى تشابه به معناى يكنواختى و يكگونگى است. استاد مطهرى در همين خصوص مثالى مىزنند كه براى تقريب به ذهن خالى از فايده نيست؛ ايشان مىفرمايد: ممكن است پدرى ثروت خود را به طور مساوى ميان فرزندان خود تقسيم كند، اما به طور مشابه تقسيم نكند؛ مثلاً ممكن است اين پدر چند قلم ثروت داشته باشد، هم تجارتخانه هم ملك مزروعى و هم مستغلات و بىنظر بهاين كه قبلاً فرزندان خود را استعداديابى كرده، و بر اساس استعدادشان ثروت خود را تقسيم نموده است، با در نظر گرفتن اين كه آنچه به همه فرزندان مىدهد، از لحاظ ارزش مساوى با يكديگر باشد و ترجيح و امتيازى از اين جهت در كار نباشد. آرى بايد بين كميت و كيفيت تفاوت قائل شد بين برابرى و يكنواختى نيز. آنچه مسلم بوده و مورد تأييد همه بزرگان دين است، اين است كه اسلام حقوق مشابه و يكنواختى براى زن و مرد قائل نشده است؛ ولى زن را برتر از مرد و يا مرد را برتر از زن، از لحاظ حقوق نمىداند؛ چرا كه اسلام اصل مساوات انسانها را درباره زن و مرد نيز رعايت كرده است. براى كسانى كه اندك آشنايى با دين مبين اسلام و كتاب آسمانى آن داشته باشد، تساوى زن و مرد به خوبى نمايان است. از ديدگاه اسلام، تنها معيار برترى و امتياز، براى كسانى است كه از تقواى بيشترى برخوردار باشد، و نزد خداوند جنس برتر مطرح نيست. يعنى زن و مرد هر دو به يك اندازه انسان مىباشند و در انسانيت بينشان تفاوتى نيست. «تفاوت در جنسيت پس از اشتراك در ذات و نوع است. به تعبير منطقى آنها دو صنف از يك نوع مىباشند، يعنى حقيقت و گوهر آنها يك چيز است، در انسانيت يكى را بر ديگرى تفاضلى نيست، آنها فرزندان يك والدين مىباشند، و از ارزش يكسان برخوردارند، تنها ملاك تفاوت در ارزش تقوا است كه امرى اكتسابى است و ربطى به جنسيت ندارد، چنانكه ربطى به نژاد، جغرافيا، طبقه اجتماعى، ثروت، زيبائى و غير آن ندارد.
در اين بخش با ذكر نمونهاى از آيات قرآن كريم، به عدم برترى زن و مرد از لحاظ انسانى و جنسيتى اشاره مىكنيم.
«إِنَّ الْمُسْلِمِينَ وَالْمُسْلِمَاتِ وَالْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ وَالْقَانِتِينَ وَالْقَانِتَاتِ وَالصَّادِقِينَ وَالصَّادِقَاتِ وَالصَّابِرِينَ وَالصَّابِرَاتِ وَالْخَاشِعِينَ وَالْخَاشِعَاتِ وَالْمُتَصَدِّقِينَ وَالْمُتَصَدِّقَاتِ وَالصَّائِمِينَ وَالصَّائِمَاتِ وَالْحَافِظِينَ فُرُوجَهُمْ وَالْحَافِظَاتِ وَالذَّاكِرِينَ اللَّهَ كَثِيراً وَالذَّاكِرَاتِ أَعَدَّ اللَّهُ لَهُم مَّغْفِرَةً وَأَجْراً عَظِيماً
«همانا كليه مردان و زنان مسلمان و مردان و زنان باايمان و مردان و زنان صابر و مردان و زنان خداترس و خاشع و مردان و زنان خيرخواه و مسكيننواز و مردان و زنان روزهدار و مردان و زنان باحفاظ و خوددار و مردان و زنانى كه ياد خدا بسيار كنند بر همه آنها خدا مغفرت و پاداش بزرگ مهيا ساخته است».
آيه فوق، براى زنان و مردان - در صورت انجام كارهاى نيك - پاداش مساوى در نظر گرفته شده است؛ و اينگونه نيست كه چون مرد برتر است، به او پاداش ويژهاى داده شود.
«يَاأَيُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاكُم مِن ذَكَرٍ وَأُنثَى وَجَعَلْنَاكُمْ شُعُوباً وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِندَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ خَبِيرٌ
«اى مردم همه شما را نخست از مرد و زنى آفريديم و آنگاه شعبههاى بسيار و فرق مختلف گردانيديم تا (قرب و بعد نژاد و نسب يكديگر را) بشناسيد (و بدانيد كه اصل و نسب و نژاد مايه افتخار نيست بلكه) بزرگوارترين شما نزد خدا باتقوىترين مردمند و خدا (بر نيك و بد مردم) كاملاً آگاه است».
در آيه فوق با اشاره به آفرينش زن و مرد، تصريح شده است كه ملاك برترى، تقوا و پرهيزگارى بيشتر است.
«مَنْ عَمِلَ صَالِحاً مِن ذَكَرٍ أَوْ أُنثَى وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْيِيَنَّهُ حَيَاةً طَيِّبَةً وَلَنَجْزِيَنَّهُمْ أَجْرَهُم بِأَحْسَنِ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ»
«هركس از مرد و زن كار نيكى به شرط ايمان به خدا آورد ما او را در زندگانى خوش و باسعادت زنده (ابد) مىگردانيم و اجرى بسيار بهتر از عمل نيكى كه كرده به او عطا مىكنيم».
در آيه فوق ، خداوند بين پاداش زن و مرد تمايزى قائل نشده است.
«وَمِنْ آيَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَكُم مِنْ أَنفُسِكُمْ أَزْوَاجاً لِّتَسْكُنُوا إِلَيْهَا وَجَعَلَ بَيْنَكُم مَوَدَّةً وَرَحْمَةً إِنَّ فِي ذلِكَ لاَآيَاتٍ لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ»
«و باز يكى از آيات لطف الهى اين است كه براى شما از جنس خودتان جفتى بيافريد كه در بر او آرامش يافته با هم انس گيريد و ميان شما رأفت و مهربانى برقرار فرمود.»
در آيه فوق ، خداوند به اصل ازدواج اشاره نموده و تصريح كرده كه زن و مرد، هركدام مكمل يكديگرند و هركدام بدون يكديگر ناقص است؛ و اينگونه نيست كه مرد يا زن برتر از ديگران باشد.
«و اَوحينا الى اُمّ موسى اَن ارضعيه فاذا خفت عليه فالقيه فى اليم و لاتخافى و لاتحزنى انا رادوه اليك و جاعلوه من المرسلين»
«و به مادر موسى وحى كرديم طفلت را شير ده چون آسيب فرعونيان بر او ترسان شوى او را به تو بازگردانيم و هم از پيامبران مرسلش قرار دهيم».
اين آيه به عظمت زن اشاره دارد؛ اين كه زن نيز مىتواند به مقامى برسد كه مورد الهام خداوند واقع شود.
«و از خدا براى مومنان (آسيه) زن فرعون را مثل آورد هنگامى كه از شوهر كافرش بيزارى جست و عرض كرد بارالها (من از فرعونى و عزت و نبوى او درگذشتم) تو خانهاى براى من در بهشت بنا كن و مرا از شر فرعون و كردارش و از قوم ستمكار نجاتبخش.
در آيه فوق تصرح شده كه خداوند، زن فرعون را نمونه قرار داده است كه خود به منزلت و مقام زن عظيمى كه زن در پيشگاه خداوند مىتواند داشته باشد ، اشاره مىكند.
«إِنَّا أَعْطَيْنَاكَ الْكَوْثَرَ فَصَلِّ لِرَبِّكَ وَانْحَرْ إِنَّ شَانِئَكَ هُوَ الْأَبْتَرُ
ما تو را (چشمه) كوثر داديم. پس براى پروردگارت نماز گذار و قربانى كن دشمنت خود بى تبار خواهد بود.
سوره كوثر بنابر تصريح مفسران در شأن حضرت فاطمه عليهاالسلام و بيان عظمت ايشان نازل شده است. آيا با اين حال نيز مىتوان گفت كه زن و مرد از منزلتى متفاوت بر خوردارند؟
-
۱۳۸۶/۰۴/۱۱, ۱۶:۳۸ #3
- تاریخ عضویت
اسفند ۱۳۸۵
- نوشته
- 1,799
- مورد تشکر
- 3,021 پست
- حضور
- نامشخص
- دریافت
- 0
- آپلود
- 0
- گالری
-
18
نقل قول : امتياز زن ومرد
بنام خدا
با عرض سلام و با تشكر از آقاي عسكري بزرگوار
ادامه پاسخ بنده به آن وبلاگ
همان گونه كه مردان، داراى انديشه، اراده و اختيارند و براى رسيدن به تكامل و قرب الهى، وظايف و تكاليفى بر عهده آن هاست، زن ها هم همين گونه هستند و در اين جهت، هيچ امتيازى بين زن و مرد وجود ندارد; ولى در بعضى احكام و وظايف با يكديگر متفاوتند. وظايفى به عهده مردان است و بر عهده زنان نيست و بالعكس وظايفي بر عهده زنان است كه بر عهده مردان نيست; و اين تفاوت به خاطر اين است كه طبيعت و آفرينش زن و مرد متفاوت است.
حكمت خداوند::
خداى متعال، به مقتضاى حكمت بالغه خود و مصالح و مفاسدى كه پشتوانه احكام اوست، وظايفى براى مردى و وظايفى براى زن معين كرده است. همان طور كه مرد نمى تواند فرزندى به دنيا بياورد، زن هم نمى تواند برخى از كارهاى طاقت فرسا را به عهده بگيرد. (هر كسى را بهر كارى ساختند) و اين، به معناى برترى مرد بر زن يا بالعكس نيست.
در علم فيزيولوژى هم گفته شده كه زنان از نظر مغز، قلب، شريان ها، اعصاب و عضلات بدنى، با مردان تفاوت دارند. در زندگى زنان، «احساس» و در حيات مردان تعقّل غلبه دارد (البته متوسط زنان و مردان اين گونه هستند).
و به خاطر همين تفاوتى كه در آفرينش زن و مرد وجود دارد، قوانين اسلام هم با آفرينش انسان سازگار است; به همين جهت، در اسلام، وظايف و تكاليف عمومى و اجتماعى كه به تعقّل و صلابت بيشترى نياز دارد، مانند: حكومت، امامت، قضاوت، جهاد ابتدايى و... به عهده مردان قرار داده شده است و وظايفى را كه ارتباطش با احساس، بيشتر از تعقّل است و زن، بهتر از مرد مى تواند از عهده آن برآيد; مانند پرورش و تربيت اولاد و آشنا كردن آن ها به وظايف اجتماعى، تدبير منزل و... مخصوص زنان قرار داده است.
از جهت ديگر، به خاطر اين كه عفت و عصمت زن اهميت زيادى دارد، خداوند متعال، بعضى از كارهاى اجرايى، مانند: امامت، قضاوت و... را كه سر و كار انسان با نامحرمان زياد است ـ به عهده مردان گذاشته است..
و خلاصه اين كه:
تفاوت در وظايف، دليل برترى مرد بر زن يا زن بر مرد نيست; زيرا از نظر اسلام كمال هر انسان در چهره وظايف محوّله به او ظهور مى نمايد و خوبى و برترى هر يك از زن و مرد، در گرو اين است كه در قبال مسئوليتى كه دارد، متعهد و پرهيزگارتر باشد.
ویرایش توسط meshkaat : ۱۳۸۶/۰۴/۱۱ در ساعت ۱۶:۴۴
-
-
۱۳۸۶/۰۴/۱۲, ۰۷:۰۵ #4
نقل قول : امتياز زن ومرد
سلام
"از جهت ديگر، به خاطر اين كه عفت و عصمت زن اهميت زيادى دارد، خداوند متعال، بعضى از كارهاى اجرايى، مانند: امامت، قضاوت و... را كه سر و كار انسان با نامحرمان زياد است ـ به عهده مردان گذاشته است"
در اين خصوص دليلتون براي عدم احراز اين مشاغل توسط زنان درست نيست چون الان زنان در مشاغل مختلفي كار ميكنند و در اجتماع با نامحرمان سر و كار دارند!
در مورد سوالاتي كه در خصوص برتري مرد بر زن در جامعه مطرح است آنطور كه من فهميدم زنان از ماهيت خود ناراحت نيستند ولي در مقام تضييع حقوقشان در جامعه ناراحت ميشوند...
مثلا"فرض كنيد شما يك زن هستيد و متوجه ميشويد كه شوهر شما حتي اگر شما دلش را زده باشيد!ميتواند شما را طلاق بدهد ولي شما با دلايل جديتر هم كه در اين مورد داريد اگر طلاق بخواهيد سالها !در محاكم قضايي سرگردان خواهيد ماند!!!!چرا؟...."چون حق طلاق با مرد است"
......احساس شما نسبت به جايگاه زن و مرد در اسلام چه خواهد بود؟...
در زمينه مسائل معنوي معمولآ همه به تساوي قائلند...مگر آنهايي كه ميگويند بيشتر اهل جهنم را زنان تشكيل ميدهند!!!!
-
تشکر
-
۱۳۸۶/۰۴/۲۹, ۱۰:۴۱ #5
نقل قول : امتياز زن ومرد
به نام خدا و باسلام
ببخشید بین سوال شما و جواب خیلی فاصله افتاد .ولی بهر حال باید بگم پستی که گذاشتید شامل چهار بخش برای پاسخگویی است که سعی میکنم هر بار یکی از اونها رو جواب بدم .
اول : با اشکالی که کردید تقریبا موافقم نه تحقیقا ، یکی از علل عدم احراز چنین سمت های سنگین اجرایی از سوی زنان ممکنه حفظ او و پرهیز از اختلاط با نامحرمان باشه ولی تنها دلیل نیست در حقیقت ممکنه دلیل لازم باشه ولی کافی نیست چون الان به فرمایش شما خانمها در مشاغل زیادی مشغول هستند که با نامحرم هم سروکار دارند ولی محفوظ هستند .
به نظر میاد علت اون امر رو باید در نفس اون مشاغل اجرایی سنگینی جستجو کرد که زنان در اونها اجازه فعالیت ندارند ، منصب نبوت ، امامت ،قضاوت سمتهای اجرایی سنگین در جوامع انسانی هستند و هر کاری بنا به وسعت و اهمیتی که داره افراد متناسب با اون سمت رو می طلبه مثلا شما در قران می بینید زمانی که به نبوت و رسالت نبی مکرم (ص) از سوی کفار اعتراض میشه یا با بهانه های مختلف می خوان پیامبر (ص) رو برای احراز سمت رسالت و نبوت زیر سوال ببرند خداوند می فرماید ((... الله اعلم حیث یجعل رسالته ...)) انعام / 124( ...خدا بهتر میداند رسالتش را کجا قرار دهد ...) یعنی خدا فردی رو برای سمت رسالت انتخاب می کنه که لایق این سمت باشه حتما هم مستحضرید اون موقع کفار و مشرکن منظورشون از این اعتراض این نبود که چرا زنها رسول نمیشن ولی پیامبر(ص) که یک مرد هستن به رسالت رسیدن ، خیر، منظورشون این بود که چرا ما که مردهستیم و پول داریم و سمت و القاب و برو بیای اجتماعیمون بیشتر از محمد (ص) هست نباید رسول بشیم ولی ایشون باید از میان ما به این سمت برسن ؟!!!(( و قالوا لو لا نزل هذا القران عل رجل من القریتین عظیم )) زخرف /31( و گفتند چرا این قران بر مردی بزرگ از- آن - دو شهر فرود نیامده است ؟)
منظورم از این عرایض این بود که سمتها ی اجرایی سنگین اجتماعی افراد خاصی رو میطلبه که از پس اون سمتها به خوبی بر بیایند وباید گفت همونطور که زنان دراین زمینه سمتی رو احراز نکردند قریب به اتفاق مردان هم چنینند چون این سمتها افراد خاص خودش رو می طلبه ، البته در مقام معنوی و مقام خلیفـة اللهی الان بحثی نمی کنیم چون زن هم به این مقام رسیده و بنا به فرمایش امام (ره ) " فاطمه زهرا(س) اگر مرد بود جای رسول الله بود " ولی در مورد کار های اجرایی باید گفت که خلافت ظاهری ( حکومت و کار اجرایی) در صدر کارهاست چون مقامی از نظر اجرا بالا تر از این نیست ، اما این مقام منهای مساله احقاق حق و ابطال باطل دنیاست که فی نفسه بهشت آور نیستند1 و مهم ، مقام انسان کامل و مقام خلیفةاللهی است که زن و مرد در احراز اون مشترکند .
بنابر این علت عدم احراز این سمتها از سوی زنان رو جای دیگری غیر از عدم اختلاط اونها با مردان باید جستجو کرد هرچند که این عدم اختلاط بسیار مهمه و یکی از علل فرعی اون میتونه باشه نه تنها علت اون .
انشاء الله خدا توفیق بده در پستهای بعدی جواب بخشهای دیگه سوالتون رو هم بگذاریم
1- ر.ک : آیت الله جوادی آملی ، زن در آیینه جلال و جمال ، صص 167 و168
-
تشکرها 3
-
۱۳۸۶/۰۵/۰۶, ۱۴:۰۷ #6
نقل قول : امتياز زن ومرد
بله تقریبا میشه گفت خانمها از ماهیت خودشون ناراحت نیستن ، اما ناراحتیشون تنها در مقام تضییع حقوقشون هم نیست . تضییع حقوق یکی از مواردی است که خانمها رو ناراحت میکنه . فکر میکنم دو مورد دیگه رو هم باید اضافه کرد : یکی ناسپاسی - یا بی وفایی یا هرچیز دیگه ای که شما اسمش رو بذارین – و دیگری عدم شناخت و درک درست از علل تشریع احکام و محدوده اختیارات زن و مرد در زندگی مشترک و نگاه یکجانبه به این موضوعه .
در خصوص تضییع حقوق زن باید گفت ، هم عموما از حق زن تعریف صحیحی در ذهن ندارند و هم معمولا اون حق با مسائل اخلاقی دیگه خلط میشه و از همه اینها گذشته ، همون حد تعریف صحیح حق زن هم ، در خیلی از مواقع رعایت نمیشه .
حقوق زن تنها محدود به ازدواج و بعد از اون نیست ، این حقوق در مقام های مختلف قابل طرح و بحثه :زن در مقام فرزند ، زن در مقام همسر ، زن در مقام مادر ، زن در مقام عضو فعال و پویای اجتماع ، زن در مقام زن ، زن در مقام انسان .
نمی خوام حقوق زن رو در هر یک از این مقام ها مورد بحث قرار بدم چون بحث بسیار مفصلی رو می طلبه خیلی از خانواده ها حقوق فرزندان دختر رو در زمینه های مختلف نادیده میگیرند ، شاید باورش سخت باشه که هنوز خانواده هایی پیدا میشن که حق تحصیل رو از دخترانشون سلب میکنن و برای خودشون دلایلی هم دارن که سعی میکنن با بعضی روایات – که اصلا صحت یا عدم صحت اونها معلوم نیست یا شرایط صدورش معلوم نیست – نظر خودشون رو محکم کنند . یا اشتغال و حتی حق انتخاب رو از فرزندان دخترشون سلب میکنن .دخترانی در روستاها زندگی میکنن که تحصیل کرده هستن اما به اصرار خانواده ها و تحت فشار های روحی و زخم زبونها مجبور به انتخاب مواردی میشن که اگه اختیار با خودشون بود هرگز این انتخاب رو نمی کردند .
فهم بد از اسلام ، عملکرد بد در جایگاه یک مسلمان ، سوء استفاده از امکانات و... باعث تضییع حق زن در جایگاه های مختلف میشه .
حالا دیگه متعرض این بحث نمیشم که در قوانین کار هم شرایط زنان و حقوق اونها لحاظ شده یا نه و تا چه حد ؟!
ولی آخرش می خوام بگم :
اسلام به ذات خود ندارد عیبی
هر عیب که هست از مسلمانی ماست
بحث ناسپاسی که تقریبا میشه گفت بحث مهمیه هم باشه برای پست بعدی ان شا الله .
-
تشکر
-
۱۳۸۶/۰۵/۰۹, ۱۶:۵۵ #7
نقل قول : امتياز زن ومرد
به نام خدا و با سلام
در مقام دوم بحث هم باید گفت همونطور که همه می دونیم زن و مرد در زندگی مشترک یک سری وظایف در قبال هم دارند و یک سری حقوق . این تکالیف و حقوق که در شرع تعیین شده ، یک خط قرمز عدالت رو مشخص میکنه تا در حق کسی تعدی نشه و معنای اون این نیست که همه موظف هستن ، دقیقا روی این خط راه برن و همیشه برخوردها در خانواده ، قانونی باشه . درسته که خیلی چیزها وظیفه نیست ، اما خونه هم دادگاه نیست تا زن و مرد خشک و قانونی با هم برخورد کنند ، خانواده جائیکه حوزه توقعات گسترش پیدا میکنه و معمولا هم در خانواده زن و مرد ، از عهده توقعات هم برمیایند . اما مشکل و دلخوری و کدورت جایی بروز میکنه که یکی از طرفین با گذشت و صبورانه و عاطفه مند برخورد کنه و طرف مقابل ، قانونی یا طلبکارانه و غیر منصفانه .
این درست نیست که کسی اموری رو از سر لطف و گذشت انجام بده اما کسی که وظیفه و تکلیفش ، انجام اون امور بوده ، حالا طلبکارانه برخورد کنه یا فکر کنه دیگه برای طرف مقابلش ، وظیفه شده در حالی که خودش برخوردهاش حقوقی و قانونیه .
ببینید معمولا کارهایی که خانمها در خانواده انجام میدن - علیرغم اینکه وظیفشون نیست اما - غالبا با رضایت انجام میشه ، منظور این نیست که به خانمها توصیه کنیم وظیفتون نیست ، نکنید ، تا مبادا یه روزی "می خواستی نکنی " رو نشنوید ، خیر، به هیچ وجه ، منظور اینه که خیلی سخته آدم در قبال گذشت و ایثار و لطف – اونم در خانواده – خط قرمز های عدالت و به رخ کشیدن قانون رو ببینه یا در قبال محرومیتها و صبوریها و گذشت از حقوق مسلم ، و نادیده گرفتن وظایف همسر ، با ناسپاسی او مواجه بشه .
به نظر میاد برخی از آقایون متوجه نیستن که اگه خانمها قید لطف و محبت و گذشت و دلسوزی رو بزنن اونوقت غالبا آقایون متضرر میشن ، چون الان خیلی از وظایف مسلم اونها رو خانم هاشون انجام میدن .
البته شاید اگه هر کس دیگه ای هم جای بعضی از این آقایون بود ، اصلا نگران این ضرر نمی شد ، چون تا وقتی که توقع جامعه از زن ، اینه که وظیفشه لطف کنه و هر کسی جرات داره لطف نکنه و مرد موظف نیست لطف کنه چون شرعا چنین وظیفه ای نداره خب کدوم مردی نگران این ضرر میشه ؟
ببینید بازم تکرار میکنم و تاکید که خانواده حوزه توقعاته، به نظر من که خیلی هم بجاست هر قدر افراد خانواده – و بویژه زن و مرد – صمیمی تر باشن سطح توقعات بالاتر میره ، این چیزی نیست که بشه منکر شد . در تمامی خانواده ها هم میشه دید و فکر میکنم موفق ترین خانواده ها هم اون هایی هستن که هم ، توقعات بجا از یکدیگه دارن و هم ، از عهده این توقعات بر میان و هم خطوط قانونی رو به رخ هم نمی کشن .اصطکاک جایی است که این توقعات ، یک طرفه میشه و هر قدر یک طرف این توقعات رو براورده میکنه طرف مقابل ، تلقی وظیفه داره و ناسپاسی میکنه .
شما خیلی از خانواده ها رو میبینید که واقعا منطبق بر اخلاق پسندیده اسلامی با هم برخورد میکنن . مرد مدیریتش رو هم برخانواده اعمال میکنه ، اما رفتارش با همسرش ، رفتار یک فرد قدردان و حق شناسه ، این دو با هم مغایرت ندارن ، اینها رفتارهای صحیح اجتماعیه که از اخلاق صحیح ناشی میشه . اسلام سراسر اخلاقه و اصلا بدون اخلاق و گذشت کی میتونه یه زندگی مطلوب داشته باشه ؟!!!
رتق و فتق امور منزل و سر و کله زدن با چند تا بچه و تربیت اون ها کار آسونی نیست واقعا خانم ها رو فرسوده می کنه اما به نظر میاد اون چیزی که برای یک خانم غیر قابل تحمله ناسپاسیه .
اگه قراره قانون حاکم باشه ، پس همه قانونی باشن و اگه قراره اخلاق حاکم باشه ، همه متخلق به اصول اخلاق و گذشت باشن یه بوم و دو هوا نمیشه .
چه اشکالی داره همین " بعضی آقایون" به جای اینکه اینقدر قانونی برخورد کنن ، قدری اخلاقی باشن و با این رفتار هاشون این قدر مستمسک دست یه عده فمینیست ندن تا اسلام رو در زمینه حقوق زن زیر سوال ببرند .
هر عیب که هست از مسلمانی ماست
-
۱۳۸۶/۰۵/۲۸, ۲۲:۴۲ #8
نقل قول : امتياز زن ومرد
به نام خدا و باسلام
محور سوم عدم شناخت و درک درست از علل تشریع احکام و محدوده اختیارات زن و مرد در زندگی مشترک و نگاه یکجانبه به این مساله است .
وضع احکام در اسلام بر اساس مصالحی است که برخی از آنها اجتماعی و برخی فردی هستند .
اساسا وضع هر حکمی علت و فلسفه خاص خودش را دارد که در برخی مواقع ما از علت این احکام آگاهیم و در برخی موارد دیگر خیر .
در یک نگاه کلی باید گفت وضع احکام و قوانین امتیاز زن و مرد یا کوچک و بزرگ یا پیر و جوان را در مقام انسانیت مشخص نمی کند ( ارجاعتان میدهم به مطلبی که در همین مورد کاربر گرامی مشکات در ابتدای این گفتگو نوشته اند ) بلکه وضعیت و تکلیف ارتباط آنها را در زندگی روزمره شان معین می نماید و به بهبود این روابط کمک میکند بدین معنا که حقوق و تکالیف افراد را مشخص میکند تا در حق همدیگر تعدی نکنند و هیچ یک در روابط اجتماعی متضرر نشوند .
در همین راستا _ یعنی در راستای تعیین حقوق و تکالیف بین زن و مرد در نظام اجتماعی و خانوادگی _ یکسری احکام و قوانین وضع شده است که در نگاه ابتدایی به زیان زنان انگاشته می شود و عموما این احکام را بی ارزش دانستن زن در اسلام در مقایسه با مرد قلمداد می کنند در حالی که عدم آگاهی از علت و فلسفه وضع چنین احکامی سبب آزردگی خاطر برخی از خانمها می شود ، مانند نصف بودن ارث و دیه زن در مقایسه با مرد ، شهادت دادن زن ، قاضی نشدن زن ، احکام حجاب ، احکام طلاق و... ( البته در همین انجمن به توضیح برخی از موارد این احکام پرداخته ایم ) لذا توضیح صحیح و تبیین درست احکام سو ء تفاهماتی اینچنین را مرتفع می سازد .
-
۱۳۸۶/۰۵/۲۹, ۰۶:۲۹ #9
نقل قول : امتياز زن ومرد
با سلام و عرض خسته نباشيد به خانم مشكات!
فرهنگ ارزش گذاشتن به زحمات خانمها بايد در جامعه جا بيفتد ولي قانون هم بايد پشتوانه ي اين فرهنگ باشد!...
ویرایش توسط andishmand : ۱۳۸۸/۰۱/۱۹ در ساعت ۲۳:۱۳ دلیل: حذف بخشهای غیر مرتبط با تاپیک
-
۱۳۸۶/۰۵/۳۰, ۱۴:۳۰ #10
نقل قول : امتياز زن ومرد
وقتي با دلايل عقلي خدا را پذيرفتيم و نبوت و امامت نيز ثابت شد، بايد نسبت به آنچه خود خداوند فرموده است متعبد باشيم.
كسي كه انسان را آفريده (اعم از زن و مرد) ،بهتر مي داند مسئوليت را به كدام يك بدهد يا خود زن يا مردي كه به اساس آفرينش مسلط نيستند؟
اطلاعات موضوع
کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
اشتراک گذاری