اعترافات فيلسوف غير شيعه بر حقانيت اهل بيت!

[hoseintabar]

بنام خدا
دوستان عزيز سلام عليك
از آنجا كه جناب فيلسوف (غير شيعه) دردو مناظره طولاني :
اولي : درخصوص عصمت - اعلم و مهربانتر بودن پيامبر ؛ كه موجب شد خداوند اورا بعنوان اسوه درقرآن براي ديگران معرفي كند.
دومي: درخصوص كسي شايسته جانشيني پيامبراست كه اين ويژگيهاي سه گانه: (گناهكار نباشد و داناتر از بقيه باشد و مهربانترين باشد...)داراباشد.
درهر دو مناظره فيلسوف با ننجون ؛ عين عبارت جناب فيلسوف دربرتري امام علي نسبت به عمر ذكرشد.
واز طرفي بعضي دوستان درخواست نمودند اين مناظره درتاپيك جداگانه پياده شود ؛ لذا تا اينجا دو جلسه مناظره را دراين تاپيك قرارميدهم . قضاوت درحقانيت و نتيجه را به عهده كاربران گرامي ميگذارم.
مناظره جلسه اول:
پیامبر معصوم است؟ یا گناه کار! ( بخش 1)
دوستان عزیز سلام :دیشب مناظره ای را دیدم بین جناب فیلسوف وننجون؛ با حضور رضا – و بعدا سارا – رضوان – عمو مهربون- ناصح نیز تشریف آوردند. بنا به خواست دوستان( این مناظره را که درتاریخ سه شنبه 7/5/87 ساعت حدود 1 شب انجام شد ) دراینجا میزارم. بحث از اینجا شروع شد:
ننجون: چه کسی شایسته خلیفه بعد از پیامبراست؟
فیلسوف : چون عقاید خلفا با هم فرق میکرد.
ننجون : ملاک درست بودن عقائد خلفا چیست؟
فلیسوف: ولی میگویند عمر با این که عادل وساده زیست بود اخلاقش یکم تند بودابوبکر در عین حال که عادل و ساده زیست بود رفتار مهربانه ای هم داشت فضیلت های غلی زیاد است شجاعت ساده زیستی
ننجون : شما تصریح کردید حضرت علی علمش از بقیه خلفا بیشتر بود درسته؟
فیلسوف: بله به طوری که عمر میگوید اگر علی نبود عمر هم نبود عمر وابوبکر و علی را معصوم نمیدانم
ننجون :آیا پیامبر را بعنوان الگو واسوه قبول داری ؟
فیلسوف : قبل از نبوت سندی نیست.
ننجون : قرآن میفرماید : لقد کان لکم فی رسول الله اسوة حسنة لکم کان یومن بالله والیوم الاخر... رسول خدا از ابتدا (کان) برای شما الگوی نیک بود البته برای کسانیکه ایمان به خدا و قیامت دارند . ( سوره احزاب آیه 21 )
فیلسوف : ما هم فقط پیامبر را اسوه قرار میدهیم .
ننجون: به نظر شما ملاک اسوه بودن خود پیامبر چیست؟
آیا عصمت را بعنوان ملاک اسوه بودن پیامبر قبول داری؟
فیلسوف: نمیتوان به این راحتی گفت که پیامبران معصوم بوده اند. در مورد عصمت انبیا شک است .
ننجون: قرآن یکی از ملاکها را عصمت پیامبر میداند. قبولداری ؟
فیلسوف : بله من هم مسلمانم . این که چه کسی به نبی مکرم نزدیکتر بوده مهم نیست از مهم ترین ملاک ها ؛ خود قران ملاک است .
ننجون اما قرآن چند ملاک را ذکر نموده :
ننجون: جناب فیلسوف آیه قرآن بیارم بر عصمت پیامبر قبولداری؟
فیلسوف: بله
ننجون : ما ینطق عن الهوی ان هوالا وحی یوحی ( سوره نجم آیه 4) ما ینطق دلالت بر استمرار نفی داره یعنی هیچ وقت از روی هوای نفسسخن نمیگه علمه شدید القوی هرچه میگه وحی است واز خدا( سوره نجم آیه 5)
فیلسوف: شما از کجای این ایه به معصوم بودن پیامبر پی بردین ؟
ننجون: ما ینطق ضمیرش به کی برمیگردد؟
فیلسوف: اندکی صبر کن فقط گفته شده که قران وحی میشود ایه دیگری بیاورید .
ننجون :ولی ینطق فعل مضارع است ضمیرش هم فقط به پیامبربرمیگرددچون وحی فقط به پیامبر نازل شد نه به کس دیگری .
فیلسوف: خوب چون وحی فقط به انبیا گویا میشود.
ننجون : پس باید بپذیری پیامبر معصوم از گناست.
فیلسوف: اخه ننه چون پیامبر ادم مصلحی است چون امانت دار وحی است .
ننجون: دیگران هم مصلح هستنداما دیگران پیامبر و معصوم نیستند.
فیلسوف: سوره محمد ایه 19 (ای پيغمبر) بدان كه معبودی غير از خدا نيست. برای گناهان خودت ومردان و زنان باايمان طلب آمرزش كن. ..
فیلسوف: اگر پیامبر معصوم است چرا خداوند دستور میدهد برای خودش طلب امرزش کند؟ فقط معصوم نبوده .
ننجون: معصوم نبوده یعنی چی؟
فیلسوف: واینکه پیامبر بشری مثل من وشما است.
فیلسوف: ننجون شما باید جواب بدهید بعد من جواب میدهم.
ننجون: من که میگم معصوم بود عین آیه اش رو هم برات آوردم در غیر اینصورت ناچاریم عقلا به صحت قرآن شک کنیم درسته؟
فیلسوف: پیامبر مثل انسانهای دیگر در گرفتن پیام امانتدار بود و با ایمان آیا گناه میکند؟
ننجون: حرف اینه پیامبر گناه نمیکند درسته؟
فیلسوف: ایه دیگری بدهیدکه ثابت کند پیامبر معصوم است .
ننجون: مگر این آیه چشه؟!! پیامبرالگوی شما درترک همه گناهان است درسته؟ (لکم فی رسول الله اسوة حسنة....)
فیلسوف: نه درست نیست چون پیامبر معصوم نیست.
ننجون: از کجای آیه ثابت کرد معصوم نیست؟ پس شما که با این حساب و ترجمه پیامبر را گناه کاردونستی!درحالی که اونو امانت دار دونستی این تناقض بزرگ است!!
فیلسوف: من میگم پیامبر هم انسانه مثل من وتو ایه قرانه به من چه مدرک از این بالاتر پیامبرمعصوم نیست
ننجون: خوب اگر گناه کا رمثل من وتو باشه چگونه به سخنانش اعتمادکنیم؟ این تناقض و تضاد است پس معلوم میشه مشکل درفهم شماست .پیامبر گناه کار است و با گناه کار بودن نمیشه به قرآن اعتماد کرد.
فیلسوف: ایه قران میگوید پیامبر معصوم نیست مصلح است با ایمان است درستکار است
ننجون : در حالی که همه مسلمین اتفاق دارند که قرآن وحی الهی است.اگر پیامبر درست کاره چرا توبه کنه؟از گناه نکرده توبه کنه؟!پس فیلسوف جان : مشکل شما اینه هنوز درپله اول گیر داری!!یعنی عصمت پیامبر
این فیلسوف گیرش دراصول دین است در خود پیامبردر عصمت پیامبردر گناه کار بودن پیامبر
فیلسوف: اقا از مدیران بخواهیدتاپیکی برای مناظره ما ایجاد کنند
فیلسوف: پیامبر گناه کار نبوده .
ننجون: میدونید ذنب یعنی چه؟ ذنب را معنی بفرمابه قرآن اتهام دروغ نزن.
سارا: جناب فیلسوف شما جواب نن جون رو بده
رضا: یا جواب بده یا حرف نزن!
ننجون: ولیشما بدلیل آیه واستغفر لذنبک.. (سوره محمد آیه 19) پیامبر را گناه کار دونستی
عمومهربون: من میگم حیف این مباحث نیست.. تو ی تاپیکی مطرح بشه.. تا بعنوانسند باقی بمونه....!
ننجون: فیلسوف آقا معنی ذنب چی شد؟ اگه نمیدونی تا بگم؟
فیلسوف: ننجون بگو در مورد معصوم بودنپیامبر بگو
ننجون: دلیلشرا گفتی آیه ذنب 19 درسوره محمد است درسته؟
فیلسوف: خوب من که سند دادم.
ننجون : میگم ذنب را درلغت معنی کن یک کلام
فیلسوف: به ایه ای که شما به عنوان سند اوردید پاسخ دادم .
ننجون: یعنی پیامبر از گناه خود و دیگران استغفار کنه؟!
سارا جناب فیلسوف یه بار دیگه جواب بدین
حالا که نمیگی ذنب چیست. خودم ترجمه کنم.
رضا: ترجمه کن ننه جون!
رضوان: ننه جون بگو
ننجون: وباز پیامبر را اشتباه کار میدونی و درنتیجه پیامبر را غیر معصوم میدونی
اقا من قبول ندارم چند نفر به یک نفر
ننجون: ذنب را ترجمه میکنم ولی بعدا نگی من میخواستم همینو بگما!!!
فیلسوف: اقارضوا ن : اگر ممکن است تاپیکی برای مناظره بین من وننجون اماده کنید تاپیک مناظره تا بعد که اماده شود خداحافظ دوباره میام بهتون جواب میدم
ننجون: خوب فیلسوف جان الان یک ساعته! سر بزنگاه داری میریمثل دیشب کردیا بفرما ذنب چیست؟
سارا تاپیک بهانه است
رضا: ول کنید! ارزش تاپیک نداره! بهمون می خندند!
رضوان نمیخونه میگه تاپیک مناظره میخاد
ننجون: ذنب بمعنی دنباله اثر چیزی را گویند - چه خوب چه بد : آدرس: (لسان العرب ج1ص38/مجمع البحرین ج2ص59/کتاب العین ج 8 ص19) نه گناه .
نتیجه: درحالی که فیلسوف ادامه نداد!!!!!
1- پیامبر به اعتقاد ما معصوم است قطعادرغیر این صورت نمیشه به قرآن اعتماد نمود
2- استناد فیلسوف بر معصوم نبودن پیامبر فقط کلمه ذنب بودکه بمعنی گناه گرفته.
اما دیدید ذنب بمعنی دنباله کردن اثر چیزی را گویند چه بد و چه خوب نهگناه به همین دلیل جناب فیلسوف رفت؟!!
3-عصمت 3 مرحله دارد : 1- عصمت از گناه برای عموم مردم 2- عصمت از خطا برای خواص 3- عصمت ازعدم توجه ظاهری به خدا : مانند زمانی که پیامبر داره با مزدم صحبت میکنه یا غذا میخوره یا... دو مورد اول دراسلام جائز نیست. اما سومی هیچ اشکالی ندارد. ولذا پیامبر این را هم برای خود گناه میدانست . که همین غذا و صحبت با دیگران و...اورا برای لحظاتی آنها را مشغول میکرد. لذا بین خود پیامبران عم درعصمت فرق بود: تلک الرسل فضلن بعضهم علی بعض...( سوره بقره آیه 253) ما بعضی از پیامبران را بر بعض دیگر فضیلت دادیم.
4-جانشین او هم باید معصوم باشد. (چون که صد آید نود هم پیش ماست) . بدلیل همون اعتماد به سخنان .
ومعلوم شد امثال فیلسوف در اول مرحله با خود پیامبر مشکل دارند نه با جانشینان او
من از صبر و حوصله شما عزیزان سپاسگزارم
رضا و رضوان و ساراخانم بزرگوار و عمو مهربون عزیز و ناصح بسیار سپاسگزارم . دست همه تونو میبوسم . دوست دارتون ننجون صلوات برمحمد وآل محمد
سارا نن جون دست شما درد نکنه، با ادب و احترام و منطقی جوابهمه رو می دین
رضوان احسنت بر ننه چون ننه جون تاپیک لازمه امر بفرمائید بسازم
رضوان ننه جون خدا حفظتون کند.

[hoseintabar]

با سلام به همه دوستان عزیز : با تبریک میلاد امام حسین و امام سجاد وحضرت ابالفضل (علیهم السلام)
مناظره جلسه دوم:
جانشين پيامبر چه ويژگيهايي بايد داشته باشد؟
بخش دوم مناظره ننجون با فیلسوف (غیر شیعه) درباره جانشین شایسته پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) در روز 15/5/1387 – ساعت ح 4 بعد از ظهر- با حضور ناظران : رضا007 – منصور دهمرده – مشکات و..
فیلسوف : سلام برهمگی
ننجون : سلام به همه دوستان عزیز
ننجون : جناب فیلسوف: تشریف دارید ؟
فیلسوف : بله
ننجون : اگه خسته نیستید کمی مناظره کنیم !
فیلسوف : از سعادت من است
ننجون : ان شاءالله به حقیقت نزدیک شویم
فیلسوف :هر موقع انلاین میشوم شما هم انلاین میشوید
ننجون : تقدیر ه ننه شاید خدا منو شما رو دوست داره که به حقیقت برسیم فیلسوف: عجججب
ننجون : آقا فیلسوف ، شما اعتراف کردید که پیامبر گناه نمیکرد - داناترین مردم بود ومهربانترین مردم بود
اگه قبول دارید بریم سوالی جدید؟
فیلسوف : بله نوشته من است
ننجون : خوب حالا سوال جدید از آقا فیلسوف؟
ننجون : 1- اولین مردی که به پیامبر ایمان آورد کی بود؟
فیلسوف : به من چه مگر من ان زمان بودم که بدانم کی اولین مسلمان بود خوب خودتان که میدانید علی بود
ننجون :و کسی که قبل از اسلام بت پرست بوده ، یعنی حتی خدا را نمی پرستیده؟
فیلسوف عمر ان موقع نمیدانست حقیقت را
ننجون : کدام شایسته الگو برای خلافتند؟
: علی مسلمان قبل از بلوغ یا عمر بعد از 40 نفرمسلمون بقول خودتان ؟
فیلسوف : خوب شما که حالا از هزار امام زاده کمک میخواهید. مشرک ترید یا عمری که حقیقت را نمیدانست ؟
ننجون : یعنی پس علی میدانست درسته؟
فیلسوف من نمیگم عمر معصوم بوده
ننجون : لطفا حاشیه نرید
فیلسوف : علی هم مثل پیامبر گویا پیرو ایین حنفی بوده . چه حاشیه روی؟ عمر چون حقیقت را نمیدانست شاید بت میپرستید
ننجون : آیا میتونی دلیلی بر گناه کار بودن حضرت علی بیاری؟
فیلسوف دلیل بر بد بودن عمر نمیشود.
ننجون : ما الان نمیگیم عمر بد بود.
ننجون : پس عمر درنظر شما گناه کار بود درسته؟ ولی علی درسن کودکی حقیقت را کشف نموده
فیلسوف : علی گناه کار نبود.
ننجون : علی اصلا بتی را نپرستید قبوله ؟
فیلسوف :قبول . باز هم دلیل بر برتری علی نمیشود .
ننجون : حرف ما اینه : آیا بت پرست شایسته خلافت و جانشینی پیامبر هست ؟
ننجون : یا کسی که اصلا بتی را نپرستید؟
ننجون : عمر را خودت گقتی 1- گناه کرده 2- بت هم پرستیده 3- بعد از 40 نفر مسلمون شده
فیلسوف: عمر هم مسلمان بود .
فیلسوف : اخه یکم فکرتو به کار بنداز
فیلسوف : ببین چی میگم عمر وقتی حقیقت رو فهمید مسلمان شد. کی گفتم گناه کرده گفتم نمیدانست .
ننجون : چگونه اورا شایسته جانشینی پیامبر میدانی
ننجون : درحالی که گفتی پیامبر گناه کار نبود.
فیلسوف چون در بلوغ مسلمان شده بود وعلی قبل از بلوغ .پس اسلام اوردن عمر میتواند بهتر هم باشد.
ننجون : عمر بت پرست گناه کرده بود دیگه درسته ؟
فیلسوف : شاید چه گناهی ؟ اخه فکر کن ضرر نمیکن فکر کنی
ننجون : قرآن میگه: ان الشرک لظلم عظیم : بت پرستی گناه بسیار بزرگ است (گناه شرک و بت پرستی)
ننجون : لطفا حاشیه نرید حالا که کسی نیست اعصابتو بهم بریزه
فیلسوف : وعمر مومن میشود هر کاری هم قبل اسلام کرد بخشیده میشود.
ننجون : چرا سوالمو پاسخ نمیدی؟ مگه الگوی همه ، پیامبر نیست؟
فیلسوف : چقدر پر رو هستین شما این هم جواب منطقی .
ننجون : درسته بخشیده میشه . اما هر توبه کننده را بلا فاصله امام جماعتمیکنند؟ چه شد ننه کجاش پررویی؟
فیلسوف مهم اینست که عمر یار صمیمی پیامبر بود وبه اسلام خدمت کرد.
ننجون : پیامبر یاران صمیمی زیاد داشت چرا اونا جانشینش نشدند؟!
ننجون : تو پاسخ موندی
فیلسوف : راستی به رضا 007 بگو
ننجون : نترس ننه حقیقت را بگو و قبول کن
فیلسوف : جوابتو دادم
ننجون : چرا حاشیه میری الان رضا چه گناه داره؟ بحث را داری منحرف میکنی
ننجون : خودت هم گفتی علی گناه کار نبود .
ننجون : خودت گفتی عمر گفت اگر علی نبود عمر هلاک میشد
فیلسوف : کی میگه علی معصوم بود تو یک چیزت است ها
ننجون : شما گفتی گناه کار نبود میخای عبارت خودتو بیارم
فیلسوف یا خودتو به نادانی میزنی یا واقعا نمی خوای بدونی
ننجون : که گفتی علی گناه نداشت؟ چرا حاشیه میری؟
ننجون : الان عبارتتو میارم ....(فیلسوف: علی گناه کار نبود... ص 25)
فیلسوف : نه چون شما اهل حقیقت نیستی من رفتم توضیحاتم رو بخونید همش منطقیه
ننجون : میبینی درباره علی چه نوشتی .
ننجون : اما درباره عمر گفتی : بت پرست بود قرآن میگه : ان اشرک لظلم عظیم . شرک بد ترین گناه است . قرآن بت پرستی را بدترین گناه میدونه .
فیلسوف : میگم عمر قبلش نمیفهمید پیامبر رو فرستاد تا عمر وغیر عمر رو هدایت کنه که کردعمر هم به کوری چشمان حسود شما مومن واقعی شد اخه اون چشمات وا کن ببین چی نوشتم
فیلسوف : من خصوصی درس میدم تا حالا هیچ کدوم از شاگردای خنگم مثل شما
ننجون : آیا عمر بت پرست سزاوار جانشینی پیامبره یا علی که از ابتدا با فهم و بدون گناه بت پرستی ؟
ننجون : چرا فحش میدی پس به قلبت رجوع کن میبینی
فیلسوف : فحش ندادم اعصابمو خورد نکن ببین چی نوشتم حرف خودتو میزنی
ننجون : چرا فحش میدی؟ آیا با فحش دادن میخوای ما را به راه عمر هدایتکنی؟ دیدی شما شایسته چه کلمات هستی؟
فیلسوف : فحش کی دادم ببخشید.
ننجون : کلمات خنگ و..نفهم و.. فحش نیست ؟ از فیلسوف همچو حرفی سر میزنه؟
فیلسوف : شما یکم پست های من رو بخون اقا شما ها بگید توضیحات من کامل نبود این خانم خودش رو به کوچه علی چپ میزنه خوب از اول بگو . معذرت تند حرف زدم .
ننجون : سلام دوباره به دوستان ناظر
فیلسوف : میخوای برنده مناظره باشی نه میگم شما نمیخواهید بفهمید.
ننجون : شما میگید عمر بت پرست بود.
ننجون : علی اصلا بتی را نپرستید.
ننجون : خوب همه خلق الله قضاوت کنن
ننجون : کسی که اصلا بتی نپرستیده شایسته جانشینی پیامبره یا کسی که 30 سال بت پرست بوده؟
فیلسوف : خوب این باعث برتری علی نمیشه برتری علی به علمش بود .
ننجون : خوب قرآن علم پیامبر را بعنوان الگو قرارداد .
فیلسوف : پرستیده که پرستیده به من وشما چه ؟شما ببین در راه اسلام چه کارها کرده .
ننجون : بازم که سخن بی دلیل میزنی چرا بت نپرستیدن باعث برتری نیست . ولی 30 سال بت پرستی باعث برتری عمر است؟
فیلسوف :چون از روی ندانستن این کار رو کرده اگر میدانست وبت میپرستید حق با شما بود ولی از روی ندانستن میکرد.
ننجون : خوب بابا چرا زور میگی من میخوام خلیفه پیامبر رو بدونم کیه که شما میگین پرستیده که پرستیده
پس عمر بقول خودتان نادان بود
حالا بحث دوم من:
2- یک نادان شایسته جانشینی پیامبره ، یا داناتر ازاو؟
فیلسوف : نه نمیدانست من نگفتم نادانه شما چرا درک نمیکنی گفتم اطلاع نداشت.
درود بر هرچه حق گو . علی را که داناتر میدونی شما کم میاری من نمیفهمم؟ قضاوت با کاربران عادل
فیلسوف هر دو شایسته بودند . عجب من کم اوردم کاربر عادل یعنی رضا؟
پس به قلبت قبول کردی علی داناتر از عمر بود و شایسته خلافت .
اگر هم دانا و هم نادان شایسته باشن پس فرقشان چیه؟
فیلسوف: برو تحقیق کن بعد بیا
یعنی دانا با نادان با هم مساوی اند ؟
فیلسوف : برو بروووووو
ننجون: ننه از حق نترس. آنی را که از قلبت به زبانت میاد یک رو باش واز حرفت برنگرد!!!
فیلسوف : خستم کردی تا بعد خداحافظ
ننجون : کجا ننه بفرما عمر مهربان بود یا تند خو . شما درمناظره اول گفتی عمر تند خو بود. .
فیلسوف : حقیقت رو پیدا کردم
ننجون : پس از سخنان صریح خودت جناب فیلسوف نتایج زیر حاصل شد: و به عنوان سند می ماند
1- علی اول مسلمون بود در10 سالگی
عمر 40 مین مسلمون بود .
2- علی گناه نکرده .
عمر گناه کره با بت پرستی
3- عمر نادان بود علی داناتر ازاو
فیلسوف : با ال عمر کین قدیم است عجم را .... این عربده از غضب خلافت زعلی نیست
بر باد فنا داد رگ وریشه عجم را ...... بشکست عمر پشت دلیرا عجم را
منصور دهمرده : اون روی منو بالا نیار . فیلسوف بازم که داری زبون درازی میکنی . بچه خوبی باش
فیلسوف: مثلا بالا بیارم چی میشه
رضا 007 :منصور فعلا آرام باش . منم دو ساعته فقط بیننده ام!
منصور دهمرده : چشب رضا جان هر چه شما بگویید
فیلسوف: نه بزارین بگه من خودم دنبال دعوا میگردم بگو
رضا 007 : منصور بذار با سکوتمان به دوستان ثابت کنیم که از اول حق با ما بود!
منصور دهمرده : فیلسوف ساکت باش
رضا 007 : بگدار دوستانمان با محبت و رافت آدمش کنند!
فیلسوف :منصور برو پی کارت عجب گیری کردم
میثم : منصور جان ولش کن
مشکات : عرض سلام و ارادت دارام خدمت تمامی قرآن پزوهانگرامی
فیلسوف : من رفتم برام خداحافظ
ننجون : درود برهمه دوستان ناظر
مشکات: از همه دوستان عزیز خواهش می کنم در خلال گفتگوها آرامش را حفظ کنند .
رضا 007 : هز چی شما بفرمائید
ننجون: سری سوم سوالم مونده ننه فیلسوف حالا که رفتی بعدا بیا
خدا به همتون خیر بده
رضا جون امرو واقعا گل کاشتی (با صبر وحوصله)
تا به لطف ائمه مشتش وا شد ، دررفت مهم نیست مهم اینه که دیگران بتونن
راحت قضاوت کنن امیدواریم حتی او هم برگردد.
ولی باعث میشن یسری هدایت میشن سعی کنیم ناراحتشان نکنیم ولی ما امید واریم همینا هم هدایت شوند اما اینجا گفتمان قرآنیه .
مشکات: ما مامور به وظیفه هستیم نه نتیجه
رضا 007 : فیلسوف! به احترام اساتید چیزی بهت نمی گم!
فیلسوف : ولی اگه جراعت داری و مردی! آیدیتو بده! منو در علم شکست بده
فیلسوف :‌من یک ماموریت دارم به خارج میخوام برم.
مشکات : کی برمیگردی؟
فیلسوف 3: ماه دیگر
ننجون : دیگه برامون مهم نیست فیلسوف تمام حرفاش و زده و من ضبط کردم و آرشیو نمودم .
دوستان ، از همین حالا به آرشیو برن. .... صلوات برمحمد وآل محمد .
نتیجه مناظره ننجون با فیلسوف :
فیلسوف اعتراف وتصریح کرد که :
1- حضرت علی گناه نکرده .
2- عمر معصوم نبوده .
3- حضرت علی اولین مرد مومن به پیامبر در 10 سالگی بود.
4- عمر چهلمین نفر از مسلمونها بود.
5- حضرت علی درعمرش اصلا بتی را نپرستید .
6- عمر قبل ا ز اسلام آوردن ، بت پرست بوده .
7- حضرت علی داناتر از عمر بود.
8- عمر تند خو بود.
کاربران عزیز با توجه به اینکه : قرآن پیامبررا با داشتن عصمت و علم برتر و مهربانتر بودن و... الگوی و اسوه مردم قرارداده. و با اعتراف جناب فیلسوف: حضرت علی معصوم و دانا تر و(مهربانتر) بوده وبرعکس عمر گناه کار –بت پرست – نادان –نفهم قبل از اسلام آوردن - تند خود بوده .و چهلمین مسلمون .
از لحاظ عقل و قرآن ، کدامیک شایسته جانشینی پیامبر را دارند ؟

[sara.m]

با تشکر از جناب حسینتبار
درسته ، بعضی ها مثل جناب فیلسوف به حقیقت پی می برن و شفاف بیان می کنند ، بعضی ها هم مثل .....
بهر حال امید دارم همه کسانی که در اعتقاداتشان دچار شک و شبهه شده اند ، بزودی زود حقانیت خدا و رسول الله (ص) برایشان به اثبات برسد

[bababozorg]

اميدواريم اگه فيلسوف مايل باشه سومين جلسه مناظره هم فراهم بشه و حقيقت روشنتر

[حيدر کرار]

بسم الله الرحمن الرحیم

کامل و با دقت بخوانید

ما آيات متعددي داريم در مورد عصمت انبياء عليهم السلام كه تعبير اين است كه : انبياء از عباد مخلص خداوند

هستند . مثلاً‌ در رابطه با حضرت ابراهيم ، اسحق و يعقوب تعبير اين است كه :

إِنَّا أَخْلَصْنَاهُمْ بِخَالِصَةٍ ذِكْرَى الدَّارِ . وَإِنَّهُمْ عِنْدَنَا لَمِنَ الْمُصْطَفَيْنَ الْأَخْيَارِ .
ما ابراهيم و اسحق و يعقوب را خالص گردانيديم به آن گونه‌اي كه اراده كرده‌ايم .
[ص 46و47]

در رابطه با حضرت يوسف عليه السلام مي‌فرمايد :

كَذَلِكَ لِنَصْرِفَ عَنْهُ السُّوءَ وَالْفَحْشَاءَ إِنَّهُ مِنْ عِبَادِنَا الْمُخْلَصِينَ .
اينچنين کرديم تا بدى و فحشا را از او دور سازيم؛ چرا که او از بندگان مخلص ما بود!
[یوسف 24]

در حق حضرت موسي مي‌فرمايد :

وَاذْكُرْ فِي الْكِتَابِ مُوسَى إِنَّهُ كَانَ مُخْلَصًا .
و در اين کتاب (آسمانى) از موسى ياد کن، که او مخلص بود، و رسول و پيامبرى والا مقام!
[مریم 51]

و مشابه اين آيات در رابطه با ديگر انبياء نيز داريم .

از طرف ديگر در سورۀ ص آيۀ 84 از قول شيطان كه از درگاه قرب ربوربي رانده مي‌شود ، قسم مي‌خورد :

فَبِعِزَّتِكَ لَأُغْوِيَنَّهُمْ أَجْمَعِينَ . إِلَّا عِبَادَكَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصِينَ .
به عزتت سوگند همۀ بندگانت را گمراه مي‌‌كنم ؛ مگر بندگان مخلَص را .
[ص 82و83]

وقتي اين دو دسته آيات را كنار هم مي‌گذاريم ، نتيجه مي‌گيريم كه شيطان به عباد مخلص هيچ راهي ندارد .انبياء

عليهم السلام هم طبق آيات صريح جزء بندگان مخلص خدا هستند .

ما آيات متعددي داريم كه اطاعت انبياء را به صورت مطلق بر همگان لازم دانسته است . مثلاً‌ در سورۀ نساء ، آيۀ 64

مي‌فرمايد :

وَمَا أَرْسَلْنَا مِنْ رَسُولٍ إِلَّا لِيُطَاعَ بِإِذْنِ اللَّهِ .
ما هيچ پيامبري را نفرستاديم ؛ مگر اين كه مورد اطاعت بي‌چون و چرا است .

و يا در سورۀ نساء آيۀ 80 مي‌فرمايد :

مَنْ يُطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ أَطَاعَ اللَّهَ .
اطاعت پيامبر ، مساوي است با اطاعت خداوند .

در سورۀ نساء آيۀ 59 مي‌فرمايد :

يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آَمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ .
اطاعت خدا ، اطاعت پيامبر و اطاعت اولي الأمر به صورت امر وجوبي از ناحيه خداوند صادر شده است .

عبارتي دارد آقاي فخر رازي كه مي‌گويد :

ومن أمر الله بطاعته على سبيل الجزم والقطع لا بد وأن يكون معصوما عن الخطأ ، إذ لو لم يكن معصوما عن الخطأ كان

بتقدير إقدامه على الخطأ يكون قد أمر الله بمتابعته ، فيكون ذلك أمرا بفعل ذلك الخطأ والخطأ لكونه خطأ منهي عنه ،

فهذا يفضي إلى اجتماع الأمر والنهي في الفعل الواحد بالاعتبار الواحد ، وانه محال ، فثبت أن الله تعالى أمر بطاعة

أولي الأمر على سبيل الجزم ، وثبت أن كل من أمر الله بطاعته على سبيل الجزم وجب أن يكون معصوما عن الخطأ ،

فثبت قطعا أن أولي الأمر المذكور في هذه الآية لا بد وأن يكون معصوما .[4]

آن كسي كه خداي عالم به صورت قاطعانه دستور داده از او اطاعت كنيم ، حتماً‌ بايد از هر گونه خطاء (نه از هر گونه

گناه ) معصوم باشد . اگر چنانچه اين معصوم از خطاء نباشد ، دستور خطئي صادر كند و از روي اشتباه يك دستور

الهي را خلاف به مردم ابلاغ كند ، لازم مي‌آيد اجتماع امر و نهي در يك فعل واحد ؛ چون كار خطاء را خداي عالم از

امتثالش نهي كرده است . پيغمبر هم اگر از روي خطائي دستوري بدهد ، دستور به اطاعت داده است ؛ پس يك امر

خطئي از ناحيه ا«اطيعو الرسول» واجب است ، از ناحيه اين كه خداي نهي كرده از امتثال كار خلاف مورد نهي خداي

عالم است و چنين چيزي محال است .

پس كسي كه خداي عالم دستور اطاعت مطلق صادر كرده است ، حتماً‌ بايد معصوم باشد .

معصوم از خطاء و نسيان و از هر گونه اشتباه .

پيامبران الهي هادي بشر هستند به سوي خداي عالم . هدايت بشر به دستور شريعت صورت مي‌گيرد . اگر چنانچه

پيغبمري از روي خطاء و نيسان يك امر غير شرعي را به صورت يك امر شرعي بيان كند ، يا يك مطلب خلاف را در قالب

شرع بيان كند ، نستجير بالله آن پيامبران كه هادي امت هستند ، تبديل مي‌شوند به مضل امت و حالت هدايت پيامبر

به حالت ضلالت تبديل مي‌شود و اين اصلاً‌ با فلسفۀ ارسال رسل و بعث انبياء كاملاً‌ منافات دارد .

آيۀ سوم آيۀ 124 از سورۀ بقره است :

إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا قَالَ وَمِنْ ذُرِّيَّتِي قَالَ لَا يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ .

خداي عالم در اين جا مي‌فرمايد :

امامت من به كسي كه متلبس به ظلم شده باشد ، نمي‌رسد . «لا ينال عهدي الظالمين» مطلق است . پس اگر

كسي از اول عمرش يك لحظه متلبس به ظلم بشود و ظلمي از او سر بزند ، امامت به او نخواهد رسيد .

در قرآن هم داريم كه :

وَمَنْ يَتَعَدَّ حُدُودَ اللَّهِ فَقَدْ ظَلَمَ نَفْسَهُ .
هر كس حدود خدا را تجاوز كند‌ ، به نفسش ظلم كرده است .
[الطلاق 1]

حد اقل مرتبۀ گناه ظلم به نفس خويش است . يعني كسي اگر در تمام عمرش يك بار گناه بكند ، با اين گناه به خود

ظلم كرده است و مصداق ظالم مي‌شود و عهد الهي كه امامت باشد به متلبس به ظلم نمي‌رسد .

با اين كه در بارۀ انبياء ما داريم :

وَجَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنَا .
[الأنبياء 73 ]

اين را خداي عالم در رابطه با حضرت ابراهيم ، در رابطه با لوط ، در رابطه با اسحاق و يعقوب وقتي بيان مي‌‌كند ،

مي‌گويد :

وَكُلًّا جَعَلْنَا صَالِحِينَ . وَجَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنَا .

اين پيامبران را ما اماماني قرار داديم كه به امر ما هدايت مي‌كنند‌ ، از طرفي هم مي‌گويد :

لَا يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ .
عهد من كه امامت باشد ( به قرينه « إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا » ) به ظالمين نمي‌رسد .

پس مشخص است كه اين انبياء در تمام عمرشان يك لحظه متلبس به ظلم نشده‌اند .

در رابطه با حضرت موسي و پيامبران بعد از او هم مي‌فرمايد :

وَلَقَدْ آَتَيْنَا مُوسَى الْكِتَابَ فَلَا تَكُنْ فِي مِرْيَةٍ مِنْ لِقَائِهِ وَجَعَلْنَاهُ هُدًى لِبَنِي إِسْرَائِيلَ . وَجَعَلْنَا مِنْهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنَا لَمَّا

صَبَرُوا وَكَانُوا بِآَيَاتِنَا يُوقِنُونَ .[7]

از مجموع اين آيات استفاده مي‌كنيم :

انبياء عليهم السلام يك لحظه از عمرشان نه متلبس به ظلم و گناه شده‌اند . نه خطائي از آن‌ها سر زده است و نه

دچار نسيان شده‌اند .

در صورتي كه اگر خداي نكرده خلاف اين باشد ، با فلسفۀ بعثت انبياء كاملاً منافات دارد .

از سایت www.valiasr-aj.com

خدايا چشمان ما را بر روي حقايق بگشاي تا آن ها را ببينيم و سپس انصاف و

شهامتي به ما عطا فرما تا آن ها را بپذيريم.

[سرباز اسلام]

علي آن شير خدا شاه عرب الفتي داشت با اين دل شب
شب ز اسرار علي، آگاه است دل شب محرم سرّ الله است
شب علي ديد به نزديکي ديد گر چه او نيز به تاريکي ديد
شاه را ديد به نوشيني خواب روي بر سينه ديوار خراب
قلعه‌باني که به قصر افلاک سر دهد ناله زنداني خاک
اشكباري که چو شمع بيزار مي‌فشاند زر و مي‌گريد زار
دردمندي که چو لب بگشايد در و ديوار به زنهار آيد
کلماتش چو در آويزه گوش مسجد کوفه هنوزش مدهوش
فجر تا سينه آفاق شکافت چشم بيدار علي خفته نيافت
روزه‌داري که به مُهر اسحار بشکند نان جوين افطار
ناشناسي که به تاريکي شب مي‌برد نان يتيمان عرب
تا نشد پردگي آن سرّ جلي نشد افشا که علي بود علي
شاهبازي که به بال پر راز مي‌کند در ابديت پرواز
شهسواري که به برق شمشير در دل شب بشکافد دل شير
عشقبازي که هم آغوش خطر خفت در خوابگه پيغمبر
آن دم صبح قيامت تأثير حلقه در شد از او دامنگير
دست در دامن مولا زد در که علي بگذرد از ما مگذر
شال مي‌بست و ندايي مبهم که کمربند شهادت را محکم
پيشوايي که ز شوق ديدار مي‌کند قاتل خود را بيدار
ماه محراب عبوديت حق سر به محراب عبادت منشق
مي‌زند پس‌، لب او کاسه شير مي‌کند چشم اشارت به اسير
چه اسيري که همان قاتل اوست تو خدايي مگر اي دشمن دوست
در جهان اين همه شر و همه شر ها علي بشر کيف بشر
کفن از گريه غسال خجل پيرهن از رخ وصال خجل
شعر از این سایتhttp://www.tebyan.net/Religion_Thoug.../15/70382.html

[مسلمان روشنفکر]

حسن تبار گویا تو نخوندی فیلسوف چی گفت میگه علی مشاور عمر بود نه که عمر نادان بود تمام رئیس جمهورها هم مشاور دارندایا همه نادانند. واین که علی به عمر مشورت میداد از دوستی بین این دو حکایت میکند.

[reza007]

حسن تبار گویا تو نخوندی فیلسوف چی گفت میگه علی مشاور عمر بود نه که عمر نادان بود تمام رئیس جمهورها هم مشاور دارندایا همه نادانند. واین که علی به عمر مشورت میداد از دوستی بین این دو حکایت میکند.

دوست خوبم! در نادانی عمر به احکام و فرامین اسلامی که شکی نیست. کافیست به منابع معتبر حتی منابع و صحاح اهل سنت مراجعه کنید. مشاوره علی به عمر بخاطر دوستیشان نبوده بلکه بخاطر انجام درست فرامین خداوند و احکام اسلامی بود. علی مصلحت اسلام را با هیچ چیز دیگر عوض نکرد.

[hoseintabar]

حسن تبار گویا تو نخوندی فیلسوف چی گفت میگه علی مشاور عمر بود نه که عمر نادان بود تمام رئیس جمهورها هم مشاور دارندایا همه نادانند. واین که علی به عمر مشورت میداد از دوستی بین این دو حکایت میکند.

جناب مسلمان روشنفكر گرامي...
عين عبارت فيلسوف را بدقت نگاه كن...
ننجون : بازم که سخن بی دلیل میزنی چرا بت نپرستیدن باعث برتری نیست . ولی 30 سال بت پرستی باعث برتری عمر است؟
فیلسوف :چون از روی ندانستن این کار رو کرده اگر میدانست وبت میپرستید حق با شما بود ولی از روی ندانستن میکرد.
خوب جناب روشنفكر : ديدي خود فيلسوف تصريح كرد به ناداني عمر!!!
وانگهي كجا گقت علي مشاور عمربود.؟!! چرا از خود دروغ ميبندي دوست گرامي؟!!!

[مسلمان روشنفکر]

دوست خوبم! در نادانی عمر به احکام و فرامین اسلامی که شکی نیست. کافیست به منابع معتبر حتی منابع و صحاح اهل سنت مراجعه کنید. مشاوره علی به عمر بخاطر دوستیشان نبوده بلکه بخاطر انجام درست فرامین خداوند و احکام اسلامی بود. علی مصلحت اسلام را با هیچ چیز دیگر عوض نکرد.

جناب علی اگر به عمر که ظالم بود مشورت داده باشد پس خودش هم ظالم است چون در کارهای بد عمر به او کمک کرده ولی حضرت عمر رضی الله تعالی عنه نمونه یک سیاستمدار عالی بود وعادل وهمه مردم از او راضی بودند این که علی نام پسرش را عمر گذاشته چه این که علی رضی الله تعالی عنه در زمانی که حضرت عمر به بیتالمقدس رفتند وعلی را جانشینشان کردند چه اندکی تاریخ را مطالعه کنید.وشخصیت بالای عمر وعلی ا بشناسید.