جهت مشاهده مطالب کارشناسان و کاربران در این موضوع کلیک کنید







موضوع: ائمّه اطهار علیهم السلام، رشته اتصال انسان با خدا
-
۱۳۸۷/۰۵/۱۷, ۱۲:۴۴ #1
- تاریخ عضویت
تير ۱۳۸۷
- نوشته
- 26,365
- مورد تشکر
- 68,356 پست
- حضور
- 22 روز 14 ساعت 29 دقیقه
- دریافت
- 26
- آپلود
- 0
- گالری
-
8953
ائمّه اطهار علیهم السلام، رشته اتصال انسان با خدا
بنام تو اي قرار هستي
ائمّه اطهار علیهم السلام، رشته اتصال انسان با خدا
رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلّم فرمود: ... سوگند به کسی که جان محمّد در دست اوست اگر در روز قیامت بنده ای با عمل هفتاد پیامبر بیاید خدا آن را از او نپذیرد مگر اینکه با ولایت من و ولایت اهل بیتم خدا را ملاقات کند.[1]
حضرت امام هادی علیه السلام در زیارت جامعه می فرماید: و زمین به نور (علم و امامت و رهبری و ولایت) شما روشن شد و رستگاران به سبب ولایت شما رستگار شدند. به خاطر شماست که راه رضوان الهی پیموده می شود و خشم خدا بر کسی است که ولایت شما را انکار نماید.
سوره آل عمران(3): آیه 31: ... إن کنتم تحبّون اللهَ فاتبعونی یحببکُمُ الله ... : .... اگر خدا را دوست دارید، پس مرا پیروی کنید تا خدا هم شما را دوست بدارد ...
حضرت امام هادی علیه السلام در زیارت جامعه می فرماید: نحن الصراط المستقیم. همچنین در روایات دیگر این موضوع آمده است.
اهل بیت، حبل الله المدود بین آسمان و مرزهای زمین هستند که با تمسک به آنان می توان خود را تا اتصال به کمال مطلق بالا کشید. آنان از مقام فیض منبسط و فیض اقدس؛ یعنی از مظهر نخست که حقیقت محمدیّه است تا مرزهای ارض امتداد دارند... ألم تر إلی ربّک کیف مدّ الظّلّ ... آیا به (قدرت و حکمت) پروردگارت ننگریستی که چگونه سایه را امتداد داد و گستراند؟ ... (سوره فرقان(25): آیه 45)
تا هر کس عاشق کمال مطلق است در آن درآویزد و با آن وسیله معنوی و حقیقی خود را به حضرت حق برساند. و ابتغوا إلیه الوسیلة ... و دست آویز و وسیله ای (از ایمان، عمل صالح و آبروی مقرّبان درگاهش) برای تقرّب به او بجویید ... (سوره مائده (5): آیه 35)
پس هر کس به بخواهد به محبوب که کمال مطلق است برسد، و می کوشد که دارای کمالات معرفتی و وجودی گردد، و عین الله و یدالله و سمع الله و وجه الله و نورالله و مانند این حقایق گردد و ذاتش به حدّی کامل گردد تا خود محبوبِ محبوب یعنی خدای تعالی گردد، باید مراتب طولی ممدود از مرزهای زمین تا آسمان اسماء را به وسیله اهل بیت علیهم السلام بگذراند.
منبع:
انصاریان، ح. (1384)، اهل بیت علیهم السلام عرشیان فرش نشین، قم:دار العرفان، ص ص. 254-257.
[1] الأمالی، طوسی: 140، المجلس الخامس، حدیث 239؛ کشف الغمة: 1/384؛ بحارالأنوار: 27/172، باب 7، حدیث 15
-
تشکرها 5
-
۱۳۹۰/۰۶/۲۰, ۲۰:۲۳ #2
با سلام
در قدم اول چگونه به این هدف نزدیک شویم ؟ لطفا راهنمایی کنید
تا دیر نشده شروع کنیم
به طواف کعبه رفتم به حرم رهم ندادند
که تو در برون چه کردی که درون خانه آیی
-
تشکرها 3
-
۱۳۹۰/۰۶/۲۱, ۱۰:۱۵ #3
درود
اینگونه که از روایات اینچنین بر میاد خدا اصلا یادش رفته چندتا دین فرستاده ! چندتا مذهب وجود داره !
کلا اینکه غیر شیعه را اصلا حساب نکرده !
واقعا روایات اینچنین حداقل برای من جالبه
کوروش بزرگ :
دردا بر حاکمانی که نازایی و نفرت را رقم می زنند دردا بر شهریارانی که تازیانه و تجاوز را رقم می زنند دردا بر کیشبانانی که به مردم دروغ می گویند دردا بر خردمندانی که از دلیری بویی نبرده اند دردا بر دلیرانی که از خرد بویی نبرده اند .
منشور پاسارگاد
-
۱۳۹۰/۰۶/۲۱, ۱۰:۲۴ #4
- تاریخ عضویت
آذر ۱۳۸۹
- نوشته
- 454
- مورد تشکر
- 1,704 پست
- حضور
- 1 روز 5 ساعت 3 دقیقه
- دریافت
- 361
- آپلود
- 0
- گالری
- 0
با عرض سلام.
ترم گناه و توسل به اهل بیت به نظر این حقیر ما را در رسیدن به این هدف کمک میکنه.
http://www.askquran.ir/../../../gall...405/1_L_09.gif
االلهم صل علی محمد و آل محمد
اللهم عجل لولیک الفرج(ع)
اللهم صل علی محمد و آل محمد
-
تشکرها 2
-
۱۳۹۰/۰۶/۲۱, ۱۱:۳۷ #5
- تاریخ عضویت
تير ۱۳۹۰
- نوشته
- 5,567
- مورد تشکر
- 24,022 پست
- حضور
- 59 روز 4 ساعت 37 دقیقه
- دریافت
- 47
- آپلود
- 3
- گالری
-
196
السلام علی ائمه المعصومین
و رحمت الله و برکاته
***************************
***************************
-
تشکرها 2
-
۱۳۹۰/۰۶/۲۱, ۱۲:۰۱ #6
- تاریخ عضویت
آذر ۱۳۸۹
- نوشته
- 589
- مورد تشکر
- 2,547 پست
- حضور
- 6 روز 12 ساعت 12 دقیقه
- دریافت
- 20
- آپلود
- 2
- گالری
- 0
یه آیه از قران داریم که خدا میگه اگر کسی با دین دیگه ای باشه و مسلمان به آن دین باشه و کسی و راهی هم نبوده و اصلاً نمیدونسته و راهی هم برای دونستن وجود نداشته من اونو میبخشم و مورد رحمت قرار میدم همیشه یک استثناهایی هم هست آقای cyrus59زود قضاوت نکنید
کاش تا خیمه سبزت برسد فریادم
من از آن روز که در بند توأم آزادم.
-
تشکر
-
۱۳۹۰/۰۶/۲۱, ۱۸:۱۴ #7
- تاریخ عضویت
بهمن ۱۳۸۸
- نوشته
- 2,042
- مورد تشکر
- 4,148 پست
- حضور
- 2 روز 23 ساعت 25 دقیقه
- دریافت
- 4
- آپلود
- 0
- گالری
- 0
با سلام و عرض ادب
در معارف و فرهنگ شیعه، معرفت امام از ضروریات بوده و آثار و برکات فراوانی نیز نسبت به آن بیان شده است. مثلاً در اصول کافی بابی است تحت عنوان: «وجوب معرفت الإمام» که در آن روایات فوقالعادهای آمده است و مجموع این روایات دلالت میکند که معرفت امام شرط معرفت الله است.
معرفت امام طریق معرفت الله: در ذیل آیه شریفه: ما خلقت الجنّ والإنس إلّا لیعبدون. (ذاريات 56) جن وانس را جز برای آنکه عبادت کنند نیافریدم.
مرحوم فیض از حضرت سیدالشهدا (ع) روایتی را نقل میکند که آن حضرت به اصحاب خود فرمودند:
ای مردم، همانا خداوند -که یادش بزرگ باد- بندگان را نیافرید مگر برای آنکه او را بشناسند و هنگامی که او را شناختند، او را بپرستند و هنگامی که او را پرستیدند از پرستش غیر او بی نیاز شوند. (فیض، علل الشرایع، ص9؛ کنز الفوائد، ج1، ص328)
معرفت، عبودیت، استغنای از شرک؛ گویا این سه چیز اهداف خلقت هستند. یعنی خدای متعال انسان را برای معرفت آفریده که اثر معرفت، عبودیت و اثر عبودیت هم استغنا از عبادت غیر است. کسی که به مقام توحید راه پیدا میکند استغنای از توجه به غیر در او پیدا میشود.
آنگاه از حضرت سؤال شد که: آن معرفت الهی (که خلقت به خاطر آن است و ثمرة این معرفت عبودیت است به گونهای که انسان تا به این مقام معرفت نرسد به مقام عبودیت راه پیدا نمیکند) چیست؟ حضرت فرمودند:
[یعنی] شناخت اهل هر زمانی امامشان را که اطاعتش بر آنان واجب می باشد.
یعنی اگر مردم هر زمان امام زمان خودشان را بشناسند، با این معرفت به معرفت خدای متعال راه مییابند. به تعبیر دیگر از طریق معرفت امام معرفت الله تحقق پیدا میکند.
مراتب و درجات معرفت امام: این معرفت ـ که طریق معرفت الله است ـ به نظر میرسد درجاتی دارد که مرتبة مطلوبش «معرفت بالنّورانیّة» (شناخت به نورانیت) است؛ یعنی کسی که مقام نورانیت امام را درک نکند، معرفت مطلوب را به دست نیاورده است. معرفت به خصوصیات جسمانی ائمه(ع) اگر به معرفت نورانیت و حقیقت امام ختم نشود، آن معرفت گاهی رهزن انسان نیز میشود. چه بسیار دشمنانی که در کنار ائمه(ع) زندگی میکردند و به عکس به جای تسلیم و تولّی، بر غرور و کبر و استکبار آنها افزوده شده است. لذا خودشان را همسنگ ائمه(ع) تلقی میکردند یا حتی ادعای سبقت داشتند. به همین خاطر بوده که گاهی که فقط معرفت جسمانی برایشان حاصل میشده این گونه تلقی میکردند که معرفت امام همین است؛ لذا احساس میکردند که اگر همین شخصیت جسمانی است، لزوم ندارد که ما این قدر از او تبعیت کنیم و خشوع و خضوع تام در مقابل او داشته باشیم! حتی ابلیس هم یک جهت سجده نکردنش همین بود که باطن نورانی خلیفة الله و آن روح الهی را که در او دمیده شده بود نمیدید و لذا گفت: خلقتنی من نارٍ و خلقته من طینٍ. (اعراف 12) مرا از آتش آفریدی و او (انسان) را از گِل آفریدی.
محجوب بودن، مانع از تبعیت ابلیس شد. اینکه این همه تأکید شده ما نسبت به ائمه(ع) معرفت پیدا کنیم آن هم در حد «زیارت جامعهکبیره»6 یک نکتهاش همین است که انسان تا آن معرفتها برایش حاصل نشود، به آن درجات از خضوع و خشوع که طریق قرب الیالله است، به راحتی دست نمییابد.
-
تشکرها 5
-
۱۳۹۰/۰۶/۲۱, ۱۸:۱۵ #8
- تاریخ عضویت
بهمن ۱۳۸۸
- نوشته
- 2,042
- مورد تشکر
- 4,148 پست
- حضور
- 2 روز 23 ساعت 25 دقیقه
- دریافت
- 4
- آپلود
- 0
- گالری
- 0
معرفت به نورانیت و مراتب آن
حال سؤال بعدی این است که این معرفت به نورانیت چه معرفتی است و چگونه حاصل میشود؟
بنا بر آنچه از روایات استفاده میشود، باطن و حقیقت ائمه(ع) حقیقت نورانی است که خدای متعال در آغاز خلقت آفریده و خلقت با آنها آغاز شده است و آنگاه این حقیقت نورانی را به تناسب در عوالم مختلف تنزل داده و لذا در عوالم مختلف حضور داشتهاند از جمله این حقیقت نورانی در عالم دنیا تنزل پیدا کرده است:
فی بیوتٍ أذن الله أن ترفع و یذکر فیها اسمه. (نور 36)
[آن نور هدایتگر الهی] در خانه هایی است که خداوند اجازه داده است تا رفعت یابند و نام او در آنها یاد شود.
معرفت مقام نورانیت ائمه(ع): حال معرفت به نورانیت یعنی درک این حقیقتهای نورانی که خداوند در باطن ائمه(ع) قرار داده و این حقیقت را نازل کرده است که خود درک این معرفت هم درجاتی دارد. یعنی درجات نورانیت آنها درجات متفاوتی است. این یک نور تنزل پیدا کرده ای است که در عوالم مختلف تنزل پیدا کرده و طبیعتاً متناسب با تنزلاش درجاتی دارد. از این طرف سیر معرفتی و سیر صعودی ما هم در مقام معرفت یک سیر نسبت به درجات و مراتب آنهاست.
-
تشکرها 5
-
۱۳۹۰/۰۶/۲۱, ۱۸:۱۵ #9
- تاریخ عضویت
بهمن ۱۳۸۸
- نوشته
- 2,042
- مورد تشکر
- 4,148 پست
- حضور
- 2 روز 23 ساعت 25 دقیقه
- دریافت
- 4
- آپلود
- 0
- گالری
- 0
کیفیت حصول معرفت به نورانیت
بحث بعدی این است که معرفت به نورانیت چگونه حاصل میشود، آیا این معرفت با برهان و استدلال و با خواندن تاریخ به دست میآید؟ البته ممکن است اینها قسمت هایی از آن باشد و بی تأثیر در معرفت نباشد، ولی طریق اصلی تحصیل معرفت به نورانیت در روایات به گونه دیگری بیان شده است. از جمله در روایات «کتاب الحجة» کافی در باب «معرفت الإمام» و باب «فرض طاعة الأئمة(ع)» این روایات آمده است:
تسلیم، تصدیق، معرفت:در باب «معرفة الإمام و الرّد إلیه» روایتی است که توضیح میدهد معرفت ائمه(ع) چگونه واقع میشود.من آن روایت را این گونه میفهمم _البته ممکن است غیر از این هم معنی بشود- ولی یکی از معانی روایت شاید این باشدکه:
«إنّکم لا تکونوا صالحین حتّی تعرفوا و لا تعرفوا حتّی تصدّقوا و لا تصدّقوا حتّی تسلّمو أبواباً أربعةً » شما به مقام صلاح نمیرسید و صالح نمیشوید تا معرفت پیدا کنید و معرفت پیدا نمیکنید تا تصدیق کنید و تصدیق نمیکنید تا به مقام تسلیم برسید.
پس جریان معرفت از بستر ارادة انسان عبور میکند. لذا معرفت چیزی نیست که فقط با برهان و استدلال حاصل شود، بلکه معرفت مستند به ارادة انسان است؛ وبنابراین روایت، برای انسان بعد از تسلیم، تصدیق و معرفت حاصل میشود؛ البته تسلیم پایان راه نیست بلکه تسلیم اول راه است؛ یعنی حرکت ما با تسلیم آغاز میشود.
به نظر میرسد اینها همان مراتبی است که باید سیر بشود تا انسان به مقام معرفت به نورانیت برسد. این حب و ولا، طریق جریان نور امام است. امام، انسان را نورانی میکند که خود حب و ولا نیز مرتبه ای از نورانیت است . اصلاً شاید حقیقت نورانیت همین جریان حب باشد؛ یعنی ظهور نور امام همان مرتبة حب و نور ولا است که در قلب مؤمن دمیده میشود.
-
تشکرها 5
-
۱۳۹۰/۰۶/۲۱, ۱۸:۲۹ #10
- تاریخ عضویت
تير ۱۳۹۰
- نوشته
- 1,774
- مورد تشکر
- 4,743 پست
- حضور
- 24 روز 5 ساعت 25 دقیقه
- دریافت
- 82
- آپلود
- 0
- گالری
-
45
إِنَّ الدِّينَ عِندَ اللّهِ الإِسْلاَمُ وَمَا اخْتَلَفَ الَّذِينَ أُوْتُواْ الْكِتَابَ إِلاَّ مِن بَعْدِ مَا جَاءهُمُ الْعِلْمُ بَغْيًا بَيْنَهُمْ وَمَن يَكْفُرْ بِآيَاتِ اللّهِ فَإِنَّ اللّهِ سَرِيعُ الْحِسَابِ
در حقيقت دين نزد خدا همان اسلام است و كسانى كه كتاب [آسمانى] به آنان داده شده با يكديگر به اختلاف نپرداختند مگر پس از آنكه علم براى آنان [حاصل] آمد آن هم به سابقه حسدى كه ميان آنان وجود داشت و هر كس به آيات خدا كفر ورزد پس [بداند] كه خدا زودشمار است
آل عمران/﴿۱۹﴾
برگ در انتهای زوال می افتد و میوه در ابتدای کمال؛
بنگر چگونه می افتی همچون برگی زرد یا سیبی سرخ
-
تشکرها 3
اطلاعات موضوع
کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
اشتراک گذاری