صفحه 2 از 2 نخست 12
جهت مشاهده مطالب کارشناسان و کاربران در این موضوع کلیک کنید   

موضوع: نماز‌های پنج‌گانه

  1. #11

    تاریخ عضویت
    جنسیت مرداد ۱۳۹۲
    نوشته
    133
    مورد تشکر
    80 پست
    حضور
    3 روز 15 ساعت 18 دقیقه
    دریافت
    0
    آپلود
    0
    گالری
    0



    از راهنمائی جنابعالی متشکرم و جواب من به دليل جهل من نسبت به مقررات شما بود ومنظور خاصی نداشتم


  2. #12
    صدرا آنلاین نیست. کارشناس پاسخگوی مباحث اهل سنت و وهابیت

    تاریخ عضویت
    جنسیت خرداد ۱۳۹۱
    نوشته
    285
    مورد تشکر
    649 پست
    حضور
    13 روز 5 ساعت 23 دقیقه
    دریافت
    0
    آپلود
    0
    گالری
    0



    نقل قول نوشته اصلی توسط soa نمایش پست
    1. آیه‌ای که فرمودید خیلی خوب بیان شد ولی مسئله‌ای که هست فقط یک روایت شما از امام باقر(ع)بیان فرمودید که معانی آيه رو توضیح می‌ده و اگر تعداد روایات بیشتر بود قطعا اعتقاد ما قوی‌تر و کامل‌تر می‌شد و از صحت و اعتبار و تواتر روایت مطمئن‌تر می‌شدیم وگرنه ممکنه که با این سوال روبرو بشیم که خوب آیه‌ی فوق یه بازه‌ی زمانی تعیین کرده فقط و جزییات رو نگفته و چون اینطوریه،ما باید به سنت پیامبر و البته ائمه‌ی معصومین علیهم‌السلام مراجعه کنیم(چرا که می‌دونیم که قرآن مثلا گفته نماز بخونید ولی نگفته چند رکعت و چند با در روز و ... و قرآن فقط احکام کلی رو گفته و بیان اون‌ها رو به پیامبر واگذار فرموده،همین‌طور درباره‌ی احکام حج و زکات و ...)
    2. خوب همون‌طور که خودتون فرمودید،برداشتی که من داشتم این بود که پیامبر(ص)غالب نمازهای یومیه رو به استثنای چند مورد جداگانه می‌خوندند.خوب به نظر من آيا عاقلانه هست که ما غالب کارها رو رها کنیم و بریم سراغ چند مورد استثنا که باز هم اون هم فقط یک روایت ازش داشتین؟(حالا من در مورد صحت و اعتبار راوی و روایت نقل شده نظری ندارم و اون هم برام سوال هست).
    با سلام و عرض ادب

    اینکه متعرض روایات نشدیم بخاطر اختصار در گفتار بود والا روایات باب فراتر از آنچه گفته شد می باشد. در منابع معروف مانند صحيح مسلم، بخارى، سنن ترمذى، موطّأ مالك، مسند احمد، سنن نسائى، مصنف عبدالرزاق و كتب ديگر، كه همه از منابع مشهور و شناخته شده اهل سنّت است، حدود سى روايت درباره جمع ميان نماز ظهر و عصر يا مغرب و عشا بدون سفر و مطر (باران) و خوف ضرر نقل شده است. اين روايات عمدتاً به پنج راوى معروف بر مى ‏گردد:

    1. ابن عبّاس‏ 2. جابر بن عبدالله انصارى‏ 3. ابوايّوب انصارى‏ 4. عبدالله بن عمر 5. ابوهريره‏ .

    ما در اینجا به ذکر چهار روایت از صحیحین اکتفا می نمائیم:

    1. بخاري باب ويژه اي را تحت عنوان «بابُ تأخيرِ الظُّهر الي العَصْرِ» ـ به اين مسأله اختصاص داده که خود اين عنوان، گوياترين شاهد بر آن است که مي توان نماز ظهر را به تأخير انداخت و در وقت نماز عصر، هر دو را با هم به جا آورد. آنگاه، بخاري در همان باب، روايت ياد شده در زير را بيان مي کند:

    «إِنَّ النَّبِيّ ـ صلّي اللّه عليه[وآله]وسلّم ـ صَلّي بِالْمَدينَةِ سَبْعاً وَثَمانِياً، الظُّهرَ وَالْعَصْرَ، وَالْمَغْرِبَ وَالْعِشاءَ؛[1]

    پيامبر صلَّي اللّه عليه و آله و سلَّم هفت رکعت (نماز مغرب و عشا) و هشت رکعت (نماز ظهر و عصر) را در مدينه به جاي آورد.

    2. بخاری از ابا امامة روایت می کند:

    «قال سمعت أبا أمامة يقول: صلينا مع عمر بن بعد العزيز الظهر ثم خرجنا حتى دخلنا على أنس بن مالك فوجدناه يصلي العصر فقلت يا عم ما هذه الصلاة التي صليت ؟ قال العصر وهذه صلاة رسول الله صلى الله عليه و سلم التي كنا نصلي معه؛[2]

    اباامامه می گوید:ما نماز ظهر را با عمر بن عبدالعزیز خواندیم، سپس از«مسجد» خارج شده تا اینکه به انس بن مالک در حالی که نماز عصر را می خواند برخورد نمودیم ،{ازروی تعجب}به او گفتم ای عمو این چه نمازی است که خواندی؟ او پاسخ داد نماز عصر را خواندم و این همان نمازی است که همواره با پیامبر اکرم «صلی الله علیه وآله» می خواندیم.

    3.مسلم و احمد بن حنبل، از عبداللّه بن شقيق روايت می نمایند:

    «خَطَبنا ابنُ عَبّاس يَوماً بَعْدَ الْعَصْرِ حَتّي غَرُبَتِ الشَّمْسُ وَبَدَتَ النُّجومُ وَعلّق النّاسَ يُنادونهُ الصَّلاةَ وَفي الْقَومِ رَجُلٌ مِنْ بَني تميم فَجَعَلَ يَقُول: الصَّلاةَ الصّلاةَ: قالَ: فَغَضِبَ قَال أَتُعلّمُني بالسّنّة؟ شهدتُ رَسُولَ اللّهِ صلّي اللّهُ عَلَيه[وآله]وسَلّم جَمَعَ بَيْنَ الظُّهرِ وَالْعَصرِ، وَالْمَغْرِب وَالعِشاءِ. قَالَ عَبْدُ اللّه فَوَجدتُ في نَفْسي مِنْ ذلِکَ شَيْئاً فَلَقيتُ أَبا هُريرةَ فَسألتهُ فوافقَه؛[3]

    ابن عباس بعد از نماز عصر، براي ما سخنراني نمود تا آنگاه که خورشيد غروب کرد و ستارگان آشکار شدند و مردم نداي نماز دادند و در آن ميان، مردي از قبيله بني تميم به تکرار کلمه «نماز» پرداخت، ابن عبّاس، خشمگين گرديد و گفت: آيا تو مي خواهي سنّت پيامبر را به من بياموزي؟ من شاهد و ناظر بودم که رسول خدا بين نماز ظهر و عصر و نماز مغرب و عشا جمع نمود».
    عبداللّه مي گويد: براي من در اين مسأله، ترديدي بروز کرد و لذا در ديداري با ابوهريره در اين مورد سؤال کردم و او سخن ابن عباس را تأييد نمود. در اين حديث، دو تن از صحابه؛ «عبداللّه بن عباس» و «ابوهريره» بر اين حقيقت گواهي مي دهند که پيامبر گرامي صلَّي اللّه عليه و آله و سلَّم نماز ظهر و عصر و نماز مغرب و عشا را با هم خوانده و ابن عباس نيز به رفتار پيامبر، تأسّي نموده است.

    4. مسلم بن حجاج، به واسطه ابوزبير و او از سعيد بن جبير و او از ابن عباس روايت مي کند:

    «
    صَلّي رَسُولُ اللّهِ ـ صلّي اللّه عليه[وآله]وسلّم ـ الظُّهْرَ وَالْعَصْرَ جَميعاً بِالْمَدِينَةِ في غَيْرِ خَوف وَلا سَفَر، قال أبو الزبير فسألت سعيدا لم فعل ذلك ؟ فقال سألت ابن عباس كما سألتني فقال أراد أن لا يحرج أحدا من أمته؛[4]

    پيامبر صلَّي اللّه عليه و آله و سلَّم در مدينه منوره ـ بدون هيچ هراسي از دشمن و بدون اين که در حال سفر باشد، نماز ظهر و عصر را با هم بجا آورد».
    سپس ابن عباس، در مورد هدف پيامبر از اين کار مي گويد: براي اين که مي خواست هيچ کس از امت وي در زحمت نيفتد.


    [1] .صحیح البخاری، باب تاخیر الظهر الی العصر، ح518، دارابن کثیر، بیروت.

    [2] .صحیح البخاری، باب وقت العصر، ح524، دارابن کثیر، بیروت.

    [3]. صحیح مسلم، ج2،ص153، مسند احمد، ح2269، موسسة قرطبة، القاهرة.«تعليق شعيب الأرنؤوط : إسناده صحيح على شرط مسلم رجاله ثقات رجال الشيخين غير عبدالله بن شقيق فمن رجال مسلم».

    [4] . صحیح مسلم، باب الجمع بين الصلاتين في الحضر، ح50، دار احیاءالتراث العربی، بیروت.

    ویرایش توسط صدرا : ۱۳۹۲/۰۸/۰۴ در ساعت ۲۳:۲۰
    فَلِلَّهِ الْحَمْدُ رَبِّ السَّماواتِ وَ رَبِّ الْأَرْضِ رَبِّ الْعالَمِينَ؛ وَ لَهُ الْكِبْرِياءُ فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ هُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيم.
    الجاثیة:37


  3. #13
    صدرا آنلاین نیست. کارشناس پاسخگوی مباحث اهل سنت و وهابیت

    تاریخ عضویت
    جنسیت خرداد ۱۳۹۱
    نوشته
    285
    مورد تشکر
    649 پست
    حضور
    13 روز 5 ساعت 23 دقیقه
    دریافت
    0
    آپلود
    0
    گالری
    0



    روایات اهل بیت علیهم السلام در جواز جمع بین صلاتین:

    1) مرحوم شیخ حر عاملی در وسائل الشیعه، ج4،ص221، کتاب الصلاة، باب 32، باب جواز الجمع بين الصلاتين لغير عذر ایضا، 11 روایت در جواز جمع بین صلاتین بدون هیچ عذری نقل نموده، که یکی از آنها این روایت است:

    ح11: وبإسناده عن سعد بن عبد الله ، عن محمد بن الحسين ، عن موسى بن عمر ، عن عبد الله بن المغيرة ، عن إسحاق بن عمار قال : سألت أبا عبد الله ( عليه السلام ) نجمع بين المغرب والعشاء في الحضر قبل أن يغيب الشفق من غير علة ؟ قال : لا بأس .

    شیخ طوسی(رحمه الله) در کتاب تهذیب و استبصار از اسحاق بن عمار روایت می کند: از امام صادق علیه السلام سوال نمودم: ایا می توانم بین مغرب و عشاء در حضر(یعنی در غیر حالت سفر)، قبل از آنکه شفق غائب شود، بدون هیچ عذری جمع نمایم؟ حضرت فرمودند: اشکالی ندارد.

    2) شیخ حر عاملی در باب 30 نیز روایاتی را در تحت باب:«جواز الجمع بين الصلاتين في وقت واحد جماعة وفرادى لعذر»، آورده که یکی از انها این روایت است:

    «...عن صفوان الجمال قال : صلى بنا أبو عبد الله ( عليه السلام ) الظهر والعصر عندما زالت الشمس بأذان وإقامتين ، وقال : إني على حاجة فتنفلوا» .

    به امامت امام صادق علیه السلام نماز ظهر و عصر را به هنگام زوال (ظهر) با یک اذان و دو اقامه خواندیم. بعد از نماز امام به ما فرمودند: من حاجتی دارم شما نافله بخوانید.

    3) مرحوم کلینی، در کافی شش روایت در باب(الجمع بین الصلاتین)[1] آورده است که یکی از آنها این روایت است:

    «مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ عَنْ عَبَّاسٍ النَّاقِدِ قَالَ: تَفَرَّقَ مَا كَانَ فِي يَدِي وَ تَفَرَّقَ عَنِّي حُرَفَائِي‏ فَشَكَوْتُ ذَلِكَ إِلَى أَبِي مُحَمَّدٍ علیه السلام فَقَالَ لِي اجْمَعْ‏ بَيْنَ‏ الصَّلَاتَيْنِ‏ الظُّهْرِ وَ الْعَصْرِ تَرَى مَا تُحِب».

    عباس ناقد مي گويد: تمام اموالم بر اثر حادثه اي از دستم رفت و تمام دوستان و آشنايان وهمکاران از اطرافم پراکنده شدند ومن خيلي ناراحت و پريشان احوال شدم. در اين وضعيت به محضرامام عسکري عليه السلام پناه بردم امام عليه السلام به من فرمود: نماز ظهر وعصر رابدون فاصله و پشت سر هم بخوان ،آنچه را دوست داري مي بيني.

    نتیجه ی مطالب:

    1. قرآن کریم مجاز بودن اوقات سه گانه براى پنج نماز را به وضوح بيان كرده است.
    2. روايات اسلامى كه در كتب فريقين آمده نشان مى ‏دهد كه پيغمبر اكرم (صلى الله عليه وآله) بارها جمع ميان دو نماز كردند، بى آن كه در سفر باشند يا عذر ديگرى وجود داشته باشد، و اين امر را رخصتى براى مسلمين شمردند تا به زحمت نيفتند.


    [1] . الکافی، ج3،ص287.

    ویرایش توسط صدرا : ۱۳۹۲/۰۸/۰۴ در ساعت ۲۳:۲۸
    فَلِلَّهِ الْحَمْدُ رَبِّ السَّماواتِ وَ رَبِّ الْأَرْضِ رَبِّ الْعالَمِينَ؛ وَ لَهُ الْكِبْرِياءُ فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ هُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيم.
    الجاثیة:37


  4. #14

    تاریخ عضویت
    جنسیت بهمن ۱۳۹۱
    نوشته
    269
    مورد تشکر
    1,659 پست
    حضور
    18 روز 17 ساعت 17 دقیقه
    دریافت
    9
    آپلود
    0
    گالری
    0



    نقل قول نوشته اصلی توسط صدرا نمایش پست
    (اهل سنت در باب جمع بین الصلاتین مبنایی باطل دارند که اگر مایل بودید بیان شود).
    بله بله
    حتما، خیلی خیلی خوشحال می‌شم اگه این رو هم بدونم.

  5. تشکرها 2


  6. #15
    صدرا آنلاین نیست. کارشناس پاسخگوی مباحث اهل سنت و وهابیت

    تاریخ عضویت
    جنسیت خرداد ۱۳۹۱
    نوشته
    285
    مورد تشکر
    649 پست
    حضور
    13 روز 5 ساعت 23 دقیقه
    دریافت
    0
    آپلود
    0
    گالری
    0



    نقل قول نوشته اصلی توسط soa نمایش پست
    بله بله
    حتما، خیلی خیلی خوشحال می‌شم اگه این رو هم بدونم.
    با سلام و عرض ادب

    توجيهات روايات جمع بين صلاتين از سوی اهل سنت

    احاديث جمع بین دو نماز (ظهر و عصر - مغرب و عشاء)در كتاب‏هاى معتبر اهل‏ سنّت نقل شده است و از اين روى، سند آن‏ها از اتقان و استحكام برخوردار است. طبيعى است كسانى كه جمع بين صلوتين را به طور مطلق يا در برخى حالات قبول ندارند، دلالت اين احاديث را توجيه كنند.

    دو توجيه عمده در اين زمينه مطرح است؛

    توجیه اول:از سوی شافعیان

    احاديثى كه به طور مطلق، جمع بين صلوتين را بيان نموده، به گونه‏ اى به عذر، سفر، باران و يا عذر ديگرى مقيد شود و در غير اين عذرها جمع جايز نيست.(یعنی زمانی جمع بین دو نماز جایز است که مثلا هوا بارانی باشد، مسافر باشید، خوف خطر باشد).

    اين توجيه، معمولاً از سوى كسانى صورت مى‏ گيرد كه اصل جواز جمع بين صلوتين را پذيرفته‏ اند، ولى آن را به برخى عذرها مثل سفر مختص مى‏ دانند؛ مانند شافعى‏ ها.

    جواب:
    این توجیه مخالف روایات صحیحی است که بیان می دارد پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله بدون هیچ عذری در مدینه نمازشان را جمع نمودند؛ علاوه بر اینکه مخالف غرض پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله است که می خواستند مشقت از امتشان برداشته شود، وبدیهی است که مشقت تنها در سفر و مرض و باران خلاصه نمی گردد و مصادیق متعددی برای آن در عرف عقلا موجود می باشد.

    توجیه دوم: از سوی حنفیان جمعى كه در روايات به كار رفته، جمع صورى است، نه حقیقی! و جمع صورى وظاهری، منافاتى با اوقات صلوات با مبانى اهل ‏سنّت ندارد.

    عمدتاً اين توجيه، از سوى فقهاى حنفى ارايه مى‏ شود. زیرا آنان مطلقا جمع بین دو نماز را جایز نمی دانند ولو در حال عذر.


    جمع صوری بدین شکل است که، هر نماز در وقت خود خوانده مى ‏شود؛ منتهی نماز اول در آخر وقت و نماز دوم در اول وقتش خوانده می شود.
    یعنی نماز گزار باید صبر کند تا آخر وقت نماز ظهر(مثلا) فرا برسد، بعد در این فرصت نماز ظهر را بخواند به گونه ای که بعد از خواندن نماز ظهر وقت نماز عصر داخل شود؟

    چنین توجیهی عنوانی جز برداشت ناشیانه در مقابل نص ندارد . در روايات جمع، علت جمع، رفع حرج و تسهيل بر امت دانسته شده است:«اراد اَنْ لا يحرج احداً من أمته». چنين تعليلى، با جمع صورى منافات دارد؛ زيرا شناخت دقيق آخر وقت و اول آن، به طورى كه بلافاصله پس از اتمام نماز اول، وقت نماز بعدى داخل گردد، امرى بسیار دشوار است و چنین جمعی؟! خود موجب عسر و حرج خواهد شد.

    موفق باشید.

    ویرایش توسط صدرا : ۱۳۹۲/۰۸/۲۷ در ساعت ۱۲:۰۲
    فَلِلَّهِ الْحَمْدُ رَبِّ السَّماواتِ وَ رَبِّ الْأَرْضِ رَبِّ الْعالَمِينَ؛ وَ لَهُ الْكِبْرِياءُ فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ هُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيم.
    الجاثیة:37


  7. #16
    صدرا آنلاین نیست. کارشناس پاسخگوی مباحث اهل سنت و وهابیت

    تاریخ عضویت
    جنسیت خرداد ۱۳۹۱
    نوشته
    285
    مورد تشکر
    649 پست
    حضور
    13 روز 5 ساعت 23 دقیقه
    دریافت
    0
    آپلود
    0
    گالری
    0

    جمع بندی




    سؤال: تشریع نمازهای پنج گانه در بیان قرآن کریم چگونه است؟ آیا جمع بین دو نماز بیانگر مخالفت با قرآن و سنت نقل شده از سوی اهل سنت و شیعه نیست؟
    پاسخ:


    نماز، يكى از مهم‏ترين عبادت‏ است که در دين اسلام از اهميت والايى برخوردار است. از آنجا که هر واجبی خود دارای شرايط و مقدماتی است، نماز نیز دارای شرایطی است که یکی از آنها مساله ی اوقات نمازهای پنج گانه است. در قرآن کریم تنها آیه ای که به نمازهای پنج گانه اشاره نموده، آیه ی 78، سوره ی اسری است که می فرماید: (أَقِمِ الصَّلاةَ لِدُلُوكِ الشَّمْسِ إِلى‏ غَسَقِ اللَّيْلِ وَ قُرْآنَ الْفَجْرِ إِنَّ قُرْآنَ الْفَجْرِ كانَ مَشْهُوداً)؛ «نماز را از زوال خورشيد تا نيمه شب، و نيز نماز صبح را به پاى دار؛ زيرا نماز صبح مورد مشاهده (ملائكه شب و صبح) است».
    در لغت عرب، «دلوك» دو گونه معنا شده است: يكى زوال و ديگرى غروب. «فخر رازى» در این رابطه می نویسد: «دلوك شمس، به معناى زوال آن (اول ظهر که سایه ی شاخص به کوتاهترین مقدار خود می رسد) است، واین قول مورد اختیار اکثر صحابه و تابعین است».[1] همچنین در لغت دو معنا برای غسق ذکر شده است: يكى به معناى اول شب و ديگرى شدت ظلمت(نیمه ی شب).[2]
    از امام باقر و امام صادق(عليهماالسلام) در تفسير آيه ی شریفه روایت شده: «دلوك شمس به معناى زوال آن است و غسق الليل، به معناى نيمه شب مى ‏باشد و مقصود قرآن از فجر، نماز صبح است».[3]
    از آنجا که «دلوك شمس» به معناى اول ظهر و «غسق اللیل»، به معناى نیمه ی شب می باشد، و آيه ی شریفه نیز در مقام بيان اوقات نماز های پنجگانه است، «اقم الصلوة...» ابتدا و انتهاى چهار نماز ظهر و عصر و مغرب و عشا را بيان داشته، و «قرآن الفجر» وقت نماز صبح را يادآور شده است.
    اطلاق ابتدايى آيه (به اینکه هر کدام از نمازهای پنج گانه را موقت در ابتدا و انتهایی خاص ننموده است)، اقتضای آنرا داشته كه ابتداى وقت اين چهار نماز، اول ظهر شرعی و انتهاى آن‏ها نصف شب باشد؛ یعنی با توجه به این آیه می توان گفت که وقت نماز ظهر و عصر و مغرب و عشا از ظهر تا نیمه شب؛ همچنان که فخر رازی نیز در تفسیرش بدین امر اشاره نموده است.[4]
    اما با این حال در سنت اطلاق آیه مقیّد به زمانهایی خاص شده است.
    در این میان روايات معتبرى وجود داشته كه انتهاى وقت نماز عصر و عشا را مشخص ساخته است. به عنوان نمونه «عبيد بن زراره» مى‏ گويد: از امام صادق(عليه‏ السلام) در مورد وقت نماز ظهر و عصر سؤال نمودم، حضرت فرمودند: «هرگاه خورشيد زوال نمايد، وقت ظهر و عصر هر دو داخل مى‏ گردد، جز آن‏كه نماز ظهر پيش از نماز عصر است و تو در وقتِ هر دو هستى تا اين‏كه خورشيد غروب نمايد».[5]
    بنابراین جمع بین دو نماز نه تنها بر خلاف حکم قرآن نبوده؛ بلکه اطلاق آیه ی (اقم الصلاة لدلوک الشمس الی غسق اللیل) بیانگر دو وقت برای نماز بوده؛ هر چند که چنین اطلاقی بواسطه ی سنت قطعی و بیان معصوم مقیّد گشته و انتهای وقت نمازهای یومیه در بیان معصوم مشخص شده که چنین امری منافاتی با جمع بین دو نماز نخواهد داشت.

    در این میان تصور عامه ی اهل سنت چنین است که جمع بین دو نماز امری غیر شرعی بوده که مدرکی از سنت بر آن اقامه نشده است؟ در حالی که با مروری اجمالی به کتب روایی اهل سنت خلاف این امر آشکار می شود.
    با نگاهی به ابواب فقهی کتب روایی اهل سنت مشاهده می گردد که قریب به سى روايت درباره ی جمع ميان نماز ظهر و عصر و يا مغرب و عشا بدون سفر و مطر (باران) و خوف ضرر نقل شده است. اين روايات عمدتاً به پنج راوى معروف باز می گردد که عبارتند از: «ابن عبّاس»‏ و «جابربن عبدالله انصارى»‏ و «ابوايّوب انصارى»‏ و «عبدالله بن عمر» و «ابوهريره»‏ که ما در اینجا به ذکر چهار روایت از صحیحین اکتفا می نمائیم:
    1. بخاري باب ويژه ای را تحت عنوان «بابُ تأخيرِ الظُّهر الي العَصْرِ» به اين مسأله اختصاص داده که چنین عنوانی خود گوياترين شاهد بر آن است که مي توان نماز ظهر را به تأخير انداخت و در وقت نماز عصر، هر دو را با هم به جا آورد. آنگاه، بخاری در همان باب، روايت ياد شده در زير را نقل می نماید: «إِنَّ النَّبِيّ ـ صلّي اللّه عليه[وآله]وسلّم ـ صَلّي بِالْمَدينَةِ سَبْعاً وَثَمانِياً، الظُّهرَ وَالْعَصْرَ، وَالْمَغْرِبَ وَالْعِشاءَ»؛[6] پيامبر اکرم(صلَّي اللّه عليه و آله و سلَّم) هفت رکعت (نماز مغرب و عشا) و هشت رکعت (نماز ظهر و عصر) را در مدينه به جاي آورد.
    2. بخاری از «ابو امامة» روایت می کند: «صَلَّيْنَا مَعَ عُمَرَ بْنِ عَبْدِ الْعَزِيزِ الظُّهْرَ، ثُمَّ خَرَجْنَا حَتَّى دَخَلْنَا عَلَى أَنَسِ بْنِ مَالِكٍ، فَوَجَدْنَاهُ يُصَلِّي الْعَصْرَ، فَقُلْتُ: يَا عَمِّ مَا هَذِهِ الصَّلَاةُ الَّتِي صَلَّيْتَ؟ قَالَ: الْعَصْرُ، وَ هَذِهِ صَلَاةُ رَسُولِ اللَّهِ(صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَآله وسَلَّمَ) الَّتِي كُنَّا نُصَلِّي مَعَه‏»؛[7] «ابو امامة» می گوید: ما نماز ظهر را با «عمر بن عبدالعزیز» خواندیم، سپس از«مسجد» خارج شده تا اینکه به «انس بن مالک» در حالی که نماز عصر را می خواند برخورد نمودیم، (ازروی تعجب) به او گفتم ای عمو این چه نمازی است که خواندی؟ او پاسخ داد نماز عصر را خواندم و این همان نمازی است که همواره با پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله) می خواندیم.
    3. مسلم و احمد بن حنبل، از عبداللّه بن شقيق روايت می نمایند: «خَطَبنا ابنُ عَبّاس يَوماً بَعْدَ الْعَصْرِ حَتّي غَرُبَتِ الشَّمْسُ وَبَدَتَ النُّجومُ وَعلّق النّاسَ يُنادونهُ الصَّلاةَ وَفي الْقَومِ رَجُلٌ مِنْ بَني تميم فَجَعَلَ يَقُول: الصَّلاةَ الصّلاةَ: قالَ: فَغَضِبَ قَال أَتُعلّمُني بالسّنّة؟ شهدتُ رَسُولَ اللّهِ صلّي اللّهُ عَلَيه[وآله]وسَلّم جَمَعَ بَيْنَ الظُّهرِ وَالْعَصرِ، وَالْمَغْرِب وَالعِشاءِ. قَالَ عَبْدُ اللّه فَوَجدتُ في نَفْسي مِنْ ذلِکَ شَيْئاً فَلَقيتُ أَبا هُريرةَ فَسألتهُ فوافقَه؛[8] «ابن عباس» بعد از نماز عصر، براي ما سخنراني نمود تا آنگاه که خورشيد غروب کرد و ستارگان آشکار شدند و مردم نداي نماز دادند و در آن ميان، مردي از قبيله بني تميم به تکرار کلمه «نماز» پرداخت، «ابن عبّاس»، خشمگين گرديد و گفت: آيا تو مي خواهی سنّت پيامبر(صلی الله علیه وآله) را به من بياموزی؟ من شاهد و ناظر بودم که رسول خدا(صلی الله علیه وآله) بين نماز ظهر و عصر و نماز مغرب و عشا جمع نمود». عبداللّه مي گويد: برای من در اين مسأله، ترديدی بروز کرد و لذا در ديداری با ابوهريره در اين مورد سؤال کردم و او سخن ابن عباس را تأييد نمود. در اين حديث، دو تن از صحابه؛ «عبداللّه بن عباس» و «ابوهريره» بر اين حقيقت گواهی می دهند که پيامبر گرامی(صلَّی اللّه عليه و آله) نماز ظهر و عصر و نماز مغرب و عشا را با هم خوانده و ابن عباس نيز به رفتار پيامبر، تأسّی نموده است.
    4. مسلم بن حجاج، از طریق ابن عباس روايت مي کند: «صَلَّى رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ سَلَّمَ الظُّهْرَ وَ الْعَصْرَ جَمِيعًا بِالْمَدِينَةِ. فِي غَيْرِ خَوْفٍ وَ لَا سَفَرٍ. قَالَ أَبُو الزُّبَيْرِ: فَسَأَلْتُ سَعِيدًا: لِمَ فَعَلَ ذَلِكَ؟ فَقَالَ: سَأَلْتُ ابْنَ عَبَّاسٍ كَمَا سَأَلْتَنِي. فَقَالَ: أَرَادَ أَنْ لَا يُحْرِجَ‏ أَحَدًا مِنْ أُمَّتِهِ‏»؛[9] پيامبر اکرم(صلَّی اللّه عليه و آله) در مدينه منوره ـ بدون هيچ هراسي از دشمن و بدون اين که در حال سفر باشد، نماز ظهر و عصر را با هم بجا آورد». سپس ابن عباس، در مورد هدف پيامبر از اين کار می گويد: برای اين که مي خواست هيچ کس از امت وي در زحمت نيفتد. نکته ی دیگری که در جمع بین دو نماز حائز اهمیت است آن است که پیروان همه ی مذاهب فقهی در«عرفات: نهم ذی حجه»، نماز عصر را بلافاصله بعد از نماز ظهر اقامه می نمایند، و همچنین در«مزدلفه»، نماز مغرب را (به تبعیّت از سنت) تاخیر انداخته و با نماز عشاء می خوانند. وجود چنین امری خود بیانگر آن است که هر چند به نظر دقت به نمازی که بلافاصله بعد از نماز ظهر خوانده می شود، نماز عصر گفته نمی شود؛ اما از نظر شارع مقدس رعایت چنین امری بر مکلفین لازم نبوده؛ بلکه در این امر بر مکلّفین توسعه داده شده؛ زیرا که خود پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) نماز ظهر و عصر و مغرب و عشاء را به صورت جمع خوانده اند، که اگر معیار دقت عقلی حاکم باشد باید معتقد شد که صاحب شریعت نیز خود در امر اقامه ی نماز کوتاهی نموده و نماز را در غیر وقت آن خوانده است که بطلان چنین امری نیز بر کسی پوشیده نیست.

    همچنین در مجامع فقهی شیعه روایاتی در جواز جمع بین دو نماز ظهر و عصر و مغرب و عشاء وارد شده که این روایات گاه حکایتگر از عمل پیامبراکرم(صلی الله علیه واله) بوده و گاه بیانگر عمل امام معصوم در جمع بین دو نماز و گاه بیانگر پاسخ امام(علیه السلام) در باره ی سوال از این امر می باشد. مرحوم «کلینی» در کافی در بابی با عنوان: «بَابُ الْجَمْعِ بَيْنَ الصَّلَاتَيْنِ‏»،[10] شش روایت در این مورد نقل نموده است. در روایت اول که به نقل از زراره از امام صادق(علیه السلام) نقل شده است آمده است که پیامبراکرم(صلی الله علیه وآله) نماز ظهر و عصر را پس از ظهر شرعی به جماعت و بدون هیچ عذری اقامه فرمودند و همچنین با مردم نماز مغرب و عشا را قبل از آنکه شفق از میان رود، به جماعت اقامه نمودند، بدون آنکه عذری در میان باشد و قصد آنحضرت از این کار توسعه در وقت نمازهای یومیه بود. [11]
    مرحوم شیخ طوسی نیز در کتاب: «تهذیب الاحکام» در باب المواقیت، چهار روایت در این خصوص نقل نموده است. وی در روایتی به نقل از «صفوان جمال» بیان می دارد که به امامت امام صادق(علیه السلام) نماز ظهر و عصر را به هنگام زوال(ظهر شرعی) با یک اذان و دو اقامه خواندیم. بعد از نماز امام به ما فرمودند: من حاجتی دارم شما نافله بخوانید».[12]

    همچنین در کتاب جامع فقهی «وسائل الشیعة»، مرحوم شیخ حر عاملی بابی را با عنوان: «جواز الجمع بين الصلاتين لغير عذر»، آورده که ایشان در این باب یازده روایت در خصوص این موضوع نقل نموده است. در روایتی از طریق «اسحاق بن عمار» آمده است: «از امام صادق(علیه السلام) سوال نمودم: آیا می توانم بین مغرب و عشاء در حضر(یعنی در غیر حالت سفر)، قبل از آنکه شفق غائب شود، بدون هیچ عذری جمع نمایم؟ حضرت فرمودند: اشکالی ندارد» .[13]

    با توجه به مطالب فوق روشن می گردد که جمع بین دو نماز هیچ مخالفتی با قرآن و سنت نداشته؛ بلکه در موارد متعددی پیامبر(صلی الله علیه وآله) و ائمه(علیهم السلام) چنین امری را انجام داده و مقصود از آن نیز عدم سختی بر مکلفین بیان داشته شده است.

    پی نوشت:


    [1] . مفاتیح الغیب، الفخر الرازی، ج21،ص383: «و القول الثاني: أن دلوك الشمس هو زوالها عن كبد السماء و هو اختيار الأكثرين من الصحابة و التابعين...».

    [2] . لسان العرب، ابن منظور، ج10، ص69: «غسق الليل ظلمته و قيل: اول ظلمته و قيل غسقه اذا غاب الشفق و قال الفراء فى قوله تعالى الى غسق الليل هو اول ظلمته، الا خفش: غسق الليل ظلمته؛غسق ليل، به معناى تاريكى شب است و گفته شده كه غسق، به معناى اول تاريكى است يا هنگامى است كه شفق پنهان شود. فراء در معناى غسق ليل گفته كه منظور، اول تاريكى شب است؛ ولى اخفش گفته است كه غسق ليل، به معناى تاريكى آن باشد».

    [3] . تفسیر نور الثقلین، الحویزی، ج2، ص202: «محمد بن مسلم عن ابى جعفر و ابى عبداللّه‏(عليهم‏السلام) فى قوله تعالى «اقم الصلاة لدلوك الشمس الى غسق الليل» قال: جمعت الصلوات كلهن و دلوك الشمس زوالها و غسق الليل انتصافه... و قرآن الفجر قال: صلوة الصبح».

    [4] . مفاتیح الغیب، الفخر الرازی، ج21، ص384.

    [5] . وسائل الشیعة، الحر العاملی، ج4، ص126: «عن عبيد بن زرارة قال: سألت أبا عبد الله(عليه السلام) عن وقت الظهر والعصر ، فقال: إذا زالت الشمس دخل وقت الظهر والعصر جميعا، إلا أن هذه قبل هذه، ثم أنت في وقت منهما جميعا حتى تغيب الشمس» .

    [6] . صحیح البخاری، باب تاخیر الظهر الی العصر، ح518، دارابن کثیر، بیروت.

    [7] . همان، باب وقت العصر، ح524.

    [8] . صحیح مسلم، باب الْجَمْعِ بَيْنَ الصَّلاَتَيْنِ فِى الْحَضَرِ، ج2، ص152، ح1670، دارالجیل؛ مسند احمد، ح2269، موسسة قرطبة، القاهرة. «تعليق شعيب الأرنؤوط : إسناده صحيح على شرط مسلم رجاله ثقات رجال الشيخين غير عبدالله بن شقيق فمن رجال مسلم».

    [9] . صحیح مسلم، باب الجمع بين الصلاتين في الحضر، ج2، 151، ح1663.

    [10] . الكافي(الطبعة القديمة)، الکلینی،‌ج3، ص278.

    [11] . همان، ح1: « مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحَكَمِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ بُكَيْرٍ عَنْ زُرَارَةَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ(علیه السلام) قَالَ صَلَّى رَسُولُ اللَّهِ(صلی الله علیه وآله) بِالنَّاسِ الظُّهْرَ وَ الْعَصْرَ حِينَ زَالَتِ الشَّمْسُ فِي جَمَاعَةٍ مِنْ غَيْرِ عِلَّةٍ وَ صَلَّى بِهِمُ الْمَغْرِبَ وَ الْعِشَاءَ الْآخِرَةَ قَبْلَ سُقُوطِ الشَّفَقِ مِنْ غَيْرِ عِلَّةٍ فِي جَمَاعَةٍ وَ إِنَّمَا فَعَلَ رَسُولُ اللَّهِ(صلی الله علیه وآله) لِيَتَّسِعَ الْوَقْتُ عَلَى أُمَّتِهِ‏».

    [12] . تهذیب الاحکام، الطوسی،‌ ج2، ص282، ح85: « ...عن صفوان الجمال قال : صلى بنا أبو عبد الله( عليه السلام) الظهر والعصر عندما زالت الشمس بأذان وإقامتين ، وقال: إني على حاجة فتنفلوا» .

    [13] . وسائل الشیعه، الحر العاملی،ج4، ص223: «سألت أبا عبد الله (عليه السلام) نجمع بين المغرب والعشاء في الحضر قبل أن يغيب الشفق من غير علة؟ قال : لا بأس».
    ویرایش توسط صدرا : ۱۳۹۶/۰۵/۲۰ در ساعت ۱۹:۱۶
    فَلِلَّهِ الْحَمْدُ رَبِّ السَّماواتِ وَ رَبِّ الْأَرْضِ رَبِّ الْعالَمِينَ؛ وَ لَهُ الْكِبْرِياءُ فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ هُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيم.
    الجاثیة:37

  8. تشکر


صفحه 2 از 2 نخست 12

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

اشتراک گذاری

اشتراک گذاری

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
^

ورود

ورود