جهت مشاهده مطالب کارشناسان و کاربران در این موضوع کلیک کنید   

موضوع: چرا يوسف عليه السلام براي نگهداشتن برادرش نيرنگ زد ؟

  1. #1
    شروع کننده موضوع

    تاریخ عضویت
    جنسیت فروردين ۱۳۸۶
    نوشته
    711
    مورد تشکر
    1,437 پست
    حضور
    نامشخص
    دریافت
    2
    آپلود
    0
    گالری
    0

    چرا يوسف عليه السلام براي نگهداشتن برادرش نيرنگ زد ؟




    چرا حضرت يوسف ـ على نبيناوآله وعليه السلام ـ براى نگهداشتن برادرش در نزد خود ، از حيله استفاده كرد ! و ظرف مخصوص پادشاه را در وسايل برادرش قرار داد ، تا اتهام دزدى به وى زده شود ؟ اين مسأله با شرع و اخلاق تا چه اندازه سازگار است ؟ و حضرت يوسف با چه مجوزى اين كار را كرد ؟

  2. #2

    تاریخ عضویت
    جنسیت فروردين ۱۳۸۶
    نوشته
    300
    مورد تشکر
    856 پست
    حضور
    49 دقیقه
    دریافت
    0
    آپلود
    0
    گالری
    5



    مقدمتاً توجه پرسشگر عزيز را به اين نكته جلب مى كنيم : اعمالى كه پيامبران و اولياى معصوم الهى انجام مى دهند ، كاملا درست و از استحكام بسيار بالايى برخوردار است ; زيرا آن ها افرادى عادى و جايز الخطا نيستند و از ناحيه عالم غيب تأييد و اعانت مى شوند ، و به خاطر نيروى عصمت و طهارت ويژه باطنى كه دارند ، از هر خطا و شتابزدگى در امانند ; ولى گاهى به نظر افراد عادى و مردم ، بعضى از اعمال آن ها گناه يا خطا يا خلاف حق جلوه مى كند ; در حالى كه اگر از رمز و راز عمل آن ها آگاه شوند ، نه تنها آن را خطا نگرفته ; بلكه شايسته و بايسته دانسته و تحسين مى كنند كه نمونه هايى از آن را در قرآن مجيد مى توان ديد .
    مخفى نماند كه امامان و پيامبران مكلف بودند بر اساس علوم عادى و آگاهى هاى معمولى افراد جامعه عمل كنند ; نه براساس علم غيب و باطن امور ; مگر در موارد ضرورى و استثنايى كه گاهى لازم مى ديدند و عمل مى كردند .
    در مورد قصه حضرت يوسف و برادرانش ، گرچه ظرف مخصوص (كيل ) با طرح و نقشه حضرت يوسف ، در ميان متاع برادرش «ابن يامين » مخفى شد ، امّا به هيچ وجه گوينده اين جمله : «أَيُّتها العير إِنّكم لسـرقون »(يوسف ، 70) خود حضرت نبود ; بلكه همانطور كه قرآن تصريح فرموده ، شخصى از كاركنان ، آن را اعلام كرد : «أذّن مؤذِّن .. .» كه معلوم نيست چه كسى بوده و از تفاسير و روايات به دست مى آيد كه نامبرده از طرح و نقشه مذكور اصلا آگاه نبوده ; به همين جهت فكر كرده كه يكى از كاروانيان آن را سرقت كرده است .• گذشته از اين ، بر فرض كه مؤذن مذكور ، چنين نسبتى را به دستور حضرت يوسف داده باشد ، بايد به اين نكته توجه داشت كه طبق روايات وارده مراد حضرت يوسف از اين كلمه «سارقون » سرقتى بود كه برادران يوسف در سابق انجام داده بودند ; يعنى يوسف را در بچگى از پدرشان يعقوب دزديدند و در چاه انداختند كه كاملا صدق است نه كذب ;• افزون بر اينكه طبق روايات ، كذب دو جور است : مذموم و محبوب • و كذبى كه از جمله «إنّكم لسـرقون » تصور مى شود ، از نوع محبوب آن است كه به خاطر اصلاح امر كاروان صورت گرفته و فلسفه اين نقشه هم اين بود كه حضرت يوسف(عليه السلام) با قوانين قضايى كشور مصر نمى توانست برادرش «ابن يامين » را پيش خود نگه دارد و فقط طبق قانون منطقه كنعان (جايگاه حضرت يعقوب و فرزندانش ) امكان داشت ; زيرا مطابق قانون كنعانيان و آل يعقوب ، سارق را به جاى قطع يد يا حبس و امثال ذلك ـ كه در همه جا معمول است ـ ; نزد خود نگه مى دارند و به عنوان برده استخدام مى كنند ; كما اينكه طبق صريح قرآن ، همين قانون را در پاسخ كاركنان دستگاه دولتى يوسف ، خود برادران يوسف اظهار كردند كه از آن ها پرسيدند : اگر شما دزديده باشيد ، چه عقوبتى را مى پذيريد ؟ «قالوا جزؤه من وجد فى رحله فهو جزؤه .»(يوسف ، 75)
    قرآن مجيد ، طرح و نقشه اى را كه حضرت يوسف براى نگه داشتن برادر خود اجرا كرد ، از ملهمات الهى به حضرت يوسف دانسته و آن را «كيد» ناميده و خداوند آن را به خود نسبت داده است . «كذلك كدنا ليوسف » ;(يوسف ، 76) سپس تذكر داده كه انجام خواسته يوسف (گرفتن ابن يامين از برادران خود) با سنن و قوانين جارى در كشور مصر امكان نداشت ; «ما كان ليأخذ اخاه فى دين الملك.. .» و بايد دانست كه هر كيدى بد و مذموم نيست ; بلكه كيدى مذموم است كه به خدا نسبت داده شود و در آن ظلمى صورت گيرد• . ضمناً بايد دانست كه ابن يامين قبلا از طرح حضرت يوسف مطلع بود . لذا با نسبت مذكور ناراحت نشد .
    نكته قابل توجه آنكه نظير چنين نسبت هاى به ظاهر دروغ را حضرت ابراهيم در قضيه خروج بت پرستان از شهر براى مراسم عيد كه پاسخ داد : «إِنى سقيم »(صافات ، 89) و ـ نيز در مورد شكستن بت ها كه آن را به بت بزرگ نسبت داد : «بل فعله كبيرهم .. .»(انبياء ، 63) صادر شده است كه همه اين ها اصلاح داشته و مذموم نبوده در پايان ، يادآورى مى شود كه بعضى از مفسران • جمله مذكور را استفهاميه دانسته اند ، نه خبريه ; يعنى آيا شما سرقت كرديد ؟


    1 . تفسير الميزان ، علامه طباطبايى(رحمه الله)، ج 11 ، ص 244 .
    1 . همان ، ص 263 / تفسير مجمع البيان ، طبرسى ، ج 5 ـ 6 ، ص 252 و 253 .
    1 . تفسير الميزان ، علامه طباطبايى(رحمه الله)، ج 11 ، ص 263 / مجمع البيان ، طبرسي
    1 . همان ، ص 247 / مجمع البيان ، طبرسى ، ج 5 ـ 6 ، ص 253 .
    1 . همان ، ص 244 .


  3. #3

    تاریخ عضویت
    جنسیت ارديبهشت ۱۳۸۶
    نوشته
    40
    مورد تشکر
    44 پست
    حضور
    نامشخص
    دریافت
    0
    آپلود
    0
    گالری
    0

    نقل قول : چرا يوسف عليه السلام براي نگهداشتن برادرش نيرنگ زد ؟




    سلام علیکم .موقعیت دروغ گفتن حضرت یوسف که جای خود داره .وحتما هم نمیشه اسمش رو دروغ تلقی کرد .با وجود کلمات استفهامی موجود در آیه
    ولی ما چرا چه ناچارا وچه عمدا به دروغ مرتکب میشیم ؟
    این سوالی که باید فکرمون رو مشغول کنه نه در زندگی پیامبران ریز ودرشت کردن
    امیدوارم همیشه عمل کننده های .واقعی به آیات الهی باشیم .ملتمس دعا .یاعلی

  4. تشکر


  5. #4

    تاریخ عضویت
    جنسیت فروردين ۱۳۸۶
    نوشته
    1,251
    مورد تشکر
    2,255 پست
    حضور
    نامشخص
    دریافت
    0
    آپلود
    0
    گالری
    10

    خجالت نقل قول : چرا يوسف عليه السلام براي نگهداشتن برادرش نيرنگ زد ؟




    پاسخي كه دوست عزيزم(از قرآن بپرس) دادند بسيار جامع وكافي است چون از همه ابعا د مورد لحاظ قرار گرفته شده .ما چون عصمت انبياء را به عنوان يك اصل كلي قبول داريم لذا با اين فرضيه مي بايست آيات اين چنيني را به گونه اي برداشت كرد كه عصمت آنها زير سوال نرود موفق وپيروز باشيد.

  6. تشکر


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

اشتراک گذاری

اشتراک گذاری

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
^

ورود

ورود