جهت مشاهده مطالب کارشناسان و کاربران در این موضوع کلیک کنید







موضوع: طرح یک مسئله در باره قدمت نسل بشر
-
۱۳۸۷/۰۵/۱۹, ۰۶:۱۵ #1
طرح یک مسئله در باره قدمت نسل بشر
به نام خدا وبا سلام سؤال این است که به نظر شما در حال حاضر چند سال از خلقت آدم ابوالبشر یا هبوط آن حضرت به زمین می گذرد : طبق تحقیقاتی که از چند سال پیش توسط حقیر بعمل آمده است چیزی حدود 7800 سال از هبوط حضرت آدم و پس از آن به وجود آمدن این همه تغییرات در نظام خلقت می گذرد شماهم می توانید این موضوع را نقد یا تایید نمائید
-
تشکر
-
۱۳۸۷/۰۵/۱۹, ۰۶:۳۴ #2
شما طبق چه تحقیقاتی به این مسئله رسیده اید ؟
به نظر می رسد این مقدارخیلی کم باشد.
-
۱۳۸۷/۰۵/۱۹, ۲۱:۲۶ #3
بسمه تعالی و با تشکر از "شیدا" این مقداری که اعلام شد احتمال دارد چند سال هم زیاد باشد حقیر هم حدود سال 77 که در کلاس درس دانشگاه بودم یکی از اساتید برای بیان یک موضوع اشاره ای به ابتدای خلقت حضرت آدم کرد و مدتی را نیز که مثلاً حداکثر ده هزار سال از این اتفاق بگذرد بصورت خیلی معمول اشاره نمود که برای حقیر مایه تعجب بود و مدتها در حیرت به سر می بردم تا اینکه تحقیقات میدانی و ... باعث شد که برایم مسجل شود چنین چیزی وجود دارد لذا شمارا دعوت می کنم به مطالعه کتابهای تاریخی بخصوص تاریخ شاهان وپیامبران ، حضرت فاطمه (س) و... که به فرض مثال اگر عدد را اشتباه نکنم در کتاب زندگانی حضرت فاطمه آمده بود سالی که حضرت متولد شد 6250سال از هبوط حضرت آدم به زمین می گذشت و شاید هم نوشته بود 5350سال که این موضوع مربوط به همان سال است و از ذهنم خارج شده است .
-
۱۳۸۷/۱۱/۲۰, ۱۸:۳۷ #4
تا آنجا که من از اساتید شنیدم و در مطالعات دیدم از خلقت آدم حدود هفت هزار سال میگذرد
-
۱۳۸۷/۱۱/۲۱, ۰۷:۰۴ #5
این حرف ها بر خلاف دانش و خرافاتی بیش نیست . انسان در فرایند تکامل انواع پیدا شده و نسل او از ماهی است.
ماجرای هبوط هم یک داستان سمیلیک است و واقعیت عینی ندارد.
در "لا احب الافلین " پاکی ز صورت ها یقین
در پیش چشم های غیب بین ؛ هر دم زتو تمثال ها
-
۱۳۸۷/۱۱/۲۱, ۱۴:۲۳ #6
-
تشکرها 2
-
۱۳۸۷/۱۱/۲۲, ۰۰:۱۸ #7
-
-
۱۳۸۷/۱۱/۲۲, ۱۱:۴۷ #8
- تاریخ عضویت
فروردين ۱۳۸۶
- نوشته
- 1,957
- مورد تشکر
- 3,494 پست
- حضور
- نامشخص
- دریافت
- 28
- آپلود
- 0
- گالری
- 0
دعوت به مطالعه مجدد..
[quote][quote]
جناب عليجوهر !! تو كه گقتي قرآن را قبول داري !!!!قرآن كه خرافه نيست !! ومي فرمايد:
يا ايها الناس انا خلقناكم من ذكر وانثي ( سوره حجرات آيه 13) اي مردم ما شما را از مرد وزن (ادم وحوا )افريديم.
وفرمود : .. والله خلقكم من تراب ثم من نطفة (سوره فاطر آيه 11) ..وخدا شما (انسان)را از خاك خلق نمود سپس از نطفه (ادم) ..
وباز فرمود: ان مثل عيسي كمثل ادم خلقه من تراب ..( سوره آل عمران آيه 59)... عيسي هچون ادم از خاك خلق شد..
و آيات زياد ديگر....
جناب عليجوهر ... شيعه ...!!
1- آيا اين آيات منشاء خلقت خرافه هستند؟؟!! اين تذهبون... به كجا (ي گمراهي) ميرويد...؟
باز قرآن مي فرمايد: ..فتلقي آدم من ربه كلمات تاب عليه... قلنا اهبطوا منها جميعا ... (سوره بقره آيه 38) پس ادم از طرف خدا كلماتب را ديد..خدا توبه اش را پذيرفت.. گفتيم همه شما (ادم و حوا) از بهشت بيرون رويد ...
باز فرمود: ..وقلنا يا ادم اسكن انت وزوجك الجنة..... وقلنا اهبطوا بعضكم لبعض عدو.. .. (سوره بقره آيه 35- 36 )وگفتيم اي ادم تووهمسرت داخل بهشت شويد... و گفتيم خارج شويد كه بعضي از شما دشمن بعض ديگريد.
2- جناب عليجوهر! آيا آيات صريح قرآن بر خلقت ادم وحوا وخروجشان از بهشت .. واقعيت عيني ندارد؟!
3- يعني نسل خودت را از حيوان (از نوع ماهي)ميداني ؟ولي ما بفرموده قرآن نسل خودمون را از انسان كه مسجود فرشته هاست واحسن المخلوقين هست ميدانيم.
اين درحالي است كه شما گفتيد شيعه هستيد وقرآن را كلام خدا وقبول داريد!!!
اميدوارم ديگه ا زاين اشتباهات بزرگ نكني ... ويبار ديگه بريد با مطالعه بيشتر بياييد.
الهمّ صلّ علی محمّد وآل محمّد
-
تشکر
-
۱۳۸۷/۱۱/۲۲, ۱۶:۰۲ #9
تفاوت بشر ، آدم و انسان
تفاوت بشر ، آدم و انسان
هرچند در زبان فارسي و محاورهاي ميان كاربرد كلمات «بشر، آدم و انسان» تفاوتي قائل نيستيم و هر سه را به يك معني استعمال ميكنيم، ولي با توجه به توضيح ذيل و به استناد بعضي از آيات و الفاظ قرآني متوجه خواهيم شد كه ميان اين سه واژه تفاوت بارز و آشكاري وجود دارد.
بدون شك خلقت بشر بر خلقت آدم و انسان سبقت دارد. حضرت امام صادق عليهالسلام در حديثي ميفرمايند:
"شايد شما فكر ميكنيد كه خداوند جز شما بشري نيافريده است، چرا! به خدا قسم كه خداوند هزاران هزار بشر آفريده است كه شما در آخر اين سلسله قرار داريد."
در كتاب خصال شيخ صدوق از امام محمد باقر عليهالسلام نقل شده است كه خداوند عزوجل از آن روز كه زمين را آفريده، هفت عالم در آن پديد آورده است و بشرهاي اين عوالم از فرزندان حضرت آدم عليهالسلام نبودهاند و خداوند آنها را يكي پس از ديگري با جهان مربوط به خودشان در زمين منزل داد، سپس حضرت آدم عليهالسلام ابوالبشر را آفريد و انسان را از او پديد آورد.
در كتاب «ناسخ التواريخ» نقل شده كه شخصي به خدمت حضرت علي عليهالسلام رسيد و سؤال كرد كه سه هزار سال پيش از حضرت آدم چه كسي بود؟ حضرت فرمودند: بشر؛ عرض كرد قبل از آن بشر كي بود؟ فرمود: بشر؛ سه بار اين سخن تكرار شد، سائل سر به زير انداخت. آنگاه حضرت علي عليهالسلام فرمودند: اگر سي هزار بار هم سؤال ميكردي، همين جواب را ميشنيدي.
واژه «بشر» مخصوص آن افرادي است كه قبل از حضرت آدم عليهالسلام بودند، واژه «آدم» اسم خاص براي اولين بشر موحد و دو واژه «انسان» و «بشر» مخصوص حضرت آدم عليهالسلام و اولاد اوست كه مستقل و غير متحوّل از بشر اوليه است.
ادوار آفرينش بشر
قرآن كريم حكايت آفرينش بشر را با خلقت حضرت آدم عليهالسلام شروع كرده و بيان نكرده است كه آيا ظهور نوع بشر منحصر به همين دوره است يا اين كه قبلاً هم دورههايي بر او گذشته است كه آخرين آنها ما هستيم.
مرحوم علامه طباطبائي قدسسره به استناد آيه 30 سوره بقره «و چون پروردگارت بر فرشتگان گفت: من ميخواهم در زمين جانشيني قرار دهم، گفتند: آيا ميخواهي در روي زمين موجودي قرار دهي كه تباهي كند و خون ها بريزد؟ با اين كه ما تو را به پاكي ميستائيم و تقديس ميگوئيم؟ گفت: من چيزهايي ميدانم كه شما نميدانيد»؛ ميفرمايد كه قبل از دوره كنوني، دورههاي ديگري بر نوع بشر گذشته است كه ملائكه از خونريزي آنان اطلاعاتي داشتند.
با توجه به احاديث و آيه فوق و توضيحات بعد مشخص ميشود كه زندگي بشر دو دوره دارد: يك دوره قديمي كه براساس تحقيقات دانشمندان ژئولوژي(زمينشناسي) عمر نوع بشر در اين دوره از ميليون ها سال هم ##### ميكند و آثار و فُسيلهايي پيدا كردهاند كه مربوط به بيش از پانصدهزار سال قبل است. آنها عقيده دارند كه به وجود آمدن موجودات زنده روي زمين، واقعاً اعجابانگيز و يكپارچه معجزه است.
آخرين پديده قدرت لايزال الهي كه روي كره زمين طي دوران هاي زمينشناسي رخ داده است، «پديده خلقت پستانداران امروزي» است. پستانداران امروز با داشتن بعضي صفات طبيعي و تشريحي از ساير استخوان داران و از جميع جانوران چند سلولي متمايز هستند. اقسام اوليه آن ها مربوط به اواسط دوران دوم ميباشد. از اوايل دوران سوم زمينشناسي پستانداران حقيقي يعني آنهايي كه در حال بلوغ صفات مخصوص پستانداران را داشتند، ظاهر شدند و در تمام خشكي هاي آن زمان پراكنده شدند. در اواخر اين دوران بسياري از انواع آن ها منقرض شدند و فقط اقسامي كه نسل آنها تا امروز باقي است، دوام زندگي يافتند. در ميان اين پستانداران، خلقت بشر اوليه از همه ديرتر بوده است كه به حدود 3 ميليون سال پيش ميرسد.
اگر تمام عمر كره زمين را يك سال فرض كنيم، هشت ماه اول از عمر زمين، موجود زندهاي وجود نداشته است. در ماههاي نهم و دهم، موجودات زنده به وجود آمدند. در دهه دوم ماه آخر سال پستانداران؛ و در روز آخر سال، بشر اوليه پا به عرصه حيات گذاشته است. سپس رو به ازدياد گذارده و زندگي كرده است و بعد منقرض شده و باز پيدا شده و منقرض شده و همينطور ادواري بر او گذشته است تا نسل موجود كه آخرين دورههاي اوست. بشر قبل از اين نسل موجود، فاقد قوّه تشخيص بوده و مكلّف هم نبوده، زيرا آفرينش وي بر اساس فطرت بشر كنوني نبوده و آيه «نَفَخْتُ فِيهِ مِنْ رُوحِي» در نهاد وي تحقق پيدا نكرده و متّصف به فضائل و كمالات نشده است.
همانطور كه اشاره شد، قرآن مجيد آفرينش بشر را از خلقت حضرت آدم عليهالسلام شروع كرده و صريحاً بيان نموده است.
لفظ «آدم» در قرآن اسم خاص است كه بر اولين بشر موحد اطلاق شده است. حضرت آدم عليهالسلام اولين بشر نيست، بلكه اولين بشر موحد است كه آفرينش او براساس فطرت الهي است و ماهيت و كيفيت خلقت او را قرآن اينگونه بيان كرده است:
"همانا مَثَل خلقت حضرت عيسي عليهالسلام در خارقالعاده بودن مانند خلقت حضرت آدم عليهالسلام است كه خداوند او را از خاك آفريد
سپس بدان خاك گفت: بشري به حد كمال باش، همان دم چنان گرديد."
قرآن دربارة آفرينش انسان بر روي زمين در دو مقام سخن گفته است يك بحث از پيدايش انسان نخستين و دوم سخن پيرامون تكثر و تناسل انسان.
نسبت به مقام نخست ميفرمايد: شخص آدم را از خاك آفريده است. گرچه واژة بشر، در آية مباركه عام است ولي چون در مورد شخص حضرت آدم بكار رفته است لذا نميتوان گفت كه هر موجودي كه كل بشر بر او قابل اطلاق است در آيه منظور شده است چون كافي است يك فرد به وجود آيد و اسم بشر را بر او اطلاق كند و اگر بخواهيم تعميم را استفاده كنيم نيازمند دليل خارجي هستيم.
مقام دوم مسئله كه آيا ظهور اين نوع موجود (انسان) منحصر به همين دورة فعلي است كه ما در آن قرار داريم يا دورههاي متعدد دارد، يعني نسل كنوني و جمعيت پراكنده كنوني انسان در روي زمين با همه اختلاف رنگها و زبانها همه به يك زوج آدم و حوا برميگردد و يا نه.
آيه پنج سورة مباركه حج و آية اول سوره مباركة نساء بر اين مطلب دلالت دارند كه نسل همه انسانهاي فعلي به آدم و حوا برميگردد. و عامل سومي در آن دخالت نداشته است البتّه لسان اين آيه، لسان اثباتي است و دلالت بر نفي آدمهاي قبل از آدم و حوا ندارد. آية شريفه سورة نساء دلالت دارد كه: آدم و حوا پدر و مادر نسل انسان هستند. و دوم اينكه، همه افراد نوع انسان به اين دو منتهي ميشوند و اين دو هم از يكنوعاند همسر (حوا) از جنس و حقيقت آدم است. سوم اينكه تكثير نسل فرزندان آدم تنها از طريق او و همسرش صورت گرفته و موجود ثالثي در آن دخالت نداشته است.
اين انبوه جمعيت انسان كه در سطح كره زمين منتشر شدهاند همه از دو فرد، انسانِ مثلِ هم و شبيه هم منشاء گرفتهاند، جن، حوريه يا نسلهاي پيشين هيچگونه دخالتي در آن نداشته است.
دليل دوم بر اينكه نسل فعلي بشر به آدم و حوا برميگردد و نسلهاي پيشين در آن دخالت ندارد اين است كه قرآن از سويي خود را هدايتگر همه عالميان و بيمدهنده تمامي بشر معرفي ميكند و از سويي همين بشر را فرزند آدم ميخواند. و با تعبير بنيآدم آنان
را مورد خطاب قرار ميدهد پس بشرِ مخاطبِ قرآن همگي فرزندان آدم است.
دليل سوم، آياتي دلالت دارد كه ميفرمايد: آدم از خاك يا گل آفريده شده است ولي سنت الهي در قبال نسل او اين بوده كه از راه ساختن نطفه، بقاء نسل او را تضمين كرده است.
اين سه دليل و شاهد كافي است بر اينكه در انتشار و تكثر نسل كنوني بشر هيچ موجود ثالثي (نه حوريه، نه جن و نه غير از اين دو) دخالت نداشته است. امّا اين آيات دلالت ندارد كه تنها موجود انساني بر روي كره زمين همين آدم و نسل او بوده است. و ممكن است روي زمين دورههاي متعدد از خلقت و آفرينش تحقق پذيرفته باشد و ليكن اين متيقن است كه در اين دوره فعلي، نسل بشر فقط به آدم و حوا برميگردد.
بعضي توهم كردهاند كه دليل اول ناتمام است، آيه مباركه سورة نساء ميفرمايد: كه هر يك نفر از شما نوع بشر از پدر و مادر (از دو نفر) خلق و آفريده شدهايد يعني كل بشر از مجموع پدر و مادر متولد ميشود، اين آيه مباركه همسان آيه مباركه 13 سورة حجرات است كه ميفرمايد: «ما شما را از يك مرد و زن آفريدهايم». به عبارت ديگر واژه «نفس واحده» در آيه مباركه دلالت بر شخص آدم نميكند بلكه دلالت بر نوع بشر دارد.
امّا بايد توجّه داشت كه: «بين اين دو آيه فرق واضحي است، آية سورة حجرات در مقام بيان اين جهت است كه افراد انسان از نظر «حقيقت انسانيت يكسانند و هيچ فرقي از اين جهت ندارند كه هر يك از آنان از پدر و مادري از جنس بشر متولد شدهاند. (جاي برتري نژادي و... نيست). امّا آية سورة نساء در مقام بيان ريشه بنيآدم است ميفرمايد: افراد انسان از يك حقيقت جنس و يك واقعيتند، با همه كثرتي كه دارند همه از يك ريشه منشعب شدهاند (حتي) همسر آدم از نوع خود آدم (است) انساني بود مثل خود او. حرف «من» حرف نشويه است مثل است.اين آيه مباركه در مقام بيان اين است كه در تكثير انسان عامل سوم مثل حوري و جن دخالت ندارد، افراد بيشمار انسانها از آدم و حوا نشئت گرفته است و سرسلسلة زنجيره انسانها آدم است.
از سوي ديگر اين توهم مخالف ظاهر آياتي مثل آيات (سجده، 8، آلعمران، 59، ص، 71، و اسراء، 62) ميباشد، و مخالف صريح آيهاي است كه با «يا بني آدم» بشر را مخاطب قرار ميدهد.
چگونگی ازدواج فرزندان آدم و حوا
ازدواج فرزندان آدم چگونه بوده است؟ (سؤالي از آيت الله مكارم شيرازي)
سؤال:ازدواج فرزندان آدم و حوّا چگونه بوده، آيا خواهر و برادر با هم ازدواج كرده اند يا ازدواج آنان به صورت ديگري بوده است؟
در اين باره در ميان دانشمندان اسلامي دو نظر وجود دارد و هر كدام براي خود دلايلي از قرآن و روايات ذكر كرده اند. اينك ما هر دو نظر را بطور اجمال در اين صفحات نقل مي كنيم:
1- در آن زمان هنوز قانون تحريم ازدواج خواهر و برادر از طرف خداوند قرار داده نشده بود و چون راهي براي بقاي نسل بشر غير از اين راه نبود، از اين جهت ازدواج آنان با يكديگر صورت گرفته است; ناگفته پيداست كه دستگاه قانونگذاري از آن خداست «اِنِ الْحُكْمُ اِلاّ لِلَّهِ; حكم تنها از آن خداست.»
چه اشكال دارد كه بطور موقّت براي گروهي از راه ضرورت اين گونه ازدواج در آن زمان بلامانع و مباح باشد و براي ديگران عموماً تحريم ابدي شود؟
طرفداران اين نظريّه از ظواهر قرآن با اين آيه براي خود دليل مي آورند: «وَبَثَّ مِنْهُمَا رِجَالا كَثِيراً وَ نِسااً و از آن دو، مردان و زنان فراواني (در روي زمين) منتشر ساخت».
ظاهر اين آيه مي گويد كه نسل بشر فقط به وسيله اين دو تن به وجود آمده است و اگر غير از اين دو در بقاي نسل او دخالت داشتند بايد بفرمايد «وبث منهما و من غير هما» يعني به وسيله اين دو و غير آنان... .
علاوه بر اين، در روايتي كه مرحوم طبرسي آن را در احتجاج از امام سجّاد(عليه السلام) نقل مي كند اين مطلب تأييد شده است.
2- نظر ديگر اين است: چون ازدواج فرزندان آدم با يكديگر ممكن نبوده - زيرا ازدواج با محارم يك عمل قبيح و زشت است - فرزندان آدم با دختراني از نژاد نسل ديگر كه در روي زمين بودند ازدواج كردند، بعداً كه فرزندان آنها با هم پسر عمو شدند زناشويي ميان خود آنان صورت پذيرفت و اين نظر را نيز بعضي از روايات تأييد مي كند، زيرا نسل آدم، نخستين انسان روي زمين نبوده، بلكه پيش از او نيز انسان هايي در زمين زندگي مي كرده اند.
حاصل اين كه: ممكن است گفته شود كه پسران آدم با بقاياي انسانهاي پيشين كه قبل از خلقت آدم و حوّا در روي زمين زندگي مي كردند، ازدواج كرده اند و از گفتگوي خدا با فرشتگان درباره آفرينش آدم در روي زمين استفاده مي شود كه قبل از آدم و حوّا انسان هايي در روي زمين زندگي مي كردند و اين حقيقت از روايات نيز استفاده مي شود.
منابع:
http://www.hawzah.net/Hawzah/Magazin....aspx?id=44134
http://www.andisheqom.com/Files/faq....=214&urlId=471
http://www.centralclubs.com/forum-f1...ic-t50467.html
http://www.helal.ir/helal/modules.ph...rticle&sid=414
http://www.niksalehi.com/goonagoon/archives/083855.php
http://noorportal.net/394/499/508/509.aspx
آفت تفکر تعصب است
السلام علی الحسین و علی علی بن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین.
ببخشید اینجا از حضور شما بزرگواران خداحافظی میکنم مدیر محترم سایت ترجیج دادند تاپیک خداحافظی بنده حذف شود. بهر حال بدی و خوبی بقول قدیمیها از ما دیدید حلال کنید.
حق نگهدارتان دلهایتان پرامید و شاد باد.
-
تشکر
-
۱۳۸۷/۱۱/۲۳, ۱۱:۱۴ #10
1- قران که تر ا از حماء مسنون خلق کرده !؛
2- چه فایده قرآن خواندن ؟ من که متخصص در علوم دینی نیستم ؟! اگر قرآن بخوانم که نم یتوانم نتیجه ای بگیرم ؟ متخصصین علوم دینی هم که با علم مخالفند ، تکلیف من چیست ؟
نظریه تکامل انواع را هم نمی توان انکار کرد .
3- وقتی می گوییم "نسل انسان از میمون یا ماهی " است ؛ برخی نابالغان فکر میکنند منظور اینست که انسان ماهی است ! خیر عزیزم انسان نوعی حیوان است.
در "لا احب الافلین " پاکی ز صورت ها یقین
در پیش چشم های غیب بین ؛ هر دم زتو تمثال ها
اطلاعات موضوع
کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
اشتراک گذاری