جهت مشاهده مطالب کارشناسان و کاربران در این موضوع کلیک کنید







موضوع: قرآن و برخورداندیشه ها(پژوهش های قرآنی)
-
۱۳۸۷/۰۵/۲۱, ۰۰:۳۳ #1
- تاریخ عضویت
اسفند ۱۳۸۵
- نوشته
- 5,435
- مورد تشکر
- 4,566 پست
- حضور
- نامشخص
- دریافت
- 0
- آپلود
- 0
- گالری
-
27
قرآن و برخورداندیشه ها(پژوهش های قرآنی)
حمد و سپاس بر خداوند یزدان که بندگان را از نعمت خرد و اندیشه مستغنى ساخته و تعقل و تفکر را مصباح هدایت در مسیر ظلمانى بسوى کمال و سعادت جاوید بشری قرار دارد . و درود و تهیّت بر تمامى خردمندان، صاحبان بصیرت و جویندگان حقیقت که از این ودیعه و عطیّه الهی در جهت خودسازى و خدمت به خلق خداوندی، بهره جستند. اکنون با امید راسخ و رجاء واثق بر بهره گیرى از اندیشة بشرى در مسیر کمال واقعی، بر آن شدیم تا با تحریر و تقریر مطالبی پیرامون « قرآن و برخورد با اندیشهها»قطرهاى از دریای ژرف این موضوع را بیان کنیم .
دست به دست من بده
پا به پای من بیا
نگو امروز مال ما
بگو فردا رو میخوام
به لطف الهی فردا از آن ماست....
-
۱۳۸۷/۰۵/۲۱, ۰۰:۳۶ #2
- تاریخ عضویت
اسفند ۱۳۸۵
- نوشته
- 5,435
- مورد تشکر
- 4,566 پست
- حضور
- نامشخص
- دریافت
- 0
- آپلود
- 0
- گالری
-
27
لذا آنچه که در قالب این مقاله بطور اختصار و اجمال ذکر شده است، عبارتند از :
1ـ آزادى در بیان اندیشه و احترام و ارج نهادن به آن
2ـ منابع تفکر و تعقل و اندیشه در قرآن
3ـ لغزشگاههاى اندیشه در قرآن
1ـ آزادى در بیان اندیشه و احترام و ارج نهادن به آن
« شاورهم فی الأمرِفإذاغَزَمْتَ فَتَوَکَّل عَلَى اللّهِ »[1] « با مردم درد مورد هریی و سیاستگذارى در شئوون مختلف اداری، به مشورت بنشین . ولی هنگام تنفیذ و تدبیر برخاسته از رأى اکثریّت، برخدا توکّل کن » . در اسلام بر آزاد بودن و آزاد زیستن انسان، تأکید فراوان شده است .
اصل اباحه و جواز انتفاع عمریی از مظاهر طبیعت و بهرهمند شدن از تمدهاى زندگى برای همگان، یکى از پایههاى استوار شریعت را تشکیل مى دهد. آزادى اندیشه باید معقول و متعهدانه باشد. هر کس در اندیشه ازاد است و در اصل اندیشه تحمیلى نیست . هر اندیشمندى ، اندیشة خود را از مقدماتى دریافت می دار، که برایش فراهم آمده . اگر مقدمات فراهم شده، بر پایة متین و استوار باشد،نتیجه و حاصل آن صواب و اگر در تنظیم و انتخاب مقدمات، خللى روى دهد، نادرست میباشد.
ویرایش توسط .:MONTAZER:. : ۱۳۸۷/۰۵/۲۱ در ساعت ۰۰:۴۲
دست به دست من بده
پا به پای من بیا
نگو امروز مال ما
بگو فردا رو میخوام
به لطف الهی فردا از آن ماست....
-
۱۳۸۷/۰۵/۲۱, ۰۰:۴۰ #3
- تاریخ عضویت
اسفند ۱۳۸۵
- نوشته
- 5,435
- مورد تشکر
- 4,566 پست
- حضور
- نامشخص
- دریافت
- 0
- آپلود
- 0
- گالری
-
27
در قرآن کریم هیچ کس به سبب اندیشة ناصواب مورد سرزنش و نکوهش نیست، جز آنکه در مقدمات فراهم شدة وی، به مباحثه و مناقشه بپردازند. بحث و گفتگو جنبة ارشادى دارد و نه اعتراض . چون خالصانه ومشفقانه انجام مى گیرد، غالباً موفق گردیده و کجیها را راست و انحرافات را استوار میگرداند، که درقرآن کریماز آن بعنوان « جدال أحسن » ید شده است .
« و لاتجادلو اهل الکتاب الاّ بالتی هیِ اُحسین » [2]« و بااهل کتاب ( که در آن زمان صاحبان اندیشه بودند ) با بهترین شیوه به بحث وگفتگو بپردازید. در جایی دیگر از قرآن کریم آمده است:
« ادفع بالتیِ هیِ أحسن صت مإذالذى بینک و بثنه عداوه کأنه ولیُّ حمیم’ » [3] «با نیکویى به مقابله با آنان برخیز، چه که این شیوه موجب شود، تا آنکس که با تو از درخصومت درآمده، دگرگون شود و دوستی، گرم و صمیمانه شود. »
بدین سال اگر اندیشه در محیطى صمیمانه وصادقانه که روح تفاهم بر آن حاکم است، مطرح باشد. بى شک با دستورات قرآن تطابق دارد. علاوه بر آنکه آزادى اندیشه و اظهار نظر در مسائل سیاسی، عقیدتى تحت عنوان « نصح الائمه» مورد ترغیب و تأکید شارع مقدس قرار گرفته است ولى اگر غرض از طرح اندیشه ها، افشاى اسرار و سست جلوه دادن پایههای نظام باشد، حاکى از بیمارى درونى است که باید بشدت از گسترش و پیشرفت آن جلوگیرى شود. خداوند متعال دراین باره درقرآن مجید مى فرماید:
« و إذا قیل لهم لاتفسدوا فیالارضِ قالو نما نحنُ مصلحون، الا انهم هم المقدون و لکن لایشعرون »
[4]« هر گاه به آنان گفته شود اندیشههای پاک و سالم را آلوده نسازید، گویند: همانا ما اصلاح طلبان هستیم، در حالیکه آنان در راه فسادگرى مى کوشند و فهم آنرا ندارند که موضع نادرست خود را درک کنند.»
دست به دست من بده
پا به پای من بیا
نگو امروز مال ما
بگو فردا رو میخوام
به لطف الهی فردا از آن ماست....
-
۱۳۸۷/۰۵/۲۱, ۰۰:۴۳ #4
- تاریخ عضویت
اسفند ۱۳۸۵
- نوشته
- 5,435
- مورد تشکر
- 4,566 پست
- حضور
- نامشخص
- دریافت
- 0
- آپلود
- 0
- گالری
-
27
بنابر نصّ قرآن، طرح اندیشهها اگرتوأم با روح تفاهم باشد،اسلام با شرح صدر نتیجه گیرى کامل از آنرا استقبال مى کند و اگر حاکى از توطئه پنهان باشد، بشدت با آن مقابله مى کند. از جمله آیات شریفهاى که بیانگر چگونگى برخورد با اندیشههاست، آیة « لااکراه فى الدین »[5] است .در این آیه علوم اکراه و اجبار در پذیرش دین روشن شده، زیرا دین که بر پایة باور استوار است، تحمیل پذیر نیست، جز آن که باید با دلایل متقن، راه هدایت را از ضلالت تشخیص داد.
درادامة آیه، آمده است: « قَدتبیّنَ الرّشدُ مِنَ الغیِّ »[6] البته این بدان معنا نیست که قرآن کریم دیگر ادیان معاصر را پذیرفته و همه را بر صراط مستقیم بداند زیرا که خود فرموده است : « إن الدین عندالله الإسلام »[7] « یگانه دین حق نزد خدا اسلام است و بس »
و یا در آیه اى دیگر آورده است: « من یتبع غیر الاِسلامِ دیناً فلن یقبل منه و هو فى الاخرة من الخاسرین »[8]آرى قرآن کریم در برخورد با اندیشه هاى پیروان سایر ادیان، در مقام پذیرش است امّا به حقانیت فعلى آنها قائل نیست. و هر که جز این پندارد، یا اسلام را درک نکرده یا براى ادیان ریشه و اصالتى قائل نیست. قرآن کریم در عین آنکه برتوجه به اندیشهها و پذیرش اندیشههاى پاک و ناب تأکید دارد، خود در مقام راهنمایى و ارشاد درآمده و به ارائة طریق و عرضة اندیشة الهى مى پردازد .
« و أنَّ هذا طراحى مستقیماً فاتبعوا السُبُلَ فتفرق بکم عن سبیله ذلکم وصاکم تتقون»[9]«و این یگانه راه استوار است، همانرا دنبال کنید و به راههاى دیگر نروید، که از راه حق جدا گشته و پراکنده مى گردید. »
این سفارش است که خداوند فرموده تا افرادى متعهد وبا پروا باشید. » اندیشه در اسلام پایگاهی بس ارجمند دارد. از اینرو قرآن کریم انسانرا به مطالعه و تبیین پدیدههاى هستى فرا میخواند، تا او را از این رهگذر به تفکر و تعمق وا دارد.
دست به دست من بده
پا به پای من بیا
نگو امروز مال ما
بگو فردا رو میخوام
به لطف الهی فردا از آن ماست....
-
۱۳۸۷/۰۵/۲۱, ۰۰:۴۶ #5
- تاریخ عضویت
اسفند ۱۳۸۵
- نوشته
- 5,435
- مورد تشکر
- 4,566 پست
- حضور
- نامشخص
- دریافت
- 0
- آپلود
- 0
- گالری
-
27
« و إذاقیل لهم تعاکو إلی ما انزل الله و إلى الرسول قالو حسبنُا ما وَجَدْ نا علیه آبانها و کوکان آباوهم لایعلمون شیئاً و لا تهیدون »[10] قرآن کریم از عقل تمجید میکند و تقلید کورکورانه را نهى و پذیرش هر مطلبى را برون دلیل و برهان منع میکند. در قرآن دعوت به مطالعه و پژوهش در فرهنگهاى مختلف، بیان سنتهاى الهى و اجتماعی، پرداختن به تاریخ جوامع و … با کمال حراصت و به تفصیل بیان گردیده است.
« در قرآن هر مرحله نسبت به مرحلة دیگر، کاملتر است و تطوراتى نیز در خط کلى حرکت تاریخ وجود دارد و ادیشة انسان رو به گسترش است و مسیر تاریخ رو به کمال.»[11]
دست به دست من بده
پا به پای من بیا
نگو امروز مال ما
بگو فردا رو میخوام
به لطف الهی فردا از آن ماست....
-
۱۳۸۷/۰۵/۲۱, ۰۰:۴۷ #6
- تاریخ عضویت
اسفند ۱۳۸۵
- نوشته
- 5,435
- مورد تشکر
- 4,566 پست
- حضور
- نامشخص
- دریافت
- 0
- آپلود
- 0
- گالری
-
27
2ـ منابع اندیشه در قرآن
قرآن کریم علاوه بر اینکه به تفکر و اندیشه دعوت مى کند منابع آنرا نیز ارائه نموده است و از آنان بعنوان موضوعاتى که شایسته است انسان دربارة آْنها اندیشه خود را به کار اندازد، یاد نموده است .
الف) طبیعت : در سراسر قرآن آیات فراوانى است که طبیعت،همچون آسمان، زمین، خورشید،جریان باد، حرکت کشتیها و بالاخره هر امرمحوى که بشر در اطراف خودى بیند را بعنوان یکى از منابع معرفت و اندیشه معرفى کرده است « الم ترأنَّ الله خلق السموات و الأرض بالحقّ، إن یشأندهیکم و یأتِ بخلقٍ جدیدٍ»[12] « آیا ندیدهاى که خداوند آسمانها و زمین را، بحق آفریده است اگر خواهد شما را میبرد و آفریدهای نو میآورد.» بعلاوه خداوند در آیه اى دیگر مى فرماید :
« الله الذى خلق السموات و الأرض و أنزل من السماء ماءً فأخرج به مِنَ الثمراتِ رزقاًلکم، و سخرلکم الفلک لتجرى فى البحر باکرِه، و سخر کلمه الأنهار »[13] « و خورشید و ماه را که پیوسته در جنبش و گردشند براى شما رام کرد و همچنین شب و روز را .» « أفلاینطرون إلى الابل کیف خلقت و إلی الما کیف رفعت» (غاشیعه آیة 17) « آیا به شتر نمی نگرند که چگونه خلق شده وى ا بسوى آسمان که چگونه مرتفع و بنا شده است . »
دست به دست من بده
پا به پای من بیا
نگو امروز مال ما
بگو فردا رو میخوام
به لطف الهی فردا از آن ماست....
-
۱۳۸۷/۰۵/۲۱, ۰۰:۵۰ #7
- تاریخ عضویت
اسفند ۱۳۸۵
- نوشته
- 5,435
- مورد تشکر
- 4,566 پست
- حضور
- نامشخص
- دریافت
- 0
- آپلود
- 0
- گالری
-
27
ب) ضمیر انسان : قرآن ضمیر انسانى را بعنوان یکى دیگر از منابع معرفت و اندیشه ذکر نموده و از نظر او سراسر خلقت،آیات الهى و علایم کشف حقیقت است قرآن از جهان خارج انسان به « آفاق » و از جهان درون انسان به « انفس » معتبر مى کند و از این طریق اهمیت ویژة توجه به درون و ضمیر خویش را گوشزد مى نماید . « سنریهم آیا ثنا فیالافاق و فى انفسهم حتى تبین لهم انى الحق »[14] « و آیات خود را براى آنها نشان خواهیم داد در جهان و درون انسان تا برای آنها روشن شود که همانا او (خداوند ) حق است . «أولم یتفکر و افی انفسهم ما خلق الله السموات و الارض ما بینهما الا باالحق : « آیا در درونخویش تفکر نمى کنند و خود آسمانها و زمین و مافیهما را جز بحق خلق نکرد. (روم ـ 8)
ج ) تاریخ : در قرآن کریم آیات فراوانى دال بر مطالعة سرنوشت اقوام گذشته آمده و آنرا مانند یک منبع عظیم معرفتى که بتواند اندیشة بشرى را بارور سازد، معرفى میکند، از نظر قرآن جامعة بشرى و تحولات آن، بر طبق یک سلسله قوانین و نورین استوار است . عزتها و ذلتها موفقیتّها و شکستهاى تاریخى « حسابهاى دقیق و منظمى دارند و با شناختن آن حسابها و قانونها، مى توان تاریخ حاضر را تحت فرمان در آورد و بسوى کمال و سعادت واقعى خود و مردم حاضر،از آن بهره گرفت . « قَدَخَلتْ من قَبلِکُمْ سننُ فسیرو فى الأرض فانظروا کیف کان عاقبه المکذّبین »[15] «پیش از شما سنن و قوانینى عملاً بوقوع پیوستهاست . پس در زمین و آثار تاریخى گذشتگان، گردش و کاوش کنید و ببینید پایان کار کسانیکه حقایقی را که از طریق وحى به آن عرضه داشتیم، دروغ پنداشتند.» « فاتصص القصص لعلهم یتفکرون »[16] داستانها را بازگو کن شاید تفکر نمایند.»
دست به دست من بده
پا به پای من بیا
نگو امروز مال ما
بگو فردا رو میخوام
به لطف الهی فردا از آن ماست....
-
۱۳۸۷/۰۵/۲۱, ۰۰:۵۲ #8
- تاریخ عضویت
اسفند ۱۳۸۵
- نوشته
- 5,435
- مورد تشکر
- 4,566 پست
- حضور
- نامشخص
- دریافت
- 0
- آپلود
- 0
- گالری
-
27
3ـ لغزشگاههاى اندیشه از نظر قرآن
قرآن کریم در ضمن اینکه اندیشه و تفکر را عبادت دانسته و اصول عقاید را جز با اندیشة منطقی، صحیح نمیداند، به یک مطلب اساسى نیز توجه کرده و آن اینکه لغزشهاى فکرى و اندشهاى بشر از کجا سرچشمه مى گیرد. و اگرانسان بخواهد درست بیندیشد ودچار خطا و انحرافات نگردد چه باید بکند؟
الف ) تکیه بر ظن و گمان به جای علم و یقین : قرآن مى فرماید: « و إن تطع اکثر من فی الأرضِ نصلوک عَن سبیل اللهِ إن یتعبون الا الظَّنَّ و إن هم الاَّ تَحرِصون»[17]« اکثر مردم چنیناند که اگر بخواهى پیرو آنان باشی، تو را از راه حق گمراه مى کنند، براى اینکه تکیة آنها بر ظن و گمان است و تنها با حدس و تخمین کار مى کنند. » قرآن کریم در آیات عدیده اى با پیروى از ظن و گمان در بیان اندیشه مخالفت مى کند و مى فرماید: « و لاتقفُ ما لیس لک به علم »[18]« مادامیکه به چیزى علم و یقین حاصل نکردهای، آنرا دنبال مکن »
دست به دست من بده
پا به پای من بیا
نگو امروز مال ما
بگو فردا رو میخوام
به لطف الهی فردا از آن ماست....
-
۱۳۸۷/۰۵/۲۱, ۰۰:۵۴ #9
- تاریخ عضویت
اسفند ۱۳۸۵
- نوشته
- 5,435
- مورد تشکر
- 4,566 پست
- حضور
- نامشخص
- دریافت
- 0
- آپلود
- 0
- گالری
-
27
ب) ـ امیال و هواهای نفسانى : تلاش بر حقیقت خواهى و تسلیم خویشتن به دلایل و مدارک، عدم اعتقاد توجه به خواسته هاى نفس، امرى مسلم در کارآیى و بیان اندیشهاى سالماست عدم حفظ انسان از بیطرفى در تفکرات خود جهت اثبات یا نفى امری، یا تمایل نفس او به یک سو، خواه ناخواه عقربة اندیشهاش به جانب میل و خواهش نفسانى متمایز مى شود. در این رابطه قرآن کریم در آیهاى چنین فرموده است: « إن یتعبون الاالظنَّ و ماتهوى الانفس »[19] « پیروى نمیکنند مگر از گمان و از آنچه نقسها خواهش مى کند.»
ج) سنتگرائى : انسانی هنگامیکه متوجه مى شود، فکر و عقیدة خاصی، مورد قبول سنتهاى گذشته بوده است، خود به خود و بدون آنکه مجالى به اندیشة خویش دهد، آنرا مى پذیرد . قرآن کریم یادآوری مى نماید، که پذیرفته ها و باورهاى گذشتگان را مادام که با عقل نسنجیدهاند ، نپذیرند و در مقابل باورها و عقاید گذشتگان استقلال فکرى داشته باشند. « إذا قیل لهم اتبعوا ما انزل الله قالو بل نتمع ما الفیناعلیم آبائفا اولوکان آباوهم لایعقلون شئاً و لاتهیدون »[20]«اگر به آنها گفته شود که از آنچه خداوند بوسیلة وحى فرو فرستاده پیروى کنید، گویند: خیر، ما همان روشها و سنتهایى را پیروى مى کنیم که پدران گذشتةخود را بر آن یافتهایم . آیا اگر پدرانشان هیچ چیز را نمیفهمیدند و راهى را نمییافتند، باز هم از آنها پیروى مى کنند. »
د) شخصیتگرائى : یکی دیگر از موجبات لغزش اندیشه، گرایش و تمایل به شخصیتهاست . شخصیتهاى برجستة تاریخى یا مفاخر، از نظر عظمتی که در نفوس دارند، بر روى اندیشه دیگران اثر مى گذارند، و حقیقت فکر و استقلال اندیشة دیگران را تسخیر می کنند. و دیگران آنچنان مى اندیشند که آنان مى اندیشیدهاند . و در مقابل آنها اراده و استقلال فکرى خود را از دست مى دهند. قرآن کریم ضمن دعوت به استقلال فکرى و ارادة خویشتن، پیرویهایی جاهلانهاز اکابر و شخصیتها را منع میکند و میفرماید : « و قالو ربنا انا اطعنا سادث و کبرائنا فاصلونا السبیلا.»[21] بدین معنا که نادمان تبهکار در یوم الحساب به ضلالت و گمراهى که در اثر پسرویهاى جاهلانه از بزرگانشان، نصیبشان شده است، اعتراف می کنند.
دست به دست من بده
پا به پای من بیا
نگو امروز مال ما
بگو فردا رو میخوام
به لطف الهی فردا از آن ماست....
-
۱۳۸۷/۰۵/۲۱, ۰۰:۵۷ #10
- تاریخ عضویت
اسفند ۱۳۸۵
- نوشته
- 5,435
- مورد تشکر
- 4,566 پست
- حضور
- نامشخص
- دریافت
- 0
- آپلود
- 0
- گالری
-
27
فاضل شادمانی
دست به دست من بده
پا به پای من بیا
نگو امروز مال ما
بگو فردا رو میخوام
به لطف الهی فردا از آن ماست....
اطلاعات موضوع
کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
اشتراک گذاری