جهت مشاهده مطالب کارشناسان و کاربران در این موضوع کلیک کنید







موضوع: اگر قرآن تحریف نشده ، پس چرا قرائتهای مختلف از آن وجود دارد؟
-
۱۳۸۵/۰۸/۳۰, ۰۶:۴۷ #1
- تاریخ عضویت
فروردين ۱۳۸۶
- نوشته
- 711
- مورد تشکر
- 1,437 پست
- حضور
- نامشخص
- دریافت
- 2
- آپلود
- 0
- گالری
- 0
اگر قرآن تحریف نشده ، پس چرا قرائتهای مختلف از آن وجود دارد؟
اگر قرآن تحریف نشده ، پس چرا قرائتهای مختلف از آن وجود دارد؟
-
۱۳۸۵/۰۸/۳۰, ۰۶:۵۱ #2
پاسخ: وقتی قرآن نازل و نوشته می شده حروف زبان عربی نقطه و حرکات کسره و ضمه و فتحه و غیره نداشته است. خودِ عربها می توانسته اند چنین متنهائی را بخوانند ولی وقتی دیگران می خواسته اند قرآن بخوانند نمی توانسته اند. به این خاطر کسانی حروف قرآن را نقطه گذاری و حرکت گذاری کرده اند تا غیر عربها نیز بتوانند آنرا بخوانند، که این کار البته چیزی را به متن اصلی قرآن اضافه نمی کند و چیزی را نیز از آن کم نمی کند.
به سوره فيل توجه كنيد :
أَلَمْ تَرَ کَیْفَ فَعَلَ رَبُّکَ بِأَصْحَابِ الْفِیل ـــ أَلَمْ یَجْعَلْ کَیْدَهُمْ فِی تَضْلِیلٍ ـــ وَأَرْسَلَ عَلَیْهِمْ طَیْرًا أَبَابِیلَ ـــ تَرْمِیهِمْ بِحِجَارَةٍ مِنْ سِجِّیلٍ ـــ فَجَعَلَهُمْ کَعَصْفٍ مَأْکُولٍ.
فرق متن اوليه قرآن با متن فوق از سوره فيل در "نقطه ها" و "حرکات" است. ولی متن همان متن است.
قرائت بمعنی خواندن است و قرائت های گوناگون از قرآن یعنی خواندن یک حرف یا یک واژه با حروف یا حرکتهای مختلف. مثلاً در همین سوره فیل واژه « ترمیهم» وجود دارد که دو تا قرائت دارد. یعنی به دو شکل مختلف خوانده می شود: 1ـــ تـرمـیـهـم. 2ـــ یـرمـیـهـم. چرا اینطور است؟
واژه « ترمیهم» فعل مؤنث است در جمله به پرندگان بر می گردد و آنها را فاعلِ جمله می کند. و معنی جمله این می شود که پرندگان بوده اند که به فیل داران شلیک می کرده اند.
و واژه « یـرمـیـهـم » فعل مذکر است و در جمله به خداوند بر می گردد و وی را فاعل جمله میکند. و معنی جمله این می شود که این خداوند بوده که (از طریق پرندگان) به فیل داران شلیک می کرده است.
حالا آن کسیکه فکر می کرده که منظور گوینده این بوده که کسیکه به فیل داران شلیک می کرده پرندگان بوده اند دو تا نقطه بالای حرف اولی گذاشته و حرف « تـ » درست کرده و خوانده: «ترمیهم». و آنکسی که فکر می کرده که منظور گوینده این بوده که خداوند شلیک می کرده دو تا نقطه زیر حرف اولی گذاشته و حرفِ « یـ » درست کرده و خوانده « یـرمـیـهـم ». اختلاف فقط در گذاشتن دو تا نقطه در زیر حرف یا بالای آنست که نتیجه آن درست شدنِ حرفِ « تـ » یا حرفِ « یـ » است.
قرائت های مختلف در جاهای دیگر قرآن هم به همین ترتیب مربوط به نقطه گذاری و حروف گذاری است و تعداد آنها البته زیاد نیست. و همینطور مشخص نمودن آغاز جمله و پایان جمله ها در آیات بزرگِ چند جمله ای است، که در قرآنها فرق می کند ولی متن همان متن است. و چنانکه گفتیم این کار چیزی را از قرآن کم نمی کند و چیزی را به آن اضافه نمی کند.
منبع : سایت جامعه القرآن الکریم
-
تشکر
-
۱۳۸۵/۱۲/۱۵, ۱۶:۳۸ #3
- تاریخ عضویت
فروردين ۱۳۸۶
- نوشته
- 850
- مورد تشکر
- 3,450 پست
- حضور
- 35 دقیقه
- دریافت
- 1
- آپلود
- 0
- گالری
-
9
سوال: اختلاف قرائتها چگونه به وجود آمد؟
جواب : اختلاف بين قرائتها ي قرآن کريم دو بار بوجود آمد . بار اول پس از رحلت پيامبر (ص)به علتهاي مختلف از جمله اينکه کاتبان وحي از بين قبايل مختلف بودند و هر يک از صحابيان طبق گويش قبيله اي خود قرآن را مکتوب نموده بودند و نيز ابتدائي بودن خط عربي ـ بين قرآنهاي مکتوب شده که مصحف ناميده مي شدند اختلاف ( در حد جزئي و بيشتر در اختلاف حرکات و بعضي از حروف) به وجود آمد که اين اختلافات را عثمان(خليفه سوم ) با نوشتن قرآني يکنواخت تحت نظر صحابيان و کاتبان وحي از بين برد.
پس از عثمان مجددا بين قاريان اختلاف افتاد و آنها در بعضي از موارد از خود در خواندن آيات نظراتي ارائه کردند و اختلافات قرائت باز هم در حد حرکات و بعضي از کلمات و حروف مجددا جلوه گر شد.نواقص موجود در خط عربي هم همچنان وجود داشت.
اين اختلافات اندک به تدريج مدون شد و قرائتها به نام خود قاريان ثبت گرديد .که امروزه هم به نام خود آنان معروف است.مثل قرائت عاصم يا قرائت حمزه
-
تشکر
-
۱۳۸۶/۰۱/۱۶, ۰۷:۰۴ #4
نقل قول : سوال: اختلاف قرائتها چگونه به وجود آمد؟
به چند نكته توجه شما را جلب مي كنم:
1. اختلاف قرائت ها به گونه اي نبوده كه به اصل قرآن آسيبي برساند اختلاف تنها در حركات برخي از كلمات بوده است .
2. در حال حاضر در قرآن موجود در دسترس ما هيچگونه اختلافي وجود نداشته و يك دست مي باشد. و قرآن موجود قرائت عاصم به روايت حفص است كه بهترين قرائت قرآن ، از ميان قرائت هاى مختلف مي باشد زيرا:
1 . قرائت عامه مسلمانان ، همين قرائت «حفص » است و حفص و استادش «عاصم » به آنچه با قرائت عامه و روايت صحيح موافق بود ، به شدت پاى بند و علاقه مند بودند ، و چنين قرائتى كه با روايت صحيح موافق است ، قرائتى بوده كه عاصم از استاد خود «ابوعبدالرحمان سلمى» و او نيز از اميرمؤمنان على بن ابيطالب (ع ) اخذ كرده است . و حضرت امير نيز به قرائتى كه با نص اصلى وحى ، ـ كه در بين مسلمانان معمول بوده ـ تمسك مى كرده است .
2 . «عاصم » در بين قرّاء ، معروف به خصوصيات و خصايلى ممتاز بوده كه شخصيت قابل توجهى به او بخشيده و ضابطى استوار و در اخذ قرآن نسبت به ديگران با احتياط بيشترى برخورد كرده است .•
1 . برگرفته از التمهيد ، آيت الله معرفت ، ج 2 ، ص 232 ، انتشارات اسلامى .
-
تشکر
-
۱۳۸۶/۰۱/۳۰, ۲۰:۰۷ #5
نقل قول : اگر قرآن تحریف نشده ، پس چرا قرائتهای مختلف از آن وجود دارد؟
بسم الله الرحمن الرحيم
سلام،
سوال: چه زماني و به دست چه كسي اين نقطه گذاري شده است؟ تا آنجا كه من شنيدم امام علي(ع) بنيانگذار نقطه بود. آيا ايشان نيز در نقطهگذاري قرآن دخالت داشتهاند؟
البته واژه يرميهم/ترميهم شايد چندان مشكلي وارد نكند اما آيا واژههايي هستند كه با تغيير نقطهگذاري معناي آيه را به كلي تغيير دهند؟ اگر اينگونه باشد پس قرآن واقعا ناشناختهها دارد.
راستي فكر كنم اين مسئله براي بعضي افراد كه در سايتهاي مختلف شعار حسبنا كتاب الله را سر ميدهند مشكل ايجاد كند!
امام سجاد(ع):
خدایا من در کلبه فقیرانه خود چیزی دارم که تو در عرش کبریایی خود نداری، من چون تویی دارم و تو چون خود نداری!
-
۱۳۸۶/۰۲/۲۸, ۲۱:۰۹ #6
نقل قول : اگر قرآن تحریف نشده ، پس چرا قرائتهای مختلف از آن وجود دارد؟
سلام علیکم
دوست عزیز به نظر می رسد باید به چند نکته توجه کنیم :
الف : نقطه گذاری قرآن به یک معنی در حدود چهل سال پس از رحلت پیامبر بین سال هاى 50 تا 53 قمرى انجام شد البته در آن زمان از نقطه ها به جای حرکات هم استفاده می شد در نقلی تاریخی چنین می خوانیم :
«زياد بن سميه» والى بصره و حومه آن(50-53ق.) بود. از ابو الاسود دوئلی خواست كه كتاب خدا را اعراب گذارد. ابوالاسود - که از یاران و شاگردان حضرت علی بود -از اين كار سرپيچيد. زياد نيز دست از مقصود برنداشته مردى را دستور داد كه در سر راه او بنشيند و چون ابوالاسود نزديك مىشود صداى خود را به قراءت قرآن بلند كند و آيه ان الله برىء من المشركين ورسوله را بهكسر لام رسوله بخواند. معنی آیه این است که خداوند و پیامبرش از مشرکان بیزار است ولی مرد به گونه ای می خواند که معنی آن این می شد که خداوند از پیامبرش و مشرکان .... است . ابوالاسود اين امر را بزرگ شمرده و گفت: خداوند عزيزتر است از اين كه از رسول خود بيزارى جويد. پس همان هنگام نزد زياد رفت و به او گفت: من تو را اجابت كرده آن چه خواستى پذيرفتم. رايم بر آن قرار گرفت كه به «اعراب» قرآن شروع كنم. پس كاتبى نزد من فرست.
زياد تنى چند از نويسندگان را نزد او فرستاد و او از ميان ايشان يكى از عبدالقيس را برگزيده و گفت: مصحف را بگير و رنگى كه مخالف با رنگ سياه باشد انتخاب كن. وقتى من دو لب خود را به حرفى مىگشايم، يك نقطه در بالاى آن بگذار (فتحه) و چون لبهاى خود را فرو آوردم، يك نقطه در زير آن قرار ده (كسره) و آنگاه كه هردو لب را به هم چسباندم، نقطه را به ميان حرف بگذار (ضمه) و علامتسكون را گويا دو نقطه قرار داده بود. سپس به آرامى شروع به خواندن كرد و نويسنده نقطه مىگذاشت. مردم اين روش را پسنديدند و از وى پيروى كردند
از اين نقل و نقلهايى نظير آن چنين برمىآيد كه اعرابگذارى حركات، ابتدا با نقطهگذارى آغاز گرديده است.
خلاصه این که نقطه گذاری قرآن به دو صورت انجام پذيرفته است:
1. «نقط الاعجام» كه نقطهگذارى براى حروف مشتبهه بودهاست.
2. «نقط الاعراب» يا «نقط الحركات» كه عبارت از نقطهگذارى بر حروف به منظور تشخيص حركات مختلف بودهاست، مثل نقطه فتحه در بالاى حرف، و نقطه كسره در زير حرف، و نقطه ضمه جلوى حرف .
انشاء الله در پیام های بعدی این بحث را پی خواهیم گرفت
-
تشکرها 2
-
۱۳۸۶/۰۲/۳۱, ۱۲:۴۲ #7
- تاریخ عضویت
فروردين ۱۳۸۶
- نوشته
- 1,251
- مورد تشکر
- 2,255 پست
- حضور
- نامشخص
- دریافت
- 0
- آپلود
- 0
- گالری
-
10
نقل قول : اگر قرآن تحریف نشده ، پس چرا قرائتهای مختلف از آن وجود دارد؟
دوست عزيز اختلاف قراءت با تحريف فرق مي كند در تحريف عين عبارت يا واژه اي از قرآن كم يا زياد مي شود يا محتوا به گونه اي غير صحيح معني شود.ولي اخنلاف قراءت به خاطر اين به وجود آمده كه چون در آن زمان اعراب گذاري نشده بوده هر كس براي اعراب كلمات به صورت ذوقي مي خوانده وطبق تحقيق اساتيدي مانند آيت الله معرفت(ره)هيچ كدام از اين قرءات به جز حفص از عاصم اعتبارندارند.
ویرایش توسط askari110 : ۱۳۸۷/۰۶/۱۵ در ساعت ۱۵:۰۴
-
-
۱۳۸۶/۰۶/۲۹, ۱۰:۰۸ #8
- تاریخ عضویت
فروردين ۱۳۸۶
- نوشته
- 1,251
- مورد تشکر
- 2,255 پست
- حضور
- نامشخص
- دریافت
- 0
- آپلود
- 0
- گالری
-
10
نقل قول : سوال: اختلاف قرائتها چگونه به وجود آمد؟
دوست عزيز:
بابررسي هايي كه توسط اهل فن ومحققين علوم قرآني مانند آيت الله معرفت (ره) در ايت رابطه صورت گرفته اين گونه بيان مي كنند كه همه قراءات موجود اعتبار ندارند وفقط قراءت حفص از عاصم معتبر است ونبايد قرآن وحتي سوره هاي در نماز را به قرءات ديگر خواند .چرا كه طبق فتواي علمايي مانند آقاي مكارم خواندن نماز با ساير قراءات مشكل داردواحتياط بايد كرد.پس اگر دنبال چاره مي گرديد بهترين كار اين است كه با اختلاف قراءات قرآن ونماز نخوانيدوفقط با قراءت حفص كه به تأييد اهل بيت هم رسيده بخوانيد.
قرآن كه اختلاف بر دار نيست .ما يك قرآن داريم ويك قراءت هم بايد داشته باشيم.
-
۱۳۸۷/۰۲/۲۹, ۱۷:۱۶ #9
- تاریخ عضویت
ارديبهشت ۱۳۸۷
- نوشته
- 492
- مورد تشکر
- 569 پست
- حضور
- 1 روز 14 ساعت 38 دقیقه
- دریافت
- 10
- آپلود
- 0
- گالری
-
1
پاسخ سایت پرسمان و سایت پاسخگو
سلام.
این پاسخ را در مورد اختلاف قرائات و اینکه ایا این نشانگر تحریف هست یا خیر؛ را از سایت پرسمان گرفتم:
در ادامه لازم است به نكاتى اشاره گردد:
1. در تعريف اصطلاحى قرائت گفته شده: هرگاه تلاوت قرآن به گونهاى باشد كه از نص وحى الهى حكايت كند و بر حسب اجتهاد يكى از قرّاء معروف استوار باشد، قرائت قرآن تحقق يافته است. بنابراين قرائت عبارت است علم به كيفيت اداى كلمات قرآن و اختلاف اين كيفيت به ناقل و راوى آن منسوب است. از سوى ديگر، قرائت قرآن دانشى است كاملاً نقلى و هدف اين علم دستيابى به قرائت رسولالله و چگونگى اداى كلمات توسط آن حضرت است، و چنان كه گفته شده تنها راه رسيدن بدين هدف سماع و نقل از راويان ثقه است. از اين رو، قرائت در صورتى قابل اخذ و معتبر خواهد بود كه درباره هيچ يك از راويان و ناقلان آن طعن و خدشهاى از سوى علما مشاهده نگردد.
2. با قطع نظر از عوامل اختلاف قرائات، كه قرآن پژوهان به آن اشاره كردهاند، بايد توجه كرد كه اين اختلافات ميان قراء بر سر به دست آوردن و رسيدن به نص واحدى است كه پيامبر(ص) با آن قرائت نمودهاند. بنابراين اختلاف در قرائت مبيّن اين امر است كه هر قارى كيفيت خاصى را در تلفظ كلمات قرآن داشته و بدان معتقد بوده است و به نظر او اين كيفيت همان تلفظى است كه از زبان مبارك رسول الله جارى شده است امّا مهم اثبات اين استناد است كه بايد به شكل نقل همگانى در هر دوره و طبقه از زمان رسولالله به اثبات برسد. نظر غالب قرآنپژوهان شيعه اين است كه اثبات تواتر قرائتها از پيامبر(ص) امرى محال مىنمايد.
افزون بر آن، به نظر آنان قرائت قرآن كريم به يك صورت در ميان همه مسلمانان متداول بوده و در نسلهاى متوالى به تواتر رسيده است و اختلافى كه در قرائتها نقل مىگردد بر اين صورت متداول تأثير نداشته و چهره واحد آن را از بين نبرده است. ما شيعيان از ناحيه پيشوايان معصوم مأموريت يافتهايم كه قرآن را بر طبق عموم مسلمين قرائت كنيم.
اين اختلافات غالبا مسائلي است که پس از نزول وحي,مقداري از آنها از طرز نگارش قرآن پديد آمده است,چون در اوائل نگارش قرآن,حروف کلمات متشابه,از هم ممتاز نبوده است ,زيرا تشخيص حروف وکلمات بوسيله نقطه گذاري ممکن است ودر آغاز نگارش قرآن نه نقطه داشته ونه اعراب,وهمين مطلب موجب اختلاف قرائتها گرديد.
بخش ديگري از اختلاف در قرائتها,به مطالبي بر مي گردد که به متن قرآن مربوط نيست بلکه اضافات وحواشي وتوضيحاتي است که برخي حافظان ونويسندگان اضافه نموده اند,چون مي ديدند معني کلمه درست مفهوم نمي گردد شرح وتفسيري برآن نوشتند وبعدها به صورت متن قرآن واختلاف قرائت تلقي شد,چون بنابر بعضي ازروايات,نگارش تفسير همراه با متن قرآن ,جايز بوده است.
در مورد آيه مورد سئوال نيز چنين است که توضيح وشرح کلمه صوم با متن قرآن مخلوط شده است.وصمتا وصياما توضيح است نه جزءقرآن(در اديان گذشته روزه سکوت مشروع بوده وحضرت مريم نيز روزه سکوت داشته اند)در نتيجه اين اختلاف قرائتهامشکلي ايجاد نمي کند وموارد مشابه اين زياد است که در روايتهاي تفسيري وکتابهاي تفسير موارد آن مضبوط است .در نتيجه ما موظفيم قرائت رسمي قرآن را که مورد اتفاق شيعه وسني مي باشدملاک عمل قرار دهيم وآنچه زائد بر آن است را بعنوان شرح وتفسيرکلمات بدانيم واين موضوع جديدي نيست که بعد از
گذشت قرنها تازه کشف شود.موارد اختلاف قرائت در کتابهاي علوم قرآني ثبت شده است.
جهت اطلاع بيشر ر.ک.به:دکتر سيد محمد باقر حجتي ,پژوهشي در تاريخ قرآن کريم ,ص301
فضلى، عبدالهادى، مقدمهاى بر تاريخ قرائات قرآن كريم، ترجمه دكتر سيدمحمدباقر محبتى، ص 103 انتشارات اسوه، تير 1365.
علامه خوئى، البيان، ص 175، مطبعه علميه قم.
سعيدى روشن، محمدباقر علوم قرآن، ص 176، انتشارات مؤسسه آموزشى و پژوهشى امام خمينى.
ناهماهنگى رسمالخط عثمانى كه موارد آن را قرآن پژوهان مشخص كردهاند، مبيّن اين مىتواند باشد كه شايد نخستين مصحف عثمانى با يك رسمالخط هماهنگ نوشته شده است و حاصل روشن و دست خط يك املاءكننده و يك نويسنده بوده است. اما نسخههاى ديگر را كه خواستهاند بنويسند، املاء كننده و نويسنده هر دو تغيير كردهاند و در نتيجه كلماتى را با رسمالخط ديگرى نوشتهاند.
احتمال ديگر اين است كه اين اختلافات نگارش كلمات از آن جا پيدا شده است كه همه صحابه به يك روش خواندن و نوشتن را فرا نگرفته بودند و در صدر اسلام، بىقاعدگى در كتابت خيلى زياد بوده است و به همين دليل خليفه سوم عثمان در صدد يكسانسازى برآمد ولى باز هم نتوانست از بعضى ناهماهنگىها در امان بماند. البته از اشتباهات و ناهنجارى هايى كه معانى را تغيير دهد كاملاً بركنار ماند و اين هم روشن است كه علماى قرائت كوشيدهاند تا براى هر يكى از اين موارد دلايلى ذكر كنند و نشان بدهندكه صحابه عمدا اين كلمه يا آن كلمه را به اين شكل نوشتهاند و منظور خاصى داشتهاند.
براى آگاهى بيشتر ر.ك:
1ـ عزت دروزه، محمد، تاريخ قرآن، ترجمه محمد على لسانى، ص 148 به بعد .
2ـ كروى، محمدطاهر، تاريخ قرآن، ترجمه محمدصالح سعيدى، انتشارات مسعود.
3ـ رژى، بلاشر، در آستانه قرآن، ترجمه محمود راميار، ص 172، انتشارات دفتر نشر فرهنگ اسلامى.
http://www.porseman.org/q
پاسخ سایت پاسخگو به سؤالی مشابه:
اگر درعلت پیدایش قرائات مختلف دقت کنید روشن می شود که وجود اختلاف قرائات در قرآن به هیچ وجه دلیل بر تحریف آن نیست . جهت اطلاع شما مقاله ای را نقل مکنیم اگر اطلاعات بیشتری را طالب بودید به کتاب قران در اسلام علامه طباطبائی مراجعه نمایید . اختلاف قراآت قرائتهاى قرآن مجيد، به هفت نفر قارى مشهور مى رسد، كه چهار نفر از آنها شيعه و سه نفر از اهل سنت است . چهار نفر اولى عبارتند از: 1 - ((عاصم بن ابى الجنود)) او قرآن را بر ابوعبدالرحمن سلمى ، خوانده و او نيز بر اميرالمؤ منين - عليه السلام - خوانده است . چنانكه در مقدمه مجمع ، فن دوم ، بر اين مطلب تصريح فرموده است . ثقه جليل القدر ابان بن تغلب ، قرآن را بر عاصم خوانده است . چنانكه در تاءسيس الشيعه نقل شده ، قرائت عاصم از نظر شيعه و اهل سنت مقبول و همه قرآنهاى روى زمين با قرائت عاصم نوشته شده ، و او در سال 128 هجرى از دنيا رفته است . حفص بن غياث مى گويد: عاصم ، به من گفت : هر قرائتى كه بر تو خوانده ام ، همان است كه بر ابوعبدالرحمن سلمى خوانده ام . و او بر على - عليه السلام - خوانده است . (34) 2 - ((ابوعمرو بصرى (زبان بن علاء)))؛ در تاءسيس الشيعه فرموده است كه : او از شيعه مى باشد و قرآن را بر سعيد بن جبير شهيد، خوانده است . امام صادق - عليه السلام - به او فرموده : (( يا ابا عمرو! تسعة اعشار الدين فى التقيه )) . او از ترس حجاج بن يوسف ، گريخت و تا حجاج زنده بود، او متوارى زندگى مى كرد. در سال 68 هجرى متولد شد و در 154 از دنيا رفته است . و معلم قرائت قرآن بود. 3 - ((حمرة بن حبيب زيات ))؛ در تاءسيس الشيعة فرموده است : او از شيعيان است و قرآن را بر امام صادق - صلوات الله عليه - خوانده است . در رجال (35) خويش ، او را از اصحاب امام صادق - عليه السلام - شمرده است . او در سال 80 هجرى ، متولد شده و در 158 در حلوان از دنيا رفته است . كتابهاى : ((قرائة القرآن ، مقطوع القرآن و موصوله و...)) و همچنين در مجمع البيان : (( و اما حمزة فقرء على بن جعفر محمد عليهماالسلام )) و همچنين فرموده است : و نيز قرآن را بر حمران بن اعين و او بر ابوالاسود دئلى و او بر على بن ابيطالب - عليه السلام - خوانده است . و حمزه در عصر خود معلم قرائت قرآن بود. 4 - ((على بن حمزه كسايى )) او شيعه مى باشد و قرآن را بر شيوخ شيعه خوانده است از قبيل حمزه و ابان بن تغلب ، و حمزه نيز بر امام صادق - عليه السلام - خوانده است و او در سال 189 در شهر رى ، و به قولى در طوس از دنيا رفته است . در الكنى و الالقاب مى گويد: علامه بحرالعلوم فرموده است : او قرائت خود را از حمزة بن حبيب زيات اخذ كرد. ابتدا مردم را با قرائت حمزه تعليم مى داد و بعد براى خودش قرائتى اختيار نمود. ابن نديم در فهرست (36)، تاريخ وفات او را 179 ذكر نموده ، ولى تاءسيس الشيعه ، 189 را بيان كرده است . چنانكه در بالا نقل گرديد. او معلم قرائت قرآن بوده است . 5 - ((عبدالله بن عامر دمشقى )) رئيس اهل مسجد در زمان وليد عبدالملك مروان بود. او قرآن را بر مغيره بن ابى شهاب خواند، و او بعد از بلال بن ابى الدرداء، قاضى دمشق بود. اهل شام در قرائت ، او را امام و پيشواى خود نمودند. طبرسى (ره ) فرموده است : (( اما الشامى فهو عبدالله بن عامر اليحصبى لا غير، قرء على المغيرة بن ابى الشهاب و قرء المغيرة على عثمان بن عفان )) . ابن نديم وفات او را در 118 مى داند. در البيان از طبقات القراء، ولادت او را در هشتم هجرت نقل كرده . در اين صورت 110 سال در قيد حيات بوده است . 6 - ((عبدالله بن كثير مكى )) او در اصل ايرانى و در سال 45 هجرى در مكه متولد شده و در 120 وفات يافته است .(37) طبرسى (ره ) مى گويد: (( و اما المكى فهو عبدالله بن كثير لا غير، قرء على مجاهد )) . او در دوران حيات خويش ، قارى و معلم قرآن بوده است . 7 - ((نافع بن عبدالرحمن المدنى )). او يكى از قراء هفتگانه و از اصفهان است . قرائت قرآن را از عده اى از تابعان اهل مدينه فرا گرفته و در سال 169 هجرى از دنيا رفته ، و در عصر خويش ، معلم قرآن بوده است . غير از اين هفت نفر، سه نفر ديگر وجود دارند كه البته در حد آن هفت نفر نيستند. و آنها عبارتند از: خلف بن هشام ، يعقوب بن اسحاق و يزيد بن قعقاع پس از آنكه احوال قاريان مشهور و غير مشهور و نامهاى آنها معلوم گرديد اينك لازم است در اين باره ، دو مطلب را يادآورى كنيم : اول اختلاف قراآت ، فقط در تركيب كلمات است ؛ مثلا يكى ((مالك يوم الدين )) خوانده و ديگرى ((ملك يوم الدين )) و يا يكى ((لنحرقنه )) را از باب افعال خوانده و ديگرى از باب تفعيل . خلاصه : اختلاف ، از تركيب كلمات بيرون نرفته است . و اين ، سبب زيادى و يا نقصى در قرآن مجيد نمى گردد. دوم : آية الله خوئى در البيان (38) مى فرمايد: اهل بيت - عليهم السلام - شيعيان خويش را به يكى از قراآت منحصر نكرده اند. اين قرائتها در زمان آنها- عليهم السلام - معروف بوده است و از هيچ يك منع نفرموده اند و اگر منع كرده بودند با تواتر ولااقل با خبر واحد، نقل مى شد. بلكه از آنها نقل شده كه همه را امضا كرده و فرموده اند: (( اقرء كما يقرء الناس ، اقراءوا كما علمتم (39))) . و خلاصه سخن آنكه : جايز است قرائت در نماز، با هر قرائتى كه در زمان ائمه - عليهم السلام - متعارف بوده است . مرحوم طبرسى در مقدمه مجمع البيان ، فن ثانى مى فرمايد: ظاهر از مذهب اماميه آن است كه اتفاق دارند بر جواز هر قرائت متدوال . و فقط به يك قرائت اكتفا نكرده اند. آية الله خمينى - قدس سره - مى فرمايد: احتياط در آن است كه از قرائتهاى هفتگانه ، تخلف نشود، و نماز با يكى از آنها خوانده شود. چنانكه احوط آن است كه از قرآنهاى موجود، تخلف نشود.(40) ناگفته نماند كه : از قرائتهاى هفتگانه ، فقط قرائت عاصم و حمزه به معصوم - عليهم السلام - مى رسد؛ قرائت عاصم ، با يك واسطه به اميرالمؤ منين - عليه السلام - و قرائت حمزه ، بدون واسطه به امام صادق - عليه السلام - مى رسد. بعضى ديگر هم اگر به معصوم - عليهم السلام - برسد با واسطه زياد مى رسد. و نيز ناگفته نماند كه : همه قرآنهاى موجود طبق قرائت عاصم نوشته شده اند كه از نظر شيعه و اهل سنت ، مورد قبول است . اعتقاد اين جانب آن است كه از طرف ولى امر مسلمين دستور داده شود كه قرائت ، فقط منحصر به قرائت عاصم باشد. و قرائتهاى ديگر، تحريم گردد تا همه مردم ، قرآن را با يك وجه بخوانند. و تشتتى در بين نباشد. با چند قرائت خواندن ضرورتى ندارد و در عصر حاضر، حسنى هم ندارد. نگاهى به قرآن تاءليف : حجة الاسلام و المسلمين حاج سيد على اكبر قرشى
http://www.pasokhgoo.net/fa
به امید ظهور
-
-
۱۳۸۷/۰۶/۱۵, ۱۴:۴۵ #10
یا الله
با سلام
بر چه اساسي اعتقاد يا ادعاي تحريف قران رو داريد؟؟؟ ايا چنين ادعايي با فرموده خداوند مبني بر حفاظت از قران مخالف و مغاير نيست؟؟؟
اينکه قرائتهاي مختلف از قران انجام ميگيرد ناشي از خطاي بشر هست نه تحريف قران .هر چند نص و صراحت قران کريم جايي براي خطا باقي نميگذارد.
قران به عنوان بزرگترين معجزه الهي طبق نص صريح قران هرگز قابل تحريف نبوه نيست و نخواهد بود. به ايه زير توجه بفرماييد:
اِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَاالذِّكْرَ وَ اِنَّا لَهُ لَحَافِظُون»
ما ذكر (قرآن) را نازل كرديم و همانا خود حافظ آن ميباشيم (سورهحجر آيه 29)
قرآن كريم كتاب إلهى است كه خداوندآنرا در سينه هاى مسلمانان محفوظ داشته واكنون به همان حالت اول دردست آنان محفوظ است ، نه يك كلمه اى از آن كم ونه جيزى به آن أفزوده شده وتاقيامت هم امكان جنين تغييرى نخواهد بود .
يَخْشَوْنَ رَبَّهُم بِالْغَيْبِ وَهُم مِّنَ السَّاعَةِ مُشْفِقُونَ
وَهَذَا ذِكْرٌ مُّبَارَكٌ أَنزَلْنَاهُ أَفَأَنتُمْ لَهُ مُنكِرُونَمتقیان همانهایی هستند که از خدای خود در نهان و اشکار می ترسند و از ساعت و رو زجزا سخت در هراسندو این قران کتابی است با اندرز و تذکر و برکت بسیار که ما انرا فرو فرستادیم آیا شما انرا انکار می کنید((ایه 49 و 50 سوره مبارکه انبیا ))
-
تشکر
اطلاعات موضوع
کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
اشتراک گذاری