صفحه 1 از 16 12311 ... آخرین
جهت مشاهده مطالب کارشناسان و کاربران در این موضوع کلیک کنید   

موضوع: ازادی در پـــذیــرش اســلام!

  1. #1
    شروع کننده موضوع

    تاریخ عضویت
    جنسیت مرداد ۱۳۸۷
    نوشته
    1,002
    مورد تشکر
    1,397 پست
    حضور
    12 ساعت 25 دقیقه
    دریافت
    0
    آپلود
    1
    گالری
    0

    ازادی در پـــذیــرش اســلام!




    آزادی در پذیرش اسلام !!

    از قوانین عالیه دین مبین اسلام اینست که در پذیرش ان هیچ اکراه واجباری نبوده و نیست.
    ایات زیر را مرور کنید :

    «لا اکراه فی الدین قد تبین الرشد من الغی » در پذیرش دین اجباری نباشد زیراه راه حق از باطل (به ادله و براهین عقلیه و آیات قران وبه معجزاتی که بدست پیامبر اسلام صورت گرفته) آشکار و بر همگان روشن است. بقره 256
    پس ای رسول به یاد آر مردمان را که تو یاد آورنده ای بیش نباشی! وتو توانا بر آنها نیستی. غاشیه 21-22
    و تو بر آنها جبار و مسلط نیستی! ق45
    ای رسول شاید تو بخواهی از غم اینکه ایمان نمی آورند جان خود را هلاک کنی ! بدان که ما اگر بخواهیم آیتی از اسمان برایشان فرستیم که گردنهایشان خاضع شود...جز این نیست که از آن اعراض کنند .شعرا3-5
    آیا تو میخواهی مرمان را به ایمان اجبار کنی؟! یونس 99
    و بگو ای محمد دین حق همان است که از جانب پروردگارتان است هرکه خواهد بپذیرد و هرکه خواهد منکر گردد. کهف9

    ***

    ابن اثیر در شأن نزول ایه لااکراه فی الدین آورده جمعی از صحابه از پیامبر(ص) درخواست نمودند اجازه دهد فرزندان قبیله بنی نظیر را که مغلوب مسلمانان شده بودند بر پذیرش اسلام مجبور سازند این آیه نازل شد و حضرت به استناد این ایه اجازه چنین امری نداد .
    طبق آیات عدیده که نمونه هایی از آن ذکر شد مشخص میگردد که پیامبر تنها وظیفه داشته که اسلام را بر مردم (=جهان) عرضه کند و اسلام را برای مردم تبلیغ نماید اگر احیانا مانعی سد راه تبلیغ میشده که همچنین مسلمانان رابه خطر میانداخت در شرایط خاص موظف بوده بعنوان جهاد مانعه عرضه و تبلیغ اسلام را از سر راه بردارد تا حجت خدا بر مردم تمام شود.
    بعلاوه سیره پیامبر اسلام (ص) بر این بوده که هرگز مشرکی را به قبول اسلام مجبور نساخت و اگر احیانا در زوایای تاریخ میبینیم پیامبر(ص) دستور قتل مشرکی (=کافر حربی) را میدهد وی بدلیل دیگر مستحق مرگ بوده است (= اقدام به قتل مسلمانان ، شرکت در جنگ علیه مسلمانان و..) که در اینصورت پیامبر(ص) به وی میفرموده : اگر اسلام بیاوری تورا از کشته شدن معاف می دارم، پیامبر(ص) بعنوان کسی که مسئول جان مسلمانان بوده چنین میگوید مثل اینست که ولی مقتول به قاتل بگوید اگر اسلام بیاوری تورا مورد عفو قرار میدهم.
    سیره مسلمین نیزپس از رحلت رسول نیز براین منوال بوده است . کفار بسیاری در میان مسلمانان زندگی میکرده اند – بجز اهل کتاب – که در امن و امان میزیسته اند و کسی متعرض آنها نمیشده ؛ حتی مکررا دیده میشود که ملاحده و زنادقه ایبه نزد امامان معصوم (ع) حضور میافتند و با کمال اطمینان خاطربه بحث و مناظره میپرداخته و با خاطره ای شیرین از محبت و دلی سرشار از دانش امام را بدورد میگفته اند و همچنین دانشمندان اسلامی در رابطه شان با کفار و حسن معاشرت با آنها.

    طبری در تاریخ خود نقل میکند که یکی از کنیزان پیامبر به نام ریحان ، مدت زمانی به کیش یهود باقی ماند و اسلام نیاورد و حضرت وی را به پذیرش اسلام اکراه نکرد[1]
    مرحوم علامه طبرسی(قرن ششم) در مجمع البیان ذیل ایه « لا اکراه فی الدین » میگوید :اسلام عبارت است از اعمال و افعالی که میبایست به انگیزه طاعت پروردگار انجام شود و چنین چیزی جز به اختیار و آزادی صورت نبندد و اما اظهار شهادتین که بر اثر جنگ و جهاد تحقق می یافته آن دین نیست چنانکه اگر کسی را به گفتن کلمه کفر مجبور سازند وی کافر نخواهد بود.

    *جـــــزیه

    از قوانین عالیه دین اسلام دستور به حسن جوار و خوشرفتاری و گسترش عدل و داد است نسبت به پیروان ادیان دیگر که در پناه اسلام زندگی میکنند که به جنگ و ستیز و فتنه انگیزی با مسلمانان برنمیخیزند.
    قرآن کریم در این باره می فرماید :

    « خداوند شمار از معاشرت و همزیستی با کفاری که با شما در امر دین نجنگیده و شما را از شهر و دیارتان آواره نساخته اند منع نمیکند که با آنها نیکی کنید و بعدل و داد با آنان رفتار نمایید» سوره ممتحنه 8

    اما جزیه ؛ جزیه مالیاتی است که از کفار ذمی با در نظر گرفتن توانا و ناتوان بودن آنها گرفته میشود و این مبلغ بسی کمتر از مالیات متعارف حکومتهاست و در مقابل پرداخت این مبلغ از حمایت حکومت و تامین امنیت جانی و مالی و ناموس این کفار در برابر دیگران حتی مسلمانان میباشد ومانند یک نفر مسلمان در پناه اسلام زندگی میکنند ؛ در اینجا باید در نظر گرفت که درست است که اینها به شرایط خاص و مصلحتهای سیاسی و اقتصادی به حکومت اسلامی مبلغی بعنوان جــــزیه میدهند اما دیگر بمانند مسلمانان خمس و زکات نمیدهند در واقع در آن مبلغی را که حکومت اسلامی از کفار ذمی دریافت میدارد نام جزیه و آنچه از مسلمین اخذ میگردد به نام خمس و زکات و غیره خوانده میشود. بعلاوه اهل کتاب بادادن جزیه از جهاد نیز معاف اند.
    لازم است در اینجا اقسام کفار را بدانیم بطور کلی میتوان در اینجا به دو دسته کفار اشاره کرد یک کافر ذمی و دیگری کافر حربی.
    کافر ذمی به کافرانی گویند که جزیه میدهند و در مقابل حکومت اسلامی مسئول امنیت و جان و ناموس و بطور کلی در جامعه بمانند مسلمانان با آنها رفتار میشود . و لذا هرچند جزیه میدهند لکن مثل مسلمانان خمس و زکات نمی دهند.میدانید که امپراطوری عثمانی قرنها برمناطقی از اروپا اعم از یونان و مجارستان و غیره حاکم بود اما ایا ایشان مسلمان شدند ؟ خیر زیرا هیچ از اجباری نبوده و مبلغ جزیه نیز بسیار کمتر از مالیاتهای متعارف حکومتها ی پیشین بوده و ایشان خمس و زکات هم نمیداده اند.
    حتی پیامبر(ص) مکررا میفرمود : هرکسی که یکنفر از کفار ذمی را بکشد خداوند بهشت براو حرام کند. و می فرمود : هرکسی که کفار ذمی را آزار دهد مانند اینست که مرا آزار داده است.[2]
    امیر المومنین (ع) در نامه تاریخی خود که به عنوان دستور العمل حکومت اسلامی به والی خویش در مصر ، به مالک اشتر مینگارد در مقام سفارش به رعایت حال افراد رعیت چنین میفرماید : مردمی به زیر سلطه تو زندگی میکنند یا با تو در دین برادرند و یا در آفرینش با تو برابرند . ودر فصل دیگر آن نامه میفرماید : بدانکه رعیت به چند دسته تقسیم میشوند که کار بعضی به سامان نرسد جز بوسیله بعضی دیگر و هیچ گروهی ازگروه دیگر بی نیاز نتوانند بود ._ انگاه امام به یک یک از دستجات رعیت میپردازد تا اینکه میفرماید _ : و از آن جمله جزیه پردازانی اند که در پناه اسلام میزیند (رعایت حال آنان از نظر دور مدار). [3]

    دسته دوم کافران حربی هستند یعنی کافرانی که کمر به قتل مسلمین بسته اند و بر علیه مسلمانان اسلحه برداشته اند و مسلمانان را میکشند اسلام بسختی با یان کفار مبارزه میکند و دستور داده در هنگام جنگها بدون هیچگونه ترحمی با آنها جنگیده و آنها را بقتل رسانید . ممکن است اهل کتاب نیز گاه در ردیف کافران حربی قرار گیرند.
    لازم بذکر است آیاتی چون 191 بقره ، 5 توبه، 4 محمد، 29 توبه و غیره مربوط به کافران حربی است که اغلب درهنگام جنگ نازل شده اند.
    ـــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــ
    1- تاریخ طبری جلد 2 ص592
    2- بحار الانوار جلد ۱۰۰/ص۴۸
    3- نهج البلاغه نامه 53
    ویرایش توسط mmj : ۱۳۸۷/۰۵/۳۰ در ساعت ۱۶:۳۳


  2. #2
    شروع کننده موضوع

    تاریخ عضویت
    جنسیت مرداد ۱۳۸۷
    نوشته
    1,002
    مورد تشکر
    1,397 پست
    حضور
    12 ساعت 25 دقیقه
    دریافت
    0
    آپلود
    1
    گالری
    0



    کتاب کارنامه اسلام نوشته دکتر زرینکوب را اینجا دانلود کنید:

    http://ruwange.persiangig.ir/other/karnameIslam.pdf



  3. #3

    تاریخ عضویت
    جنسیت بهمن ۱۳۸۶
    نوشته
    321
    مورد تشکر
    295 پست
    حضور
    نامشخص
    دریافت
    0
    آپلود
    0
    گالری
    0



    دوست گرامي ام ام جي

    اما در دعوت اسلام روح آزادي عقيده وجود ندارد. آيه لااكراه ... در ابتداي هجرت به مدينه نازل شده قبل از اعلام حكم جهاد.
    اگر شرايط عادلانه اي در ميزان جزيه و خمس و زكات وجود نمي داشت سست ايمانان به جرگه كفار جزيه دهنده مي رفتند.
    اسلام در زمان اقتدار خودش تحمل مخالفين عقيدتي خود را نداشته است. حداقل نمونه جوامع اسلامي كنوني بيانگر برخورد با مخالفين عقيدتي است. شايد بگوييد در جاهاي ديگر هم همين قضيه هست. منكر آن نيستم اما فراموش نكنيد كه راجع به حقيقت سخن مي گوييم و خود شما عدم اجبار به تمكين در عقيده اي را عملي انساني و درست ارزيابي مي كنيد اما چه مي شود كه در عمل قضيه درست از كار در نمي آيد و لااكراه في الدين بعد از كلي آيه ديگر قرار مي گيرد و هزار و يك شرط پيدا مي كند. من قبلا" مشكل را در مسلمانيمان مي ديدم اما امروز بر اين باورم كه اين در اساس دين نهفته است.
    دين بيش از اينكه منحرف شده باشد با شرايط زمان سازگار شده و بسياري از سنت هاي آن كه در نادرستي تجربه شده در عمل كنار گذاشته شده است. مثلا" ما چيزي بنام جزيه را اصلا" مطرح نمي كنيم كه حالا درباره كم و زيادش بحث كنيم. نمي توانيم بپذيريم كه انساني مالك ديگر باشد. صحبت سر اين نيست كه بعضي از امور مربوط به زمان خودش بوده است. چه كسي زمان تغيير اين سنت ها را مشخص كرده است؟
    بهتر است رو راست باشيم. حكم شرعي يك كافر چيست؟ چرا راه دوري برويم حكم سلمان رشدي را با اساس دين سازگار مي دانيد يا خير؟ من رفتار يك فرد بي خدا ، كافر و يا هر اسمي كه رويش مي گذاريد را تصديق نمي كنم. من نوشته هاي توهين آميز سلمان رشدي را تاييد نمي كنم چرا كه خود آن باعث گسترش تعصبات شده است.
    آيا شما بعنوان يك مسلمان با ايمان حاضريد چاقوي خود را در گلوي سلمان رشدي ملعون فرو كنيد؟ صرفا" بدليل نوشته هايش كه احتمالا" نخوانده ايد.
    پرسش اين است كه اين نوع برخورد از كجا ريشه گرفته است؟ آيا ما از چيزهاي بسيار مهمتري صرفنظر نمي كنيم؟


  4. #4

    تاریخ عضویت
    جنسیت مرداد ۱۳۸۷
    نوشته
    8
    مورد تشکر
    2 پست
    حضور
    نامشخص
    دریافت
    0
    آپلود
    0
    گالری
    0



    نقل قول نوشته اصلی توسط ذهن آزاد نمایش پست
    دوست گرامي ام ام جي

    اما در دعوت اسلام روح آزادي عقيده وجود ندارد. آيه لااكراه ... در ابتداي هجرت به مدينه نازل شده قبل از اعلام حكم جهاد......
    اسلام در زمان اقتدار خودش تحمل مخالفين عقيدتي خود را نداشته است. حداقل نمونه جوامع اسلامي كنوني بيانگر برخورد با مخالفين عقيدتي است. شايد بگوييد
    جناب ذهن آزاد..
    ميشه براي عدم تحمل مخالفين توسط اسلام در وقت اقتدار مثال بزنيد؟؟؟؟
    آيا تعريف اسلام در عملكرد جوامع اسلامي است؟
    اين سخن شما نادرست و اتهام به اسلام نيست؟ ؟؟

  5. تشکر


  6. #5

    تاریخ عضویت
    جنسیت شهريور ۱۳۸۷
    نوشته
    1
    مورد تشکر
    0 پست
    حضور
    نامشخص
    دریافت
    0
    آپلود
    0
    گالری
    0

    قلب قران




    سلام.آیا با وجود اینکه خداوند در قران به حضرت رسول می فرمایند که ما هفت آیه ار سوره را به تو دادیم.سوره مبارک الرحمن قلب قران نیست؟

  7. #6
    شروع کننده موضوع

    تاریخ عضویت
    جنسیت مرداد ۱۳۸۷
    نوشته
    1,002
    مورد تشکر
    1,397 پست
    حضور
    12 ساعت 25 دقیقه
    دریافت
    0
    آپلود
    1
    گالری
    0



    اما ایه لااکراه فی الدین
    و پاسخ به این جوک که ایات جهاد هنگام ایه لا اکراه فی الدین نازل نشده بودند؟ پس جای سوال میماند که ایه 190و 191 سوره بقره حتما بعد از فتح مکه نازل شده است و قبل از اون ایه 256 یا همون لااکراه فی الدین نازل شده ؟ عجب !!

    ایه لا اکراه بقولی در سال چهارم هجری نازل شده است تا انموقع مسلمین چندین جنگ داشته اند از جمله با یهود جنگ بدر و احدو ووو را گذرانده بودند
    اگر پیامبر جنگ طلب بود وبا قدرت گرفتن در مدینه پس از اون به همه حمله میکرد و اگر جوک شما را بفرض محال درست (یعنی بگوییم ایه جهاد نازل نشده بود) بدانیم و بگوییم ایه لااکراه فی الدین مربوط به دوران ضعف مسلمین بود پس چرا پیامبر با مشرکان پیمان صلح حدیبیه را بست که همگان دانند این صلح در اوج قدرت پیامبر بود در سال ششم هجری وبازهم این مشرکین بودند که پیمان شکستند ایا بعد این هم در مقابل این دشمن که بارها به جنگ مسلمین امده اند و بسیاری را کشته اند و به پیمانهای خود نیز عمل نکرده اند پیامبر بازهم میبایست موعظه کند و منتظر بماند که بار دیگر مشرکان توطئه حمله دیگر را طراحی کنند
    همه اینها بکنار این ایه زمانی نازل شد که یهودیان مدینه از مسلمین شکست خوردند ایا پیامبر نمی توانست انها را بدین اجبار کند

    بله همین پیامبر است که بعد از فتح مکه دشمنان دیرین و جنایتکارترین انها و همه انهارا می بخشد
    در مورد جنگ با کشورهای مجاور هم انها خود اغاز گر جنگ بودند رومیان بودند که در اغاز هراکلیس به مسلمانان حمله کرد و عده ای را کشت حتما باید پیامبر باید هراکلیس را موعظه و نصیحت میکرد
    « با کسانی که به جنگ شما می ایند در راه خدا پیکار کننید و تجاوز روا مدارید که خداوند تجاوزکاران را دوست ندارد » بقره 190
    و مسلمان شدن ایرانیان ،
    اینکه ایرانیان مسلمان شدند همونطور که قبل از اون مسیحی شدند مانویی شدند مزدکی شدند و همه انها نیز توسط شاهان و مغان قتل عام شدند مسیحیان ارمنستان بارها به اجبار زرتشتی شدند و کشته شدند تا سرانجام از ارمنسان از ایران مستقل شد مانوییان توسط اشراف قتل عام شدند و مانی را پوست برکندند و پوستش را پر از کاه کردند و بدنش را غذای درندگان صحرا کردند انوشیروان عادل هم هزاران مزدکی را قتل عام کرد ازاینرو از مغان لقب عادل گرفت چراکه حافظ دین بهی بود
    جنگ با اییرانیان هم نخست انها اتش فتنه را شعله ور کردند و به اهل رده که در عراق بودند کمک میکردند و خالد بن ولید برای برخورد با اهل رده با برخی مصالحه کرد و بابرخی جنگید اما ناچار به تصادمبا لشکر ایران انجامید و فتح های اسلام از انجا اغاز شد

    مرحوم زرینکوب در کتاب تاریخ ایران بعد از اسلام مینویسد « سبب امدن خالدبن ولید به عراق چنانکه از تامل در فرائن برمیاید تنبیه اعراب عراق و هم پیمانان اهل رده بود است لکن ناچار منتهی به تصادم با لشکریان ایران شده و جنگها و فتح های اسلام از ان میان پدید امده است.ص295»
    بنابراین درواقع دولت ساسانی پیشگام و اتش افروز و محرک جنگ بود و سبب شد مسلمانان با لشکریان ایران بجنگند تا سررشته فقته را برکنند.رک طباطبایی
    « خداوند شما را از معشرت و همزیستی با کسانیکه با شما در امر دین نجنگیده و شمارا از شهر و دیارتان اواره نساخته اند و ، منع نمیکند که با انها به نیکی کنید و به عدل و داد رفتار نمایید» ممتحنه 8
    « خداوند تنها شما را از دوستی با کسانی نهی میکند که در امر دین با شما قتال کردند و از و طنتان بیرون راندند و بر بیرون کردنتان همدست شدند ( متحد شدند و به هم کمک کردند) و هرکس با انان دوستی و باوری کند از ستمکاران است »ممتحنه 9

    « چرا با گروهی نمی جنگید که پیمانهای خود را شکستند و تصمیم به اخراج پیامبر گرفتند و انان بودند که نخستین بار جنگ را اغز کردند» توبه 13

    « با کسانی که به جنگ شما می ایند در راه خدا پیکار کننید و تجاوز روا مدارید که خداوند تجاوزکاران را دوست ندارد » بقره 190

    ادامه دارد

    ویرایش توسط mmj : ۱۳۸۷/۰۶/۰۳ در ساعت ۰۶:۰۳


  8. #7

    تاریخ عضویت
    جنسیت بهمن ۱۳۸۶
    نوشته
    321
    مورد تشکر
    295 پست
    حضور
    نامشخص
    دریافت
    0
    آپلود
    0
    گالری
    0



    نقل قول نوشته اصلی توسط mmj نمایش پست
    اما ایه لااکراه فی الدین
    و پاسخ به این جوک که ایات جهاد هنگام ایه لا اکراه فی الدین نازل نشده بودند؟ پس جای سوال میماند که ایه 190و 191 سوره بقره حتما بعد از فتح مکه نازل شده است و قبل از اون ایه 256 یا همون لااکراه فی الدین نازل شده ؟ عجب !!

    ایه لا اکراه بقولی در سال چهارم هجری نازل شده است تا انموقع مسلمین چندین جنگ داشته اند از جمله با یهود جنگ بدر و احدو ووو را گذرانده بودند
    اگر پیامبر جنگ طلب بود وبا قدرت گرفتن در مدینه پس از اون به همه حمله میکرد و اگر جوک شما را بفرض محال درست (یعنی بگوییم ایه جهاد نازل نشده بود) بدانیم و بگوییم ایه لااکراه فی الدین مربوط به دوران ضعف مسلمین بود پس چرا پیامبر با مشرکان پیمان صلح حدیبیه را بست که همگان دانند این صلح در اوج قدرت پیامبر بود در سال ششم هجری وبازهم این مشرکین بودند که پیمان شکستند ایا بعد این هم در مقابل این دشمن که بارها به جنگ مسلمین امده اند و بسیاری را کشته اند و به پیمانهای خود نیز عمل نکرده اند پیامبر بازهم میبایست موعظه کند و منتظر بماند که بار دیگر مشرکان توطئه حمله دیگر را طراحی کنند
    همه اینها بکنار این ایه زمانی نازل شد که یهودیان مدینه از مسلمین شکست خوردند ایا پیامبر نمی توانست انها را بدین اجبار کند

    بله همین پیامبر است که بعد از فتح مکه دشمنان دیرین و جنایتکارترین انها و همه انهارا می بخشد
    در مورد جنگ با کشورهای مجاور هم انها خود اغاز گر جنگ بودند رومیان بودند که در اغاز هراکلیس به مسلمانان حمله کرد و عده ای را کشت حتما باید پیامبر باید هراکلیس را موعظه و نصیحت میکرد
    « با کسانی که به جنگ شما می ایند در راه خدا پیکار کننید و تجاوز روا مدارید که خداوند تجاوزکاران را دوست ندارد » بقره 190
    و مسلمان شدن ایرانیان ،
    اینکه ایرانیان مسلمان شدند همونطور که قبل از اون مسیحی شدند مانویی شدند مزدکی شدند و همه انها نیز توسط شاهان و مغان قتل عام شدند مسیحیان ارمنستان بارها به اجبار زرتشتی شدند و کشته شدند تا سرانجام از ارمنسان از ایران مستقل شد مانوییان توسط اشراف قتل عام شدند و مانی را پوست برکندند و پوستش را پر از کاه کردند و بدنش را غذای درندگان صحرا کردند انوشیروان عادل هم هزاران مزدکی را قتل عام کرد ازاینرو از مغان لقب عادل گرفت چراکه حافظ دین بهی بود
    جنگ با اییرانیان هم نخست انها اتش فتنه را شعله ور کردند و به اهل رده که در عراق بودند کمک میکردند و خالد بن ولید برای برخورد با اهل رده با برخی مصالحه کرد و بابرخی جنگید اما ناچار به تصادمبا لشکر ایران انجامید و فتح های اسلام از انجا اغاز شد

    مرحوم زرینکوب در کتاب تاریخ ایران بعد از اسلام مینویسد « سبب امدن خالدبن ولید به عراق چنانکه از تامل در فرائن برمیاید تنبیه اعراب عراق و هم پیمانان اهل رده بود است لکن ناچار منتهی به تصادم با لشکریان ایران شده و جنگها و فتح های اسلام از ان میان پدید امده است.ص295»
    بنابراین درواقع دولت ساسانی پیشگام و اتش افروز و محرک جنگ بود و سبب شد مسلمانان با لشکریان ایران بجنگند تا سررشته فقته را برکنند.رک طباطبایی
    « خداوند شما را از معشرت و همزیستی با کسانیکه با شما در امر دین نجنگیده و شمارا از شهر و دیارتان اواره نساخته اند و ، منع نمیکند که با انها به نیکی کنید و به عدل و داد رفتار نمایید» ممتحنه 8
    « خداوند تنها شما را از دوستی با کسانی نهی میکند که در امر دین با شما قتال کردند و از و طنتان بیرون راندند و بر بیرون کردنتان همدست شدند ( متحد شدند و به هم کمک کردند) و هرکس با انان دوستی و باوری کند از ستمکاران است »ممتحنه 9

    « چرا با گروهی نمی جنگید که پیمانهای خود را شکستند و تصمیم به اخراج پیامبر گرفتند و انان بودند که نخستین بار جنگ را اغز کردند» توبه 13

    « با کسانی که به جنگ شما می ایند در راه خدا پیکار کننید و تجاوز روا مدارید که خداوند تجاوزکاران را دوست ندارد » بقره 190

    ادامه دارد
    ام ام جي گرامي

    من واقعا" از ترتيب آيات قرآني سردر نمي آورم. در يك برنامه راديويي در خصوص شان نزول آيه لااكراه في الدين ذكر شده بود كه در سالهاي اوليه هجرت نازل شده است. ترتيب آيات هم در يك سوره ظاهرا" متناسب با شان نزول نيست و در آن بنا به خواسته خود پيامبر بعضا" تغييراتي داده مي شد. با اين وجود اگر در اين خصوص اشتباه كرده ام بخاطر اين ذهنيت بوده است.

    ببينيد ما در چه فضايي زندگي مي كنيم. خروج از اسلام چه حكمي دارد. شما لااكراه في الدين را با ارتداد جمع كنيد و توضيح دهيد كه اين دو چطور جمع پذير اند. ممنون


  9. #8

    تاریخ عضویت
    جنسیت اسفند ۱۳۸۶
    نوشته
    264
    مورد تشکر
    271 پست
    حضور
    نامشخص
    دریافت
    0
    آپلود
    0
    گالری
    0



    جناب ذهن آزاد با درود
    دوست خوب بنظرم شما شبهه را مطرح ميكنيد ولي بدنبال دريافت هم باشيد خيلي خوبه بزرگوار
    مثلا به سوال ساده پست 4 هيچ پاسخي نداديد ؟!!! ولي باز شبهه مطرح ميكنيد
    اميدوارم از ذهن آزاد ؛ بدنبال دريافت حقيقت هم باشيد
    فعلا اگه پاسخي داريد يه سوال هم من دارم:
    ميدونيد معني : لا اكراه في الدين چيه؟ كجا ،كي و درچه زمينه نازل شد؟
    ویرایش توسط bababozorg : ۱۳۸۷/۰۶/۰۳ در ساعت ۱۰:۳۷

  10. #9

    تاریخ عضویت
    جنسیت مرداد ۱۳۸۷
    نوشته
    47
    مورد تشکر
    19 پست
    حضور
    نامشخص
    دریافت
    0
    آپلود
    0
    گالری
    0



    - لا اکراه فی الدین...موقع پذیرشه..ولی اگه بعد از پذیرفتن نظرت عوض شد و مرتد شدی وای به حالت!
    - اینهمه هم روی کی و کجا و چرا و شان نزول بحث رو پیچیده نکنین. اگر قرآن کتاب جاودانی و همه زمانی است نباید این اما و اگرا و شرط و شروط رو برای فهمیدن منظورش ردیف کنین.
    اگر هم این شرطا و ملاحظات لازمند دست بردارید از فرا زمانی و فرامکانی بودن قرآن!


  11. #10

    تاریخ عضویت
    جنسیت خرداد ۱۳۸۷
    نوشته
    378
    مورد تشکر
    372 پست
    حضور
    نامشخص
    دریافت
    1
    آپلود
    0
    گالری
    0



    نقل قول نوشته اصلی توسط قمارباز نمایش پست
    - لا اکراه فی الدین...موقع پذیرشه..ولی اگه بعد از پذیرفتن نظرت عوض شد و مرتد شدی وای به حالت!
    - اینهمه هم روی کی و کجا و چرا و شان نزول بحث رو پیچیده نکنین. اگر قرآن کتاب جاودانی و همه زمانی است نباید این اما و اگرا و شرط و شروط رو برای فهمیدن منظورش ردیف کنین.
    اگر هم این شرطا و ملاحظات لازمند دست بردارید از فرا زمانی و فرامکانی بودن قرآن!
    دوست عزیز حکم قتل مرتد در کجای قران امده عزیز نشانه ی این که در اسلام این حکم وجود ندارد صلح حدبیه است که پیامبر فرمودند قریش میتوانند افرادی که از اسلام مرتد شده اند را پس ندهند دلیلش را حضرت فرمودند چون کسی که از اسلام خارج شود دیگر به کار مسلمان ها نمیاید اگر در اسلام حکم مجازات بر مرتد وجود داشت پیامبر از قریش مرتدان را پس میگرفت ومجازات میکرد در حالی که این کار را نکرد.
    محمد رسول الله

صفحه 1 از 16 12311 ... آخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

اشتراک گذاری

اشتراک گذاری

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
^

ورود

ورود